جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فاتحی

شعبانعلی علیزاده، ابوالفضل فاتحی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، محمد رفیعی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات متعددی مشاهده شده است که میزان فاکتورهای التهابی در زنان سالم، تحت تاثیر سیکل‌های قاعدگی تغییر می‌یابد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان فاکتورهای التهابی خون در زنان دچار آپاندیسیت در فازهای متفاوت سیکل قاعدگی می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد 70 زن و 12 مرد مبتلا به آپاندیسیت و 61 زن سالم براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. پارامترهای التهابی شامل پروتئین واکنشی فاز حاد، میزان رسوب اریتروسیتی و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا و تعداد لکوسیت‌ها مورد سنجش قرار گرفته و بر اساس فاز سیکل ماهیانه در گروه آپاندیسیت و گروه شاهد با آزمون‌های مقایسه میانگین و آنالیز واریانس یک طرفه، با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تغییرات معنی‌داری در میانگین میزان پارامترهای التهابی و تعداد لکوسیت‌های خون در فازهای مختلف قاعدگی در زنان مبتلا به آپاندیسیت حاد وجود ندارد. هم‌چنین میانگین تعداد لکوسیت‌ها و غلظت CRP در گروه مبتلا به آپاندیسیت در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی‌داری بالاتر بود. نتیجه‌گیری: این نتایج نشان می‌دهد که میزان فاکتورهای التهابی در زنان دچار آپاندیسیت در طی فازهای مختلف سیکل قاعدگی تفاوت معنی‌داری با یکدیگر ندارند. به نظر می‌رسد تغییرات روزانه هورمونی در طی سیکل قاعدگی باعث نظرات متناقض در مورد میزان فاکتورهای التهابی در زنان در طی فازهای متفاوت سیکل ماهانه شده است. لذا توصیه می‌شود که مطالعه‌ای با همسان سازی روز دقیق سیکل ماهانه و هم‌چنین ساعت نمونه‌گیری و شدت آپاندیسیت انجام گیرد.
عبدالرضا یاوری، فرهاد فاتحی، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، رحمت اله مرادزاده، فریده السادات میرحسینی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات گفتار از نظر روانی-اجتماعی منجر به صدمات جبران ناپذیری در فرآیند رشد و تکامل گفتار و زبان کودکان می‌شود. اختلالات گفتاری؛ به آسیب در صوت، تولید صداهای گفتاری و روانی کلام گفته می‌شود که به دلیل تاخیر یا آسیب در مکانیسم کنترل حرکتی گفتار، آسیب در سیستم اعصاب مرکزی یا محرک‌های زبانی نامناسب و استفاده بد از صوت ایجاد می‌گردد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه شیوع اختلال گفتار را در1393 نفر دانش آموز پایه اول تا ششم ابتدایی شهر اراک مورد بررسی قرار می‌دهد. پس از جمع‌آوری نمونه گفتار پیوسته و توصیف تصاویر، خواندن متن و آزمون اطلاعات آوایی از هر دانش آموز، علایم آسیب شناختی شامل لکنت، اختلال صوت و اختلال تولید در برگه مخصوص ثبت گردید.

‌یافته‌ها: شیوع اختلال تولید آسیب، صوت و لکنت به ترتیب 8، 3/5، 1 درصد و شیوع اختلال گفتار 11/9 درصد بود. با بالا رفتن پایه تحصیلی از میزان مبتلایان به اختلالات گفتار کم می‌شود. 12/2 درصد از دانش آموزان پسر و 11/7 درصد از دانش آموزان دختر مقطع دبستان شهر اراک دارای اختلال گفتار بودند.

نتیجه‌گیری: شیوع اختلال گفتار دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک با شیوع اختلال گفتار در کرمانشاه مشابه می‌باشد، ولی میزان آن از بسیاری از مطالعات دیگر انجام گرفته در داخل کشورکمتر می‌باشد. به نظر می‌رسد تنوع نژادی و فرهنگی تأثیری در بالا رفتن شیوع گفتار در شهر اراک ندارد.


فرهاد فاتحی، آزاده ریاحی، رحمت اله مرادزاده، حمید دالوند، لیلا دهقان،
دوره 19، شماره 10 - ( دی ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقش والدین در زندگی کودک، عدم تعادل در نقش‌های والدین می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی روحی، عاطفی و فیزیکی در کودک شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه انجام وظایف نقش والدینی در والدین کودکان معلول (ذهنی- جسمی) کمتر از 7 سال در شهر اراک در سال 1395 می‌باشد.

مواد و روشها: در این پژوهش، پرسش‌نامه ارزیابی نقش والدینی برای والدین 120 کودک دارای معلولیت تکمیل گردید. تأثیر ویژگی‌های دموگرافیک بر نحوه انجام وظایف نقش والدینی بررسی گردید.

یافتهها: بر اساس تحلیل اطلاعات جمع‌آوری شده و ضریب هم‌بستگی پیرسون برای ارتباط نقش والدینی و عوامل دیگر به این نتیجه رسیدیم که نقش والدینی با سن کودک دارای ارتباط معنی‌داری نبود، ولی در مورد سن مادر تفاوت معنی‌داری را نشان داد که ضریب هم‌بستگی آن مقدار 182/0- بود که بیان‌گر ارتباط معکوس بین نقش والدینی و سن مادر در کودکان معلول است. هم‌چنین در نحوه انجام وظایف بر حسب جنس کودک تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. بین سابقه تشنج و نمره انجام وظایف نقش والدینی رابطه معناداری به دست نیامد. وضعیت اقتصادی نیز بی‌تأثیر بود.

نتیجهگیری: عدم توازن در نحوه انجام وظایف نقش والدینی در چهار حیطه مراقبت‌های اولیه، آموزش و تربیت، اوقات فراغت و ارتقای سطح شناختی نشان داد که وجود کودک معلول بر حیطه‌های مختلف تاثیری منفی داشت، بدین صورت که پرداختن بیشتر به یکی از حیطه‌ها موجب نادیده گرفتن دیگر حیطه‌ها شد. نمره کل انجام وظایف نقش والدینی تأییدی بر تأثیر منفی وجود کودک معلول در اجرای کارآمد این وظایف بود.


عبدالرضا یاوری، رحمت اله مرادزاده، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، فرهاد فاتحی، محمودرضا نخعی،
دوره 19، شماره 10 - ( دی ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

مقدمه و هدف: یکی از مشکلات کودکان مبتلا به فلج مغزی، اختلال در خوردن غذا و نوشیدن مایعات می‌باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر تحریکات دهانی - حرکتی بر عملکرد تغذیه‌ای کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با استفاده از دو رویکرد پزشکی و رویکرد خانواده محور می‌باشد.

مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه هدف، کودکان فلج مغزی 2 تا 8 ساله شهر اراک و از نمونه‌های در دسترس کودکان مراجعه کننده به مراکز توان‌بخشی بودند که از بین آن‌ها 40 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به صورت ساده و هدف‌مند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، سامانه طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت(GMFCSE&R) و مقیاس ارزیابی حرکتی دهان (OMAS) بود. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآزمون کولموگرف اسپیرنوف، گزارش میانگین، انحراف معیار، ترسیم جداول توزیع فراوانی تحلیل داده‌ها، آزمون تی مستقل، آزمون تی وابسته، آزمون کای دو و مانوا انجام شد.

یافتهها: اختلاف نمرات عملکرد بلع در هر دو گروه تحت درمان توسط درمان‌گر و تحت درمان توسط خانواده قبل و بعد از انجام مداخله از نظرهردو ارزیاب و از نظر آماری معنادار بود(001/0=p). اختلاف نمرات عملکرد بلع بین دو گروه تحت درمان توسط درمان‌گر و تحت درمان توسط خانواده، بعد از انجام مداخله از نظر ارزیاب اول و دوم و از نظر آماری معنادار نبود(به ترتیب 89/0=p و 07/0=p).

نتیجه گیری: به طور کلی می‌توان نتیجه گرفت که تحریکات دهانی حرکتی بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی اسپاستیک در هر دو گروه تحت درمان موثر می‌باشد. هم‌چنین میزان تاثیر این تحریکات بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی چه توسط درمان‌گر به کار رود و چه توسط خانواده، به یک اندازه می‌باشد.


محمدرضا عرب، عبدالرضا یاوری، مرضیه بابایی، فرهاد فاتحی،
دوره 24، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال در بلع یک مشکل ثابت و متداول در افراد مبتلا به سندرم داون است. در روش آزمایشگاهی جهت ارزیابی جویدن می توان از الکترومیوگرافی استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی الکترومیوگرافی عضلات ماستر و تمپورال در هنگام جویدن در کودکان مبتلا به سندرم داون 2 تا 12 ساله شهر اراک بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و مورد شاهدی است، که با هدف  بررسی الکترومیوگرافی عضلات ماستر و تمپورال در موقع جویدن بر روی 15 کودک از نمونه های در دسترس 2 تا 12 ساله مبتلا به سندرم داون و 15 نفر از آن هایی که طبق روش همسان سازی فرد به فرد از نظر سنی و جنسیتی با نمونه های مبتلا به سندرم داون مطابقت داشتند صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه از همه والدین رضایت آگاهانه اخذ گردید و هیچ آسیب جسمی متوجه افراد نبود.
یافته ها:در مورد مقایسه میانگین دامنه (شدت) سیگنال الکتریکی عضله بین دو گروه به غیر از عضله گیجگاهی راست در هنگام جویدن و در مورد میانگین بسامد میانگین در هنگام جویدن به غیر از عضله گیجگاهی چپ، در بقیه موارد تفاوت معنادار بود. در مورد مقایسه میانگین بسامد میانه سیگنال الکتریکی عضله در اکثر عضلات تفاوت ها غیر معنادار بود.
نتیجه گیری: میانگین دامنه (شدت) و بسامد میانگین سیگنال الکتریکی عضله در حالت جویدن در اکثر عضلات بین دو گروه مبتلا به سندرم داون و طبیعی متفاوت ولی در مورد میانگین بسامد میانه در اکثر عضلات تفاوت ها غیر معنادار بود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb