14 نتیجه برای محمودی
زهره عنبری، سوگند تورانی، محمود محمودی،
دوره 2، شماره 9 - ( زمستان 1378 )
چکیده
پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی بوده که بر روی بیماران بستری شده مرکز درمانی آموزشی ولیعصر (عج) در شهر اراک در نه ماهه اول سال 1378 انجام شده است .
هدف از انجام این تحقیق ، تععین ارتباط بین عفونتهای بیمارستانی با سن و جنسیت بیماران بستری شده ، تعیین عفونتهای بیمارستانی بر حسب نوع عفونت ، نوع بخش و نوع میکروارگانیزم مسوول عفونت بوده است.
بیشترین درصد عفونتهای بیمارستانی در مردان با 3/8% و در زنان با 1/7% مشاهده گردید (p<0.05). بدین ترتیب ارتباط معنی داری بین عفونتهای بیمارستانی با جنسیت بیماران بستری شده مشاهده گردید. همچنین بیشترین درصد عفونت ،مربوط به بخش ICU جراحی با 6/34% (p<0.05)و شایعترین نوع عفونت ، عفونت محل جراحی (SSI) بوده است . بدین ترتیب اختلاف معناداری بین عفونت بیمارستانی با نوع عفونت و نوع بخش وجود داشته است .
شایعترین نوع میکروارگانیزم مسوول عفونت ، استافیلوکوک اورئوس (S.aureus) با فراوانی 41/1% بوده است که در حقیقت باکتری های گرام مثبت ، عامل ایجاد عفونتهای بیمارستانی محسوب گردیدند.
دكتر کتایون صمیمی راد، آقاي بابک شهباز، آقاي مهدی نوروزی، دكتر محمود محمودی، آقاي مسعود فیاض واثقی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: فراوانی بالایی از آلودگی با ویروس هپاتیت C در بیماران همودیالیزی از سراسر جهان گزارش شده است. برای بیماران دیالیزی فاکتورهای خطر مانند دریافت خون، طول مدت دیالیز، دریافت پیوند کلیه و در سالهای اخیر انتقال بیمارستانی ویروس در واحدهای دیالیز مطرح می باشد. در این مطالعه فراوانی آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C و فاکتورهای خطر مربوطه در بیماران دیالیزی استان مرکزی بررسی شده است. روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی از تمامی 204 بیمار دیالیزی استان مرکزی نمونه خون گرفته شد. نمونه ها از نظر آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C با روش الیزای نسل سوم آزمایش شدند. سپس نمونههای مثبت به جهت حذف موارد مثبت کاذب، با روش تأییدی ایمیونوبلات (RIBA) نسل سوم مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از اطلاعات پرسشنامهای، فاکتورهای خطر ارزیابی شدند. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد. نتایج : 10 بیمار (9/4 درصد) از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مثبت بودند. دراین بررسی مدت زمان درمان با دیالیز (004/0 =P)، سابقه پیوند کلیه (032/0=p) و مونث بودن (030/0 =p) رابطه معنی داری را با مثبت شدن آنتی بادی بر ضد ویروس هپاتیتC نشان داد. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین سابقه تزریق خون و مثبت شدن از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مشاهده نشد. نتیجهگیری : به نظرمی رسد انتقال بیمارستانی ویروس هپاتیت C در واحدهای دیالیز یکی از راههای ایجاد موارد جدید عفونت در بیماران دیالیزی استان مرکزی است. رعایت اصول توصیه شده از طرف CDC در مرکز دیالیز می تواند در کاهش فراوانی عفونت HCV در بیماران دیالیزی این استان موثر باشد.
فرزانه زمان سلطانی، علیرضا محمودیان، محمد آهی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: در مورد ماهیت و ترکیب ترشحات مجاری آوران اطلاعات کمی در دست است. از آنجائی که اهمیت گلیکوکانجوگیتها در تولید و تکامل اسپرمها در مطالعات فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است، این بررسی با هدف شناسائی گلیکوکانجوگیتهای موجود در اپیتلیوم مجاری آوران و تعیین الگوی توزیع آنها با روش لکتین هیستوشیمی انجام شد. روش کار: در این مطلعه توصیفی، نمونه بافت از 30 موش نر بالغ/c BALB تهیه و پس از فیکساسیون و طی مراحل معمول آزمایشگاهی، از بلوکهای پارافینی به دست آمده مقاطع بافتی با ضخامت 5 میکرومتر آماده شد. لامها با روش لکتین هیستوشیمی تحت تأثیر لکتینهای مختلف قرار گرفتند. با استفاده از میکروسکپ نوری، شدت واکنشها در سلولهای مختلف و براساس مطالعات قبلی ارزیابی و رتبهبندی شد. یافتهها توسط آزمون آماری کراسکال- والیس و دان با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج: میانگین شدت واکنش به لکتینهای مختلف در اپیتلیوم مجاری آوران با یکدیگر تفاوت معنیدار آماری(05/0 p<) نشان داد. شدیدترین واکنشها به لکتین WGA مشاهده شد و پس از آن به ترتیب در لکتینهای SBA ، VVAوPNA مشاهده گردید. در مورد لکتین GSA-I واکنشی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان میدهند که سلولهای اپیتلیوم مجرای آوران موش در ساخت و ترشح گلیکوکانجوگیتهای مرتبط با بلوغ و تکامل اسپرمی دخالت داشته و انواع مختلفی از این ترکیبات را در مقادیر متفاوتی میسازند. قندهای اسید سیالیک، دی ساکارید گالاکتوز- ان استیل گالاکتوز آمین و منوساکارید ان استیل گالاکتوز آمین به ترتیب فراوانترین این ترکیبات بودند. عدم ردیابی گالاکتوز میتواند نشان دهنده عدم نقش آن در فرآیند بلوغ اسپرمی باشد.
ملک سلیمانی مهرنجانی، سید محمد شریعت زاده، پریسا مالکی، منیره محمودی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: سدیم آرسنیت یک آلاینده زیست محیطی است که به دلیل کاربرد آن در صنایع شیمیایی مقدار آن در شهرهای صنعتی بیش از سایر مناطق است. این ترکیب از طریق مواد غذایی، هوا، آب آشامیدنی و خاک وارد بدن میشود و دارای اثر هیستوپاتولوژیک بر روی اندامهای مختلف بدن از جمله کلیه میباشد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه کمّی اثر هیستوپاتولوژیک سدیم ارسنیت بر ساختمان کلیه رت میباشد. روش کار: برای انجام این پژوهش که از نوع تجربی میباشد، 12 سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±200 گرم انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تیمار با سدیم آرسنیت به طریق دهانی 8 میلی گرم در کیلوگرم در روز و گروه کنترل (فقط با آب )تقسیم شدند. دو ماه بعد از تیمار، ابتدا رتها وزن و سپس با اتر بیهوش و پس از تشریح، کلیه چپ آنها بیرون آورده شد. سپس تمیز و وزن گردید و در محلول فرمالین10 درصد فیکس شد. پس از تهیه برشهای 1 میلی متری، مراحل پاساژ بافتی انجام شد و آنگاه برشهای 5 میکرومتری تهیه وبا روش هماتوکسیلین – ائورین (H&E) رنگ آمیزی صورت گرفت. برشهای آماده شده با روش استریولوژی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. دادههای به دست آمده با آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت میانگینها در سطح 05/0p< معنیدار در نظر گرفته شد. نتایج: حجم کل کلیه و حجم کورتکس (001/0p<) و مدولا (003/0p<) در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل کاهش معنیدار نشان داد. حجم توبول (001/0p<) وحجم بافت بینابینی (003/0p<) نیز در گروه تیمار کاهش معنیدار داشت. حجم گلومرولوس در گروه تیمار کاهش معنیدار نشان داد(001/0p<). حجم کپسول بومن نیز در گروه تیمار کاهش معنیدار نشان داد(03/0p<)، در حالی که تفاوت معنیداری در حجم جدار کپسول بومن، فضای مویرگی و تافت گلومرول مشاهده نشد. در این مطالعه وزن کلیه در گروه تیمار نیز نسبت به گروه کنترل دارای کاهش معنیدار بود (002/0p<) و وزن رت نیز در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معنیدار بود (01/0p<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آشامیدن آب آلوده به سدیم ارسنیت موجب تغییرات هیستوپاتولوژیک در کلیه و وزن رت میشود. برای تعیین میزان اثر این تغییرات هیستوپاتولوژیک بر عمل کلیه باید مطالعات بیشتری صورت پذیرد.
مریم دلفان بیرانوند، محمود محمودی، مریم راستین، علی شیخیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: افراد مبتلا به آرتریت روماتویید دارای اتوآنتی بادیهایی بر علیه پپتیدهای سیترولین داری که توسط آنزیمهای پپتیدیل آرژینین دایمیناز (رمز شده توسط آللهای مختلف ژنهای پپتیدین آرژنین دایمیناز) تغییر ماهیت یافتهاند، میباشند. محققین پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی ژنهای پپتیدیل آرژینین دایمیناز 1، 2، 3 و 4 را بررسی کردند و ارتباطی را میان بیماری آرتریت روماتویید و آلل پپتیدیل آرژینین دایمیناز 4 گزارش نمودند. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین آللهای مختلف ژن پپتیدیل آرژینین دایمیناز 4 و حساسیت ابتلابه آرتریت روماتویید در نژاد خراسانی میباشد. روش کار: در این مطالعه مقطعی از نمونه خون 50 بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید (براساس معیارهای انجمن روماتولوژی آمریکا) مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) مشهد و 50 فرد سالم که از نژاد خراسانی بودند، DNA ژنومی به روش غیر آنزیمی رسوب نمکی استخراج و با استفاده از تکنیک واکنش زنجیره پلی مراز- توالی پرایمرهای اختصاصی، تعیین ژنوتیپ گردید. داده ها با استفاده از آزمونهای 2 و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شد. نتایج: 58 درصد از بیماران دارای ژنوتیپ 2،1ص 38 درصد دارای ژنوتیپ 4،1؛ 2 درصد دارای ژنوتیپ 2،b1 و 2 درصد دارای ژنوتیپ 4،2 میباشند. در حالی که در گروه کنترل 72 درصد دارای ژنوتیپ 2،1؛ 22 درصد دارای ژنوتیپ 4،1؛ 6 درصد دارای ژنوتیپ 2،b1 بودند. هیچ کدام ژنوتیپ 4،2 را نداشتند. نتیجهگیری: ارتباط آماری معنیداری میان وجود ژنوتایپ های مختلف پپتیدیل آرژینین دایمیناز 4 و بیماری آرتریت روماتویید در نژاد خراسانی وجود ندارد.
رضا باقریان سرارودی، مهرآفرین محمودی، غلامحسین احمدزاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت و ضروت انجام مراقبتهای خاص از خویش در بیماران مبتلا، چالشهای فراوانی را موجب میشود که استفاده از رفتارهای مقابلهای را به منظور سازگاری لازم میسازد. هدف این مطالعه تعیین سبکهای مقابلهای در بیماران ایرانی مبتلا به دیابت بود. روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهد یکصد نفر بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مراکز پزشکی امین و صدیقه طاهره اصفهان انتخاب گردیدند و با یکصد نفر فرد سالم از جمعیت عیادت کنندگان بیماران بستری که به صورت تصادفی انتخاب شدند، از لحاظ سبکهای مقابلهای با یکدیگر مقایسه شدند. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سبکهای مقابلهای جلیوس جمعآوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج: آزمون های آماری تفاوت معنیداری بین دو گروه بیمار و سالم نشان داد(005/0= p). تفاوت معنیداری بین دو گروه مبتلایان به دیابت و افراد سالم در سبک مقابلهای حمایت جوینده (001/0p=) مشاهده نشد. در حالی که این نتایج تفاوت معنیداری بین دو گروه بیمار و سالم در سایر سبکهای مقابلهای نشان ندادند. نتیجهگیری: احتمالاً بیماران ایرانی مبتلا به دیابت در رویارویی با استرسهای زندگی و چالشهای حاصل از بیماری فقط در میزان استفاده از سبک مقابلهای حمایت جوینده با افراد سالم متفاوت میباشند و در سایر سبکهای مقابلهای شبیه افراد سالم هستند. به علاوه هر دو گروه بیمار و سالم در مواجه با استرسها و چالشهای زندگی بیشتر از سبکهای مسئله-مدار مدد میجویند. تامل در یافتهها نقش بازنمائیهای شناختی در تعیین پاسخهای مقابلهای را محتمل میسازد.
خلیل الله ناظم، ارسلان محمودیان،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: تاثیر آماده سازی محل عمل جراحی با مواد آنتی سپتیک بر روی کاهش عفونت بعد از عمل نامشخص است و درمورد بهترین روش انجام این کار نیز اختلاف نظر وجود دارد. هدف از این مطالعه مقایسه روش سنتی دو مرحلهای یعنی شستشوی موضع با بتادین اسکراب و سپس رنگ کردن با بتادین، با شستشوی تنها با بتادین اسکراب است. روش کار: این پژوهش گذشته نگر بیمارانی را که در دو بیمارستان مختلف توسط یک جراح، تحت آرتروسکوپی زانو قرار گرفته بودند، از نظر میزان بروز عفونت پس از عمل جراحی مورد مقایسه قرار داده است. در یک بیمارستان پیش از عمل اندام فقط با بتادین اسکراب شستشو میگردید و در دیگری علاوه بر این، پس از آن اندام با بتادین نیز رنگ میشد. هدف اصلی مشخص کردن افرادی بود که طی یک ماه بعد از عمل جراحی علایم بالینی و آزمایشگاهی عفونت سطحی یا عمقی و مفصلی زانو را بروز دهند. نتایج: در مجموع 300 بیمار در دو گروه 150 نفری مطالعه شدند. همه این بیماران فقط تحت اعمال جراحی غیر استخوانی تشخیصی و درمانی قرار گرفته بودند. در هیچ یک از بیماران دو گروه عفونت سطحی یا عمقی و مفصلی زانو مشاهده نشد. نتیجه گیری: آماده سازی محل عمل جراحی آرتروسکوپی زانو به وسیله شستشوی محل عمل با بتادین اسکراب روش مطمئنی برای پیشگیری از عفونت است و میتواند جایگزین روش مرسوم دو مرحلهای شستشو با بتادین اسکراب به علاوه رنگ کردن با بتادین باشد چرا که هم زمان عمل جراحی و هم هزینه عمل را کاهش میدهد.
مهدی طاهری سروتین، امیر فرهنگ زند پارسا، پریوش کردبچه، جمال هاشمی، محمود محمودی، روشنک داعی، مهین صف آرا، آیت احمدی، مهدی اصولی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گونههای کاندیدا از مخمرهای رایج و شایع مخاط دهان 50-30 درصد افراد میباشند و در صورت وجود فاکتورهای مستعد کننده قادر به ایجاد بیماری هستند. این مطالعه به منظور تحقیق درباره تأثیر سیگار بر میزان و نوع کلونیزاسیون کاندیدایی حفره دهانی صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی فلور کاندیدایی دهان 34 مرد سیگاری را با 66 فرد غیرسیگاری مقایسه نمودیم. همه نمونهها از حفره دهانی افراد به وسیله سواپ جمعآوری شده و به وسیله آزمایش میکروسکوپی مستقیم و کشت بر روی محیط های کروم آگار و کورن میل آگار مورد بررسی قرار گرفتند. تشخیص نهایی کلونیهای جدا شده روی این محیطها با روش جذب قندها و استفاده ازRapID Yeast Plus System صورت گرفت. یافتهها: از 34 فرد سیگاری 27 نفر (4/79 درصد) دارای کلونیزاسیون کاندیدایی در حفره دهانی خود بودند در حالی که از 66 فرد غیر سیگاری 30 نفر (5/45 درصد) این کلونیزاسیون را داشتند. اختلاف معنیداری بین دو گروه مشاهده شد(05/0>p). علاوه بر آن در شدت کلونیزاسیون و نوع گونه کاندیدایی جدا شده از حفره دهانی افراد سیگاری و غیر سیگاری نیز اختلاف معنیداری ملاحظه گردید. نتیجه گیری: سیگار میتواند فاکتور زمینهای مهم در ابتلا به کاندیدیازیس دهانی باشد.
علی آقانوری، محمود محمودی، مینا اسدی، فاطمه مرتجی، حمیده صالحی، کوروش جعفریان،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با تغییر ترکیب جمعیتی کشور به سمت سالخوردگی در سالهای اخیر، نیازمند افزایش اطلاعات راجع به کیفیت زندگی در این گروه سنی هستیم. برنامهریزی مناسب برای ارتقاء کیفیت این گروه سنی مستلزم شناخت عوامل مرتبط با کیفیت زندگی آنان میباشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط کیفیت زندگی با کیفیت رژیم غذایی در افراد سالمند 60 ساله و بالاتر در مناطق شهری استان مرکزی بود. مواد و روشها: این پژوهش مقطعی در سال 1389 بر روی 165 فرد 60 ساله و بالاتر ساکن مناطق شهری استان مرکزی انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه عمومی، پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه شده 36 سوالی) و 3 روز یادآمد خوراک استفاده شد. کیفیت رژیم غذایی با استفاده از شاخص غذا خوردن سالم اندازهگیری شد. یافتهها: میانگین امتیاز کلی کیفیت زندگی، بخش جسمی و روانی به ترتیب برابر 66/55، 32/51 و 30/57 و میانگین شاخص غذا خوردن سالم برابر 83/82 بود. ارتباط معنیداری بین امتیاز کلی کیفیت زندگی و بخش جسمی و روانی با شاخص غذا خوردن سالم مشاهده نشد(2/0p=). نمرات کلی کیفیت زندگی و رژیم غذایی با سن، جنس، سطح تحصیلات، شغل قبلی، درآمد، فعالیتهای اوقات فراغت، ورزش، بیمه، کشیدن سیگار، ابتلا به بیماری و مصرف دارو ارتباط معنیدار داشتند(05/0p< ). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که کیفیت زندگی سالمندان با کیفیت رژیم غذایی آنها مرتبط نمی باشد.
حمیرا اکبرزاده، عباس علیپور، ابوالفضل فیروزیان، هادی درویشی خضری، قهرمان محمودی،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی(VAP) یکی از مهمترین علل مرگ و میر در بیماران ترومایی دارای لوله تراشه بستری در ICU است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین ارتباط بین تزریق فرآوردههای خونی با بروز VAP در بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی در ICU بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی آینده نگر بود. مطالعه حاضر برروی بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی بستری در بخشهای ICU بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان ساری، از مهر 94 تا مهر 95 انجام شد. علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی، اطلاعات بالینی بیماران نیز به صورت روزانه ثبت شد.
یافتهها: از مجموع 2304 بیمار بستری شده در ICU، 186 بیمار ترومایی تحت تهویه مکانیکی طولانیتر از 48 ساعت تحت بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در میان بیماران مبتلا به VAP، 36 نفر تزریق فرآوردههای خونی قبل از بروز VAP را داشتند(8/87 درصد). تزریق فرآوردههای خونی(قبل یا بعد از 48 ساعت) بالاترین نسبت خطر تعدیل شده را در بروز VAP داشت (نسبت شانس= 58/3). همچنین، میزان گلبول قرمز فشرده و پلاکت تزریق شده به طور معنیداری در بیماران مبتلا به VAP بالاتر بود(005/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به افزایش قابل توجه میزان بروز VAP به دنبال تزریق فرآوردههای خونی و ارتباط آن با میزان PRBC و پلاکت تزریق شده، در نظر گرفتن این عوامل خطر قابل تعدیل جهت کنترل و پیشگیری از بروز VAP در بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی در ICU ضروری و منطقی است.
اسما محمودی، فرهاد قدیری، علی رشیدی پور،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس یک تعدیلکننده قوی عملکرد حافظه است. انگیختگی هیجانی ازطریق تحریک آمیگدال یا هیپوکامپ بر جنبههای مختلف یادگیری و حافظه اثر میگذارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد بر بازتحکیم تکلیف پرتاب دارت آموختهشده به شیوه کمخطا بود.
مواد و روشها: شرکتکنندگان تحقیق شامل60 دختر با میانگین سنی 5/20 بودند که به طور تصادفی در سه گروه هدف و کنترل 1 و کنترل 2 قرار گرفتند. در روز اول هر سه گروه در شرایط یکسان، مهارت پرتاب دارت را به روش کمخطا اکتساب کردند و بلافاصله پس از آن خاطرآوری فوری را اجرا کردند. در روز دوم، گروه هدف پس از بازیابی حافظه، در معرض استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد قرار گرفت، درحالیکه گروه کنترل 1 شرایط استراحت پس از بازیابی حافظه را تجربه نمود و به گروه کنترل 2 بدون بازیابی حافظه، استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد ارائه شد. در طول آزمایش، روند تغییرات کورتیزول بزاق اندازهگیری شد. در روز سوم، فراخوانی تاخیری حافظه مورد نظر برای هر سه گروه مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد گروههای کنترل 1 و 2 در آزمون فراخوانی تاخیری نسبت به آزمون فراخوانی فوری هیچ پیشرفتی در عملکرد پرتاب دارت نداشتند و گروه هدف در همین دوره زمانی، ارتقای معنیداری در عملکرد نشان داد (05/0 > p).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اعمال استرس حاد بعد از بازیابی حافظه، میتواند فرآیند بازتحکیم حافظه حرکتی ضمنی در زنان را ارتقا بخشد.
خدیجه حقیقت گللو، فریبا محمودی، ابوالفضل بایرامی، صابر زهری،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) ترشح هورمون لوتئینهکننده (LH) افزایش و ترشح آدیپونکتین و آزادسازی دوپامین کاهش مییابد. دوپامین و آدیپونکتین اثرات مهاری بر ترشح LH دارند. در تحقیق حاضر اثرات تزریق الدوپا و آنتاگونیستهای گیرنده دوپامین بر ترشح LH و بیان ژن آدیپونکتین در موشهای صحرایی PCOS بررسی شد تا مشخص شود که آیا ممکن است مسیر دوپامینرژِیکی از طریق تأثیر بر آدیپونکتین در کاهش LH دخیل باشد.
مواد و روش ها: بعد از ایجاد PCOS با تزریق استرادیول والرات، پانزده موش صحرایی PCOS به سه گروه شامل گروههای دریافتکننده سالین، mg/kg 100 الدوپا یا تزریق همزمان mg/kg 10 سولپرید، mg/kg 1 SCH23390 هیدروکلراید و mg/kg 100 الدوپا تقسیم شدند. پنج موش صحرایی سالم به عنوان کنترل منفی، سالین را دریافت کردند. غلظت سرمی LH با روش رادیوایمنواسی و بیان نسبی ژن آدیپونکتین در تخمدان و هیپوتالاموس با روش ریل تایم PCR اندازهگیری شد.
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق در کمیته پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی (کد: 1- 125 - 95) تأیید شده است.
یافته ها: القای PCOS سبب افزایش معنیدار میانگین غلظت سرمی LH و کاهش معنیدار میانگین بیان نسبی ژن آدیپونکتین در تخمدان و هیپوتالاموس در مقایسه با گروه کنترل شد. تزریق الدوپا سبب کاهش معنیدار غلظت سرمی LH و افزایش معنیدار بیان ژن آدیپونکتین در هیپوتالاموس در مقایسه با گروه PCOS شد؛ ولی آن بیان ژن آدیپونکتین در تخمدان را به طور معنیداری افزایش نداد. آنتاگونیستهای گیرنده دوپامین اثرات الدوپا بر LH و بیان نسبی ژن آدیپونکتین در هیپوتالاموس را مهار کردند.
نتیجه گیری: مسیر پیامرسانی دوپامینرژیکی ممکن است تاحدودی از طریق افزایش بیان ژن آدیپونکتین در هیپوتالاموس در کاهش ترشح LH در موش های صحرایی PCOS دخیل باشد.
دکتر همام الدین جوادزاده، دکتر مرضیه محمودی، آقای رحمت اله خسروانپور، دکتر مهنوش رئیسی،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده
مقدمه: استفاده از بازیهای دیجیتالی در میان نوجوانان شیوع بالایی دارد و میتواند سلامت جسم و روان آنها را به طور ناخوشایندی تحت تأثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگوییکننده مراحل تغییر انجام بازیهای دیجیتالی با استفاده از الگوی فرانظری در دانشآموزان مقطع متوسطه شهر بوشهر انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی 703 دانشآموز دختر و پسر دوره دوم متوسطه مدارس شهر بوشهر صورت گرفت. نمونهها به صورت تصادفی خوشهای چندمرحلهای از 6 مدرسه پسرانه و 5 مدرسه دخترانه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامهای محقق ساخته، جمعآوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش و با استفاده از شاخصهای توصیفی، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون کایدو و رگرسیون لجیستیک رتبهای تجزیه و تحلیل شدند. این مطالعه با کد اخلاق IR.BPUMS.REC.1398.101 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بوشهر رسیده است.
یافتهها: طبق نتایج، خودکارآمدی، تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی پیشگوییکنندههای مراحل تغییر کاهش و ترک بازیهای دیجیتالی بودند. بدین معنا که دختران و دانش آموزان با خودکارآمدی بالاتر (037/0=P, 054/1=OR)، شانس بیشتری برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر را داشته و با افزایش یک واحد نمره تسکین نمایشی (025/0=, P09/1=OR) و آزادی اجتماعی (001/0>P, 135/1=OR)، شانس افراد برای قرار گرفتن در مراحل بالای تغییر بیشتر شد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد طراحی مداخلات آموزشی مبتنی بر متغیرهای خودکارآمدی و در نظر گرفتن فرایندهای تغییر تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی که شانس افراد را برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر بیشتر مینماید، در کاهش رفتار بازیهای دیجیتالی دانشآموزان خصوصاً پسران مؤثر واقع گردد.
سیدعبدالله محمودی،
دوره 28، شماره 2 - ( ذر حال تکمیل 1404 )
چکیده
مقدمه: امروزه کاهش جمعیت و عدم تمایل خانواده ها به دلایل مختلف در فرزندآوری هم افراد و هم جوامع را دچار چالش کرده است. از عوامل دخیل در فرزندآوری نگرش افراد به این مهم است. یکی از اساسیترن نگرشها، دیدگاهها و اعتقادات دینی است. چنانچه دین مبین اسلام در آیات و روایات متعدد به این قضیه اشاره کرده است. در همین راستا، این تحقیق میکوشد دیدگاههای شاخص منابع دینی اسلام در این حیطه بررسی نماید.
روش کار: مطالعه حاضر با تکیه بر جستجو در مستندات کتابخانهای و اصیل و نیز دادههای پایگاههای اطلاعاتی نظیر PubMed، Scopus، Science Direct و موتورهای جستجوگر مانند Google Scholar و غیره انجام گرفته است.
نتایج نشان میدهد که در دین اسلام علاوه بر آیات متعدد در قرآن، در کتب مربوط به ائمه همچون نهج البلاغه و صحیفه سجادیه، موکداً فرزندآوری و افزایش جمعیت مورد تشویق بوده است و در مقابل کاهش جمعیت مذمت شده است. در این منابع به به طورکلی چهار عامل فردی، اقتصادی، نظام سیاسی و وضعیت اجتماعی و فرهنگی در افزایش یا کاهش جمعیتاثر گذار است.
نتیجهگیری: با توجه به منابع ارزشمند اسلام در حیطه فرزندآوری و چالش های موجود در جوامع در رابطه با کاهش و پیری جمعیت، میتوان در راستای تقویت سبک زندگی اسلامی و باورهای دینی، گامهای ارزشندی در جهت اصلاع نگرش افراد و خانوادهها در حیطه فرزندآوری نمود.