جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای عمرانی

محمود عمرانی فرد، رضا هدایت یعقوبی، مریم یاوری،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: اسکار هایپرتروفیک و کلوئید از معضلات جراحی پلاستیک می‌باشد. امروزه تأثیر موضعی موادی نظیر سیلیکون و مرطوب کننده‌ها بر روی اسکار مورد بحث می‌باشد. تعداد کمی از مطالعات کارآزمایی بالینی اثرات زیبایی شناختی ویتامین E بر بهبود اسکار را در انسان مورد بررسی قرار داده‌اند. در این مطالعه سعی بر این است که علاوه بر در نظر داشتن میزان اثر ویتامین E موضعی، اثر غلظت‌هایی که در مطالعات قبلی بررسی نشده است بر روی بهبود اسکارهایپرتروفیک و کلوئید ارزیابی شود. روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور شاهددار تصادفی بر روی 32 بیمار که از تشکیل اسکار آنها 12 هفته گذشته بود، 3 نوع پماد شامل یک کلدکرم و دو نمونه با غلظت‌های 300 واحد در میلی گرم و 600 واحد در میلی گرم دی- آلفا توکوفریل ویتامین تزریقی، بر روی سه منطقه اسکار در هر بیمار مورد استفاده قرار گرفت. اندازه، قوام، اریتم و عوارض جانبی پمادها توسط پزشک و بیمار به طور جداگانه در هفته‌های 1، 4 و 12 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های تحلیل واریانس و کراسکال والیس تجزیه و تحلیل شد. نتایج: پس از 4 هفته درمان با ویتامین E موضعی و 12 هفته پی‌گیری هیچ علائمی از درماتیت یا راش مشاهده نشد. مقایسه اندازه اسکار هایپرتروفیک نشان داد که در هفته اول نمونه با غلظت بالاتر با دو نمونه دیگر و در هفته 4 دو نمونه دارویی با پلاسبو و در هفته 12 هر سه نمونه اختلاف معنی‌داری داشتند(001/0p<). هم‌چنین اریتم اسکار در هفته‌های 1، 4 و 12 بین نمونه‌های دارویی و نمونه پلاسبو اختلاف معنی‌داری داشت (001/0 p<). اما قوام اسکار بین گروه‌ها در هفته‌های 1 و 4 تفاوت معنی‌داری نداشت و تنها در هفته 12 تفاوت معنی‌دار مشاهده شد(001/0p<). نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که ویتامین E موضعی بر روی بهبودی اسکار هایپرتروفیک و کلوئید موثر است. این تأثیر بیشتر بر روی کاهش اندازه و کاهش اریتم اسکار و کمتر روی قوام آن دیده می شود.
کبری راهزانی، فریبا طالقانی، علی رضا نیکبخت نصرآبادی، محمود عمرانی فرد،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: صورت، کانال اصلی برقراری ارتباط و محل زیبایی و جذابیت است. جذابیت جسمی ماهیتی کلیشه‌ای دارد. با توجه به این که محتوی دقیق کلیشه ای بودن جذابیت جسمی بستگی به ارزش‌های فرهنگی دارد، مطالعه‌ای به منظور کسب اطلاعاتی در خصوص مسائل روانی - اجتماعی تجربه شدۀ افراد دارای بدشکلی سوختگی پس از ترخیص از بیمارستان جهت طراحی برنامه های حمایت روانی - اجتماعی مبتنی بر شواهد انجام شد. روش کار: این مقاله بخشی از اطلاعات یک مطالعه کیفی بزرگ تر با رویکرد گراندد تئوری را گزارش می‌کند. در این مطالعۀ کیفی با 21 مشارکت کننده مصاحبۀ عمیق انفرادی صورت گرفت. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوایی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: در این بررسی پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات پنج طبقه محوری اصلی پدیدار شد که شامل این موارد بود: رفتارها و پندارهای اجتماع (شماتت، کناره گیری، افکار و باورهای نادرست، انگشت نما شدن، و ترحم)، مشکلات روحی (تأثر و اندوه، شرمساری، ترس از طرد شدن، بی میلی و انزجار، و نومیدی)، ارزیابی واکنش‌ها (ارزیابی‌های منفی و مثبت)، رهیافت (اختفا، انفصال، خودنمایی ، خشونت) و فرسودگی. نتیجه گیری: یافته ها بیان گر آن هستند که رفتارها و پندارهای منفی مردم زمینه ساز برخی مشکلات روحی در افراد بدشکل و اتخاذ تدابیر نامناسب جهت مقابله با آنهاست. بنابراین نیاز به طراحی برنامه های حمایتی مناسب جهت آموزش جامعه، فرد و خانواده به منظور ارتقاء سطح آگاهی، بینش و عملکرد آنان ضروری به نظر می رسد.
مونا امین بیدختی، رضا میرفخرایی، شهره زارع کاریزی، فاطمه کرم الدین، میرداود عمرانی، ناصر سلسبیلی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط مکرر (RPL)، به وقوع دو یا تعداد بیشتر سقط پشت سر هم قبل از هفته‏ی بیستم بارداری اطلاق می‌شود. برخی از دلایل عمده‏ی RPL نقایص آناتومیک رحمی، عفونت‏ها، فاکتورهای ژنتیکی، ایمنی و محیطی می‌باشند. با این وجود، در بسیاری از موارد، علت RPL نامشخص است که به آن ایدیوپاتیک گفته می‌شود. اخیرا، مطالعات نشان دهنده‏ی نقش میکرو RNA‏ها در اندومتریوز، پره‏اکلامپسی، ناباروری و سقط مکرر می‌باشند. به همین جهت، هدف از این مطالعه بررسی همراهی چندشکلی miR-196a2C>T (rs11614913) با خطر بروز سقط مکرر در خانم‏های ایرانی می‌باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه‏ مورد- شاهدی، 183 خانم ایرانی شامل 83 بیمار با سابقه حداقل دو سقط پشت سر هم با علت نامشخص و 100 فرد کنترل سالم با حداقل سابقه یک تولد زنده و بدون هیچ گونه سابقه سقط مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که دلیل سقط مکرر آن‌ها عوامل آناتومیک، هورمونی، کروموزومی، عفونت، بیماری‌های خودایمنی یا اختلالات انعقادی بود، از گروه مورد مطالعه کنار گذاشته شدند. تعیین ژنوتیپ با روش Tetra ARMS PCRانجام گرفت.

یافته‏ها: تفاوت معنی‏داری در توزیع ژنوتیپی miR-196a2 rs11614913 در خانم‏های دارای سقط مکرر در مقایسه با افراد سالم، با مقدار p برابر با 04/0 و نسبت شانس 96/2 مشاهده شد(03/7-03/1 CI: 95 درصد).

نتیجه‏گیری: نتایج تحقیق حاضر بیان‌گر شواهدی مبنی بر همراهی واریانت ژنتیکی miR-196a2 و سقط مکرر می‌باشد. مطالعات بیشتر برای ارزیابی اهمیت واریانت ژنتیکی مطالعه شده در جمعیت‏‏های متفاوت و بررسی اثر تنظیمی این واریانت بر ژن‏های هدف مورد نیاز می‌باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb