21 نتیجه برای مشایخی
افسانه نوروزی، لیلا حاجی بیگی، مریم عباسی تالار پشتی، عصمت مشهدی، مهری جمیلیان، مهری مشایخی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: تسکین درد همواره از اهداف پزشکی بوده است و علیرغم پیشرفتهای انجام شده، بیماران همچنان از آن رنج میبرند. عوارض مخدرها سبب شده روشهای دیگری جهت کنترل درد پس از عمل به کار گرفته شود تا نیاز به مخدر کاهش یابد. فرضیات اخیر مبنی بر اثر ضددرد متوکلوپرامید ما را بر آن داشت تا مطالعه حاضر را جهت تعیین تأثیر ضد درد متوکلوپرامید انجام دهیم. روش کار: در این کارآزمایی بالینی 80 بیمار کاندید عمل سزارین انتخابی در 2 گروه واجد شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. گروه مورد مطالعه 10 دقیقه قبل از پایان عمل 25 میلیگرم پتیدین و 10 میلیگرم متوکلوپرامید و گروه شاهد 25 میلیگرم پتیدین و آب مقطر دریافت نمودند. سپس به مدت 6 ساعت از نظر علایم حیاتی و عوارض جانبی داروها ویزیت شده، امتیاز درد (VAS) و میزان تهوع آنها ارزیابی گردید و در صورت نیاز پتیدین با دوز مشخص تزریق شد. زمان تجویز اولین دوز پتیدین و میزان پتیدین دریافتی طی 6 ساعت اول پس از عمل ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تجویز متوکلوپرامید سبب تشدید اثر ضد درد داروهای مخدر گردید و کاهش بارزی در امتیاز درد (002/0=p) و میزان تهوع (005/0>p) ایجاد نمود. همچنین زمان تجویز اولین دوز پتیدین در گروه دریافت کننده متوکلوپرامید نسبت به گروه شاهد طولانیتر شد (019/0=p) و کاهش قابل توجهی نیز در میزان پتیدین دریافتی طی ساعات اولیه پس از سزارین ایجاد گردید(005/0>p). ضمناً هیچگونه عوارض جانبی ناشی از داروها در هیچ یک از افراد مورد مطالعه مشاهده نشد. نتیجه گیری: افزودن متوکلوپرامید به پتیدین در دقایق پایانی سزارین تاثیرات چشمگیری در کنترل درد حاد پس از عمل و افزایش اثر ضد درد داروهای مخدر به دنبال داشت. لذا استفاده ازآن به عنوان یک مکمل دارویی مناسب و کم عارضه خصوصاً در بیمارانی که دریافت پتیدین با دوز بالا برایشان خطرناک است توصیه میشود.
علی فانی، پریسا فانی، محمد رفیعی، نویدرضا مشایخی، رضا شاه میرزایی، خسرو میناوند،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آسپرین و هلیکوباکترپیلوری دو عامل مهم شناخته شده در ایجاد زخم پپتیک هستند. این مطالعه بر آن است تا اثر متقابل این دو عامل را درایجاد عوارض گوارشی بررسی کند. مواد و روش ها: گروه هدف شامل بیمارانی بود که با بیماری قلبی تحت درمان آسپرین دوز کم قرارداشتند. افرادی که علایم سوء هاضمه داشتند در گروه مورد و افراد فاقد علامت در گروه شاهد قرار گرفتند. همزمان 5 سی سی خون جهت انجام تست الایزا آنتی بادی هلیکوباکترپیلوری اخذ شد. از بیماران الایزا مثبت آزمون آلودگی به هیلکوباترپیلوری به عمل آمد. افراد آزمون مثبت در گروه هلیکوباکتر مثبت و افراد الایزا منفی و آزمون منفی در گروه هلیکوباکتر منفی قرار گرفتند. در پایان با محاسبه نسبت شانس ارتباط بروز سوء هاضمه با مصرف آسپرین و عفونت هلیکوباکترپیلوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 129 نفر در گروه شاهد (سوء هاضمه منفی) و 71 نفر در گروه مورد (سوء هاضمه مثبت)، 72 نفر (36 درصد) آزمون مثبت و بقیه آزمون منفی بودند. 5/35 درصد بیماران مبتلا به سوء هاضمه بودند که بین افراد آزمون مثبت و آزمون منفی با 001/0= pو54/6= ORاختلاف معنیداری وجود داشت. 43 بیمار علایم تشدید سوء هاضمه داشتند، 23 نفر از آنها مورد بررسی آندوسکوپی قرار گرفتند و20 نفر آنها مبتلا به زخم پپتیک شده بودند. از افراد مبتلا به زخم پپتیک 80 درصد هلیکوباکتر مثبت بودند که تفاوت معنیداری با گروه هلیکوباکتر منفی داشت (86/8=OR، 001/0=p). نتیجهگیری: پیشنهاد میشود که بیماران مصرف کننده آسپرین طولانی مدت جهت کاهش عوارض گوارشی از نظر ابتلا به هلیکوباکتر پیلوری و علایم بالینی مورد غربالگری و درمان قرار گیرند.
پارسا یوسفی چایجان، فاطمه دره، زهرا مقدسی، مریم مشایخی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
مقدمه: عفونت ادراری در کودکان شایع ترین بیماری دستگاه ادراری- تناسلی و دومین عفونت شایع بعداز سرماخوردگی ویرال می باشد. انجام کشت ادراری به عنوان تشخیص پیگیری این بیماران نقش مهمی رادارد و نحوه نمونه گیری تاثیرزیادی برروند درمانی دارد.هدف از پژوهش حاضر،بررسی تاثیر شستشوی ناحیه ژنیتال بر نتایج کشت ادراری در دختران 12-3 ساله مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت مورد - شاهدی می باشد. 620 کودک دختر12-3ساله مراجعه کننده به درمانگاه اطفال وکلینیک تخصصی امیرکبیردرسال 1385که با شک به UTI درخواست آزمایش ادراری برای آنها شده بود، بررسی شدند.جمعیت مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که سابقه مصرف آنتی بیوتیک درطی7 روزگذشته ، سابقه سوندگذاری وآنومالی ژنیتال و التهاب و دیس شارژ ژنیتال را نداشتند.بیماران بطورتصادفی ساده به دوگروه شستشووبدون شستشو وارد شدند. پس از جمع آوری اطلاعات،داده های موجود مورد آنالیز آماری نرم افزاری SPSS وآزمون T قرار گرفت وتاثیرشستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری تعیین شد.
نتایج: از310بیماردرگروه باشستشو 11نفر UTI (7/3%) و3نفرآلودگی (1%) و296نفر(3/95%) نرمال گزارش شدند واز 310بیماردرگروه بدون شستشو14نفر UTI (7/4%) و6 نفرآلودگی (2%) و 290 نفر نرمال (3/93%)گزارش شدند.میزان آلودگی درگروه باشستشو1% ودرگروه بدون شستشو2% بود. براساس491/0 Pvalue= درهردوگروه ازنظرآماری تفاوت معناداری بین دوگروه یافت نشدوتوزیع نتایج آزمایش دردوگروه درسطح05/0 α= ازلحاظ آماری یکسان بود.
نتیجه گیری : ارتباط معناداری بین شستشوی ناحیه ژنیتال وکاهش میزان آلودگی کشت ادراری یافت نشد ، پس شستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری چندان موثرنمی باشد .
بهروز کریمی، محمد صادق رجایی، محمد جواد قناد زاده، معصومه مشایخی، مصطفی جهانبخش،
دوره 15، شماره 10 - ( ماهنامه اسفند 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود نیترات در آب آشامیدنی موجب مشکلات بهداشتی و محیط زیستی فراوانی میگردد. این پژوهش با هدف بررسی کارایی روش احیاء نیترات توسط فرآیند Fe/H2O2 و جذب روی کربن فعال صورت پذیرفت. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، اکسیداسیون نیترات توسط فرآیند اکسیداسیون پیشرفته Fe°/FeІІ/FeШ/H2O2 در pH 10-2، غلظت نیترات 50 تا 300 میلیگرم بر لیتر انجام شد. پس از تنظیم pH، مقادیر 5/0، 1، 2، 5 و 10 گرم در لیتر از GAC، PAC، H2O2/GAC و Fe/H2O2/GAC همراه با H2O2 در فاصله زمانی 15، 30، 45، 60 و 90 دقیقه به محیط واکنش اضافه و مخلوط گردید. یافتهها: در زمان ماند 10 دقیقه و 5/0 میلیلیترH2O2 و 1 گرم در لیتر Fe، FeІІ وFeШ راندمان حذف به ترتیب 5/88، 84 و 78 درصد به دست آمد. در غلظت نیترات 50 میلیگرم در لیتر و غلظتهای 5/0، 1 و 10 میلیگرم در لیتر GAC نیز راندمان حذف 5/86، 6/93 و 6/82 درصد به دست آمد. راندمان حذف نیترات در 4=pH حدود 50 درصد میباشد در حالی که در3= pH راندمان حذف به 80 درصد میرسد. نتیجهگیری: فرآیند فنتون اصلاحی با نانو ذرات آهن و جذب با کربن فعال قادر به کاهش موثر نیترات تحت شرایط بهینه بوده و استفاده از کربن فعال در غلظت 1 گرم در لیتر راندمان حذف نیترات را میتواند تا 90 درصد افزایش دهد.
محمد صادق رجایی، زهرا سالمی، بهروز کریمی، محمد جواد قنادزاده، معصومه مشایخی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
مینه و هدف: امروزه نگرانیهای جهانی در مورد آلودگی آب زها به مواد شیمیایی و تاثیر سوء آن بر سلامتی افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت فیزیکی و شیمیایی آب تصفیه شده با دستگاههای تصفیه آب خانگی در شهر اراک صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی تعداد 60 دستگاه تصفیه آب خانگی در 5 منطقه مختلف شهر با نمونهگیری خوشهای جهت بررسی پارامترهایی نظیر کدورت، کل جامدات معلق و محلول، سختی کل و کلسیم، سختی منیزیم، قلیائیت ساده، قلیائیت کل، کربنات، بیکربنات، نیترات، نیتریت و سولفات و فلوراید، هدایت الکتریکی، pH و کلر آزاد باقیمانده مورد بررسی قرار گرفت. همزمان نمونههایی از آب سطحی و زیر زمینی شهر نیز گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت پارامترهای شیمیایی در آب خروجی از دستگاههای تصفیه آب خانگی برای کلر 1/0 میلیگرم بر لیتر، نیتریت 006/0 میلیگرم بر لیتر، سولفات 5، نیترات 15، بیکربنات 49، سختی کلسیم 18 میلیگرم بر لیتر و فلوراید به صفر میلیگرم بر لیتر رسید.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان میدهد که آب خروجی از دستگاههای تصفیه آب خانگی از نظر کلر آزاد باقیمانده، سولفات و بیکربنات به شدت کمتر از مقادیر مطلوب آن در آب شهری میباشد. اما غلظت نیتریت آب خروجی با افزایش مواجه است که بسیار نگران کننده است.
نوید رضا مشایخی، سعید صدرنیا ، علی چهریی، جواد جواهری، مجتبی احمدلو،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
مقدمه: امروزه ریسک ابتلا به حوادث عروق کرونر با اندازه گیری میزان کلسترول وتری گلیسیرید تخمین زده می شود. مطالعه حاضر سعی دارد با اندازه گیری میزان اپولیپوپروتِئین آ_ یک و ب و بررسی ارتباط انها باشدت بیماری عروق کرونر معیارهای بهتری از اندازه گیری کلسترول وتری گلیسیرید برای کشف بیماران در معرض ابتلا به بیماریهای عروق کرونر را پیدا کند.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که روی بیماران بخش آنژیوگرافی قلب بیمارستان امیرالمومنین اراک انجام شده است . سطح سرمی لیپوپروتئین آ_ یک، لیپوپروتئین ب ، کلسترول، تری گلیسیرید، VLDL, HDL,LDL و قند خون ناشتا اندازه گیری شد. نتایج آنژیوگرافی توسط دو متخصص قلب به طور جداگانه تفسیر شد . میزان گرفتاری بیماری عروق کرونر توسط معیار شدت گرفتگی جنسینی (Gensini Score) تعیین شد . اطلاعات با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری شد.
یافته ها: بین معیار جنسینی و سطح آپو-ب ( ApoB ) همبستگی آماری معنا داری وجود داشت (047/0 p= و 127/0 r = ). از بین متغیرهای مختلف وارد شده به مدل رگرسیون لجستیک تنها متغیرهای آپو- ب و جنسیت به عنوان متغیرهای پیش گویی کننده معنی دار بودند(002/0p= ، 001/0p=). در مقایسه با آنژیوگرافی ،تحلیل ROC نشان داد سطح آپو-ب می تواند تست آزمایشگاهی مفیدی در تشخیص بیماری عروق کرونر باشد (023/0p=).
نتیجه گیری: به نظر می رسد اندازه گیری آپو-ب علاوه بر تست های معمول لیپیدهای پلاسما در افراد در معرض خطر بروز بیماری عروق کرونر مفید بوده و می تواند به عنوان یک ریسک فاکتور مستقل در ابتلا به بیماری عروق کرونر در نظر گرفته شود
بهفر پاکباز، نوید رضا مشایخی، علیرضا علی سعیدی، محمدرضا طاهری نژاد، رضا شاه میرزایی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بر قراری اولیه، کامل و پایدار جریان خون کرونری مهمترین معیار برای درمان استاندارد بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با بالا رفتن قطعه ST به شمار میرود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی ایمنی و اثر بخشی داروی اینتگریلین به عنوان مهار کننده گیرنده گلیکوپروتئین IIb/IIIa در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با بالا رفتن قطعه ST است که تحت PCI اولیه قرار میگیرند.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 106 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST که با شکایت درد حاد قفسه سینه به اورژانس بیمارستان امیرالمومنین اراک مراجعه کردند وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با اینتگریلین بلافاصله قبل از انجام آنژیوپلاستی قرار گرفتند. گروه دوم نیز تحت درمان با آنژیوپلاستی عروق کرونر به روش معمول انجام گرفت.
یافتهها: پس از دریافت دارو و انجام آنژیوپلاستی میانگین TIMI Frame Count در گروه اول برابر با 04/8±7/15 و در گروه دوم برابر 4/5±2/14 بود که اختلاف معنیداری بین دو گروه وجود نداشت (4/0p=). میزان کسر جهشی بیماران دریافت کننده اینتگریلین در ماههای اول (043/0p=) و سوم (012/0p=) پس از درمان به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد استفاده از داروی اینتگریلین در زمان استاندارد، موجب سود بلند مدت بیماران و کاهش آسیبهای وارده به دیواره قلب خواهد شد.
