جستجو در مقالات منتشر شده


70 نتیجه برای مسعود

فریدون عزیزی، ربابه شیخ الاسلام، پروین میرمیران، گیتا عبدالحسینی، مسعود کیمیاگر، حسین ملک افضلی،
دوره 4، شماره 3 - ( پايیز 1380 )
چکیده

مقدمه: از مدت ها قبل مشخص شده که کمبود ید در مناطق مختلف دنیا به خصوص مناطق کوهستانی آن وجود داشته است. این اختلالات در ایران نیز شناخته شده و برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک ید دار از سال 1368 به مرحله اجرا در امده است.
روش کار: به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1375، این بررسی در دانش آموزان 8 تا 10 ساله استان مرکزی انجام شد. طی یک بررسی توصیفی–مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1300 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) از نظر شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی، اندازه گیری T4، T3،TSH  سرم به روش رادیوایمونواسی و جذب T3 توسط رزین(T3 RU)  ونمونه ادرار برای اندازه گیری ید ادرار به روش هضم مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: میانگین T4، T3، TSHسرم به ترتیب μIu/ml 2/3± 1/3 ,169±28 ng/dl ,2±10 μg/dl بود. تفاوتی بین آنها در دو جنس و بین دانش آموزان شهری و روستایی وجود نداشت. 4 نفر T4  بالاتر از 12/5 μg/dl داشتند. میانه دفع ادراری ید در جمعیت مورد مطالعه μg/dl 16 بوده که در 75% موارد بیش تر از μg/dl 10 بود. ید ادرار کم تر از 5 μg/dl در 11% موارد وجود داشت. درصد کلی گواتر در استان 35% بوده که به ترتیب در دختران و پسران 36% و 34% بود.
نتیجه گیری: یافته های این بررسی نشان می دهد که 7 سال پس از شروع ید رسانی و 2 سال پس از آن که بیش از نیمی از جمعیت استان از نمک ید دار استفاده کرده اند، ید ادرار در گروه سنی 8 تا 10 ساله استان مرکزی به حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت رسیده است اما با توجه به اینکه هنوز 35% از جمعیت مورد مطالعه مبتلا به گواتر هستند، این استان از نظر گواتر در سال 1375 اندمیک محسوب می شد.

صفرعلی طالاری، محمدحسن دوامی، مسعود ولیبک،
دوره 4، شماره 4 - ( زمستان 1380 )
چکیده

مقدمه: ژیاردیازیس یکی از آلودگی های انگلی شایع در نقاط مختلف کشور است که می تواند باعث بروز مشکلات مختلف فردی و اجتماعی شود. با توجه به طیف وسیع آلودگی به ژیاردیا در کودکان، این مطالعه به منظور تعیین شیوع ژیاردیالامبلیا در داشن آموزان ۱۴-۶ساله مدارس شهر اراک در سال ۱۳۷۸ انجام گردید.
روش کار: تحقیق به روش توصیفی–مقطعی و نمونه برداری به روش تصادفی چند مرحله ای روی ۹۴۸ کودک در گروه های سنی ۱۴-۶ ساله در مقاطع ابتدایی و راهنمایی که حدود اطمینان آن با احتمال ۹۵٪ خطای قابل قبول ۲/۹٪ و شیوع ۲۷/۷٪ بودند، انجام پذیرفت. از هر دانش آموز سه نمونه مدفوع هرسه روز یک بار جمع آوری و با روش فرمالین اتر توسط متخصص انگل شناسی آزمایش شد. در افراد مبتلا به ژیاردیا، خصوصیات دموگرافیک سن، جنس، میزان تحصیلات، تحصیلات والدین، شغل والدین، وضعیت بهداشتی و علائم بالینی بررسی و در فرم اطلاعاتی ثبت گردید. سپس نتایج با استفاده از آمارهای توصیفی ارائه شد.
نتایج: از تعداد ۹۴۸ دانش آموز مورد بررسی ۱۴۵ نفر (۱۵/۳٪) مبتلا به ژیاردیازیس بودند. حداکثر آلودگی در گروه سنی ۶-۷ سال به میزان ۲۷/۶٪ بود. از افراد مبتلا ۷۹٪ علامت دار و بقیه فاقد علایم بالینی بودند. شایع ترین علامت بالینی درد شکم ۶۴/۷٪ و کم ترین آن اسهال و استفراغ ۴/۲٪ بودند.
نتیجه گیری: شیوع آلودگی در منطقه مورد بررسی قابل توجه می باشد و تحقیقات تحلیلی برای شناخت علل و کاهش آلودگی را توجیه می نماید. همچنین ایجاد تسهیلات بهداشتی توسط مسئولین ذیربط می تواند در سلامت جامعه موثر واقع گردد.

علی اصیلیان، مسعود فرینام، اسداله کیانی،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده

مقدمه: کارسینوم سلول بازال شایع ترین بدخیمی انسان است. روش های مختلفی برای درمان این تومور وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین نتایج دران کارسینوم سلول بازال با روش جراحی میکروگرافیک موهس است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی گذشته نگر بر روی 194 کارسینوم سلول بازال در 175 بیمار درمان شده با روش جراحی میکروگرافیک موهس در فاصله زمانی مهر 78 تا اسفند ماه 81 در کلینیک پوست بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام گرفت. اطلاعات مورد نظر از پرونده بیماران استخراج سپس توسط نرم افزار SPSS مورد پردازش آماری قرار گرفت.
نتایج: از 175 بیمار (با 194 ضایعه کارسینوم سلول بازال)، 110 نفر (62/85%) مرد و 65 نفر (37/14%) زن بوده اند. متوسط سن بیماران 28/38 ± 58 سال بود. اکثریت تومورها در صورت واسکالپ قرار داشتند و بینی شایع ترین محل ابتلا بود. 180 مورد تومور اولیه و 14 مورد تومور از نوع راجعه بود. در 17% موارد اندازه تومور بزرگ تر از 2 سانتی متر بود. شایع ترین نوع کلینیکی و هیستولوژیک به ترتیب ندولواولسراتیو و ندولر بود. عود تومور در 3 بیمار مشاهده شد. میزان بروز سالیانه عود بیماری 0/98% بوده و از لحاظ نتایج زیبایی در 81% موارد عالی و خوب گزارش شد.
نتیجه گیری: میزان عود در کارسیتوم بازال که با روش جراحی میکروگرافیک موهس درمان شده، کم است. بنابراین، این روش درمانی (در مواردی که اندیکاسیون دارد) برای درمان کار سینوم سلول بازال در ایران نیز قویا توصیه می شود.

شهلا انشاییه، ذبیح اله شاه مرادی، مسعود فرینام،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده

سلاح های شیمیایی از وحشیانه ترین جنگ ابزارهایی هستند که مورد استفاده قرار گرفته اند. در طی جنگ تحمیلی نیز رژیم عراق بارها از این سلاح به خصوص گاز خردل به طور گسترده علیه ایرانیان استفاده نمود که هنوز هم شاهد عوارض دیررس آن دربین مصدومین شیمیایی هستیم. نظر به اینکه سلاح های شیمیایی یک تهدید جدی علیه بشریت بوده و در بین مجروحان شیمیایی با عوارض دیررس مختلفی هم مواجه می شویم، اهمیت شناخت عوامل شیمیایی، تظاهرات بالینی و نحوه برخورد و درمان بیماران آسیب پذیر بیش تر می شود. دراین مطالعه مروری، از کتب و مقالات و تحقیقات منتشر شده در دو دهه اخیر در مورد عوارض زودرس و دیررس سلاح های شیمیایی در مجروحان ایرانی استفاده شده است تا اطلاعات کلی تر و جدید تر در خصوص گازهای شیمیایی، علائم بالینی و نحوه صحیح برخورد با این بیماران به دست آید. از عوارض ساده ای مثل تغییرات رنگ یا خشکی پوست، سوزش و خارش، عفونت های قارچی تا عوارضی مثل صدمات چشمی، ریوی، بدخیمی های خونی در دو دسته مجزای عوارض زودرس و دیررس مورد بحث قرار می گیرد.

اسماعیل حسن پور، مسعود یاوری،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده

مقدمه: ترمیم نقائص عمیق ناحیه پاشنه و قوزک پا همواره از موضوعات بحث برانگیز جراحی پلاستیک بوده است. پاشنه پا از جمله مناطقی است که تحمل کننده وزن بدن می باشد و وجود حس برای آن حائز اهمیت است. با توجه به اینکه فلپ جزیره ای سورال با پایه انتهایی امروزه به عنوان یکی از درمان های موثر برای ترمیم این مشکلات مطرح است؛ لذا در این مطالعه به بررسی پیدایش حس در فلپ های سورال با پایه انتهایی پوشاننده نقص های این نواحی پرداخته شد.
روش کار: این بررسی به روش سری-موردی بر روی 14 بیمار که تحت عمل جراحی با فلپ سورال با پایه انتهایی قرار گرفته بودند انجام پذیرفت. در این بیماران پیدایش حس درد، حرارت، لمس سطحی و تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با یافته های پای سالم طرف مقابل مقایسه گردید.
نتایج: تعداد 11 مورد (9 نفر مرد و 2 نفر زن) از 14 بیمار وارد مطالعه شدند. تعداد 7 بیمار در اثر تصادف با موتور سیکلت دچار آسیب شده بودند. در 10 نفر (91 درصد) تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ به طور متوسط معادل 2/13 میلی متر بود که در مقایسه با پای سالم تفاوتی نداشت.
نتیجه گیری: پوشاندن نقص های
 1/3 انتهایی ساق پا و پاشنه و قوزک پا با فلپ جزیره ای سورال آسان و با عوارض اندک محل دهنده و نیز با حفظ عروق مهم پا می باشند و خاصه این که حس دار شدن که عامل مهمی در مناطق تحمل کننده وزن است که در این فلپ انجام می شود.
 

سعید منصوری، عباس عطاری، مسعود امینی، رضا باقریان،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده

مقدمه: داروهای آنتی سایکوتیک آتی پیک (جدید) بر خلاف داروهای آنتی سایکوتیک تی پیک (قدیم) عوارض اکستراپیرامیدال کم تری دارند. ولی اختلالات متابولیک بیش تری ایجاد می کنند که منجر به افزایش هزینه بهداشتی–درمانی در جامعه می شوند. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بروز دیابت قندی در جانبازان اعصاب و روان تحت درمان با داروهای آنتی سایکوتیک قدیمی و داروهای آنتی سایکوتیک جدید می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت هم گروهی تاریخی بر روی 200 نفر از جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به کلینیک امیرالمومنین (ع) اصفهان که حداقل یکسال داروی آنتی سایکوتیک آتی پیک (کلوزایین، ریسپریدون)، تی پیک یا هر دو را تواما مصرف می کردند، انجام شد. بیماران واجد شرایط به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. قند خون ناشتا، تری گلیسیرید و کلسترول قبل از شروع داروی آنتی سایکوتیک اندازه گیری و در پرونده ثبت شده بود و در زمان اجراء طرح، قند خون ناشتا در بیماران اندازه گیری شد و در صورتی که قند خون ناشتا مساوی و بالاتر از 126 میلی گرم بر دسی لیتر بود، به عنوان دیابت در نظر گرفته می شد که با انجام تست تحمل گلوکز تایید می گردید و برای مقایسه میانگین قند خون ناشتا قبل و بعد از مصرف دارو در هر گروه، میزان بروز دیابت، رابطه متغیرهای زمینه ای کمی با بروز دیابت و بررسی رابطه بین بروز دیابت با دوز و مدت مصرف داروی آنتی سایکوتیک از آزمون های آماری تی زوج، مجذور کای، رگرسیون لجستیک و آنالیز واریانس استفاده شد.
نتایج: از 200 نفر که در سه گروه قرار گرفتند 135 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک قدیمی نظیر کلروپرومازین، پرفنازین، هالوپریدول، تری فلوپرازین، فلوفنازین، تیوتیکسین، فلوآنکسول، تیوریدازین و 39 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک جدید شامل کلوزاپین و ریسپریدون و 26 نفر مصرف کننده توام آنتی سایکوتیک جدید و قدیم بودند. بالاترین میزان بروز دیابت در بیمارانی بود که آنتی سایکوتیک جدید مصرف می کردند (12/8%) ولی اختلاف آن با دو گروه دیگر معنی دار نبود. میزان بروز دیابت در کسانی که آنتی سایکوتیک قدیمی مصرف می کردند 6/7% و در گروه مصرف کننده توام تی پیک و آتی پیک 3/8% بود.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بروز دیابت بر اثر مصرف داروهای آنتی سایکوتیک قدیم و جدید و به خصوص بروز بیش تر آن با آنتی سایتوتیک های جدید، لازم است قبل از شروع هر داروی آنتی سایکوتیک، بیمار از نظر عوامل خطر بروز دیابت به خوبی بررسی و سپس داروی مورد نظر تجویز شود و در طی درمان نیز به طور مکرر و منظم از نظر بروز دیابت مورد ارزیابی قرار گیرد.

مهدی شریف، مسعود کیقبادی، هاجر ضیائی، جمشید ایزدی، شیرزاد غلامی، علیرضا خلیلیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده

مقدمه: زیر گونه های مختلف اکینوکوکوس گرانولوزوس (عامل کیست هیداتیک در انسان وحیوان) در مناطق اندمیک این بیماری در کشور ما مشاهده شده است که این تنوع از لحاظ انگل شناسی پزشکی و دامپزشکی و همچنین اپیدمیولوژی بیماری، عامل آن، پاتولوژی، کنترل و پیشگیری کیست هیداتیک حائز اهمیت است. جهت تعیین این زیر گونه‌ها علاوه بر مطالعات مرفولوژیکی و اپیدمیولوژیکی، مطالعات بیوشیمیایی کیست هیداتیک درمیزبان های واسط (انسان وحیوان) می تواند در تعیین زیر گونه های این انگل نقش کمکی داشته باشد. لذا این مطالعه به منظور تعیین میزان ترکیبات بیوشیمیایی در مایع هیداتیک کبد گوسفند، گاو، بز، شتر و انسان در سال ۱۳۸۳ انجام شد.
روش کار: در این بررسی مقطعی تحلیلی، در مجموع از ۱۱۲ عدد نمونه مایع کیست هیداتیک از کبد میزبانان مختلف مانند گوسفند(۱۶ نمونه)، بز(۱۲ نمونه)، گاو(۶۴ نمونه)، شتر(۱۰ نمونه) به طور کاملا استریل از کشتار گاه شهر های قائم شهر وساری و ۱۰ نمونه انسانی از بیمارستان امام خمینی جمع آوری گردید. میزان سدیم، پتاسیم به روش فلیم فتومتری، کراتینین، آلبومین و کلیسم به روش رنگ سنجی، گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، اوره، اسید اوریک به روش آنزیمی، اسپارتات آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آسپارتات ← به ال- گلوتامات)، آلانین آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آلانین ← ال- گلوتامات) و لاکتات دهیدروژناز به روش DGKC (براساس تبدیل پیروات ← لاکتات) اندازه گیری شد. روش آماری به کار رفته در تجزیه و تحلیل داده‌ها آنالیز واریانس یک طرفه بوده است.
نتایج: تفاوت‌هایی در میزان سدیم، گلوکز، اوره و آلانین آمینوترانسفراز در مایع کیست‌های کبدی میزبان‌های مختلف مشاهده گردید ولی از نظر آماری تفاوت معنی‌دار نبود. در خصوص پتاسیم، کلیسم، تری گلیسیرید، کلسترول، کراتینین، آلبومین، گاما گلوتامیل ترانسفراز (P<0/05)، اسید اوریک، آسپارتات آمینوترانسفراز ، کراتینین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز (P<0/001) این تفاوت معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به وجود اختلافی که در ترکیبات شیمیایی مایع کیست هیداتیک در نمونه های مختلف مشاهده می‌شود، احتمال آن می‌رود که در استان مازندران در میزبان‌های اهلی و انسان بیشتر از یک سویه آکینوکوکوس گرانولوزوس وجود داشته باشد. لذا مطالعات تکمیلی از جمله مولکولی پیشنهاد می‌شود.

دكتر مسعود ناظم، دكتر وحید گوهریان، دكتر حیدرعلی داوری، دكتر محمد جعفری، دكتر مهتاب ابراهیم بابائی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

مقدمه: سیستیک هیگروما یک اختلال تشکیل عروق لنفاوی می‌باشد که می‌تواند در اثر رشد زیاد و سریع، ارگان‌های مجاور را گرفتار کرده یا تحت فشار قرار دهد. روش اصلی درمان جراحی می‌باشدکه به علت عوارض ناشی از این درمان، درمان‌های غیر جراحی مثل استفاده از مواد اسکلروزان مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین اثر بلئومایسین در درمان سیستیک هیگروما می‌باشد. روش‌کار: این مطالعه به صورت نیمه تجربی در بیمارستان‌های الزهرا و کاشانی اصفهان از سال 1372 لغایت 1383 انجام گرفت. نمونه‌گیری به صورت غیر احتمالی آسان بود. در این مطالعه بیمارانی که به علت سیستیک هیگروما تحت درمان داروئی یا جراحی قرار می‌گرفتند، بررسی شدند. بیمارانی که نیاز به تزریق بلئومایسین داشتند با دوزهای مناسب تحت تزریق داخل ضایعه بلئومایسین قرار گرفته و در فواصل مشخص پیگیری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از چک لیست شامل اطلاعاتی مثل سن، جنس، محل کیست، حجم کیست قبل و بعد از تزریق بلئوماسین، و یا جراحی استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون تی و تی زوج، تجزیه و تحلیل و 05/0< p معنی‌دار تلقی شد. نتایج: از 72 بیمار مورد بررسی 24 بیمار تحت درمان با بلئومایسین و 48 بیمار تحت درمان جراحی قرار گرفتند. سن بیماران از زیر یک ماه تا 18 سال بود. بیشترین محل گرفتاری در گردن با 8/46 درصد بود. میانگین اندازه کیست قبل از تزریق بلئومایسین 66/20±9/103 و بعد از تزریق 19/16±91/34 متر مکعب به دست آمد(004/0=p). میانگین اندازه کیست قبل از عمل جراحی 81/7±511/43 و بعد از عمل جراحی39/1±39/1 متر مکعب به دست آمد(006/0=p). میزان عود لنفانژیوما در گروهی که عمل جراحی شدند در کل 1/25 درصد و در گروهی که بلئومایسین دریافت کردند 2/29 درصد بود که تفاوت معنی‌داری نداشت. هیچ‌گونه عارضه جدی بعد از درمان با بلئو مایسین مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش قابل توجه حجم کیست بعد از تزریق بلئومایسین و عدم وجود عوارض قابل توجه در مقایسه با عمل جراحی کیست، از این روش می توان در درمان سیستیک هیگروما به صورت قطعی یا مکمل درمان جراحی استفاده کرد.
دكتر کتایون صمیمی راد، آقاي بابک شهباز، آقاي مهدی نوروزی، دكتر محمود محمودی، آقاي مسعود فیاض واثقی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: فراوانی بالایی از آلودگی با ویروس هپاتیت C در بیماران همودیالیزی از سراسر جهان گزارش شده است. برای بیماران دیالیزی فاکتورهای خطر مانند دریافت خون، طول مدت دیالیز، دریافت پیوند کلیه و در سال‌های اخیر انتقال بیمارستانی ویروس در واحدهای دیالیز مطرح می باشد. در این مطالعه فراوانی آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C و فاکتورهای خطر مربوطه در بیماران دیالیزی استان مرکزی بررسی شده است. روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی از تمامی 204 بیمار دیالیزی استان مرکزی نمونه خون گرفته شد. نمونه ها از نظر آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C با روش الیزای نسل سوم آزمایش شدند. سپس نمونه‌های مثبت به جهت حذف موارد مثبت کاذب، با روش تأییدی ایمیونوبلات (RIBA) نسل سوم مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از اطلاعات پرسش‌نامه‌ای، فاکتورهای خطر ارزیابی شدند. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد. نتایج : 10 بیمار (9/4 درصد) از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مثبت بودند. دراین بررسی مدت زمان درمان با دیالیز (004/0 =P)، سابقه پیوند کلیه (032/0=p) و مونث بودن (030/0 =p) رابطه معنی داری را با مثبت شدن آنتی بادی بر ضد ویروس هپاتیتC نشان داد. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین سابقه تزریق خون و مثبت شدن از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : به نظرمی رسد انتقال بیمارستانی ویروس هپاتیت C در واحدهای دیالیز یکی از راه‌های ایجاد موارد جدید عفونت در بیماران دیالیزی استان مرکزی است. رعایت اصول توصیه شده از طرف CDC در مرکز دیالیز می تواند در کاهش فراوانی عفونت HCV در بیماران دیالیزی این استان موثر باشد.
مسعود ناظم، پروین ساجدی، وحید گوهریان، محمدرضا شیروانی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: استفاده از یک بار تزریق بوپیواکائین زیر جلدی ممکن است بتواند کودکان را از دریافت استامینوفن رکتال در دفعات مختلف بی نیاز کند. در این بررسی اثر تزریق بوپیواکائین زیر جلدی در مقایسه با شیاف استامینوفن در کاهش درد بعد از عمل در اطفال مطالعه شده است. روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 141 کودک زیر 3 سال در تابستان 1381 در بیمارستان آیت ا.. کاشانی مورد مطالعه قرار گرفتند. کودکان کاندید عمل هرنی یک یا دو طرفه و عدم نزول بیضه یک یا دوطرفه، در دو گروه دریافت کننده شیاف استامینوفن و دریافت کننده بوپیواکائین قرار داده شدند. کودکان مورد بررسی در ساعت‌های 3، 6، 12 و 24 بعد از عمل از نظر میزان درد با ابزار رتبه‌بندی چهره‌ای درد (FPRS) ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون‌های فریدمن و تی دانش آموزی تجزیه و تحلیل شدند. 05/0p< معنی‌دار تلقی گردید. نتایج: مقایسه امتیازات، در ساعت‌های مختلف نشان داد که در 6 ساعت اول، درد کودکان در گروه بوپیواکائین به طور معنی‌داری کمتر از گروه مصرف کننده شیاف استامینوفن بود(05/0p<). اما در ساعت‌های 12 و 24، در دو گروه تفاوت معنی‌دار نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و اثر ضد درد قابل قبول بوپیواکائین، به خصوص در 6 ساعت اول بعد از عمل، در مقایسه با استامینوفن و تحمل راحت‌تر آن نسبت به تجویز هر 4 ساعت شیاف استامینوفن، پیشنهاد می‌شود که در شروع عمل، جهت کنترل درد بعد از عمل جراحی در اطفال از تزریق بوپیواکائین زیر جلدی استفاده شود.
ابوالقاسم زارع زاده، مسعود سماورزاده تهرانی، وحید نوریان، بهشته پدیدار،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: گیر افتادگی تاندون عضلات فلکسور انگشتان که با علائمی مثل گیر کردن انگشت مبتلا در حین حرکت و عدم توانائی در ادامه حرکت همراه می باشد، به عنوان بیماری انگشت ماشه‌ای و شست ماشه‌ای شناخته می‌شود. در این مطالعه سعی می‌گردد به بررسی اثر درمانی تزریق موضعی کورتیکو استروئیدها در بهبود علائم بیماری انگشت ماشه‌ای پرداخته شود. روش‌کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی است که در آن نمونه‌گیری به صورت غیر تصادفی صورت گرفته است. نمونه‌ها شامل 50 بیمار دچار انگشت ماشه‌ای مراجعه کننده به کلینیک دست بیمارستان الزهرا بوده‌‌اند. متغیرهای تندرنس موضعی، مرحله حالت ماشه‌ای، درد در هنگام فلکسیون ایزومتریک و کشش غیر فعال تاندون ( براساس VAS)، قبل از انجام تزریق موضعی کورتیکوستروئید و سپس سه هفته، سه ماه و شش ماه بعد از انجام تزریق، بررسی شدند. اطلاعات از طریق فرم ویژه‌ای جمع‌آوری و با آزمون‌های آماری تحلیل واریانس و مربع کای تجزیه و تحلیل شد. نتایج: اختلاف بین فراوانی نسبی وجود تندرنس در محل پولی A1 در 4 معاینه انجام شده معنی‌دار می‌باشد و پس از تزریق کاهش چشم‌گیری یافته است(0001/0 p<). اختلاف بین میانگین درد در هنگام فلکسیون ایزومتریک و کشش غیر فعال تاندون نیز در چهار معاینه انجام شده با یکدیگر معنی‌دار است(0001/0 p<). ‌هم‌چنین اختلاف بین توزیع فراوانی مراحل مختلف حالت ماشه ای در چهار معاینه انجام شده نیز معنی‌دار می‌باشد(0001/0 p<). رضایت کلی از درمان 90 درصد می‌باشد. نتیجه‌گیری: از مجموع50 بیمار مورد مطالعه موفقیت در تزریق موضعی در 90 درصد از موارد دیده می شود که این امر حاصل صرفاً‌ یک بار تزریق است. درصد بالای موفقیت درمان و عوارض جانبی کم تزریق موضعی، آن را به عنوان روش مناسب درمان بیماری انگشت ماشه‌ای معرفی می‌کند.
ابوالحسن برجیان، حمید نصراصفهانی، فرشاد مسعودی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: پاچنبری مادرزادی (کلاب فوت) یکی از شایع‌ترین دفورمیتی‌های پای اطفال می‌باشد. این بیماری در موقع تولد با روش‌های غیر جراحی تحت درمان قرار می گیرد. چنانچه این بیماری با این روش‌ها درمان نشود از روش‌های مختلف جراحی استفاده می‌شود که به نوبه خود دارای عوارض مختلفی می‌باشند. روش انتخابی کتب مرجع، مک‌کی تغییر یافته با برش جراحی سین سیناتی می‌باشد که دارای عوارض شدید از جمله مشکلات رسیدن پوست جهت بسته شدن در انتهای عمل و نکروز پوستی و نیاز به فلاپ گسترده -7 در بعضی از موارد می‌باشد. هدف از این مقاله بررسی نتایج درمان جراحی بیماران مبتلا به پاچنبری مادرزادی با روش برش پوستی خلفی-داخلی و خارجی و میزان فراوانی عوارض ناشی از این روش جراحی می‌باشد. روش کار:‌ در این پژوهش توصیفی 50 کودک (81 پا) مبتلا به بیماری پاچنبری مادرزادی که به درمان غیرجراحی پاسخ نداده بودند از تاریخ مهر 1378 لغایت خرداد 1381 در بیمارستان الزهرا (س) ‌اصفهان تحت عمل جراحی آزاد سازی بافت نرم به روش پوسترومدیال و لترال قرار گرفتند و به مدت حداقل 2 سال پی‌گیری شدند. در این مدت بیماران به فواصل هر 6 ماه یک بار ویزیت شده و از نظر عوارض اولیه و عود بالینی و رادیولوژیک بررسی گردیدند. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی ارائه گردید. نتایج :‌ 74 درصد (37 نفر) از بیماران پسر بودند. میانگین سنی بیماران 69/0±4/3 سال بود. در 14 درصد بیماران سابقه فامیلی مثبت بود. تعداد موارد عود بالینی 6 نفر (9 پا ) (5 پسر و 1 دختر) بود که در همگی درگیری پا به صورت دو طرفه بود. بیشترین نوع عود بالینی نوع متاتارس ادوکتوس بود. در هیچ کدام از بیماران نکروز پوستی دیده نشد و عفونت سطحی در دو مورد وجود داشت که با درمان‌های دارویی بهبود یافتند. نتیجه گیری:‌ با توجه به نتایج عالی این روش جراحی و میزان اصلاح به عمل آمده با این روش و به حداقل رسیدن عوارض پوستی نسبت به روش انتخابی کتب مرجع، استفاده از این روش به جای برش پوستی سین سیناتی توصیه می‌گردد.
مسعود یاوری،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: توان تشخیص بالینی مهم‌ترین وسیله ارزیابی در علم پزشکی است و علی‌رغم پیشرفت‌های تکنولوژی, هنوز اولین و موثرترین روش تشخیص است. جهت تبیین اهمیت این راهکار در این مقاله برآنیم تا هم‌خوانی یافته‌های حین عمل با ارزیابی‌های بالینی قبل از عمل در ضایعات نفوذی انتهای دیستال ساعد را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم. روش کار: این مطالعه به روش مقطعی-تحلیلی برروی 41 بیمار با ضایعات شارپ و نافذ دیستال ساعد که به اورژانس بیمارستان مراجعه نموده بودند، انجام شده است. به این صورت که بر اساس یافته‌های معاینه فیزیکی, تشخیص کلینیکی در چک لیستی که بدین منظور تهیه شده بود ثبت و یافته‌های حین عمل نیز ثبت گردید و به عنوان تشخیص قطعی و استاندارد طلایی در نظر گرفته شد. نتایج: بر اساس اطلاعات حاصله، شاخص‌های ارزش تشخیص معاینه فیزیکی برای تاندون فلکسور عمقی انگشت (FDP) و تاندون فلکسور سطحی انگشت (FDS) محاسبه گردید. در مورد تاندون FDS ارزش معاینات بالینی دارای حساسیت 88 درصد, ویژگی40 درصد, ارزش اخباری مثبت 94 درصد, ارزش اخباری منفی 22 درصد، نسبت درست نمایی مثبت (PLR) 46/1 و نسبت درست نمایی منفی (NLR) 3/0 بوده است. در مورد تاندون FDP ارزش معاینات بالینی دارای حساسیت 97 درصد, ویژگی 25 درصد, ارزش اخباری مثبت 93 درصد, ارزش اخباری منفی 50 درصد, نسبت درست نمایی مثبت 29/1 و نسبت درست نمایی منفی 12/0 بوده است. نتیجه گیری: معاینات فیزیکی از نظر اثبات کردن ضایعات تاندون‌های فلکسور در اثر ترومای شارپ و نفوذی با ارزش‌تر از رد کردن آنهاست.
آرش بیات، غلامعلی فتاحی بیات، مسعود دهدشتیان، گلاره کاویانی، مسعود اسدی، عبدالحسین معصومی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: امروزه به خوبی مشخص شده است که سیستم شنوایی برای رشد گفتار و زبان، ارتباط و یادگیری ضروری می‌باشد. آزمون گسیل‌های صوتی گوش (OAE) یک روش مفید و حساس در ارزیابی افراد با آسیب شنوایی می‌باشد. مطالعات مختلف نشان داده‌اند کودکانی که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌باشند، حدود 20-10 برابر بیشتر از موارد سالم در معرض خطر کم شنوایی قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی شنوایی نوزادان در معرض خطر کم شنوایی از طریق آزمون OAE بود. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی، 148 نوزاد در معرض خطر کم شنوایی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی اراک و ابوذر اهواز مورد ارزیابی قرار گرفتند. این نوزادان به شیوه نمونه‌گیری غیر احتمالی آسان انتخاب گردیده بودند. نتیجه معاینه اتوسکوپی کلیه نوزادان طبیعی بود. آزمون گسیل‌های صوتی گوش به دو شیوه گذرا ( (TEOAEو اعوجاجی (DPOAE) در دو گوش نوزادان انجام پذیرفت. در صورتی که نتایج آزمون گسیل‌های صوتی گوش طبیعی نبود، این آزمون‌ها مجدداً در یک ماه بعد تکرا ر می‌گردید. اگر در این مرحله نیز پاسخ نوزاد در محدوده طبیعی قرار نداشت، جهت انجام ارزیابی‌های تکمیلی‌تر ارجاع می‌گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده آزمون های آماری کولموگرف اسمیرنوف و تی صورت پذیرفت. نتایج: تعداد 41 و 28 نوزاد در نخستین مرحله ارزیابی‌ها نتوانستند به ترتیب درآزمون‌های TEOAE و DPOAE نتایج طبیعی کسب کنند. هم‌چنین نتایج آزمون‌های TEOAE و DPOAE در دومین مرحله ارزیابی به ترتیب در 23 و 16 نفر غیر طبیعی بود که از این بین وجود افت شنوایی در نزد 11 بیمار تایید گردید. در 5 مورد از موارد تایید شده، عامل ایجاد کننده کم شنوایی به دلیل مصرف آمینوگلیکوزیدها بود. نتیجه گیری: غربال‌گری شنوایی نوزادان در معرض خطر کم شنوایی یک رویکرد بالینی مفید در ردیابی آسیب شنوایی می‌باشد. هم‌چنین با توجه به شیوع بالای کم شنوایی در جمعیت نوزادان مورد مطالعه (43/7 درصد)، پیش‌گیری از عوارض این مشکل در این نوزادان اکیدا توصیه می گردد.
افسانه طلایی، مسعود امینی، مریم زارع، منصور سیاوش،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

متغیرها در سه گروه تحمل قند طبیعی، دیابت و اختلال تحمل قند به ترتیب برای DHEA-S 127، 113، 129 میکروگرم در دسی لیتر، انسولین 7/7 ، 10/1 ، 3/8 میکرو یونیت در میلی لیتر ، IR HOMA- 6/1 ، 5/3 ، 8/1 و برای قند ناشتا مقدمه: دهیدرو اپی آندروسترون (DHEA) و نوع سولفاته آن (DHEA-S) یکی از هورمون‌های آدرنال و فراوان‌ترین هورمون استروئیدی بدن است و برخلاف سایر هورمون‌های آدرنال، با افزایش سن کاهش می‌یابد، لذا به چشمه جوانی شهرت پیدا کرده است. اخیراً DHEA به علت اثرات متعدد، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در مورد اثر آن بر حساسیت انسولین اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه ارتباط DHEA با حساسیت انسولین بررسی می‌گردد. روش‌کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی نمونه‌ها از بستگان مونث درجه یک بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد اصفهان، انتخاب شده و برای آنان آزمایش تحمل قند خوراکی انجام ‌شد و برحسب نتایج آزمایش تحمل قند خوراکی در سه گروه دیابت، اختلال تحمل قند و تحمل قند طبیعی قرار گرفتند که هر گروه شامل ٣٠ نفر بود. در این سه گروه آزمایش‌های قند، چربی، CBC ، انسولین و سطح DHEA-S خون انجام شد و میزان حساسیت انسولین نیز با فرمول HOMA-IR مشخص شده و ارتباط میزان حساسیت انسولین با DHEA در سه گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تی زوج صورت گرفت. نتایج: میانگین 86 ، 135 ، 89 میلی گرم در دسی لیتر بود. مقایسه میانگین متغیر‌ها نشان داد که اختلاف DHEA-S درسه گروه معنی‌دار نیست. بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنی‌دار وجود دارد(04/0p<). بین DHEA-S و HOMA-IR ارتباط معنی‌دار وجود ندارد. بین DHEA-S و قند خون ناشتا ارتباط معنی‌دار وجود ندارد. درگروه با تحمل قند طبیعی نیز، DHEA-S با HOMA-IR و انسولین رابطه معنی‌دار ندارد. نتیجه‌گیری: به طور کلی DHEA با حساسیت انسولین و HOMA-IR ارتباط معنی‌دار ندارد ولی این ارتباط در سه گروه متفاوت است و در گروه با تحمل قند طبیعی، DHEA با HOMA-IR به طور نسبی ارتباط معنی دار دارد. از طرفی بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنی‌دار دیده می‌شود.
مسعود معتمدی، عباس عطاری، منصور سیاوش، فرشته شکیبایی، محمد مسعود ازهر،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: بررسی ارتباط بین فاکتورهای بیولوژیک و رفتارهای تخریبی در کودکان و نوجوانان دارای اهمیت می‌باشد. رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگرانه و بزهکارانه در بزرگسالان اغلب در اوایل زندگی شروع می‌شود. کورتیزول پایه یک مشخصه بیولوژیک با ارزش برای کودکان با اختلال رفتار تخریبی (DBD) می‌باشد. در این مطالعه تاثیر آموزش والدین بر روی کورتیزول پایه کودکان مبتلا به DBD ارزیابی شده است. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی خود شاهد شده می باشد که در آن کورتیزول پایه در 19 کودک 13- 8 ساله مبتلا به DBD قبل از درمان ( آموزش والدین) و دو ماه بعد از درمان و نمره رفتار تخریبی آنها نیز قبل و بعد از درمان (2 ماه بعد از آن) با استفاده از چک لیست رفتاری کودکان (CBCL) سنجیده شد. پس از پایان مطالعه مقایسه میزان کورتیزول و نمره رفتار قبل و بعد از آموزش والدین صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و آزمون تی زوج و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان کورتیزول بزاق قبل از آموزش والدین 9/7 ± 6/4 و بعد از درمان 84/3 ± 46/10 نانومول در لیتر بود که اختلاف آن با 001/0>p از نظر آماری معنی‌دار بود و نمره رفتار براساس CBCL نیز قبل و بعد از درمان به ترتیب 11/10±05/72 و 89/11± 36/49 نانومول در لیتر بود که با 0001/0>p معنی‌دار بود. هم‌چنین علایم کودکان با کورتیزول پایه پایین‌تر پاسخ بهتری به درمان آموزش والدین دادند. نتیجه گیری: آموزش والدین یک روش مؤثر برای اصلاح رفتار در کودکان مبتلا به DBD است و کورتیزول را می‌توانیم به عنوان یک عامل پیش‌گویی کننده رفتار تخریبی هم‌چنین پاسخ به درمان آموزش والدین در کودکان مبتلا به DBD به کار ببریم.
علی رضا شهاب جهانلو، فضل الله غفرانی پور، علی رضا سبحانی، مسعود کیمیاگر، مریم وفایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی اکنون به عنوان یک مفهوم با اهمیت در تحقیقات پزشکی مطرح می‌باشد. برخی تحقیقات یک ارتباط منحنی بین کیفیت زندگی و کنترل قند مطرح نموده‌اند. در حالی که سایر تحقیقات چنین ارتباطی را نشان نمی‌دهند. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی و بررسی این فرضیه در بیماران دیابتیک می باشد. روش کار: 110 بیمار مبتلا به دیابت نوع II به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. پرسش نامه 26 WHOQOL-BREF جهت اندازه‌گیری کیفیت زندگی و آزمون HbA1c به عنوان معیار کنترل قند خون مشخص گردیدند. بیماران در سه گروه کنترل مطلوب، بینابینی و ضعیف دسته‌بندی شدند. برای آنالیز داده‌ها از آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون Post Hoc، کای دو من ویتنی و همبستگی استفاده شد. نتایج: همبستگی معنی‌داری بین شاخص توده بدنی و کنترل قند، بعد جسمانی و اجتماعی، بعد جسمانی و محیطی، بعد روانی و محیطی، بعد اجتماعی و روانی دیده شد. هیچ گونه تفاوت معنی‌داری بین میانگین‌های ابعاد مختلف پرسش‌نامه کیفیت زندگی نسبت به تغییرات سطح HbA1c دیده نشد ولی ارتباط بر اساس میانگین هر بعد نسبت به کنترل قند نشان داد که بعد روانی، محیطی و اجتماعی بهتر، در افرادی دیده می‌شود که در کنترل بینابینی قند قرار دارند ولی در کل کیفیت زندگی، این مسئله کاملا معکوس می‌باشد. میانگین بعد جسمانی با افزایش میزان HbA1c کاهش یافته و دارای سیر نزولی می‌باشد. هیچ گونه همبستگی بین سایر ابعاد کیفیت زندگی و وضعیت کنترل قند خون در بیماران دیده نشد. نتیجه گیری: در این مطالعه، کیفیت زندگی بالاتر در رابطه با سطح بینابینی کنترل قند خون بین ابعاد اجتماعی، روانی، و محیط مشاهده شد ولی بعد جسمانی با بدتر شدن وضعیت کنترل قند بیماران کاهش می‌یابد. با نگاهی به امتیاز کل کیفیت زندگی بیماران مشاهده می شود که کمترین میزان کیفیت زندگی در بیمارانی وجود دارد که در کنترل بینابینی قند قرار گرفته‌اند که این مسئله با فرضیه منحنی شکل کاملا در تضاد می‌باشد .
حمید ابطحی، محمد جواد قناد زاده، علی هاتف سلمانیان، احسان غزنوی راد، مسعود کریمی، ندا مولائی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

چکیده مقدمه: در تشخیص عوامل میکروبی با استفاده از روش‌های ملکولی، تخلیص کروموزوم مرحله بسیار مهمی است. در این تحقیق با افزایش مدت زمان مرحله دناتوراسیون بدون تخلیص کروموزوم باکتری، با تخریب سلول، تکثیر DNA انجام می‌شود. روش کار: در این مطالعه تجربی، رقت‌های100/8 ، 100/4 ، 100/2 ، 100/1 ، 200/1 ، 400/1 ، 800/1 و 1600/1 از باکتری در آب مقطر تهیه گردید. پس از آن باکتری‌ها به روش فیلتراسیون از نمونه جدا گردید. بدون خالص سازی کروموزوم باکتری، با استفاده از روش زنجیره‌ای پلی مرآز و به کمک پرایمرهای طراحی شده، ژن 16sRNA تکثیر یافت. شناسایی آلودگی 15 حلقه چاه آب شهر اراک و مقایسه آن با روش MPN جهت بررسی حساسیت روش فوق انجام گرفت. نتایج: کشت رقت‌های تهیه شده نشان دهندۀ تأیید تعداد باکتری‌ها در این رقت‌ها بود. نتیجه واکنش زنجیره‌ای پلی مرآز رقت‌ها (پس از فیلتراسیون) نشان داد که این سیستم قادر است وجود باکتری در این رقت‌ها را شناسایی کند. علاوه بر آن مقایسه تشخیص آلودگی آب به دو روش MPN وPCR انجام گرفته در این تحقیق، نشان دهنده حساسیت بالای روش اخیر بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این بررسی حاکی از آن است که با روش مذکور علاوه بر این که امکان بروز نتیجه منفی کاذب کمتر می‌شود نیاز به انجام مراحل سخت، پیچیده و وقت گیر تخلیص کروموزم نیز نمی باشد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، مسعود مصلح آبادی، منا حاجی آقا بزرگی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: اختلال در تکامل استخوان ساکروم به عنوان یکی از علل بی‌اختیاری ادرار مطرح می‌باشد. نسبت استخوان ساکروم معیاری ارزشمند در تعیین سلامت استخوان ساکروم پیشنهاد شده است. با توجه وجود مطالعات محدود در این زمینه و تناقض در نتایج آنها بررسی ارتباط این نسبت با بی‌اختیاری ادرار اولیه منطقی به نظر می‌رسد. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی دو گروه 59 نفری از کودکان 5 تا 9 ساله مراجعه کننده به درمانگاه کودکان و ارولوژی بیمارستان ولی عصر و امیرکبیر اراک در فاصله یک سال مورد بررسی قرار گرفتند. گروه با بی‌اختیاری ادرار اولیه (گروه مورد) با آنالیز ادرار و سونوگرافی طبیعی و عدم شکایت از سوزش ادرار، تکرر ادرار و احساس فوریت در دفع ادرار و گروه شاهد افراد بدون بی‌اختیاری ادرار اولیه بودند. در هر دو گروه نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول استخوان ساکروم در گرافی روبروی لگن مقایسه گردید. نتایج: در گروه مورد 3/98 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول 89/0 بود. میان جنسیت و طبیعی یا غیر طبیعی بودن نسبت استخوان ساکروم رابطه معنی دار مشاهده نشد. در گروه شاهد 1/88 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگترین عرض به بزرگترین طول 91/0 بود. دخترها بیش از پسرها استخوان ساکروم طبیعی داشتند و تفاوت آماری معنی‌داری بین متوسط نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگترین عرض و بزرگترین طول در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: ارتباط آماری معنی‌داری بین نسبت استخوان ساکروم با بی‌اختیاری ادرار اولیه در کودکان 5 تا 9 سال مشاهده نشد.
رحمت اله جدیدی، مسعود فاضلی، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: ضرورت بازنگری مستمر در برنامه‌های آموزش مداوم و روزآمد کردن اطلاعات پزشکان متناسب با نیازهای جامعه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تطبیق محتوای برنامه آموزشی مدون گروه رادیولوژی با نیازهای آموزشی مشمولین آموزش مداوم انجام شد. روش کار: در این پژوهش مقطعی در سال 1387 دیدگاه‌های40 نفر از پزشکان مشمول قانون آموزش مداوم که برای شرکت در برنامه مدون ثبت نام کرده بودند از طریق پرسش‌نامه‌ای بامقیاس لیکرت دربیش از30 عنوان آموزشی جمع‌آوری گردید. قبل از اجرا برنامه آموزشی اولویت‌های آموزشی نیازسنجی و بعد ازاجرا میزان پوشش وتطابق نیازها با محتوای برنامه ارائه شده بررسی شد. نتایج: بیشترین نیاز آموزشی اندیکاسیون درخواست عکس قفسه سینه با میانگین 21/4 وکمترین نیاز ام.آر.آی مچ دست با میانگین 42/2 اعلام شد. پس از اجرای برنامه، بیشترین تطابق نیاز با محتوای آموزشی «اندیکاسیون درخواست ماموگرافی» (با میانگین17/4) و کمترین تطابق ام.آر.آی شانه و مچ دست با میانگین76/2 به دست آمد. هرچند همبستگی کلی بین نیاز و پوشش محتوای ارائه شده در هر دو قسمت اندیکاسیون درخواست و تفسیرگرافی‌ها وجود داشت ولی براساس اولویت نیازها نبود. ارتباط معنی‌داری بین سن پزشکان بانیازهای آموزشی وجود داشت(001/0p<). ولی در مورد جنس و سابقه خدمت این ارتباط معنی‌دار نبود. نتیجه گیری: عدم پوشش کامل نیازها متناسب با اولویت‌های آموزشی اعلام شده از سوی مشمولان، توجه و تاکید بیشتر دبیران علمی و سخنرانان را برتامین نیازها درقالب اهداف ویژه آموزشی طلب می‌کند تا اثر بخشی آموزش‌های مداوم افزایش یابد.

صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb