10 نتیجه برای معمار
شیرین پازوکی، مهری اسکندری، ساره معماری، افسانه نوروزی، افسانه زرگنج فر،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: بیحسی نخاعی شیوهای متداول جهت بیهوشی در سزارین است که تهوع و استفراغ حین عمل (IONV) از مشکلات شایع این فرآیند به شمار میرود. جهت پیشگیری از این عارضه و خطرات آن، از داروهای ضد استفراغ استفاده میشود. متوکلوپرامید متداولترین دارو در جلوگیری از IONV میباشد اما احتمال بروز عوارض اکستراپیرامیدال در آن و همچنین وجود خواص ضد تهوع و استفراغ در پروپوفول و دگزامتازون، باعث شد این مطالعه جهت مقایسه اثر این داروها انجام شود. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. 144 خانم باردار که تحت عمل سزارین اورژانس قرار گرفتند و ناشتا نبودند، به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول متوکلوپرامید 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت وریدی، گروه دوم دگزامتازون 150 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت وریدی، گروه سوم پروپوفول 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم هر پنج دقیقه از زمان بستن بند ناف تا پایان عمل و گروه چهارم 2 میلی لیتر آب مقطر دریافت کردند. در مدت عمل بیماران از نظر شدت تهوع، وجود استفراغ و اوغ زدن بررسی شدند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون کراسکال والیس و آنالیز واریانس یک طرفه انجام گرفت. نتایج: میزان بروز تهوع در پروپوفول کمترین و در دگزامتازون بیشترین مقدار بود. بین دگزامتازون و دارونما تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت. کمترین درصد بروز استفراغ مربوط به متوکلوپرامید و پروپوفول بود و بین این دو گروه تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت. همچنین کمترین درصد اوغ زدن حین سزارین اورژانس مربوط به گروه دریافت کننده پروپوفول بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه اثرات ضد استفراغ پروپوفول و متوکلوپرامید مشابه بودند. تأثیر پروپوفول در کاهش اوغ زدن تا حدودی بیشتر از متوکلوپرامید بود. اما شیوه تجویز پروپوفول ساده و ارزان و بدون عوارض جانبی است. مصرف این دارو حین سزارین اورژانس توصیه میشود
احمد قدمی، ربابه معماریان، عیسی محمدی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان شیوع و بروز مرحله نهایی بیماری کلیوی که نیازمند روش درمان جایگزینی کلیه همچون دیالیز و پیوند کلیه میباشد، رو به افزایش است. ولیکن تحقیقی با روش کیفی که به بررسی عمیق تجارب افراد از زندگی با دیالیز و پیوند کلیه بپردازد، صورت نگرفته است. در راستای این مسئله، مطالعهای کیفی به منظور“بررسی تجارب بیماران از زندگی با دیالیز و پیوند کلیه”انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به صورت کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. نمونهگیری به صورت مبتنی بر هدف آغاز و تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت. ابزار اصلی جمعآوری دادها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مجموع با 18 مشارکت کننده مصاحبه صورت گرفت. مصاحبهها با روش تحلیل محتوای گرنهایم و لاندمن آنالیز شدند. یافتهها: پس از تجزیه و تحلیل دادهها دو مضمون اصلی شامل دیالیز رویدادی طاقت فرسا، پیوند کلیه رسیدن به زندگی طبیعی با کلیه سالم پدیدار شد. نتیجهگیری: دستیابی به کلیه از طریق انجام پیوند برای بیماران واجد شرایط در مقایسه با انجام همودیالیز، زندگی دلپذیر و خوشایندی را به همراه دارد. در عین حال موانعی در مسیر انجام پیوند و حفظ کلیه پیوندی از منظر گیرندگان پیوند وجود دارد. لذا توصیه میشود مسئولین و دست اندرکاران، برنامههای جهت فراهم سازی امکانات حمایتی، آموزشی به منظور تسریع در انجام فرآیند پیوند کلیه برای واجدین شرایط پیوند حتی قبل از وارد شدن بیمار به مرحله انجام دیالیز تدوین نمایند.
علی دهقانی، سیمامحمدخان کرمانشاهی، ربابه معماریان،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن و تحلیل برنده سلولهای عصبی مرکزی است که به دلایلی از جمله ماهیت مزمن، نداشتن پیش آگهی و درمان قطعی باعث استرس در بیماران میشود. لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزش گروه همتا بر استرس بیماران مولتیپل اسکلروزیس در سال 1390 انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 110 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد (هر گروه 55 نفر) تقسیم شدند. بعد از آماده کردن گروه همتا، 6 جلسه آموزشی توسط افراد همتا برای گروه آزمون در طول دو ماه انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه 21 DASS بود که جهت سنجش استرس بیماران قبل و بعد از 4 ماه در هر دو گروه تکمیل گردید. جهت تحلیل یافتهها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. یافتهها: نتایج اختلاف معنیداری در نمره استرس بیماران گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله نشان ندادند (24/0=p)، این در حالی است که بعد از اجرای مداخله اختلاف نمره استرس در دو گروه معنیداری شد (001/0=p). همچنین نمره استرس در گروه آزمون بعد از مداخله معنیداری بود (001/0p=) اما اختلاف معنیداری در نمره استرس بیماران گروه شاهد مشاهده نشد (39/0p=). نتیجهگیری: برنامه آموزش گروه همتا موجب کاهش استرس بیماران مولتیپل اسکلروزیس گردید. از این رو پیشنهاد میشود جهت آموزش بیماران مولتیپل اسکلروزیس از گروه همتا استفاده شود
رحمت اله جدیدی، داود حکمت پو، عزیز اقبالی، فرشته معماری،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان خون به دلیل شیوع زیاد در کودکان، میزان کشندگی بالا، هزینههای گزاف درمانی، زمان طولانی بستری شدن در بیمارستان، والدین و خانواده را شدیداً تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان خون انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به روش کیفی و رویکردآنالیز محتوی انجام و جهت جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونهگیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. تعداد 22 نفراز والدین به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. بررسی دادهها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسهای انجام گردید. یافتهها: بریدن از زندگی، کوله بار مشکلات، کتمان سرطان از فرزند و دیگران، توکل به خدا، ازخودگذشتگی والدین، سازگاری، قصورات درمانی، تعاملات انسانی اثر بخش و تسهیلات بیمارستانی به عنوان کدهای سطح سوم ناشی از تبیین تجربیات والدین دارای فرزند سرطانی و"به بن بست رسیدن زندگی والدین" به عنوان تم یا درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجهگیری: دراین پژوهش، تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرارگرفت و در و نمایه اصلی این مطالعه یعنی" به بن بست رسیدن زندگی والدین" لزوم توجه همه جانبه به آنها را مورد تاکید قرار میدهد. از طرفی بهرهگیری بیشتر از تجارب والدین کمک میکند تا با افزایش امیدواری آنها، انجام مراقبتهای درمانی اثر بخشتر شود.
ساجده محتشمی، رغد معمار، حسین نبوی نیک، وحیده دهقانی تفتی،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: تعادل جزء نیازهای اساسی جهت انجام فعالیتهای روزمره می باشد و در فعالیت ایستا و پویا نقش مهمی را ایفا میکند. هدف از این پژوهش ارزیابی تعادل افراد مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی بعد از 4 هفته برنامه تمرین تعادلی و عملکردی می باشد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی است. 22 نفر از بیماران دیابتی مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی (11 نفر گروه تجربی و 11 نفر کنترل) با میانگین سنی 79/53 سال، قد 41/163 سانتی متر و وزن 49/71 کیلوگرم به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آزمونهای برگ، زمان برخاستن ورفتن برای اندازهگیری تعادل انجام شد. از 12 جلسه تمرین ترکیبی تعادلی و عملکردی به عنوان مداخله استفاده شد.از آزمون t همبسته برای تعیین اختلاف بین پیش آزمون و پس آزمون و آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه کنترل و تجربی استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی همبسته نشان داد دوره تمرینی بر تعادل عملکردی و تعادل پویا اثر معناداری دارد. مقایسه نتایج بین گروهی نیز نشان داد که بین تعادل عملکردی قبل از تمرین اختلاف معناداری وجود ندارد اما بعد از تمرین نتایج عکس بود. در تعادل پویا نیز نتایج بین گروهی قبل و بعد از دوره تمرینی اختلاف معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی احتمالا دچار اختلال در تعادل می باشند و به نظر می رسد مهمترین عامل آن آسیب گیرندههای حسی عمقی می باشد که ممکن است انجام تمرینات ترکیبی تعادلی و عملکردی از طریق وارد آوردن اضافه بار بر روی سیستم بینایی، دهلیزی و حس عمقی و تحریک این سیستم تعادل را بهبود می بخشد. از اینرو میتواند به عنوان تمریناتی جهت بهبود تعادل توصیه شوند.
بنفشه قاهری، محمود شیخ، امیرحسین معماری، رسول حمایت طلب،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به خطر بالای کمتحرکی و عوارض منفی ناشی از آن در کودکان مبتلا به اُتیسم، ارزیابی سطح فعالیت فیزیکی آنها با استفاده از تکنولوژی شتابسنجی و نیز بررسی رابطهی آن با سن و شدت اختلال آنها یک ضرورت به حساب می آید.
مواد و روشها: در مطالعه مقطعی حاضر 52 پسر و 16 دختر 14-7 ساله از مدارس ابتدایی اُتیسم شهر تهران شرکت داشتند. سطح فعالیت فیزیکی روزانه به مدت هفت روز پیاپی و توسط شتابسنجها ارزیابی شد. همچنین شدت اختلال اُتیسم در چهار حیطهی مهارت ارتباطی- کلامی، میزان مهارت اجتماعی، میزان آگاهی شناختی- حسی و سلامتی و رفتار با استفاده از چک لیست ارزیابی درمان اُتیسم ارزیابی شد.
یافتهها: در مجموع 91 درصد از آزمودنیها، با کمتحرکی روبهرو بودند. دختران به طور معناداری فعالیت فیزیکی کمتری داشته و بیتحرکتر از پسران بودند. با افزایش سن، به طور معناداری فعالیتهای فیزیکی این کودکان رو به کاهش رفت. سطح فعالیت فیزیکی آزمودنیها با شدت اختلال آنها در حیطهی آگاهی شناختی- حسی و نیز سطح فعالیت فیزیکی شدید آنها با نمرهی کلی شدت اختلالشان، رابطه منفی و معنادار نشان داد. در نهایت سن، جنسیت و میزان آگاهی شناختی- حسی این کودکان تا حدودی به عنوان پیشبینیکنندههای سطح فعالیت فیزیکی آنان شناخته شدند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا دچار کمتحرکی بوده و نیز با افزایش سن در فعالیتهای ساکن بیشتری درگیر میشوند. سن و جنسیت میتوانند به عنوان فاکتورهای تعیینکنندهی فعالیت فیزیکی در این جمعیت در نظر گرفته شوند.
رحمت اله جدیدی، فرشته معماری، زهره عنبری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به اینکه هوش سازمانی دستیابی به دانش رادرسازمان ها افزایش داده،باعث پیدایش مزیت رقابتی وگامی مهم درجهت بهبودکارایی واثر بخشی سازمان محسوب میشود ،ولی تحت تاثیر ابعاد ساختاری(تمرکز،رسمیت وپیچیدگی) قرارمی گیرد.این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین ساختارسازمانی وهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت.
مواد و روش ها: دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی،جامعه پژوهش راکلیه پرسنل رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا،شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک تشکیل می دادندکه به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزارجمع آوری داده ها،پرسشنامه استاندارد ساختارسازمانی رابینزبا ابعادساختاری(پیچیدگی،رسمیت وتمرکز)و نیزپرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرخت بودکه پس از تایید روایی وپایایی پرسشنامه ها،توسط مجریان وهمکاران طرح با حضور در بیمارستانهای آموزشی تابعه دانشگاه توزیع وجمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار 16 SPSS وآزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد.
یافته ها: ازتعداد386 پاسخ دهنده،بیشترین آنهادارای مدرک تحصیلی لیسانس بودندکه 284نفر (74%)آنهاسابقه کاربیشتراز5سال داشتند.نتایج تحقیق ارتباط معنی داری رابین ساختارسازمانی باهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی نشان داد (612/0- r= و001/0 p= ) .این ارتباط دربعدپیچیدگی باهوش سازمانی معنی دارنبود (157/0 r = و53/0 p= ) ، ولی دردوبعد دیگرساختار سازمانی(یعنی درجه رسمیت وتمرکزگرایی)با هوش سازمانی ارتباط معنادارومعکوس ( به ترتیب 693/0- r= و001/0 p= ) و(711/0- r= و001/0 p= ) بدست آمد.
نتیجه گیری: براساس یافته های بدست آمده بیمارستان های آموزشی می توانند از طریق بازنگری دروضع موجودابعاد ساختاری خود(بویژه با کاهش رسمیت وتمرکز زدایی)بستر لازم برای ارتقا،استفاده وپیاده سازی هوش سازمانی را فراهم آورند تا کیفیت خدمات درمانی ارائه شده به نحو چشمگیری افزایش یابد .
منیر شایسته فر، رضا ماستری فراهانی، فاطمه فدائی فتح آبادی، محسن نوروزیان، امیرحسین معماری،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ویژگیهای مورفولوژیک که در افراد دارای اتیسم الگوی متفاوتی با هم سن و سالانشان دارد، اندازه دور سر و فاکتورهای مرتبط با آن (طول و عرض سر) است. هدف ما ارزیابی شاخص دور سر و تعیین ارتباط آن با فاکتورهای شناختی در جمعیت کودکان و نوجوانان دارای اختلالات طیف اُتیسم بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونه پژوهش شامل 129 دانش آموز 7 تا 18 سال مبتلا به اُتیسم و 103 دانش آموز کم توان ذهنی در گروه کنترل بود. اندازه دور سر توسط متر نواری، طول و عرض سر توسط کولیس اندازهگیری شد. همچنین والدین به پرسشنامه ارزیابی فاکتورهای شناختی- اجتماعی پاسخ دادند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که دور سر، طول و همچنین عرض سر افراد مبتلا به اُتیسم از افراد مبتلا به کم توانی ذهنی بزرگتر است(001/0=p). افراد مبتلا به اُتیسم در نمره کل و خرده مقیاسهای پرسشنامه فاکتورهای شناختی-اجتماعی، نمره کمتری نسبت به گروه کم توان ذهنی به دست آوردند(001/0>p). همچنین یافتهها نشان دادند که با افزایش اندازه دور سر در افراد دارای اُتیسم، توانایی آنان در مهارتهای شناختی-اجتماعی کاهش مییابد(05/0>p).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که الگوی رشدی و ارتباط شاخصهای آنتروپومتریک مربوط به اندازه دور سر با فاکتورهای شناختی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اُتیسم با کودکان کم توان ذهنی تفاوت معنیداری دارد.
رخساره معمار، مریم استاد شریف، احمد چیت ساز، مژگان اسدیان قهفرخی، مهدی کاظمی، سید مرتضی جوادی راد،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ویتامین دی با تأثیرات محافظت عصب در بیماری پارکینسون شناخته میشود و رابطه بین چند شکلیهای ژن VDR و فاکتورهای سن آغاز و خطر بروز بیماری و همچنین رابطه بین ژنوتیپهای FokI ژنVDR و PD مشخص شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین تأثیر ژنوتیپهای جایگاههای FokI، TaqI، BsmI و ApaI بر سطح فاکتورهای سرمی مرتبط با متابولیسم ویتامین دی در جمعیت استان اصفهان است.
مواد و روشها: این مطالعهی مورد - شاهدی بین 125 بیمار پارکینسونی و افراد شاهد متناظر و بر اساس معیارهای بانک مغز بیماری پارکینسون بریتانیا انجام شد. پس از دریافت فرم رضایت، سطوح سرمی مورد نظر اندازهگیری شد. همچنین جداسازی ماده ژنتیکی از طریق روش میلر و وجود چند شکلیهای مذکور با آنالیز مکرر PCR–RFLP انجام و تایید گردید.
یافتهها: مقایسه فاکتورهای سرمی بین افراد سالم و بیماران مبتلا به پارکینسون نشان داد که یک کاهش معنیدار در سطح سرمی کلسیم، ALP و PTH وجود دارد(01/0p<). هیچکدام از سطوح سرمی ویتامینِD و فسفات بین بیماران و افراد شاهد اختلاف معنیداری را نشان نمیدادند. مقایسه غلظت فاکتورهای سرمی کلسیم و PTH بر اساس ژنوتیپهای حامل آللهای FokI-F، ApaI-A و همچنین آلل BsmI-b، حاکی از کاهش غلظت این فاکتورها با مقادیرp کمتر از 01/0 را بین بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد شاهد نشان داد.
نتیجهگیری: نتیجه این مطالعه نشان داد که وجود هر یک از این دو آلل مغلوب باعث میشود که سطح سرمی کلسیم و PTH بین بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم تفاوت معنی داری را نشان دهد.
سیما اخوان، رخساره معمار، لیلا دهقانی، بهناز انصاری، مجید قاسمی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: میگرن یک بیماری شایع است که معمولا به صورت ضرباندار و یکطرفه با علائم اورا مثل تهوع، استفراغ و فتوفوبیا تظاهر مییابد. در میگرن به دلیل التهاب ناشی از کاهش سروتونین، میزان پروکلسی تونین سرم افزایش مییابد. این مطالعه در نظر دارد با استفاده از داروهای آگونیست سروتونین، میزان پروکلسی تونین سرم را در افراد مبتلا به میگرن بررسی کند.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 40 نمونه مبتلا به میگرن در مرکز بیماران مبتلا به میگرن بیمارستان الزهرای شهر اصفهان جهت بررسی جمعآوری شدند که 26 نفر تحت درمان با سروتونین و 14 نفر تحت درمان با داروهای دیگر به غیر از آگونیستهایسوماتریپتان بودند. سپس میزان پروکلسی تونین در سرم خون این بیماران اندازهگیری و آنالیز شد.
یافتهها: طی نتایج به دست آمده، اختلافی بین میزان پروکلسی تونین در سرم نمونه و شاهد دیده شد که به نظر میرسد این سطح در افراد نمونه نسبت به شاهد کمتر باشد.
نتیجهگیری: در نهایت، این مطالعه بیان کنندهی تأثیر سروتونین در کاهش میزان پروکلسی تونین سرم است.