جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای متولی

شهین رمازی، مجید متولی باشی، مرتضی هاشم زاده چالشتری، حمیدرضا خضرایی،
دوره 17، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آلرژی به عنوان یکی از بیماری‎های چند عاملی در نظر گرفته شده که سن شروع و شدت آن وابسته به عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی است. بنابراین شناسایی فاکتورهای ژنتیکی موثر در ایجاد رینیت آلرژیک و فونوتیپ‎های وابسته به آن، نقش مهمی در فهم زمینه ژنتیکی این بیماری ایفا می‎کند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط پلی مورفیسم 607- در بالادست ژن اینترلوکین 18 بر روی کروموزوم 22q11، با بیماری رینیت آلرژیک انجام شد.

مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی DNA ژنومی مربوط به نمونه‎های خون 293 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک و 218 فرد سالم به روش استاندارد فنل_ کلروفرم استخراج گردید. بررسی پلی مورفیسم 607- ژن اینترلوکین 18، به وسیله تکنیکRCR-RFLP انجام گرفت. آنالیز وابستگی ژنوتایپ‎ها و آلل‎ها با بیماری در مقایسه با گروه کنترل، با استفاده از آزمون مربع کای محاسبه شد.

یافته‎ها: فراوانی ژنوتیپ ACاز پلی مورفیسم(607-) ژن اینترلوکین 18 در بیمارانی با رینیت آلرژیک در مقایسه با نمونه‎های کنترل افزایش قابل توجهی نشان داد (05/0>p) و از مقایسه ژنوتیپ ACنسبت به دو ژنوتیپ دیگر در دو گروه میزان نسبت افزاینده(OR) برابر 03/2 محاسبه گردید.

نتیجه‎گیری: یافته‎های این مطالعه پیشنهاد می‎کند که پلی مورفیسم 607- از ژن اینترلوکین 18 ممکن است به عنوان یکی از فاکتورهای موثر در بیماری‎زایی رینیت آلرژیک و فنوتیپ وابسته به آن، نقش داشته باشد.


شهین رمازی، مجید متولی باشی، مرتضی هاشم زاده چالشتری، حمیدرضا خضرایی، علی فصیحی، الهام ایزی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری رینیت آلرژیک به عنوان یک بیماری التهابی در سیستم تنفسی بروز می‌یابد که شامل یک پاسخ التهابی در ناحیه موکوسی لوله‌های هوایی و با میانجی گری ایمونوگلوبین E می‌باشد. با توجه به نقش اینترلوکین 18 در افزایش ایمونوگلوبین E و عامل موثر در بروز این بیماری، بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین ژنوتیپ‌های پلی مورفیسم C/G133 - ژن اینترلوکین 18با میزان IgE سرمی در مبتلایان بیماری رینیت آلرژیک می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی با بررسی 130 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک و 62 فرد سالم در استان چهارمحال و بختیاری، سطح کلی IgE سرمی به وسیله روش الایزا اندازه‌گیری شده و سپس ارتباط آن با پلی مورفیسم C/G 133 مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی این ارتباط آنالیزهای آماری تی تست و کای مربع به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 19 انجام گرفت.

یافته‌ها: میزان کلی IgE سرم در افراد بیمار دارای ژنوتیپ GC در پلی مورفیسم C/G 133 - نسبت به افراد عادی، دارای افزایش معنی‌دار می‌باشد(05/0p<).

نتیجه‌گیری: وجود ارتباط معنی‌دار بین ژنوتیپ GC 133 –در پروموتر ژن اینترلوکین 18 و افزایش سطح IgE سرمی تأیید کننده نقش آن در بروز بیماری رینیت آلرژیک می‌باشد.


سمیه باقری، حسین مقصودی، فاطمه متولی، فرحناز خوشدل نظامیها، سید مهدی حسن زاده، رضا عربی میانرودی،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکیناز رایج‌ترین و در حال حاضر مقرون به صرفه‌ترین داروی فیبرینولیتیک برای درمان سکته‌های قلبی و گرفتگی رگ‌ها می‌باشد. علی‌رغم مزایا و برتری‌هایی که استرپتوکیناز نسبت به داروهای ترومبولیتیک دیگر دارد، تجویز آن می‌تواند با مشکلاتی از جمله تحریک سیستم ایمنی بدن و هموراژی همراه بوده و هم‌چنین نیمه عمر نسبتا پایین آن منجر به درمان ناقص شود. پگیلاسیون یکی از روش‌های رایج برای اصلاح برخی از این معایب می‌باشد.

مواد و روشها: در تحقیق حاضر برای طراحی و تولید پروتئینی مناسب برای پگیلاسیون اختصاصی با سیستئین، نرم افزار SPDBviewer استفاده شد. پس از انجام موتاسیون هدف‌مند به روش SOEing PCR، ژن موتانت (sk45cys) و غیرموتانت (ski) به درون وکتور pET26-b وارد شده و ساختارهای حاصل به درون اشرشیاکلی ترنسفرم شدند. کلون‌های حاصل پس از رشد توسط IPTG بیان شده و بیان پروتئین‌ها توسط SD-PAGE و وسترن بلاتینگ بررسی گردید. پروتئین‌ها با تکنیک افینیتی کروماتوگرافی با ستونNi-NTA  تخلیص شدند و فعالیت آن‌ها با استفاده از روش کروموژنیک و از طریق سوبسترای S2251 بررسی شد.

یافتهها: نتایج حاصل از فعالیت سنجی نشان داد که فعالیت آمیدولیتیک sk45cys در مقایسه با ski، پس از 30 دقیقه از تشکیل کمپلکس با پلاسمینوژن، 10 درصد افزایش فعالیت داشته است.

نتیجهگیری: نتایج  نشان دادند که با توجه به سطحی بودن مکان سیستئین جایگزین شده و همچنین افزایش نسبی فعالیت SK45cys این پروتئین میتواند مولکول مناسبی برای انجام فرآیند پگیلاسیون اختصاصی باشد.


اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، خیام بامداد، فایقه پیله ور عبادی، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است. از آنجایی که سطح هورمونهای جنسی و بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS) تحت تأثیر هم قرار میگیرند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح هورمون استروژن و پروژسترون در موش صحرایی ماده مدل ام اس تجربی است.

مواد و روشها: دراین پژوهش تجربی، 42 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±180 گرم در 6 گروه 7 تایی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل نرمال بدون تیمار دارویی بود و گروههای تجربی 1 تا 5 به مدت 40 روز کوپریزون دریافت کردند. گروه تجربی 2 تا 5 علاوه بر کوپریزون به ترتیب نرمال سالین و 110، 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصارهی هیدروالکلی قارج دنبلان را به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت 12 روز با حجم 2/0 میلیلیتر بعد از ایجاد ام اس دریافت کردند. در پایان روز دوازدهم از همهی گروهها خونگیری به عمل آمده و میزان هورمونهای جنسی اندازهگیری گردید.

یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد که کوپریزون باعث کاهش سطح استروژن، پروژسترون و وزن میشود؛ همچنین تزریق عصاره هیدروالکلی دنبلان باعث شد میزان غلظت سرمی هورمون استروژن در گروه تجربی 4 و پروژسترون در گروه تجربی 4 و 5 نسبت به گروه ام اس افزایش معناداری داشته است.

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصارهی هیدروالکلی دنبلان در دوز 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی، میزان استروژن و پروژسترون را در موشهای مدل تجربی مولتیپل اسکلروزیس افزایش میدهد.


اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، حمدالله پناهپور، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 22، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: غده تیروئید هورمون‌های تیروکسین T۴)) و تری یدوتیرونین (T۳) را ترشح می‌کند. این دو هورمون بر تنظیم سوخت و ساز و کنترل متابولیسم پایه بسیار مؤثر است. بنابراین این مطالعه با هدف ارزیابی اثر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح سرمی هورمون‌های تیروئیدی موش‌های صحرایی انجام شد.
مواد و روش ها: در تحقیق تجربی حاضر ۳۰ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار، با وزن ۱۰±۲۰۰ گرم به پنج گروه شش‌تایی کنترل، شم (دریافت‌کننده سرم فیزیولوژیک) و گروه‌های دریافت‌کننده عصاره دنبلان با دزهای ۷۵، ۱۵۰ و ۳۰۰ (میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن)
تقسیم شدند. عصاره به مدت ۱۴ روز به شکل داخل صفاقی تجویز شد. بعد از پایان این دوره ۱۴روزه، جهت بررسی هورمون‌های تیروئیدی خون‌گیری به صورت مستقیم از قلب انجام شد و اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از نسخه ۲۱ نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های واریانس یک‌طرفه و تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (۰۵/۰P<).
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل با کد IR-ARUMS-REC-۱۳۹۶-۴۸ تصویب شده است.
یافته ها: تجویز عصاره قارچ دنبلان موجب تغییر معنی‌دار هورمون‌های تیروئید و TSH شد. T۳ و T۴ در گروه‌های آزمایش ۲ ( ۱۵۰میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) و ۳ (۳۰۰میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان دادند (۰۰۱/۰‌P<)، (۰۱/۰‌P<). همچنین TSH در گروه‌های آزمایش ۱ (۷۵میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن)، ۲ (۱۵۰میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) و ۳ (۳۰۰ میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل داشت (۰۵/۰‌P<)، (۰۰۱/۰‌P<) و (۰۰۱/۰‌P<).
نتیجه گیری: عصاره قارچ دنبلان باعث افزایش سطح هورمون‌های تیروئیدی و کاهش میزان سرمی TSH می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb