10 نتیجه برای عظیمی
حمیرا عظیمی، مینو رفیعی، پرتو کبیری، علی کرمی،
دوره 2، شماره 6 - ( بهار 1378 )
چکیده
امروزه با پیشرفات قابل توجه علوم بهداشتی و پزشکی و پیشگیری از بیماریهای عفونی و رفع سوء تغذیه، بیماریهای ارثی و معلولیت های ناشی از آن بخصوص در کشورهای پیشرفته نمود بیشتری پیدا کرده است. در کشور ما سالیانه حدود 30 تا 40 هزار کودک معلول و معیوب به دنیا می آید که تعدا قابل توجهی از آنان با تحمل مشقت فراوان به زندگی نباتی خود ادامه می دهند. با وجود این با پیشرفت قابل ملاحظه ای که در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری های ارثی صورت گرفته است بسیاری از این بیماری ها در دوران جنینی قابل تشخیص بوده و در نتیجه با انجام اقدامات مناسب می توان از تولد فرزندان معلول جلوگیری نمود. از آنجا که در دانشگاه های علوم پزشکی کشور به دروس ژنتیک بالینی و سندرم های ژنتیکی اهمیت چندانی داده نمی شود یک مورد سندرم نادر که به مرکز مشاوره پزشکی – ژنتیک بهزیتی استان مرکزی مراجعه کرده و در این مرکز تشخیص نهایی داده شده بود، گزارش می کنیم:
در این مطالعه یک پسر 4 ساله مبتلا به سندرم کوکایین که حاصل ازداج فامیلی درجه 3 (دختردائی- پسر عمه) و توارث اتوزوم مغلوب می باشد معرفی می گردد:
برخی از علائم این سندم شامل کوتاهی قد، عقب ماندگی ذهنی حرکتی، گوش های بزرگ و برجسته، چشم های فرورفته، بینی نوک منقاری، دندان های خراب، التهاب رنگدانه ای شبکیه، تحلیل رفتگی شبکیه، راش های بال پروانه ای روی صورت و حساسیت به نور، پیری زودرس می باشد. اشکال در مرحله ی رونویسی DNAاست. هدف از گزارش این مورد آشنایی بیشتر با این سندرم نادر و نکات تشخیصی و اهمیت مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج و نیز بعد از به دنیا آمدن کودک ناهنجار می باشد و نیز آشنایی هر چه بیشتر دانشچویان و پزشکان با مبحث ژنتیک بالینی می باشد.
داوود گودرزی، علی سیروس، محمودرضا باغی نیا، اسماعیل عظیمی شهرابی، مصطفی دلاور، فرشته آرین فر،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: هیپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH)، شایعترین تومور خوشخیم در مردان است. به علت عوارض جانبی داروهای شیمیایی، گیاه درمانی از سال 1990 درمانی رایج برای BPH شده است. پروستاتان یک فرآورده گیاهی است که به طور گستردهای در ایران قابل دسترسی است. در این مطالعه اثر درمانی قطره پروستاتان به همراه پرازوسین در تخفیف علایم BPH ارزیابی شده است. روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور، 66 مرد بالای 50 سال با علایم انسدادی و تحریکی BPH که در بیمارستان ولیعصر (عج) اراک ویزیت گردیدند به طور تصادفی در دو گروه، تحت درمان با پروستاتان (40 قطره سه بار در روز) به همراه پرازوسین (1 میلیگرم، 2 بار در روز) یا پرازوسین (1 میلیگرم، 2 بار در روز) به تنهایی قرار گرفتند. نمرهبندی علایم بالینی بر اساس پرسشنامه انجمن اورولوژی آمریکا، اندازهگیری آنتیژن اختصاصی پروستات، حجم باقیمانده ادرار، حجم پروستات با سونوگرافی و نتیجه یوروفلومتری قبل و بعد از 12 هفته درمان تعیین گردید. اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری تی دانش آموزی و من ویتنییو تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: قبل از شروع درمان تفاوت معنیداری میان دو گروه از نظر میزان آنتیژن اختصاصی پروستات، حجم باقیمانده ادرار، حجم پروستات، نمره علایم بالینی و یوروفلومتری وجود نداشت. بعد از درمان نیز میانگین میزان آنتیژن اختصاصی پروستات، حجم پروستات و نیز حجم باقیمانده ادرار میان دو گروه تفاوت معنیداری نداشت اما میانگین میزان نمره علایم بالینی در گروه پروستاتان + پرازوسین نسبت به گروه پرازوسین 3/3 کمتر بود(0001/0 p<) و همچنین میانگین میزان جریان ادرار در تست یوروفلومتری در گروه پروستاتان + پرازوسین در مقایسه با گروه پرازوسین 7/2 بیشتر بود (0001/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد که پروستاتان در همراهی با پرازوسین در مقایسه با پرازوسین به تنهایی، کارایی بیشتری در بهبود علایم بالینی هیپرپلازی خوش خیم پروستات و افزایش میزان جریان ادرار داشته باشد.
آذر حدادی، بابک عشرتی، حسن توکلی، مهین السادات عظیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: هدف این مقاله کسب نظر اعضا هیئت علمی بیمارستان سینا در مورد وضعیت فعلی پژوهش در این مرکز و راههای ارتقای آن بوده است. روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تئوری زمینهای است که در آن از ابزارهای بحث گروهی متمرکز و مصاحبه عمیق فردی با اعضاء هیئت علمی بخشهای مختلف بیمارستان، ریاست و معاونت محترم آموزشی پژوهشی بیمارستان، استفاده گردید. در این مطالعه 3 گروه 5 نفره در بحثهای گروهی متمرکز شرکت کردند. بحث گروهی متمرکز با اعضاء هیئت علمی و مصاحبه عمیق فردی با معاون آموزشی، ریاست بیمارستان و ریاست مرکز گسترش پژوهش بالینی بیمارستان صورت گرفت. نتایج: اکثر افراد شرکت کننده در مطالعه معتقد بودند داشتن یک بانک دادهای مهمترین عامل موثر در ارتقای پژوهش در بیمارستان است. همچنین برگزاری مرتب و مکرر کارگاههای روش تحقیق برای ظرفیت سازی برای تحقیق در میان اعضا هیئت علمی لازم است. نتیجه گیری: راهکارهای مهم برای ارتقای پژوهش در مرکز آموزشی درمانی سینا شامل ایجاد نظام ثبت بیماران، برگزاری مستمر دورههای روش تحقیق، اصلاح روند اداری تصویب طرحهای پژوهشی، تجدید نظر در روند امتیاز دهی مقالات و مشارکت بیشتر گروه اپیدمیولوژی در پژوهشهای بیمارستانی، بودند.
بابک عشرتی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، محمود سروش، حسین معصومی اصل، علی افشانی، مجید رمضانی، مهین سادات عظیمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: از اواخر تیرماه سال 1384 براساس گزارش مرکز مدیریت بیماری، یک همه گیری ناشی از ویبریوکلرا سروتیپ Inaba از اواخر تیرماه شروع شد. هدف از اجرای مطالعه حاضر استفاده از مطالعات انجام شده به صورت یک جا برای مشخص کردن منبع عفونت بوده است. روش کار: مطالعه حاضر یک متاآنالیز است مطالعات انجام شده در استانهای قم، مرکزی، گلستان، کرج و قزوین که همگی به صورت مورد شاهدی بودند، انتخاب و وارد مطالعه گردیدند. تعداد موارد بیمار که از این دانشگاهها در این همهگیری گزارش شده، 531 نفر بوده است. در این مطالعه اندازه اثر هر یک از مواجهههای مورد نظر با محاسبه نسبت احتمال، یک کاسه شده با روشهای Random و Fixed اندازهگیری شدند. در این مطالعه از نرم افزار Stata ویرایش 8 استفاده گردید. نتایج: مقدار نسبت شانس محاسبه شده برای سابقه مسافرت به خارج از استان 64/1 (حدود اطمینان 95%: 98/0 تا 88/1) بود. نسبت شانس محاسبه شده برای مواجهههای استفاده از بستنی غیر پاستوریزه، نشستن دستها پس از توالت، خوردن غذای خارج از منزل، خوردن میوه و مصرف سبزی خام به ترتیب 88/. (حدود اطمینان 95%: 48/0 تا 61/1) ، 72/3 (حدود اطمینان 95%: 86/0 تا 05/16)، 38/2 (حدود اطمینان 95%: 46/1 تا 90/3)، 97/0 (حدود اطمینان 95%: 42/0 تا 18/2) ، 36/5 (حدود اطمینان 95%: 4/2 تا 12) به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در بالا به نظر میرسد که در استانهایی که مطالعه انجام شده، بین استفاده از غذای بیرون و بیماری و نیز بین مصرف سبزی خام و بیماری رابطه معنیدار وجود داشته است.
بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیلهای برای پایش یکی از شاخصهای اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستانهای تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسهی آن با دو نمودار دیگر میلهای و کاترپیلار از این نظر میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستورالعمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.
یافتهها: بر اساس نمودار قیفی شهرستانهای آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستانهای اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستانها بود.
نتیجهگیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستانها نشان دهد، از این رو میتواند در پایش برنامههای سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .
فاطمه باغبانی، جواد هرویان، اکبر درخشان، محمد خواجه دلوئی، عباس عظیمی، هادی استادی مقدم، عباسعلی یکتا،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه تعیین پیش آگهی تیزبینی و حساسیت کانتراست قبل و بعد از لنز تماسی سخت در بیماران کراتوکونوس با توجه به همبستگی میان تغییرات ابیراهی ها و تغیییرات وضعیت بینایی می باشد.
مواد و روش ها: تعداد 40 چشم کراتوکونوس با میزان خفیف و متوسط از بیست فرد بین سن 20 تا 40 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در بیماران معاینات چشمی شامل گرفتن دید، رفرکشن ابجکتیو و سابجکتیو، اندازه گیری حساسیت کنتراست بصورت تک چشمی قبل و بعد از فیت لنز تماسی با استفاده از تست CSV_1000 E صورت گرفت. در هر دو گروه کراتوکونوس با دستگاه ابرومترTECHNOLAS(بوش اند لمب) میزان ابیراهی ها اندازه گیری شد .نتایج با استفاده از تستهای آماری مربوطه بررسی و آنالیز گردید.
یافته ها: میانگین حساسیت کنتراست در همه فرکانس های فضایی با لنز سخت بالاتر از بهترین کارکشن بود. میانگین ابیراهی ها ی درجه بالا هم با مردمک 5 میلیمتر و هم با 6 میلیمتربا لنز سخت نسبت به حالت بدون لنز کاهش پیدا کرده بود.میانگین ابیراهی ها با مردمک 6mm بیشتر از مردمک 5mm بود. در بررسی توسط آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معنی داری میان تغییرات دید و تغییرات حساسیت کنتراست با تغییرات ابیراهی های رده بالا وجود نداشت.
نتیجه گیری: عملکرد بینایی و تیزبینی با فیت کردن لنز تماسی RGP از طریق کاهش ابیراهی های درجه بالا نسبت به عینک کاهش یافت. وضعیت ابرومتری ارتباطی با پیش بینی تغییرات وضعیت بینایی در بیماران مبتلا به کراتوکونوس نداشت.
ملک سلیمانی مهرنجانی، مجید مهدیه، آتناسادات عظیمی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آلفاتوکوفرول به عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی نقش مهمی را در مهار رادیکال های آزاد ایفا می کند. هدف از این پژوهش، بررسی نقش آلفاتوکوفرول بر تکثیر سلولی و مهار آپوپتوزیس در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ است.
مواد و روش ها: در این مطالعه پژوهشی، سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان با روش فلشینگ تحت شرایط استریل استخراج و پس از پاساژ سوم به گروه های کنترل و دوزهای 15 و 25 میکرومولار آلفاتوکوفرول تقسیم شدند و به مدت 21 روز در محیط استئوژنیک شدند (محیط کشت سلولی حاوی 10 درصد سرم جنین گاوی، 10 میلی مولار بتاگلیسرول فسفات، 10 نانومولار دگزامتازون و 50 میکروگرم در میلی لیتر آسکوربیک 3 فسفات) تیمار شدند. سپس میزان تکثیرسلولی، آسیب DNA ، سطح بیان ژن های Bax و Bcl-2 و همچنین تغییرات موفولوژیک سلول ها، طی روند تمایز استئوژنیک مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تجزیه و تحلیل گردیدند و تفاوت میانگین ها در سطح 05/0 p< معنی دار در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: تکثیر سلولی، میزان قطر هسته و بیان ژن آنتی آپوپتوتیک Bcl-2 در سلولهای بنیادی مزانشیم تیمار شده با آلفاتوکوفرول، در رفتاری وابسته به دوز و در مقایسه با سلولهای گروه کنترل از افزایش معنیداری برخوردار بودند(05/0 p< ). گسترش سیتوپلاسم نیز در سلولهای تیمار شده با آلفاتوکوفرول در مقایسه با سلولهای گروه کنترل مشاهده شد. از آنجایی که آلفاتوکوفرول، کاهش معنیداری در آسیب DNA و بیان ژن آپوپتوتیک Bax در مقایسه با گروه کنترل ایجاد میکند ، بنابراین می تواند آپوپتوزیس را در سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان، در رفتاری وابسته به دوز مهار کند.
عاطفه عظیمی، عبدالله امیدی، الهام شفیعی، آرش نادمی،
دوره 20، شماره 10 - ( دی ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: دانشجویان با مشکلات هیجانی و استرسهای روانشناختی زیادی روبه رو هستند که سازگاری فردی و اجتماعی و همچنین کیفیت زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین بررسی مدلهای درمان برای اینگونه مشکلات از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از این مدلها، مدل درمان فراتشخیصی، مبتنی بر مهارت های تنظیم هیجان برای دامنه گسترده¬ای از اختلال¬های هیجانی است که قابلیت کاربرد مناسبی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان یکپارچه فراتشخیصی بر سازگاری های فردی و اجتماعی و تنظیم هیجان انجام شد.
مواد و روش ها: تعداد 70 نفر از دانشجویان دختر، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان فراتشخیصی(35 نفر) و کنترل(35 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی، 12 جلسه درمان هفتگی فراتشخیصی را دریافت کرد. در این پژوهش، ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس سازگاری اجتماعی و پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز بود. داده های پژوهش به کمک روشهای آمار توصیفی و تحلیل کواریانس چند متغیره(مانکوا)تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی بر ابعاد تنظیم هیجان شامل عدم پذیرش پاسخهای هیجانی (69/120 =F ، 01/0 p <)، مشکلات کنترل تکانه (57/14 =F، 01/0 p<)،کمبود آگاهی هیجانی (82/104 =F ، 01/0 p <)، کمبود وضوح هیجانی (64/42 =F ، 01/0 p <)، مشکلات مشارکت (00/41 =F ، 01/0 p <) و محدودیت در دستیابی به راه کارهای تنظیم هیجانی (33/85 =F ، 01/0 p <)، اثر بخش است. هم چنین نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی مبتنی بر تنظیم هیجانی بر سازگاری های فردی (76/146 =F ، 01/0 p <) و اجتماعی (02/85 =F ، 01/0 p <) اثربخش بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مداخله درمان فراتشخیصی مبتنی بر تنظیم هیجان بر سازگاری های فردی و اجتماعی و ابعاد تنظیم هیجان دانشجویان، این نتایج برای متخصصان بالینی و مشاوران دست اندرکار در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی دارد.
فرهاد عظیمی، معرفت سیاه کوهیان، فرناز سیفی اسک شهر، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 12 - ( اسفندماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: H2Sنقش مهمی در پاتوژنز بیماری آلزایمر ایفا میکند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی ویژه بعد از القای بیماری آلزایمر با تزریق Aβ1-42 بر سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رتهای نر نژاد ویستار بود.
مواد وروش ها: 20 سر رت نر نژاد ویستار (با سن 8 هفتگی با میانگین وزنی 20±195)، به طور تصادفی در 4 گروه سالم کنترل، آلزایمری کنترل، آلزایمری تمرین وگروه شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق Aβ1-42 به درون هیپوکمپ مغز رتها استفاده شد. گروه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون واریانس
یکطرفه و برای تعیین اندازه اثر از آزمون مجذور اتا و مجذور امگا استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه، سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رتهای آلزایمری را در مقایسه با رتهای آلزایمری کنترل، به طور معنیداری افزایش میدهد ( به ترتیب 53 =ES ، 007/0 = p، 22/92 =ES،
001/0 = p). همچنین، نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه سطوحCBS هیپوکمپ رت های گروه آلزایمری را نسبت به رتهای گروه سالم کنترل، به طورمعنی داری افزایش می دهد (07/44 =ES، 014/0 = p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، چنین به نظر میرسد که تمرین هوازی ویژه میتواند به واسطه تنظیم مثبت سولفید هیدروژن از طریق آنزیمهای CBS و SAM، به عنوان یک روش درمانی غیردارویی سودمند در بهبود بیماران آلزایمری مورد استفاده قرار گیرد.
طاهره عظیمی، ملیحه باقری، مهدی پریان، بهزاد خوانساری نژاد، اشرف زمانی، مهدیه موندنی زاده،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم (CC) سومین بدخیمی شایع در خانمهاست که عمدهترین علت ایجاد آن، ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) است. دو انکوژن E6 و E7 این ویروس در روند تومورزایی آن نقش مهمی ایفا میکنند. امروزه، روشهای موجود برای غربالگری CC توانایی تشخیص بیماری را در مراحل اولیه ندارند؛ بنابراین، شناسایی بیومارکرهای جدید جهت تشخیص بهموقع این سرطان حائز اهمیت است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، miRNAهای هدفگیرنده دو انکوژن E6 و E7 ویروس پاپیلومای انسانی (تیپ 16 و 18) در CC با روشهای بیوانفورماتیکی مورد بررسی قرار گرفتند.
مواد و روش ها: ابتدا با استفاده از پایگاه NCBI توالی ژنهای E6 و E7 برای هر دو تیپ 16 و 18 ویروس پاپیلومای انسانی به دست آمد. سپس با استفاده از پایگاههای بیوانفورماتیکی miRBase و RNA22 مناسب ترین miRNAهای هدفگیرنده ژنهای مذکور انتخاب شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی اراک تصویب شد.
یافته ها: با توجه به میزان p-value بهدستآمده از پایگاههای بیوانفورماتیکی، miRNAهای (p-value=7/51e-2) miR-92a-5p miR-195-3p (p-value=2.24e-1) ،miR-34a-5p (p-value=2.73e-1) و miR-155-5p (p-value=4.95e-2) برای دو ژن E6 و E7 معرفی شدند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسیهای بیوانفورماتیکی نشان داد از بین چهار miRNA شناساییشده، احتمالاً miR-155-5p و miR-92a-5p به ترتیب به عنوان miRNAهای هدفگیرنده اختصاصی ژنهای E6 و E7 هستند؛ بنابراین، به نظر میرسد این miRNAها میتوانند کاندید مناسبی برای مطالعات آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به CC باشند.