12 نتیجه برای فرهادی
فریده کریمی، محمد فرهادی لنگرودی، علی اکبر پور فتح اله، حسین جلالی خو،
دوره 3، شماره 3 - ( پائیز 1379 )
چکیده
یکی از زمینه های جالب و مورد بحث دهه اخیر، اندازه گیری محتویDNA به روش فلوسیتومتری می باشد. وضعیت DNA با محتوای کروموزوم سلول ارتباط دارد و با انجام آنالیز DNA تومورها می توان به چگونگی پلوئیدی، میزان سلول هایی که در فاز سنتز قرار دارند و نهایتا کینیتک سلولی در خلال بدخیمی پی برد. این اطلاعات می تواند در زمینه تشخیص، پیش آگهی و نحوه درمان بدخیمی ها مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق آنالیز DNA بر روی 88 بیمار مبتلا به لنفوم بدخیم (HD30 ,NHI58) به روش Hedly و با استفاده از دستگاه فلوسیتومتر انجام گرفت. ایمنوفنوتایپ برای موارد انتخابی آئوپلوئید به روش ABC تعیین گردید. شیوع آئوپلوئیدی در بیماران NHL، 38% و در بیماران HD 47% دیده شد. این رخداد با عواملی مثل سن، جنس، نژاد و محل تومور و زیر گروه هیستولوژیک بی ارتباط بود. (P<0/05) در این مطالعه ارتباط معنی دار بین اندکس پرولیفراسیون و میزان سلول های فاز سنتز درجه بدخیمی لنفوم ها و زیر گروه هیستولوژیک آنها و همچنین افزایش آنها در موارد وخیم تر ملاحظه گردید که می توان از آن در تشخیص و پیش آگهی و انتخاب درمان این گونه بیماران استفاده کرد.
آرش بیات، محمد فرهادی، حسام الدین امام جمعه،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
مقدمه: ایجاد ضربه صوتی متعاقب دریل کردن حین اعمال جراحی مزمن گوش در گروهی از تحقیقات گزارش شده است، ولی در مورد تاثیرات موقتی یا دایمی آن هنوز تردیدهایی وجود دارد. در بعضی مواقع افت شنوایی نه تنها در گوش تحت عمل، که در گوش مقابل آن نیز حادث می گردد.
روش کار: طی یک مداخله مطالعه ای همزمان 63 بیمار (38 آقا و 25 خانم) داوطلب که در محدوده سنی 57-11 سال قرار داشتند و تحت عمل مدیفاید رادیکال ماستوئیدکتومی قرار گرفته بودند، به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی ساده انتخاب شدند. آستانه های شنوایی انتقال استخوانی هر دو گوش بیماران در فرکانس های 4000، 3000، 2000، 1000، 500 و 250 هرتز طی سه مرحله زمانی قبل از عمل جراحی، حداکثر یک هفته بعد از عمل جراحی و یک ماه بعد از ارزیابی و ثبت شدند.
نتایج: نتیجه آزمون تی جفتی تغییر آستانه شنوایی موقتی و دایمی معنی داری را در گوش تحت عمل در محدوده فرکانسی 400-1000 هرتز و در گوش مقابل، در محدوده 4000-2000 هرتز نشان داد (P<0/05). از نقطه نظر بالینی، این تغییرات تنها در گوش تحت عمل و آن هم در منطقه فرکانسی 4000-2000 هرتز قابل ملاحظه بودند همبستگی بین مدت زمان قرارگیری در معرض نویز و تغییر آستانه های شنوایی تنها در محدوده فرکانسی 4000-2000 هرتز گوش تحت عمل معنی دار بود (P<0/05).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که نویز ناشی از دریل کردن حین ماستوئیدکتومی، تاثیر قابل ملاحظه ای را در ایجاد افت شنوایی در گوش مقابل دارا نمی باشد. همچنین این نویز، افت شنوایی دایمی را در بیماران سبب نمی گردد.
ناصر فرهادی، عباس خسروی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: کنترل مداوم میزان اشباع اکسیژن خون با استفاده از اکسیمتری نبض انگشت به عنوان یک تکنیک تقریبا رایج مراقبت از بیماران بدحال شناخته شده است. اما تحقیقات صورت گرفته در زمینه تاثیر محل قرارگیری پروب دستگاه اکسیمتر نشان دهنده وجود تفاوت در نتایج اندازه گیری بوده است .
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی 36 نوزاد کم تر از یک ماه به روش در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس 5%=α= و 20%=β محاسبه گردید. درصد اشباع اکسیژن خون شریانی نمونه ها توسط اکسیمتری نبض دست و پا و روش مستقیم (از طریق تهیه نمونه خون شریانی و بررسی توسط دستگاه گازهای خون)، مجموعا سه بار اندازه گیری و ثبت گردید. داده ها با روش آماری تی جفت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: یافته ها نشان دهنده اختلاف معنی دار آماری هر دو روش اکسیمتری نبض با روش مستقیم بود. همچنین اختلاف مقادیر اکسیمتری پروب دست با پروب پا از نظر آماری معنی دار بود و میزان به دست آمده از اکسیمتری نبض پا نسبت به نبض دست رابطه نزدیک تری با روش مستقیم داشت (0/05P<).
نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش اینگونه می توان نتیجه گیری نمود که اولا اکسیمتری نبض نمی تواند پیشگوی معتبری برای تغییرات میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در نوزادان باشد و ثانیا محل پروب در نتایج اکسیمتری تفاوت ایجاد می نماید.
عبدالحسین دلیمی اصل، اکرم فرهادی مفتخر، فرشته زارع سور کالی، محمود شریفیان،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
مقدمه: توکسوپلاسموز نوعی بیماری انگلی است که توسط تک یاخته توکسوپلاسما گوندیی ایجاد می شود. مهاجرت توکسو پلاسما به خون و سایر بافت های بدن مانند کبد و تکثیر انگل در این سلول ها، ممکن است باعث بروز تغییرات فیزیولوژیک سلولی و بیوشیمیایی در بدن از جمله کبد شود. در نتیجه شاخص هایی از قبیل اوره، بیلی روبین، پروتئین تام و آلبومین ممکن است تغییر نمایند. در این تحقیق تغییرات ایجاد شده در برخی از شاخص های کبدی طی آلودگی تجربی رت به توکسو پلاسما گوندیی مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش کار: تعداد 80 سر رت و 90 سر موش سوری عاری از آلودگی انتخاب شدند. رت ها به دو گروه 60 سر رت مورد و 20 سر رت شاهد تقسیم شدند. گروه مورد با تزریق 50000 عدد تاکی زونیت از طریق داخل صفائی آلوده شدند و هر سه روز یک بار تا مدت 10 روز از یک گروه سه تایی مورد به همراه یک رت از گروه شاهد نمونه برداری و میزان سطوح مقادیر پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و اوره با روش های استاندارد بررسی شد. علاوه بر این کبد رت های آلوده از لحاظ آلودگی به توکسوپلاسما با روش تلقیح داخل صفاقی موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: طبق نتایج به دست آمده، انگل از روز ششم آلودگی در بافت کبد ظاهر و تا روز بیست و هفت قابل مشاهده بود که پس از این مدت انگل از کبد محو گردید. اوره از روز ششم بعد از آلودگی شروع به افزایش کرد که این افزایش تا روز شصتم ادامه داشت. بیلی روبین تام از روز ششم تا بیست و هفتم و پروتئین تام و آلبومین سرم از روز ششم تا دوازدهم دچار افزایش و از آن به بعد یعنی تا روز شصتم تا مقدار طبیعی دچار کاهش شدند.
نتیجه گیری: به طور کلی آلودگی رت به توکسوپلاسموزیس می تواند سبب ایجاد تغییرات موقت در برخی شاخص های بیوشیمیایی کبد شود. این تغییرات عمدتا به علت عبور انگل از بافت کبد است. متعاقب استقرار انگل در مغز و یا عضلات و تشکیل کیست نسجی این تغییرات روند طبیعی به خود می گیرند.
مهری جمیلیان، عصمت مشهدی، فاطمه سرمدی، مریم بنی جمالی، الهام فرهادی، الهام قناعت پیشه،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: در بین عفونتهای ولوواژینال دومین عفونت شایع ولوواژینیت کاندیدایی است. در این مطالعه ما به بررسی فراوانی گونههای کاندیدا در ولوواژینیت کاندیدایی پرداختیم. روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی است که بر روی220 زن با علائم مشخصه یا مشکوک به واژینیت کاندیدایی انجام شد. از این گروه بیمار، اسمیر و کشت ترشحات واژن تهیه شد و نمونههای مثبت مخمر از نظر تولید لوله زایا، تغییرات در محیط کورن میل وتوئین 80 و تخمیر و جذب کربوهیدراتها مورد بررسی قرار گرفتند. در ارائه اطلاعات از آمار توصیفی و در تحلیل دادهها از آزمونهای کای دو، من ویتنی و کولموگروف استفاده شد. نتایج:40 درصد افراد مورد مطالعه واژینیت کاندیدایی داشتند که از این میان گونه آلبیکنس 03/42 درصد موارد را به خود اختصاص داده است. 52/29 درصد از گونهها دابلینینسیس، 75/14 درصد گلابراتا، 81/6 درصد گیلرموندی بودند و گونههای تروپیکالیس، نروژنسیس و کفایر هر یک به تفکیک 27/2 درصد را تشکیل میدادند. ارتباط معنیداری میان مصرف آنتی بیوتیک و قرص ضد بارداری با نوع کاندیدای شناسایی شده دیده نشد. نتیجه گیری: فراوانی گونههای غیرآلبیکنس رو به افزایش است. به دلیل مقاومت واژینیت غیرآلبیکنس به آزولها، پیشنهاد میکنیم درمان براساس کشت و اسمیر صورت گیرد.
محسن قاصدی، الهام فرهادی، رضا ملک زاده، قاسم مسیبی، علی قضاوی، بابک عشرتی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: بیماری سیلیاک یا آنتروپاتی حساس به گلوتن، سوء جذب مواد غذایی بر اثر ازدیاد حساسیت به گلوتن است. در اتیولوژی این بیماری عوامل محیطی، ایمنی و ژنتیک مطرح هستند. با توجه به این که در منطقه مرکزی و غربی ایران شیوع بیماری سیلیاک بررسی نشده، این مطالعه به منظور تعیین فراوانی بیماری سیلیاک در جمعیت عمومی ساکنین روستاهای شهر اراک در سال 1385، طراحی شده است. روش کار: این مطالعه توصیفی - مقطعی بوده و در آن 700 نفر به صورت تصادفی چند مرحله ای در روستاهای شهرستان اراک در گروه سنی 65-20 سال انتخاب شدند که 336 نفر مرد و 364 نفر زن بودند. بعد از تکمیل پرسشنامه از هر یک از افراد خونگیری شد. سطح IgA سرم در تمامی افراد به منظور حذف افراد دچار کمبود IgA اندازهگیری شد. در همه افراد نمونه سرم از نظر آنتیبادی ترانس گلوتامیناز بافتی از نوع IgA (IgA t-TGA) بررسی شد. در تمام کسانی که سرولوژی مثبت داشتند و نیز در کسانی که شک بالینی سیلیاک در آنها بالا بود و سرولوژی مرزی داشتند، اندوسکوپی و بیوپسی قسمت دوم دئودنوم به عمل آمد و هیستولوژی بیوپسی مطالعه شد.درآنالیزنتایج،میانگین،انحراف معیارودرصد فراوانی محاسبه شد. نتایج: سطـح IgA در ســـرم تمـــامی افراد نرمـــال بود. 8 نفر ســرولوژی مثبت داشتند و 38 نفــر ســرولـــوژی با حداکثر مقدار نرمال و سایر افراد سرولوژی کمتر از Au/ml 6 داشتــند. تنها در بین افراد با سرولوژی مثبت، یافتههای هیستولوژی مثبت شد. 1 درصد (10 در 1000 نفر جمعیت) از کل جمعیت مورد بررسی تغییرات روده باریک به نفع سیلیاک داشتند. شایعترین علامت در این افراد بیعلامتی بود. نتیجهگیری: شیوع بیماری سیلیاک در روستاهای شهرستان اراک در محدوده سنی 65- 20 سال 10 نفر در 1000 نفر جمعیت بود که این نتیجه مشابه نتایج مطالعات انجام شده در ساری و جنوب کشور بود ولی در مقایسه با سایر نقاط جهان از شیوع بالاتری برخوردار بود، که این مسئله اهمیت غربالگری این بیماری در ایران را میرساند. هم چنین این نکته که در تمامی افراد با هیستولوژی مثبت ، سرولوژی نیز مثبت بود، تأییدی بر اختصاصیت و حساسیت بالای تست t-TGA و مناسب بودن آن جهت غربالگری بیماری سیلیاک است.
نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تکانشگری هسته اصلی بسیاری از آسیبهای اجتماعی میباشد، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفههای تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی بر رفتارهای تکانشی و خشمهای انفجاری بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران زن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 32 بیمار بود که تشخیص رفتارهای تکانشی و خشمهای انفجاری را به تشخیص روانپزشک مرکز دریافت نمودند که این افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. این بیماران با استفاده از مصاحبه تشخیصی ساختار یافته براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، مقیاس تکانشگری بارات، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرارگرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه (2-30/2ساعته) تحت رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند و به گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از اجرای رفتاردرمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفههای تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی در متغیرهای رفتارهای تکانشی و خشمهای انفجاری تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<).
نتیجهگیری: مولفههای تحمل پریشانی و نظمبخشی هیجانی در رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش خشمهای انفجاری و رفتارهای تکانشی موثر است.
نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش خشمهای انفجاری بود.
مواد و روشها: این طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه32بیمار مبتلا به خشمهای انفجاری مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر اراک بودند که به صورت تصادفی به گروههای آزمایش (رفتار درمانی دیالکتیکی) و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در16 جلسه 2 تا 5/2 ساعته به صورت گروهی تحت آموزش مهارتهای رفتاردرمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها، بیماران قبل و بعد از مداخله پرسشنامه تکانشگری آیزنک را کامل کردند و با توجه به این که پیش فرضهای لازم برای انجام تحلیل کوارریانس چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره برآورده نشد از تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی خشمهای انفجاری را به طور معنیداری کاهش میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان بیان کرد که رفتار درمانی دیالکتیکی موجب کاهش خشمهای انفجاری در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی میتواند جزء برنامههای مداخلاتی در سطوح گروههای هدف مراکز روان درمانی قرار گیرد همچنین، این روش از طریق کاهش خشمهای انفجاری به بهرهوری زندگی درمانجویان کمک می نماید.
محبوبه عبادی، فاطمه حسینی، فاطمه پهلوان، محمد اسمعیل زاده آخوندی، وحید فرهادی، رقیه اصغری،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) بر حافظه فعال افراد مبتلا به افسردگی اساسی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش را مراجعان سرپایی زن مراکز خصوصی روانپزشکی و مراکز خدمات مشاوره و روانشناختی شهر تهران در نیمهی اول سال 1395 که حداقل یک بار تشخیص اختلال افسردگی را توسط روانپزشک دریافت کرده بودند، تشکیل دادند. از این افراد، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی منظم در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) در 10 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل چنین مداخلهای دریافت نکردند. جهت گردآوری اطلاعات حافظه فعال از آزمون بک استفاده شد. برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) بر افزایش حافظه فعال تأثیر معناداری داشت و این تأثیر تا مرحله پیگیری نیز تداوم یافت.
نتیجهگیری: از این رویکرد درمانی میتوان در بهبود حافظه فعال در افراد مبتلا به افسردگی اساسی استفاده نمود.
محمد زنجبریان، کوروش اعتماد، فاطمه زارعی، رزیتا فرهادی، جلال الدین سعدی،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تصور زندگی بدون امواج الکترومغناطیسی تقریباً غیرممکن است. این امواج در عملکرد ملاتونین و ایجاد بسیاری از بیماریها مؤثر است. مطالعه حاضر با توجه به اثرات مضر مواجهه با امواج الکترومغناطیس با هدف تعیین رابطه امواج الکترومغناطیس با سطح هورمون ملاتونین سرم خون در شاغلین پستهای برق230 کیلوولت استان گلستان شکل گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی در شاغلین پستهای برق 230 کیلوولت استانگلستان در سال 1395 انجام گرفت. 44 نفر از شاغلین پستهای برق (گروه آزمایش) و 23 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی درمانی (گروه کنترل) که دارای شیفتهای 24ساعته بودند، به صورت تمامشماری وارد مطالعه شدند. شدت میدانهای الکتریکی و مغناطیسی توسط دستگاه سنجش امواج الکترومغناطیس مدل 190-TM با استفاده از روششماره NIOSH 203 اندازهگیری شد. سطح هورمون ملاتونین نمونههای سرم خون شاغلین گروه آزمایش و کنترل با استفاده از روش کمّی لومینانس و الیزا در آزمایشگاه انجام گرفت. نتایج بهدستآمده پس از ورود به نرمافزارSpss نسخه22 توسط آزمونهای آماری تیتست، منویتنی، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی کندال و پیرسون تجزیه وتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی قرار گرفته است (کد: IR.SBMU.THNS.REC.1395.9).
یافته ها 100 درصد شدت میدان الکتریکی و چگالی شار مغناطیسی اندازهگیریشده در پستهای برق در محدوده مجاز مواجهه شغلی قرار دارد. میانگین سطح هورمون ملاتونین در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کمتر بوده، اما اختلاف معناداری مشاهده نشد (0/761=P). همچنین اختلاف معناداری بین میانگین سطح هورمون ملاتونین با گروه سنی (0/381=P)، سابقه کار (0/213=P)، گروههای شغلی (0/515=P)، محل فعالیت شاغلین (0/482=P) مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در این مطالعه ارتباط معناداری بین امواج الکترومغناطیس و سطح هورمون ملاتونین مشاهده نشده است و امواج الکترومغناطیس در حدود مواجهه مجاز قرار داشتند، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که امواج الکترومغناطیس بر سطح هورمون ملاتونین شاغلین مرد پستهای برق 230 کیلوولت استان گلستان تأثیر نداشته، اما با توجه به کاهش مشاهده شده نسبت به گروه کنترل اظهار نظر قطعی نیاز به بررسیهای بیشتری دارد.
دکتر حمیدرضا سوداگر، دکتر علی فرهادی محلی، خانم حمیده رضایی، آقا موسی الرضا اسحاق پور رضایی،
دوره 24، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده
ندارد.
تکتم معصومی، دکتر غلامرضا منشئی، دکتر هادی فرهادی،
دوره 26، شماره 5 - ( آذر و دی 1402 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیتمجازی و ذهنآگاهی بر سطح کورتیزول در افراد دارای اختلال اضطرابفراگیر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اضطراب فراگیر مراجعهکننده به کلینیک مرکز خدماتروانشناسی و مشاوره رکن منطقه 3، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی بهزیستی منطقه 6 و خدماتروانشناختی و مشاوره آریاز منطقه 6 تهران از اردیبهشت 1401 تا آخر پاییز 1401 بودند. نمونه شامل 30 نفر (10 مرد و 20 زن) از افراد مبتلا به اختلال اضطرابفراگیر بود که به شیوه هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی به یک گروه درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیتمجازی و ذهنآگاهی (۱۵ نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند.
روش کار: پیشآزمون، پس آزمون و پیگیری سطح کورتیزول اندازه گیری شده و پرسشنامه اختلال اضطرابفراگیر GAD-7 برای ملاک ورود بوده (اسپیتزیر و همکاران، 2006) و پس از آن گروه آزمایش تحت هشت جلسهی 17 دقیقهای به طور هفتگی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهنآگاهی قرار گرفت.
یافتهها: آزمودنیهای این گروه در حالیکه در یک محیط مجازی غوطهور بودند ویدیوی های 360 درجه واقعیت مجازی "قدمزدن کنار ساحل"، و "سنگریزه در دریاچه"را که، به ترتیب با مراقبه صوتی ذهنآگاهی"جهان بیرون و تنفس" و"ذهن خردمند"صدا گذاری شده بود با استفاده از هدست، واقعیت مجازی ویارباکس مشاهده میکردند و گروه کنترل تحت هیچ نوع درمانی قرار نگرفتند. پس از اتمام مداخلات، پس آزمون و پیگیری دو ماهه اجرا شد. دادهها با آزمون تحلیل-واریانس با اندازهگیری مکرر وبا استفاده از نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیتمجازی و ذهنآگاهی در میزان کاهش کورتیزول اثربخش بوده است. پیشنهاد میشود از این روش ترکیبی به منظور کاهش سطح اضطراب و کورتیزول افراد مبتلا به -اختلال اضطراب فراگیر به تنهایی یا در کنار سایر مداخلات روانشناختی و دارویی، به عنوان یک مداخله بالینی استفاده گردد.