جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای محسنی

اکبر محسنی موحد، علی پاکنژاد،
دوره 1، شماره 2 - ( بهار 1376 )
چکیده

آنزیم میلوپراکسیداز نوترفیلها یکی از آنزیم هایی ست که در گراونلهای آزوروفیلیک نوتروفیلها وجود دارد. ژن سازنده ان روی کروموزوم شماره 17 قرار دارد و نحوه ی توارث این نقص آنزیمی به صورت اتوزمال مغلوب است .
نقص آنزیمی مشکل خاصی برای فرد مبتلا به وجود نمی آورد تنها بیماران دیابتی با نقص این آنزیم شانس بالاتری برای ابتلاء به کاندیدیازیس شدید دارند. لذا پیشنهاد میشود بیماران دیابتی با کاندیدیازیس شدید از نظر نقص این آنزیم مورد بررسی قرار گیرند. در مقاله همچنین نحوه ی شمارش افتراقی گلبولهای سفید توسط دستگاه هماتولوژی H1 مورد بررسی قرار گرفته است . نقص آنزیمی فوق در پسربچه ای 9 ساله که به بخش هماتولوژی آزمایشگاه دانشگاه علوم پزشکی اراک مراجعه نموده بود با استفاده از دستگاه هماتولوژی H1  مورد شناسایی قرار گرفت .

علی فانی، ایمان فانی، رامین قهرمانی، عباس محسنی، حمیدرضا سلطانی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده

مقدمه: اگرچه بیش از دو دهه از کشف هلیکوباکترپیلوری و نقش آن در پاتوژنز بیماری های گوارشی می گذرد اما در جهان و ایران تناقضات و نقایص زیادی در برخورد با این بیماری وجود دارد. این تحقیق به منظور تعیین اثر آموزش بر اگاهی، نگرش، پیگیری و درمان هلیکوباکترپیلوری توسط پزشکان شهر اراک طراحی و انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مداخله ای طراحی گردید و با استفاده از متون معتبر داخلی و گوارشی، مقاله فشرده ای در مورد هلیکوباکترپیلوری و بیماری های مرتبط تهیه شد و از این مقاله سی سوال با محتوای ارزیابی دانش، نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به پاتوفیزیولوژی، تشخیص و درمان و پیگیری بیماران استخراج گردید. پس از جلب توافق نظر همکاران پزشک ارزیابی اولیه و سپس مقاله جهت آموزش در اختیار آنها قرار گرفت، یکماه بعد ارزیابی دوم انجام و داده ها با نرم افزار SPSS  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: با مطالعه در شهر اراک 349 نفر پزشک عمومی و متخصص دست اندرکار درمان هلیکوباکترپیلوری حضور داشتند که جمعا (87/1%) 304 نفر حاضر به همکاری با طرح شدند. میانگین سطح آگاهی گروه های مختلف پزشکی نسبت به اپیدمیولوژی و بیماری زایی هلیکوباکترپیلوری قبل از آموزش حداقل 49/64 و حداکثر 58/75 ارزیابی شد که پس از آموزش به حداقل 57/94 تا حداکثر 74/14 تغییر یافت (P<0/05) . میانگین سطح نگرش و عملکرد پزشکان در بکارگیری روش های صحیح تشخیص، درمان و پیگیری قبل از آموزش از حداقل 53/01 تا حداکثر 71/61، پس از آموزش به حداقل 61/54 تا حداکثر 80/83 تغییر یافت .(p<0.05)
بحث: با ارزیابی اولیه روشن گردید که از روش تست و درمان ناقص و بدون اندیکاسیون به فراوانی استفاده می شود که ضمن هزینه بری، ضرورت آن جای سوال دارد. این مطالعه ضمن ارزیابی دانش و نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به هلیکوباکترپیلوری با مداخله از طریق آموزش به روش ارائه مقاله مکتوب توانست تغییرات قابل توجهی را در آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان ایجاد نماید.

سعیده ظفربالانژاد، کاظم پریور، جواد بهارآراء، هما محسنی کوچصفهانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: آنژیوژنز فرایندی پیچیده است که در وضعیت‌های فیزیولوژیک و پاتولوژیک نظیر پیشرفت و متاستاز تومور مشاهده می‌شود لذا هدف درمانی بسیاری از داروهای ضد تومور می‌باشد. راپامایسین از داروهای مهار کننده سیستم ایمنی است که در سال‌های اخیر در کنترل رشد تومورهای سرطانی کاربرد بالینی یافته است. در این پژوهش اثر راپامایسین بر آنژیوژنز در پرده کوریو آلانتوئیک جوجه بررسی شد. روش کار: در طی یک مطالعه تجربی تعداد 42 عدد تخم مرغ نطفه‌دار نژاد راس به طور تصادفی در 3 گروه شاهد، شاهد آزمایشگاهی و تیمار تقسیم شدند. در روز دوم انکوباسیون روی تخم مرغ‌ها پنجره ایجاد گردید. روز هشتم پرده کوریوآلانتوئیک در گروه شاهد آزمایشگاهی با دایمیتل سولفوکساید و در گروه تیماربا محلول راپامایسین آغشته گردید. روز دوازدهم از تمام نمونه‌ها به کمک فوتواسترئومیکروسکوپ تحقیقاتی عکس تهیه شد و تعداد و طول انشعابات عروقی روی پرده کوریوآلانتوئیک اندازه‌گیری گردید . داده های کمی حاصل به کمک آزمون t تحلیل شد(05/0p<). نتایج: میانگین تعداد(26/7±42) و طول (05/5 ±25/ 57 سانتی متر) انشعابات عروقی در نمونه‌های شاهد با تعداد (37/8±93/42) و طول ( 44/10±66/55 سانتی متر) انشعابات عروقی در شاهد آزمایشگاهی هیچ‌گونه اختلاف معنی‌داری نشان نداد. مقایسه میانگین تعداد( 28/5 ± 36/29) و طول (22/10± 55/44 سانتی متر) انشعابات در تیمار با شاهد، کاهش معنی‌دار نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: راپامایسین دارای اثر مهاری برآنژیوژنز پرده کوریوآلانتوئیک جوجه می‌باشد و تعداد و طول انشعابات عروقی را در اطراف محل تیمار کاهش می‌دهد.
فریبا فرجی، عباس صاحبقدم لطفی، کاووس فلامکی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، بتول اعتمادی کیا، علی مطاع،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: افلاتوکسین‎ها و به خصوص افلاتوکسین B1، اثرات مرگ بار و جبران ناپذیری روی سلامت انسان و حیوانات دارند. هدف از انجام این تحقیق، ارایه یک روش حساس، اختصاصی و نسبتاً سریع برای جداسازی، شناسایی و اندازه‎گیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی سه گروه رات انتخاب و به عنوان کنترل مثبت (تیمار شده با افلاتوکسین (B1، منفی (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با افلاتوکسین B1 رادیواکتیو) مورد استفاده قرار گرفتند. پس از خون‎گیری از رات‎ها، سرم خون و سپس آلبومین سرم جداسازی شد. آلبومین توسط پروناز هیدرولیز گردید و در نهایت افلاتوکسین جدا شده از آلبومین به سیستم کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تزریق و با آشکارگر فلورسانس مورد شناسایی و اندازه‎گیری قرار گرفت. یافته‎ها: به کمک الکتروفورز روی ژل پلی اکریلامید نشان داده شد که آلبومین جدا شده از سرم کاملا خالص می‎باشد. در روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، کمترین میزان اندازه‎گیری برای افلاتوکسین متصل به آلبومین 60 پیکوگرم در میلی‎لیتر تعیین گردید. میانگین میزان افلاتوکسین در سرم رات‎های کنترل مثبت، 2/19 نانوگرم بر میلی‎گرم آلبومین محاسبه شد. طی آزمایشات درون-سنجشی و بین سنجشی تکرار پذیری بسیار خوبی برای این روش مشاهده گردید. نتیجه گیری: میزان افلاتوکسین متصل به آلبومین با میزان دریافت افلاتوکسین متناسب است. این تحقیق با استفاده از نمونه سرم رات طراحی شده اما از آنجایی که آلبومین هیدرولیز شده و از افلاتوکسین جدا می‎شود روش فوق قابل استفاده برای اندازه‎گیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در نمونه سرم انسانی نیز می‎باشد.
سمیه موخواه، زیبا مزاری، آزیتا گشتاسبی، سکینه موئد محسنی،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی زیاد قاعدگی یکی از علل عمدۀ کاهش کیفیت زندگی در زنان سنین باروری و نیز کم خونی فقر آهن محسوب می‌گردد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر درمانی داروی تران اگزامیک اسید (TA) بر منوراژی صورت گرفته است. مواد و روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 46 خانم مبتلا به منوراژی انتخاب شدند و پس از یک سیکل کنترل برای بررسی حجم و مدت خونریزی پایه، تحت درمان با TA (500 میلی گرم هر 6 ساعت از روز 5-1 قاعدگی)، برای سه سیکل متوالی قرار گرفتند. داده‌های مربوط به حجم خونریزی قاعدگی (چارت PBAC)، طول مدت پریود، کیفیت زندگی (پرسش‌نامه SF-36 و MQ) و مقادیر هموگلوبین و فریتین خون قبل و بعد از مداخله جمع‌آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته‌ها: TA میانگین امتیاز PBAC را از (47/160)86/242 در سیکل کنترل به (67/72)5/101 در سومین سیکل کاهش داد(001/0p<). میزان هموگلوبین از (84/0)85/11 به (97/0)08/13و مقادیر فریتین از (03/2)9/15 به (03/2)13/22 افزایش یافت(001/0p<). طول مدت قاعدگی از (23/1)6/7 به (84/0)86/6 کاهش یافت (001/0p=). هم‌چنین امتیاز MQ از (64/17)26/70 به (49/6)64/11 کاهش یافت و افزایش معنی‌دار در امتیازهای کیفیت زندگی (به جز بعد درد بدنی) مشاهده شد(001/0p<). نتیجه‌گیری: TA به دلیل مصرف کوتاه مدت، عدم داشتن تاثیرات هورمونی، عوارض کمتر و خصوصاً اثر کمتری بر روی الگوی خونریزی و سیکل قاعدگی، به نظر می‌رسد در زنان سنین باروری داروی موثر و کارآمدی باشد.
حمید سوری، مژده مرتضوی، آرمیتا شاه اسماعیلی، حسین محسنی، مهدی زنگی آبادی، الهه عینی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار پرخطر، رفتاری است که فرد را در معرض عواقب بد یا نا خوشایند قرار می‌دهد. انجام رفتار پر خطر در محل کار منجر به بروز حوادث در کارکنان می‎شود. هدف این تحقیق تعیین میزان شیوع و توزیع رفتارهای پرخطر کارکنان شرکت خودروسازی سایپا در ارتباط با سلامت‏ و ایمنی می‌باشد.

مواد و روش‎ها: در یک مطالعه مقطعی با استفاده از نمونه‎برداری سهمیه‎ای تصادفی و به نسبت از جمعیت کارکنان در معرض خطر شرکت خودرو سازی تعداد 302 نمونه انتخاب شدند. اطلاعات توسط پرسش‎نامه محقق ساخت که پایایی و روایی آن قبل از انجام مطالعه تعیین شده بود به روش خود تکمیلی و مشاهده مستقیم توسط کارشناسان آموزش دیده ایمنی جمع‎آوری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: نتایج نشان داد شایع‎ترین بیماری‎ها شامل کمر درد (با 4/86 درصد)، درد دست (با 9/58 درصد)، پا درد (با 40 درصد) و بیماری‌های تنفسی (با 33 درصد)می‎باشد. حداکثر میزان شیوع رفتارهای ناایمن و ناسالم در بین کارکنان شرکت به ترتیب حدود66 و 57 درصد بود. به طور کلی رفتارهای ناایمن در کارکنان با شیفت شب کاری بیشتر بود(001/0p<). رفتارهای ناسالم در کارکنان مونتاژکار، جوشکار، رتوش کار، کاردان، رنگ‌پاش و کارگر خط بیشتر بود(05/0p<).

نتیجه‎گیری: شیوع نسبتاً بالای رفتارهای نا ایمن و ناسالم در افراد مورد مطالعه لزوم انجام مداخلات لازم برای کنترل و پیش‎گیری و در نتیجه کاهش مصدومیت‌های شغلی و بیماری‌های اسکلتی عضلانی و بیماری‌های تنفسی را به ‎ویژه در ارتباط با رفتارهای شایع‌تر و بخش‎های مرتبط و زیرگروه های پرخطرتر را مورد تاکید قرار می‌دهد.


هما محسنی کوچصفهانی ، خدیجه سنامیری، محمود هاشمی تبار،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول‌های بنیادی مزانشیمی ژل وارتون، منبعی از سلول‌های تجدید شدنی در درمان بسیاری از بیماری‌ها می‌باشند. از مواد زیستی مختلفی به عنوان داربست جهت شبیه سازی کنام سلول‌های بنیادی استفاده شده است که در بهبود برهم کنش‌های سلولی، تکثیر سلولی و تمایز مهم می‌باشد. کپسوله کردن شامل احاطه سلول‌های زنده در یک غشا نیمه تراوا با قابلیت مبادله موادغذایی، اکسیژن و محرک‌ها است، در حالی که آنتی بادی‌ها و سلول‌های ایمنی میزبان بیرون نگه داشته می‌شوند. در این مطالعه، روشی جهت کشت و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی ژل وارتون به اندودرم قطعی در یک محیط سه بعدی با استفاده از کپسول‌های آلژینات ارائه می‌شود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، سلول‌های بنیادی کپسوله شده و از روش تریپان بلو برای بررسی زیست‌پذیری استفاده شد. سپس سلول‌های کپسوله شده در محیط محتوی فاکتورهای تمایزی کشت داده شدند و جهت بررسی بیان ژن‌های اندودرم قطعیReal- time PCR انجام شد.

یافته‌ها: کپسوله کردن سبب تغییر مورفولوژی و زیست پذیری سلول‌های کپسوله شده نشد. بررسی‌های پس از تمایز، بیان مارکرهای اختصاصی اندودرم قطعی شامل FOXa2 و SOX17 را اثبات کرد.

نتیجه‌گیری: آلژینات قابلیت کاربرد به عنوان یک داربست سه بعدی جهت کشت و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از ژل وارتون به اندودرم قطعی را دارد.


مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلی‌پپتید سطح سلول‌های اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش می‌دهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیت‌پذیری اسپرم موثر است، می‌تواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روش‌های SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلول‌های اسپرم انجام شد.

یافته‌ها: بررسی داده‌های ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del می‌باشند. فراوانی جهش به طور معنی‌داری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپ‌ها کمتر است(005/0< p).

نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی می‌باشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا می‌باشند قدرت باروری کمتری دارند


هما محسنی کوچصفهانی، مینا میرزامحمدی، داود سهرابی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نانو ذرات می‌توانند با داشتن اندازه کوچک بر سد خونی بیضه‌ای غلبه کرده و بر فرایند اسپرماتوژنز تاثیر گذارند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات نانو ذرات مولیبدن بر تغییرات روند اسپرماتوژنز و بافت بیضه در رت نر بالغ ویستار می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی 30رت نر بالغ ویستار به طور تصادفی به 5 گروه شش تایی شامل یک گروه کنترل، دو گروه شم و دو گروه تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل تیماری دریافت نکرد. دو گروه تجربی دوز 5 و 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم نانو ذرات مولیبدن تری اکسید(20نانومتر) و دو گروه شم، سرم فیزیولوژی به صورت تزریق درون صفاقی دریافت نمودند. بعد از 28 روز، بیضه رت‌ها خارج شد و جهت بررسی‌های بافت‌شناسی در محلول ثابت کننده بوئن تثبیت گردید. برش‌های 5 میکرومتری با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شدند.

یافته‌ها: در گروه تجربی که دوز 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم نانو ذره دریافت کردند، کمی به هم ریختگی در سلول‌های اسپرماتوژنیک در تعدادی از لوله‌ها مشاهده شد. در گروه تجربی که دوز 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم نانو ذره دریافت کردند، به علاوه در تعداد سلول‌های اسپرماتوژنیک و سرتولی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی‌داری مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این تحقیق، مواجهه با مقادیر زیاد نانو ذرات مولیبدن، سیستم تولید مثلی نر را از طریق وابسته به دوز به هم می‌ریزد. بنابراین در استفاده از این نانو ذرات باید احتیاط شود.


سحر پارسایی، هما محسنی کوچصفهانی، غلامرضا کاکا، همایون صدرایی، مجتبی کهالی،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: استرس، یک آشفتگی روحی یا عاطفی است که در پاسخ به عوامل خارجی و محرک‏ها ایجاد می‏شود و می‏تواند در دوره بارداری نیز بروز نماید. هدف از این مطالعه بررسی اثر استرس در دوران بارداری بر تغییرات بافتی قشر مخچه و آستانه تشنج فرزندان آن‏ها می‏باشد .

  مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 20 موش ماده باردار به دو گروه تقسیم شدند. گروه کنترل که استرس ندیده و گروه استرس دیده که به مدت 14 روز، روزانه به مدت یک ساعت تحت استرس بی ‏ حرکتی قرار گرفتند. بررسی آستانه تشنج در فرزندان با استفاده از تزریق داروی پنتیلن تترازول (PTZ) انجام شد(8 n= ) . جهت بررسی تکوین مخچه ، فرزندان به سه گروه تقسیم شدند. گروه کنترل: مادران هیچ استرسی ندیدند و فرزندان نیز PTZ دریافت نکردند (4 n= ). گروه شم: مادران تحت استرس قرار نگرفتند، ولی فرزندان PTZ دریافت کردند (4 n= ). گروه تجربی: مادران استرس دیدند و فرزندان نیز داروی PTZ دریافت کردند (4 n= ). پس از برش مخچه ، ضخامت لایه‌های قشر مخچه و تعداد سلول‏ها در هر لایه بررسی شد.

  یافته‏ها: میانگین آستانه تشنج در فرزندان تحت استرس بارداری در مقایسه با فرزندانی که مادرانشان تحت استرس نبودند، افزایش معنی‏داری را نشان داد (001/0 p< ) . از سوی دیگر میانگین تعداد سلول‏های پورک ی نژ در گروه تجربی در مقایسه با گروه‏های دیگر کاهش معنی‏داری داشت (001/0 p< ) . هم‏چنین میانگین ضخامت لایه‏های گرانولار و مولکولار مخچه در گروه تجربی در مقایسه با گروه ‏ های دیگر تفاوت معنی‏داری نداشت (05/0 p> ) . با این وجود، میزان تراکم سلول‏های لایه گرانولار در گروه تجربی نسبت به گروه‏های دیگر کاهش معنی‏داری را نشان داد (001/0 p< ) .

نتیجه گیری: استرس دوران بارداری سبب افزایش آستانه تشنج فرزندان و نیز موجب تغییراتی در روند تکوین مخچه آن‏ها می‏گردد.


باقر سید علی پور، علی حسنی، محمد علی ابراهیم زاده، مجتبی محسنی،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: خانواده نعناعیان دارای حدود 200 جنس و 4000 گونه می‌باشد. اکثر گونه‌های این خانواده دارای اسانس بوده که در صنایع مختلف دارویی، آرایشی و بهداشتی و غذایی کاربرد دارند. هدف از این مطالعه، بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس اندام هوایی گونه گیاهی Ballota platyloma و بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره متانولی گونه مذکور می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، گیاه Ballota platyloma متعلق به خانواده lamiaceae و بومی ایران از منطقه ورسک مازندران جمع‌آوری شد. اسانس‌گیری قسمت‌های هوایی گیاه به روش تقطیر با آب از طریق دستگاه کلونجر انجام شد. به منظور شناسایی ترکیب‌های عمده اسانس از GC/MS استفاده شد. عصاره‌گیری به روش ماسراسیون انجام شد. فعالیت ضد باکتریایی عصاره متانولی برعلیه استافیلوکوکوس اورئوس، سودوموناس آئروژینوزا، اشرشیاکلی و باسیلوس سابتلیس به روش انتشار از دیسک و حداقل غلظت بازدارندگی بررسی شد.

یافتهها: نتایج حاصل از بررسی اجزای اسانس به روش GC/MS، تعداد 24 ترکیب را در اسانسBallota platyloma  اثبات کرد. هگزا دکانوئیک اسید (30/40 درصد)، جرماکرن دی(6/26 درصد) و بتاکاریوفیلن (74/4 درصد) ترکیبات عمده موجود در آن را تشکیل می‌دهند. نتایج نشان داد که عصاره متانولی Ballota platyloma دارای فعالیت ضد باکتریایی است. در میان باکتری‌های مذکور، بیشترین فعالیت ضد باکتریایی عصاره علیه استافیلوکوکوس اورئوس و کمترین فعالیت علیه سودوموناس آئروژینوزا می‌باشد.

نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که مهم‌ترین ترکیب اسانس جرما کرن دی بود و هم‌چنین عصاره متانولی دارای اثرات ضد باکتریایی می‌باشد. از این رو، به منظور پیدا کردن مکانیسم اساسی این فعالیت، تحقیقات بیشتری باید انجام شود.


ژیلا محسنی، ایرج جوادی، سعید شانقی،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سابقه مصرف بیمارستانی بلئومایسین، نشان­گر یک سری واکنش‌های وسیع در سیستم‌های بیولوژیکی است که ناشی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن بوده است. واکنش‌های متقابل خود سیستم بیولوژیک این فرآیند را پیچیده تر می­کند. افزایش شیوع و بروز روزافزون بیماری‌های سرطانی که تحت درمان بلئومایسین قرار می‌گیرند، اهمیت موضوع را نشان می‌دهد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر نیاسین بر کاهش عوارض ناشی از مصرف بلئومایسین در مدل انسانی می‌باشد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه تجربی به صورت مورد-شاهدی و کارآزمایی بالینی دو سو کور انجام شد. از بین بیماران سرطانی مراجعه کننده به بیمارستان خوانساری اراک که تحت درمان با بلئومایسین بودند، 20 نفر به طور تصادفی انتخاب و به هر فرد دو گروه تقسیم شدند. به هر فرد گروه اول (کنترل) 2 عدد دارونما در روز (هر 12 ساعت یکبار) و گروه دوم (تیمار) روزی دو عدد قرص 100 ‌میلی‌گرمی نیاسین داده شد و نتایج حاصل از آن ثبت و تحلیل گردید.
یافته‌ها: مقایسه بین دو گروه کنترل و تیمار نشان دهنده کاهش تهوع و استفراغ در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل بود. هم‌چنین عارضه اختلال حس چشایی در گروه تیمار در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشته و این اختلاف از لحاظ آماری معنادار بود(05/0 > p).
نتیجه ­گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که نیاسین می‌تواند عوارض حاصل از درمان بیماران سرطانی توسط بلئومایسن را از جهات مختلف از جمله عوارض، تهوع، استفراغ و از بین رفتن حس چشایی کاهش دهد، اما تاثیرات آن بر مشکلات تنفسی احتمالا به علت پایداری آسیب‌‌‌های ناشی از بلئومایسن قابل توجه نبود.

فتح الله محقق، مهران محسنی، نسرین رباط میلی، محمدرضا بیاتیانی، فاطمه سیف، نیرسادات مصطفوی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: پرتودرمانی، نابودی سلولهای سرطانی است و در تمام بیماران مبتلا به سرطان پستان باعث کاهش عود مجدد در آینده، تسکین درد در تومورهای موضعی و علائم متاستازها میشود. روشهای درمانی مختلفی مانند فیلدهای الکترونی یا فوتونی یا ترکیبی از هر دو نوع فیلد وجود دارد.
مواد و روشها: در این مطالعه برای درمان غدد لنفاوی ناحیهای سوپراکلاویکل از دو روش درمانی 1) درمان فوتون و 2) ترکیب فوتون–الکترون در پرتودرمانی استفاده شد. 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان (راست) همراه با درگیری غدد لنفاوی ناحیهای انتخاب شدند. با استفاده از نرم‌افزار ایزوگری اطلاعات طراحی درمان بیماران با دو روش مذکور بهدست آمد.
یافتهها: ماکزیمم و میانگین دوز رسیده به سوپراکلاویکل در روش اول 64/1±08/52 و 51/59±0/42 گری و برای روش دوم 64/1±24/54 و 43/0±67/43 گری گزارش شد. V90 (درصدی از حجم سوپراکلاوکل که 90 درصد دوز تجویزی را دریافت کرده است) در روش اول 94/1±74/59 درصد و در روش دوم 94/0±26/70 درصد محاسبه و مقدار p، 004/0 گزارش شد. ماکزیمم دوز رسیده به نخاع در دو روش اول 9/1±66/14 و 92/22±0/10 و برای تیروئید به ترتیب 1/3±62/42 و 02/5±67/37 گری بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج ماکزیمم دوز رسیده به نخاع و تیروئید در روش جدید با سطح معنیداری کاهش داشت. ماکزیمم و میانگین دوز رسیده به سوپراکلاویکل در درمان جدید افزایش داشت. پوشش دهی حجم تومور در روش جدید بهینهتر گزارش شد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb