جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای مهاجرانی

حمیدرضا مهاجرانی،
دوره 2، شماره 9 - ( زمستان 1378 )
چکیده

پمپ سدیم، پتاسیم یک آنزیم موجود در غشای پلاسمایی است که تقریبا در همه یاخته های جانوری موجود است. به خاطر این گستردگی پمپ سدیم – پتاسیم از یک طرف و جایگاه این پمپ به عنوان گیرنده ی دیجیتالیس از طرف دیگر، گلیکوزیدهای قلبی می توانند نه تنها بر عملکرد میوکارد، بلکه بسیاری از پدیده های یاخته ای در بافت های دیگر بدن، موثر باشند. این نکته، سوالی را برمی انگیزاند که چطور گلیکوزیدهای قلبی دارای عملی انتخابی بر قلب، بدن آشفته نمودن عملکرد یاخته های اعضای دیگر بدن می باشند؟ بخشی از پاسخ این سوال به گوناگونی گیرنده ی دیجیتالیس یا همان پمپ سدیم ، پتاسیم در سطح مولکولی بر می گردد. بنابر این یک تعریف جالب برای انتخاب نسبی گلیکوزیدهای قلبی آن است که ایزوفرم های متفاوتی از پمپ سدیم، پتاسیم وجود دارند که هر یک در بافت خاصی از بدن بیان می شوند. بافت های هدف غیر از قلب دارای ایزوفرم های با تمایل کم می باشند که اگر دوز دارو بالا رود، باعث ایجاد عوارض جانبی می شوند. پس هدف نهایی می تواند طراحی داروهایی باشد که تنها ایزوفرم های موجود در قلب را هدف قرار دهند.

احمدرضا مهاجرانی، نگین مشتاقی، علیرضا سوسن آبادی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که پزشکان و پرستاران باید فراگیرند وبه کار ببرند عمل لوله‌گذاری داخل تراشه می‌باشد. پس باید بر آموزش این مهارت تِِأکید کافی صورت گیرد. هدف از این پژوهش طراحی و به کارگیری وسیله‌ای است که توسط آن افراد غیرمجرب هم که جزو کادر بیهوشی نیستند قادر باشند در موارد اورژانس عمل لوله گذاری داخل تراشه را به طور صحیح انجام دهند.
روش کار: دریک مطالعه مداخله ای نیمه تجربی ، تعداد 400 نفر بیماردر فاز 1مطالعات مداخله ای مورد لوله‌گذاری درون تراشه قرار گرفتند. مطالعه دربیمارستان‌های ولیعصر(عج) و امیرکبیر بر روی بیمارانی که تحت بیهوشی عمومی قرار داشتند صورت گرفت. بیماران در فاصله سنی 75-5 سال بودند. دراین مطالعه ، بیماران مبتلا به آسم و بیماری‌های انسدادی ریوی مزمن، بیماران قلبی و بیمارانی که تحت جراحی مغز و اعصاب قرار می‌گرفتند حذف شدند زیرا در بیماران ذکر شده مدت زمان لوله گذاری داخل تراشه حائز اهمیت بسیار است. وسیله‌ای که در این بررسی طراحی گردید ابتدا به لوله تراشه متصل شد. سپس جهت ارزیابی عملکرد این وسیله، لوله تراشه یک بار داخل مری و بعد داخل نای قرار گرفت. لازم به ذکر است که در طی این مدت به هیچ عنوان اکسیژن رسانی فرد مختل نگردید و میانگین زمان برای انجام این اعمال 12-10 ثانیه بود.
نتایج: درنگاه کلی، هر400 بار لوله گذاری درون نای که توسط وسیله مزبور انجام شد، درست صورت گرفته بود و همچنین تمامی مواردی که لوله تراشه درون مری قرار گرفت (400 مورد) نیز توسط این وسیله به درستی ارزیابی شد. در این مطالعه با کمک جریان خروجی هوا از ریه‌ها راحت‌ترین شیوه لوله گذاری داخل تراشه نیز ارائه شد. لازم به ذکر است که میانگین زمان لوله گذاری داخل نای از این طریق ، توسط یک فرد ماهر حداکثر 5 ثانیه می‌باشد و در ضمن هزینه ساخت این وسیله 1000 ریال برآورد شده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه می‌توان چنین بیان نمود که این وسیله در اورژانس بسیار مفید است و لوله گذاری اورژانس توسط آن تسهیل می‌گردد. این وسیله ارزان قیمت و قابل حمل است وبه نظر می‌رسد از تمام وسایل و دستگاه‌های دیگر برای تشخیص درستی یا نادرستی عمل لوله گذاری داخل تراشه که تا به حال گزارش شده، بهتر عمل می‌کند.
رضا مهاجرانی، محمد رضا پالیزوان، شهربانو عریان، وهاب بابا پور،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه اثر روی خارج سلولی و کانال‌های کلسیمی وابسته به ولتاژ بر جنبه‌های مختلف یادگیری و حافظه شرطی احترازی غیر فعال مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: تحقیق حاضر به صورت تجربی انجام شد و اثر هریک از مسدود کننده‌های کانال‌های کلسیمی (وراپامیل) و جمع‌آوری کننده روی خارج سلولی (CaEDTA) به صورت جداگانه و هم‌زمان و در دوزهای مختلف بر یادگیری احترازی غیرفعال با استفاده از دستگاه شاتل باکس و تزریق مرکزی (درون بطنی) این داروها مورد بررسی قرار گرفت. حیوانات قبل و بعد از آموزش و بعد از تست، تحت این تزریق قرار گرفتند. تعداد نمونه‌ها در تمام گروه‌های آموزشی 8 سر مجموعاً 120 سر بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از ازمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج: تزریق ماده جمع‌آوری کننده روی (CaEDTA) با دوز متعارف ( 100 میلی مولار) نشان‌گر عدم تأثیر جمع‌آوری روی خارج سلولی ترانس بر اکتساب، تثبیت و به خاطر آوری یادگیری احترازی غیرفعال می‌باشد. نتایج تزریق وراپامیل به عنوان مسدد کانال‌های کلسیمی وابسته به ولتاژ با دوزهای100و150 میکروگرم بیان‌گر تأثیر کاهشی آن بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال می‌باشد. اعمال دوزهای فوق هیچ تأثیری بر به خاطرآوری یادگیری احترازی غیرفعال نداشت. در ادامه اثر هم‌زمان CaEDTA 100 میلی مولار از یک طرف و وراپامیل با دور 100 میکروگرم نیز از طرف دیگر بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال نشان داد که تنها تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال دچار افت گردیده است. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد مکانیزم‌های مشترکی برای برهم کنش یون‌های کلسیم و روی و ارتباط آنها با اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال مورد انتظار می‌باشد و می‌توان احتمال داد که مکانیزم به خاطرآوری حداقل از نظر تعامل یون‌های کلسیم و روی ( به صورت وابسته به ولتاژ ) متفاوت از اکتساب و تثبیت باشد.
سعید طهماسبی، شهربانو عریان، حمیدرضا مهاجرانی، ندا اکبری، محمدرضا پالیزوان،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: صرع یک اختلال شایع مغزی است. عملکرد مغز می‌تواند تحت تأثیر میکروفلور طبیعی روده باشد. میکروفلورطبیعی روده نقش اساسی در تعدیل پاسخ‌های ایمنی، تولید متابولیت‌های ضروری و میانجی‌های عصبی ایفا می‌کند. این توانایی‌ها می‌تواند با حذف میکروفلور، به واسطه مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها مختل‌شود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حذف میکروفلور طبیعی روده بر استعداد ابتلا به تشنج و تعدیل رفتار تشنجی با مصرف پروبیوتیک‌های جایگزین در موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار است. 
مواد و روش ها: این مطالعه روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم انجام شد. حیوانات به چهار گروه تقسیم‌بندی شدند: گروه کنترل، گروه آنتی‌بیوتیک، گروه‌پروبیوتیک و گروه آنتی‌بیوتیک + پروبیوتیک. جهت حذف میکروفلور، آنتی‌بیوتیک‌ها به مدت سه هفته و جهت جایگزینی میکروفلور، پروبیوتیک‌ها به مدت چهارهفته تجویز شد. ایجاد تشنج با تزریق درون‌صفاقی پنتیلن‌تترازول انجام شد. بررسی میکروفلوردر محیط MRS Agar و با روش پور‌پلیت صورت گرفت. اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزارگراف پد نسخه 8 و آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه و پس‌آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (0/05>P). 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC.1395.176 تصویب شده است. 
یافته ها: مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها موجب کاهش در تعداد باکتری‌های روده شد (0/0001>P). همچنین باعث افزایش شدت و پایداری مراحل تشنج (0/05>P) وکاهش تأخیر زمان شروع تشنج (0/05>P) در مقایسه با گروه کنترل شد. مصرف پروبیوتیک با تعدیل میکروفلور روده (0/0001>P) شدت تشنج را کاهش و تأخیر زمانی شروع تشنج را افزایش داد (0/05>P). 
نتیجه گیری: حذف میکروفلور باعث استعداد ابتلا به تشنج شده واین عارضه با مصرف پروبیوتیک قابل جبران است. 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb