جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای معصومی

آرش بیات، غلامعلی فتاحی بیات، مسعود دهدشتیان، گلاره کاویانی، مسعود اسدی، عبدالحسین معصومی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: امروزه به خوبی مشخص شده است که سیستم شنوایی برای رشد گفتار و زبان، ارتباط و یادگیری ضروری می‌باشد. آزمون گسیل‌های صوتی گوش (OAE) یک روش مفید و حساس در ارزیابی افراد با آسیب شنوایی می‌باشد. مطالعات مختلف نشان داده‌اند کودکانی که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌باشند، حدود 20-10 برابر بیشتر از موارد سالم در معرض خطر کم شنوایی قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی شنوایی نوزادان در معرض خطر کم شنوایی از طریق آزمون OAE بود. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی، 148 نوزاد در معرض خطر کم شنوایی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی اراک و ابوذر اهواز مورد ارزیابی قرار گرفتند. این نوزادان به شیوه نمونه‌گیری غیر احتمالی آسان انتخاب گردیده بودند. نتیجه معاینه اتوسکوپی کلیه نوزادان طبیعی بود. آزمون گسیل‌های صوتی گوش به دو شیوه گذرا ( (TEOAEو اعوجاجی (DPOAE) در دو گوش نوزادان انجام پذیرفت. در صورتی که نتایج آزمون گسیل‌های صوتی گوش طبیعی نبود، این آزمون‌ها مجدداً در یک ماه بعد تکرا ر می‌گردید. اگر در این مرحله نیز پاسخ نوزاد در محدوده طبیعی قرار نداشت، جهت انجام ارزیابی‌های تکمیلی‌تر ارجاع می‌گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده آزمون های آماری کولموگرف اسمیرنوف و تی صورت پذیرفت. نتایج: تعداد 41 و 28 نوزاد در نخستین مرحله ارزیابی‌ها نتوانستند به ترتیب درآزمون‌های TEOAE و DPOAE نتایج طبیعی کسب کنند. هم‌چنین نتایج آزمون‌های TEOAE و DPOAE در دومین مرحله ارزیابی به ترتیب در 23 و 16 نفر غیر طبیعی بود که از این بین وجود افت شنوایی در نزد 11 بیمار تایید گردید. در 5 مورد از موارد تایید شده، عامل ایجاد کننده کم شنوایی به دلیل مصرف آمینوگلیکوزیدها بود. نتیجه گیری: غربال‌گری شنوایی نوزادان در معرض خطر کم شنوایی یک رویکرد بالینی مفید در ردیابی آسیب شنوایی می‌باشد. هم‌چنین با توجه به شیوع بالای کم شنوایی در جمعیت نوزادان مورد مطالعه (43/7 درصد)، پیش‌گیری از عوارض این مشکل در این نوزادان اکیدا توصیه می گردد.
بابک عشرتی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، محمود سروش، حسین معصومی اصل، علی افشانی، مجید رمضانی، مهین سادات عظیمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: از اواخر تیرماه سال 1384 براساس گزارش مرکز مدیریت بیماری‌، یک همه گیری ناشی از ویبریوکلرا سروتیپ Inaba از اواخر تیرماه شروع شد. هدف از اجرای مطالعه حاضر استفاده از مطالعات انجام شده به صورت یک جا برای مشخص کردن منبع عفونت بوده است. روش کار: مطالعه حاضر یک متاآنالیز است مطالعات انجام شده در استان‌های قم، مرکزی، گلستان، کرج و قزوین که همگی به صورت مورد شاهدی بودند، انتخاب و وارد مطالعه گردیدند. تعداد موارد بیمار که از این دانشگاه‌ها در این همه‌گیری گزارش شده، 531 نفر بوده است. در این مطالعه اندازه اثر هر یک از مواجهه‌های مورد نظر با محاسبه نسبت احتمال، یک کاسه شده با روش‌های Random و Fixed اندازه‌گیری شدند. در این مطالعه از نرم افزار Stata ویرایش 8 استفاده گردید. نتایج: مقدار نسبت شانس محاسبه شده برای سابقه مسافرت به خارج از استان 64/1 (حدود اطمینان 95%: 98/0 تا 88/1) بود. نسبت شانس محاسبه شده برای مواجهه‌های استفاده از بستنی غیر پاستوریزه، نشستن دست‌ها پس از توالت، خوردن غذای خارج از منزل، خوردن میوه و مصرف سبزی خام به‌ ترتیب 88/. (حدود اطمینان 95%: 48/0 تا 61/1) ، 72/3 (حدود اطمینان 95%: 86/0 تا 05/16)، 38/2 (حدود اطمینان 95%: 46/1 تا 90/3)، 97/0 (حدود اطمینان 95%: 42/0 تا 18/2) ، 36/5 (حدود اطمینان 95%: 4/2 تا 12) به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در بالا به نظر می‌رسد که در استان‌هایی که مطالعه انجام شده، بین استفاده از غذای بیرون و بیماری و نیز بین مصرف سبزی خام و بیماری رابطه معنی‌دار وجود داشته است.
تکتم معصومی، دکتر غلامرضا منشئی، دکتر هادی فرهادی،
دوره 26، شماره 5 - ( آذر و دی 1402 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت‌مجازی و ذهن‌آگاهی بر سطح کورتیزول در افراد دارای اختلال اضطراب‌فراگیر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اضطراب فراگیر مراجعه‌کننده به کلینیک مرکز خدمات‌روان‌شناسی و مشاوره رکن منطقه 3، مرکز مشاوره و خدمات روان‌شناختی بهزیستی منطقه 6 و خدمات‌روان‌شناختی و مشاوره آریاز منطقه 6 تهران از اردیبهشت 1401 تا آخر پاییز 1401 بودند. نمونه شامل 30 نفر (10 مرد و 20 زن) از افراد مبتلا به اختلال اضطراب‌فراگیر بود که به شیوه هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی به یک گروه درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت‌مجازی و ذهن‌آگاهی (۱۵ نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند.
روش کار: پیش‌آزمون، پس آزمون و پیگیری سطح کورتیزول اندازه گیری شده و پرسشنامه اختلال اضطراب‌فراگیر GAD-7 برای ملاک ورود بوده (اسپیتزیر و همکاران، 2006) و پس از آن گروه آزمایش تحت هشت جلسه‌ی 17 دقیقه‌ای به طور هفتگی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن‌آگاهی قرار گرفت.
یافته‌ها: آزمودنی‌های این گروه در حالی‌که در یک محیط مجازی غوطه‌ور بودند ویدیوی های 360 درجه واقعیت مجازی "قدم‌زدن کنار ساحل"، و "سنگریزه در دریاچه"را که، به ترتیب با مراقبه صوتی ذهن‌آگاهی"جهان بیرون و تنفس" و"ذهن خردمند"صدا گذاری شده بود با استفاده از هدست، واقعیت مجازی وی‌ارباکس مشاهده می‌کردند و گروه کنترل تحت هیچ نوع درمانی قرار نگرفتند. پس از اتمام مداخلات، پس آزمون و پیگیری دو ماهه اجرا شد. داده‌ها با آزمون تحلیل-واریانس با اندازه‌گیری مکرر وبا استفاده از نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت‌مجازی و ذهن‌آگاهی در میزان کاهش کورتیزول اثربخش بوده است. پیشنهاد می‌شود از این روش ترکیبی به منظور کاهش سطح اضطراب و کورتیزول افراد مبتلا به -اختلال اضطراب فراگیر به تنهایی یا در کنار سایر مداخلات روانشناختی و دارویی، به عنوان یک مداخله بالینی استفاده گردد.

ابراهیم محمدی، لعیا هوشمند، آرش معصومی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: داروهای نوین ضد دیابت نوع 2 به منظور کنترل قند خون و کاهش خطر عوارض جانبی دیابت به کار می‌روند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شیوع عوارض جانبی و وقایع هیپوگلیسمی مرتبط با داروهای نوین ضد دیابت نوع 2، شامل سیتاگلیپتین (مهارکننده DPP-4)، امپاگلیفلوزین (مهارکننده SGLT2) و لیراگلوتاید (آگونیست GLP-1)، در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شده است.
روش کار: این پژوهش مقطعی- تحلیلی در 157 بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه‌کننده به کلینیک غدد بیمارستان امام خمینی ارومیه در تابستان 1403 انجام شد. کلیه بیماران واجد شرایط با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک و میزان بروز هیپوگلیسمی و عوارض جانبی گزارش شده توسط بیماران از طریق مصاحبه ساختاریافته جمع‌آوری شد. سپس بیماران به سه گروه درمانی بر اساس داروی مصرفی تقسیم شدند.
یافته‌ها: فراوانی آرترالژی و مشکلات رماتیسمی (26/31)، مشکلات درماتولوژیک (36/84 درصد) و واکنش‌های حساسیتی (21/06 درصد) از عوارض شایع در بیماران دریافت‌کننده سیتاگلیپتین بود. حالت تهوع (52/94 درصد) و درد شکم (17/65 درصد) از عوارض شایع بیماران دریافت‌کننده لیراگلوتاید بود. پلی دیپسی (28/72 درصد)، ضعف و بی‌حالی (26/6 درصد)، خشکی مخاطات (27/66 درصد)، سه عارضه شایع در بیماران دریافت‌کننده امپاگلیفلوزین بود. هیپوگلیسمی در بیماران دریافت‌کننده سیتاگلیپتین مرد و در محدوده سنی 51 تا 55 سال مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد، بروز هیپوگلیسمی در داروهای نوین در حداقل بوده و عوارض کوتاه‌مدت بیشتر شامل اختلالات گوارشی، واکنش‌های حساسیتی و درماتولوژیک می‌باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb