5 نتیجه برای نصری
منیره متوسلیان، مصطفی شیر یزدی، خدیجه نصریانی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: هموروئید اختلالی بسیار شایع است که موجبب درد می شود. هم چنین معمول ترین مشکل پس از هموروئیدکتومی، که درمان استاندارد این اختلال است، درد می باشد که کنترل آن از بروز پیامدهای مضر فیزیولوژیک و روانی آن جلوگیری میکند. تمرینات کگل (kegel) از روشهای آرام سازی و غیر تهاجمی می باشد که مصرف دارو و عوارض ناخواسته آن را کاهش و رضایت بیمار را افزایش میدهد. در این مطالعه تاثیر تمرینات Kegel بر کاهش درد بعد از عمل جراحی هموروئیدکتومی بررسی شده است. روش کار: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی یک سوکور بوده است. نمونه پژوهش بیماران مراجعه کننده جهت هموروئیدکتومی به بیمارستان شهید صدوقی یزد بودند. تعداد نمونه 30 نفر در گروه تجربه و30 نفر گروه کنترل بود که به صورت آسان و متوالی انتخاب شده و سپس به طور تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و مقیاس دیداری درد بود. جهت مداخله به گروه مورد قبل از عمل جراحی تمرینات Kegel آموزش داده شد. بعد از عمل میزان درد در دو گروه بررسی شد و پس از جمع آوری دادههای مربوط به گروه تجربه و کنترل، اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی و پیرسون) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: یافتهها نشان داد میانگین درد بعد از عمل در گروه تجربه طی 48 ساعت اول بعد از عمل 82/5±50/26 و در گروه کنترل 94/5±26/31 بود که اختلاف معنیداری بین دو گروه وجود داشت(003/0 = p). از نظر میزان مسکن بعد از عمل، در گروه تجربه میانگین 83/14±9/18 و گروه کنترل 89/29±83/52 بود که اختلاف معنیداری نشان داد(00001/0p=). از نظر نوع مسکن بعد از عمل بین گروه تجربه و کنترل در 18، 24 و 48 ساعت بعد از عمل به ترتیب با 04/0 p=، 04/0 p= و 05/0 p= اختلاف معنیداری یافت شد. از لحاظ ارتباط بین تعداد دفعات تمرین kegel و شدت درد ارتباط معنیداری دیده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافتهها، تمرینات Kegel درد محل هموروئیدکتومی را کاهش داده و میانگین مسکن مصرفی گروه تجربه کمتر از گروه شاهد بود. بنابر این از آنجا که تمرینات kegel روشی موثر، ایمن و ارزان می باشد، آموزش این تمرینات در مراقبتهای قبل از عمل هموروئیدکتومی به مدیریت وکنترل درد در داخل و خارج از بیمارستان کمک میکند.
خدیجه نصری، منیزه کهبازی، افسانه نوروزی، شکوفه نصری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین موانع و مشکلات آموزشی و راهکارهای بهبود مشکلات از دید دانشجویان پزشکی شهر اراک در سال86-1385 انجام شده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی بین کلیه کارورزان(28 نفر) و کارآموزان(44 نفر) پرسشنامهای روا و پایا متشکل از 71 سوال پیرامون مشکلات مربوط به آموزش، تجهیزات، پرسنل، اساتید، انگیزه و شیوه ارزشیابی توزیع شد. نتایج: 1/68 درصد نامناسب بودن مدت آموزش علوم پایه، 1/86 درصد زیاد بودن دروس عمومی، 5/84 درصد عدم ارائه شرح وظایف و طرح درس(7/91 درصد) را در شروع دوره آموزشی مطرح نمودند. اکثریت دانشجویان خواستار یادگیری مهارت بالینی بر روی ماکت قبل از شروع کارآموزی(5/84 درصد) و کارورزی (7/79 درصد) بودند. بیشتر دانشجویان معتقد به تدریس پاتولوژی(1/86 درصد) و فارماکولوژی (2/97 درصد) هرکورس به همراه خود کورس دربالین بودند. آنها عدم تنوع کافی (8/71 درصد) وسائل کمک آموزشی و نامناسب بودن فضای سالن کنفرانس (9/54 درصد) و کتابخانه (1/76 درصد)، را بیان نمودند. 7/81 درصد نامناسب بودن رفتار و همکاری (6/58 درصد) پرسنل با دانشجو را گزارش کردند. در مقوله اساتید میانگین1/5 ±8/16 بود (از حداکثر 30). اکثریت دانشجویان نگران آینده شغلی مبهم (1/87 درصد) بودند و 6/78 درصد معتقد بودند که امتحانات سواد آنان را ارزیابی نمیکند. نتیجه گیری: ارائه طرح درس در شروع هر دوره آموزشی و فراگیری مهارت بالینی بر روی ماکت قبل از شروع کارآموزی و کارورزی نیز از جمله در خواستهای دانشجویان است که به راحتی قابل انجام است. ادغام دروس پایه و بالینی و تدریس پاتولوژی و فارماکولوژی هرکورس به همراه خود کورس در بالین در صورت اجرا میتواند فرا گیری دروس علوم پایه و بالینی را تسهیل کند.
خدیجه نصری، محمد رفیعی، زهره پیشگاهی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت مادر و نوزاد یکی ازمهمترین شاخص های بهداشتی هر کشوری محسوب می شود. یکی از معیارهای اصلی سنجش این شاخص بررسی میزان زایمانهای طبیعی انجام شده در آن کشور می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط جنسیت جنین با پیشرفت غیر طبیعی زایمان و سزارین ناشی از آن میباشد.
مواد و روش ها: این مطالعه یک بررسی مشاهده ای مقطعی است که بر روی 1537 مادر باردار که جهت انجام زایمان در بیمارستان طالقانی شهر اراک بستری شدند در یک دوره 6 ماهه انجام شد. جهت جمعآوری اطلاعات از چک لیست مشتمل بر شرح حال کامل مامایی، معاینه فیزیکی، سیر زایمان و تستهای آزمایشگاهی موجود استفاده گردید که با استفاده از روش مصاحبه و مشاهده تکمیل گردید. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: از 1537 مادر باردار 74 درصد زایمان طبیعی و 26 درصد زایمان سزارین داشتند. از مجموع نوزادان 4/47 درصد در گروه زایمان طبیعی و 5/51 درصد در گروه سزارین دارای جنسیت پسر و 5/52 درصد در گروه زایمان طبیعی و 5/48 درصد در گروه سزارین دارای جنسیت دختر بودند که ارتباطی بین جنیست جنین و نوع زایمان وجود نداشت. در این میان 5/36 درصد از موارد سزارین به دلیل اختلال پیشرفت زایمان (دیستوشی) انجام شده که در 1/18 درصد جنسیت پسر و 4/18 درصد جنسیت دختر بودند(934/0=p ). همچنین 3/14 درصد موارد سزارین به دلیل دیسترس جنین پسر و 8/10 درصد دختر بودند (162/0=p) و 5/10 درصد موارد سزارین به دلیل دفع مکونیوم، پسر و 5/8 درصد دختر بودند (953/0=p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد ارتباطی بین جنسیت جنین و اختلالات حین زایمان طبیعی که منجر به سزارین میشوند وجود ندارد
سیما نصری، فاطمه شاهی صدرآبادی، محمد کمالی نژاد، طاهره ربانی،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجائی که در مطالعات قبلی، شواهدی دال بر اثر ضد دردی عصاره هیدروالکلی کرفس دیده شده است، در پژوهش حاضر، مکانیزمهای احتمالی اثر این عصاره مورد ارزیابی قرار گرفته است. مواد و روشها: در این پژوهش تجربی از موش کوچک نر استفاده شد. به منظور بررسی اثر ضد دردی عصاره تست فرمالین مورد استفاده قرار گرفت و با تداخل سه دارو (نالوکسان با دوز 2 میلیگرم بر کیلو گرم، دکسترومتورفان با دوز 20 میلیگرم بر کیلوگرم و L-NAME با دوز 10 میلیگرم بر کیلو گرم) و عصاره هیدروالکلی میوه کرفس (400 میلیگرم بر کیلو گرم) مکانیزم احتمالی عصاره بررسی شد. یافتهها: تجویز نالوکسان تاثیری بر اثر ضد دردی عصاره هیدروالکلی میوه کرفس نداشت. تداخل دکسترومتورفان و کرفس نشان میدهد که بین گروه دریافت کننده دکسترومتورفان و عصاره نسبت به گروه دریافت کننده دارو به تنهایی تفاوت معنیداری در فاز اول وجود ندارد. پیش تیماری با NAME L- سبب کاهش اثر ضددردی عصاره میوه کرفس در فاز دوم تست فرمالین شد(05/0 p<). نتیجهگیری: با توجه به این که دکسترومتورفان خود در فاز حاد اثر ضددردی دارد، تداخل دکسترومتورفان و عصاره نشان میدهد که ممکن است حداقل بخشی از اثر ضد دردی عصاره در فاز حاد از طریق گیرندههای NMDA باشد. از طرف دیگر، احتمالاً بخشی از اثرات ضددردی عصاره در فاز مزمن مربوط به مهار آنزیم نیتریک اکسیدسنتتاز است. عصاره کرفس ممکن است از طریق مسیرهای عصبی دیگر نظیر مسیرهای دوپامینی، نورآدرنالین یا سروتونین نیز اثر کند که نیاز به پژوهش بیشتر دارد.
رعنا نوروزی کمارعلیا، سیما نصری، صمد فراشی بناب، فرشته دادفر، نعیمه دهقانی،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان، از جمله شایعترین سرطانها و علت اصلی مرگ و میر در زنان میباشد. یکی از مکانیسمهای سلولهای سرطانی برای عدم دسترسی سیستم ایمنی به آنها، تولید ترکیبات سرکوبکننده از قبیل اینترلوکین-10 است. از طرف دیگر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی با اتصال به گیرندههای خود در سطح سلولهای اندوتلیال نقش مهمی در نفوذپذیری عروق و رگزایی تومور ایفا میکند. در این مطالعه بیان ژن اینترلوکین-10 و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت تومور پستان در مدل تجربی تومور بررسی شد.
روش کار: ابتدا در موشهای نژاد بالب/سی به طور تجربی تومور پستان ایجاد شد و از بافت تومور RNA استخراج شد. از RNAهای استخراج شده cDNA تولید شد و میزان بیان ژنهای 10-IL و VEGF با روشRT-PCR ارزیابی شد.
یافتهها: آنالیز دادهها نشان داد که بیان ژن 10-IL و VEGF بافت تومور نسبت به سلولهای گروه شاهد بیشتر بود، اما این افزایش بیان از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: به طور کلی سطح بیان ژنهای اینترلوکین-10 و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در مدل تجربی تومور افزایش داشت، اما تحقیقات وسیعتر و ارتباط با سایر فاکتورهای دخیل ضروری به نظر میرسد.