جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای فیاض

دكتر کتایون صمیمی راد، آقاي بابک شهباز، آقاي مهدی نوروزی، دكتر محمود محمودی، آقاي مسعود فیاض واثقی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: فراوانی بالایی از آلودگی با ویروس هپاتیت C در بیماران همودیالیزی از سراسر جهان گزارش شده است. برای بیماران دیالیزی فاکتورهای خطر مانند دریافت خون، طول مدت دیالیز، دریافت پیوند کلیه و در سال‌های اخیر انتقال بیمارستانی ویروس در واحدهای دیالیز مطرح می باشد. در این مطالعه فراوانی آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C و فاکتورهای خطر مربوطه در بیماران دیالیزی استان مرکزی بررسی شده است. روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی از تمامی 204 بیمار دیالیزی استان مرکزی نمونه خون گرفته شد. نمونه ها از نظر آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C با روش الیزای نسل سوم آزمایش شدند. سپس نمونه‌های مثبت به جهت حذف موارد مثبت کاذب، با روش تأییدی ایمیونوبلات (RIBA) نسل سوم مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از اطلاعات پرسش‌نامه‌ای، فاکتورهای خطر ارزیابی شدند. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد. نتایج : 10 بیمار (9/4 درصد) از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مثبت بودند. دراین بررسی مدت زمان درمان با دیالیز (004/0 =P)، سابقه پیوند کلیه (032/0=p) و مونث بودن (030/0 =p) رابطه معنی داری را با مثبت شدن آنتی بادی بر ضد ویروس هپاتیتC نشان داد. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین سابقه تزریق خون و مثبت شدن از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : به نظرمی رسد انتقال بیمارستانی ویروس هپاتیت C در واحدهای دیالیز یکی از راه‌های ایجاد موارد جدید عفونت در بیماران دیالیزی استان مرکزی است. رعایت اصول توصیه شده از طرف CDC در مرکز دیالیز می تواند در کاهش فراوانی عفونت HCV در بیماران دیالیزی این استان موثر باشد.
محمد رفیعی، مهری جمیلیان، علی سالار فیاض، الناز امیری فرد،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: یائسگی مرحله‌ای از زندگی زنان و به معنای قطع دائم قاعدگی و پایان دوره باروری در آنهاست که در سنین 45 الی 52 سالگی رخ می‌دهد. این پدیده یک شاخص مناسب از وضعیت بهداشتی جامعه است زیرا که شیوع اکثر بیماری‌های مزمن زنان بعد از این سن افزایش می‌یابد. این مطالعه به بررسی سن یائسگی پرداخته و متوسط سن یائسگی زنان شهر اراک ( از شهرهای مرکزی ایران) را بر اساس متغیرهای اقتصادی- جمعیتی و رفتارهای بهداشتی آنان مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد. روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مشاهده‌ای و مقطعی و بر پایه جمعیت می‌باشد که در سال 1385 انجام گرفت. از روش مصاحبه حضوری و پرسش‌نامه برای جمع‌آوری اطلاعات 458 زن یائسه نمونه ساکن در شهر اراک استفاده شد. نمونه‌گیری به صورت نمونه‌گیری چند مرحله‌ای خوشه‌ای با استفاده از مناطق پستی و انتخاب خانوار در این مناطق بوده است. اطلاعات به دست آمده توسط تحلیل واریانس، رگرسیون چند گانه، آزمون تی و آزمون ضرائب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد، میانگین سن یائسگی طبیعی34/2±20/48 سال ( فاصله اطمینان 95 درصد، 41/48-98/47 سال) با میانه سن یائسگی 49 سال به دست آمد. میانگین سن یائسگی زنانی که هرگز ازدواج نکرده بودند کمتر از میانگین سن یائسگی زنان ازدواج کرده بود(015/0p=). سطح درآمد پائین خانوار (003/0p=)، داشتن فعالیت بدنی (004/0 p=)، تعداد حاملگی (001/0p=)، سن آخرین حاملگی (026/0p=) و محل تولد زنان (003/0p=)؛ عوامل معنی‌دار در سن یائسگی زنان مورد بررسی به دست آمدند. نتیجه گیری: پدیده یائسگی باید در ایران در مطالعات مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد زیرا ارتباط زیادی به ابتلاء و مرگ و میر زنانی دارد که در حدود یک چهارم سن زندگی خود را در آن دوران می‌گذرانند. اجرای برنامه‌های بهداشتی به عنوان بهترین راه برای تغییر سبک زندگی زنان در طول زندگی آنان پیشنهاد می‌گردد.
بیان فیاضی، عبدالحسین پرنو، بهروز احسن، زینب یوسفوند،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروز یک بیماری مزمن دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی است که موجب تخریب میلین (مغز و نخاع) می‎شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر تمرین هوازی بر ظرفیت‎های عملکردی و درصد چربی بدن بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز بود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مداخله‎ای، تعداد 15 نفر (22/8±68/33 سال) از زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز با EDSS کمتر از 4 به طور تصادفی به دو گروه کنترل (7 نفر) و مداخله (8 نفر) تقسیم شدند. در گروه مداخله فعالیت هوازی به مدت 8 هفته، سه روز در هفته، هر روز 40-20 دقیقه و با شدت 80-60 درصد حداکثر ضربان قلب روی نوارگردان به طول انجامید. برخی از ظرفیت‎های عملکردی بیماران شامل سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی و هم‎چنین درصد چربی بدن قبل و بعد از هشت هفته تمرین در هر دو گروه اندازه‎گیری شد.

یافته‎ها: نتایج نشان دادند که 8 هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی‎دار استقامت راه رفتن، سرعت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه مداخله می‎شود(001/0>p)، در حالی که این عوامل در گروه کنترل به طور معنی‎داری کاهش یافت(05/0>p). علاوه بر این، بعد تمرینات، درصد چربی بدن در گروه مداخله کاهش معنی‎دار نشان داد(005/0p=) و در مقابل، این شاخص در گروه کنترل به طور معنی‎داری افزایش یافت(002/0p=).

نتیجه‎گیری: با توجه به یافته‎های این پژوهش می‎توان بیان کرد که تمرینات ورزشی هوازی می‎تواند منجر به بهبود ظرفیت‎های عملکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شود و هم‎چنین میزان درصد چربی بدن افراد مبتلا را کاهش دهد.


مسعود گلپایگانی، زهرا فیاضی، یاسین حسینی،
دوره 24، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی‌رانی یکی از شایع‌ترین مشکلات عضلانی‌اسکلتی در افراد سالمند است که می‌تواند روی فعالیت روزانه آن‌ها تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی یک دوره تمرینات تقویت ثبات مرکزی تنه با تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد زنان ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی است.
مواد و روش ها: در این تحقیق بیست بیمار زن ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی شرکت کردند. آزمودنی‌ها به طور تصادفی در دو گروه تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (ده نفر) و گروه تمرینات تقویتی زانو (ده نفر) قرار گرفتند. میزان درد آزمودنی‌ها پیش و پس از انجام هشت هفته مداخلات تمرینی به وسیله مقیاس سنجش دیداری درد اندازه‌گیری شد. آزمون‌های آماری تی زوجی و مستقل با سطح معنی‌داری 0/05˂P جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.BASU.REC.1398.032 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه بوعلی سینا همدان رسید.
یافته ها: نتایج نشان‌دهنده کاهش معنادار میزان درد در هر دو گروه پس از انجام تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (P=0/006) و تمرینات تقویت زانو (P=0/000) ) بود. در جایی که مقایسه بین‌گروهی تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد (P=0/064). اما محاسبه اندازه اثر به‌دست‌آمده حاکی از تأثیر بیشتر تمرینات تقویتی زانو (8/1‌ES=) بر بهبود درد در مقایسه با گروه تقویت ثبات مرکزی بود (ES=0/7).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد استفاده از تمرینات تقویتی زانو و تمرینات ثبات مرکزی تنه باعث کاهش درد شده است. اما با توجه به بالاتر بودن اثربخشی انجام تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد، استفاده از این پروتکل درمانی جهت کاهش درد این بیماران پیشنهاد می‌شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb