17 نتیجه برای عینی
معینی،
دوره 2، شماره 9 - ( زمستان 1378 )
چکیده
این مطالعه بصورت توصیفی ، از نوع مقطعی در رابطه با بیماران آسمی مراجعه کننده به درمانگاه اورژانس مرکز آموزشی ، درمانی ولی عصر اراک در طی 6 ماه در دو دوره 3 ماهه9 انجام شده است .بر اساس پرسشنامه اطلاعات لازم از بیماران آسمی جمع آوری شد. تعداد نمونه 150 بیمار بوده ، شایعترین گروه سنی 70-61 سال (23/3%) و 56% (84 نفر ) مرد و 44% (66 نفر ) زن بودند. شکایات اصلی تنگی نفس 72% ، خس خس سینه 19/3% و سرفه 8/6% بود.86% افراد سابقه آلرژی بصورت رینیت ، بروز علایم بعد از برخورد با ماده خاص ، اگزما و کهیر داشتند. سابقه مثبت آسم در فامیل 54% به حساسیت به آسپرین و داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی(NSAID) و مصرف بتابلوکر 216% بود.
79/4% (119 نفر ) ساکن شهر و 20/6% (31 نفر ) ساکن روستا بودند. زمان شروع آسم بیشترین مورد مربوط به گروه سنی 40-31 سال بود . بیشتر بیماران (23/6%) ماهیانه یکبار و 2% موارد روزی یک تا چند بار دچار حمله می شدند ، در 40/6% بیماران سرما باعث افزایش شدت و تعداد حملات آسم می شد. در 78/7% آسم با برخورد با محیط حاوی ذرات معلق شدت یافته یا شروع می شد، ماده در تماس با شغل بیماران به ترتیب غبار ( گردو خاک ) ، دود ناشی از سوختن مواد ، غبار حاصل از حیوانات و حشرات ، مواد پاک کننده ، غبار صنعتی و شیمیایی ترکیبات پلاستیکی و رنگ بود.
77/3% بیماران (116 نفر ) علائم عفونت تنفسی ویروسی در 208 هفته اخیر داشتند ، در 12/6% (19 نفر ) سابقه بیماری روانی وجود داشت و در 76/7% (115 نفر ) بیماری آسم با استرس های روحی شروع یا تشدید می یافت در 94/7% بیماران آسم با فعالیت بدنی رابطه داشت.
محمد حسن دوامی، لطیف معینی، محمد رفیعی،
دوره 4، شماره 3 - ( پايیز 1380 )
چکیده
مقدمه: توجه به امر تحقیق و پژوهش، از عوامل اصلی شکوفائی علمی و تکنولوژی هر جامعه می باشد. بر نقش دانشگاه ها در نیل به این هدف تاکید فراوان شده است. در این رابطه، اجرای هرچه بیش تر پایان نامه های دانشجویی بر اساس استانداردهای مورد نظر از جایگاه خاصی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی رعایت اصول نگارش علمی پایان نامه های دانشجویان پزشکی فازغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی اراک به انجام رسیده است.
روش کار: برای نیل به هدف فوق، کلیه پایان نامه های فارغ التحصیلان رشته پزشکی سال های 1373 لغایت 1379 دانشگاه جمعا به تعداد 266 عدد مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری داده ها شامل مشاهده و ثبت در پرسشنامه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل به کارگیری شاخص های توصیفی و جداول و نمودارها انجام شده است.
نتایج: بیش ترین فراوانی پایان نامه ها مربوط به فارغ التحصیلان سال 1375 (23%) بود. بیش ترین فراوانی رشته تحصیلی پایان نامه ها به گروه های داخلی (17/7%) و جراحی چشم (13/2%) اختصاص داشت. بیش ترین تمایل خانم ها به پایان نامه های ارائه شده توسط گروه های پوست و زنان بود. در حالی که آقایان بیش تر تمایل به اخذ پایان نامه از گروه های جراحی و داخلی داشتند. به لحاظ نوع پایان نامه، بیش ترین فراوانی مربوط به مطالعات توصیفی–مقطعی به میزان 44% بود. هیچ یک از پایان نامه ها ترجمه و یا مرور مقالات نبودند. این بررسی رعایت اصول نگارش در 52% پایان نامه ها را خوب، 40% را متوسط و 8% را ضعیف نشان داد. به لحاظ بخش های شش گانه اصلی پایان نامه ها، صحیح ترین شیوه نگارش مربوط به بخش های چکیده (54%) و یافته ها (52/3%) و ضعیف ترین آن مربوط به نگارش بخش بحث (26/3%) بود.
نتیجه گیری: علیرغم افزایش کیفیت نسبی نگارش پایان نامه های تحصیلی در چند سال اخیر، اما هنوز نقائص زیادی در نگارش آنها مشاهده می شود. با توجه به نقش مهم این رسالات در ارتقائ تحقیق و پژوهش در دانشگاه ها، شایسته است نسبت به تهیه یک چارچوب صحیح و استاندارد توسط مراکز ستادی و تاکید بر به کارگیری سراسری آن اقدام گردد.
لطیف معینی،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1381 )
چکیده
مقدمه: بیماری سل یکی از بزرگ ترین مسائل بهداشتی جهان معاصر است. علی رغم پیشرفت های به دست آمده در درمان موثر، روند کاهش بیماری در کشورهای جنوب بسیار آهسته یا ناچیز است لذا شناسایی جنبه های مختلف بیماری در مقابله اصولی تر با آن موثر می باشد.
روش کار: این پژوهش به صورت توصیفی–تحلیلی بر روی 38 بیمار مبتلا به سل ریوی بستری شده در بخش داخلی–عفونی بیمارستان ولیعصر اراک در فاصله زمانی خرداد 76 لغایت خرداد 77 انجام پذیرفته است.
نتایج: بیماران را 15 مرد (39%) و 23 زن (61%) تشکیل می دهند. بیش ترین تعداد بیمار در گروه سنی 70-61 سال و کم ترین تعداد در گروه های بالای 80 سال و زیر 20 سال می باشند. متوسط سنی مردان 56/5 (18/5=انحراف معیار) و زنان 54 (16=انحراف معیار) و متوسط سنی روستائیان 64/6 سال و شهرنشینان 47/6 سال می باشد که این مورد از نظر آماری معنی دار است. (P<0/001) میانگین زمان شروع علایم تا تشخیص در مردان 4/6 ماه (3/9=انحراف معیار) و در زنان 2/3 ماه (1/5=انحراف معیار) می باشد که این اختلاف نیز معنی دار است (p=0/01) متوسط تاخیر در شروع علایم تا زمان تشخیص در موارد سل ریوی 3/2 ماه بود که در مورد سل اسمیر مثبت و اسمیر منفی به یک میزان است. این زمان در مورد سل خارج ریوی 5/3 ماه است. 70% موارد سل ریوی اسمیر مثبت می باشند. 79% بیماران WBC بین 3000-10/000 و 74% بیماران هموگلوبین کم تر از 12 داشتند و میانگین هموگلوبین مردان به طور معنی داری بیش از زنان می باشد. (p=0/03)
نتیجه گیری: با توجه به غیر اختصاصی بودن علایم باید توجه بیش تری به کلینیک بیماران معطوف شود تا تاخیر تشخیص بیماری به حداقل برسد.
بهنام قلعه نویی، علی فانی، شیما منزوی، معصومه شکری نور عینی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: زخم پپتیک به وجود زخم در معده یا دوازدهه گفته میشود. شیوع آن 10- 5 درصد و در مردان شایعتر از زنان است. از عوامل مؤثر در ابتلا، عفونت با هلیکوباکترپیلوری، مصرف زیاد NSAID، دخانیات و الکل میباشد. فاکتور مستعد کننده دیگر، افراد با گروه خونی O میباشند. از آنجائی که تقریبا تمامی پژوهشهای انجام شده در رابطه با تاثیر گروههای خونی درابتلا به زخم پپتیک در خارج از کشور انجام شده؛ این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سیستم گروه خونی ABO و Rh با زخم پپتیک انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مورد – شاهدی بود. حجم نمونه 325 نفر از افرادی بودند که به واسطه علائم سوء هاضمه جهت انجام آندوسکوپی به کلینیکهای گوارشی و بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی مراجعه کرده بودند. گروه مورد 110 نفر از بیمارانی بودند که نتیجه آندوسکوپی آنها وجود زخم گوارشی را نشان داده بود.گروه شاهد 215 نفر از افرادی بودند که نتیجه آندوسکوپی آنها هیچگونه زخمی را نشان نداده بود. جهت تعیین گروههای خونی ABO و Rh پس از تهیه 5 سی سی خون وریدی از بیماران، از هر دو روش اسلایدی و لولهای استفاده گردید. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بود. پس از جمعآوری اطلاعات از محاسبه نسبت شانس، خطر نسبی و آزمون آماری کای دو جهت تجزیه و تحلیل استفاده گردید. نتایج: براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، سن بیماران مورد مطالعه بین 75-18 سال قرارداشت. زنان به دلیل مراجعه بیشتر 6/68 درصد از بیماران را تشکیل میدادند. بین سن و جنس با ابتلا به زخم پپتیک ارتباط معنیدار بود. 5/25 درصد از بیماران مجرد و 5/72 درصد متأهل بودند. از میان کل مراجعه کنندگان 9/32 درصد گروه خونی A، 5/18 درصد گروه خونی B، 1/11 درصد گروه خونی AB ، 5/37 درصد گروه خونی O و 88 درصد دارای Rh مثبت و 12 درصد دارای Rh منفی بودند که هیچگونه ارتباط آماری معنیداری بین گروههای خونی ABO و Rh با زخم پپتیک وجود نداشت. نتیجه گیری: اگرچه در برخی مطالعات بین گروه های خونی و زخم پپتیک به اثبات رسیده است اما مطالعه ما نشان دهنده چنین ارتباطی نبود. این امر ممکن است به دلیل شیوع بالای عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران مبتلا به زخم پپتیک باشد که نیازمند مطالعات گسترده تر می باشد. سایر عوامل موثر نیز می تواند سبک و شیوه زندگی و نوع رژیم غذایی باشد.
لطیف معینی، علی جواد موسوی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: هموسیستئینمی یک عامل عمده و یک ریسک فاکتور مستقل برای بیماریهای عروقی و ترومبوز وریدی است. لذا توجه به عوامل زمینه ساز و شناسایی ریسک فاکتورهای آن به ویژه در جمعیتهای پرخطر از جمله افراد مسن و بیماران شدیداً بد حال اهمیت دارد. این تحقیق با توجه به نقش هموسیستئینمی و عدم وجود آمار و اطلاعات مناسب در زمینه این بیماری در بیماران بستری در ICU طراحی شده است. روش کار: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی- مقطعی بوده است که به روش نمونهگیری سرشماری بر روی بیمارانی که از تاریخ 1/7/1384 الی 29/12/1384 در بخش ICU داخلی بیمارستان رسول اکرم (ص) بستری شدهاند، انجام شده است. بر این اساس مشخصات اپیدمیولوژیک بیماران از پرونده استخراج و یک نمونه خون نیز جهت اندازهگیری سطح سرمی هموسیستئین از بیمار اخذ گردید. در ارائه اطلاعات به دست آمده از آمار توصیفی استفاده شد. نتایج : تعداد کل بیماران بستری شده در مقطع فوق که تحت بررسی قرار گرفتهاند 52 نفر با میانگین سنی 42/58 بوده است. در میان 52 نفر مورد مطالعه، 12 نفر (1/23 درصد) افزایش هموسیستئین داشتهاند و 40 بیمار دیگر (9/76 درصد) از سطح پلاسمایی هموسیستئین در محدوده طبیعی برخوردار بودهاند. میانگین میزان هموسیستئین در بیماران با سطح هموسیستئین طبیعی در این مطالعه برابر 28/9 (48/15 - 08/3) و میانگین میزان هموسیستئین در بیماران مبتلا به هموسیستئینی در این مطالعه 05/21 (05/31-05/11) میکرومول در درسی لیتر بوده است. 25 درصد افراد مبتلا به هاپرهموسیستئینمیا مبتلا به نارسایی کلیه و 25 درصد مبتلا به حوادث عروقی مغز (CVA) بودهاند. میانگین هموسیستئین در بیماران مبتلا به CVA و نارسایی کلیه با سایر بیماریها اختلاف آماری معنیداری نداشت. بحث: با توجه به آن که در مطالعه ما فراوانی افزایش هموسیستئین 1/23 درصد بوده و نیز با توجه به ارتباط سطح فولات و ویتامینهای B12 و B6 با افزایش هموسیستئین و با توجه به مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده، به نظر میرسد که بررسی فاکتورهای سطح سرمی فولات، B6 و B12 وکلیرانس کراتینین و آلبومین پلاسما میتواند نقش این عوامل را به ویژه به عنوان عامل احتمالی پیشگویی کننده در ایجاد هموسیستئینمی مشخصتر سازد
لطیف معینی، علی فانی، بابک پیروشعبانی، محمودرضا باغی نیا،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: معیار امتیاز دهی آپاچی 4 از معتبرترین معیارهای بررسی کیفیت خدمات ارائه شده در بخش مراقبت های ویژه میباشد. هدف این مطالعه بررسی کیفیت ارائه خدمات درمانی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امیر المؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی100 بیمار بستری شده در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های ولیعصر (ع) و امیرالمؤمنین (ع) انجام شد. در ابتدا احتمال مرگ و میر و مدت اقامت بیماران در مراقبت های ویژه توسط معیار آپاچی 4 محاسبه شد سپس مرگ و میر و مدت اقامت واقعی آنها در مراقبت های ویژه ثبت شد و یافتهها بوسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مرگ و میر واقعی در مردان 2/67% و در زنان 9/61% بود. مدت اقامت واقعی بیماران در مراقبت های ویژه در مردان 58/11 روز و در زنان 62/11 روز بود. مرگ و میر پیش بینی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 72/23% و در زنان 1/24% و مدت اقامت پیش گویی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 02/15 روز و در زنان 64/16 روز بود، که تفاوت آماری معنی دار بین مرگ و میر واقعی با مرگ و میر پیش بینی شده مشاهده شد (001/0 = p). نتیجه گیری: یافتهها حاکی از فاصله کیفیت خدمات درمانی ارائه شده در مراقبت های ویژه بیمارستانهای امیرالمؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک با استانداردهای جهانی میباشد.
اعظم فروغی پور، فاطمه سلمانی، احمد عینی،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده
زمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری دمیلینه کننده سیستم اعصاب مرکزی میباشد. دو سوم زنانی که به بیماری مولتیپل اسکلروزیس مبتلا میشوند زنان 30-20 ساله سن باروری میباشند. این بیماری ناتوانی عصبی به ویژه در افراد جوان را به دنبال دارد. هدف از این مطالعه تعیین پیامد بارداری در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و مقایسه آن با زنان باردار سالم میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه همگروهی، 37 مادران باردار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با 74 زن باردار از نظر متغیرهای بارداری، زایمان و نوزادی مقایسه گردیدند. اطلاعات بیماران از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید و داده های حاصل با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، کای اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که عوارض دوران بارداری مانند پره اکلامپسی و عوارض گوارشی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بیشتر از گروه کنترل بود(001/0p<). همچنین زایمان ابزاری در این زنان بیشتر بود(05/0p=). از نظر پیامدهای نوزادی تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج، به نظر میرسد که در مادران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس برخی از عوارض بارداری بیشتر است همچنین در این زنان زایمان طبیعی بیشتر بود و استفاده از ابزار نیز در طی زایمان واژینال بیشتر بوده که میتواند به دلیل خستگی در این افراد باشد و باید در برنامهریزی و اداره بیماران باردار این موارد در نظر گرفته شود.
حمید سوری، مژده مرتضوی، آرمیتا شاه اسماعیلی، حسین محسنی، مهدی زنگی آبادی، الهه عینی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار پرخطر، رفتاری است که فرد را در معرض عواقب بد یا نا خوشایند قرار میدهد. انجام رفتار پر خطر در محل کار منجر به بروز حوادث در کارکنان میشود. هدف این تحقیق تعیین میزان شیوع و توزیع رفتارهای پرخطر کارکنان شرکت خودروسازی سایپا در ارتباط با سلامت و ایمنی میباشد.
مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی با استفاده از نمونهبرداری سهمیهای تصادفی و به نسبت از جمعیت کارکنان در معرض خطر شرکت خودرو سازی تعداد 302 نمونه انتخاب شدند. اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخت که پایایی و روایی آن قبل از انجام مطالعه تعیین شده بود به روش خود تکمیلی و مشاهده مستقیم توسط کارشناسان آموزش دیده ایمنی جمعآوری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد شایعترین بیماریها شامل کمر درد (با 4/86 درصد)، درد دست (با 9/58 درصد)، پا درد (با 40 درصد) و بیماریهای تنفسی (با 33 درصد)میباشد. حداکثر میزان شیوع رفتارهای ناایمن و ناسالم در بین کارکنان شرکت به ترتیب حدود66 و 57 درصد بود. به طور کلی رفتارهای ناایمن در کارکنان با شیفت شب کاری بیشتر بود(001/0p<). رفتارهای ناسالم در کارکنان مونتاژکار، جوشکار، رتوش کار، کاردان، رنگپاش و کارگر خط بیشتر بود(05/0p<).
نتیجهگیری: شیوع نسبتاً بالای رفتارهای نا ایمن و ناسالم در افراد مورد مطالعه لزوم انجام مداخلات لازم برای کنترل و پیشگیری و در نتیجه کاهش مصدومیتهای شغلی و بیماریهای اسکلتی عضلانی و بیماریهای تنفسی را به ویژه در ارتباط با رفتارهای شایعتر و بخشهای مرتبط و زیرگروه های پرخطرتر را مورد تاکید قرار میدهد.
لطیف معینی، ابوالفضل مظفری، بابک پیر شعبانی،
دوره 17، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه گیری سطح لیپیدها در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه، پیامدهای بالینی آن به ویژه میزان مرگ و میر بیماران و ارتباط میزان لیپیدها با معیار آپاچی 4 میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی، توصیفی و تحلیلی بر روی 100 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد. از بیماران، در روز اول و دوم سطح کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا و تری گلیسیرید اندازه گیری شد. سپس پیامد بالینی به صورت مرگ و میر، مدت اقامت واقعی و پیش بینی شده آنها بر اساس معیار آپاچی 4 ثبت و یافتهها به کمک نرم افزارSPSS و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا کمتر از میزان طبیعی و به ترتیب در روز اول 38/131، 97/67، 16/33و در روز دوم 88/119، 99/54، 63/23 بود. میانگین امتیاز آپاچی4، 72/67 بود. براساس آزمون همبستگی پیرسون بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا در روز دوم (p<0/05) با معیار آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت. همچنین بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روزدوم (p<0/05) با میزان مرگ و میر واقعی ارتباط معنا داری وجود داشت. بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و روز دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روز اول (p<0/05) با مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه پیش بینی شده توسط آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط معنادار بین سطح لیپوپروتئینهای سرم و امتیاز آپاچی4 پیشنهاد میشود از سطح لیپیدهای سرم در کنار سایر پارامترهای فیزیولوژیک برای پیش بینی پیامد بالینی از جمله میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه استفاده شود.
ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، شهرام ارسنگ، مهدی غلامزاده باییس، عباس جاوید، سام حاتمی، زهرا فرجی، بهاره زارع،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اقدامات فراوانی در جهت پیشگیری، کنترل و درمان سل صورت گرفته است با این وجود جزء بیماریهای عفونی مهم در کشور میباشد. بیش از 80 درصد موارد سل مربوط به سل ریوی است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریوی است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تحلیلی مقطعی بوده و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج، پژوهش بر روی 448 کلیشه رادیوگرافیک بیماران که در بازده زمانی ده ساله به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان قم مراجعه و تشخیص سل ریوی داده شده بود صورت گرفت. لبهای درگیر در سمت راست و چپ به ثبت رسیدند. ضایعات درگیر به کدورت آلوولار، پنمونیک، انتشار برونکوژنیک، تخریب و بولا، ضایعات گون، کاویته و برونشکتازی تقسیمبندی گردید. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 توسط شاخصهای آمار مرکزی و توزیع فروانی و نیز رگرسیون لجستیک برای بررسی ارتباط کاویتی و اسکور با متغییرهای مستقل در سطح معنیداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از 448 بیمار ثبت شده، سن متوسط بیماران گزارش شده 22±24/48 سال، 3/33 درصد مرد، 44 درصد ایرانی و 3/91 درصد شهری بودند. بیشترین یافتههای رادیولوژیک به ترتیب در لب فوقانی ریه راست و سپس در لب فوقانی ریه چپ بود و شیوع نوع ضایعات به ترتیب آلوولار پراکنده، انتشار برونکوژنیک و کدورت پنمونیک مشاهده گردید. بین وجود کاویته با ملیت ارتباط معنیداری مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بر اساس محل و شیوع یافتههای رادیوگرافیک، این مطالعه میتواند به تشخیص زودرس و درمان مناسب بیماران مشکوک کمک نماید.
ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، سیامک محبی، فخرالدین حجازی، مریم مروی، وحید علومی دوران، اعظم سادات ناظری،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی از شایعترین علل مرگ و میر در دنیا و از علل مهم کاهش فعالیت فیزیکی و انجام کارهای روزانه است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر بازتوانی بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران قلبی به دنبال آنژیوپلاستی عروق کرونر میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی در بخش بازتوانی بر روی 96 بیمار قلبی شهر قم که آنژیوپلاستی عروق کرونر انجام دادند صورت گرفت. نیمی از این تعداد در گروه آزمون و بقیه در گروه کنترل قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی از کلیه بیماران، قبل و بعد از بازتوانی، در گروه مورد و شاهد گرفته شد. دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 18 و از طریق شاخصهای آمار مرکزی و نیز توزیع فروانی و همچنین آزمونهای تی مستقل، تی مزدوج و نیز کای مربع در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از مجموع 96 بیمار، میانگین سنی آنان در گروه آزمون 09/9±21/57 سال و در گروه کنترل 89/10±03/57 سال بود و در مجموع 8/70 درصد بیماران مرد و بقیه زن بودند. ارتباط معنیداری بین بازتوانی قلبی و کیفیت زندگی و زیر مجموعههای آن به جز عملکرد جسمی مشاهده گردید (p<0/001). همچنین میانگین اختلاف نمرات کیفیت زندگی و شش مورد از هشت زیر مجموعه کیفیت زندگی میان گروه کنترل و آزمون در قبل و بعد از بازتوانی معنیدار بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد بازتوانی قلبی بعد از عمل آنژیوپلاستی عروق کرونر در افزایش کیفیت زندگی بیماران نقش دارد.
عبدالطیف معینی، لیلا مهربان،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: موکور مایکوزیس شامل گروهی از عفونتهای تهدیدکننده حیات است که توسط قارچی از تیره موکورالها ایجاد میشود و نسبت مرگ و میر بالاتری در مقایسه با سایر عفونتهای شناخته شده دارد. جهت تشخیص زودرس، ظن بالینی و توجه به عوامل خطرساز لازم است و شروع زود هنگام درمان برای دستیابی به نتیجه مطلوب ضروری است. در این گزارش یک خانم با موکور مایکوزیس ریوی معرفی میشود.
گزارش مورد :خانم 47 ساله با سابقه دیابت کنترلنشده از 8 سال پیش، با سرفه و خلط و هموپتیزی و تنگی نفس از سه هفته پیش همراه با دیسفاژی مراجعه نموده است. در معاینه در سمع ریهها کراکل کورس دو طرفه همراه با ویزینگ و استریدور شنیده شد. بیمار در بدو مراجعه تب داشته است. در آزمایشات، لوکوسیتوز و تیتر بالایESR و CRP3+ داشت. در بررسی از نظر گوش و حلق و بینی اریتم مختصر طنابهای صوتی مشهود بود. در رادیوگرافی قفسه صدری انفیلتراسیون ریوی در لوب میانی ریه راست داشت. سی تی اسکن از سینوسها نرمال بود. برای بیمار برونکوسکوپی و بیوپسی انجام شد که در پاتولوژی ترشحات فیبرینولوکوسیتیک همراه با نکروز وسیع و رشتههای پهن هایفا نشاندهنده درگیری وسیع موکور مایکوزیس گزارش شد. بیمار بلافاصله تحت درمان با آمفوتریسین B قرار گرفت .
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1398.48 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
نتیجهگیری: موکور مایکوزیس در بیماران دیابتی دارای مورتالیتی بالایی میباشد و این بیماری در بیماران مبتلا به دیابت کنترلنشده شیوع بیشتری دارد و لازم است در صورت ابتلا به پنومونی و عدم بهبود علایم در این بیماران، به موکور مایکوزیس ریوی توجه شود.
آیدا معینی، سیروس فارسی، مهرزاد مقدسی،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کورکومین یکی از مهمترین پلیفنولهای تغذیهای است که مصرف بالایی در رژیمهای غذایی روزانه دارد و در تعدیل برخی مسیرهای پیامرسان درون سلولی مرتبط با تنظیم حجیم شدن آسیب شناختی عضله به ایفای نقش میپردازد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مکمل یاری کورکومین بر بیان ژنهای تنظیمگر فرآیندهای آسیب شناختی عضله قلبی رتها است.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، 12 سر موش نر نژاد اسپراگ دالی بعد از هشت هفته استفاده از رژیم غذایی پرچرب به دو گروه کنترل چاق (6=n) و مکمل یاری کورکومین (6=n) تقسیم شدند. مصرف مکمل کورکومین در مجموع به مدت هشت هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از اتمام پروتکل مکمل کورکومین، رتها تشریح و عضله قلبی آنها جدا شد. میزان بیان ژنهای AMPK، mTOR، S6K، 4EBP، COL1، COL3 و Ang با تکنیک Real-Time PCR انجام گرفت. میزان بیان ژنها با استفاده از روش∆∆CT-2 محاسبه شد. برای تعیین معنادار بودن متغیرها بین گروههای تحقیق از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.SUMS.REC.1396.S446 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به تصویب رسید.
یافتهها: نتایج نشان داد گروه مکمل یاری کورکومین نسبت به گروه دارونما منجر به کاهش بیان ژن های mTOR (001/0p<)، S6K (011/0p<)، 4EBP (005/0p<)، کلاژن 1 (002/0p<)، کلاژن 3 (001/0p<) و Ang (003/0p<) شد. همچنین یک افزایش در بیان ژن AMPK (001/0p<) دیده شد که از لحاظ آماری معنادار بود.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که مصرف مکمل کورکومین با دوز 10 میلیگرم تا حدودی میتواند حجیمشدن آسیب شناختی عضله قلبی را از طریق کاهش یا عدم افزایش بیان ژن mTOR در رتهای چاق و از طرفی افزایش بیان ژن AMPK تعدیل کند و بر کاهش هایپرتروفی آسیب شناختی در دوره مصرف مکمل کورکومین تأثیرگذار باشد.
یلدا میرمعینی، حمید سرلک، شیما نورمحمدی، افروز نخستین، زهره سلیمی،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پذیرش والدین یک اصل مهم در انتخاب روش کنترل رفتاری مناسب در درمان دندانپزشکی کودکان است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر روشهای مختلف آگاهیبخشی بر پذیرش والدین در خصوص روشهای کنترل رفتاری مورد استفاده در دندانپزشکی کودکان بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 162 نفر از والدین کودکان 7-3 ساله غیرهمکار کاندید درمان دندانپزشکی وارد مطالعه شده و با نمونهگیری تصادفی ساده به 3 گروه تقسیم شدند؛ سپس پذیرش آنها در خصوص 6 تکنیک کنترل رفتاری شامل بیهوشی عمومی، کنترل صدا، جدایی والدین، قرار دادن دست روی دهان کودک، محدودیت فیزیکی فعال و غیرفعال با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شد. پس از تعیین میزان پذیرش، آگاهیبخشی والدین در مورد روشهای کنترل رفتاری کودکان با استفاده از 3 روش مختلف شامل روشهای کتبی، شفاهی و نمایش فیلم انجام شد و درنهایت پذیرش آنها نسبت به هر تکنیک و دلایل عدم پذیرش آنها مجدداً ارزیابی شد. نتایج پرسشنامهها نیز با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA و t-test و نرمافزار SPSS23 آنالیز شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1398.102 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها: روشهای آگاهیبخشی به طور معناداری موجب افزایش پذیرش والدین نسبت به روشهای کنترل رفتاری کودکان شد. طبق نتایج حاصل از این مطالعه، تأثیر نمایش فیلم در بیهوشی عمومی به طور معناداری کمتر از سایر روشها بود (P<0.05)؛ درحالیکه در روش محدودسازی فعال، تأثیر نمایش فیلم بیشتر از سایر روشها بود (P<0.05) و در سایر روشهای کنترل رفتاری، تفاوت آماری معناداری بین تأثیر روشهای آگاهیبخشی مختلف مشاهده نشد.
نتیجه گیری: آگاهیبخشی به والدین به طور چشمگیری، پذیرش روشهای کنترل رفتاری را افزایش می دهد. آگاهیبخشی به کمک فیلم در روش کنترل رفتاری محدودسازی فیزیکی، مؤثرترین روش در افزایش پذیرش والدین است، درحالیکه به نظر میرسد در روش کنترل رفتاری بیهوشی عمومی، سایر روش های آگاهیبخشی مؤثرتر هستند.
پردیس میرمعینی، محمد حسین بیاضی، جواد خلعتبری،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف با توجه به افزایش تعداد بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و عوارض روانشناختیای که این گروه را تحتتأثیر قرار میدهد، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درمان متمرکز بر شفقت برای این بیماران انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه یک طرح نیمهآزمایشی با پیشآزمون پسآزمون و گروه کنترل بود که در آن 45 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از بین بیماران اماس در کلینیک تهران در سال 1399 انتخاب شدند و بهطور تصادفی به گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه درمان متمرکز بر شفقت و گروه کنترل تقسیم شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا را در هر 2 مرحله قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. گروهها بهترتیب در 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد و 10 جلسه درمان متمرکز بر شفقت شرکت کردند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پسآزمون در پایان جلسات درمانی انجام شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس گزارش شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.TJ.REC.1399.012 به تصویب دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربتجام رسیده است.
یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیره در سطح آماری P<0/05, F=5/88 برای تابآوری و 42/60=F برای شدت اضطراب به دست آمد که نشاندهنده اثربخشی بیشتر درمان پذیرش و تعهد است.
نتیجه گیری با توجه به اثربخشی هر دو روش درمانی، پیشنهاد میشود این درمانها در کنترل علائم روانشناختی بیماران بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
اقای محسن شمسی، اقای علی کولیوند، اقای محمد جواد قنادزاده، خانم محبوبه خورسندی، اقای سیدحامد میرحسینی، اقای امیر الماسی حشیانی، اقای بهروز کریمی، اقای سیدنادعلی علوی بختیاروند، خانم معصومه نادری نورعینی،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده
مقدمه: امروزه با افزایش جمعیت، تولید سرانهی مواد زائد و در پی آن تهدید و تخریب محیط زیست فرایندی رو به افزایش است که مدیریت پسماند توسط افراد یک جامعه میتواند در کاهش این معظل نقش اساسی داشته باشد. از ین رو مطالعه حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای مدیریت پسماند خانوارهای شهر اراک در سال 1401 انجام پذیرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و تحلیلی بر روی 600 نفر از مادران خانوارهای شهر اراک که به صورت نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب شدند انجام پذیرفت. ابزار جمع اوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا و شامل مشخصات دموگرافیک، آگاهی، نگرش و رفتار خانوارهای در زمینه مدیریت پسماند بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای تی تست، کای دو و رگرسیون تجزیه تحلیل شدند. این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1401.040 مصوب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک است.
یافتهها: میانگین سن ماردان مورد مطالعه 11±39 سال و تعداد اعضای خانوار 6/3 نفر بود. از نظر نوع مسکن اکثراً آپارتمانی (44 درصد) و تعداد کمتری مجتمع (14 درصد) سکونت داشتند. 65 درصد افراد آموزش طرح تفکیک زباله از مبدأ را دریافت نکرده بودند و از بین روشهای مؤثر آموزشی تعداد اکثریت (38 درصد) افراد اثربخشی آموزش از راههای اینترنتی را زیاد ارزیابی کرده بودند. میانگین و انحراف معیار آگاهی 19±66، نگرش 11±84 و عملکرد 18±73 به دست آمد. اکثریت افراد مورد مطالعه دارای اگاهی و نگرش در سطح خوب بودند. مدل تحلیل رگرسیون نشان داد که بشترین تاثیرگذاری بر رفتار مدیریت پسماند نمونهها شامل سن افراد، آگاهی و نگرش آنان بود که مجموعاً 33 درصد آر رفتار مدیریت پسماند را پیشگویی میکردند.
نتیجه گیری: با توجه به وضعیت مطلوب آگاهی و نگرش خانوارهای شهر اراک به نظر برای مدیریت بهتر پسماندها باید بر سایر عوامل محیطی از جمله منابع تولید پسماند در مبدأ تاکید داشت. همچنین بر اساس مدل پیشگویی کنندگی در سنین پایینتر همچنان اطلاع رسانی و تغییر نگرش خانوارهای شهر اراک جهت عملکرد بهتر اهمیت دارد.
سعید پژوهان، فاطمه عباسی فیجانی، عبدالطیف معینی، سعید حاجی هاشمی،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده
بیماری انسداد مزمن ریه (COPD) یک وضعیت پیشرونده و ناتوان کننده است. افراد مبتلا به COPD اغلب دچار دورههایی از وخامت بیماری میشوند که ممکن است نیازمند بستری شدن در بیمارستان باشند. تجزیه و تحلیل الگوی تغییرپذیری تنفسی میتواند دانشی ارزشمندی را در مورد پیچیدگی سیستم کنترل تنفسی در این بیماران ارائه دهد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تغییر پذیری الگوی تنفسی در مراحل پایدار و وخامت در بیماران مبتلا به COPD است.
ما دادههای سیگنال تنفسی 14 بیمار مبتلا به COPD را در مراحل وخامت و پایدار علایم، تجزیه و تحلیل کردیم و نتایج آنها را با نتایج دادههای تنفسی 12 فرد کنترل که از نظر سن و جنس با گروه COPD یکسان بودند مقایسه کردیم. تجزیه و تحلیل تغییرپذیری سریهای زمانی فواصل بین تنفسها (IBI) در دوره 30 دقیقه ثبت تنفسی با استفاده از روش آنالیزsample entropy و تحلیل نوسانات بدون روند انجام شد.
تجزیه و تحلیل sample entropy فواصل بین تنفسها نشان داد که تغییرپذیری سیگنال تنفس در هر دو مرحله وخامت و پایدار بیماری در بیماران مبتلا به COPD منظمتر می باشد. همچنین، شاخص همبستگی شبه فرکتالی کوتاه مدت (α1) و بلندمدت (α2) در هر دو مرحله وخامت و پایدار در بیماران COPD در مقایسه با گروه کنترل سالم بطور معناداری کاهش یافته است.
تغییرپذیری سیستم کنترل تنفسی در بیماران مبتلا به COPD کاهش یافته (آنتروپی و همبستگی فراکتالی کمتر) است. کاهش شاخصهای تغییرپذیری سیگنال تنفسی حتی با تثبیت وضعیت بیماری همچنان کمتر از افراد سالم است.