22 نتیجه برای غزنوی راد
احسان اله غزنوی راد، سیدعلی فاضلی، رحمت اله یزدانی، علی جورابچی، عنایت اله کلانتر هرمزی،
دوره 2، شماره 6 - ( بهار 1378 )
چکیده
نایسریاگونوره آ عامل بیماری سوزاک می باشد. کشت و آنتی بیوگرام این باکتری در آزمایشگاه های تشخیص طبی متداول نیست. در این بررسی از 287 بیمار مشکوک، 50 مورد نایسریاگونوره آ ایزوله گردید که نسبت به پنی سیلین 32 مورد مقاوم (25 مورد داری مقاومت پلاسمیدی با بتالاکتامازی و 7 مورد دارای مقاومت کروموزومی ) و 4 مورد نیمه حساس مشاهده شدند. 26% موارد نسبت به اسپکتینومایسین مقاوم بوند ولی تمام موارد ایزوله شده نسبت به سیپروفلوکساسین حساس بودند و 2% نسبت به سفتریاکسون مقاوم دیده شدند. بنابر این پنی سیلین در جامعه مورد مطالعه جایگاهی در درمان بیماری سوزاک ندارد. اسپکتینومایسین نیز دارویی است که باید تجویز آن با احتیاط بیشتری صورت گرفته و حتما پیگیری های بعد از درمان انجام پذیرد. سفتریاکسون و سیپروفلوکساسین هم داروهای موثری هستند که می توان از آنها حتی در سویه های مقاوم نیز استفاده کرد.
احسان اله غزنوی راد، علی فاضلی، رحمت اله یزدانی، محمد رفیعی، علی جورابچی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده
مقدمه: نایسریاگونوره، دیپلوکوک گرم منفی از خانواده نایسریاسه و عامل بیماری مقاربتی سوزاک در انسان است. کشت و آنتی بیوگرام از این باکتری کم تر در آزمایشگاه های تشخیص طبی صورت گرفته و تعیین میزانMIC در این باکتری فقط در آزمایشگاه های مرجع صورت می گیرد. هدف از این تحقیق ارائه ارتباطی است که در جامعه مورد مطالعه، مقادیر MIC، آسان تر و بدون انجام آزمایشات تکنیکی پیچیده در دسترس پزشکان قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه بر روی 50 نایسریاگونوره جدا شده از بیماران مبتلا به سوزاک، تست آنتی بیوگرام صورت گرفت و برای هر دیسک آنتی بیوتیک قطر هاله عدم رشد اندازه گیری گردید. سپس بر مبنای دستورالعمل هایNCCL برای چهار آنتی بیوتیک پنی سیلین، تتراسیکلین، اسپکتومایسین و سفاریااکسون مقادیر MIC اندازه گیری شده و بین قطر هاله عدم رشد به عنوان متغیر مستقل و مقادیر MIC به عنوان متغیر وابسته رگرسیون خطی ایجاد گردید.
نتایج: نتایج نشان می دهد که در هر چهار مورد ارتباط بین مقادیر قطر هاله و MIC به صورت منفی (معکوس) است و ضریب رگرسونی برای 3 آنتی بیوتیک اول با سطح معنی داری 0/0001 و برای آنتی بیوتیک چهارم با سطح معناداری 0/001 معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از MIC و مقدار هاله ممانعت از رشد با هم دیگر مطابقت کامل داشته (رابطه خطی) و بنابر این با میزان خطای حداقل (صفر تا 4 رقم اعشار) می توان تاثیر متقابل قطر هاله و میزان MIC را در جامعه مورد مطالعه تخمین زد.
محمدعلی شریعت زاده، قاسم مسیبی، ناصر مهدوی شهری، احسان اله غزنوی راد، علی فانی، عبدالرحمان دزفولیان، علی چهریی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: دیابت وابسته به انسولین (IDDM) یا دیابت نوع یک، یک بیماری خود ایمنی مختص به عضو است که در آن سلول های سازنده انسولین تخریب می شوند. علت این بیماری مشخص نیست. عوامل محیطی و ژنتیکی در مستعد کردن فرد به دیابت نقش دارند. بین بروز برخی از آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی (HLA) و دیابت ارتباط وجود دارد. گزارشاتی نیز مطرح است که بین بروز IDDM و ویژگی های خطوط پوستی دست (درماتوگلیفیک) به نوعی ارتباط وجود دارد. به هر حال این فرضیه مطرح است که بین آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی و خصوصیات درماتوگلیفیک در این بیماران ارتباط وجود داشته باشد و با استفاده از این دو خصوصیت بتوان خطر ابتلا به دیابت را مشخص نمود.
روش کار: در این مطالعه فراوانی برخی از آنتی ژن های HLA (با روش میکرولنفوسیتوتوکسی) و ویژگی های خطوط دستی 30 بیمار مبتلا به IDDM و 30 فرد شاهد که از نظر جنس و خصوصیت جغرافیایی (نژاد) با گروه بیمار مشابه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که درصد فروانی آلل های A2، DR3 و HLA-DQ2 در گروه بیماران در مقایسه با افراد کنترل بیش تر است. همچنین بررسی های خطوط پوستی در دو گروه نشان داد خط شماری ab در زنان و مردان دیابتی نسبت به گروه کنترل کاهش نشان می دهد. براساس منحنی مشخصه عملی گیرنده نقطه مثبت شدن خطوط ab برای دست راست، 34/7 و برای دست چپ، 32/25 به دست آمد.
نتیجه گیری: هرچند در این مطالعه ارتباط معنی داری بین دو روش مشاهده نشد اما با توجه به این که ژن های کد کننده آنتی ژن های HLA و ژن های تعیین کننده ویژگی های خطوط دستی مجزا می باشند، تعیین آنتی ژن های HLA و درماتوگلیفیک ابزار مناسبی جهت تعیین خطر نسبی ابتلا به دیابت خواهد بود. درهر صورت این اولین مطالعه ای است که در خصوص ارتباط این دو دسته ژن در تعیین استعداد ابتلا به بیماری انجام می شود. پیشنهاد می شود مطالعات بیش تری درخصوص روشن شدن ارتباط این دو ویژگی (HLA و درماتوگلیفیک) در مستعد کردن فرد به بیماری های خود ایمن صورت گیرد. |
|
محمد رضا پالیز وان، شادی خادمی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
مقدمه: کیندلینگ یکی از مدل های صرع است که توسط تحریکات مکرر مغز ایجاد می گردد. آمیگدال به دلیل نقشی که هم در انسان و هم در موش در ایجاد کیندلینگ و در شرطی شدن ناشی از ترس دارد مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تحریکات الکتریکی مکرر کف پای موش های صحرایی به هنگام ترس و اثر آن بر روی تسهیل ایجاد کیندلینگ است.
روش کار: در این مطالعه تجربی ۲۵ موش صحرایی نر از نژاد ویستار برای ایجاد شرطی شدن احترازی فعال دو طرفه تحت آزمایش شاتل باکس قرار گرفته و بر اساس پاسخ های ارائه شده توسط حیوان به دو گروه دیر یاد گیر و زود یاد گیر تقسیم شدند. سپس موش ها در هر گروه به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه آزمون برای ۱۰ روز متوالی تحت تاثیر محرک شرطی و غیر شرطی و گروه کنترل تحت تاثیر محرک شرطی قرار گرفتند. پس از ۱۰ روز برای ایجاد کیندلینگ به موش ها داروی پنتیلن تترازول به شکل داخل صفاقی تزریق شد و پارامترهای تشنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که قرار گرفتن موش های صحرایی نر در معرض تحریکات مکرر الکتریکی سبب تسهیل ایجاد کیندلینگ در آنها می گردد. این تسهیل در موش هایی که توانایی کم تری برای یاد گیری شرطی شدن در شاتل باکس دارند. به شکل معنی داری از گروهی که توانایی یاد گیری بالاتری دارند بیش تر است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر به نظر می رسد که می توان از روی میزان استعداد حیوان برای یادگیری شرطی شدن, به میزان استعداد حیوان برای تشنج پی برد. به نظر می رسد که نورون های موجود در آمیگدال در موش های دیر یاد گیر تحریک پذیری بیش تری نسبت به حیوانات زودیادگیر دارند.
محمد رضا پالیزوان، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: صرع یکی از اختلالات عصبی مزمن در انسان است که از مهمترین کانونهای ایجاد کننده آن میتوان به آمیگدال اشاره نمود. این ناحیه از مهمترین مناطق مغزی دخیل در شرطی شدن نسبت به ترس است و به نظر می رسد اختلال در مدار های نورونی این ناحیه میتواند زمینه ساز ابتلاء حیوان به تشنج باشد. هدف از این تحقیق پاسخ به این سوال است که آیا اختلال در یادگیری میتواند نشان دهنده اختلال در مدارهای نورونی این ناحیه و در نتیجه زمینه ساز استعداد حیوانات برای تشنج باشد. روش کار: 20 موش صحرایی نر از نژاد ویستار برای ایجاد شرطی شدن احترازی فعال دو طرفه تحت آزمایش شاتل باکس قرار گرفته و بر اساس پاسخ های ارائه شده توسط حیوان به دو گروه دیر یاد گیر و زود یاد گیر تقسیم شدند. سپس جهت ایجاد کیندلینگ تحت تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول قرار گرفته و پاسخهای تشنجی حیوان ثبت و مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون توکی و آزمون من ویتنی یو انجام گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که طی روند کیندلینگ موش های گروه دیر یادگیر نسبت به موشهای گروه زود یادگیر استعداد بیشتری برای بروز تشنج از خود نشان داده و اختلاف معنی داری در مرحله حمله و مدت زمانی که طول می کشد تا حیوان به مرحله دوم تشنج برسد بین دو گروه وجود داشت(P<0/05).
نتیجه گیری: با استناد به نتایج فوق میتوان میزان استعداد موش های صحرایی نر را برای کیندلینگ از روی میزان اختلال در یاد گیری شرطی شدن نسبت به ترس که نشان دهنده میزان اختلال در مدار های نورونی آمیگدال میباشد حدس زد.
محمدرضا پالیزوان، اعظم امینی کمیجانی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات نشان داده است که به دنبال صرع خود به خودی در موشهای صحرایی میزان نفوذ پذیری نورون های ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به کلسیم افزایش پیدا میکند. در این تحقیق نقش کانالهای کلسیمی حساس به ولتاژ ناحیه CA1هیپوکمپ بر روی کیندلینگ ایجاد شده با پنتیلن تترازول مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا حیوانات به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم بندی شدند. در گروه تحت آزمایش داروی وراپامیل (4میکروگرم در 4 دقیقه) به داخل هیپوکمپ تزریق شد و پس از 20 دقیقه به منظور ایجاد کیندلینگ شیمیایی، پنتیلن تترازول با غلظتهایی که در ابتدا تشنج زا نیستند (5/37 میلی گرم بر کیلوگرم, داخل صفاقی) به موشها تزریق گردید. پس از تزریق دارو رفتار های حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد و پاسخهای تشنجی بر اساس معیار پنج رتبهای طبقهبندی گردید. حیوانات گروه کنترل از نظر سن و روند ایجاد کیندلینگ همانند گروه آزمون بودند به جز اینکه در این گروه به جای وراپامیل از حلال آن یعنی مایع مغزی نخاعی مصنوعی استفاده شد.
نتایج: وراپامیل به شکل معنی داری (0/01>P)تعداد تحریکات لازم برای رسیدن حیوانات از مرحله صفر به مرحله پنج تشنج را کاهش داد. از سوی دیگر وراپامیل به شکل معنیداری مدت زمانی که حیوان در مرحله پنجم تشنج بسر می برد را افزایش داد(0/05>P). همچنین این دارو مدت زمانی که طول میکشد که حیوان به مرحله پنج تشنج برسد را کاهش داد ولی این کاهش معنیدار نبود.
نتیجهگیری: تزریق موضعی وراپامیل به داخل هیپوکمپ روند ایجاد کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول را تسهیل کرده ولی بر روی کیندلینگ ایجاد شده اثر مهاری داشت.
دكتر قاسم مسیبی، آقاي احسان اله غزنوی راد، دكتر علی فانی، دكتر سید محمد مؤذنی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: دیابت وابسته به انسولین یا دیابت نوع1 جزء بیماریهای خود ایمن میباشد. فاکتورهای ژنتیکی از جمله برخی از ژنهای کد کننده آنتی ژن های لکوسیتی در استعداد ابتلا به آن دخالت دارند. البته ارتباط بین دیابت و نوع آنتیژنهای لکوسیتی، به جمعیت (نژاد) مورد مطالعه بستگی دارد. هدف از این مطالعه تعیین آنتی ژنهای لکوسیتی است که در استعداد ابتلا به دیابت وابسته به انسولین در جمعیت این منطقه جغرافیایی(اراک) نقش دارند. روش کار:در این مطالعه توصیفی که در آن از روش نمونهگیری آسان استفاده شده است، فراوانی آنتی ژنهای لکوسیتی کلاس I وII در سال 1382 در31 بیمار مبتلا به دیابت وابسته به انسولین ( مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان ولیعصر اراک) و 57 فرد سالم با زمینه نژادی و جغرافیایی مشابه، با روش میکرولیمفوسیتوتوکسیسیتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که فراوانی آنتی ژنهای لکوسیتی A2 (04/0p<)، A3 (05/0p<)، B21 (05/0p<)، DR3 (01/0p<) وDQ2(01/0p<) در بیماران مبتلا به دیابت وابسته به انسولین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر است. در مقابل فراوانی آنتی ژنهای DR2 (04/0p<)،DR7 (05/0p<) و B53 (05/0p<) در گروه کنترل بیشتر از بیماران دیابتی بود. نتیجه گیری: بین بروز آنتی ژن های لکوسیتی A2 ، A3 ، B21 ، DR3 و DQ2 و استعداد ابتلا به دیابت به طور مستقل ارتباط مثبت وجود دارد و خطر نسبی ابتلا به دیابت در افراد واجد این آنتی ژنها بالا است. آنتی ژنهای DR2 ، DR7 و B53 ممکن است در جلوگیری از ابتلا به دیابت وابسته به انسولین در جامعه مورد مطالعه دخالت داشته باشند.
مهدی مسیبی، احسان اله غزنوی راد، عبدالحسین دلیمی اصل، سید محمد موذنی، قاسم مسیبی، محمودرضا خزایی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: تفاوت در حساسیت و مقاومت به ابتلا و عود در بیماریهای عفونی از جمله کیست هیداتیک و آلوئولار در حیوانات وانسان دیده شده است که به دلیل تفاوت در فاکتورهای فردی و پاسخهای ایمنی، مبتنی بر تفاوت در ژنهای کد کننده آنتی ژنهای لوکوسیتهای انسان(HLA) و یا حیوان، میباشد. هدف از این تحقیق شناسایی HLA در منطقه است که در ایجاد مقاومت یا حساسیت به آلودگی کیست هیداتیک نقش دارند. روش کار: در این مطالعه تحلیلی (مورد - شاهدی) از 60 بیمار مبتلا به کیست هیداتیک که کیست های تشخیص داده شده و یا جراحی شده داشتند و 30 فرد سالم خونگیری به عمل آمد و نمونهها به روش لنفوسیتو توکسیسیته آزمایش شدند. ابتدا کیتهای تشخیصی با آنتی سرمهای اختصاصی هر آنتی ژن (28 آنتی ژن) توسط محقق تهیه و سپس لنفوسیتها جداسازی گردید. برای شناسایی آنتی ژنهای کلاس II با استفاده از ستون نایلون وول لنفوسیتهای B جدا گردیدند. پس از اتمام مراحل مختلف واکنش و رنگ پذیری و تثبیت با فرمالین و بر اساس مورفولوژی سلولها نتایج با میکروسکوپ Invert خوانده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با محاسبه نسبت شانس (OR)، خطر نسبی (RR)، کسر پیشگیری کننده (PF)، کسر علیتی (AF) و آزمون کای دو صورت گرفت. نتایج: HLA کلاس I به تعداد 18 آنتی ژن و HLA کلاس II به تعداد 10 آنتی ژن در دو گروه بیمار و سالم بررسی شد. نتایج حاصله نشان داد که HLA-A1 با اختلاف معنیداری در گروه بیماران بالاتر است(05/0 p<) و دارندگان این آنتی ژن استعداد بیشتری در ابتلا و رشد کیست دارند. در مقابل فراوانی HLA-A10 در افراد سالم شیوع بالاتری داشت(05/0p<) که نشان دهنده نقش پیشگیرنده آن در ابتلا افراد به بیماری کیست هیداتیک است. سایر آنتی ژنهای بررسی شده در دو گروه علیرغم تفاوت در برخی از آنها، اختلاف معنی دار نداشتند و برای بررسی دقیقتر مطالعات مولکولی لازم است. نتیجه گیری: در دارندگان آلل HLA-A1 امکان استقرار و رشد کیست در صورت مواجهه با عامل بیماری بیشتر از افراد فاقد این آلل میباشد و این افراد استعداد بیشتری در ابتلا به کیست هیداتیک دارند. در حالی که در دارندگان HLA-A10 امکان استقرار و رشد کیست در صورت مواجهه با عامل بیماری کمتر از افراد فاقد این آلل میباشد و این آنتی ژن در این افراد نقش پیشگیرنده در برابر کیست هیداتیک دارد.
حمید ابطحی، محمد جواد قناد زاده، علی هاتف سلمانیان، احسان غزنوی راد، مسعود کریمی، ندا مولائی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: در تشخیص عوامل میکروبی با استفاده از روشهای ملکولی، تخلیص کروموزوم مرحله بسیار مهمی است. در این تحقیق با افزایش مدت زمان مرحله دناتوراسیون بدون تخلیص کروموزوم باکتری، با تخریب سلول، تکثیر DNA انجام میشود. روش کار: در این مطالعه تجربی، رقتهای100/8 ، 100/4 ، 100/2 ، 100/1 ، 200/1 ، 400/1 ، 800/1 و 1600/1 از باکتری در آب مقطر تهیه گردید. پس از آن باکتریها به روش فیلتراسیون از نمونه جدا گردید. بدون خالص سازی کروموزوم باکتری، با استفاده از روش زنجیرهای پلی مرآز و به کمک پرایمرهای طراحی شده، ژن 16sRNA تکثیر یافت. شناسایی آلودگی 15 حلقه چاه آب شهر اراک و مقایسه آن با روش MPN جهت بررسی حساسیت روش فوق انجام گرفت. نتایج: کشت رقتهای تهیه شده نشان دهندۀ تأیید تعداد باکتریها در این رقتها بود. نتیجه واکنش زنجیرهای پلی مرآز رقتها (پس از فیلتراسیون) نشان داد که این سیستم قادر است وجود باکتری در این رقتها را شناسایی کند. علاوه بر آن مقایسه تشخیص آلودگی آب به دو روش MPN وPCR انجام گرفته در این تحقیق، نشان دهنده حساسیت بالای روش اخیر بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این بررسی حاکی از آن است که با روش مذکور علاوه بر این که امکان بروز نتیجه منفی کاذب کمتر میشود نیاز به انجام مراحل سخت، پیچیده و وقت گیر تخلیص کروموزم نیز نمی باشد.
محمدرضا پالیزوان، هاجر رجبیان، الهه میرزازاده، یحیی ژند، احسان اله غزنوی راد،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: اگر چه نقش هورمونهای استروئیدی در فعال شدن و حفظ اعمال تولید مثلی به خوبی ثابت شده است، شواهد روز افزون حکایت از تاثیر این هورمونها بر روی حافظه و یادگیری دارند. این اثرات پیچیده بوده و بستگی به نوع یادگیری، جنس، سن و نیز محلی که در معرض هورمونهای استروئیدی قرار میگیرد دارند. این مطالعه جهت تعیین نقش تجویز پروژسترون به موشهای تازه متولد شده بر روی توانایی یادگیری آنها در ماز آبی موریس پس از بلوغ طراحی شده است. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی 36 موش صحرایی نر و ماده تازه متولد شده نژاد ویستار انجام گرفت. موشها به شکل تصادفی به شش گروه تقسیم شدند که عبارت بودند از: موشهای ماده با تزریق پروژسترون، موشهای نر با تزریق پروژسترون، موشهای ماده با تزریق روغن کنجد، موشهای نر با تزریق روغن کنجد و موشهای نر و ماده کنترل. سپس گروههای پروژسترونی، هورمون را با غلظت 100 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان و گروههای روغن کنجدی هم حجم پروژسترون، روغن کنجد را در روزهای 1 و یا 2 بعد از تولد دریافت کردند. 60 روز پس از تزریق حافظه فضایی آنها در ماز آبی موریس مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: تجویز روغن کنجد به موشهای ماده تازه متولد شده (ولی نه موشهای نر) سبب افزایش میزان حافظه فضایی در آنها نسبت به گروه کنترل و پروژسترون گردید(05/0p<). اضافه کردن پروژسترون به روغن کنجد سبب شد یادگیری آنها تا سطح گروه کنترل کاهش یابد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق این فرضیه را که پروژسترون سبب اختلال در حافظه فضایی مرجع در موشهای ماده میگردد تایید مینماید.
حسان اله غزنوی راد، نادر زرین فر،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یکی از بیماریهای مشترک بین انسان و دام بوده که در ایران به صورت اندمیک مشاهده میشود. ابتلا به این بیماری در هنگام حاملگی میتواند سبب تاثیر نامطلوب بر روی ماحصل بارداری گردد ولی بر روی این اصل که آیا میتواند منتهی به بروز سقط یا سایر عوارض ناگوار گردد توافق قطعی وجود ندارد. هدف این مطالعه مروری بر گزارشات موجود در زمینه تاثیر بروسلوزیس بر روی ماحصل بارداری، عوامل خطر، علائم بالینی و همچنین ایمنی شناسی بروسلوزیس در هنگام بارداری است.
مواد و روشها: این بررسی مروری بر روی مقالات منتشر شده داخلی و خارجی مرتبط با استفاده از کلمات کلیدی چون بروسلوز، حاملگی، سقط، مرگ داخل رحمی، زایمان زودرس در پایگاههای Black cohrane، IranMedex، ISC، Ovid، SID، Elsevier cohrane و Pubmed انجام شده است.
یافتهها: از بین مقالات تحقیقی جستجو شده تعداد 50 مقاله مرتبط با موضوع تحقیق بود که به مباحثی چون بررسی بروسلوز و عوارض ان در دوران حاملگی پرداختهاند.
نتیجه گیری: بر اساس بررسی این تحقیق عواقب بروسلوز در هنگام بارداری میتواند به صورت الگوی زایمان طبیعی، سقط، مرگ جنین در داخل رحم و زایمان زودرس بروز نماید. لذا در مناطق اندمیک به خصوص با سطح اقتصادی اجتماعی پایین، آموزش بانوان و دختران از خطرات و عوامل خطر و غربالگری زنان باردار میتواند از عواقب ناگوار بروسلوز در این دوران مهم جلوگیری نماید. ضمن اینکه تحقیقات گستردهتری در زمینه بررسی واکنشهای ایمونولوژیک که متعاقب ابتلا به بروسلوز در هنگام بارداری رخ میدهد مورد نیاز میباشد.
لیلا حسن زاده، حمید ابطحی، احسان الله غزنوی راد، صفیه صوفیان، وحیده فرجادی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هلیکوباکترپیلوری شایعترین باکتری است که جوامع انسانی را در بعد جهانی مبتلا به عفونت ساخته است. ژن vacA از مهمترین شاخصهای بیماری زایی این باکتری میباشد که باعث تشکیل واکوئلهای اسیدی در سیتوپلاسم سلول و نیز تخریب سلولهای اپیتلیال میشود. هدف از این مطالعه بررسی خواص آنتی ژنیک پروتئین نوترکیب vacA هلیکوباکترپیلوری در سرم انسان و موش آلوده میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، قطعه حاوی ناحیه دارای بالاترین خاصیت آنتی ژنیک ژن vacA به طول bp1233 بر اساس برنامههای بیوانفورماتیکی به دست آمد، پس از تکثیر ناحیه مورد نظر با استفاده از PCR، در ناقل پلاسمیدی pET32a کلون و بیان شد. پس از خالص سازی پروتئین نوترکیب، آنتی ژنیسیته آن به روش وسترن بلات با سرم افراد آلوده به عفونت فعال هلیکوباکترپیلوری و موش آلوده شده با پروتئین نوترکیب خالص شده بررسی شد.
یافتهها: نتایج PCR و تعیین توالی نشان داد که ژن هدف به درستی در ناقل مورد نظر کلون شده است. آنتی بادیهای استفاده شده در وسترن بلات تولید و بیان پروتئین نوترکیب (65 کیلو دالتون) با غلظت 1/2 میلیگرم در میلیلیتر را نشان دادند.
نتیجهگیری: تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین دارای خاصیت آنتی ژنیک و ایمونوژنیک میباشد. بنابراین میتوان از آن به عنوان کاندید مناسبی برای طراحی کیتهای تشخیصی و واکسن هلیکوباکترپیلوری استفاده نمود.
محسن رضازاده، رسول یوسفی مشعوف، حسین سرمدیان، احسان الله غزنوی راد،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس به عنوان یک پاتوژن شایع عفونتهای بیمارستانی به شمار میرود. افزایش عفونتهای ناشی از این باکتری در کشورهای در حال توسعه منجر به بروز مشکلات بسیاری شده است. هدف ازاین مطالعه شناسایی الگوی آنتیبیوتیکی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین جدا شده از بیماران بیمارستان مرکزی شهر اراک میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در مدت یک سال تعداد 100 ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از بیماران بستری در بیمارستان، جداسازی گردید. ابتدا حساسیت نمونهها نسبت به دیسک سفوکسیتین و اگزاسیلین بررسی شد، سپس وجود ژن mecA در سویههای مذکور با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز ارزیابی گردید. در ادامه الگوی آنتیبیوتیکی سویههای واجد ژن mecA نسبت به 13 آنتی بیوتیک مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از بین 100 نمونه شناسایی شده، تعداد 80 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین جداسازی گردید که بیشترین میزان مقاومت این سویه نسبت به آنتیبیوتیکهای پنیسیلین(100 درصد)، تتراسیکلین(50/88 درصد)، لووفلوکساسین (70/85 درصد) و سیپروفلوکساسین(70/85 درصد) و کمترین میزان مقاومت نسبت به آنتیبیوتیکهای کلرامفنیکل (70/5 درصد) و نتیل مایسین (70/5 درصد) و موپیروسین (0 درصد) گزارش شد.
نتیجهگیری: مطالعه اخیر نشان دهنده افزایش مقاومت استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتیبیوتیکهای مختلف بوده که این مسئله یک هشدار جدی جهت درمان عفونتهای ناشی از استافیلوکوکوس اورئوس در منطقه میباشد. بنابراین به منظور جلوگیری از افزایش مقاومت نسبت به سایر آنتیبیوتیکها، ضروری میباشد که از تجویز بی رویه و غیر ضروری آنتیبیوتیکهای در دسترس خوداری شود.
بهناز طاهری، سیامک سمیعی، مهدی پریان، احسان اله غزنوی راد،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت دارویی در مایکو باکتریوم توبرکلوزیس یکی از نگرانیهای جدی میباشد که محققان و پزشکان با آن مواجه هستد. شناسایی سریع توبرکلوزیسهای مقاوم به منظور شروع بیدرنگ و مناسب درمان با داروهای خط دوم ضروری میباشد. این امر منجر به افزایش بازده درمان و جلوگیری موثر از انتقال وگسترش این بیماری مسری خواهد شد. هدف از این مطالعه طراحی روشی مبتنی بر Real-Time PCR جهت تشخیص موتاسیونهای موجود در ناحیه RRDR ژن rpoB که منجر به مقاومت به ریفامپین در مایکوباکتریوم توبرکلوزیس میشوند.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی پرایمر و پروپ توسط نرم افزارهای اختصاصی برای ناحیه RRDR ژن rpoB به منظور شناسایی جهش طراحی شد. برای ارزیابی حساسیت و ویژگی کلینیکی واکنش از نمونههای بالینی استفاده شد که پیش از این مقاومت و حساسیت آنها به وسیله تست حساسیت دارویی تناسبی تعیین شده بود.
یافتهها: با استفاده از 40 نمونه بالینی(20 سویه حساس و 20 سویه مقاوم) حساسیت پروب استفاده شده برای تشخیص موتاسیون در کدون 526 و 531 معادل100 درصد در نظر گرفته شد. پرایمر و پروبهای طراحی شده تنها به ناحیه اختصاصی RRDR ژن rpoB مایکوباکتریوم توبرکلوزیس متصل میگردند و مطالعات بیوانفورماتیکی هیچ گونه واکنش متقاطعی با ژنوم سایر میکرو ارگانیسمها و انسان نشان ندادند. ویژگی بالینی روش راه اندازی شده به طور تجربی و با بررسی 25 نمونه منفی مورد آزمایش قرار گرفت و معادل 100 درصد در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: روش Real-time PCR راه اندازی شده به علت سرعت و حساسیت بالا میتواند به عنوان ابزاری مفید وکارا در تشخیص سریع مایکوباکتریومهای مقاوم به ریفامپین در نظر گرفته شود.
خدیجه خسروی، نادر زرین فر، احسان اله غزنوی راد، قاسم مسیبی،
دوره 18، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری بروسلوز یک بیماری عفونی قابل انتقال بین انسان و دام میباشد که با عود فراوان و قابلیت مزمن شدن مشخص میشود. عملکرد سیستم ایمنی در مزمن شدن این بیماری نقش دارد. از آن جا که پاسخهای ایمنی در بروسلوز انسانی کمتر بررسی شده است، در این مطالعه پروفایل سیتوکاینی در افراد مبتلا به فرم حاد و مزمن این بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، بر روی 22 بیمار مبتلا به بروسلوز حاد (با میانگین سنی 17±38)، 21 بیمار مبتلا به بروسلوز مزمن (با میانگین سنی 10±43) و 21 فرد سالم (با میانگین سنی 4±26) که از نظر سنی و جنسی با بیماران انطباق داشتند، انجام گرفت. مقادیر &gammaIFN- ، 17-IL، 5-IL و TGF-&beta سرمی با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین سطح سرمی IFN-&gamma در مبتلایان به بروسلوز حاد و مزمن در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری را نشان داد(p=0/045). میانگین 17-IL در سرم مبتلایان به بروسلوز حاد در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیدار و در سرم مبتلایان به بروسلوز مزمن در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری را نشان داد(p=0/024). همچنین، میانگین سطح سرمی 5-IL و TGF-&beta در مبتلایان به بروسلوز حاد در مقایسه با فرم مزمن به طور معنیداری کمتر بود(p=0/001).
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که الگوی سیتوکاینی در فرم مزمن بیماری برسلوز بیشتر به 2Th وابسته میباشد. از این رو، مهار پاسخ 2Th میتواند راهکاری مناسب در درمان بیماری و جلوگیری از مزمن شدن آن باشد.
لیلا اختر دانش، زینتب سعیدی نژاد، حسین سرمدیان، علیرضا آموزنده نوباوه، علی اصغر فرازی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس طلایی (S.aureus) یکی از پاتوژنهای مهم عفونتهای بیمارستانی به خصوص بخشهای مراقبتهای ویژه میباشد. ناقلی، ریسک فاکتور دیسک مهمی در کسب عفونت در بخش مراقبتهای ویژه میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی ناقلی بینی و ویرولانس آن در بیماران بخشهای مراقبت ویژه بیمارستان ولی عصر دانشگاه علوم پزشکی اراک میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونه سوآب بینی تمامی بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستان ولی عصر اراک به هنگام پذیرش، برای مدت زمان 5 ماه ( از مرداد ماه تا دی ماه 1393) جمعآوری شد. بعد از تعیین هویت، مقاومت به متیسیلین و فراوانی ژنهای pvl و acme با روش واکنش زنجیرهای پلی مراز تعیین گردید. اطلاعات دموگرافیک از طریق پرسشنامه تهیه شد و با نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید.
یافتهها: از 390 بیمار ، 81 نفر (8/20 درصد) با سویه حساس به متیسیلین و 31 نفر (9/12 درصد) با سویه مقاوم به متیسیلین کلونیزه شدند و کشت 278 نفر(3/71 درصد) منفی بود. 4/77 درصد از سویههای مقاوم به متیسیلین و 3/54 درصد از سویههای حساس به متیسیلین از نظر ژن acme مثبت بودند. همچنین 11/11 درصد از سویههای حساس به متیسیلین و 45/6 درصد از سویههای مقاوم به متیسیلین از نظر ژن PVL مثبت بودند.
نتیجهگیری: بین استفاده از وسایل حمایتی از جمله ورید مرکزی، ونتیلاتور، سابقه جراحی، مصرف آنتیبیوتیک و حامل بودن رابطه معنیداری وجود داشت. فراوانی بالای استافیلوکوکوس طلایی نشان دهنده تثبیت این سویهها در بیمارستان بود. از این رو، لازم است که دستورالعملهای کنترل عفونت در این بیمارستان انجام پذیرد تا فراوانی عفونت بیمارستانی کاهش یابد.
سید نعمت ا... سیفی، احسان ا... غزنوی راد، اشرف زمانی، محمد یوسف علیخانی، محمد رفیعی، سلیمان زند، حمید ابطحی،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه وهدف: لیستریا مونوسیتوژنز یکی از عوامل مهم سقط جنین و عفونت پس از زایمان در نوزادان میباشد. به علت اهمیت این باکتری در سلامت زنان حامله و نیز نوزادان تازه متولد شده، هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان فراوانی این باکتری در زنان باردار و مقایسه آن در زنان باردار با سابقه سقط و بدون سابقه سقط جنین است.
مواد و روشها: در این مطالعه، 540 نمونه از زنان باردار از بیمارستان طالقانی اراک تهیه گردید. پس از کشت نمونهها در محیط غنی کننده، لیستریا مونوسیتوژنز بر روی محیط اختصاصی جدا سازی گردید.
یافتهها: از نمونههای بالینی، تعداد 14 مورد دارای لیستریا مونوسیتوژنز بودند. از این تعداد 8 مورد دارای سابقه سقط و 6 مورد فاقد سابقه سقط جنین بودند. بیشترین موارد کشت مثبت مربوط به دوره سنی 25 تا 34 سال شامل 7 مورد و کمترین موارد مربوط به دوره سنی 35 تا 44 سال شامل 3 مورد بود و 4 مورد در دوره سنی 17 تا 24 سال قرار داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که لیستریا مونوسیتوژنز میتواند سبب آلودگی در زنان باردار شود. با روشهای فنوتیپی و استفاده از محیطهای اختصاصی میتوان باکتری لیستریا مونوسایتوژنز را از افراد باردار به ظاهر سالم جدا کرد.
علی اصغر فرازی، داود حسینی، احسان لله غزنوی راد، شکوفه ساده خو،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یکی از مهمترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام است. کنترل بالینی بروسلوز به دلیل افزایش میزان شکست در درمان اولیه و شدت عود آن نگران کننده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان مقاومت سویههای جدا شده به آنتی بیوتیکها میباشد.
مواد و روش ها:طی بهار و تابستان 1393، تعداد 30 ایزوله بروسلا به دست آمده از بیماران مبتلا که در بروسلا آگار کشت داده شده بود تحت بررسی و تعیین نوع گونه و همچنین انجام تست آنتی بیوگرام با روش دیسک دیفیوژن قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه، جمعاً 30 ایزوله بروسلا از مجموع نمونههای کشت داده شده جداسازی گردید و آنتی بیوگرام انجام شد، تمامی نمونههای مثبت میکروبی با استفاده از روش مولکولی تعیین گونه شدند و همگی از نوع بروسلا ملی تنسیس بودند. در بررسی انجام شده حساسیت به تتراسیکلین، مینوسیکلین، جنتامایسین، تیگسیکلین، 100 درصد و حساسیت نسبت به داکسی سیکلین 3/93 درصد، کوآموکسی کلاو 7/66 درصد، ریفامپین7/44 درصد، استرپتومایسین 7/86 درصد، سیپروفلوکساسین 80 درصد، کوتریموکسازول 7/76 درصد و سفتریاکسون 3/73 درصد بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که سویه غالب در بیماران، بروسلا ملیتنسیس میباشد. همچنین با توجه به میزان بالای مقاومت به ریفامپین توصیه میشود از سایر داروهای موثر مثل جنتامایسین، استرپتومایسین، سیپروفلوکساسین یا کوتریموکسازول در ترکیب با داکسی سیکلین یا تتراسیکلین استفاده شود.
خدیجه خسروی، نادر زرین فر، احسان اله غزنوی راد، قاسم مسیبی،
دوره 19، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یک باکتری داخل سلولی است که سبب عفونت مزمن در انسان و حیوانات اهلی میشود. مکانیسمهای مزمن شدن این بیماری پیچیده و ناشناخته هستند. پاسخ های ایمنی ممکن است در مزمن شدن این بیماری نقش داشته باشند. در این مطالعه پاسخ تکثیر لنفوسیتی در بیماران مبتلا به بروسلوز حاد و مزمن مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، بر روی 22 بیمار مبتلا به بروسلوز حاد، 21 بیمار مبتلا به بروسلوز مزمن و 21 فرد سالم که از نظر سن، جنس و زمینه ژنتیکی با بیماران انطباق داشتند، انجام گرفت. لنفوسیتهای خون محیطی با محیط گرادیان فایکول جدا شدند و میزان تکثیر سلولی در حضور آنتی ژن و فیتوهماگلوتنین-آ در شرایط کشت با روش MTT اندازهگیری شد.
یافتهها: اندیکس تحریک اختصاصی آنتی ژنهای بروسلا در بیماران مبتلا به بروسلوز مزمن به طور معنیداری در مقایسه با بیماران مبتلا به فرم حاد بیماری کمتر بود(001/0=p). همچنین در تحریک لنفوسیتی با فیتوهماگلوتنین-آ نشان داده شد که پاسخ تکثیری در بیماران مزمن نسبت به گروه کنترل کمتر میباشد(04/0=p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کاهش پاسخ تکثیر لنفوسیتی در بیماران مبتلا به برسلوز مزمن ممکن است به دلیل القاء پدیده آنرژی در این بیماران باشد.
سمیه معطی، بهروز شجاعی سعدی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اینتگرون ها عوامل ژنتیکی متحرکی هستند که در گسترش و حمل ژنهای مقاومت آنتی بیوتیکی موثرند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، بررسی فراوانی اینتگرونهای کلاس 1، 2 و 3 و مقایسه آن در ایزوله های MRSA و MSSA جدا شده از عفونتهای کلینیکی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه،50 ایزوله MRSA و 50 ایزوله MSSA از عفونتهای مختلف بیمارستان ولیعصر شهر اراک جمع آوری گردید. الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن تعیین گردید. سپس وجود ژن mecA جهت تایید مقاومت بررسی شد. فراوانی اینتگرونهای کلاس 1 و 2 و 3 و حضور ژن های qacE