زهره عباسی، زهرا عابدیان، علیرضا فدائی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلاتی که مادران در طی زایمان با آن مواجه هستند زایمان طولانی است که با عوارض نا مطلوب مادری و جنینی همراه است. به طوری که کوتاه شدن طول مدت زایمان یکی از آرزوهای همیشگی متخصصین زنان و زایمان بوده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر ماساژ بر طول مدت مرحله اول زایمان زنان نخست باردار مراجعه کننده به زایشگاه بنت الهدی بجنورد در سال 1384 انجام گردیده است. روش کار: اِِِین مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی ، بر روی 62 زن نخست باردار با شرایط حاملگی طبیعی از جمله؛ سن حاملگی 42-37 هفته، تک قلو و نمایش قله سر انجام گردید. واحدهای پژوهش به صورت تصادفِِِی در دو گروه ماساژ پشت و مراقبتهای معمول قرار گرفتند. گروه ماساژ (32 نفر )؛ ماساژ منظم ، محکم و یکنواخت در ناحیه پشت، به مدت 30 دقِِِیقه به روش افلوراج در هر سه فاز زایمانی دریافت میکردند. گروه کنترل(30 نفر) هیچگونه ماساژی نداشتند. در هر دو گروه شدت و مدت انقباضات، فواصل انقباضات و طول مدت هر فاز اندازهگیری و ثبت گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی دانش آموزی، کای دو، من ویتنی و مدل خطی استفاده گردید. نتایج: میانگین طول مدت مرحله اول زایمان در زنان دریافت کننده ماساژ نسبت به گروه مراقبتهای معمول کمتر و دارای اختلاف معنیدار آماری بود. به طوری که میانگین طول مدت مرحله اول زایمان در گروه ماساژ پشت، 75/5 ساعت و در گروه مراقبتهای معمول، 15/9 ساعت بود (001/0 = p). نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، ماساژ طول مدت مرحله اول زایمان را کاهش داده. لذا به نظر میرسد بتوان از این روش، جهت کوتاه نمودن مدت بستری بودن زائو در زایشگاه استفاده نمود.
مریم مرادی، مهلا سالارفرد، زهرا عابدیان، سیدرضا مظلوم، احسان موسی فرخانی،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تبعیت بیماران دیابتی از رژیمهای توصیهشده درمانی یکی از مهمترین چالشها در کنترل دیابت است. تبعیت از رژیم غذایی نیز در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری پایین است. عدم پیروی میتواند سبب کاهش اثرات مفید درمانی، علائم و نشانهها، افزایش عوارض یا حتی مرگ شود. بنابراین انجام تحقیقات بیشتر در مورد عوامل تعیینکننده رفتارهای پیروی از رژیمهای درمانی ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط مشخصات جمعیتشناختی و بارداری با تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت بارداری انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 260 نفر از زنان مبتلا به دیابت بارداری تحت درمان با رژیم غذایی مراجعهکننده به مراکز بهداشتیدرمانی و بیمارستانهای امامرضا(ع)، قائم و امالبنین(س) در شهر مشهد انجام شد که به روش نمونهگیری چندمرحلهای تلفیقی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و بارداری و پرسشنامه پژوهشگرساخته تبعیت از رژیم درمانی گردآوری شده و سپس با آزمون رگرسیون خطی چندگانه و توسط نرمافزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله حاصل بخشی از نتایج طرح تحقیقاتی مصوب در کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علومپزشکی مشهد با کد اخلاق IR.MUMS.NURSE.REC.1397.091 است.
یافته ها: نمرات تبعیت از رژیم غذایی، پایش قند خون و تبعیت از ورزش اثر معنیدار و مثبتی بر نمره کل تبعیت از درمان داشتند (0/001>P). همچنین سطح تحصیلات افراد (0/044=P)، ناخواسته بودن (0/006=P) یا برنامهریزینشده بودن (0/021=P) حاملگی، اثر مثبت و معنیداری بر نمره کل تبعیت از درمان داشت. زنانی که سابقه دیابت در بستگان درجهیک (0/010=P) و نیز سابقه سقط (0/021=P) داشتند، از نمره کل تبعیت از درمان بالاتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: برخی از مشخصات جمعیتشناختی و بارداری میتوانند در میزان پیروی از رژیم درمانی در زنان مبتلا به دیابت بارداری تأثیرگذار باشند و لازم است مراقبین سلامت به نقش این عوامل در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران توجه کنند.