زمان ارجمند کلوخی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، بهروز نجفی، سيد حسین میرپور،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نیتریک اکسید در سلولهای اندوتلیال توسط eNOS سنتز شده و به عنوان یک تنظیم کننده چندکاره در ایجاد سرطان عمل میکند. بیشتر سرطانهای معده از سلولهای اپیتلیال معده گسترش مییابد، از این رو ممکن است نیتریک اکسید در پیشرفت آنها دارای یک نقش باشد. نشان داده شده پلیمورفیسمهای ژن eNOS با استعداد ابتلا به سرطانهای مختلف در ارتباط میباشد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژنوتیپهای eNOS با خطر سرطان معده در جمعیت گیلان مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهد، پلیمورفیسم Glu298Asp eNOS در 87 بیمار مبتلا به سرطان معده و 90 فرد سالم بررسی شد. تعیین ژنوتیپ پلیمورفیسم eNOSبا استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز- چند شکلی طول قطعه محدود شده انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار MedCalc صورت گرفت.
یافتهها: بین ژنوتیپهای eNOS و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی یافت نشد. از بین 87 بیمار، 45 نفر Glu/Glu، 38 نفر Glu/Asp، و 4 نفر Asp/Asp بودند. در گروه شاهد، 44 نفر Glu/Glu، 40 نفر Glu/Asp و 6 نفر Asp/Asp بودند. تفاوت قابل ملاحظهای در فراوانیهای ژنوتیپی و آللی بین نمونههای شاهد و بیمار وجود نداشت.
نتیجهگیری: مشخص شد بین این پلیمورفیسم و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی وجود ندارد. نتایج پیشنهاد میکند که پلیمورفیسم eNOS ممکن است دارای یک نقش در مهار سرطان معده باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگتر جهت روشن شدن نقش پلیمورفیسم ژن eNOS در سرطان معده مورد نیاز میباشد.
ستاره بهروزی، فرهاد مشایخی، محمد هادی بهادری،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری یک بیماری سیستم تولید مثلی است که به صورت عدم بارداری بعد از 12 ماه رابطه جنسی منظم بدون استفاده از روشهای پیشگیری تعریف میشود. ناباروری مردان تقریبا در 15 درصد زوجین دیده میشود که فاکتورهای محیطی و ژنتیکی در بروز آن نقش دارند. پاراکسوناز یک آنزیم آنتی اکسیدانی است که نقش مهمی در بیماریهای مختلف داشته و با استرس اکسیداتیو و متابولیسم لیپید در ارتباط است. خانواده پاراکسوناز شامل سه ژن PON1،PON2 و PON3 میباشد که بر روی بازوی بلند کرومزوم 7 قرارگرفته است. در این تحقیق ارتباط پلی مورفیسم 192 Q/R ژن PON1 با ناباروری ایدیوپاتیک مردان بررسی گردید.
مواد و روشها: نمونههای خون از 120 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 124 مرد سالم جمعآوری و با استفاده از روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و اللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای اسکوئر استفاده گردید.
یافتهها: ارتباط معنیدار بین فراوانی ژنوتیپی گروههای نابارور و کنترل مشاهده شد(0001/0p=). یافتههای ما نشان میدهد افراد با ژنوتیپ QR و RR احتمال کمتری برای ابتلای به ناباروری ایدیوپاتیک مردان دارند(0001/0p=، 394/0-132/0 95% CI=، 288/0QR: p= .08/1-003/0 95% CI=، 057/0OR= ،05/0p= RR:).
نتیجهگیری: یافتههای ما نشان داد که پلی مورفیسم 192Q/R ژن PON1 با کاهش احتمال ابتلای به ناباروری ایدیوپاتیک مردان در ارتباط است. اگرچه به منظور تایید این نتایج، باید مطالعات گستردهتری با افراد کنترل و بیمار بیشتر صورت گیرد.
زهرا حسنوند، فریده جلالی مشایخی، عبدالرحیم صادقی، محمدرضا رضوانفر، محمدتقی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بارداری به عنوان عدم تحمل گلوکز تعریف میشود و برای اولین بارطی بارداری تشخیص داده میشود. برخی مطالعات نقش کمرین را در روند ایجاد دیابت بارداری نشان میدهند. در این مطالعه، برای اولین بار همراهی چند شکلی rs17173608 ژن کمرین با احتمال ابتلا به دیابت بارداری در جامعه زنان شهر اراک بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه موردی- شاهدی، 120 زن با دیابت بارداری و 150 زن باردار با تست تحمل گلوکز طبیعی انتخاب شدند. دیابت بارداری با تست تحمل خوراکی گلوکز و بر اساس معیار جدید کارگروه مطالعات بارداری انجمن بین المللی دیابت مورد تایید قرار گرفت. نمونه DNA از خون تام حاوی ضد انعقاد استخراج گردید. چند شکلی ژن کمرین با استفاده ازروش T-ARMS PCR تعیین شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای GT ،TT و GG در rs17173608 به ترتیب در گروه دیابت بارداری 7/81، 5/17 و 8/0 درصد و در گروه کنترل 3/73، 3/25 و 3/1 درصد به دست آمد. فراوانی ژنوتیپها بین گروه دیابت بارداری وکنترل اختلاف معنیداری را نشان نداد. همچنین، فراوانی آللی درگروه دیابت بارداری (6/9 درصد G، 4/90 درصد T) تفاوت معنیداری با گروه کنترل (14 درصد G، 96 درصد T ) نداشت. همچنین ارتباطی بین فراوانی ژنوتیپها و سطح قند خون ناشتا، قند یک ساعته وقند دوساعته و نمایه توده بدنی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد چند شکلی rs17173608 در ژن کمرین با احتمال بروز دیابت بارداری در جمعیت مورد مطالعه همراهی ندارد.
فرناز تاج بخش، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، حمید سعیدی ساعدی، مصطفی یوسفی،
دوره 18، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از شایعترین انواع سرطانها و یکی از اصلیترین دلایل مرگ در اثر سرطان در سرتاسر جهان است که به یک نگرانی جهانی در حوزه سلامت تبدیل شده است. محصول ژن ApE1 (اندونوکئاز آپورینیک/آپیریمیدینیک) یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (BER) نقش مهمی دارد. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی T>G در اگزون شماره 5 منجر به جانشینی Asp>Glu در کدون 148 می گردد (Asp148Glu). در این پژوهش مورد- شاهدی به بررسی ارتباط این پلی مورفیسم و خطر ابتلا به سرطان سینه در جمعیت گیلان پرداخته شد.
مواد و روشها: جهت بررسی پلی مورفیسم ژن APE1 مورد-شاهدی، نمونههای خون از 75 فرد مبتلا به سرطان سینه و 75 فرد سالم جمعآوری شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده با روش AS-PCR مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و آللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای مربع (&chi2) استفاده گردید.
یافتهها: بررسیها در دو گروه بیمار و کنترل نشان داد با توجه به مقدار 1/0p= و همچنین p آللی معادل 6/0 ارتباطی بین پلی مورفیسم کدون 148 ژن ApE1 و سرطان سینه در جمعیت مورد مطالعه وجود ندارد.
نتیجهگیری: یافتههای این تحقیق عدم ارتباط معنیدار بین پلی مورفیسم Asp148Glu با خطر ابتلا به سرطان سینه را نشان داد(1/0p=). این در حالی است که برای روشن شدن نقش پلی مورفیسم Asp148Glu در سرطان سینه به مطالعات بیشتری نیاز است.
سمیرا مرزبند، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، محمد هادی بهادری،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تقریبا 50 درصد دلایل اصلی ناباروری مردان ناشناخته مانده است. به نظر می رسد اختلالات ژنتیکی مسبب بروز بسیاری از موارد ناباروری ایدیوپاتیک باشد. پروتئین داربستی ترمیم اشعه ایکس گروه 1 (XRCC1) در مسیر ترمیم برش پایه (BER) و ترمیم شکست تک رشته DNA (SSBR) نقش دارد. پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی XRCC1 ممکن است ظرفیت ترمیم DNA را دستخوش تغییر قرار دهند. از این رو به عنوان عامل خطر ابتلا به ناباروری در نظر گرفته می شوند. پلی مورفیسم Arg399Gln ژن XRCC1 در دومین حفاظت شده BRCT1 قرار دارد. هدف از این مطالعه، بررسی احتمال ارتباط بین پلی مورفیسم Arg399Gln ژن XRCC1 و استعداد ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک مردان است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی ژنوتیپی و آللی پلی مورفیسم Arg399Gln از طریق واکنش زنجیره ای پلی مراز- پلی مورفیسم طول قطعه محدودکننده (PCR-RFLP) در یک جمعیت گیلانی شامل 144 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 166 مرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل آماری به کمک نرم افزار مدکالک نسخه 12 انجام شد.
یافته ها: با توجه به نتایج این تحقیق، ژنوتیپ های Arg/Gln ، Gln/Gln و Arg/Gln+Gln/Gln در مقایسه با ژنوتیپ Arg/Arg به ترتیب ارتباط معنی داری با افزایش خطر ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک مردان نشان می دادند(0001/0> p ، 41/7-37/2= CI برابر با 95 درصد، 19/4= OR )، (0034/0 > p ، 81/7-50/1= CI برابر با 95 درصد، 42/3= OR )، (0001/0 > p ، 09/7-32/2 = CI برابر با 95 درصد، 06/4 = OR ). به علاوه، فراوانی آلل Gln در بیماران مبتلا به ناباروری به شکل معنی داری بیشتر از افراد شاهد بود( 0004/0 = p ).
نتیجه گیری: در مجموع، پلی مورفیسم Arg399Gln ژن XRCC1 می تواند با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در ارتباط باشد و آلل Gln ممکن است یک فاکتور خطر ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت مورد مطالعه باشد. برای رسیدن به یک نتیجه گیری قطعی لازم است که یک جمعیت بزرگ تر و اقوام مختلف مورد مطالعه قرار گیرند.
سونیا زمانی، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، نسیم عباسی،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی عارضهای ناشی از دیابت است که باعث کوری در بزرگسالان میشود. با افزایش قند خارج سلولی، استرسهای اکسیداتیو افزایش مییابد که در نتیجه گونههای واکنشپذیر اکسیژن تولید میشود. گلوتاتیون پراکسیداز1 که از طریق ژن GPX-1 کد میشود، آنزیم کلیدی حفاظت رگها در برابر استرسهای اکسیداتیو میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن GPX-1 در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی است.
مواد و روشها: در این تحقیق مورد- شاهدی، 160 نمونه خون از 80 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 80 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین ژنوتیپ ژن GPX-1 از تکنیک PCR- RFLP به کمک آنزیم ApaI استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار مدکالک نسخهی 12.1 انجام شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای Leu/Leu، Leu/Pro، Pro/Pro ژن GPX-1 در بیماران به ترتیب 10، 5/62 و 5/27 درصد بود، در حالی که در گروه کنترل به ترتیب 10، 70 و 20 درصد محاسبه شد. به عبارت دیگر، فراوان ترین ژنوتیپ در گروه بیمار و کنترل هتروزیگوت Ile/Pro بود. بر پایه نتایج به دست آمده از این مطالعه، تفاوت معنیداری در توزیع ژنوتیپی GPX-1 بین افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و کنترل دیده نشد(52/0p=).
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن Gpx-1 با بیماری رتینوپاتی مرتبط نیست. با این وجود، جهت تعیین نقش دقیق ژن Gpx-1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیعتری با تعداد نمونههای بیشتر در جمعیت رشت نیاز است.
فاطمه طرقی، فرهاد مشایخی، وحید منتظری، حمید سعیدی ساعدی،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: 9MMP یکی از اعضای خانواده ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) میباشد که پروتئین حاصل از آن قادر است شرایط مناسب برای مهاجرت سلولهای سرطانی و رگزایی درون تومور را فراهم نماید. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط پلیمورفیسم C>T در ناحیه 1562- راه انداز ژن 9MMP و پیشرفت سرطان سینه در جمعیت شمال غرب ایران میباشد.
مواد و روشها: در این تحقیق مورد- شاهدی، جمعاً 187 زن مشارکت داشتند. پلیمورفیسم مورد نظر با روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم Pae I بررسی گردید و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار مدکالک انجام گرفت.
یافتهها: توزیع ژنوتیپ CC در گروههای سرطانی و کنترل به ترتیب 44 و 5/62 و توزیع ژنوتیپ CT در گروههای سرطانی و کنترل به ترتیب 56 و 5/37 بود. در تحلیل آماری، مجذور کای و سطح معنیداری به ترتیب4/5 و 01/0 میباشد. علاوه بر این، بین پلیمورفیسم مورد نظر با درگیری غدد لنفاوی بیمار و نیز وجود تومور بزرگتر از 2 سانتیمتر مکعب ارتباط معنیدار وجود دارد(به ترتیب، 005/p=0 و 03/p=0). نتایج این تحقیق نشان داد که مورد مطالعه ما، پلیمورفیسم C>T 1562- ژن 9MMP با سرطان سینه در مرحلهی 2 و بالاتر ارتباط دارد. همچنین وجود ژنوتیپ CT میتواند خطر متاستاز به غدد لنفاوی و خطر وجود تومور بزرگتر از 2 سانتیمتر مکعب را 4 برابر کند.
نتیجهگیری: با توجه به نتیجه دست آمده ممکن است از این پلیمورفیسم به عنوان بیومارکر پیش آگهی استفاده کرد، هرچند نتیجهگیری قطعی نیازمند انجام این تحقیق با جامعه آماری بزرگتر میباشد.
پریسا زرگر، اسماعیل غنی، فریده جلالی مشایخی، ابراهیم افتخار،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: درصد کمی از بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال (CRC) به داروی 5- فلورویوراسیل (5-FU)، به عنوان داروی شیمی درمانی رایج، پاسخ میدهند. در مطالعه حاضر با هدف طراحی و مطرح ساختن یک پروتکل شیمی درمانی جدید، تأثیر ترکیب هم زمان اکریفلاوین (ACF) با 5-FU برمیزان مرگ و میر سلولهای CRC مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روشها: از تست MTT برای ارزیابی اثر سیتوتوکسیک داروهای 5-FU و ACF بر ردههای سلولی CRC (HCT116،LS174T و SW480) استفاده شد. سلولها با غلظتهای متفاوت آکریفلاین (07/0 تا 5 میکرومولار) یا 5-FU (5/0 تا 64 میکرومولار) برای 72 ساعت تیمار شدند و سپس درصد زنده ماندن سلولها و IC50 داروها محاسبه شد. برای ارزیابی تأثیر داروی ACF بر خاصیت ضد سرطانی 5-FU، سلولها با غلظتهای متفاوت 5-FU و غلظت IC30 داروی ACF به صورت هم زمان تیمار شدند.
یافتهها: ACF و 5-FU یک اثر مهاری وابسته به دوز بر رشد سلولهای رده CRC داشتند. سلولهای LS174T بیشترین و سلولهای SW480 کمترین حساسیت را در مقابل داروی ACR و 5-FU نشان دادند. تیمار هم زمان دو دارو نشان داد که در حضور ACF حساسیت سلولها در مقابل 5-FU تغییر معنیداری نمییابد(05/0p>).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که داروی ACF بر هر سه رده سلولهای CRC دارای اثر سیتوتوکسیک بوده و باعث مرگ و میر آنها میشود. با این حال استفاده همزمان از ACF و 5-FU نمیتواند خاصیت ضد سرطانی داروی 5-FU را بهبود بخشد.
علی کولیوند، محمد جواد قنادزاده، محمد صادق رجایی، معصومه مشایخی، رحیم موسوی،
دوره 19، شماره 7 - ( مهر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که پسماندهای دندانپزشکی به علت دارا بودن عوامل سمی و خطرناک از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست محسوب میشوند، بنابراین تصفیه و مدیریت مناسب آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این مطالعه آنالیز کمی و کیفی پسماند تولیدی مطبهای دندانپزشکی عمومی و نحوه مدیریت آن در شهر اراک بود.
مواد و روشها: از 5 مطب دندانپزشکی عمومی منتخب، 15 نمونه پسماند برداشت و به 66 جزء و 4 بخش تقسیم و خصوصیات کمی و کیفی آنها ارزیابی شد. نحوه مدیریت پسماند تولیدی نیز با استفاده از یک چک لیست بررسی شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، سرانه و میانگین پسماندهای تولیدی هر مطب به ترتیب برابر با g/day-patient 71/66 و g/day 45/1340 بود. سهم پسماندهای بالقوه عفونی، شبه خانگی، شیمیایی-دارویی و سمی به ترتیب برابر با 25/54، 14/35، 19/8 و 14/2 درصد بود. بیش از 80 درصد پسماند تولیدی مربوط به 10 جزء دستکش لاتکسی، پلاستیک و نایلون، دستمال کاغذی آلوده به خون و بزاق، کاغذ و مقوا، آمپول مصرف شده، سرساکشن، گچ قالبگیری، مواد غذایی، دنتال رول آلوده به خون و بزاق و دستکش نایلونی بود.
نتیجهگیری: جمعآوری و دفع هر بخش از پسماندهای دندانپزشکی (پسماندهای سمی، شیمیایی-دارویی، بالقوهعفونی و شبه خانگی) میبایست به صورت جداگانه و مطابق با ضوابط مربوطه انجام گیرد.
نوشین رضایی وندچالی، مجتبی فتحی، علی کولیوند، شیدا ملک افضلی، فریده جلالی مشایخی،
دوره 19، شماره 10 - ( دی ماه 1395 1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه افراد با آلودگی هوا، خطر ابتلا به بیماریهایی نظیر نارسایی قلبی، آسم و سرطان را افزایش میدهد. اظهارات حاکی است که استرس اکسیداتیو در اختلالات ایجاد شده ناشی از آلودگی دخیل میباشد. اخیراً گاماگلوتامیل ترانسفراز (GGT) به عنوان یک مارکر استرس اکسیداتیو شناخته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر مواجهه با آلودگی هوای بیرون بر فعالیت آنزیم GGTو همچنین استفاده از سطح سرمی آن به عنوان مارکر جهت بررسی اثرات نامطلوب آلودگی هوا بر افراد در مواجهه با سطح بالایی از آلودگی هوا بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، 110 مرد بالغ سالم غیر سیگاری و شاغل که در منطقهای با آلودگی هوای بالا و 90 مرد شاغل در منطقهای با آلودگی هوای پایین به عنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. سن همه افراد شرکت کننده بین 25 تا 45 سال بود و حداقل سه سال سابق کار داشتند. فعالیت GGT در نمونههای سرم با استفاده از روش اسپکتروفتومتریک تعیین شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که سطح آنزیم GGT در سرم افراد شرکت کننده در منطقه دارای آلودگی هوای بالا (61/1±92/33 واحد بر لیتر) در مقایسه با سطح این آنزیم در منطقه کنترل(74/1±62/33 واحد بر لیتر) اختلاف معنیداری ندارد.
نتیجهگیری: به طور کلی، این مطالعه فرضیه استفاده از آنزیم GGT به عنوان مارکر استرس اکسیداتیو در مواجهه با آلودگی هوای بیرون را اثبات نکرد. برای تایید این نتایج، باید تحقیقات با حجم نمونه بیشتر و همچنین در سایر مناطق انجام شود.
مهسا کاظمی رودسری، فرهاد مشایخی،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ماتریکس متالوپروتئینازها برای تخریب/بازسازی ماتریکس خارج سلولی ضروری بوده و در شکل گیری شریانهای مارپیچ و حمله به آندومتر در طول لانه گزینی دخیل هستند. مهارکننده بافتی متالوپروتئیناز-1، در بافتهای مختلف موجودات بیان میشود و فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازها را مهار می کند. هدف از این پژوهش، مطالعهی بین ارتباط پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی درپلی مورفیسم T/C372 ژن TIMP1 (rs4898) با لقاح مصنوعی و انتقال جنین توسط PCR ویژه آلل بود.
مواد و روشها: در مجموع، تعداد 200 نمونه خون شامل 100 IVF منفی و 100 IVF مثبت(کنترل) در این مطالعه جمعآوری شد.DNA برای ژنوتایپینگ TIMP1 استخراج شد. فراوانی ژنوتیپی و آللی پلیمورفیسم 372T/C از طریق روش PCRویژه آلل مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: فراوانی ژنوتیپی CC، CT و TT در پلیمورفیسم T/C372 از ژن TIMP1 در نمونه های IVF-به ترتیب، 1، 98 و 1 درصد بود، در حالیکه برای گروه IVF+ به ترتیب، 7، 91 و 2 درصد بود(07/0p=). فرکانس اللی C و T درIVF- به ترتیب، 50 و 50 درصد و در IVF+ به ترتیب 5/47 و 5/52 درصد بود. فراوانی ژنوتیپی و اللی TIMP1 4898rs (372T/C) بین گروه کنترل و بیماران تفاوت معنی داری نداشت(بهترتیب 07/0p= و 68/0 p=).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که پلیمورفیسم تکنوکلئوتیدی 372T/C از TIMP1 ممکن است با نتیجه ی لقاح مصنوعی و انتقال جنین در این جمعیت در ارتباط نباشد. برای تایید نتایج به مطالعات بیشتر با تعداد بیشتری از بیماران و کنترل ها نیاز است.
فاطمه صمیمی، مریم باعزم، ابراهیم افتخار، فریده جلالی مشایخی،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در توسعه و پیشرفت دیابت و عوارض ناشی از آن در نظر گرفته شده است. شواهد نشان میدهد استرس اکسیداتیو ایجاد شده در دیابت میتواند توسط مکملهای آنتیاکسیدانی بهبود یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کوآنزیم Q10 بر شاخص استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی دیابتی انجام شد.
مواد و روش ها 30 موش صحرایی نر به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: نرمال سالین، تیمار روغن کنجد (به عنوان حلّال)، سالم تیمار باکوآنزیم Q10 (10 میلیگرم بر کیلوگرم)، دیابتی (میلیگرم بر کیلوگرم STZ: 55) و دیابتی تیمار با کوآنزیم Q10 (10 میلیگرم بر کیلوگرم(. سطح مالون دیآلدئید، ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، گروههای تیول و وضعیت اکسیدانی تام در بافت هموژنیزه کبد اندازهگیری و شاخص استرس اکسیداتیو محاسبه شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد سطح مالون دیآلدئید (0/022=P)، وضیعت اکسیدانی تام (0/03=P) و شاخص استرس اکسیداتیو (0/028=P) کبد در گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رتهای دیابتی به صورت معنیداری کاهش یافته است. تغییرات معناداری در سطح گروههای تیول (0/25=P) و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (0/77=P) گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رتهای دیابتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری این یافتهها نشان میدهد مکمل کوآنزیم Q10 میتواند با کاهش وضعیت اکسیدانی تام، شاخص استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپید، باعث کاهش استرس اکسیداتیو در کبد رتهای دیابتی شود.
فاطمه صمیمی، رضا عزیزی، فریده جلالی مشایخی،
دوره 24، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده
کروناویروس-19 (کووید-19)یکی از اعضای جدید خانواده کروناویروسهاست که سبب عفونت حاد تنفسی میشود. بیماران مبتلا به کووید-19، در طی دوران عفونت، ریسک بالایی برای توسعه استرس اکسیداتیو دارند. ویروس در درون سلول برای تکثیر خود نیازمند تولید گونههای واکنشگر اکسیژن و القای استرس اکسیداتیو است و فاکتور 2 مرتبط با فاکتور اریتروئید هستهای با تنظیم دفاع آنتیاکسیدانی نقش مهمی در حفاظت علیه ویروس بر عهده دارد. در این مقاله پیشنهاد میشود که استفاده از القا کنندههای فاکتور اریتروئید هستهای ممکن است برای پیشگیری از استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به کووید-19 مؤثر باشد. کروناویروسها گروه بزرگی از ویروسها هستند که در انسان و حیوانها ایجاد بیماری میکنند. این ویروس طیف وسیعی از بیماریهای تنفسی، مانند ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماریهای شدیدتری همچون سارس ، مرس و کووید-19 را شامل میشود. کووید-19 یک بیماری ویروسی جدید است که توسط سندرم حاد تنفسی ویروس کرونا 2 ایجاد میشود. مهمترین علائم بیماران مبتلا به کووید-19 شامل تب، سرفه خشک، خستگی و گاهی مشکلات تنفسی مثل تنگی نفس، گلو درد و عفونت است [1].