جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای عنبری

زهره عنبری، سوگند تورانی، محمود محمودی،
دوره 2، شماره 9 - ( زمستان 1378 )
چکیده

پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی بوده که بر روی بیماران بستری شده مرکز درمانی آموزشی ولیعصر (عج)  در شهر اراک در نه ماهه اول سال 1378 انجام شده است .
هدف از انجام این تحقیق ، تععین ارتباط بین عفونتهای بیمارستانی با سن و جنسیت بیماران بستری شده ، تعیین عفونتهای بیمارستانی بر حسب نوع عفونت ، نوع بخش و نوع میکروارگانیزم مسوول عفونت بوده است.
بیشترین درصد عفونتهای بیمارستانی در مردان با 3/8% و در زنان با 1/7%  مشاهده گردید (p<0.05). بدین ترتیب ارتباط معنی داری بین عفونتهای بیمارستانی با جنسیت بیماران بستری شده مشاهده گردید. همچنین بیشترین درصد عفونت ،‌مربوط به بخش ICU   جراحی با 6/34%  (p<0.05)و شایعترین نوع عفونت ، عفونت محل جراحی (SSI)  بوده است . بدین ترتیب اختلاف معناداری بین عفونت بیمارستانی با نوع عفونت و نوع بخش وجود داشته است .
شایعترین نوع میکروارگانیزم مسوول عفونت ، استافیلوکوک اورئوس (S.aureus)   با فراوانی 41/1%  بوده است که در حقیقت باکتری های گرام مثبت ، عامل ایجاد عفونتهای بیمارستانی محسوب گردیدند.

زهره عنبری،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1379 )
چکیده

پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی بوده که تحت عنوان "بررسی آگاهی پرستاران درباره عفونتهای بیمارستانی در مراکز درمانی آموزشی ولیعصر (عج) و امیر کبیر در شهر اراک در نه ماهه اول سال 1378" انجام شده است. هدف از انجام این تحقیق، پی بردن به میزان اگاهی پرستاران در باره عفونت های بیمارستانی و نیز یافتن ارتباط بین مشخصات فردی پرستاران با میزان آگاهی آنان راجع به عفونت های بیمارستانی در مراکز فوق الذکر بوده است. با توجه به پرسشنامه ی توزیع شده، میزان آگاهی پرستاران در باره عفونت های بیمارستانی در مرکز درمانی آموزشی ولیعصر (عج) و امیرکبیر در سطح بالایی بوده است به طوری که 32/6% از پرستاران در سطح آگاهی "متوسط" و 67/4% نیز از سطح آگاهی بالایی برخوردار بودند و این در حالی است که در مرکز درمانی آموزشی امیرکبیر، 44/2% از پرستاران در سطح آگاهی متوسط و 55/8% در سطح آگاهی بالایی قرار داشتند و بدین ترتیب، میزان آگاهی در سطح پایین در 2 مرکز مشاهده نگردید. همچنین ارتباط معناداری بین میزان آگاهی پرستاران با مشخصات فردی آنان (سن، جنسیت و سابقه خدمت) نیز وجود نداشت.
 

زهره عنبری،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده

مقدمه: بازآموزی جامعه پزشکی به عنوان بخشی از آزمون نیروی انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. نظر به این که اهداف برنامه های باز آموزی صرفا محدود به کسب اگاهی نیست و ایجاد دگرگونی در روش های رفتاری، ‌استدلال، منطق و فرهنگ حرفه ای را نیز شامل می شود لذا مطالعه سطح انگیزش پزشکان و ایجاد علاقه در آنان به منظور شرکت در برنامه ها ضروری به نظر می رسد.
روش کار: هدف این پژوهش تعیین ارتباط 7 معیار به عنوان عوامل انگیزی، شامل سهولت، تناسب، توجه به فرد، خودآزمایی، علاقه، تحقیقات نظری و نظام مندی بوده است. جامعه مورد پژوهش کلیه پزشکان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستان های استان مرکزی بوده که حجم نمونه برابر حجم جامعه که 360 پزشک بود، در نظر گرفته شد. این پژوهش از نوع توصیفی–تحلیلی و ابزار گرد آوری داده ها نیر پرسشنامه 29 سوالی بوده که اعتماد علمی آن مورد تایید قرار گرفت و داده ها از طریق آزمون مجذور کای و نرم افزار SPSS  مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین 7 معیار ذکر شده با عوامل ایجاد انگیزش در پزشکان عمومی وجود دارد (p<0/0001). ولی بین جنسیت و سن با عوامل فوق ارتباط معنی داری مشاهده نشد ولی بین محل خدمت با معیار سهولت و ایجاد علاقه ارتباط معنی داری مشاهده شد .(p<0/05)
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که هرچه به پزشکان اجازه مشارکت و اظهار نظر در برنامه ها داده شود و برنامه ها از نظر زمانی و مکانی برای ان ها مناسب تر باشد، ایجاد انگیزه بیش تر خواهد شد. همینطور تناسب آموزش ها با نیازهای درمانی، بیماری های کثیرالوقوع و نیز ارائه شیوه های مداوای جدید و اصلاح روند تشخیص و درمان، اشتیاق آنان را برمی انگیزاند.

هوشنگ طالبی، حمزه حسین زاده، محمود عیدی، زهره عنبری،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده

مقدمه: بسیاری از بیماران به دلایل مختلف از جمله بیماری های ایسکمیک قلبی، ریوی یا مغزی کاندید مناسبی برای بیهوشی عمومی در جراحی های اندام فوقانی نمی باشند. یکی از روش های بیهوشی جهت انجام عمل جراحی در این بیماران، استفاده از شیوه بیحسی ناحیه ای داخل وریدی می باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثرات اضافه کردن پانکرونیوم و فنتانیل به لیدوکائین در بیحسی ناحیه ای داخل وریدی بود. 
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک سو کور بود که جهت بررسی طول و شدت اثر بلوک حسی و حرکتی با استفاده از افزودن ماده شل کننده پانکرونیوم و ماده مخدر فنتانیل به لیدوکائین صورت پذیرفت. این بررسی روی 46 بیمار کاندید اعمال جراحی دست انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول به منظور انجام بلوک از 38 سی سی لیدوکائین 0/5 درصد به همراه 2 سی سی آب مقطر استفاده شد (گروه کنترل). در گروه دوم علاوه بر 38 سی سی لیدوکائین 0/5 درصد، از 50 میکروگرم فنتانیل و 0/5 میلی گرم پانکرونیوم جهت بلوک استفاده شد (گروه آزمایش). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی و نرم افزار SPSS 10 انجام پذیرفت.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین زمان شروع بلوک حسی و زمان شروع بلوک حرکتی در گروه آزمایش به طور معنی داری سریع تر از گروه کنترل بود. همچنین میانگین زمان خاتمه بی دردی و زمان خاتمه بلوک حرکتی در گروه شاهد به طور معنی داری کم تر از گروه آزمایش بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه می توان چنین بیان نمود که اضافه کردن فنتانیل و پانکرونیوم موجب بهتر شدن بلوک حسی و بلوک حرکتی می شود و شلی بهتر عضلات را برای انجام عمل جراحی فراهم می نماید.
  

کورش رضایی، حمیدرضا کوهستانی، زهره عنبری، فاطمه گنجه،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در یادگیری دانشجویان، سبک‌های یادگیری آنهاست. این مطالعه به منظور تعیین سبک یادگیری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال تحصیلی 88 – 1387 انجام شد. روش‌کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی 241 دانشجوی ترم اول در بدو ورود به دانشگاه علوم پزشکی اراک در نیم سال اول 88- 1387 به شیوه سرشماری وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده‌ها ‌پرسش‌نامه‌ای حاوی سؤالات دموگرافیک و پرسش‌نامه سبک یادگیری کلب بود. نتایج: سبک یادگیری اکثر دانشجویان جذب کننده (1/58 درصد) بود. سبک‌های همگرا (31/25درصد)، واگرا (37/10درصد) و انطباق یابنده (22/6 درصد) به دنبال آن قرار داشتند. در تمامی رشته‌ها نیز سبک غالب جذب کننده بود. اکثر دانشجویان اتاق عمل (2/56 درصد)، بهداشت مبارزه با بیماری‌ها (9/57 درصد)، بهداشت محیط (6/53 درصد)، پرستاری (9/43 درصد)، پزشکی (4/72 درصد)، علوم آزمایشگاهی(1/73 درصد)، مامایی(3/64 درصد) و هوشبری (65درصد) دارای این سبک بودند. نتیجه گیری: با توجه به سبک‌های غالب جذب‌کننده و همگرا در بین دانشجویان پیشنهاد می‌گردد از روش‌های آموزشی سخنرانی و خودآموزی همراه با مطالب خواندنی، نشان دادن، استفاده از دیاگرام و دست نوشته‌های استاد و آموزش یک به یک استفاده شود. هم‌چنین باید مهارت‌های ارتباطی دانشجویان علوم پزشکی تقویت شود، زیرا که جذب‌کننده‌ها و هم‌چنین همگراها کمتر به موضوع‌هایی که مستلزم کار با افراد دیگر و مردم است علاقه نشان می‌دهند.
رحمت اله جدیدی، مسعود فاضلی، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: ضرورت بازنگری مستمر در برنامه‌های آموزش مداوم و روزآمد کردن اطلاعات پزشکان متناسب با نیازهای جامعه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تطبیق محتوای برنامه آموزشی مدون گروه رادیولوژی با نیازهای آموزشی مشمولین آموزش مداوم انجام شد. روش کار: در این پژوهش مقطعی در سال 1387 دیدگاه‌های40 نفر از پزشکان مشمول قانون آموزش مداوم که برای شرکت در برنامه مدون ثبت نام کرده بودند از طریق پرسش‌نامه‌ای بامقیاس لیکرت دربیش از30 عنوان آموزشی جمع‌آوری گردید. قبل از اجرا برنامه آموزشی اولویت‌های آموزشی نیازسنجی و بعد ازاجرا میزان پوشش وتطابق نیازها با محتوای برنامه ارائه شده بررسی شد. نتایج: بیشترین نیاز آموزشی اندیکاسیون درخواست عکس قفسه سینه با میانگین 21/4 وکمترین نیاز ام.آر.آی مچ دست با میانگین 42/2 اعلام شد. پس از اجرای برنامه، بیشترین تطابق نیاز با محتوای آموزشی «اندیکاسیون درخواست ماموگرافی» (با میانگین17/4) و کمترین تطابق ام.آر.آی شانه و مچ دست با میانگین76/2 به دست آمد. هرچند همبستگی کلی بین نیاز و پوشش محتوای ارائه شده در هر دو قسمت اندیکاسیون درخواست و تفسیرگرافی‌ها وجود داشت ولی براساس اولویت نیازها نبود. ارتباط معنی‌داری بین سن پزشکان بانیازهای آموزشی وجود داشت(001/0p<). ولی در مورد جنس و سابقه خدمت این ارتباط معنی‌دار نبود. نتیجه گیری: عدم پوشش کامل نیازها متناسب با اولویت‌های آموزشی اعلام شده از سوی مشمولان، توجه و تاکید بیشتر دبیران علمی و سخنرانان را برتامین نیازها درقالب اهداف ویژه آموزشی طلب می‌کند تا اثر بخشی آموزش‌های مداوم افزایش یابد.
ایرج کریمی، آزیتا سالاریان، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: تمام افراد جامعه بایستی دسترسی برابر و یکسان به خدمات بهداشتی و درمانی لازم داشته باشند. هدف کلی این پژوهش تعیین چگونگی برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی در 8 کشور منتخب و ارایه الگویی برای کشور ایران بود. روش کار: این پژوهش به صورت تطبیقی در 8 کشور انجام شد. جهت تعیین چارچوب تقسیم‌بندی جامعه پژوهش از روش تقسیم‌بندی جردن استفاده شد که در آن کشورها را در چهار گروه بر اساس نوع بیمه درمانی قرار می‌دهد و از هر گروه دو کشور انتخاب شدند. یافته‌های به دست آمده از هر کشور در جداول تطبیقی قرار گرفتند. برای ارایه الگوی نهایی از تکنیک دلفی طی دو مرحله استفاده شد. نتایج: تمامی کشورهای مورد مطالعه به منظور برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی از استراتژی‌هایی چون پوشش همگانی بیمه، وجود بسته‌های تعریف شده خدمات بهداشتی درمانی، تعداد مناسب پرسنل پزشکی و پیراپزشکی، وجود پزشک خانواده و سیستم ارجاع به همراه سهم بالای بهداشت و درمان از تولید ناخالص ملی و‌ سرانه بالا برای بهداشت و درمان بهره برده‌اند؛ هم‌چنین پایین بودن سهم پرداخت‌های مستقیم توسط بیماران، گسترش تعهدات بیمه‌ای و بالاخره وجود سقف پرداخت در خدمات دارویی و درمانی بسیار کمک کننده بوده است. این سیاست‌ها به شکلی تدوین شده است که وضعیت درآمد افراد، در برخورداری از این خدمات تاثیر گذار نمی‌باشد. نتیجه گیری: برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی در ایران مستلزم ایجاد نظام ملی بیمه درمان با هدف حذف بیمه‌گری موازی، پوشش بیمه‌ای کلیه خدمات ضروری پزشکی به خصوص مراقبت از سالمندان و بیماران مزمن روانی می‌باشد.
فرزانه جهانی، علی اصغر فرازی، محمد رفیعی، رحمت اله جدیدی، زهره عنبری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: رضایت شغلی به نوع نگرش فرد به شغل خویش اطلاق می‌گردد. با توجه به نقش کلیدی کارکنان بیمارستان‌ها در ارائه خدمات بهداشتی به بیماران، این مطالعه با هدف تعیین میزان رضایت شغلی کارکنان مراکز درمانی شهر اراک طراحی گردید. مواد و روش ها: مطالعه‌ای توصیفی بر روی 702 نفر از کارکنان بیمارستان‌های شهر اراک که به صورت نمونه‌گیری آسان انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه استاندارد رضایت شغلی هرزبرگ بود و رضایت شغلی در سه سطح طبقه‌بندی گردید. یافته‌ها: بررسی نتایج در هشت حیطه نشان دادکه رضایت شغلی اکثر کارکنان از شرایط محل کار(2/75 درصد)، ارتباط با همکاران(49 درصد)، حقوق و مزایا (1/75 درصد)، موقعیت شغلی (5/60 درصد)، امنیت شغلی (6/64 درصد)، نظارت و سرپرستی (0/64 درصد)، سیاستگذاری مدیریتی (2/59 درصد) و ارتباط زندگی شخصی (7/65 درصد) در سطح متوسط بوده است و در مجموع 2/82 درصد کارکنان رضایت کلی شغلی در حد متوسط داشتند. بیشترین رضایت شغلی مربوط به ارتباط با همکاران و کمترین رضایت از مزایای سختی کار، برقراری عدل و انصاف و عدم وجود تبعیض و امکانات رفاهی بود. آزمون آماری مجذور کای بین جنس، تحصیلات، نوع استخدام، شغل و شیفت کاری ارتباط معنی‌داری نشان داد. نتیجه‌گیری: در مجموع رضایت کلی افراد درحد متوسط بود. افزایش و پرداخت به موقع کارانه‌ها و مزایای سختی کار و ایجاد امکانات رفاهی جهت بهبود رضایت شغلی این قشر ضروری می‌باشد.
زهره عنبری، مجید رمضانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی مسایل موجود در آموزش بالینی و اقدام برای اصلاح آن موجب ارتقاء کیفیت خدمات پزشکی خواهد گردید. این پژوهش نیز در این راستا انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی در سال 1387 دیدگاه کلیه کارآموزان و کارورزان پزشکی که حداقل 2 بخش بالینی ماژور را در دانشگاه علوم پزشکی اراک گذرانده بودند از طریق پرسش‌نامه 56 سئوالی پیرامون موانع از6 بعد مکان‌های آموزش، امکانات محیط آموزشی، روش های ارزشیابی، شیوه‌های یاددهی، همکاری پرسنل بهداشتی درمانی و نیز نحوه برنامه‌ریزی آموزش بالینی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه کارآموزان و کارورزان پزشکی به ترتیب با میانگین 41 و 48 درصد در حد متوسط ارزیابی گردید. کارآموزان وضعیت روش های ارزشیابی بالینی را با میانگین 7/28 درصد و کارورزان با میانگین 32 درصد وکیفیت استفاده از مکان‌های آموزش بالینی را به ترتیب با میانگین 3/29 و 7/31 درصد در حد ضعیف ارزیابی نمودند. وضعیت روش های آموزش بالینی، امکانات محیط آموزشی، همکاری پرسنل و نیز برنامه آموزش محتوای بالینی در حد متوسط ارزیابی شد. نتیجه گیری: این پژوهش بر تعیین دقیق تجارب یادگیری، به کارگیری روش‌های آموزشی مناسب، انجام ارزیابی‌های تکوینی به طور مستمر، استفاده از محیط‌های شبیه سازی شده و مکان‌های آموزشی متناسب با شرایط کاری آینده فارغ التحصیلان و ارتقاء سطح انگیزش دانشجویان به عنوان استراتژی‌های اثر بخش در جهت ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی تاکید می نماید.
داود حکمت پو، سعید چنگیزی آشتیانی ، زهره عنبری، فاطمه خدادادی، رضوان کمالی نهاد،
دوره 13، شماره 5 - ( ويژه نامه قرآن و طب 1389 )
چکیده

زمینه و هدف: خداوند برای هدایت بشر کتاب آسمانی قرآن را نازل فرمود تا اصول کلی زندگی را به او بنمایاند. قرآن مجید همواره بهترین‌ها را به انسان نشان می‌دهد( ان هذالقرآن یهدی اللتی هی اقوم). در همین راستا این مطالعه با هدف تبیین تجارب تاثیر قرائت قرآن در زندگی دانشگاهیان دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کیفی و رویکرد آنالیز محتوی انجام شد. جهت جمع‌آوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونه‌گیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونه‌گیری نظری ادامه یافت. تعداد 30 نفر به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه‌ای استفاده گردید. یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد در این مطالعه اعجاز در زندگی، کسب آرامش درونی، برقراری ارتباط انسانی، تصمیم‌گیری مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، صبر و تحمل، رفتارهای مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، و صرفه‌جویی به عنوان کدهای سطح دوم ناشی از تاثیر روزانه قرائت قرآن در زندگی مشارکت کنندگان، و "تأثیر قرآن بر تمام ابعاد زندگی" به عنوان درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجه‌گیری: در این پژوهش، تجارب ناشی از تأثیر قرائت قرآن در زندگی دانشگاهیان دانشگاه علوم پزشکی اراک با رویکرد کیفی و استفاده از روش تلفیق منابع نسبت به روش کمی، با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرار گرفته‌اند. از طرفی تاثیر قرائت قرآن بر تمامی ابعاد زندگی مشارکت کنندگان به عنوان درونمایه اصلی این مطالعه، یک یافته بسیار مهم و کاملا منطبق برکلام خدا در قرآن است. بنابراین به منظور بهره‌گیری بیشتر از الطاف و نعمات الهی که در آیات آسمانی قرآن تجلی کرده است، قرائت روزانه قرآن به تمامی دانشگاهیان و عموم مردم پیشنهاد می‌گردد تا در بهره‌گیری هر چه بیشتر از نعمات الهی، برهم پیشی گیرند.
نادر زرین فر، بابک عشرتی، شهلا خرمی ، مجتبی احمدلو، زهره عنبری، حسین دهقان،
دوره 14، شماره 6 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آنفولانزا یک بیماری حاد دستگاه تنفسی است که در اثر ویروس آنفولانزا ایجاد می‎شود. همه‎گیری‎های آنفولانزا هر ساله گزارش می‎شوند و پاندمی با فواصل متغیر اتفاق می‎افتد. اکثر موارد مرگ و میر، ناشی از بیماری زمینه‎ای و عوارض آنفولانزا است. در این مطالعه به بررسی ده مورد مرگ ناشی از آنفولانزای نوع A (H1N1) در پاندمی 2010-2009 پرداخته‎ایم. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع بررسی علت مرگ و میر می‎باشد و بر اساس اطلاعات بیماران حاصل شده است. متغیرها شامل اطلاعات دموگرافیک بیماران، بیماری زمینه‎ای، عفونت ثانویه، تاخیر شروع درمان، عدم تجویز دارو بوده است. داده‎های جمع‎آوری شده با محاسبات شاخص‎های مرکزی و پراکندگی با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از ده مورد مرگ ثابت شده با ویروس H1N1 استان مرکزی، میانه سنی 30 سال و از نظر بیماری‎های زمینه‎ای 90 درصد موارد مرگ و میر واجد بیماری زمینه‎ای و 10 درصد بدون بیماری زمینه‎ای‎اند. تاریخ فوت 90 درصد بیماران در مهر و آبان و10 درصد در آذر و دی می‎باشد. بیشترین میزان مرگ و میر در استان مرکزی میانه سنی 30 سال مبین وجود مرگ و میر بیشتر در گروه سنی بالغین بوده است. نتیجه گیری: مهم‎ترین عامل فوت، تاخیر در شروع درمان ضد ویروس می‎باشد که نشانه اهمیت شروع به موقع دارو می‎باشد و پزشکان در صورت شک بالینی برای گروه‎های پر خطر باید درمان اختصاصی را هر چه سریع‎تر شروع کنند تا میزان مرگ و میر کاهش یابد.
رحمت اله جدیدی، فرشته معماری، زهره عنبری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: باتوجه به اینکه هوش سازمانی دستیابی به دانش رادرسازمان ها افزایش داده،باعث پیدایش مزیت رقابتی وگامی مهم درجهت بهبودکارایی واثر بخشی سازمان محسوب میشود ،ولی تحت تاثیر ابعاد ساختاری(تمرکز،رسمیت وپیچیدگی) قرارمی گیرد.این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین ساختارسازمانی وهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت.

  مواد و روش ها: دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی،جامعه پژوهش راکلیه پرسنل رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا،شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک تشکیل می دادندکه به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزارجمع آوری داده ها،پرسشنامه استاندارد ساختارسازمانی رابینزبا ابعادساختاری(پیچیدگی،رسمیت وتمرکز)و نیزپرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرخت بودکه پس از تایید روایی وپایایی پرسشنامه ها،توسط مجریان وهمکاران طرح با حضور در بیمارستانهای آموزشی تابعه دانشگاه توزیع وجمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار 16 SPSS وآزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد.

  یافته ها: ازتعداد386 پاسخ دهنده،بیشترین آنهادارای مدرک تحصیلی لیسانس بودندکه 284نفر (74%)آنهاسابقه کاربیشتراز5سال داشتند.نتایج تحقیق ارتباط معنی داری رابین ساختارسازمانی باهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی نشان داد (612/0- r= و001/0 p= ) .این ارتباط دربعدپیچیدگی باهوش سازمانی معنی دارنبود (157/0 r = و53/0 p= ) ، ولی دردوبعد دیگرساختار سازمانی(یعنی درجه رسمیت وتمرکزگرایی)با هوش سازمانی ارتباط معنادارومعکوس ( به ترتیب 693/0- r= و001/0 p= ) و(711/0- r= و001/0 p= ) بدست آمد.

  نتیجه گیری: براساس یافته های بدست آمده بیمارستان های آموزشی می توانند از طریق بازنگری دروضع موجودابعاد ساختاری خود(بویژه با کاهش رسمیت وتمرکز زدایی)بستر لازم برای ارتقا،استفاده وپیاده سازی هوش سازمانی را فراهم آورند تا کیفیت خدمات درمانی ارائه شده به نحو چشمگیری افزایش یابد .

 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb