11 نتیجه برای قندی
سید محمد علی شریعت زاده، ملک سلیمانی مهرنجانی، احمد همتا، مریم قندی زاده،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سدیم آرسنیت بر روی سیستم تولید مثلی اثرات سوء داشته و ویتامین E آنتی آکسیدانی قوی و فاکتور مهم تولید مثلی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر ویتامینE برساختمان و تعداد فولیکولهای تخمدان در طی تکامل آن در رتهای تیمار شده با سدیم آرسنیت بود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، رتهای باردار نژاد ویستار به 4 گروه 6 تایی کنترل، ویتامینE ، سدیم آرسنیت و سدیم آرسنیت+ویتامین Eتقسیم شدند. تیمار مادران با گاواژ از روز هفتم حاملگی تا پایان دوره شیرخوارگی انجام سپس تا 120 روزگی بر روی نوزادان ادامه یافت. در پایان، تخمدان چپ خارج، فیکس و تعداد انواع فولیکولهای تخمدان، فولیکولهای آترزی، ضخامت منطقه شفاف، حجم اووسیت و هسته آن در انواع فولیکولها در برش بافتی تخمین زده شد. در پایان دادهها با نرم افزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: سدیم آرسنیت باعث کاهش(05/0p<) تعداد کل فولیکولهای، بدوی، ثانویه، آنترال و گراآف و افزایش (05/0p<) فولیکولهای آترزی و کاهش (05/0p<) ضخامت منطقه شفاف در فولیکولهای ثانویه و آنترال و همچنین کاهش (05/0p<) میانگین حجم اووسیت در انواع فولیکولهای بدوی و اولیه و میانگین حجم هسته اووسیت در انواع فولیکولهای اولیه، ثانویه، آنترال و گراآف در گروه سدیم آرسنیت نسبت به سایر گروهها شد. ویتامین E در گروه سدیم آرسنیت+ویتامین E موجب افزایش (05/0p<) تعداد انواع فولیکولها و ضخامت منطقه شفاف و همچنین کاهش تعداد فولیکولهای اترتیک و افزایش حجم اووسیت و هسته آن در حد گروه کنترل شد. نتیجه گیری: میتوان ویتامین E را به عنوان یک مکمل در جبران اثرات سوء ناشی از سدیم آرسنیت استفاده کرد.
احمدرضا قندی، حسینعلی هادی، احمدرضا بهروزی، احمدرضا هلاکویی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ژنوواروم انحراف کمانی زانوهاست که تنها در موارد شدید بیماری با درد و ناراحتی همراه است. عدم تشخیص به موقع آن سبب کاهش کیفیت زندگی فرد در آینده و صرف هزینههای درمانی بسیار میشود، از این رو این مطالعه با هدف تعیین شیوع ژنوواروم در دانش آموزان پسر شهر اراک و تعیین موارد نیازمند درمان به انجام رسیده است. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی تحلیلی، 3692 دانش آموز پسر 7 تا 16 ساله شهر اراک در سال تحصیلی 90-1389 به صورت تصادفی وارد مطالعه شده و فاصله کندیلهای داخلی استخوان فمور اندازهگیری شد به طوری که فاصله بیشتر از نیم سانتیمتر به عنوان ژنوواروم در نظر گرفته شد. جهت تعیین موارد نیازمند درمان نیز از درصد WBL و زاویه MT-MF استفاده شد. یافتهها: بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر، شیوع ژنوواروم در دانش آموزان پسر دبستانی 53/2 درصد، راهنمایی 98/6 درصد و دبیرستانی 33/16 درصد بود. ارتباط معنیداری بین شیوع بیماری با افزایش سن، شاخص توده بدنی و سابقه تروما به اندام تحتانی با یا بدون شکستگی وجود داشت و 33 درصد بیماران نیازمند درمان شناخته شدند. نتیجه گیری: از آنجا که داشتن زانوهای سالم از اهمیت بسیاری برخوردار است توجه به معاینات دانش آموزی و تدوین برنامه غربالگری منظم جهت دسترسی به بیماران مبتلا به موارد خفیف توصیه میشود. افزایش شیوع بیماری با افزایش سن و درصد قابل توجه بیماران نیازمند درمان نیز موید اهمیت تدوین برنامههای غربالگری است.
احمد رضا قندی، پارسا یوسفی، حسینعلی هادی، احمدرضا بهروزی، مهدیه سادات غفاری،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تنوسینویت گذرای هیپ یکی از علل شایع درد و لنگش در کودکان میباشد و علل 4/0 درصد تا 9/0 درصد از پذیرشهای کودکان در اورژانسها را شامل میشود. هدف از این مطالعه، بررسی این بیماری از لحاظ تظاهرات بالینی، توزیع سنی و جنسی و پیگیری عود شش ماهه میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، تعداد 51 کودک با تشخیص تنوسینویت گذاری هیپ که به بیمارستان ولی عصر(عج) و بیمارستان امیرکبیر شهر اراک مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند. معیارهای ورود به مطالعه شامل شک بالینی پزشک به تنوسینوویت حاد بر اساس علائم بالینی و معاینات و محدوده سنی بین 3 تا 8 سال بود. یافتهها: از 51 کودک مبتلا به تنوسینویت، تعداد 34 بیمار پسر با میانگین سنی 1/19±70/61 ماه و 17 بیمار دختر با میانگین سنی 49/20±35/48 ماه را داشتند که دو گروه با یکدیگر اختلاف آماری معنیداری داشتند(026/0=p). شکایت شایع کودکان درد هیپ و مفصل شایع درگیر، هیپ راست بود. همچنین اکثر بیماران سابقه اخیر بیماری ویروسی را گزارش نمودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع تنوسینویت گذرای هیپ در پسران بیشتر بوده و اغلب در هیپ راست می باشد، و همچنین اکثر موارد سابقه ابتلا به بیماری های ویروسی را داشتند.
احمدرضا بهروزی، حسینعلی هادی، احمدرضا قندی، اکرم اسماعیلی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت خاص تشخیص به موقع اسکولیوز ستون فقرات به جهت پیشرفت بیماری در طی زمان و ایجاد مشکلاتی چون ظاهر غیر قرینه، مشکلات و محدودیتهای حرکتی و گاهی اختلال در فعالیت قلب و ریه سبب شد که این مطالعه با هدف غربالگری دانش آموزان 9-16 سال دختر و پسر شهر اراک طراحی و اجرا شود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 984 دانش آموز دختر و پسر 16-9 ساله شهر اراک در سال تحصیلی 90- 1389 به صورت تصادفی وارد مطالعه شده و از نظر وجود اسکولیوز مورد معاینه قرار گرفتند. افراد مشکوک توسط متخصص ارتوپدی معاینه شده و گرافی رخ قدامی- خلفی ستون فقرات برای ایشان انجام شده و با محاسبه زاویه کاب، تشخیص بیماری اثبات شد. زاویه بیش از 6 درجه به عنوان اسکولیوز در نظر گرفته شد.
یافتهها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، شیوع اسکولیوز در کل دانش آموزان مورد بررسی 52/1 درصد و به تفکیک در دختران 21/1 درصد و پسران 21/3 درصد بود. از این میان نیز 67 درصد زاویه کاب کمتر از 10 درجه داشته و مبتلا به اسکولیوز خفیف بودند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بر لزوم انجام غربالگری دانش آموزان از نظر اختلالات اسکلتی تاکید دارد تا با تشخیص به موقع، اجرای یک برنامه درمانی حمایتی مناسب میسر بوده و از پیشرفت بیماری و تحمیل جراحی و عوارض آن پیشگیری شود.
احمدرضا بهروزی، محمدحسین هادی، احمدرضا قندی، قاسم مسیبی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوپروز دانسیته استخوانی پایین و از دست رفتن پیوستگی بافت استخوانی می باشد که سبب افزایش ریسک شکستگی های استخوانی و عوارض ناشی از آن می شود. در مطالعات اخیر شواهدی از ارتباط بین سیستم ایمنی ازجمله فاکتورنکروزتوموری الفا(TNF-&alpha) و اینترلوکین17(IL17A) و تخریب استخوانی بدست آمده است. مطالعه حاضر باهدف بررسی سطح سرمی این دوفاکتور التهابی در بیماران مبتلا به استئوپروز طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: دراین مطالعه تحلیلی ۴۰ زن یائسه مبتلا به استئوپروز و 10 زن سالم از نظر استئوپروز با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و ارزیابی شدند. سطح سرمی TNF-&alpha و IL-17A افراد شرکت کننده با استفاده از روش الیزا اندازه گیری وبین دوگروه بیماروسالم مقایسه گردید.
یافته ها: میانگین سطح سرمی TNF-&alpha درگروه موردوشاهد به ترتیب (01/489±)7/957 و (7/176±)09/418 پیکوگرم درمیلی لیتربود که درگروه موردبصورت معنی داری بیشتربود(001/0=p). میانگین سطح سرمی IL17A درگروه مورد وشاهد به ترتیب (7/36±)23/95 و (6/30±)7/125 پیکوگرم درمیلی لیتر بودکه درگروه موردبصورت معنی داری کمتربود(019/0=p).
نتیجه گیری: سطح سرمی TNF-&alphaدرزنان مبتلابه استئوپروزبصورت معنی داری بیش اززنان سالم بودکه نشان دهنده نقش آن دربروز بیماری ونقش احتمالی مهار کننده های TNF-&alpha در پیشگیری و درمان استئوپروزمیباشد ولی باتوجه به داده های اندک درباره نقش IL-17A دربروز استئوپروز نمیتوان مکانیسم بروز بیماری رابه روشنی توضیح داد ازاین رو انجام مطالعات بیشتر با هدف بررسی IL-17A و نقش آن درمتابولیسم استخوانی لازم بنظر میرسد.
امیررضا نعیمی، محمدرضا ظفرقندی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فیستول رادیو سفالیک در مچ، به دلیل دسترسی آسان گزینه عروقی جهت دیالیز میباشد. در صورت نبود ورید مناسب در مچ، فیستول براکیوسفالیک در آرنج انتخاب بعدی میباشد. ما در این مطالعه به مقایسه قسمت ابتدایی شریان رادیال با شریان براکیال برای ایجاد فیستول شریانی وریدی در ناحیه آنته کوبیتال جهت دیالیز پرداختیم.
مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی 124 بیمار کاندید تعبیه فیستول شریانی وریدی جهت دیالیز در ناحیه آنته کوبیتال وارد مطالعه شده که در 62 نفر از آنها قسمت ابتدایی شریان رادیال ودر 62 نفر دیگر شریان براکیال به عنوان شریان انتخابی جهت ایجاد فیستول شریانی وریدی انتخاب شد. سپس بیماران از نظر بروز عوارض، سندرم استیل، نقص اولیه و مدت زمان آماده شدن جهت دیالیز پیگیری شدند.
یافتهها: متوسط زمان رسیدن فیستول در گروه براکیال 41 روز و در گروه رادیال 43 بود. اختلال اولیه عملکرد فیستول در گروه براکیال 6 مورد (10درصد) و در گروه رادیال 5 مورد (8 درصد) بود و سندرم استیل در گروه رادیال مشاهده نشد ولی در گروه براکیال 2 مورد (سه درصد) مشاهده شد.
نتیجهگیری: از نظر موفقیت اولیه، بروز سندرم استیل و زمان آماده شدن این دو شریان با هم اختلاف معنیداری نداشتند. ولی این مطالعه مانند سایر مطالعات قبلی بر مفید وکم عارضه بودن این روش تاکید داشته از طرف دیگر با توجه به تجربه ما در این مطالعه به دلیل موقعیت آناتومیک قدامی وقابلیت آزاد سازی، این شریان سبب سهولت تکنیکی برای ایجادآناستوموز فیستول شریانی وریدی به عروق آنته کوبیتال و شاخههای آن میشود. لذا این مطالعه استفاده از این شریان را جهت ایجاد فیستول در ناحیه آنته کوبیتال توصیه میکند.
احمدرضا قندی، عباس علیمرادیان،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شکستگی دیستال رادیوس از شایعترین شکستگیها در زنان یائسه میباشد. با توجه به عدم رساندن دوز دقیق توسط فرم استنشاقی کلسی تونین، اثرات یک شکل سیستمیک همچون فرم تزریقی برروی چگونگی جوش خوردن این نوع شکستگی بررسی شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت هم گروهی آینده نگر بوده و برروی 44 زن 60 ساله با شکستگی دیستال رادیوس در دو گروه 22 تایی گروه شاهد و بیمار گیرنده کلسی تونین تزریقی (از روز بعد از عمل، 100 واحد در روز، 10 روز متوالی هر ماه به مدت 3 ماه) انجام شد. میزان بهبودی بیمار و نتیجه عملی فعالیت و کارایی دست و میزان خشکی در مفاصل انگشتان و مچ دست براساس معاینه فیزیکی، میزان آلکالن فسفاتاز استخوانی، کلسیم و فسفر سرم همراه با زمان جوش خوردن و میزان استئوپورزیس بر اساس رادیوگرافی مطالعه شد.
یافتهها: در گروهی که کلسی تونین دریافت کرده بودند میزان درد کمتری را بر اساس مقیاس سنجش درد بصری احساس کردند. جلوگیری از استئوپورزیس و در کورتکس استخوان و جوش خوردن استخوان به طور معنیداری بیشتر بود. همچنین فعالیت دست براساس معیار Mayo Wrist و نیز قدرت گرفتن اشیاء بهتر بود. البته اثرات معنیداری از کلسی تونین برروی بیومارکرهایی همچون آلکالین فسفاتاز و نیز سطح فسفات و کلسیم دیده نشد.
نتیجهگیری: کلسی تونین به خصوص به همراه مکملهای کلسیمی میتواند بهبود شکستگیهای مربوط به ناحیه دیستال رادیوس را تسریع بخشد و بیماران مشکلات کمتری را در دوره نقاهت بیماری تحمل میکنند.
سیدپیام شریعت پناهی، دانیال حبیبی، محمد رفیعی، یزدان قندی، مهدی انوری،
دوره 20، شماره 12 - ( اسفندماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه شیوع بالای دیابت و عوارض آن یکی از مسائل مهم بهداشت عمومی در سراسر جهان میباشد. به همین دلیل، پیدا کردن ارتباطات بین عوامل افزایش خطر عوارض دیابت در پیشگیری و کاهش این بیماری در این بیماری بسیار مؤثر است. برای کشف این ارتباطات میتوان از تکنیکهای داده کاوی استفاده کرد. به کمک کاوش قوانین انجمنی که یکی از تکنیکهای داده کاوی است، میتوان ارتباط بین عوامل خطر یک بیماری را کشف کرد.
مواد و روش ها: جامعهی این مطالعه 1046 بیمار دیابتی نوع دو است که اطلاعات آنها بین سالهای 1390 تا 1393 در کلینیک ویژهی دیابت بیمارستان امام خمینی تهران ثبت شده بود. پس از انجام مرحلهی پیش پردازش دادهها با نرم افزار SPSS19، 573 نفر وارد مرحله تحلیل شدند. الگوریتم FP-Growth برای کشف روابط انجمنی موجود بین سکته قلبی و دیگر عوامل خطر این بیماری با استفاده از نرم افزار Rapid miner5، بر روی مجموعه داده اعمال شد. روابط پس از استخراج در اختیار پزشک متخصص قرار گرفت تا صحت آنها از نظر بالینی تائید گردد.
یافتهها: نتایج حاصل از بررسی این 573 نفر (شامل 292 نفر زن (51 درصد) و 281 نفر مرد (49 درصد) با دامنه سنی 27 تا 82 سال) نشان داد که عدم بیماری فشار خون، کراتینین و فشار خون دیاستولیک در سطح طبیعی، با وجود فشار خون سیستولیک بالا، احتمال وقوع سکته قلبی را افزایش نمیدهد.
نتیجهگیری: استفاده از قوانین انجمنی، گزینهی مناسبی جهت شناسایی ارتباطات بین عوامل خطر یک بیماری است. همچنین میتواند فرضیات تازهای جهت انجام مطالعات اپیدمیولوژیک در اختیار محققان قرار دهد.
یزدان قندی، نوشین سجادی، سید مجتبی هاشمی، جواد فراهانی،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت چاقی کودکان و همچنین اصلاح آسانتر عوامل مرتبط با آن در این دوره سنی، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش برخی از عوامل مربوط به خانواده، تغذیه و سبک زندگی بر چاقی کودکان انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهدی همسانشده سنی است که بر 150 کودک چاق و 150 کودک با وزن طبیعی 2 تا 15 سال مراجعهکننده به بیمارستان امیرکبیر شهر اراک انجام شده است. چاقی بر اساس شاخص توده بدنی محاسبه شد. اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات مربوط به عوامل خانواده، عوامل تغذیهای و عوامل مربوط به سبک زندگی از طریق یک چکلیست جمعآوری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به شماره IR.ARAKMU.REC.1396.119 است.
یافته ها: نتایج نسبت شانس برای سن 25 تا 35 و بیشتر از 35 سال پدر 0/24، اضافه وزن و چاقی پدر به ترتیب 3/87 و 3/57، اضافه وزن و چاقی مادر به ترتیب 3/81 و 5/57، تعداد بیشتر از سه فرزند خانوار 3/33، مصرف کم و زیاد میوه و سبزی به ترتیب 0/3 و 0/19، خوردن صبحانه 0/43، مصرف مکمل غذایی 2/68، خوردن فست فود 3/98، بازی رایانهای بیش از دو ساعت 3/5، خوب جویدن غذا 0/38، استفاده از غذا به شکل جایزه 1/89 و مشارکت در تهیه و چیدن غذا 3/14 به دست آمد.
نتیجه گیری: چاقی با برخی از عوامل مربوط به خانواده، تغذیه، انجام بازیهای رایانهای و عوامل مربوط به سبک زندگی ارتباط دارد. با توجه به وجود داشتن عوامل مختلف خطر و محافظتکننده تعدیلشونده لازم است آموزش صحیح به خانوادهها و کودکان در راستای کاهش چاقی داده شود.
مریم بهشتی فرد، دکتر سعید عالی نژاد، دانیال حبیبی، یزدان قندی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مجرای شریانی باز به عنوان یکی از مشکلات شایع در نوزادان پرهترم شناخته شده و تشخیص زودهنگام و درمان به موقع آن اهمیت ویژهای دارد. یکی از روشهای غیرتهاجمی که برای درمان مجرای شریانی باز وجود دارد، دارودرمانی با ایبوپروفن است؛ بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی رژیم ایبوپروفن خوراکی در بستن مجرای شریانی در نوزادان پرهترم انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعهی نیمهتجربی روی چهل نوزاد با سن تولد کمتر از 28 روز و مبتلا به مجرای باز شریانی (تشخیص توسط اکوکاردیوگرافی) مراجعهکننده به بیمارستان امیرکبیر اراک در سال 1398 انجام شد. در این نوزادان پرهترم رژیم ایبوپروفن خوراکی (روز اول، ده و روزهای دوم و سوم، پنج میلیگرم / کیلوگرم / روز) استفاده شد. در پایان دوره درمانی سه روزه، میزان مجاری باز شریانی ارزیابی و در صورت عدم پاسخ درمانی در دوره اول، یک دوره دیگر با همان دوز و با همان روش دوره درمانی تکرار شده است.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به شماره IR.ARAKMU.REC.1396.265 قرار گرفته است.
یافته ها: 32 بیمار (80 درصد) در اولین دوره دریافت ایبوپروفن بهبود داشتند و هشت بیمار (20درصد) نیاز به تکرار دوره درمانی ایبوپروفن داشتند. بین دورههای مصرف ایبوپروفن با سن بارداری (0/06=P)، وزن هنگام تولد (0/08=P)، نوع زایمان (0/068=P) و چندقلویی (0/061=P) ارتباط معنادار وجود نداشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، بیشتر نوزادان پرهترم مبتلا به مجرای باز شریانی در اولین نوبت استفاده از ایبوپروفن به این دارو پاسخ دادند، همچنین تمامی نوزادان پرهترم، درنهایت به این دارو پاسخ درمانی دادند؛ بنابراین این دارو احتمالاً در بهبود نوزادان پرهترم مبتلا به این بیماری مؤثر است.
فرناز قربانی، مصطفی قندی، نوید یوسفی، مریم شکری مژدهی،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده
مقدمه: دندانپزشکان در معرض خطر زیادی برای ابتلا به بیماری COVID19 و گسترش آن به همکاران، خانوادهها و بیماران هستند. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی اضطراب مرتبط با همه گیری COVID 19 در میان دانشجویان و دستیاران تخصصی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین میباشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 142 نفر از دانشجویان دندانپزشکی که تمایل به ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری دادهها در مطالعه حاضر شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) بود. پس از جمع آوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکت کننده از صفر تا 54 اندازه گیری شد. این نمرات خام برای مقایسه پذیری با سایر مطالعات به نمرات استاندارد T تبدیل شد و با توجه به دامنه مطالعات استاندارد T، شرکت کنندگان در یکی از سه گروه عدم اضطراب یا اضطراب خفیف (39 T≤)، متوسط (40 ≤T≤60) و شدید (61 T≥) قرار گرفتند و سپس دادهها با نرم افزار اماری SPSS23 آنالیز شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.QUMS.REC.1399.224 در دانشگاه علوم پزشکی قزوین ثبت شده است.
یافتهها: براساس نتایج بدست آمده، میزان اضطراب در گروههای سنی بالاتر، در بین مردان نسبت به زنان و در بین افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود. همچنین میزان اضطراب ناشی از همه گیری کرونا در بین مقطع عمومی بیشتر از دستیاران تخصصی مشاهده شد. با اینحال تفاوت مشاهده شده از نظر آماری معنی دار نبود (0.05 > P).
نتیجهگیری: براساس مطالعه حاضر میتوان بیان کرد که میزان اضطراب در دانشجویان دندانپزشکی نسبت به بیماری کووید-19 خفیف میباشد. با این وجود، انجام اقداماتی جهت حفظ سلامت روان دانشجویان باید از ضروریات برنامه ریزی های مدیران و اساتید دانشکده دندانپزشکی باشد.