31 نتیجه برای علیزاده
امیرهوشنگ محمد علیزاده، علیرضا معقول زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: در مطالعات مختلف رژیم های چند دارویی در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری مورد بررسی قرار گرفته است. داروی گیاهی آویشن خواص درمانی ضدعفونی کننده و هم چنین اثر ضداسپاسم مجاری گوارشی دارد. در این مطالعه تاثیر افزایش این دارو به رژیم های چهار دارویی رایج در درمان هلیکوباکترپیلوری مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده انجام گرفت، تعداد 90 بیمار مراجعه کننده با علائم گوارشی تحت آندوسکوپی قرار گرفته و پس از مسجل شدن وجود ضایعه و وجود هلیکوباکترپیلوری وارد مطالعه شدند. این بیماران به طور تصادفی در سه گروه تقشسم شدند. رژیم های درمانی شامل گروه A: امپرازول، بیسموت، مترونیدازول، تتراسیکلین. گروه B: امپرازول، بیسموت، مترونیدازول، تتراسیکلین، آویشن. و گروه C: امپرازول، بیسموت، تتراسیکلین، آویشن بود. مدت درمان 2 هفته بود و پس از درمان به مدت 2 هفته تحت درمان رانیتیدین و سپس 2 هفته بدون درمان قرار داشتند. پس از اتمام این مدت، آندسکوپی مجدد و آزمایش برای هلیکوباکترپیلوری انجام گرفت.
نتایج: میزان بهبودی علائم بالینی در بیماران گروه B و C 96/6% گزارش شد که اندکی بیش از گروه A بود. در آندوسکوپی پس از درمان، بهبودی کامل در گروه C 70% بود که از دو گروه دیگر به طور معنی داری بیش تر بود.(P=0/04) ، از لحاظ وجود اریتم معده و دئودنوم در آندوسکوپی پس از درمان، با وجودی که در گروه B بیش ترین فراوانی این ضایعه (36/6%) مشاهده شده است ولی اختلاف معنی داری بین سه گروه در این خصوص وجود نداشت. پاسخ کامل به درمان در گروه C، 46/7% بود که به طور معنی داری از دو گروه دیگر بیش تر بود .(p=0/03)
نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد رژیم C که داروی آویشن جایگزین مترونیدازول شده بود بیش ترین اثر را در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری نسبت به دو رژیم دیگر داشت. در نتیجه پیشنهاد می گردد این دارو به همراه رژیم های درمانی چهار دارویی جهت اثر بخشی بیش تر به بیماران تجویز گردد.
دكتر نیره قمیان، دكتر مرضیه لطفعلیزاده،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: تشخیص خانمهایی که در ریسک بیشتری از نظر سزارین هستند در ساعتهای اولیه شروع مرحله فعال زایمان از اهمیت به سزایی برخوردار است زیرا با انجام اقدامات لازم جهت تسریع زایمان از افزایش مرگ و میر و عوارض مادر به علت سزارینهای تأخیری پیشگیری خواهد شد. این مطالعه به هدف تعیین ارتباط اتساع دهانه رحم و نزول جنین طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان با روش زایمان در زنان اولزا دارای نوزاد ترم صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه در مدت 8 ماه از مرداد 83 لغایت اسفند 83 بر روی 216 خانم حامله اولزا با حاملگی ترم و نمایش سری و جنین تک قلو که در مرحله فعال زایمان خود به خودی بوده و به بیمارستان امامرضا(ع) مشهد مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. میزان تغییر در اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان مورد بررسی قرار گرفت و برحسب روش زایمان بیماران به دو گروه زایمان واژینال و سزارین تقسیم شدند. فقط سزارین هایی که به دلیل اختلالات تعویقی یا توقفی زایمان صورت گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها توسط آزمونهای تی، آنالیز واریانس یک طرفه و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در زنانی که میزان تغییر در اتساع دهانه رحم آنها طی 2 ساعت اول پس از شروع مرحله فعال زایمان بیشتر بود، احتمال سزارین کمتر بود (001/0p<). همچنین در مواردی که میزان نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان بیشتر بود میزان سزارین کمتر بود (001/0p<). بین وضعیت پردهها در شروع مرحله فعال زایمان و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت، اما بین نیاز به تقویت زایمان با اکسی توسین و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (001/0p<). نتیجهگیری: با بررسی میزان تغییر اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان میتوان تا حدود زیادی پیشبینی نمود که کدامیک از زنان اولزا با حاملگی ترم، زایمان واژینال خواهند نمود.
صفیه صوفیان، حسین نادری منش، عبدالعلی علیزاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: آیورین 2/1 یک پپتید 13 آمینهای است که طیف وسیعی از فعالیتهای آنتی باکتریایی و ضد سرطانی را نشان میدهد. ساختار آن توسط طیف سنجی رزنانس مغناطیسی تعیین شده که مارپیچ آلفا است ولی هنوز مکانیسم عمل آن شناخته نشده است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر فعالیت پپتیدها و مطالعه ارتباط توالی-فعالیت در پپتید آنتی باکتریایی آیورین 2/1 و آنالوگهایش طراحی و انجام گردید. روش کار: در این مطالعه تجربی دو آنالوگ F3W,G1F3/RW و آنالوگ معکوس طراحی گردید و با روش سنتز شیمیایی فاز جامد ساخته شد و بعد از تخلیص با کروماتوگرافی با فشار بالا، توسط آمینو اسید آنالایزر و طیف سنجی جرمی تائید شد و سپس آزمایشهای ضد باکتریایی انجام شد. نتایج: نتایج آزمایش تعیین حداقل غلظت مهاری نشان داد که آنالوگ G1F3/RW فعالتر از F3W است و نتایج نمودار آزمایش تعیین حداقل غلظت مهاری برای آنالوگ F3W سه مرحلهای است. آنالوگ معکوس هیچ فعالیتی نشان نداد. نتیجه گیری: فعالتر بودن آنالوگ G1F3/RW به علت وجود اسید آمینه آرژنین و ایجاد میانکنش قویتر با بار منفی غشاء است. عدم فعالیت آنالوگ معکوس نشانگر اهمیت جایگاه اسید آمینه در توالی برای فعالیت است وتوصیه میشود در طراحی پپتیدها به عنوان دارو به موقعیت قرار گرفتن اسید آمینهها توجه شود، چرا که اندازه و نوع آمینو اسیدها در تجمع پپتیدها و در نتیجه در نحوه فعالیت ضد باکتریایی موثر است.
شعبانعلی علیزاده، معصومه کلانتری، خدیجه احراری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: کیست هیداتیک یک بیماری انگلی است که به طور شایعتر از بقیه احشاء کبد را درگیر میکند. جدیترین عارضه بیماری، پارگی کیست میباشد که ممکن است به داخل مجاری صفراوی، اندامهای توخالی یا مستقیم به داخل شکم باز شود. درمان انتخابی این عارضه جراحی فوری است. مورد: بیمار خانمی است 28 ساله و ساکن روستا که به دنبال تصادف اتومبیل با شکایت درد شکم، تهوع و استفراغ مراجعه کرده است. یافتههای غیر طبیعی در معاینات بالینی شامل اتساع شکم، کاهش صداهای روده همراه با حساسیت لمسی و مقاومت لمسی منتشر شکمی، ضایعات کهیری در قدام قفسه سینه، ناحیه فوقانی شکم و ناحیه قدامی ساعد هر دو دست می گردید. در سونوگرافی به عمل آمده از بیمار مایع آزاد فراوان در حفره شکم و لگن و 3 ناحیه با اکوهای متفاوت در خلف لوب راست کبد گزارش شد. بیمار تحت جراحی باز شکم قرار گرفت و روز چهارم پس از عمل با دستور دارویی آلبندازول مرخص گردید. نتیجه گیری: جدیترین عارضه بیماری هیداتیک کبد، پارگی کیست است که اغلب به دنبال ضربه اتفاق میافتد و جراحی فوری درمان این عارضه است.
شعبانعلی علیزاده، کامران مشفقی، معصومه کلانتری، خدیجه ابراهیمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: وجود گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D از جمله نشانگرهای پیش آگهی سرطان پستان هستند. در این مطالعه ارتباط عوامل فوق را با درگیری غدد لنفاوی بررسی کردهایم. روش کار: در این مطالعه تحلیلی مورد - شاهدی ، 105 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از تشخیص توده پستان نمونهبرداری از طریق جراحی انجام میگرفت و وضعیت گیرنده استروژن و پروژسترون، p53، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D بررسی میشد. اطلاعات در چک لیست ثبت و آنالیز می گردید. نتایج: بین درگیری غدد لنفاوی با گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ارتباطی وجود نداشت. نتیجه گیری: برای نتیجه گیری در مورد گیرندههای هورمونی،p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ، تحقیقی مشابه با حجم نمونه بیشتر و زمان طولانیتر لازم است.
خدیجه احراری، شعبانعلی علیزاده، محمد رفیعی، محمدرضا پالیزوان، علی سیروس،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات در گونههای مختلف جانداران حاکی از آنند که مهار کنندههای مختلف ممکن است بر میومتر در طی حاملگی اثر داشته باشند و قطع یکی یا بیشتر از آنها میتواند موجب شروع درد زایمان شود. لذا در این مطالعه ارتباط بین پپتید 34-1 مرتبط با هورمون پاراتیروئید با درد زایمان بررسی شد. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی بود. غلظتهای پپتید 34-1 مرتبط با هورمون پاراتیروئید، هورمون پاراتیروئید،کلسیم توتال، فسفر، منیزیم و آلکالین فسفاتاز پلاسما در 152 خانم ترم حامله (76 خانم در شروع درد زایمان و 76 خانم بدون درد زایمان ) اندازهگیری شد. نمونههای تحت پژوهش فاقد هر گونه عارضه حاملگی بودند. یافتهها: غلظتهای متوسط پپتید 34-1 مرتبط با هورمون پاراتیروئید در گروه دارای درد زایمان(6/0±36/12 نانوگرم در میلیلیتر) تفاوتی با گروه فاقد درد زایمان (63/0±57/13 نانوگرم در میلیلیتر) نداشت. میانگین هورمون پاراتیروئید پلاسما گروه لیبر و گروه فاقد درد زایمان به ترتیب برابر 66/1±92/28 و 64/1±88/31 پیکوگرم در میلیلیتر بود و اختلاف قابل ملاحظهای بین دو گروه وجود نداشت. غلظتهای کلسیم، فسفر، منیزیم و آلکالین فسفاتاز پلاسما نیز در دو گروه تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجه گیری: در این تحقیق نقش آندوکرین پپتید مرتبط با هورمون پاراتیروئید در رابطه با شروع زایمان مورد تایید قرار نگرفت.
محمد حیدرزاده، ابولفضل صفرعلیزاده، رضا شبانلوئی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در بین روشهای حمایت تنفسی، فشار مثبت هوایی از طریق بینی و تهویه مکانیکی به دلیل تاثیر در کاهش عوارض سندرم دیسترس تنفسی شناخته شدهتر میباشند. به علاوه تجویز زود هنگام این فشار و سورفاکتانت در کاهش نیاز به تهویه مکانیکی و عوارض آن موثر است. مطالعه با هدف مقایسه فشار مثبت هوایی و تهویه مکانیکی در نوزادان نارس دچار سندرم دیسترس تنفسی طراحی گردیده است. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 60 نوزاد نارس (کمتر از32 هفته) بررسی شدند. نوزادان پس از دریافت یک دوز سورفاکتانت داخل تراشه (4سی سی بر کیلوگرم وزن بدن)، به طور تصادفی به ترتیب در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند و حمایت تنفسی با استفاده از فشار مثبت هوایی یا تهویه مکانیکی برقرار شد. یافتهها: نوزادان دوگروه از نظر سن حاملگی و وزن تولد اختلاف معنیدار نداشتند. متوسط مدت زمان تهویه مکانیکی در گروه مورد به طور معنیداری کمتر بود(001/0=p). در روز سوم، تعداد نوزادان وابسته به ونتیلاتور در گروه شاهد بیشتر بود (7/26 درصد در برابر 3/83 درصد). از نظر تعداد دوزهای ثانویه سورفاکتانت، میزان مرگ و تعداد بیماران دچار عوارض کوتاه مدت طی بستری بیمارستانی تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: در تعداد قابل توجهی از نوزادان نارس دچار سندرم دیسترس تنفسی میتوان پس از دریافت سورفاکتانت، لوله تراشه را خارج نموده و تحت درمان با فشار مثبت هوایی از طریق بینی قرار داد. این امر روشی بالقوه مفید جهت حمایت تنفسی با میزان مرگ و میر و عوارض کم در نوزادان بسیار نارس میباشد.
علی فانی، محسن قاصدی، فاطمه اسماعیلیون، بهروز علیزاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم روده تحریکپذیر شایعترین بیماری گوارشی است که با دردهای مزمن شکمی و تغییرات اجابت مزاج مشخص میشود. زردچوبه یکی از درمانهای طب سنتی است که در درمان بیماریهای گوارشی مورد توجه قرار گرفته است در این مطالعه اثرات زردچوبه بر سندرم روده تحریکپذیر بررسی شده است. مواد و روش ها: در طی یک مطالعه بالینی تصادفی دو سوکور، 140 بیمارمبتلا به سندرم روده تحریکپذیر پس از اعمال معیارهای ورود و خروج با نظر و تشخیص متخصص داخلی بدون توجه به سن و جنس وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد (زردچوبه) 69 نفر و شاهد (دارونما) 71 نفر تقسیم شدند و در قبل 2 و 4 هفته بعد از شروع درمان فرمهای تغییر علایم بالینی در بیماران بر اساس روش مقیاس امتیاز بصری برای تبدیل معیارهای ذهنی به عینی تکمیل گردید و سپس اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: استفاده از زردچوبه و دارونما قبل، 2 و 4 هفته بعد از درمان باعث بهبود علای بالینی بیماران به جزء استفراغ شده بود (001/0=p) در حالی که بین میزان تاثیر زردچوبه و دراونما در بهبود علایم بالینی بیماران در هر دو گروه مورد و شاهد تفاوتی مشاهده نشد(05/0
محمود امینی، سید علیرضا حسینی، یحیی ژند، تورج زندباف، بابک عشرتی، شعبانعلی علیزاده، قاسم مسیبی، علی قضاوی، علی سیروس،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از بیومارکرهای التهابی در تشخیص آپاندیسیت در حال افزایش است، از طرف دیگر نقش رادیکالهای آزاد اکسیژن در وضعیتهای التهابی گوناگون شناخته شده است. با توجه به گستردگی بالای آپاندکتومی منفی(2/22-3/9 درصد)، هدف از این مطالعه تعیین سطح تام آنتی اکسیدانهای خون به عنوان بیومارکری جهت تشخیص زودرس آپاندیسیت حاد میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی تحلیلی آینده نگر، تعداد 407 بیمار که در طول یک سال با تشخیص آپاندیسیت، تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. پس از سنجش ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، دادهها به وسیله منحنی تحلیلی راک و آزمونهای پارامتریک مقایسه میانگین آنالیز شدند. یافتهها: از کل بیماران تعدا 298 بیمار دارای آپاندیسیت بودند. میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در گروه زنان بالغ برابر با 75/164±90/663 و در گروه مردان بالغ برابر 37/167±58/752 میکرومولار بر لیتر بود که اختلاف معنیداری با یکدیگر داشتند(0001/0>p) همچنین میانگین ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در زیرگروه آپاندیسیت پرفوره در بین کودکان به طور معنیداری بالاتر از انواع گانکرن و چرکی بود. نتیجه گیری: میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی می تواند به عنوان فاکتور پیشگویی کننده برای موارد پرفوره در اطفال استفاده شود ولی نمی توان آن را به عنوان بیومارکری جهت تشخیص آپاندیسیت به کار گرفت. با توجه به اختلاف میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در مردان و زنان توصیه به انجام مطالعاتی میگردد که در آن میزان فاکتورهای التهابی با در نظر گرفتن فازهای سیکل ماهیانه در زنان سنجیده شود.
محمود امینی، تورج زندباف، شعبانعلی علیزاده، یحیی ژند، سید علیرضا حسینی، بابک عشرتی، علی سیروس، حمیده امینی،
دوره 14، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص آپاندیسیت یکی از چالشهای تشخیصی مهم جراحان در اورژانس میباشد. معیارهای آلوارادو، جهت تشخیص آپاندیسیت حاد توصیه شدهاند ولی در تعیین آنها محدودیتهایی مانند سن و جنس و ویژگیهای نژادی اعمال نشده است. هدف ما از این مطالعه بررسی میزان اثربخشی معیارهای آلوارادو در تشخیص آپاندیسیت حاد بر حسب سن و جنس میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد 407 بیمار که در طول یک سال با تشخیص آپاندیسیت، تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. اطلاعات بیماران توسط مجریان طرح ثبت گردید. حساسیت و ویژگی به وسیله تعیین بهترین نقطه برش در نمودار تحلیلی راک با استفاده از نرم افزار Med Calc 10.2.0.0 تعیین گردید. یافتهها: بهترین نقطه برش برای معیارهای آلوارادو در گروه زنان پایینتر از گروه مردان بود (6 در مقابل 7). درصد آپاندکتومی منفی در گروه با معیارهای آلوارادو 9 و10 برابر با 8/11 درصد بود در حالیکه در دو گروه دارای معیارهای 7 و 8 و معیارهای 5 و 6 این درصد به ترتیب برابر با 9/29 درصد و 8/52 درصد بود. نتیجهگیری: ارزش تشخیصی معیارهای آلوارادو در نمرات 8 و پایینتر از آن کمتر از قضاوت بالینی مبتنی بر تندرنس شکمی به تنهایی میباشد. همچنین نقطه برش مناسب برای تشخیص آپاندیسیت در زنان باید پایینتر در نظر گرفته شود. از سوی دیگر، نقطه برش مناسب برای تشخیص آپاندیسیت در گروه اطفال و بالغین جوان بالاتر از گروه بالغین است.
حامد علیزاده، مجتبی صلوتی، رضا شاپوری، پیمان عبداله زاده، جواد ناصریان،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوزیس یکی از رایجترین عفونت مشترک بین انسان و حیوان در جهان می باشد. میزان شیوع این عفونت بسیار بالا و در بسیاری از کشورها اندمیک است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، شیوع بروسلوزیس مشترک بین انسان و حیوان در کشورهای منطقه مدیترانه، خاورمیانه و کشورهای آسیای غربی در حال گسترش است. هدف از این مطالعه، بررسی استفاده از نانو ذرات نقره در مقابله با بروسلوزیس میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، فعالیت نانو ذرات نقره علیه بروسلا ملی تنسیس M16 با استفاده از روش انتشار چاهکی در آگار بررسی گردید. حداقل غلظت مهار کننده رشد و حداقل غلظت کشنده باکتری به روش ماکرودیلوشن تعیین گردید. هم چنین اثر ضد باکتریایی نانو ذرات نقره در مدل موشی مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که نانو ذرات نقره باعث مهار باکتری حتی در غلظتهای پایین میگردند. حداقل غلظت مهار کننده رشد و حداقل غلظت کشنده نانو ذرات نقره به ترتیب ppm4 و ppm6 در روش ماکرودیلوشن بود. اثر ضد بروسلایی نانو ذرات نقره در مدل موش نیز مشاهده گردید.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که نانو ذرات نقره میتوانند در مقابله با بروسلوزیس مورد استفاده قرار گیرد.
پیمان عبداله زاده، رضا شاپوری، شهرزاد نصیری سمنانی، حامد علیزاده،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوزیس توسط بروسلا که یک پاتوژن داخل سلولی اختیاری میباشد ایجاد شده که سلولهای فاگوسیت کننده حرفهای و غیر حرفهای را مورد تهاجم قرار میدهد. اوکالیپتوس یکی از پرکاربردترین گیاهان دارویی در پزشکی سنتی در دنیا میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضد باکتریایی عصارههای اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پس از تهیه عصارههای آبی، اتانولی و استونی برگهای اوکالیپتوس، اثر عصارهها بر بقای داخل ماکروفاژی بروسلا ملی تنسیس M16با کشت سلولی از ماکروفاژهای صفاقی موش بالب سی مطالعه گردید. به این منظور پس از لیز ماکروفاژها، با تهیه رقتهای سری و انجام کشت بر روی محیط مولر هینتون آگار، تعداد کلنیهای رشد کرده مورد شمارش قرار گرفت.
یافتهها: حداکثر فعالیت ضد میکروبی عصارههای اوکالیپتوس بر روی بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی بعد از مدت زمان 24 ساعت در رقتهای 1:40 (62/21 میلی گرم بر میلی لیتر) عصاره آبی و 1:640 (26/1 میلیگرم بر میلیلیتر) عصاره اتانولی و 1:320 (59/2 میلیگرم بر میلیلیتر) عصاره استونی بود.
نتیجه گیری: عصارههای آبی، اتانولی و استونی اوکالیپتوس دارای اثر ضد میکروبی علیه بروسلا ملی تنسیس M16 درون ماکروفاژی هستند و عصاره اتانولی بیشترین فعالیت ضد میکروبی بر روی بروسلای داخل ماکروفاژی دارد، لذا این عصارهها در درمان بروسلوزیس میتوانند مفید باشند
شعبانعلی علیزاده، ابوالفضل فاتحی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، محمد رفیعی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعات متعددی مشاهده شده است که میزان فاکتورهای التهابی در زنان سالم، تحت تاثیر سیکلهای قاعدگی تغییر مییابد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان فاکتورهای التهابی خون در زنان دچار آپاندیسیت در فازهای متفاوت سیکل قاعدگی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد 70 زن و 12 مرد مبتلا به آپاندیسیت و 61 زن سالم براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. پارامترهای التهابی شامل پروتئین واکنشی فاز حاد، میزان رسوب اریتروسیتی و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا و تعداد لکوسیتها مورد سنجش قرار گرفته و بر اساس فاز سیکل ماهیانه در گروه آپاندیسیت و گروه شاهد با آزمونهای مقایسه میانگین و آنالیز واریانس یک طرفه، با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تغییرات معنیداری در میانگین میزان پارامترهای التهابی و تعداد لکوسیتهای خون در فازهای مختلف قاعدگی در زنان مبتلا به آپاندیسیت حاد وجود ندارد. همچنین میانگین تعداد لکوسیتها و غلظت CRP در گروه مبتلا به آپاندیسیت در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری بالاتر بود. نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که میزان فاکتورهای التهابی در زنان دچار آپاندیسیت در طی فازهای مختلف سیکل قاعدگی تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند. به نظر میرسد تغییرات روزانه هورمونی در طی سیکل قاعدگی باعث نظرات متناقض در مورد میزان فاکتورهای التهابی در زنان در طی فازهای متفاوت سیکل ماهانه شده است. لذا توصیه میشود که مطالعهای با همسان سازی روز دقیق سیکل ماهانه و همچنین ساعت نمونهگیری و شدت آپاندیسیت انجام گیرد.
معصومه حیدری باطنی، شعبانعلی علیزاده، اکبر هاشمی طیر، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: چسب پلاکتی، فرآورده مشتق از پلاسمای انسانی است که غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی و فیبرینوژن میباشد و دارای خاصیت هموستاتیک و ترمیمی میباشد. در این مطالعه تاثیر چسب فیبرینی غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی در ترمیم زخمهای سوختگی بررسی میشود.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 50 بیمار دچار سوختگی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 25 تایی شامل گروه مداخله (تحت درمان با چسب پلاکتی اتولوگ) و کنترل (تحت درمان روتین) قرار گرفتند. هر دو گروه در مدت درمان آنتیبیوتیک دریافت نمودند. بیماران به مدت یک ماه ارزیابی شدند. اساس پاسخ به درمان، تشکیل بافت گرانولاسیون قابل مشاهده و یا اپیتلیزاسیون بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری فیشر، من ویتنی و آزمون تی انجام شد.
یافتهها: میانگین زمان لازم برای بهبودی کامل در دو گروه کنترل و مداخله تفاوت آماری معنیداری داشت(001/0=p). زمان لازم برای بهبودی 100 درصد در گروه درمان 2/2±5/11 و در گروه کنترل 5/3±2/16 روز بود(001/0=p). سرعت ترمیم زخم در گروه مداخله4/1 برابر گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: چسب پلاکتی اتولوگ میتواند به عنوان یک رویکرد درمانی جدید در ترمیم زخمهای سوختگی به کار رود. با استفاده از این فرآورده میتوان انتظار داشت زخمهای سوختگی با سرعت بیشتری ترمیم شوند.
نوید مزروعی آرانی، هما بقایی، اشرف خرمی راد، ذات اله عاصمی، صبیحه السادات علیزاده، احمد اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مقاومت به انسولین، فاکتورهای التهابی و پارامترهای استرس اکسیداتیو با پیشرفت دیابت مرتبط است. این مطالعه با هدف اثرات مفید گز سین بیوتیک بر روی مقاومت انسولین، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 طراحی شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور متقاطع بر روی 62 بیمار دیابتیک در محدوده سنی 70-35 سال انجام شده است. بیماران بطور تصادفی برای مصرف یا گز سین بیوتیک (62 نفر) یا گز معمولی (62 نفر) برای 6 هفته تقسیم شدند. سه هفته دوره استراحت (Wash-out) درنظر گرفته شد. گز سین بیوتیک حاوی 107 باکتری لاکتوباسیلوس اسپوروژنز، 04/0 گرم گالاکتواولیگوساکارید اینولین و 005/0 گرم شیرین کننده استویا به ازای هر گرم بود. ترکیبات گز معمولی مشابه گز سین بیوتیک بجز لاکتوباسیوس اسپوروژنز و اینولین بود. بیماران روزانه 3 عدد گز سین بیوتیک یا گز معمولی 7 گرمی مصرف می کردند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه گیری مقاومت به انسولین، پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) سرمی و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو از بیماران گرفته شد.
یافته ها: مصرف گز سین بیوتیک، در مقایسه با کنترل، باعث کاهش معنی دار انسولین سرمی (02/0p=)، سطوح hs-CRP (008/0p=) شده است. مکمل یاری با گز سین بیوتیک همچنین منجر به افزایش معنی دار گلوتاتیون توتال پلاسما (0001/0>p) در مقایسه با کنترل شده است.
نتیجه گیری: در مجموع، مصرف گز سین بیوتیک برای 6 هفته منجر به کاهش انسولین، فاکتور التهابی hs-CRP سرمی و افزایش توتال گلوتاتیون پلاسمایی شده است.
مجید نادری، اکبر درگلاله، شعبان علیزاده، احمد کاظمی، حسین درگاهی، شادی طبیبیان، محمدرضا یونسی، زهرا کاشانی خطیب،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود فاکتور13 اختلالی بسیار نادر با شیوع 1 در 2 میلیون نفر و با توارث اتوزوم مغلوب می باشد که با علائم بالینی همچون خونریزی از بند ناف، سقط های مکرر و خونریزی مغزی همراه است. در این بین خونریزی مغزی یکی از عوارض شایع و در عین حال تهدید کننده حیات در این بیماران می باشد. مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین خونریزی مغزی با یکی از پلی مورفیسم های شایع مهار کننده فیبرینولیز فعال شونده توسط ترومبین(TAFI) پرداخته است تا نقش احتمالی این پلی مورفیسم را درتشدید احتمال خونریزی در بیماران مبتلا به کمبود شدید فاکتور 13 مورد بررسی قرار دهد.
مواد و روش ها: مطالعه موردی-شاهدی حاضر بر روی 34 بیمار مبتلا به کمبود فاکتور13 همراه با خونریزی مغزی و 36 بیمار دارای کمبود فاکتور 13 و بدون سابقه خونریزی مغزی صورت گرفته است. در آغاز کمبود فاکتور 13 در تمامی بیماران به وسیله بررسی ملکولی مورد تائیدقرارگرفته ودرادامه هردوگروه از بیماران از نظروجود پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت یافته های مطالعه توسط نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بررسی ملکولی بیماران برای پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مشخص ساخت که که تقریبا تمامی بیماران با خونریزی مغزی (89درصد) درصد گروه مورد از نظر پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مثبت بودند که در 7/66درصد از این بیمارن جهش به شکل هموزیگوت مثبت بود. بررسی آماری نشان داد که ارتباط قوی بین پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile و وقوع خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 وجود دارد (OR 18/9, 95% CI 3/8 to 95/1).
نتیجه گیری: به نظر می رسد پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile نوعی فاکتور پیش آگهی دهنده مهم در بروز خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 می باشد و احتمال خونریزی مغزی را در این بیماران حدود 20 برابر افزایش می دهد.
فریده طباطبایی یزدی، بهروز علیزاده بهبهانی، مریم حیدری سورشجانی،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف بی رویه آنتی بیوتیکهای درمانی باعث ایجاد مقاومت دارویی شده است. استفاده گسترده از آنتی بیوتیکها عامل ایجاد جهش(موتاسیون) در میکروارگانیسم بوده و باعث ظهور میکروارگانیسمهای جدید و مقاوم به آنتیبیوتیکهای رایج میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضدمیکروبی عصارههای آبی و اتانولی گیاه چویل بر باکتریهای استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، انتروباکتر ائروژینوزا و یرسینیا انتروکولیتیکا و مقایسه آن با آنتیبیوتیکهای رایج درمانی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، بعد از جمع آوری گیاه چویل از ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری عصارهگیری با استفاده از روش ماسراسیون انجام شد. از آزمون انتشار دیسک به روش کربی- بوئر برای ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی استفاده گردید. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی با استفاده از روش رقت لولهای تعیین گردید.
یافتهها: بیشترین قطر هاله عدم رشد در غلظت 40 میلیگرم بر میلیلیتر مربوط به باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و کمترین قطر هاله در این غلظت مربوط به باکتری گرم منفی انتروباکتر ائروژینوزا بود. حداقل غلظت مهار کنندگی عصاره آبی و اتانولی برای انتروباکتر آئروژینوزا به ترتیب 64 و32 میلیگرم بر میلیلیتر و حداقل غلظت کشندگی عصاره آبی و اتانولی نیز در خصوص آن به ترتیب 128 و 64 میلیگرم بر میلیلیتر بود.
نتیجهگیری: عصاره اتانولی چویل در مقایسه با آنتی بیوتکهای رایج درمانی اثر بازدارندگی بیشتری روی برخی سویههای مورد مطالعه داشت. همچنین عصارههای چویل بر باکتریهای گرم مثبت در مقایسه با باکتریهای گرم منفی اثر بازدارندگی بیشتری را نشان داد.
پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتیاکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار میرود. سندرم تخمدان پلیکیستیک شایعترین اختلال اندوکرین در زنان میباشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا میکند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلیکیستیک القا شده در موشهای صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلیلیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رتها به گروههای کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمونهای تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زردهای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمونها بین گروههای درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنیداری 05/0 مقایسه شدند.
یافتهها: دادهها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زردهای و تسترسترون در گروههای درمانی میشود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم و هورمون زردهای و تسترسترون در دوز 1000 میلیگرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری را با گروههای کنترل نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زردهای و تسترسترون در رتهای مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً میتواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.
زهرا علیزاده، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که اثرات ضد التهابی مرفین در دوزهای معمول (10 میلیگرم بر کیلوگرم) ثابت شده و همچنین با توجه به این که نقش فیبرهای C در آزادسازی ماده P و CGRP نیز مشخص شده است و از طرفی اثرات تحریکی دوزهای بسیار ناچیز مرفین (1 میکروگرم بر کیلوگرم) بر فیبرهای C نیز گزارش شده است، پژوهش حاضر نقش این فیبرها و نیز دوزهای معمول و بسیار ناچیز مرفین را در حضور و کاهش فیبرهای C در ادم ناشی از تزریق کفپایی فرمالین مورد بررسی قرار دادهاست.
مواد و روشها: در این مطالعه پژوهشی موشهای صحرایی نر (200-180 گرم) در دو دسته حلال (دریافتکننده نوزادی حلال کپسایسین) و تجربی (دریافتکننده نوزادی کپسایسین) قرارگرفتند. هر دسته شامل سه گروه دریافتکننده سالین، دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم مرفین طی تجویز درونصفاقی بود. در هر گروه حجم ادم التهابی ناشی از تزریق کفپایی 05/0 میلیلیتر فرمالین 5/2 درصد توسط آزمون پلتیسمومتری سنجش شد.
یافتهها: در گروههای حلال، دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی (01/0p<) و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن اثرات پیشبرنده التهاب (01/0p<) داشت. کاهش فیبرهای C در گروههای تجربی منجر به کاهش التهاب ناشی از فرمالین شد (001/0p<)، همچنین در این گروهها دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی قویتری را نشان داد(001/0p<) و اثرات پیش برنده التهاب دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن کاهش یافت(001/0p<).
نتیجهگیری: فیبرهای C با آزاد کردن ماده P و CGRP، نقش مهمی در ایجاد التهاب در محل آسیب بافت دارند. کاهش این فیبرها منجر به کاهش التهاب میشوند. بنابراین حضور فیبرهای C اهمیت بسزایی در پیشرفت التهاب و ایجاد ادم دارند.
نسیم عباسی، زیور صالحی، یوسف علیزاده،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض شدید دیابت بوده و موجب نابینایی در بزرگسالان در سراسر جهان میشود. افزایش قند خارج سلولی در دیابت، محرک تولید گونههای واکنش پذیر اکسیژن و افزایش استرس اکسیداتیو میباشد. گلوتاتیون S– ترانسفرازها، آنزیمی است که موجب محافظت انسان در برابر آسیبهای حاصل از ترکیبات اکسیژنی واکنش پذیر میشود. در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن GSTP1 با بیماری رتینوپاتی دیابتی پرداخته شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی 70 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 70 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. DNA از لوکوسیتهای خون محیطی استخراج گردید. تعیین ژنوتیب با استفاده از تکنیک PCR-RFLP صورت گرفت. آنالیز آماری به وسیله برنامه MedCalc نسخه 12 انجام شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای Ile/Ile و Ile/Val ژن GSTP1 در بیماران به ترتیب برابر با 42/71 و 57/28 درصد بود در حالی که در گروه بیمار 58/78 و 42/21 درصد به دست آمد. آنالیز آماری تفاوت معنیداری بین گروه بیمار و کنترل نشان نداد(05/0p<).
نتیجهگیری: ارتباط معنیدار بین پلی مورفیسم ژن GSTP1 و بیماری رتینوپاتی دیابتی در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد. با این وجود جهت تعیین نقشGSTP1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیعتری نیاز است.