جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای نصیری

امیر اشکان نصیری پور، رحمت اله جدیدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

چکیده مقدمه: مدیریت بهینه تجهیزات پزشکی در بیمارستان، تاثیر به سزایی در کاهش هزینه‌‌ها و ارائه مطلوب خدمات بهداشتی ودرمانی ایفا می‌نماید. با این حال در بیمارستان‌های کشور روش سیستماتیک و مدونی دراین زمینه اعمال نمی‌گردد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مدیریت تجهیزات پزشکی برای بیمارستان‌های ایران انجام گرفته است. روش کار: در این پژوهش تطبیقی، مدیریت تجهیزات پزشکی درکشورهای امریکا، انگلستان،آلمان، کانادا، استرالیا، ایرلند، سوئد و ایتالیا که دارای تجارب موفق والگوی مشخص در مدیریت تجهیزات پزشکی بوده‌اند، از شش بعد ساختار، خرید، کنترل، نگهداری، آموزش و توزیع مورد بررسی قرار گرفت. سپس براساس سازوکارهای مشترک درکشورهای یاد شده، الگویی برای بیمارستان‌های دولتی ایران طراحی شد و اعتبار آن به روش دلفی، که طی آن از صاحب نظران و خبرگان مسلط به موضوع مکرراً نظرخواهی شده تاکلیه ابعاد مورد بحث از طریق اجماع به تایید آنان برسد، محرز گردید. نتایج: در تمامی کشورهای مورد مطالعه برای انجام مدیریت موثر تجهیزات پزشکی، در بیمارستان، واحد مهندسی تجهیزات پزشکی ایجاد شده و در راستای خط مشی اصلی این واحد که تامین ایمنی و ارتقاء مراقبت از بیمار است، به آموزش مهندسین بالینی پرداخته‌اند. آموزش‌ها مطابق با طرح درس فدراسیون بین المللی آموزش مهندسی بالینی «که تلفیقی از واحدهای مهندسی و مدیریتی لازم برای انجام فعالیت‌های مدیریت تجهیزات پزشکی در بیمارستان است» طراحی می‌گردد. نیازسنجی دقیق از دستگاه‌های پزشکی، ترازیابی، استفاده از تکنیک هزینه طول عمر، مدیریت فهرست موجودی، جانمایی و پیش بینی فضای فیزیکی مورد نیاز، انتخاب وخرید از طریق کمیته مربوطه، کنترل‌های بدو ورود با انجام تست پذیرش، کنترل عملکرد و کنترل ایمنی، مستند سازی فعالیت‌ها و به کارگیری سیستم کامپیوتری نگهداری پیش‌گیرانه و توزیع نیمه متمرکز در زمره فرایندهای ضروری در چرخه مدیریت تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌های کشورهای مورد مطالعه قرار داشته است. نتیجه گیری: ایجاد واحد مدیریت و مهندسی تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌ها، تشکیل کمیته انتخاب و خرید، کنترل مستمر عملکرد تجهیزات طی فرایند کالیبراسیون، تعمیر و نگهداری پیش‌گیرانه دستگاه‌ها طبق برنامه زمان‌بندی و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز این واحد براساس سر فصل دروس فدراسیون بین المللی آموزش مهندسی بالینی، منجر به افزایش بهره وری تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌ها، خواهد شد.
امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، امین قاسم بگلو، رحمت الله جدیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: بیمارستان‌هابرای توسعه ورقابت نوعی سیستم ارزیابی عملکرد نیاز دارند تا کارایی و اثربخشی برنامه‌ها، فرآیندها و نیروی انسانی خودرا بسنجند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزیابی عملکرد برای بیمارستان‌ها با استفاده از روش ارزیابی متوازن بود. روش کار: کشورهای مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تطبیقی،کشورهای استرالیا،آمریکا،کانادا ونیوزلند بودند و در ایران نیز 34 بیمارستان دولتی با سابقه اجرای برنامه استراتژیک انتخاب گردیدند. وضعیت ارزیابی عملکرد در بیمارستان‌های کشورهای مذکور وایران با شش رویکرد رسالت، دورنما، استراتژی، منظر، هدف و سنجه بررسی شد و الگویی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان‌های دولتی وزارت بهداشت طراحی و اعتبار آن با نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی محرز گردید. نتایج: در کلیه کشورهای مورد مطالعه،رویکردهای رسالت ودورنما بخش مهمی ازالگوی ارزیابی عملکرد و ارتقای اثر بخش سلامتی مهم‌ترین استراتژی در بیمارستان‌ها بود. دیگراستراتژی‌ها ارائه خدمات باکیفیت، توسعه ظرفیت‌ها، انجام نوآوری و اطمینان از تداوم خدمات بودند. منظرهای الگوی ارزیابی متوازن شامل چهارمنظر: مشتری،فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری کارکنان ومالی می شد و تمام کشورهای مورد مطالعه اهداف وسنجه‌هایی برای هریک از این منظرهادر بیمارستان داشتند. در بیمارستان‌های ایران،رسالت،دورنما،استراتژی‌ها واهداف تعریف شده بود ولی منظری وجود نداشت و سنجه‌ها نیز متناسب با استراتژی‌ها و اهداف نبود.در الگوی پژوهش، چهار منظر برای تشریح استراتژی‌های بیمارستان‌هاوایجاد مزیت رقابتی تعیین وسنجه‌های مربوطه تدوین گردید. نتیجه گیری:استفاده از سنجه‌های 4 منظر بیماران و جامعه،فرآیندهای داخلی وبهره وری، رشد و نوآوری، مالی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان‌های دولتی ایران منجر به مقایسه دقیق عملکرد آنها خواهد شد و این امر افزایش بهره‌وری منابع بیمارستانی‌ و افزایش رضایت بیماران و جامعه را به دنبال خواهد داشت.
پیمان عبداله زاده، رضا شاپوری، شهرزاد نصیری سمنانی، حامد علیزاده،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوزیس توسط بروسلا که یک پاتوژن داخل سلولی اختیاری می‎باشد ایجاد شده که سلول‎های فاگوسیت کننده حرفه‎ای و غیر حرفه‎ای را مورد تهاجم قرار می‎دهد. اوکالیپتوس یکی از پرکاربردترین گیاهان دارویی در پزشکی سنتی در دنیا می‎باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضد باکتریایی عصاره‎های اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، پس از تهیه عصاره‎های آبی، اتانولی و استونی برگ‎های اوکالیپتوس، اثر عصاره‎ها بر بقای داخل ماکروفاژی بروسلا ملی تنسیس M16با کشت سلولی از ماکروفاژهای صفاقی موش بالب سی مطالعه گردید. به این منظور پس از لیز ماکروفاژها، با تهیه رقت‎های سری و انجام کشت بر روی محیط مولر هینتون آگار، تعداد کلنی‎های رشد کرده مورد شمارش قرار گرفت. یافته‎ها: حداکثر فعالیت ضد میکروبی عصاره‎های اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی بعد از مدت زمان 24 ساعت در رقت‎های 1:40 (62/21 میلی گرم بر میلی لیتر) عصاره آبی و 1:640 (26/1 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر) عصاره اتانولی و 1:320 (59/2 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر) عصاره استونی بود. نتیجه گیری: عصاره‎های آبی، اتانولی و استونی اوکالیپتوس دارای اثر ضد میکروبی علیه بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی هستند و عصاره اتانولی بیشترین فعالیت ضد میکروبی بر روی بروسلای داخل ماکروفاژی دارد، لذا این عصاره‎ها در درمان بروسلوزیس می‎توانند مفید باشند
سمیه قادری، فاطمه علائی کرهرودی، پارسا یوسفی چایجان، نویده نصیری اسکوی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بستری شدن کودک در بخش مراقبت ویژه کودکان(PICU) تجربه ای تنش زا برای والدین است. تنش زیاد در پدر می تواند کاهش سازگاری روانی و مشکلات متعاقب را به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مشارکت پدر در مراقبت از کودک بستری در PICU بر تنش و راهبردهای تطابقی وی انجام شد.

مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 60 پدر دارای کودک بستری در PICU در دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. در گروه مداخله مشارکت پدر در مراقبت از کودک طی 5 نوبت در طول 5 روز انجام گردید. میزان تنش و راهبردهای تطابقی پدران گروه مداخله قبل و بعد از دوره مشارکت و گروه کنترل قبل و بعد از یک دوره زمانی 5 روزه، سنجیده شد.

یافته ها: میزان تنش پدران در گروه مداخله بعد از مشارکت به طور معنی داری کاهش یافت(001/0 p˂) اما در گروه کنترل بعد از طی دوره زمانی تفاوت معنی داری دیده نشد. همچنین پدران هر دو گروه از راهبردهای تطابقی مشابهی که اغلب هیجان محور بودند، استفاده نمودند.

نتیجه گیری: پدران کودکان بستری در PICU تنش زیادی را تجربه می کنند. مشارکت آن ها در مراقبت از کودکانشان در کاهش تنش و رسیدن آن ها به حداکثر سازگاری با بیماری، درمان و مراقبت های کودک بسیار موثر است.


کبری جهانگیری زاده، محبوبه نصیری، نعیمه السادات اثماریان،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط خود به خودی مکرر یک اختلال هتروژن با شیوع بالای 1 درصد در میان زنان سنین باروری می‌باشد، که به عنوان از دست رفتن بارداری بیش از دو بار تعریف می‌گردد. میانجی‌های ایمنی شامل سیتوکین‌ها ماهیت عمل سلول‌های ایمنی در پاسخ به شرایط ناسازگار بافتی را تعیین می‌کنند. فاکتور محرک کلونی (CSF3) سیتوکینی است که با تأثیر برروی بیان سایر سیتوکین‌ها ازجمله IL-4 و افزایش بیان آن، پاسخ ایمنی برعلیه جنین سمی آلوگرافت را سرکوب می‌نماید. این مطالعه با فرض تأثیر پلی‌مورفیسم rs1042658 در موقعیت 3’UTR ژن CSF3 بر روی میزان بیان و پایداری رونوشت ژن CSF3 برای اولین بار در ارتباط با استعداد سقط مکرر انجام گرفت.

مواد و روش: در این مطالعه مورد- شاهدی، 122 زن مبتلا به RPL و 140 زن بارور طبیعی به عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. توزیع ژنوتیپی پلی‌مورفیسم با روش T-ARMS PCR ارزیابی و نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپی در ناحیه 3’UTR ژن CSF3 در گروه بیمار و کنترل با هم مقایسه شد که از نظر آماری اختلاف معنی‌داری در جهت حفاظت در برابر بروز سقط در ژنوتیپ‌های حامل آلل T بین دو گروه دیده شد(05/0>p). سابقه بروز سقط در خویشاوندان افراد مبتلا نسبت به خویشاوندان افراد سالم اختلاف قابل توجهی را نشان داد(05/0=p).

نتیجهگیری: یافته‌های حاصل ارتباط معنی‌داری بین پلی‌مورفیسم rs1042658 و بروز سقط نشان داد، به نظر می‌رسداین مارکر می‌تواند در ایجاد استعداد ابتلا به بیماری نقش داشته باشد.


شکوفه رحیمی، محبوبه نصیری، سعیده آریان نیا، رضا فرخ سرشت،
دوره 19، شماره 9 - ( آذر95 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: لوپوس سیستمیک اریتماتوزیس ([1]SLE) یک بیماری خودایمن با تظاهرات بالینی وسیع و اتیولوژی نامشخص است. تخریب بافتی در بیماران ناشی از تولید اتوآنتی­بادی برعلیه آنتی­ژن­های هسته و سیتوپلاسم در سطح وسیع رخ می­دهد. با توجه به نقش ژن GADD45A در کنترل چرخه سلولی، سرکوب تکثیر سلول­های T و تنطیم اپی­ژنتیکی ژنوم، این مطالعه مورد- شاهدی برای اولین بار به بررسی ارتباط پلی­مورفیسم rs581000 در منطقه 5َ نزدیک ژن و ریسک بروز SLE در بیماران جنوب ایران پرداخته است.

مواد و روش­ها بررسی: مطالعه حاضر روی 102 فرد مبتلا به SLE در مقایسه با 118 فرد سالم به­عنوان گروه کنترل انجام شد. ژنوتیپ­های ژن GADD45A در موقعیت پلی­مورفیسم rs581000 با روش T-ARMS PCR تعیین گردید.

یافته­ها: آلل C در گروه کنترل (13/0) نسبت به گروه بیمار (01/0) به­طور معنی­داری شایع­تر بود (001/0>P). فراوانی ژنوتیپ­های حامل حداقل یک آلل C (CC+CG) در گروه کنترل (4/14%) در مقایسه با گروه بیمار (1%) بسیار بالاتر بود، و این آلل اثر حفاظتی در برابر ریسک بروز SLE (001/0>P، 5/0-009/0= فاصله اطمینان، 06/0= نسبت شانس) نشان داد.

نتیجه­گیری: بنظر می­رسد پلی­مورفیسم rs581000 ژن GADD45A در پاتوژنز بیماری SLE نقش دارد.

 

[1] Systemic lupus erythematosus


نازلی خواجه نصیری، همایون خزعلی، فرزام شیخ زاده،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اثرات مفید فعالیت بدنی(ورزش) متوسط و منظم بر بهبود عملکرد تولید مثل مشخص شده است، اما تاکنون تغییرات بیان ژنهای تاثیرگذار بر محور تولید مثلی موجود در هسته قوسی هیپوتالاموس در پاسخ به این نوع ورزش بررسی نشده است. از این رو، در مطالعه حاضر، تاثیرات فعالیت بدنی متوسط و منظم یک ماهه بر بیان ژن نوروکینین B و تغییرات هورمونی محور تولیدمثلی بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، چهارده سر موش صحرائی نر بالغ نژاد ویستار50±250 به طور تصادفی به دو گروه کنترل و ورزش متوسط و منظم یک ماهه تقسیم شدند. هسته قوسی حیوانات پس از یک ماه فعالیت بدنی با شدت 20 متر در دقیقه از کل مغز جدا شده و برای سنجش بیان ژن  نوروکینین B  به کمک روش Real time -PCR در فریزر 80- نگهداری شدند. هم چنین، نمونه سرم نیز از طریق روش الایزا برای ارزیابی سطوح هورمونهای لوتئینه کننده، کورتیکواسترون و تستوسترون تهیه شد. دادهها به روش تی تست در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: بیان ژن نوروکینین B در گروه تیمار با ورزش نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری یافت(05/0>p). سطح سرمی هورمون کورتیکواسترون در گروه تیمار با ورزش نیز کاهش داشت(05/0>p). در حالیکه سطوح سرمی هورمون لوتئینه کننده و تستوسترون در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان داد(05/0>p).
نتیجهگیری: فعالیت بدنی متوسط و منظم با کاهش سطح هورمون کورتیکواسترون و کاهش بیان نوروکینین B احتمالا"موجب بهبود عملکرد محور تولید مثلی جنس مذکر میگردد.
 
الهه فینی، ندا نصیریان، بهرام حسین بیگی،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از شایع‌ترین سرطان‌های بانوان در دنیا است. CA-125 بیشترین بیومارکر استفاده‌شده در غربالگری سرطان تخمدان است. با اینکه بر اساس مطالعات انجام‌شده، CA-125 حساسیت و ویژگی چندان بالایی ندارد که به عنوان تست غربالگری در جامعه پزشکی استفاده شود، ولی به دلیل ساده و غیر‌تهاجمی بودن تقریباً همیشه انجام می‌شود و خصوصاً نقش مهمی در فرایند درمان، بعد از درمان و تعیین پیش‌آگهی و بازگشت بیماری ایفا می‌کند. هدف از این مطالعه، تعیین ارتباط سطح بالای تومور مارکر CA-125 با وجود سرطان تخمدان، تعیین حساسیت، اختصاصی بودن و ارزش اخباری مثبت و منفی این تست در بیماران ایرانی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی همه موارد تست CA-125 انجام ‌شده در بیمارستان ولایت قزوین طی سال‌های 1394 تا 1397(چهارصد مورد) از نظر ابتلا به سرطان تخمدان بررسی شدند. به علاوه میزان CA-125 در میان افراد سالم و بیماران مبتلا به سرطان تخمدان مقایسه شد. در‌نهایت داده‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق شمارهIR.QUMS. REC.1396.316 به تأیید شورای اخلاقی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی قزوین رسیده است. 
یافته ها: در این مطالعه 35/3 درصد دارای تشخیص قطعی بیماری سرطان تخمدان بودند. به طور کلی مقادیر CA-125 در 41/8 درصد منفی و در 58/2 درصد مثبت گزارش شد. حساسیت آزمون 80/1 درصد، ویژگی 53/6 درصد، ارزش اخباری مثبت 48/4 درصد و ارزش اخباری منفی 83 درصد به دست آمد. سن و وجود سرطان تخمدان با سطوح سرمی CA-125 از ارتباط آماری معنادار داشتند. 
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سن و سطوح سرمی CA-125 ارتباط آماری معناداری داشتند و در‌نهایت مشخص شد که سطوح CA-125 با وجود سرطان تخمدان ارتباط آماری معناداری دارد. این تست حساسیت و ویژگی متوسط و ارزش اخباری مثبت پایین و ارزش اخباری منفی بالا دارد. پس به عنوان یک تومور مارکر، برای غربالگری مناسب نیست، ولی برای از بین بردن تومور ارزش دارد.
سعید نصیری، محمد نوری، مریم اصل‌ذاکر،
دوره 24، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده

زمینه و هدف تمرین کنترل توجه، مداخله شناختی نوینی است که با کاهش سوگیری توجه نسبت به اطالعات منفی، تنظیم هیجان را بهبود میدهد. با توجه به ارتباط معنادار اضطراب مرگ با بدتنظیمی هیجان و سوگیری توجه نسبت به مرگ، هدف این مطالعه بررسی تمرین کنترل توجه به عنوان مداخلهای برای کاهش اضطراب مرگ بود.
مواد و روش ها در این کارآزمایی بالینی، پنجاه نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. تمرین کنترل توجه با استفاده از محرکهای مربوط به مرگ برای گروه آزمایش یک و محرکهای منفی غیرمرتبط با مرگ برای گروه آزمایش دو ارائه شد. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه، سوگیری توجه نسبت به مرگ، اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی به ترتیب از طریق آزمون استروپ تغییریافته، پرسشنامه چندبعدی ترس از مرگ و پرسشنامه گرایش به عدم تعهد اخلاقی در پی ایجاد برجستگی میرایی سنجیده شدند
ملاحظات اخلاقی این مطالعه در مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی ایران با کد IRCT20190406043181N1 ثبت شد و در کمیته اخالق در پژوهشهای زیستپزشکی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی با کد 539.1398.REC.MSP.SBMU.IR تأیید شد.
یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که سوگیری توجه نسبت به مرگ، اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی در گروه آزمایش یک پس از انجام تمرین کنترل توجه به طرز معناداری کاهش یافت (P<0/05) و این کاهش معنادار در پیگیری سهماهه همچنان مشهود بود. در دو گروه دیگر، تغییر معناداری دیده نشد(P>0/05)
نتیجه گیری طبق یافته های حاصل از انجام این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تمرین کنترل توجه میتواند سوگیری توجه نسبت به مرگ را کاهش داده و متعاقبا منجر به کاهش اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی میشود.

خانم نفیسه محمدی فارسانی، دکتر ابراهیم نصیری فرمی، خانم زهره خدادادی جهرمی،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده

مقدمه: دوره اپیدمی کووید 19 وضعیت بحرانی می‌باشد که پرسنل اتاق عمل در خط مقدم قرار دارند و در مواجهه‌ی بیشتری با بیمارمبتلا و مجاری تنفسی وی دارند. هدف از انجام این مطالعه تعیین رفتارهای پیشگیری‌کننده پرسنل اتاق‌عمل بیمارستان‌های آموزشی اصفهان در دوره اپیدمی کووید 19 می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی از 100 نفر پرسنل اتاق‌عمل بیمارستان‌های آموزشی اصفهان در سال 1400-1399 مورد بررسی قرارگرفتند. اطلاعات مورد نیاز به کمک پرسشنامه‌های اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه‌ی استاندارد سؤالات اختصاصی مرتبط با رفتارهای پیشگیری‌کننده جمع‌آوری شد. جمع آوری اطلاعات از اسفند 99 تا خرداد 1400 انجام شد سپس توسط نرم‌افزار آمـاری SPSS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ساری این مطالعه را با کد IR.MAZUMS.REC.1400.115 به ثبت رسانده است.
یافته‌ها: به صورت میانگین میزان رعایت رفتارهای پیشگیری‌کننده در پرسنل اتاق‌عمل، 53/64 درصد بوده است که بالاتر از سطح متوسط بود. بالاترین میزان رعایت، رفتارهای پیشگیری‌کننده در بعد از خروج بیمار مبتلا به کرونا از اتاق‌عمل (50/84 درصد) بوده‌است. در این پژوهش، 100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی اتاق‌های عمل در مطالعه شرکت کردند. جنسیت اکثریت آن‌ها (74 درصد) زن بود و 63 درصد از آن‌ها در محدوده سنی زیر 30 سال بودند شرکت‌کنندگان، بیان کردند که بعد از خروج بیمار مبتلا به کرونا از اتاق‌عمل، غالباً یا همیشه دفع وسایل مصرفی بیمار به نحو صحیح (85 درصد)، ضدعفونی کامل با مواد دترجنت (87 درصد)، استفاده از اشعه‌ی UV (86 درصد)، نگه‌داری و انتقال نمونه‌ها در ظروف مخصوص دولایه و با رعایت کامل اصول بهداشتی (83 درصد)، انجام می‌شد.
نتیجه گیری: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که در زمان پذیرش بیمار غیرمبتلا به کووید 19، پروتکل‌های پیشگیرانه به میزان کمتری، نسبت به زمانی که بیمار مبتلا به کووید پذیرش می‌شد، رعایت می‌گردید. رفتارهای پیشگیری‌کننده و دانش و آگاهی پرسنل در مورد استفاده‌ی صحیح از وسایل حفاظت شخصی می‌تواند نقش موثری در کاهش ابتلای آنان ایفا کند.

امیرحسین ظهیرنیا، امیر لرزاده، حسن نصیریان، بهروز داوری،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده

مقدمه: آلودگی به شپش­سر (Pediculus capitis) یک مسئله مهم بهداشتی کشورهای در حال توسعه محسوب می‌گردد. این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر شامپو پرمترین 1% و لوسیون دایمتیکون 4% در درمان دانش­آموزان آلوده به شپش­سر مدارس دخترانه ابتدایی شهرستان گتوند استان خوزستان انجام شد.
روش­ کار: جمعیت مورد مطالعه دانش­آموزان مدارس مقطع ابتدایی پایه اول تا ششم بودند. موارد مثبت مبتلا به شپش سر پس از شناسایی (304 نفر) بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شده و در قالب دو گروه درمانی وارد این مطالعه شدند. برای گروه اول شامپو پرمترین و برای گروه دوم لوسیون دایمتیکون اختصاص داده شد. اثرات درمانی داروها بعد از روزهای 7، 14 و 21 درمان مطالعه و با آزمـــون  Chi-square نرم افزار SPSS  تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی همدان با کد IR.UMSHA.REC.1399.778 به تصویب رسیده است.
یافته‏ ها: در مجموع 304 دانش­آموز در مطالعه شرکت کردند. محدوده سنی دانش­آموزان بین 12-7 سال بود که 7/47% آن­ها در محدوده سنی 7 تا 8 سال قرار داشتند. همچنین 9/60% در مدارس شهری و 1/39% در مدارس روستایی مشغول به تحصیل بودند. میزان اثربخشی در مرحله اول، دوم و سوم برای شامپو پرمترین 1/46، 5/69 و 100 درصد و برای لوسیون دایمتیکون 6/77، 3/85 و 100 درصد بود. اختلاف معنی­داری بین اثر درمانی داروها در مرحله اول درمان مشاهده شد (001/0 P =) اما در مرحله دوم (084/0 P =) و سوم (43/0 P =) اختلاف معنی­داری بین اثر درمانی داروها مشاهده نشد.
نتیجه‏ گیری: لوسیون دایمتیکون به عنوان گزینه نخست و شامپو پرمترین به عنوان دومین گزینه رفع آلودگی به شپش­سر در مدارس ابتدایی شهرستان گتوند توصیه می­گردد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb