16 نتیجه برای فاضل
قاسم مسیبی، فاضل شکری،
دوره 1، شماره 2 - ( بهار 1376 )
چکیده
با استفاده از روش حساسELISA) )Enzyme-linked Immonosorbent Assayygzj غلظت ایزوتیپ های IgARF,IgMRF و توتال IgM و IgA در سرم و مایع مفصل 45 بیمار مبتلا به RA سنجیده شد.در سرم بیش از 93 درصد این بیماران فاکتور روماتوئید وجود داشت . نتایج نشان می دهد که تفاوتی بین میزان IgMRF و IgARFدر سرم و مایع مفصل وجود ندارد . با محاسبه نسبت درصد غلظت Rf به توتال ایمونوگلوبین مشخص گردید که نسبت درصد غلظت RF در سرم بیشتر از مایع مفصل است . این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود . ممکن است جایگاه اصلی تولید RF در مفاصل بیماران مبتلا به RA باشد.
وحید گوهریان، لیلا مقاره عابد، حمیرا فاضل نیا،
دوره 1، شماره 5 - ( زمستان 1376 )
چکیده
مقدمه و هدف: سزارین شایع ترین عمل جراحی در بخش زنان و زایمان است. شایع ترین علل آن سزارین تکراری، دیستوشی زایمان، نمای بریچ و زجر جنینی بوده است. با توجه به عوارض عمل سزارین بعنوان یک جراحی بزرگ، با کاهش شیوع سزارین و جهت دادن زایمان ها به سمت زایمان طبیعی می توان به سمت زایمان ایمن حرکت کرد. در این تحقیق در نظر است شیوع سزارین و علل آن را در استان مرکزی سنجیده تا بر اساس آن بتوان جهت انجام زایمان های ایمن برنامه ریزی نمود.
روش: در این مطالعه توصیفی، پرسشنامه ای با متغیرهای سن مادر، عامل زایمان، نوع زایمان، محل زایمان و علل سزارین طراحی شده و به مدت 20 روز در کلیه ی مراکز دولتی و خصوصی انجام دهنده ی زایمان در استان مرکزی توزیع شده و پس از انجام زایمان توسط عامل زایمان پاسخ داده شد.
نتایج: 721 مادر زایمان کرده با میانگین سنی 25/5 سال مورد بررسی قرار گرفتند. شیوع سزارین 29/3% به دست آمد. شایع ترین علل انجام سزارین به ترتیب عدم تناسب سر جنین با لگن مادر 27/4%، سزارین قبلی 24/17% و دیسترس جنینی 10/9% بوده است. شیوع سزارین در مراکز دولتی 25/82% و در مراکز خصوصی 74/5% بوده است.
بحث: شیوع سزارین در استان مرکزی نسبت به آمارهای کشورهای دیگر بیشتر بوده است. از نظر شیوع علل سزارین مثل بقیه ی مطالعات شایع ترین علت، عدم تناسب سر جنین و لگن مادر و عدم پیشرفت زایمان و سزارین تکراری بوده است. از علل قابل توجه دیگر، دیسترس جنینی بوده است. مطالعه ی ما نشان دهنده ی تاثیر فاکتورهای اقتصادی در افزایش شیوع سزارین می باشد.
احسان اله غزنوی راد، سیدعلی فاضلی، رحمت اله یزدانی، علی جورابچی، عنایت اله کلانتر هرمزی،
دوره 2، شماره 6 - ( بهار 1378 )
چکیده
نایسریاگونوره آ عامل بیماری سوزاک می باشد. کشت و آنتی بیوگرام این باکتری در آزمایشگاه های تشخیص طبی متداول نیست. در این بررسی از 287 بیمار مشکوک، 50 مورد نایسریاگونوره آ ایزوله گردید که نسبت به پنی سیلین 32 مورد مقاوم (25 مورد داری مقاومت پلاسمیدی با بتالاکتامازی و 7 مورد دارای مقاومت کروموزومی ) و 4 مورد نیمه حساس مشاهده شدند. 26% موارد نسبت به اسپکتینومایسین مقاوم بوند ولی تمام موارد ایزوله شده نسبت به سیپروفلوکساسین حساس بودند و 2% نسبت به سفتریاکسون مقاوم دیده شدند. بنابر این پنی سیلین در جامعه مورد مطالعه جایگاهی در درمان بیماری سوزاک ندارد. اسپکتینومایسین نیز دارویی است که باید تجویز آن با احتیاط بیشتری صورت گرفته و حتما پیگیری های بعد از درمان انجام پذیرد. سفتریاکسون و سیپروفلوکساسین هم داروهای موثری هستند که می توان از آنها حتی در سویه های مقاوم نیز استفاده کرد.
احسان اله غزنوی راد، علی فاضلی، رحمت اله یزدانی، محمد رفیعی، علی جورابچی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده
مقدمه: نایسریاگونوره، دیپلوکوک گرم منفی از خانواده نایسریاسه و عامل بیماری مقاربتی سوزاک در انسان است. کشت و آنتی بیوگرام از این باکتری کم تر در آزمایشگاه های تشخیص طبی صورت گرفته و تعیین میزانMIC در این باکتری فقط در آزمایشگاه های مرجع صورت می گیرد. هدف از این تحقیق ارائه ارتباطی است که در جامعه مورد مطالعه، مقادیر MIC، آسان تر و بدون انجام آزمایشات تکنیکی پیچیده در دسترس پزشکان قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه بر روی 50 نایسریاگونوره جدا شده از بیماران مبتلا به سوزاک، تست آنتی بیوگرام صورت گرفت و برای هر دیسک آنتی بیوتیک قطر هاله عدم رشد اندازه گیری گردید. سپس بر مبنای دستورالعمل هایNCCL برای چهار آنتی بیوتیک پنی سیلین، تتراسیکلین، اسپکتومایسین و سفاریااکسون مقادیر MIC اندازه گیری شده و بین قطر هاله عدم رشد به عنوان متغیر مستقل و مقادیر MIC به عنوان متغیر وابسته رگرسیون خطی ایجاد گردید.
نتایج: نتایج نشان می دهد که در هر چهار مورد ارتباط بین مقادیر قطر هاله و MIC به صورت منفی (معکوس) است و ضریب رگرسونی برای 3 آنتی بیوتیک اول با سطح معنی داری 0/0001 و برای آنتی بیوتیک چهارم با سطح معناداری 0/001 معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از MIC و مقدار هاله ممانعت از رشد با هم دیگر مطابقت کامل داشته (رابطه خطی) و بنابر این با میزان خطای حداقل (صفر تا 4 رقم اعشار) می توان تاثیر متقابل قطر هاله و میزان MIC را در جامعه مورد مطالعه تخمین زد.
قاسم مسیبی، کامران مشفقی، محمد موذنی، فاضل شکری،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: به دنبال ورود آنتی ژن به بدن، بر علیه آن آنتی بادی از کلاس های مختلف ساخته می شود. شناسایی و سنجش کلاس های مختلف آنتی بادی بر علیه یک آنتی ژن از ارزش خاصی برخوردار است. هدف از این تحقیق طراحی یک روش الیزا بر مبنای مهار فعالیت آنزیم کونژوگه شده با استفاده از مهار کننده های غیر رقابتی است. بر این اساس از فاکتور روماتوئید به عنوان یک مدل به منظور سنجش سایر کلاس های آنتی بادی بر ضد آنتی ژن استفاده شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی از سرم ده بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید که با تست لاتکس مثبت بودند به منظور سنجش فاکتور روماتوئید از کلاس IgM و IgA با روش الیزای توام و الیزای متداول استفاده گردید. در روش الیزای توام پس از اضافه نمودن کونژوگه اختصاصی ضد یک کلاس و سوبسترای مربوطه و ثبت نتایج، به جای توقف واکنش با اسید، از سیانید سدیم به عنوان مهار کننده غیر رقابتی استفاده شد و سپس بر روی همین مجموعه، گونژوگه ضد کلاس دیگری اضافه گردید و مجددا با سنجش جذب نوری، نتایج حاصله با الیزای متداول مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که هر چند میانگین جذب نوری و غلظت فاکتورهای روماتوئیدی از کلاس IgM وIgA در روش الیزای توام در مقایسه با روش الیزای متداول کم تر است ولی این اختلاف معنی دار نمی باشد و تفاوتی بین دو روش جهت سنجش این دو کلاس آنتی بادی وجود ندارد. همچنین همبستگی معنی داری بین دو روش در سنجش این دو ایزوتیپ وجود دارد (0/001=P، 0/9=r).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که علت کاهش جذب نوری در روش جدید ناشی از پدیده ممانعت فضایی است که توسط کونژوگه اول ایجاد می شود. با توجه به عدم اختلاف معنی دار بین دو روش و از طرفی با توجه به این مسئله که در روش مطرح شده نیاز به پوشاندن مجدد پلیت با آنتی ژن و اضافه نمودن سرم نمی باشد، بنابراین در روش توام هم در وقت و هم در مصرف آنتی ژن و پلیت صرفه جویی خواهد شد و این روش به عنوان جایگزینی برای روش الیزای متداول پیشنهاد می شود.
آتنا فرخنده کلات، جواد بهارآراء، علیرضا فاضل،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: گلیکوکانژوگیتها نقشهای مهمی را در فرآیندهای مختلف تکوینی از قبیل: تکثیر، مهاجرت، چسبندگی و تمایز سلولی بازی میکنند. در این مطالعه از تکنیک لکتین هیستوشیمی برای شناسایی و تعیین موقعیت برخی از گلیکوکانژوگیتها در طی تکوین تیموس استفاده شده است. روش کار: رویانهای 10 تا 15 روزه و جنین 18 روزه موش Balb/C تهیه و در فرمالین فیکس گردیدند و برشهایی به ضخامت 5 میکرون و به صورت سریال برای مطالعات هیستوشیمیایی آماده شدند. برشها در مجاورت سه نوع لکتین کنژوگه شده با آنزیم HRP شامل: SBA اختصاصی برای قندN - استیل گالاکتوزآمین (α,β-D-GalNAc)، PNA اختصاصی برای دی ساکارید گالاکتوز /N-استیل گالاکتوزآمین (β-D-Gal-(1→3)-D-GalNAc) و MPA اختصاصی برای قند گالاکتوز (D- Gal)، قرار گرفتند. نتایج: لکتین SBA در روزهای مورد مطالعه با شدتهای رو به کاهش در نواحی گلژی و سطوح سلولهای مزانشیمی، اپیتلیالی و محیط میکروسکوپیک سلولهای T واکنش داشته است. سلولهای T در روزهای 12 و 13 واکنش بالایی را با SBA در غشاها و نواحی گلژی نشان داد. لکتین PNA در روزهای مورد مطالعه با شدتهای مختلفی در غشاهای پایه، سطوح سلولهای مزانشیمی و اپیتلیالی و محیط میکروسکوپیک سلولهای T حضور داشته است. لکتین MPA به طور ضعیفی در تمامی روزها در سلولهای آندودرمی، مزودرمی و محیط میکروسکوپیک سلولهای T حضور پیداکردهاند. نتیجه گیری: گلیکوکانژوگیتهای دارای قند انتهایی GalNAc ممکن است در تکوین اولیه غده تیموس و بلوغ اولیه سلولهای T نقش داشته باشند. گلیکوکانژوگیتهای دارای دی ساکارید انتهایی Gal/GalNAc احتمال دارد در تمامی مراحل تکوین تیموس و بلوغ سلولهای T با اهمیت باشند. به علاوه گلیکوکانژوگیتهای دارای قند انتهایی گالاکتوز امکان دارد نقش در تکوین تیموس و سلولهای T نداشته و یا در مقدار کم موثر باشند.
رحمت اله جدیدی، مسعود فاضلی، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: ضرورت بازنگری مستمر در برنامههای آموزش مداوم و روزآمد کردن اطلاعات پزشکان متناسب با نیازهای جامعه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تطبیق محتوای برنامه آموزشی مدون گروه رادیولوژی با نیازهای آموزشی مشمولین آموزش مداوم انجام شد. روش کار: در این پژوهش مقطعی در سال 1387 دیدگاههای40 نفر از پزشکان مشمول قانون آموزش مداوم که برای شرکت در برنامه مدون ثبت نام کرده بودند از طریق پرسشنامهای بامقیاس لیکرت دربیش از30 عنوان آموزشی جمعآوری گردید. قبل از اجرا برنامه آموزشی اولویتهای آموزشی نیازسنجی و بعد ازاجرا میزان پوشش وتطابق نیازها با محتوای برنامه ارائه شده بررسی شد. نتایج: بیشترین نیاز آموزشی اندیکاسیون درخواست عکس قفسه سینه با میانگین 21/4 وکمترین نیاز ام.آر.آی مچ دست با میانگین 42/2 اعلام شد. پس از اجرای برنامه، بیشترین تطابق نیاز با محتوای آموزشی «اندیکاسیون درخواست ماموگرافی» (با میانگین17/4) و کمترین تطابق ام.آر.آی شانه و مچ دست با میانگین76/2 به دست آمد. هرچند همبستگی کلی بین نیاز و پوشش محتوای ارائه شده در هر دو قسمت اندیکاسیون درخواست و تفسیرگرافیها وجود داشت ولی براساس اولویت نیازها نبود. ارتباط معنیداری بین سن پزشکان بانیازهای آموزشی وجود داشت(001/0p<). ولی در مورد جنس و سابقه خدمت این ارتباط معنیدار نبود. نتیجه گیری: عدم پوشش کامل نیازها متناسب با اولویتهای آموزشی اعلام شده از سوی مشمولان، توجه و تاکید بیشتر دبیران علمی و سخنرانان را برتامین نیازها درقالب اهداف ویژه آموزشی طلب میکند تا اثر بخشی آموزشهای مداوم افزایش یابد.
علی حکمت نیا، ایمان فانی، علی فانی، مسعود فاضلی، جواد مرعشی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: استفاده از مواد کنتراست مناسب در بهبود کیفیت تصاویر تشخیصی، از اقدامات مفید است. در این مطالعه، به بررسی اثر آب توت سیاه در pH بالا به کمک امپرازول در کاهش آرتیفکت ناشی از آب موجود در دستگاه گوارش فوقانی در تصاویر کلانژیوپانکراتوگرافی مغناطیسی پرداختهایم. روشکار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی یک سو کور قبل و بعد، با 34 بیمار انجام گرفت. پس از جلب رضایت کتبی و اعمال معیارهای ورود و خروج، هر بیمار روز قبل از مطالعه دو عدد کپسول امپرازول 20 میلیگرمی مصرف کرده و با ناشتایی کامل، روز بعد مورد کلانژیو پانکراتوگرافی قرار گرفتند. 15 دقیقه پس از مصرف 300 سیسی آب توت سیاه، از بیمار مجدداً گرافی به عمل آمد و کلیشههای مربوطه چاپ شد. سه رادیولوژیست به طور جداگانه به ارزیابی کاهش آرتیفکت و کیفیت وضوح تصاویر پرداختند. در پایان میانگین کاهش آرتیفکت در تصاویر قبل و بعد از مصرف آب توت سیاه و میزان وضوح تصاویر با هم مقایسه شد. نتایج: کاهش امتیاز آرتیفکت ناشی از ترشحات گوارشی، قبل از مصرف آب توت سیاه (37/0±97/2) و بعد از مصرف (78/0±89/2) تفاوت معنیدار آماری نشان نداد. همچنین وضوح تصاویر کیسه صفرا، آمپول واتر، مـجرای مشـترک کبـدی، مـجرای داخل کبـدی و سر پانکـراس تـغـییر معـنیدار نـداشت. افت وضوح تصویر در مجرای مشترک صفراوی وجود داشت(01/0=p ). در مورد تنه و دم مجرای پانکراس بهبود کیفیت مشاهده گردید (به ترتیب 04/0=p و 03/0=p). نتیجهگیری: به نظر نمیرسد آب توت سیاه حاوی فلزات پارامگنتیگ کافی بوده و به عنوان کنتراست، باعث بهبود کیفیت تصاویر کلانژیوپانکراتوگرافی گردد.
سیاوش فاضلیان، احمد ساعدی صومعه علیا، مریم میرفتاحی، مصطفی حسینی، هاله صدرزاده یگانه، جواد حشمتی، نازلی نمازی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که پیش دیابت یکی از اختلالات افزایش دهنده خطر ابتلا به دیابت میباشد، این مطالعه با هدف بررسی اثر مکمل یاری ال-آرژینین در بهبود وضعیت آنتیاکسیدانی، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و ترکیب بدن در افراد مبتلا به پیش دیابت انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور بر روی 46 فرد مبتلا به پیش دیابت انجام گرفت. بیماران در گروه مداخله (23 نفر) و گروه دارونما )23 نفر) به ترتیب 3 گرم در روز ال- آرژینین و دارونما (3 کپسول 1 گرمی) را به مدت 8 هفته دریافت کردند. اندازهگیریهای تن سنجی، ترکیب بدن، دریافت غذایی و آزمایشات بیوشیمیایی در ابتدا و انتهای مطالعه انجام شد. ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC)، فعالیت آنزیمهای سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز سرم نیز اندازهگیری گردید. آزمونهای تی زوجی، تی مستقل و تحلیل کوواریانس برای دادههای کمی مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: 38 بیمار (19 نفر در هر یک از دو گروه) مطالعه را به پایان رساندند. پس از تعدیل عوامل مخدوشگر، تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر ترکیب بدن، شاخصهای تن سنجی و دریافت غذایی در انتهای مطالعه مشاهده نشد (تمامی موارد 05/0p<). اما افزایش معنی داری در میزان سطح TACسرم در انتهای مطالعه در گروه مداخله مشاهده گردید (001/0p <).
نتیجهگیری: مکمل یاری با 3 گرم ال- آرژینین در روز به مدت 8 هفته بدون تغییر در ترکیب بدن سبب افزایش سطح TACسرم در بیماران مبتلا به پیش دیابت شد.
زهرا فاضلی، محبوبه نجفیان زاده، بابک عشرتی، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع و بروز سرطانها در نقاط مختلف جهان دارای الگوهای متفاوتی هستند. شناخت فراوانی بدخیمی ها در گروه های مختلف اجتماعی با توجه به شرایط اقلیمی متفاوت، از اجزای اولیه برنامه ریزی های پیشگیری در سطوح مختلف می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی، میزان بقا و اپیدمیولوژی جغرافیایی سرطان سینه در استان مرکزی صورت پذیرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه اپیدمیولوژیک، دادهها با بررسی اطلاعات ثبت سرطان و ثبت مرگ مرکز بهداشت استان مرکزی به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Winpepi در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. برای رسم نقشه جغرافیایی و نمایش میزان بروز به تفکیک شهرستان از نرم افزار Arc-view استفاده شد.
یافته ها: از بین 400 مورد ابتلا سرطان سینه ثبت شده 8/5 درصد به علت سرطان سینه فوت کرده بودند. میزان بقا 5 ساله سرطان سینه 87 درصد به دست آمد و ارتباط معنی داری بین میزان بقا و سن مشاهده شد. بیش ترین موارد ثبت شده مربوط به گروه سنی 49-40 سال و بیش ترین میزان بروز مربوط به شهرستان اراک بود. روند معناداری در میزان بروز این سرطان طی سالهای 90-86 مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داده که میزان بقا 5 ساله سرطان سینه در استان مرکزی بیشتر از برخی از مراکز دیگر می باشد که میتواند به دلیل جدید بودن مطالعه و بهبود روشهای درمانی و یا استفاده از روشهای غربالگری و تشخیص زودرس بیماری باشد. سایر جنبه های اپیدمیولوژی این بیماری همانند سایر نقاط می باشد.
مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلیپپتید سطح سلولهای اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش میدهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیتپذیری اسپرم موثر است، میتواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روشهای SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلولهای اسپرم انجام شد.
یافتهها: بررسی دادههای ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del میباشند. فراوانی جهش به طور معنیداری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپها کمتر است(005/0< p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی میباشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا میباشند قدرت باروری کمتری دارند
کاوه صادقی، شهلا شاهسوندی، محمد مجید ابراهیمی، همایون مهروانی، هادی فاضل،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رخدادهای واریتههای آنتیژنی جدید ویروسهای آنفلوانزا در جمعیتهای انسانی ضرورت بهبود برنامههای کنترلی را بیشتر کرده است. برای افزایش و هدایت پاسخهای ایمنی واکسنهای آنفلوانزا با یاور ترکیب میشوند. در سالهای اخیر، بیشتر تلاشها به طراحی یاورهای مولکولی اختصاص یافته است. هموکینین-1 فعالکننده سلولهای T و B برای تکثیر، بقا، تمایز به سلولهای پلاسما و تولید آنتیبادی است. در این پژوهش اثر هموکینین -1 به عنوان یاور بر القا پاسخ ایمنی هومورال علیه ویروس آنفلوانزا بررسی شده است.
مواد و روشها: توالی رمز دهنده ژن هموکینین -1 در داخل وکتور pcDNA3.1 قرار داده شده و به عنوان یاور استفاده شد. گروههای موش واکسن غیرفعال آنفلوانزا فرموله شده با یاور HK-1 را دریافت کردند. نمونههای سرم موشهای تحت آزمایش پیش از تزریقهای اولیه و یادآور و در زمانهای معین گرفته شده و با آزمایشهای سرولوژی ارزیابی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که یاور هموکینین -1 توان افزایش عیار آنتیبادی علیه ویروس واکسن را دارد. موشهای ایمن شده با واکسن دارای یاور در مقایسه با گروهی که فقط واکسن را دریافت کرده بودند سطح بالاتری از آنتیبادی علیه آنفلوانزا داشتند. تفاوت در تعداد تزریقهای یادآور اثری بر روی افزایش عیار نداشت.
نتیجهگیری: دادههای این پژوهش بیانگر آن است که هموکینین -1 به عنوان یک یاور مولکولی پاسخهای ایمنی هومورال و خاطره قوی در ایمنسازی علیه آنفلوانزا القا میکند.
احمد همتا، مریم یوسفی، مسعود فاضلی مصلح آبادی، افسانه طلایی، عبدالرحیم صادقی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ندولهای تیروئید شایع هستند. 4 تا 7 درصد بزرگسالان یک ندول قابل لمس دارند و 50 تا70 درصد از آنها با دقت بالا در سونوگرافی قابل تشخیصاند. میزان وجود ندول تیروئیدی در زنان 4 برابر مردان است و نسبت سرطان تیروئید در زنان در مقایسه با مردان 3 به 1 است و ششمین سرطان شایع در زنان میباشد. یافتههای اپیدمیولوژیک و آزمایشگاهی نشان میدهند که هورمونهای جنسی به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم آن موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم 1256049rs در ژن گیرنده استروژن بتا با بیماری ندول تیروئید است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، 146 بیمار با ندول تیروئید و 151 فرد سالم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهر اراک، وارد مطالعه شدند. تشخیص بیماری با اولتراسونوگرافی و تایید متخصص غدد انجام شد. DNA ژنومی از خون کامل حاوی ضد انعقاد EDTA استخراج شد. ژنوتیپها با استفاده از روش T-ARMS PCR مشخص شدند و با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای CC، TC و TT در گروه مورد به ترتیب 136 (2/93 درصد)، 10(8/6 درصد) و صفر (صفر درصد) و در گروه شاهد 139 (1/92 درصد)، 12(9/7 درصد) و صفر(صفر درصد) به دست آمد. در این تحقیق، ارتباط معنیداری بین بیماری ندول تیروئید و چندشکلی 1256049rs مشاهده نشد(72/0p=).
نتیجهگیری: یافتههای ما حاکی از عدم ارتباط معنیدار بین چندشکلی 1256049rs و بیماری ندول تیروئید است. برای نتیجهگیری بهتر، پیشنهاد میشود این مطالعه در جمعیتهای دیگر نیز انجام شود.
فرزاد ابراهیم زاده، ابراهیم حاجی زاده، عبدالکریم شادمهر، نسیم وهابی، عزت اله فاضلی مقدم، جواد ناصریان، مهدی صفری،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال رشد قد و وزن یکی از مهمترین اختلالات سلامتی کودکان کمتر از 2 سال در کشورهای در حال توسعه است. بیتوجهی به این اختلال میتواند باعث بروز مشکلات جدی همچون افزایش مرگ و نیز انواع معلولیتها در کودکان شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل موثر بر رشد قد و وزن کودکان کمتر از 2 سال است.
مواد و روشها: این مطالعه هم-گروهی تاریخی بر روی نمونهای مشتمل بر 2030 کودک زیر 2 سال شهر خرم آباد انجام گرفت که به روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای انتخاب شدند. بر اساس پرونده خانوار، وزن و قد کودک به صورت یک متغیر کمی ثبت گردید و در نهایت با استفاده از یک مدل طولی حاشیهای و با در نظر گرفتن تابع ربط همانی و نرم افزار R مدل بندی شد.
یافتهها: بر اساس مدل حاشیهای، اثر متغیرهای سن کودک، جنسیت کودک و سطح تحصیلات مادر بر قد و وزن کودکان و اثر متغیر مرتبه تولد تنها بر قد کودکان کمتر از 2 سال معنیدار بود. با این وجود، متغیر وضعیت انحصاری با شیر مادر در شش ماهه نخست تولد ارتباط معنیداری با وزن و قد کودکان کمتر از 2 سال نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، توجه ویژه به پایش رشد فرزندان مادران کمسواد، به ویژه کودکان با جنسیت مونث و نیز دارای مرتبه تولد اول، از مهمترین رویکردهای مقابله با اختلال رشد در این جمعیت میباشد.
شهرام نظری، سجاد اشکانی، هادی یوسف زاده، فاضل آقایی، غریب مجیدی، عزیز کامران، پیمان آذغانی، ایوب رستگار، زهره نظری، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دندریمرها ماکرومولکولهای دارای ساختار سه بعدی، منظم و پرشاخهاند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلیآمیدوآمین G5- در حذف باکتریهای اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی بر میلیلیتر تهیه شد. سپس غلظتهای مختلفی (025/0، 25/0، 5/2 و 25 میکروگرم بر میلیلیتر) از دندریمر در دمای آزمایشگاه (25- 23 درجه سانتیگراد) به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتریها، نمونهبرداری در زمانهای مختلف (صفر، 10، 20، 30، 50 و 60 دقیقه) صورت گرفت و نمونهها بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شدند. نمونهها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد گرماگذاری شدند و پس از آن تعداد کلنیها شمارش شدند.
یافتهها: خاصیت ضد باکتریایی دندریمر در محیط آبی با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، رابطه مستقیم دارد. در غلظت 25 میکرو گرم بر میلیلیتر و در زمان 60 دقیقه تمامی باکتریها به جز استافیلو کوکوس اورئوس و در زمان 30 دقیقه باکتریهای اشرشیاکلی و کلبسیلا اوکسیتوکا، به صورت 100 درصد حذف شدند. همچنین در غلظت 5/2 میکرو گرم بر میلیلیتر و در زمان 60 دقیقه باکتریهای اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا و پروتئوس میرابیلیس به طور 100 درصد حذف شدند. تمامی غلظتهای دندریمر در زمانهای مختلف باعث کاهش تمامی باکتریها شدند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلیآمیدوآمین G5- قادر به حذف اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسیتوکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی میباشد.
سیده فائزه فاضلیان، علی محمدزاده، هما زرین کوب، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: لبخوانی، استخراج دادههای گفتاری از فعالیت قسمت تحتانی چهره بهویژه آروارهها، لبها، زبان و دندانهاست که در افراد شنوا مهارتی طبیعی محسوب میشود. هدف اصلی لبخوانی، افزایش استقلال افراد دچار نقص شنوایی است. دیدن حرکات صورت گوینده به طور قابل ملاحظهای توانایی درک واژگان گفتهشده را افزایش میدهد، بهخصوص در محیطهایی که نویز در آن وجود دارد. درواقع این نکته نشاندهنده نقش مؤثر سیگنالهای دیداری است. در پژوهش حاضر به بررسی اثر آموزش بر مهارت لبخوانی افراد 18 تا 25 ساله با طراحی و ساخت یک برنامه آموزشی لبخوانی پرداختیم.
مواد و روش ها: از آزمون لبخوانی سارا 1 و 2 برای ارزیابی مهارت لبخوانی و بررسی اثرآموزش لبخوانی بر بازشناسی گفتار نمونههای حاضر در مطالعه استفاده شد. مطالعه مداخلهای نیمهتجربی حاضر روی 27 نفر از دانشجویان پسر که به شیوه نمونهگیری غیرتصادفی و دردسترس انتخاب شدند، انجام شد. برای تحلیل دادهها،آزمونهای آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون مک نمار مورد استفاده قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه و در اختیار قرار دادن نتایج، از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این پژوهش با کد IR.SBMU.REC.1394.144 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی رسیده است.
یافته ها: بین امتیازات آزمون لبخوانی سارا 1 در 2 موقعیت قبل از آموزش و بعد از آموزش تفاوت معناداری وجود داشت(P=0/000) و امتیازات آزمون لبخوانی سارا 2 نیز در 2 موقعیت تفاوت معناداری را نشان داد (P=0/000). همچنین بین امتیازات، همخوان واکه، در موقعیت قبل از آموزش لبخوانی و بعد از آن نیز تفاوت معناداری وجود داشت (P<0/05). بررسی امتیازات لبخوانی شش واکه اصلی نیز نشاندهنده تفاوت معنادار در دو موقعیت قبل و بعد از آموزش بود (P=0/000).
نتیجه گیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان دادند آموزش لبخوانی اثر مثبتی بر توانایی لبخوانی در افراد دارد و امکان بهبود توانایی لبخوانی بعد از آموزش وجود دارد.