جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای مصلح

پارسا یوسفی، علی سیروس، مسعود مصلح آبادی، منا حاجی آقا بزرگی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: اختلال در تکامل استخوان ساکروم به عنوان یکی از علل بی‌اختیاری ادرار مطرح می‌باشد. نسبت استخوان ساکروم معیاری ارزشمند در تعیین سلامت استخوان ساکروم پیشنهاد شده است. با توجه وجود مطالعات محدود در این زمینه و تناقض در نتایج آنها بررسی ارتباط این نسبت با بی‌اختیاری ادرار اولیه منطقی به نظر می‌رسد. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی دو گروه 59 نفری از کودکان 5 تا 9 ساله مراجعه کننده به درمانگاه کودکان و ارولوژی بیمارستان ولی عصر و امیرکبیر اراک در فاصله یک سال مورد بررسی قرار گرفتند. گروه با بی‌اختیاری ادرار اولیه (گروه مورد) با آنالیز ادرار و سونوگرافی طبیعی و عدم شکایت از سوزش ادرار، تکرر ادرار و احساس فوریت در دفع ادرار و گروه شاهد افراد بدون بی‌اختیاری ادرار اولیه بودند. در هر دو گروه نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول استخوان ساکروم در گرافی روبروی لگن مقایسه گردید. نتایج: در گروه مورد 3/98 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول 89/0 بود. میان جنسیت و طبیعی یا غیر طبیعی بودن نسبت استخوان ساکروم رابطه معنی دار مشاهده نشد. در گروه شاهد 1/88 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگترین عرض به بزرگترین طول 91/0 بود. دخترها بیش از پسرها استخوان ساکروم طبیعی داشتند و تفاوت آماری معنی‌داری بین متوسط نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگترین عرض و بزرگترین طول در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: ارتباط آماری معنی‌داری بین نسبت استخوان ساکروم با بی‌اختیاری ادرار اولیه در کودکان 5 تا 9 سال مشاهده نشد.
حمید کاظمیان، محمد نجفی مصلح، حمید ابطحی،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ویبریو کلرا عامل بیماری کلرا در انسان می‎باشد. بیان فلاژل و تحرک باکتری در کلونیزاسیون و ویرولانس آن عامل بسیار مهمی است. ژن FlaA یکی از پنج ژن کد کننده فلاژلین می‎باشد که نقش اصلی در حرکت باکتری و کلونیزاسیون آن دارد و از نظر ایمنی بخشی نیز مورد توجه می‎باشد. در این مطالعه کلونینگ و بیان ژن FlaA در باکتری اشرشیاکلی و بیان پروتئین نوترکیب با روش وسترن بلات تائید می‎شود. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، ژن flaA با پرایمرهای اختصاصی با PCR تکثیر و با آنزیم‎های BamHI و XhoI در وکتور pTZ57R/T کلون و در E.coli سویهDH5α تکثیر و تعیین توالی شد. در وکتور PGEX4T-1و در E.coli سویه BL21- DE3با القا IPTG بیان شد. از کیتG.S.T جهت خالص سازی پروتئین نوترکیب استفاده شد و پروتئین به موش تزریق و آنتی بادی اختصاصی سنتز شده در موش برای تایید نهایی پروتئین نوترکیب در وسترن بلات مورد استفاده گرفت. یافته‎ها: تعیین توالی نشان داد که ژن فوق بدرستی تکثیر شده است و آنتی بادی استفاده شده در وسترن بلات، تولید پروتئین نو ترکیب را نشان داد. نتیجه گیری: پروتئین نوترکیب flaA در میزبان E.coli با مقدار مناسب بیان گردید. تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین ضمن داشتن خاصیت آنتی ژنی به خوبی آن را حفظ می‎کند. بنابراین می‎توان از آن به عنوان یکی از اجزا موثر در طراحی یک واکسن ایمنی بخش و نیز به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاد نمود.
معصومه مصلح، محمدرضا پالیزوان،
دوره 15، شماره 10 - ( ماهنامه اسفند 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: داروی سوماتریپتان، آگونیست سروتونین است. گیرنده‎های سروتونین موجود در هیپوکمپ در کنترل سروتونرژیک یادگیری نقش دارند. به نظر می‎رسد که سوماتریپتان نیز می‎تواند با اثر بر روی گیرندهای سروتونین بر روی یادگیری موثر باشد. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر سوماتریپتان بر مکانیسم‎های سلولی یادگیری در موش‎های صحرایی نر می باشد. مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی، موش‎های صحرایی نر نژاد ویستار در شرایط استاندارد در حیوان خانه گروه فیزیولوژی نگاه داری شدند. در این رت‎ها، پس از انجام جراحی و قرار دادن الکترودها در ناحیه CA1 هیپوکمپ، میزان انتقال سیناپسی و میزان تقویت طولانی مدت ایجاد شده در این ناحیه اندازه‎گیری شده و اثر سه دوز سوماتریپتان با گروه کنترل مقایسه شد. یافته‎ها: سوماتریپتان به طور معنی‎داری باعث مهار اثر تحریک تتانیک بر روی تقویت طولانی مدت ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به گروه کنترل شد، اما انتقال سیناپسی در گروه سوماتریپتان و کنترل تفاوت معنی‎داری نداشت. نتیجه‎گیری: نتایج این تحقیق نشان می‎دهد که احتمالاً سوماتریپتان از طریق مهار تقویت مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ می‎تواند سبب اختلال در یادگیری و حافظه گردد.
محمد مصلح آیادی فراهانی، ناصر امیری زاده، آرزو اودی، مونا خورشید فر، مهین نیکوگفتار ظریف،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه پیوند سلول‌های بنیادی خونساز به طور گسترده‌ای برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و دیگر اختلالات خونی استفاده می‌گردد. استئوبلاست‌ها بخشی از سلول‌های استرومال مغز استخوان می‌باشند که خون سازی را با تشکیل نیچ حمایت می‌کنند. عقیده بر این است که سلول‌های خونساز و استئوبلاست‌ها، فعالیت‌های یکدیگر را تنظیم می‌کنند. ثابت شده است که از دست دادن حاد خون در مدل‌های حیوانی، تشکیل استخوان و توسعه نیچ را به دلیل تحریک اریتروپویتین فعال می‌کند. در این مطالعه تجربی تاثیر سلول‌های بنیادی خونساز جدا شده از خون بند ناف که با اریتروپویتین تیمار شده‌اند، روی تمایز استئوبلاستیک سلول‌های بنیادی مزانشیمال بررسی شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمال از مغز استخوان جدا و با سلول‌های بنیادی خونساز CD34+,CD38- خون بند ناف، تحت تاثیر دوزهای متفاوت اریتروپویتین به مدت 14 روز کشت هم‌زمان داده شد، RNA سلول‌های مزانشیمال استخراج و از روش RT-PCR برای ارزیابی بیان ژن‌های استئوپونتین و استئوکلسین استفاده گردید. رنگ آمیزی‌های آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد و فلوسایتومتری بر روی سلول‌های تمایز یافته صورت گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان دادند ژن‌های استئوپونتین و استئوکلسین در سلول‌های مزانشیمال بیان شدند، رنگ آمیزی‌های آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد مثبت بود. سلول‌های تمایز یافته مارکرهای استئوبلاست‌ها را عرضه کردند.

نتیجه‌گیری: بر اساس این نتایج اریتروپویتین از طریق تاثیر بر سلول‌های بنیادی خونساز در کشت هم‌زمان، باعث تمایز استئوبلاستیک سلول‌های مزانشیمال مغز استخوان می‌گردد.


احمد همتا، مریم یوسفی، مسعود فاضلی مصلح آبادی، افسانه طلایی، عبدالرحیم صادقی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ندول‌های تیروئید شایع هستند. 4 تا 7 درصد بزرگسالان یک ندول قابل لمس دارند و 50 تا70 درصد از آن‌ها با دقت بالا در سونوگرافی قابل تشخیص‌اند. میزان وجود ندول تیروئیدی در زنان 4 برابر مردان است و نسبت سرطان تیروئید در زنان در مقایسه با مردان 3 به 1 است و ششمین سرطان شایع در زنان می‌باشد. یافته‌های اپیدمیولوژیک و آزمایشگاهی نشان می‌دهند که هورمون‌های جنسی به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم آن موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم 1256049rs در ژن گیرنده استروژن بتا با بیماری ندول تیروئید است.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، 146 بیمار با ندول تیروئید و 151 فرد سالم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهر اراک، وارد مطالعه شدند. تشخیص بیماری با اولتراسونوگرافی و تایید متخصص غدد انجام شد. DNA ژنومی از خون کامل حاوی ضد انعقاد EDTA استخراج شد. ژنوتیپ‌ها با استفاده از روش T-ARMS PCR مشخص شدند و با استفاده از روش‌های آماری تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های CC، TC و TT در گروه مورد به ترتیب 136 (2/93 درصد)، 10(8/6 درصد) و صفر (صفر درصد) و در گروه شاهد 139 (1/92 درصد)، 12(9/7 درصد) و صفر(صفر درصد) به دست آمد. در این تحقیق، ارتباط معنی‌داری بین بیماری ندول تیروئید و چندشکلی 1256049rs مشاهده نشد(72/0p=).

نتیجهگیری: یافته‌های ما حاکی از عدم ارتباط معنی‌دار بین چندشکلی 1256049rs و بیماری ندول تیروئید است. برای نتیجه‌گیری بهتر، پیشنهاد می‌شود این مطالعه در جمعیت‌های دیگر نیز انجام شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb