33 نتیجه برای موسوی
سید حمید موسوی،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 1375 )
چکیده
این مقاله چکیده ندارد.
محمد حسن محمدی، پروین قلع ریز، سعید پهلوان زاده، غلام عباس موسوی، معصومه حمزه ای،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
یکی از شایع ترین بیماری های اندکرین، دیابت است. طی ده سال گذشته، تعداد افراد دیابتی در جهان به بیش از هفتاد میلیون نفر افزایش یافته است. بیماران دیابتی عموما از این امر آگاهند که مستعد عوارض دیررس بیماری بوده و طول عمرشان کوتاه می شود. لذا تعجب آور نیست که واکنش های عاطفی نسبت به دیابت اغلب در امر درمان مشکل ایجاد می کند. شایع ترین اختلال این بیماری افسردگی است. این پژوهش مطالعه ای توصیفی-تحلیلی است که در سال 1378 در مرکز دیابت کاشان انجام گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین میزان فراوانی و شدت افسردگی در بیماران دیابتی مصرف کننده قرص و انسولین بوده است. به این منظور تعداد 80 نفر بیمار دیابتی (38 بیمار مصرف کننده انسولین و 42 بیمار مصرف کننده قرص) که دارای شرایط پذیرش بودند به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه دو قسمتی و شامل مشخصات فردی و تست بک (Beck) بود. یافته های به دست آمده نشان داد که 92% بیماران دیابتی مصرف کننده انسولین، به افسردگی مبتلا بودند و شدت افسردگی در آنها نسبت به مصرف کننده قرص بالاتر بود. به این معنی که رابطه معنی داری بین شدت افسردگی و تزریق انسولین مشاهده گردید. (P<0/04
همچنین مشخصات فردی این بیماران در ارتباط با افسردگی مورد آزمون های آماری قرار گرفت که ارتباط معنی داری را نشان نداد. با توجه به یافته های پژوهش و رابطه معنی دار شدت افسردگی و نوع درمان این موضوع قابل اهمیت است که علاوه بر بالا بودن فراوانی افسردگی در بیماران دیابتی، شدت افسردگی در مصرف کنندگان انسولین از اهمیت بالاتری برخوردار بوده و به نظر می رسد که با تمام تمهیدات لازم می توان از عوارض روانی آن پیشگیری به عمل آورد.
نجمه تهرانیان، سعیده موسوی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی سطح استربول بزاق در خانم های بستری شده با تشخیص لیبره پیش از موعد بود.
روش کار: این پژوهش از نوع مشاهده ای-تحلیلی است که به صورت مورد-شاهدی انجام پذیرفته است. طی این مطالعه، نمونه بزاق 43 خانم باردار (در سن حاملگی 24 هفته تا 34 هفته و 6 روز) که به علت زایمان پیش از موعد به بخش زایمان مراجعه کرده بودند، به روش الایزا گرفته شد. افراد مورد پژوهش به دو گروه مورد با لیبر و زایمان پیش از موعد (22 نفر) و گروه شاهد با لیبر پیش از موعد و زایمان سر موعد (21 نفر) تقسیم بندی شدند و سطح استریول بزاق در آن ها اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: این پژوهش نشان داد که میانگین سطح استریول بزاق در هفته های 1و 2 و 33 و 34 در گروه مورد نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری بالاتر است. همچنین سطح 0/1875 نانوگرم در میلی لیتر به عنوان نقطه بحرانی تشخیص زایمان پیش از موعد در خانم های بستری شده با تشخیص لیبر پیش از موعد در نظر گرفته شد؛ به نحوی که میزان خطر زایمان زودرس برای سطح استریول بیش از نقطه بحرانی، 2٫857 برابر بیش تر از مقادیر کم تر از آن می باشد.
نتیجه گیری: غلظت استریول بزاق در میان افراد مختلف در محدوده وسیعی تغییر می کند و برای آنکه بتوان نسبت به سیر صعودی سطح استریول بزاق در هفته های مختلف بارداری آگاهی کسب نمود. پژوهش می باید با تعداد بیش تری نمونه صورت پذیرد.
فیروزه غلامپور، سیدمصطفی شیدموسوی، سیدمحمد اوجی، سهراب حاجی زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: پاسخ حاد کلیه به آسیب ایسکمی-خونرسانی مجدد، کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی و کاهش عملکرد توبولی را در برمیگیرد. از جمله میانجیهای احتمالی در آسیب ایسکمی-خونرسانی مجدد، عوامل تنگ کننده عروقی آنژیوتنسین II میباشند. مهار گیرنده نوع یک آنژیوتنسین (AT1) II اثرات زیان آور ایسکمی-خونرسانی مجدد بر روی عملکرد گلومرول را کاهش میدهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آنتاگونیست گیرنده نوع یک آنژیوتنسین II بر روی همودینامیک کلیوی و پاسخهای توبولی به آسیب ایسکمی - خونرسانی مجدد در رت میباشد. روش کار: در این پژوهش تجربی، نارسائی حاد کلیوی با 30 دقیقه کلمپ کردن هر دو شریان کلیوی در رتهای نر اسپراگ-داولی القاء شد. همودینامیک کلیه و عملکرد دفعی به مدت 120 دقیقه خونرسانی مجدد دنبال شدند، در حالی که حیوانات یا سالین یا آنتاگونیست انتخابی گیرنده AT1 ( لوزارتان وریدی به میزان 10 میلی گرم بر کیلوگرم) ، دریافت میکردند. در نمونههای پلاسما و ادرار، غلظت کراتنینین اندازهگیری شد. همچنین محتویات پلاسمایی و ادراری سدیم نیز مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از طریق آزمونهای آنالیز واریانس و دانکن تجزیه و تحلیل شد. نتایج: ایسکمی کلیوی به مدت 30 دقیقه میزان فیلتراسیون گلومرولی را طی خونرسانی مجدد کاهش داد اما میزان جریان ادرار و دفع سدیم را تا سه برابر افزایش داد. لوزارتان قبل از ایسکمی، میزان فیلتراسیون گلومرولی را تغییر نداد اما طی خونرسانی مجدد آن را بهبود بخشید و موجب افزایش میزان جریان ادرار شد. همچنین افزایش دفع سدیم ناشی از ایسکمی را پائین آورد. نتیجه گیری: ایسکمی موجب رهاسازی آنژیوتنسین II میشود که بر روی گیرندههای AT1 عمل میکند تا پرفیوژن را کاهش دهد.
لطیف معینی، علی جواد موسوی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: هموسیستئینمی یک عامل عمده و یک ریسک فاکتور مستقل برای بیماریهای عروقی و ترومبوز وریدی است. لذا توجه به عوامل زمینه ساز و شناسایی ریسک فاکتورهای آن به ویژه در جمعیتهای پرخطر از جمله افراد مسن و بیماران شدیداً بد حال اهمیت دارد. این تحقیق با توجه به نقش هموسیستئینمی و عدم وجود آمار و اطلاعات مناسب در زمینه این بیماری در بیماران بستری در ICU طراحی شده است. روش کار: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی- مقطعی بوده است که به روش نمونهگیری سرشماری بر روی بیمارانی که از تاریخ 1/7/1384 الی 29/12/1384 در بخش ICU داخلی بیمارستان رسول اکرم (ص) بستری شدهاند، انجام شده است. بر این اساس مشخصات اپیدمیولوژیک بیماران از پرونده استخراج و یک نمونه خون نیز جهت اندازهگیری سطح سرمی هموسیستئین از بیمار اخذ گردید. در ارائه اطلاعات به دست آمده از آمار توصیفی استفاده شد. نتایج : تعداد کل بیماران بستری شده در مقطع فوق که تحت بررسی قرار گرفتهاند 52 نفر با میانگین سنی 42/58 بوده است. در میان 52 نفر مورد مطالعه، 12 نفر (1/23 درصد) افزایش هموسیستئین داشتهاند و 40 بیمار دیگر (9/76 درصد) از سطح پلاسمایی هموسیستئین در محدوده طبیعی برخوردار بودهاند. میانگین میزان هموسیستئین در بیماران با سطح هموسیستئین طبیعی در این مطالعه برابر 28/9 (48/15 - 08/3) و میانگین میزان هموسیستئین در بیماران مبتلا به هموسیستئینی در این مطالعه 05/21 (05/31-05/11) میکرومول در درسی لیتر بوده است. 25 درصد افراد مبتلا به هاپرهموسیستئینمیا مبتلا به نارسایی کلیه و 25 درصد مبتلا به حوادث عروقی مغز (CVA) بودهاند. میانگین هموسیستئین در بیماران مبتلا به CVA و نارسایی کلیه با سایر بیماریها اختلاف آماری معنیداری نداشت. بحث: با توجه به آن که در مطالعه ما فراوانی افزایش هموسیستئین 1/23 درصد بوده و نیز با توجه به ارتباط سطح فولات و ویتامینهای B12 و B6 با افزایش هموسیستئین و با توجه به مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده، به نظر میرسد که بررسی فاکتورهای سطح سرمی فولات، B6 و B12 وکلیرانس کراتینین و آلبومین پلاسما میتواند نقش این عوامل را به ویژه به عنوان عامل احتمالی پیشگویی کننده در ایجاد هموسیستئینمی مشخصتر سازد
حسین سرمدیان، نادر زرین فر، علی فانی، فاطمه مرجان موسوی، فرشیده دیدگر، محسن خاکی، آزاده محمد باقری، مریم کریمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: مترونیدازول عملکرد آنتی باکتریال و ضد انگلی دارد. همچنین در درمان بیماریهای التهابی روده مثل کرون نیز کار برد دارد. اثر مترونیدازول بر روی چربی های خون انسان به صورت کاهش سطح LDL وVLDI و افزایش سطح HDL قابل بررسی میباشد. با توجه به این که چربی خون بالا میتواند منجربه بیماریهای مرگباری همچون بیماری عروق کرونر شود، ضرورت بررسی اثر این دارو روی هایپر لیپیدمی مشخص میشود. روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 100 نفر داوطلب 65-25 ساله مبتلا به هایپرلیپیدمی و بدون هیچگونه عامل خطر انجام شده است. نمونهها در دو گروه 50 نفری قرارگرفتهاند.گروه اول مترونیدازول را 500 میلیگرم دو بار در روز به مدت ده روز و گروه دوم پلاسبو را با همان دوز دریافت کردهاند. لیپیدهای سرم آنها قبل و بعد از مصرف دارو سنجیده و سپس دادهها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان کل کلسترول،LDL و تری گلیسرید در گروهی که مترونیدازول دریافت کرده بودند، به طور معنی داری از گروهی که فقط پلاسبو دریافت کرده بودند، کمتر بود و میزان HDL نیز در گروه مصرف کننده مترونیدازول به طور معنیداری بالاتر از گروه دریافت کننده پلاسبو بود. نتیجه گیری: چون تأثیرمترونیدازول درپایین آوردن لیپیدهای مضرخون وافزایش لیپیدمفیدخون قابل توجه و معنیدار است، شاید بتوان از این دارو با این کاربرد استفاده نمود. البته مطالعات وسیع تری به صورت متا آنالیز لازم است تا این اثر به صورت معتبرتر ارائه گردد.
فیروزه غلامپور، سید مصطفی شید موسوی، سید محمد اوجی، سهراب حاجی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: آسیب حاد کلیوی القاء شده توسط ایسکمی/خونرسانی مجدد باعث ایجاد اختلالات در عملکرد دفعی نفرونها میشود. این آسیب بیان نیتریک اکساید سنتاز قابل القاء در بافت کلیه را افزایش میدهد. مهار بیان و فعالیت این فاکتور میتواند آسیب کلیوی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد را بهبود بخشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش نیتریک اکساید سنتتاز قابل القاء در پیشرفت اختلالات عملکردی کلیه طی دوره خونرسانی مجدد پس از ایسکمی بود. روش کار: در این پژوهش تجربی عملکرد همودینامیک و دفعی کلیه در 30 رت نر اسپراگ-داولی بررسی شد. یک دوره کلیرانس 30 دقیقهای صورت پذیرفت. متعاقب 30 دقیقه کلمپ کردن هر دو شریان کلیوی، چهار دوره کلیرانس 30 دقیقهای متوالی طی خونرسانی مجدد انجام شدند در حالی که حیوانات سالین یا ممانعت کننده انتخابی نیتریک اکساید سنتتاز قابل القاء ( ال- نیل) وریدی به میزان 3 میلیگرم بر کیلوگرم دریافت میکردند. در نمونههای پلاسما و ادرار، غلظت کراتینین و سدیم اندازهگیری شد. نتایج: ایسکمی کلیوی به مدت 30 دقیقه میزان فیلتراسیون گلومرولی و اسمولالیته ادرار را طی خونرسانی مجدد کاهش داد اما میزان جریان ادرار و دفع سدیم افزایش یافت. ال - نیل قبل از ایسکمی، میزان فیلتراسیون گلومرولی و اسمولالیته ادرار را تغییر نداد اما طی خونرسانی مجدد آنها را بهبود بخشید و موجب افزایش میزان جریان ادرار شد. همچنین افزایش دفع سدیم ناشی از ایسکمی را کاهش داد. نتیجه گیری: آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز قابل القاء در برقراری و پیشبرد اختلالات در عملکردهای همودینامیک و دفعی کلیه در ساعات اولیه بعد از ایسکمی نقش مهمی دارد.
سيد مجتبی موسویان، امیر سیاهپوش، عفت عباسی، حیدر دارابی فر،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه برهان در درمان اسهال ساده و اسهال خونی مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق اثر بخشی عصاره هیدروالکلی این گیاه بر باسیل های گرم منفی روده ای و باسیل های گرم مثبت هوازی تعیین گردید. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی میوه، گل و برگ گیاه برهان با روش خیساندن در حلال الکل مورد عصارهگیری تام قرار گرفتند. سپس با حلال اتیل استات، ترکیبات پلی فنلی آن جدا گردید. پس از تغلیظ عصارههای مختلف با روشهای دیسک دیفیوژن و نیز رقت در لوله، حداقل غلظت مهار کنندگی ماده ضد میکروبی و حداقل غلظت کشندگی ماده ضد میکروبی آنها بر باکتریهای اشریشیاکلی، شیگلا دیسانتریه، پروتئوس میرابیلیس، سالمونلا تیفی و باسیلوسهای آنتراسیس و سرئوس مورد سنجش قرار گرفتند. سپس تاثیر هر کدام از عصارهها با هم و نیز با چند آنتی بیوتیک مختلف، با روش آنالیز واریانس مقایسه گردیدند. یافته ها: عصارههای مختلف گیاه مذکور فقط بر شیگلا دیسانتریه، باسیلوس آنتراسیس و سرئوس نتایج مؤثر و نزدیک به هم داشتهاند. با این حال تأثیر عصارۀ تام میوه بهتر از عصاره گل، برگ و فلاونوئیدی میوه بود. نتایج حداقل غلظت مهار کنندگی ماده ضد میکروبی و حداقل غلظت کشندگی ماده ضد میکروبی برروی سه باکتری نامبرده، به ترتیب 125/0 و 25/0 گرم در میلیلیتر بود در حالی که اثرات ترکیبات پلی فنلی میوه این گیاه با عصاره هیدروالکلی آن شبیه بود. نتیجه گیری: با شناسایی ترکیبات مختلف گیاه برهان و با دستیابی به فرمولاسیون جدیدی از این ترکیبات، امکان استفاده از آن برای درمان بیماریهای التهابی، آسم و افزایش سطح ایمنی بیماران فراهم خواهد شد.
هوشنگ نجفی، سید مصطفی شید موسوی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیق حاضر در جهت تعیین اثرات یک مهار کننده اختصاصی A1-AR (DPCPX) بر روی اختلالات همودینامیک و عملکرد دفعی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد (I/R) کلیوی طی ساعات اولیه طراحی شد. مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، رتها با پنتوباربیتال سدیم بیهوش شده و سپس شریانهای هر دو کلیه به مدت 30 دقیقه مسدود و به دنبال آن 4 ساعت دوره خونرسانی مجدد صورت پذیرفت. یک دوره کلیرانس طی یک ساعت آخر دوره خونرسانی مجدد وجود داشت. جمعآوری ادرار زیر 30 میلیمتر پارافین در سرتاسر دوره و گرفتن نمونههای خون شریانی در ابتدا و انتهای آن صورت پذیرفت. حیوانات به 4 گروه تقسیم گردیدند: DPCPX (2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم) یا نرمال سالین به ترتیب به دو گروه I/R+DPCPX و I/R در زمان نیم ساعت قبل از برقراری I/R همچنین به ترتیب به دو گروه DPCPX و شاهد قرار گرفته تحت جراحی بدون انسداد شریانهای کلیوی داده شدند. یافتهها: I/R منجر به بالا رفتن اسمولالیته پلاسما، غلظتهای پلاسمایی سدیم، پتاسیم، کرآتینین و اوره، دفع نسبی سدیم، پتاسیم و بیکربنات، دفع مطلق بیکربنات و pH ادرار، اما کم شدن غلظت بیکربنات، pH و فشار CO2 خون شریانی، کلیرانس کرآتینین، دفع مطلق اوره و پتاسیم، بازجذب آب آزاد و اسمولالیته ادرار در گروه I/R نسبت به گروه شاهد گردید. مقایسه بین گروههای I/R+DPCPX و I/R مشخص نمود که استفاده از DPCPX توانست تغییرات ناشی از I/R بر روی اکثر این پارامترها را بهبود بخشد. نتیجهگیری: فعالیت A1-AR طی ساعات اولیه خونرسانی مجدد بدنبال ایسکمی کلیوی در برقراری اختلالات همودینامیک، بازجذب توبولی سدیم همچنین دفع پتاسیم، اوره و اسید- باز به طور کاملاً بارزی مشارکت مینماید.
جمال فلاحتی، رضا رضایی، صالح آستانه، فاطمه مرجان موسوی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ششمین علت مرگ و میر در دنیاست که هر دو نوع تیپ 1 و 2 آن همراه با بروز عوارض چشمی بوده به گونهای که خطر کوری در بیماران دیابتی 25 برابر افراد عادی میباشد لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آگاهی بیماران دیابتی از عوارض چشمی دیابت صورت پذیرفته است. مواد و روشها: در طی یک مطالعه مقطعی تحلیلی 200 نفر از بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه چشم بیمارستان امیرکبیر اراک در سال 1387 مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه سازمان یافته جمعآوری و سپس برخی از عوامل موثر بر آگاهی بیارا از عوارض چشمی دیابت مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است. یافتهها: میزان آگاهی 40 درصد از بیماران دیابتی در خصوص عوارض چشمی دیابت در حد متوسط بوده و همچنین بین آگاهی با متغیرهای سن، شغل، تحصیلات، نوع رتینوپاتی، نوع درمان و مدت مراجعه به چشم پزشک ارتباط معنی دار مشاهده شد (001/0>p) در حالی که بین آگاهی با متغیرهای جنس، سابقه فامیلی ابتلاء به دیابت و کنترل رژیم غذایی ارتباط معنیداری دیده نشد(05/0
امیرحسین احمدی، سید محمد امین موسوی، محمد علی حسینپور فیضی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: به تازگی اثرات اسید بوریک در پیشگیری از سرطان و مهار رشد سلولهای سرطانی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثرات این ترکیب بر روی سلولهای K562 به عنوان مدلی از لوسمی میلوئید مزمن طراحی گردید. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی رده سلولی K562 تحت تاثیر غلظتهای 75/0 تا 12 میلی مولار اسید بوریک برای فاصلههای زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت کشت گردید. اثرات مهار رشدی و کشندگی اسید بوریک با استفاده از آزمون دفع رنگ تریپان بلو و احیای نمک تترازولیوم ارزیابی شد. از فلوسایتومتری برای بررسی اثرات این ماده بر چرخه سلولی استفاده گردید. برای تعیین اثرات اسید بوریک از رنگ آمیزی رایت-گیمسا و آزمون بلع ذرات لاتکس برای تعیین توانایی بیگانه خواری سلولهای تمایز یافته استفاده شد. یافتهها: اسید بوریک سبب مهار رشد سلولهای K562 به صورت وابسته به غلظت و زمان میشود، بعد از 96 ساعت تیمار با اسید بوریک در غلظت 12 میلی مولار، رشد سلولهای K562 به میزان 83 درصد مهار شد (001/0p<)؛ همچنین اسید بوریک سبب توقف چرخه سلولی در مرحله G1 گردید به طوری که مثلا در غلطت 9 میلی مولار بعد از 6 روز، 98 درصد از جمعیت سلولی در مرحله G1 قرار داشتند. رنگ آمیزی رایت- گیمسا و دادههای حاصل از تست بلع ذرات لاتکس تأیید کننده تمایز سلولی به سمت رده مونویستی- ماکروفاژی میباشد. نتیجه گیری: با توجه به خاصیت مهارکنندگی و تمایز دهندگی اسید بوریک و فقدان اثرات جانبی میتوان این ترکیب را به صورت یک دارو به تنهایی یا در کنار داروهای دیگر در تمایز درمانی لوسمی پیشنهاد نمود.
سعید موسوی پور، محمود گلزاری ،
دوره 13، شماره 5 - ( ويژه نامه قرآن و طب 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: از نگاه قرآن خواب از آیات الهی است که دارای معنا و تعبیر است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تحلیل محتوای رؤیا از دیدگاه قرآن و روان شناسی مرور به عنوان روشی مناسب برای شناخت ویژگی های انسان و راهکاری برای درمان است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیل محتوا است. در ابتدا مجموعه کتب تفسیری و روان شناسی مرتبط با موضوع بررسی شدند. سپس 75 دانشجو دانشگاه علوم پزشکی اراک در مدت 5/6 ماه به طور روزانه یا هفتگی تعداد 5688 رؤیا را گزارش نمودند. رؤیاها با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی شامل ارایه تعداد رؤیاها، سن، میانگین و فراوانی مؤلفه های گزارش شده تحلیل شدند. یافته ها: توجه به محتوای رؤیا و تعبیر مفاهیم آن هم برای شناخت ویژگی های انسانی حایز اهمیت بود و هم می تواند جنبه درمانی داشته باشند، همچنین محتوای رؤیاها در گزارش ارایه شده به ترتیب بیانگر وجود درصد بالایی از مؤلفه های اقوام (33/93 درصد)، دانشگاه و اساتید (33/89 درصد)، خانواده (88 درصد)، باورهای مذهبی (66/86 درصد)، دوستان (68 درصد)، کابوس (66/66 درصد)، بازگشت به گذشته (33/61 درصد)، رؤیای روشن (7/42 درصد) و روان رنجوری (33/41 درصد) بوده است. نتیجه گیری: از دیدگاه مفسران آیات الهی و نیز روان شناسان از مؤلفه های موجود در محتوای رؤیاها خواب های پریشان و یا تعبیر آنها می توان برای دست یافتن به ضمیر ناخودآگاه، شناخت بیشتر انسان و درمان بیماریهای روانی استفاده نمود؛ اما تفاوت این دو منظر در رؤیاهایی است که تحت عنوان "رؤیای صادقه" در قرآن و منابع اسلامی بر آن ها تأکید شده است و علم روان شناسی با آن آشنا نیست.
محمد رفیعی، فرزانه جهانی، سعید موسوی پور،
دوره 14، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق میشود. دانشگاههای علوم پزشکی به اساتید با انگیزه، به عنوان یکی از ارکان تعلیم و تربیت نیاز دارند تا در آموزش دانشجویان و ارتقاء بهداشت و درمان جامعه مؤثر واقع شوند. با توجه به اهمیت رضایت شغلی اعضاء هیات علمی در پیشبرد اهداف آموزشی و ایجاد بهرهوری بیشتر، این تحقیق با هدف بررسی رضایت شغلی اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1388 صورت گرفت. مواد و روش ها: مطالعه فوق یک بررسی مشاهدهای، مقطعی بوده و جامعه مورد بررسی کلیه اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک میباشند. نمونه گیری ازطریق سرشماری بوده و برروی کلیه اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی صورت گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک شامل جنس، سن، گروه آموزشی، مرتبه علمی، وضعیت استخدامی و سابقه کار و پرسشنامه استاندارد سنجش رضایت شغلی هرزبرگ بود. یافته ها: میانگین (انحراف معیار) کل نمره رضایت شغلی اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک(51/11)72/60 و به تفکیک حیطههای مورد بررسی به ترتیب اولویت، شامل ماهیت کار(60/12)46/74، نحوه سرپرستی و ارتباطات (69/13)15/62، امنیت شغلی (72/15)58/57، فرصتهای ارتقاء (74/15) 28/57، شرایط فیزیکی و محیط کار (14/14)84/55 و حقوق و مزایا (87/16)56/55 از حداکثر نمره 100 بود. نتیجه گیری: اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در کل از رضایت شغلی متوسطی برخوردار بودند. بیشترین رضایت مربوط به حیطه ماهیت کار و کمترین رضایت مربوط به حقوق و مزایا بود. با افزایش حقوق و مزایا و فراهم آوردن فرصتهای ارتقاء میتوان رضایت شغلی این قشر را افزایش داد.
سیدمحمد امین موسوی، سروش مؤسس غفاری، مسعود اسدی، ایرج اسودی کرمانی،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی یک بیماری بدخیم و پیشرونده است. بیان بالای پروتئین های مهار کننده آپوپتوز (IAPs) نظیر survivinو واریانت های ضد آپوپتوزی آن مانند-∆Ex3 surسبب بروز مقاومت به اثرات آپوپتوزی داروهای شیمی درمانی می گردد. در مطالعه حاضر اثرات کابنوکسولون بر رده سلولی K562(مدل آزمایشگاهی لوسمی میلوئید مزمن) و نیز بیان ژن survivin و -∆Ex3 surبررسی شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، ردهی سلولی K562 انسانی پس از کشت، تحت تاثیر CBX قرار گرفت. به منظور بررسی درصد مهار رشد و زیستایی از آزمون دفع رنگ تریپان بلو و برای بررسی آپوپتوز از میکروسکوپ فلورسانس (رنگ آمیزی با محلول آکریدین اورنج-اتیدیوم بروماید) و تکنیک الکتروفورز DNAبه کمک ژل آگارز استفاده شد. بیان ژن survivin با استفاده از تکنیک واکنش زنجیره ای پلیمرازی رونویسی معکوس نیمه کمی ارزیابی گردید.
یافته ها: غلظت 150 میکرومولار از CBX پس از 48 ساعت باعث مهار رشد و القاء آپوپتوز (تا 50 درصد) در سلول های K562گردید. به علاوه، این ترکیب سبب کاهش بیان ژن survivin و واریانت پیرایشی ضد آپوپتوزی sur-∆Ex3پس از 2 و 4 ساعت در این سلول ها شده، در حالی که با افزایش زمان تیمار (6 و12ساعت) و با وقوع فرآیند آپوپتوز بیان این ژن ها تا سطح بیان آنها در سلولهای کنترل افزایش یافت.
نتیجه گیری: با توجه به اثر CBX در القاء آپوپتوز و نیز کاهش بیان ژن survivin وsur-∆Ex3 ، این دارو می تواند به عنوان کاندیدای بالقوه برای مطالعات بیشتر به عنوان داروئی در درمان لوسمی میلوئیدی مزمن و کاهش مقاومت دارویی مورد بررسی قرار گیرد.
سید محمد امین موسوی، سروش مؤسس غفاری، مسعود اسدی، ایرج اسودی کرمانی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تاکنون داروهای متفاوتی برای درمان لوسمی پرومیلوسیتیک حاد ارائه شده است، اما هیچ یک باعث درمان کامل بیماری نشده است، لذا تلاشهای بسیاری برای یافتن داروهای جدید با پتانسیل بالا که قادر به القاء آپوپتوز باشند، در جریان است. اخیراً اثرات ضد سرطانی ترکیبی به نام کاربنوکسولون، در چند رده سلولی گزارش شده است. در مطالعه حاضر اثرات ضد سرطانی کاربنوکسولون در رده سلولی NB4 به عنوان مدل آزمایشگاهی لوسمی پرومیلوسیتیک حاد مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، رده سلولی NB4 پس از کشت تحت تأثیر کاربنوکسولون در غلظتها و فواصل زمانی مختلف قرار گرفت. از آزمون دفع رنگ تریپان بلو به منظور بررسی رشد و زیستائی در سلولهایNB4 استفاده شد. برای بررسی نوع مرگ سلولی از میکروسکوپ فلورسنت و تکنیک الکتروفورز DNA به کمک ژل آگارز استفاده گردید.
یافته ها: کاربنوکسولون سبب مهار رشد سلولهای NB4 میشود، به طوری که میزان مهار رشد نسبت به کنترل در 48 ساعت و در غلظتهای 50 ،100، 150 ،200 و250 میکرومولار به ترتیب 65/32، 52/47، 73/60، 91/68 و 33/74 درصد بود. همچنین نتایج حاصل از آزمون قطعه قطعه شدن DNA و میکروسکوپ فلوروسنس نشان دهنده وقوع مرگ سلولی از نوع آپوپتوز پس از تیمار سلولهای NB4 با غلظتهای بالا بود.
نتیجه گیری: با توجه به اثرات مهار رشدی و آپوپتوزی کاربنوکسولون بر سلولهایNB4 لوسمی پرومیلوسیتیک انسانی، این دارو میتواند به عنوان کاندیدای بالقوه برای مطالعات بیشتر در درمان لوسمی پرومیلوسیتیک مورد بررسی قرار گیرد.
سید محمد امین موسوی، نگین سید گوگانی، ایرج اسودی کرمانی، مسعود اسدی،
دوره 14، شماره 6 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: نوکلئوستمین نقش عمدهای در کنترل رشد و خودنوزایی سلولهای بنیادی و سرطانی ایفا میکند. بنابراین مهار بیان نوکلئوستمین میتواند به عنوان عامل بالقوه در درمان سرطان محسوب شود. در مطالعه حاضر، اثرات سرکوب بیان ژن نوکلئوستمین در رده سلولی K562 مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پس از تیمار سلولهای K562 با siRNA اختصاصی نوکلئوستمین، تغییر در الگوی بیان نوکلئوستمین با واکنش رونویسی معکوس نیمه کمی بررسی گردید. آزمون دفع رنگ تریپان بلو و آزمون جذب نمک تترازولیوم و میکروسکوپ فلورسنت به ترتیب به منظور بررسی مهار رشد و مرگ سلولی سلولهای K562 به کار گرفته شد. از فلوسایتومتری برای بررسی اثرات مهار ژن نوکلئوستمین بر چرخه سلولی استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که ژن نوکلئوستمین بیان بالایی در سلولهای K562 دارد. تیمار سلولهای K562 باsiRNA اختصاصی نوکلئوستمین در غلظت 200 نانومولار پس از 48 ساعت، سطح mRNA نوکلئوستمین را در مقایسه با سلولهای کنترل به میزان 55 درصد مهار کرد. 48 ساعت پس از ترانسفکشن، رشد سلولها به میزان 7/33 درصد کاهش یافت. همچنین مهار بیان ژن نوکلئوستمین منجر به مهار چرخه سلولی در مرحله G1 شد. نتایج حاصل از میکروسکوپ فلوروسنت نشان داد که آپوپتوز، 48 ساعت پس از خاموشی بیان ژن نوکلئوستمین رخ میدهد.
نتیجه گیری: با توجه به اثرات قوی مهار رشدی و آپوپتوزی siRNA نوکلئوستمین در سلولهایK562 لوسمی میلوئید انسانی، خاموشی بیان این ژن میتواند به عنوان یک هدف بالقوه در مهار سلولهای K562، به عنوان مدل سلول بنیادی لوسمی میلوئیدی مزمن باشد.
محمد رفیعی، سعید موسوی پور، مریم آقانجفی،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تا به حال محقیقین توجه زیادی را به شادکامی و ارتباط آن با عوامل گستردهای مانند شخصیتی، اقتصادی اجتماعی، سلامت عمومی و عوامل دیگر را داشتهاند. با همه این موارد مطالعات بسیار کمی در خصوص موضوع شادکامی انجام گرفته است. هدف این مطالعه بررسی شادکامی، سلامت روانی و ارتباط بین آنها در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک میباشد. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی یک نمونه تصادفی 315 نفری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1389 انجام گرفته است. برای محاسبه شادکامی از پرسشنامه آکسفورد و برای به دست آوردن نمره سلامت عمومی دانشجویان از پرسشنامه GHQ28 استفاده شده است. دادههای به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای تی، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون لجستیک و آزمون کای اسکوئر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: میانگین نمرات شادکامی دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی اراک 14/14±72/40 به دست آمد و تنها 2/9 درصد شادکامی بهنجار داشتند. میانگین نمرات سلامت روانی دانشجویان نیز 47/7 73/25 بوده است و 1/32 درصد دانشجویان از سلامت روانی بهنجار برخوردار بودند. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط آماری معنیداری را بین نمره شادکامی و سلامت روانی دانشجویان نشان داد(012/0p= و 14/0-=r). نتیجهگیری: با در نظر گرفتن وضعیت شادکامی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک، توجه جدی به این موضوع در برنامهریزیهای آموزشی توصیه میشود.
صیاد خانی زاده، مهرداد روانشاد، سید رضا محبی، حامد ناقوسی، سید داوود موسوی نسب، سید محمد ابراهیم طاهایی، محمد رضا زالی،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B یک بیماری چند عاملی است که با عوارض کلینیکی وخیمی همراه است. زمینه ژنتیکی میزبان خصوصاً عوامل ایمنی-ژنتیکی در پاتوژنز عفونت سرنوشت ساز میباشند. اینترفرون گاما و گیرنده آن نقش مهمی در پاسخ ایمنی به ویروس و دوره کلینیکی عفونت دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم نوکلئوتیدی تک (-611G/A) در پروموتر ژن گیرنده شماره یک اینترفرون گاما و عفونت مزمن ویروس هپاتیت B است. مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، DNA ژنومیک از نمونههای خون محیطی مربوط به 150 نفر بیمار مزمن عفونت یافته با ویروس هپاتیت B و 150 نفر از افراد شاهد بر طبق روش فنل کلروفرم استخراج شده و DNA آنها توسط روش پی سی آر- آر اف ال پی آنالیز گردید. مقدار p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافته ها: بعد از مراحل ژنوتیپی و همچنین آنالیزهای آماری، تفاوت معنیداری بین گروه کنترل و بیمار مشاهده شد، به طوری که ژنوتیپ GG در گروه کنترل در مقایسه با گروه بیمار بیشتر بود. نتیجه گیری: زمینه ایمنی- ژنتیک میزبان میتواند نقش مهمی در پاسخ ایمنی میزبان بر علیه بیماریهای عفونی ایفا کند، تغییرات در ژن گیرنده شماره یک اینترفرون گاما با چندین بیماری در ارتباط بوده است، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که حضور آلل GG در این جمعیت با کاهش خطر حساسیت به سمت عفونت مزمن همراه است.
سیده فاطمه موسوی، مهدی رهنما، نسرین حیدریه، مریم تاج آبادی ابراهیمی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: درمان زخم معده با داروهای شیمیایی عوارض جانبی زیادی دارد. باکتریهای اسید لاکتیک از گروههای اصلی پروبیوتیکها هستند. هدف این مطالعه، بررسی اثر ترمیمی لاکتو باسیلوس پنتوسوس بر ترمیم زخم معده حاصل از اسید استیکمی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از 45 موش نر نژاد ویستار که به سه گروه تجربی، کنترل 1 و کنترل 2 تقسیم شده استفاده گردید. موشها پس از یک روز گرسنگی، تحت عمل جراحی قرار گرفته و زخم معده توسط اسید استیک ایجاد شد. روز بعد از جراحی گروههای تجربی به ترتیب با 1010 کلونی باکتری به صورت محلول در یک میلیلیتر شیر استریلیزه در هر روز، یک میلیلیتر شیر استریلیزه و یک میلیلیتر نرمال سالین، از طریق گاواژ، تا زمان تشریح تیمار شدند. موشها را در روزهای 1، 4، 7،10 و 14 پس از ایجاد زخم معده کشته و ابعاد زخم محاسبه و سپس میزان اثر باکتری بر ترمیم زخم معده در هر موش تعیین گردید.
یافتهها: تیمار سویه لاکتو باسیلوس پنتوسوس موجب کاهش معنیدار ابعاد زخم بین گروههای تجربی و شاهد شد. افزایش معنیدار در تعداد نوتروفیل، ماکروفاژ، فیبروبلاست و کاهش معنیدار تعداد نوتروفیل، ماکروفاژ و افزایش تعداد فیبروبلاست در گروه تجربی نسبت به گروههای کنترل و کاهش معنیدار تعداد نوتروفیلها، ماکروفاژها و فیبروبلاستها در گروه تجربی مشاهده گردید.
نتیجهگیری: لاکتو باسیلوس پنتوسوس دارای اثر ترمیمی بر زخم معده ناشی از اسید استیک میباشد.
احمد سروریان، سید مصطفی موسوی، محمد رفیعی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فشار داخل چشمی شایعترین عارضه کپسولوتومی خلفی توسط لیزر Nd:YAG می باشد که این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر استازولامید خوراکی و قطره کوبایوسوپت بر جلوگیری از افزایش فشار داخل چشمی بعد از کپسولوتومی خلفی توسط لیزر Nd:YAG به انجام رسید.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 200 بیمار که تحت کپسولوتومی با لیزر Nd:YAG قرار گرفته بودند، به انجام رسید. گروه اول داروی خوراکی استازولامید 250 میلی گرم را هر 6 ساعت و قطره پلاسبو را هر 8 ساعت دریافت و گروه دوم قطره ترکیبی کوبایوسوپت (تیمولول 5/0 درصد و دورزولامید 2 درصد) هر 8 ساعت و داروی خوراکی پلاسبو هر 6 ساعت دریافت نمودند. فشار داخل چشمی بیماران قبل از انجام عمل کپسولوتومی با لیزر و 24 ساعت بعد آن اندازه گیری شد.
یافته ها: میانگین فشار داخل چشم راست و چپ در گروه استازولامید 24 ساعت پس از کپسولوتومی نسبت به قبل آن به طوری معنی داری کاهش یافته بود(001/0p=) و همچنین در گروه کوبایوسوپت این مقادیر 24 ساعت پس از کپسولوتومی در چشم راست و چپ نسبت به قبل کاهش معنی داری داشتند(001/0p=).
نتیجه گیری: با توجه به عوارض جانبی داروی خوراکی استازولامید و کاهش مطلوب فشار داخل چشمی توسط قطره ترکیبی کوبایوسوپت که به تازگی وارد بازار ایران شده و دارای نمونه داخلی می باشد، می تواند گزینه ای مناسب برای جلوگیری از افزایش فشار داخل چشمی پس از کپسولوتومی با لیزر در بیماران با کدورت کپسول خلفی باشد.