جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای نادری

مهرانگیز نادری نبی،
دوره 2، شماره 7 - ( تابستان 1378 )
چکیده

افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است، ولی بدلیل ارائه علائم مختلف اغلب تشخیص داده نمی شود. یکی از اینها ارائه علایم مختلف بیان جسمی یا جسمانی سازی است. این تابلوی بالینی موجب مراجعات مکرر به پزشکان مختلف می شود و بیماران درمان های علامتی می گیرند و طبعا اختلال زمینه ای درمان اساسی نمی گیرد و مزمن می شود و علاوه بر آن پیگیری های بی مورد موجب هدر رفتن نیروی انسانی و آزمایشات بی مورد می گردد. نظر به اهمیت این موضوع، پژوهشی در فاصله مهر ماه تا اسفند ماه سال 76 در مجتمع آموزشی – درمانی حضرت رسول اکرم انجام شد و از بین مراجعین که به مدت حداقل بیش از 2 سال مشکلات جسمانی داشتند و پزشکان متخصص رده های مختلف یافته ی ارگانیک قابل توجیه پیدا نکرده بودند، 100 نفر تحت ارزیابی قرار گرفتند . از بین این تعداد بیمار 37 نفر نمرات افسردگی بالای میانگین داشتند، افسردگی بطور مشخص در گروم کم درآمد و جنس زن شایع تر بود. این بررسی نشان می دهد در کسانی که شکایات جسمانی مزمن و مکرر دارند و یافته ارگانیک قابل توجه نمی یابیم، افسردگی می تواند در رده های اول تشخیص باشد.

محبوبه نادری نسب، پریسا فاتح منش، بهار شهنوازی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه: در دهه 1950 وانکومایسین به عنوان یک آنتی بیوتیک مفید جهت درمان عفونت های حاصل از سوش های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین معرفی گردید پس از گذشت سه دهه از مصرف وانکومایسین،  استافیلوکوک های کوآگولاز منفی  مقاوم به آن گزارش شد. در این مطالعه به بررسی مقاومت استافیلوکوک ها نسبت به این آنتی بیوتیک پرداخته شد.
روش کار: در این بررسی به مدت 6 ماه 50 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بیماران سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) و به همان تعداد باکتری جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان قائم (عج) مورد آزمایش قرار گرفتند. تمام استافیلوکوک های انتخاب شده جهت آزمایش نسبت به متی سیلین مقاوم بودند و حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد (MIC) آنها نسبت به وانکومایسین اندازه گیری شد.
نتایج: از 50 باکتری جدا شده از بیماران سوختگی بیمارستان امام رضا (ع)، 4 مورد در برابر وانکومایسین دارای MIC معادل 12/5 میکروگرم در میلی لیتر بودند. در باکتری های جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان قائم (عج)، 1 مورد دارای MIC  معادل 12/5 میکروگرم در میلی لیتر بود.
نتیجه گیری: با توجه به گسترش مقاومت نسبت به وانکومایسین پیشنهاد می گردد سعی شود که در بخش های بیمارستانی از جایگزین شدن این گونه باکتری های مقاوم ممانعت به عمل آورده شود.

دكتر طاهره اشرف گنجوئی، دكتر طیبه نادری، دكتر بابک عشرتی، دكتر نوشین باباپور،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: تعیین هر چه دقیق‌تر وزن جنین درپیش‌گیری از عوارض زایمانی و هم‌چنین در تصمیم‌گیری متخصصین از نظر نحوهً اجرای زایمان حیاتی است. این امر خصوصاً در موارد مشکوک به ماکروزومی و یا تأخیر رشد جنین(IUGR) و هم‌چنین در زایمان‌های زودرس اهمیت دارد. هدف از این تحقیق تعیین اعتبار تخمین کلینیکی، سونوگرافیک و مادر در برآورد وزن جنین در مقایسه با وزن بدو تولد نوزاد می‌باشد. روش کار: در این مطالعه مقطعی، 246خانم ترم مراجعه کننده به بیمارستان شهید باهنر و بیمارستان افضلی پور شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش که کاندید سزارین بودند ( اکثراً به دلیل سابقه قبلی سزارین) پس از تخمین سونوگرافیک توسط سونوگرافیست، حداکثر طی یک هفته جهت ختم حاملگی بستری شده و توسط دو متخصص و یک دستیار ارشد تخمین کلینیکی وزن جنین صورت می‌گرفت. ضمناً از مادرانی که سابقه زایمان قبلی داشتند راجع به وزن تقریبی جنین فعلی سوال می‌شد. همه تست کننده‌ها از نتایج تخمین وزن جنین توسط سایرین و هم‌چنین تخمین سونوگرافیک نا آگاه بودند و پس از انجام سزارین وزن نوزاد به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته می‌شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تی زوج و مربع کای استفاده شد. نتایج: وزن زمان تولد از 2100 گرم تا 5300 گرم متفاوت بود ( با میانگین وزنی443±3339 گرم). در صورتی که معیار وزن 2500 تا 4000 گرم به عنوان وزن طبیعی تلقی شود حساسیت اندازه‌گیری وزن توسط معاینه کننده‌ها 8/11 درصد و ویژگی این سنجش 6/99 درصد بود(با ارزش اخباری مثبت و منفی به ترتیب7/66 درصد و 8/93 درصد). در حالی که حساسیت اندازه‌گیری وزن توسط سونوگرافی6/17 درصد و ویژگی این سنجش5/93 درصد بود( با ارزش پیش‌گوئی مثبت و منفی به ترتیب3/14درصد و 1/92 درصد). هم‌چنین حساسیت اندازه گیری وزن توسط مادر 3/6 درصد و ویژگی آن 98 درصد بود. نتیجه گیری: بین اندازه‌گیری توسط سونوگرافی و متوسط اندازه‌گیری توسط سه نفر معاینه کننده اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. بنابر این پزشکان با کسب تجربه شاید بتوانند با دقت مشابه و شاید هم بیشتر، در تخمین وزن جنین کمک کنند.
صفیه صوفیان، حسین نادری منش، عبدالعلی علیزاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: آیورین 2/1 یک پپتید 13 آمینه‌ای است که طیف وسیعی از فعالیت‌های آنتی باکتریایی و ضد سرطانی را نشان می‌دهد. ساختار آن توسط طیف سنجی رزنانس مغناطیسی تعیین شده که مارپیچ آلفا است ولی هنوز مکانیسم عمل آن شناخته نشده است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر فعالیت پپتیدها و مطالعه ارتباط توالی-فعالیت در پپتید آنتی باکتریایی آیورین 2/1 و آنالوگهایش طراحی و انجام گردید. روش کار: در این مطالعه تجربی دو آنالوگ F3W,G1F3/RW و آنالوگ معکوس طراحی گردید و با روش سنتز شیمیایی فاز جامد ساخته شد و بعد از تخلیص با کروماتوگرافی با فشار بالا، توسط آمینو اسید آنالایزر و طیف سنجی جرمی تائید شد و سپس آزمایش‌های ضد باکتریایی انجام شد. نتایج: نتایج آزمایش تعیین حداقل غلظت مهاری نشان داد که آنالوگ G1F3/RW فعالتر از F3W است و نتایج نمودار آزمایش تعیین حداقل غلظت مهاری برای آنالوگ F3W سه مرحله‌ای است. آنالوگ معکوس هیچ فعالیتی نشان نداد. نتیجه گیری: فعال‌تر بودن آنالوگ G1F3/RW به علت وجود اسید آمینه آرژنین و ایجاد میانکنش قویتر با بار منفی غشاء است. عدم فعالیت آنالوگ معکوس نشان‌گر اهمیت جایگاه اسید آمینه در توالی برای فعالیت است وتوصیه می‌شود در طراحی پپتیدها به عنوان دارو به موقعیت قرار گرفتن اسید آمینه‌ها توجه شود، چرا که اندازه و نوع آمینو اسیدها در تجمع پپتیدها و در نتیجه در نحوه فعالیت ضد باکتریایی موثر است.
مجید نادری، اکبر درگلاله، شعبان علیزاده، احمد کاظمی، حسین درگاهی، شادی طبیبیان، محمدرضا یونسی، زهرا کاشانی خطیب،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود فاکتور13 اختلالی بسیار نادر با شیوع 1 در 2 میلیون نفر و با توارث اتوزوم مغلوب می باشد که با علائم بالینی همچون خونریزی از بند ناف، سقط های مکرر و خونریزی مغزی همراه است. در این بین خونریزی مغزی یکی از عوارض شایع و در عین حال تهدید کننده حیات در این بیماران می باشد. مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین خونریزی مغزی با یکی از پلی مورفیسم های شایع مهار کننده فیبرینولیز فعال شونده توسط ترومبین(TAFI) پرداخته است تا نقش احتمالی این پلی مورفیسم را درتشدید احتمال خونریزی در بیماران مبتلا به کمبود شدید فاکتور 13 مورد بررسی قرار دهد.

مواد و روش ها: مطالعه موردی-شاهدی حاضر بر روی 34 بیمار مبتلا به کمبود فاکتور13 همراه با خونریزی مغزی و 36 بیمار دارای کمبود فاکتور 13 و بدون سابقه خونریزی مغزی صورت گرفته است. در آغاز کمبود فاکتور 13 در تمامی بیماران به وسیله بررسی ملکولی مورد تائیدقرارگرفته ودرادامه هردوگروه از بیماران از نظروجود پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت یافته های مطالعه توسط نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته ها: بررسی ملکولی بیماران برای پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مشخص ساخت که که تقریبا تمامی بیماران با خونریزی مغزی (89درصد) درصد گروه مورد از نظر پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مثبت بودند که در 7/66درصد از این بیمارن جهش به شکل هموزیگوت مثبت بود. بررسی آماری نشان داد که ارتباط قوی بین پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile و وقوع خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 وجود دارد (OR 18/9, 95% CI 3/8 to 95/1).

نتیجه گیری: به نظر می رسد پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile نوعی فاکتور پیش آگهی دهنده مهم در بروز خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 می باشد و احتمال خونریزی مغزی را در این بیماران حدود 20 برابر افزایش می دهد.


فاطمه شیما هادی پور زاده، حمید کیالها، فیروزه نادری،
دوره 17، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از عوارض مورفین اینتراتکال در بیهوشی منطقه ایی تهوع و استفراغ پـس از جـــــراحی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آتروپین اینتراتکال در میزن تهوع و استفراغ ناشی از مورفین در بیماران تحت جراحی اندام تحتانی می باشد.

مواد و روش ها: در ایــــــن کارآزمایی بالینی 120 بیمار کاندید جراحی اندام تحتانی بطور تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه A بیماران1/0میلی گرم (cc1) آتروپین ایــنـتراتکال و در گروه B بیماران 1سی سی سالین 9/0% دریافت کردند. میزان تهوع و استفراغ بیـــماران در طی h‏ 24 و تغییرات همودینامیک در دقایق 3، 5، 10 و 15 در دو گروه بررسی شد. آنالیز آماری با آزمون های تی مستقل، repeated measures manova و کای اسکور با نرم افزارSPSS نسخه 14 انجام شد.

یافته ها: تغییرات علایم همودینامیک قبل از تزریق و در دقایق3، 5، 10 و 15بعد از تزریق دارو در دو گروه دارای تفاوت آماری معنی داری نبود (05/ 0p>). هیچکدام از نمونه های گروه مداخله دچار تهوع و استفراغ نشده بودند در صورتیــــکه این میزان در گروه شاهد 17درصد بود که دارای اختلاف معنی دار بود (000/0 p=). همچنین میزان درد در گروه شاهد بیشتر از گروه مداخله بود)26 نفر نسبت به 14 نفر دارای میزان vas بــیشتر از 3 بودند) که این اختلاف نیز از نظر آمارای معنی دار شد(04/0p=).

نتیجه گیری: آتروپین اینتراتکال بدون اختلال در علایم همودینامیک و تسکین درد باعث جلوگیری از تهوع و استفراغ ناشی از مورفین اینتراتکال در بیماران تــحت عمل جراحی اندام تحتانی می شود.


فرشته نادری علاف، مریم طهرانی پور، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ضایعات اعصاب به نورون‌های آلفا رسیده و سبب دژنراسیون مرکزی در نخاع می‌شوند. فاکتور نوروتروفیک (NT-3) موجب افزایش آکسون‌های میلین‌دار در ریشه خلفی، تمایز و بقای نورون‌های حسی، پاراسمپاتیک و موتونورون‌ها شده و از مرگ سلولی جلوگیری می‌کند. گیاه اسطوخودوس از خانواده نعنائیان بوده و اثرات آنتی اکسیدانی، ضد اسپاسم، مدر، ضد آسم، تب بر و آنتی اسپاسمودیک آن گزارش شده است. در این پژوهش تغییرات بیان ژن NT-3 پس از کمپرسیون عصب سیاتیک رت در حضور عصاره هیدروالکلی گیاه Lavandula officinalis  بررسی گردید.

مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی اسطوخودوس به روش سوکسله تهیه شد. 36 راس رت نژاد ویستار به طور تصادفی به 3 گروه کنترل، کمپرسیون و تیمار  )کمپرسیون + تزریق عصاره 75 میلی‌گرم بر کیلوگرم) تقسیم شدند. در گروه کنترل، عضله در محل عصب سیاتیک بدون آسیب شکافته شد. در گروه‌های کمپرسیون و تیمار، عصب سیاتیک پای راست تحت کمپرسیون قرار گرفت. عصاره به صورت داخل صفاقی در دو نوبت تزریق شد. در روز 28 از قطعات L4-L6  نخاع نمونه برداری شد، Total RNA استخراج و cDNA سنتز گردید و تغییرات بیان ژن NT-3 با نرم افزار SPSS و آزمون آنووا بررسی شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که بیان ژن NT-3 در گروه کمپرسیون نسبت به شاهد کاهش معنی‌دار(001/0>p)  و درگروه تیمار در مقایسه با کمپرسیون افزایش معنی داری داشته است(001/0>p).

نتیجهگیری: افزایش معنادار بیان ژن نشان میدهد که عصاره هیدرو الکلی گیاه Lavandula officinalis با افزایش بیان ژن NT-3 موجب پیشبرد رژنراسیون نورونهای آسیب دیده میشود.


عباس علیمرادیان، سعید پژوهان، امید میرزابیگی، کیانا نادری نیا،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: داروهای خانواده اپیوئیدی و بنزودیازپینی در موارد مختلف در بیماران به صورت هم‌زمان استفاده می‌شوند. با توجه به تأثیرات تضعیف‌کنندگی هر دو دسته دارویی، در این مطالعه میزان تضعیف تنفسی حاصل از چند بنزودیازپین‌های پرمصرف در بالین در صورت مصرف هم‌زمان با مورفین بررسی شده است. 
مواد و روش ها: هفتاد سر موش صحرایی نر ن‍ژاد ویستار به طور تصادفی در ده گروه کنترل، مرفین، میدازولام، دیازپام، لورازپام، آلپرازولام، مرفین میدازولام، مرفین دیازپام، مرفین لورازپام و مرفین آلپرازولام تقسیم شدند. 15دقیقه بعد از تزریق داخل‌صفاقی داروها، سیگنال تنفس به وسیله دستگاه پلی‌تیسموگرافی ثبت شد. الگوی تنفسی به وسیله پارامترهای تنفسی شامل میانگین فواصل بین تنفسی و تعداد تنفس، همچنین ضریب تغییرات و بی‌نظمی فواصل بین تنفس ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تأیید و با شماره IR.ARAKMU.REC.1397.327 ثبت شده است.
یافته ها: آنالیز داده‌های تنفسی نشان داد که تزریق دُز ضد اضطرابی آلپرازولام و ترکیب مرفین آلپرازولام و مرفین میدازولام باعث تغییر در الگوی تنفس می‌شود، که با کاهش تعداد تنفس و افزایش فواصل بین تنفس‌ها در این حیوانات در مقایسه با گروه کنترل همراه بود. همچنین بررسی نتایج نشان داد تزریق مرفین میدازولام سبب افزایش در تغییرپذیری الگوی تنفس می‌شود که با افزایش بی‌نظمی و کاهش ضریب تغییرات فواصل بین تنفس همراه بود.
نتیجه گیری: نتیجه مطالعه نشان داد که تزریق ترکیب مرفین میدازولام در کوتاه‌مدت، الگوی تنفسی را با شدت بیشتری در مقایسه با ترکیب مرفین با سایر بنزودیازپین‌ها تغییر می‌دهد.
اقای محسن شمسی، اقای علی کولیوند، اقای محمد جواد قنادزاده، خانم محبوبه خورسندی، اقای سیدحامد میرحسینی، اقای امیر الماسی حشیانی، اقای بهروز کریمی، اقای سیدنادعلی علوی بختیاروند، خانم معصومه نادری نورعینی،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده

مقدمه: امروزه با افزایش جمعیت، تولید سرانه‌ی مواد زائد و در پی آن تهدید و تخریب محیط زیست فرایندی رو به افزایش است که مدیریت پسماند توسط افراد یک جامعه می‌تواند در کاهش این معظل نقش اساسی داشته باشد. از ین رو مطالعه حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای مدیریت پسماند خانوارهای شهر اراک در سال 1401 انجام پذیرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و تحلیلی بر روی 600 نفر از مادران خانوارهای شهر اراک که به صورت نمونه گیری چند مرحله‌ای انتخاب شدند انجام پذیرفت. ابزار جمع اوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا و شامل مشخصات دموگرافیک، آگاهی، نگرش و رفتار خانوارهای در زمینه مدیریت پسماند بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای تی تست، کای دو و رگرسیون تجزیه تحلیل شدند. این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1401.040 مصوب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک است.
یافته‌ها: میانگین سن ماردان مورد مطالعه 11±39 سال و تعداد اعضای خانوار 6/3 نفر بود. از نظر نوع مسکن اکثراً آپارتمانی (44 درصد) و تعداد کمتری مجتمع (14 درصد) سکونت داشتند. 65 درصد افراد آموزش طرح تفکیک زباله از مبدأ را دریافت نکرده بودند و از بین روش‌های مؤثر آموزشی تعداد اکثریت (38 درصد) افراد اثربخشی آموزش از راه‌های اینترنتی را زیاد ارزیابی کرده بودند. میانگین و انحراف معیار آگاهی 19±66، نگرش 11±84 و عملکرد 18±73 به دست آمد. اکثریت افراد مورد مطالعه دارای اگاهی و نگرش در سطح خوب بودند. مدل تحلیل رگرسیون نشان داد که بشترین تاثیرگذاری بر رفتار مدیریت پسماند نمونه‌ها شامل سن افراد، آگاهی و نگرش آنان بود که مجموعاً 33 درصد آر رفتار مدیریت پسماند را پیشگویی می‌کردند.
نتیجه گیری: با توجه به وضعیت مطلوب آگاهی و نگرش خانوارهای شهر اراک به نظر برای مدیریت بهتر پسماندها باید بر سایر عوامل محیطی از جمله منابع تولید پسماند در مبدأ تاکید داشت. همچنین بر اساس مدل پیشگویی کنندگی در سنین پایین‌تر همچنان اطلاع رسانی و تغییر نگرش خانوارهای شهر اراک جهت عملکرد بهتر اهمیت دارد.

انسیه عباسپور نادری، محمدعلی بپوئی، مهزاد دیار، متین محمدی، محمد هدایتی، مهدی شهریاری نور،
دوره 26، شماره 4 - ( مهر و آبان 1402 )
چکیده

مقدمه : عفونت مجاری ادراری (UTI) یکی از مهم ترین و شایع ترین عفونت ها در کودکان است. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ژن های qnrB و qnrS  در سویه های اشرشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه های جدا شده از کودکان با عفونت ادراری در بیمارستان 17 شهریور رشت بود.
مواد و روش ها : در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 49 سویه اشرشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه از بیمارستان 17 شهریور از شهر رشت جداسازی و به کمک روش های بیوشیمیایی تعیین هویت شدند. حساسیت و مقاومت سویه ها به آنتی بیوتیک ها به روش های کربی بور و براث دایلوشن تعیین گردید. برای ارزیابی فراوانی ژن های  qnrS  و qnrB در جدایه ها از روش PCR استفاده شد.
نتایج : در این مطالعه ، بیشترین مقاومت در جدایه های اشریشیا کلی به پیپراسیلین (81.5%) و سفازولین (88.9%) و در جدایه های کلبسیلا پنومونیه به سفازولین (90.9%) و آموکسی سیلین (95.5%) مشاهده شد. از 49 جدایه، 73.4% موارد دارای ژن qnrB و 97.9% موارد دارای ژن qnrS  بودند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد یک از علت های افزایش مقاومت چند دارویی در جدایه های بیمارستانی عفونت مجاری ادراری (UTI) در رشت، افزایش انتقال ژن های پلاسمیدی بین این جدایه ها باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb