21 نتیجه برای طالبی
هوشنگ طالبی، حمزه حسین زاده، محمود عیدی، زهره عنبری،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: بسیاری از بیماران به دلایل مختلف از جمله بیماری های ایسکمیک قلبی، ریوی یا مغزی کاندید مناسبی برای بیهوشی عمومی در جراحی های اندام فوقانی نمی باشند. یکی از روش های بیهوشی جهت انجام عمل جراحی در این بیماران، استفاده از شیوه بیحسی ناحیه ای داخل وریدی می باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثرات اضافه کردن پانکرونیوم و فنتانیل به لیدوکائین در بیحسی ناحیه ای داخل وریدی بود.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک سو کور بود که جهت بررسی طول و شدت اثر بلوک حسی و حرکتی با استفاده از افزودن ماده شل کننده پانکرونیوم و ماده مخدر فنتانیل به لیدوکائین صورت پذیرفت. این بررسی روی 46 بیمار کاندید اعمال جراحی دست انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول به منظور انجام بلوک از 38 سی سی لیدوکائین 0/5 درصد به همراه 2 سی سی آب مقطر استفاده شد (گروه کنترل). در گروه دوم علاوه بر 38 سی سی لیدوکائین 0/5 درصد، از 50 میکروگرم فنتانیل و 0/5 میلی گرم پانکرونیوم جهت بلوک استفاده شد (گروه آزمایش). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی و نرم افزار SPSS 10 انجام پذیرفت.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین زمان شروع بلوک حسی و زمان شروع بلوک حرکتی در گروه آزمایش به طور معنی داری سریع تر از گروه کنترل بود. همچنین میانگین زمان خاتمه بی دردی و زمان خاتمه بلوک حرکتی در گروه شاهد به طور معنی داری کم تر از گروه آزمایش بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه می توان چنین بیان نمود که اضافه کردن فنتانیل و پانکرونیوم موجب بهتر شدن بلوک حسی و بلوک حرکتی می شود و شلی بهتر عضلات را برای انجام عمل جراحی فراهم می نماید.
هوشنگ طالبی، حسام الدین مدیر،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: انجام عمل لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه، یکی از دردناک ترین و محرک ترین اقدامات بوده و واکنش شدید سیستم عصبی هودکار را به دنبال خواهد داشت. برای جلوگیری از این واکنش و عواقب بلقوه خطرناک ناشی از آن، در زمان القاء بیهوشی از داورهای متفاوتی استفاده می شود. این تحقیق جهت بررسی اثر دو داروی گزیلوکایین و سوفنتانیل بر روی تغییرات فشار خون و ضربان قلب در هنگام لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه صورت پذیرفته است.
روش کار: این بررسی بر روی یک صد بیمار کاندید اعمال جراحی انتخابی که در کلاس (آ اس آ) یک و دو قرار داشته اند انجام شد. بیماران در دو گروه مساوی 50 نفری قرار گرفتند. به یک گروه گزیلوکایین 1/5 میلی گرم بر کیلوگرم وریدی 90 ثانیه و به گروه دوم سوفنتانیل 0/25 میکروگرم بر کیلوگرم وریدی 120 ثانیه قبل از لارنگوسکپی تزریق شد. سپس لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه انجام گرفت. نگه داری بیهوشی در هر دو گروه یکسان بوده است. ضربان قلب و فشار خون از زمان شروع لارنگوسکپی تا نه دقیقه بعد به فواصل هر سه دقیقه ثبت شد.
نتایج: نتایج نشان می دهد در زمان لارنگوسکپی سوفنتانیل و گزیلوکایین اثرات نسبتا مشابهی بر تغییرات همودینامیک داشتند. همچنین تفاوت معنی داری بین اثر دو داروی مذکور بر فشار خون دیاستولیک ثبت شده در کلیه زمان ها مشاهده نشد. ولی در زمانهای سوم، ششم و نهم پس از لارنگوسکپی سوفنتانیل بهتر از گزیلوکایین تغییرات ضربان قلب و فشار خون سیستولیک را کنترل نموده که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داروی سوفنتانیل بهتر از گزیلوکایین توانسته تغییرات همودینامیک ناشی از لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه را کنترل کند و با توجه به عوارض بسیار اندک آن بهتر است از این دارو در بیماران در معرض خطر استفاده گردد.
هوشنگ طالبی، افسانه نوروزی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: لرز پس از عمل یک عارضه شایع و ناخوشایند با شیوع حدود 40% می باشد که عوارض قلبی عروقی و تنفسی به دنبال دارد. علت عمده آن هیپوترمی حین عمل می باشد ولی علل دیگری نیز برای آن مطرح می باشد. برای درمان این عارضه روش های دارویی و غیر دارویی توصیه شده است. در این مطالعه اثرات دو داروی ترامادول و پتدین بر لرز پس از عمل با هم مقایسه شده اند.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سویه کور بود که بر روی 324 بیمار با کلاسASA I ,II انجام شد. پس از بروز لرز به 162 بیمار 1 میلی گرم بر کیلوگرم ترامادول و به 162 نفر دیگر 0/5 میلی گرم بر کیلوگرک پتدین تزریق و زمان توقف لرز پس از تزریق دارو یادداشت شد. علایم حیاتی بیماران شامل فشار خون، ضربان قلب و تعداد تنفس قبل از تزریق دارو اندازه گیری و ثبت می شد. همچنین پس از تزریق دارو و به فواصل هر ده دقیقه تا یک ساعت مجددا علایم حیاتی کنترل و ثبت می شد. در نهایت داده ها توسط آزمون تی دو گروه مستقل و به وسیله نرم افزار SPSS مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
نتایج: از 324 بیمار مورد مطالعه 200 نفر مرد (61/7%) بودند. میانگین زمان توقف لرز بدون تفیکیک جنس، پس از تزریق ترامادول 18±134/96 ثانیه و در گروه پتدین 22±161/3 ثانیه بوده که به طور مشخص در گروه ترامادول کم تر بوده است (0/007=P). زمان توقف لرز در بیمارانی که ترامادول دریافت نموده بودند حداقل 55 ثانیه و حداکثر 320 ثانیه بود. این مقادیر برای دریافت کنندگان پتدین به ترتیب 70 و 395 ثانیه به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ترامادول با دوز 1 میلی گرم بر کیلو گرم در مقایسه با پتدین عوارض کم تر و اثرات درمانی بهتری دارد که با نتایج سایر مطالعات انجام گرفته مطابقت دارد.
افسانه نوروزی، هوشنگ طالبی، فرزانه جهانی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
مقدمه: برای بهبود کیفیت بی دردی حین عمل و افزایش مدت زمان بلوک و همچنین بی دردی بیش تر پس از عمل سزارین در روش بیحسی نخاعی، به داروی بلوک کننده اصلی مخدرهایی چون فنتانیل به یکی از روش های داخل وریدی و داخل نخاعی اضافه می گردد. هدف از این پژوهش مقایسه اثرات تزریق داخل وریدی فنتانیل با تزریق داخل نخاعی آن در بیماران سزارین انتخابی بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی دوسویه کور 50 بیمار که قرار بود تحت عمل سزارین انتخابی قرار گیرند به طور تصادفی به دو گروه 25 نفره تقسیم شدند و به هر گروه 100-75 میلی گرم لیدوکایین به عنوان داروی بلوک کننده به صورت داخل نخاعی تزریق شد. همچنین به یک گروه 12/5 میکروگرم فنتانیل به صورت وریدی و به گروه دیگر به همین میزان فنتانیل به شکل داخل نخاعی تجویز شد. سپس علایم حیاتی بیمار و برخی عوارض از جمله تهوع، استفراغ، خارش و لرزتا 6 ساعت و افت فشار خون به زیر 90 میلی متر جیوه تا 30 دقیقه ثبت شدند. جهت مراعات اخلاق در پژوهش مجوز لازم از کمیته پژوهش دانشگاه اخذ شد. نتایج با استفاده از آزمون تی، کای دو و تست دقیق فیشر توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در بیماران مورد مطالعه مدت زمان اثر بی دردی داروی فنتانیل به روش داخل نخاعی 135/4 دقیقه و در گروه داخل وریدی 106/2 دقیقه بوده است (0/05>p). در گروه داخل نخاعی و گروه وریدی به ترتیب 72 درصد و 56 درصد فشار خون سیستولیک پائین تر از 90 میلی متر جیوه، 52 درصد و 32 درصد تهوع، 20 درصد و 12 درصد استفراغ و 16 و 12 درصد لرز مشاهده شد. خارش در هیچ گروهی دیده نشد.
نتیجه گیری: میانگین مدت زمان اثر بی دردی فنتانیل به روش داخل نخاعی به صورت معنی داری از مصرف داخل وریدی آن بیش تر بوده است. میزان تهوع، استفراغ، افت فشار خون سیستولیک به زیر 90 میلی متر جیوه و لرز در گروه داخل نخاعی بیش تر بود ولی تفاوت معنی داری با گروه داخل وریدی نداشت.
دکتر افسانه نوروزی، دکتر هوشنگ طالبی، خانم فرزانه جهانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
چکیده مقدمه: تهوع و استفراغ بعداز عمل (PONV) یکی از شایعترین مشکلات پس از عمل جراحی است. بیمارانی که خطر بالایی برای PONV دارند، باید داروهای ضد تهوع و استفراغ را برای پیشگیری دریافت کنند. متداولترین دارو، متوکلوپرامید است. اما احتمال بروز علائم اکستراپیرامیدال و عوارضی چون خواب آلودگی، سرگیجه و سردرد ( به خصوص در کودکان) باعث شد این مطالعه جهت مقایسه اثر دگزامتازون و متوکلوپرامید برای جلوگیری از PONV انجام شود. روش کار: این مطالعه، از نوع کارآزمایی بالینی دوسویه کور میباشد. 262 بیمار در محدوده سنی 25-2 سال در کلاس ASA I , II که تحت عملهای جراحی انتخابیENT ، چشم و لاپاراتومی قرار گرفتند، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم دگزامتازون وریدی و در گروه دیگر 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم متوکلوپرامید وریدی، 15-10 دقیقه قبل از پایان عمل تجویز گردید. در زمان ریکاوری میزان بروز PONV بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط آزمون پیرسون آنالیز صورت گرفت. نتایج: بروز PONV در دو گروه مورد مطالعه از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. همچنین بین بروز PONV در دو گروه به تفکیک جنس نیز از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اثر دگزامتازون در پیشگیری و درمان PONV مشابه متوکلوپرامید بوده و با توجه به ارزانی و در دسترس بودن و نداشتن عوارض جانبی به دنبال تجویز یک دوز آن، میتواند جایگزین مناسبی برای متوکلوپرامید در اعمال جراحی با خطر بالای PONV باشد.
دكتر محمد خلیلی، دكتر بیژن یزدی، دكتر هوشنگ طالبی، دكتر اسماعیل مشیری،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: اقامت بیماران در ریکاوری دارای ریسک و عوارض خاص خود بوده و هزینهبر است. کاهش زمان ریکاوری میتواند ضمن بالا بردن ضریب اطمینان، هزینههای بیمارستانی را کاهش دهد. در این رابطه ماسک حنجرهای(LMA) وسیلهای جدید است که کاربرد روز افزونی در کنترل راه هوایی پیدا کرده و در این تحقیق اثر آن روی زمان ریکاوری بررسی میگردد. روش کار: در یک مطالعه بالینی دو سو کور شاهددار،62 بیمار در کلاس ASA І و ІІ، به طور تصادفی به دو گروه 31 نفری (ماسک حنجرهای و لوله تراشه) تقسیم شدند. داروهای مورد استفاده برای القا و نگهداری بیهوشی در تمام بیماران یکسان بود. بیماران مبتلا به عفونتهای تنفسی فوقانی و نیز بیماران انتخاب شده جهت اعمال جراحی توراکس و بالای شکم وارد مطالعه نشدند. بیماران با زمان بیهوشی بالای یک ساعت و نیز زمان لوله گذاری بالای 30 ثانیه از مطالعه خارج شدند. زمان های بیهوشی و ریکاوری (بر حسب دقیقه) و نیز عوارض ریکاوری (بر اساس معیارهای مشخص و استاندارد) اندازهگیری و ثبت گردیدند. یافتهها با آزمونهای مربع کای و من ویتنی یو آنالیز شدند. نتایج: براساس نتایج ثبت شده، بیماران دو گروه از نظر سن، جنس و میانگین زمان بیهوشی تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند، اما میانگین زمان ریکاوری در گروه LMA برابر با 65/10 دقیقه و در گروه لوله تراشه برابر با 71/16 دقیقه بود که از نظر آماری معنیدار بود(007/0=p). در گروه LMA دو نفر (45/6 درصد) از بیماران و در گروه لوله تراشه 11نفر(48/35 درصد) از بیماران دچار عارضه شدند که به لحاظ آماری این اختلاف هم معنیدار است (004/0=p). بحث: ماسک حنجرهای زمان ریکاوری را در مقایسه با لوله تراشه کاهش میدهد. از سوی دیگر عوارض ریکاوری (استریدور، نگهداشتن تنفس، لارنگواسپاسم، افت اشباع اکسیژن خون شریانی) و شدت این عوارض هم در گروه ماسک حنجرهای به طور قابل توجهی از گروه لوله تراشه کمتر بوده است. لذا میتوان به منظور کاهش زمان اقامت بیماران و نیز کاهش عوارض آنان در ریکاوری از ماسک حنجرهای به جای لوله تراشه استفاده نمود.
امین طالبی بزمین ابادی، اشرف محبتی مبارز، ترنگ تقوایی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در جوامع غربی ژن iceA هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک مارکر ژنتیکی مرتبط با زخم معده گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع ژنوتیپهای iceA هلیکوباکتر پیلوری و ارتباط آن با زخم معده در ایران بوده است. مواد و روشها: پژوهش حاضر با روش مشاهدهای بر روی 75 نفر بیمار انجام شده است. نمونههای بیوپسی بیماران جهت حضور هلیکو باکتر پیلوری با تست اوره آز، ژن glmM و کشت تایید و تغییرات آللیک ژنوتیپهای 1iceA و 2iceA نیز با PCR تعیین شدند. یافتهها: در این مطالعه دو الل 1iceA و 2iceA در بیماران مبتلا به زخم معده شناسایی شدند. ژنوتیپ 1iceA (64 درصد) فراوانی بالاتری نسبت به از ژنوتیپ 2iceA (3/21 درصد) داشت. سویههای 1iceA بیشتر در بیماران دارای زخم معده مشاهده شدند. در این پژوهش هیچ گونه ارتباط معنیداری بین ژنوتیپهای iceA با عواقب کلینیکی بعد عفونت مشاهده نشد(71/0p=). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط معنیدار دو طرفهای را بین ژنوتیپهای iceA و وقوع بیماری زخم معده (PUD) را تایید میکند. نتایج حاکی از آنست که ژن 1iceA میتواند به عنوان یک مارکر قابل اطمینان در پیشگویی عواقب کلینیکی عفونت هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار گیرد. لذا تحقیقات بیشتر invitro و invivo برای رسیدن به یک توافق عمومی در این مورد ضروری به نظر میرسد.
فریما زاهدی، میترا حیدری نصرابادی، مریم تاج ابادی ابراهیمی، محمد شعبانی، هلیا ابوطالبی،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه گرایش به استفاده از داروهای سنتی جهت ترمیم زخمهای پوستی بیشتر شده است. پروبیوتیکها به عنوان میکروارگانیسمهای گوناگونی تعریف میشوند که دارای اثرات مفید در جلوگیری و درمان شرایط پاتولوژیک ویژه هستند. هدف این مطالعه بررسی اثر لاکتوباسیلوس برویس بر ترمیم زخم پوستی میباشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 22 سویه لاکتوباسیل جدا شده از محصولات لبنی- سنتی ایران از نظر تولید اگزوپلیساکارید با روش فنول سولفوریک بررسی شدند. لاکتوباسیلوس برویس که تولید اگزوپلیساکارید بالایی داشت، انتخاب گردید. زخمی در پشت موشهای صحرایی نر از نژاد ویستار که شامل گروههای تجربی، کنترل و کنترل منفی هستند ایجاد شد. دو گروه کنترل و تجربی به ترتیب تحت درمان موضعی با اوسرین و اوسرین حاوی لاکتوباسیلوس برویس قرار گرفتند اما گروه کنترل منفی درمانی دریافت نکردند. زخم پوستی موشها به ترتیب پس از کشته شدن در روزهای 1، 7 و 21 بررسی شد. جهت آنالیزهای آماری از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 استفاده شد.
یافتهها: درصد بهبودی زخم (53/99 درصد) و التهاب در گروه تجربی در روز بیست و یکم نسبت به گروههای کنترل (55/90 درصد) و کنترل منفی (14/91 درصد) دارای اختلاف معنیداری بود (001/0p<). تعداد نوتروفیلها در گروه تجربی در فازهای بعدی ترمیم در مقایسه با گروه های کنترل و کنترل منفی کاهش داشت.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که لاکتوباسیلوس برویس به طور معنیداری موجب کاهش التهاب و تسریع روند بهبود زخم در موش های صحرائی می شود. این یافتهها میتواند در آینده نزدیک مورد استفاده کلینیکی قرار گیرد.
محمد غلامی فشارکی، داوود طالبیان، زهره آقامیری، معصومه محمدیان،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایابی رضایت شغلی نجمیه در راستای ایجاد ابزار مناسب برای اندازهگیری رضایت شغلی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 212 نفر از کارکنان بیمارستان فوق تخصصی نجمیه، طی نمونهگیری طبقهای انتخاب شده و به سوالات پرسشنامه رضایت شغلی نجمیه پاسخ دادند. در این مطالعه پس از بررسی روایی محتوا جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، و جهت بررسی پایایی از آلفای کرونباخ و جهت تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده گردید.
یافتهها: نمونه حاصله، متشکل از 212 نفر، 181 نفر(6/86 درصد) زن و 28 نفر(4/13 درصد) مرد بود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان دهنده چهار عامل با تبین 54 درصد واریانس و شاخص کیسن مایر الکین82/0بود. این عوامل نیز به وسیله تحلیل عاملی تأئیدی مورد تصدیق قرار گرفت (368/0p=). پایایی پرسشنامه نیز توسط روش الفای کرونباخ برابر 88/0 گزارش گردید.
نتیجه گیری: با توجه به این که شاخصهای روایی و پایایی پرسشنامه همگی در حد مطلوبی گزارش گردیدند، میتوان از پرسشنامه رضایت شغلی نجمیه به عنوان پرسشنامه ای روا و پایا در اندازهگیری رضایت شغلی استفاده نمود.
اکبر هاشمی طیر، رضا طالبی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده
مقدمه: بیماری موکوپلی ساکاریدوز نوع 6 (MPS-6) یا سندرمMaroteaux-Lamy یک بیماری اتوزوم مغلوب ذخیرهای لیزوزومی است که به علت کمبود آنزیم آریل سولفاتاز B به وجود میآید. به علت تجمع متابولیتهای غیر طبیعی در بافتهای مختلف بدن که ناشی از کمبود آنزیم مربوطه میباشد، تظاهرات بالینی متفاوتی از ملایم تا شدید در بیماران ایجاد میشود. مورد: در این مطالعه یک مورد از این بیماری که به علت تب، تنگی نفس و پنومونی بستری شده معرفی میگردد. بیمار دارای ویژگیهای صورت خشن، بیرون زدگی زبان، کوتوله و دارای شکم بزرگ میباشد. در ادرار بیمار میزان زیادی متابولیت درماتان سولفات گزارش شد و در آزماش اسمیر خون محیطی نیز انکلوزیونهای بزرگ و غیر طبیعی در نوتروفیلهای خون محیطی مشاهده شد. فعالیت آریل سولفاتاز Bلکوسیتی کاهش یافته بود. در پرتونگاری ستون فقرات ناهنجاریهای متعدد استخوانی گزارش و در تشخیص افتراقی با سایر موکوپلی ساکاریدوزها، تشخیص بیماری از نوع Maroteaux-Lamy مطرح گردید.
سعید بابائی، رضا طالبی، محمدرضا دارابی، محمود رضا نخعی، محمد بیات، پروین دخت بیات، مریم باعزم،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافتها می گردد. در این مطالعه با توجه به خواص ویژه این دارو و علیرغم مشخص نبودن مکانیسم دقیق اثر آن به بررسی اثر پنتوکسیفیلین بر شاخص های بیو مکانیک پوست در فاز حاد ترمیم زخم پوستی موش صحرایی پرداخته شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 14سر موش نر بالغ نژاد ویستار به دو گروه تجربی،7 سر، دریافت کننده پنتوکسیفیلین به میزان 100میلی گرم بر کیلو گرم در روز و کنترل،7 سر، دریافت کننده آب مقطر به صورت داخل صفاقی، تقسیم شد. برش پوستی به طول 20 میلیمتر با الگوی یکسان در ناحیه پشت رتها ایجاد شد، پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخص های بیومکانیکی(نیروی کار انجام شدهW up to Fmax-Nm و استرس حد اکثر Rm-N/mm2 ) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزار SPSS و تست های (K-S, Levens, Student sample T-Test) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: بر طبق یافته های آزمایش بیومکانیک تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص های بیومکانیکی پوست پس از گذشت 15 روز از تجویز دارو شد. اختلاف بین شاخص های بیومکانیکی پوست بین زیر گروههای تجربی و کنترل معنی دار بود(p<0.05).
نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص های بیو مکانیکی و تسریع التیام زخم پوستی گروه های تجربی شده است.
مریم باعزم، محمد رضا دارابی، سعید بابایی، رضا طالبی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوارض شیمی درمانی مختل کردن عملکرد گنادها و متعاقبا ناباروری می باشد. مطالعه حاضر تاثیراستفاده از یک هورمون آزاد کننده گنادوتروپین را در جلوگیری از عواض ایجاد شده توسط بوسولفان در موش های نابالغ را مورد بررسی قرار داد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد و شاهد لپرولید (8/3میلی گرم به ازای هر یک کیلوگرم وزن ) قبل یا بعد از دریافت بوسولفان(40 میلی گرم به ازای هر یک کیلوگرم وزن) به موش های نر نابالغ تزریق شد. حیوانات یک یا دو دوز لپرولید را بعد از دریافت بوسولفان دریافت کردند، بین هر تزریق 4 هفته فاصله وجود داشت. 6 هفته بعد از آخرین تزریق پارامترهای اسپرم شامل: تعداد اسپرم ها و تحرک آنها بر اساس شاخص های سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: در زمان بررسی، وزن بیضه ها در حیوانات دریافت کننده لپرولید افزایش یافت. در موش هایی که قبل از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند درصد اسپرم ها با حرکت پیشرونده رو به جلو و اسپرم های ثابت به ترتیب افزایش و کاهش بافت(05/0&gep) اما بر حرکت غیر پیشرونده آنها تاثیری نداشت. در تحرک اسپرم در حیواناتی که بعد از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند تغییری مشاهده نشد. تعداد اسپرم ها در موش هایی که قبل از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند هم افزایش یافت ولی این افزایش تعداد به صورت معنی دار نبود(05/0&lep).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد استفاده از لپرولید قبل از شروع درمان باعث بهبود حرکت اسپرم ها در موش های نابالغ می گردد.
مهشید طالبی طاهر، سیدعلی جواد موسوی، سارا طاهریان، میترا براتی،
دوره 17، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از داروهای نامناسب در سالمندان یک مسئله مهم در نظام مراقبت سلامت میباشد. این امر میتواند باعث افزایش عوارض جانبی و افزایش در هزینهها شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تجویز داروهای نامناسب در سالمندان بوده است.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی توصیفی در بیمارستان رسول اکرم(ص) با جمع آوری اطلاعات از پرونده 260 بیمار 60 ساله و بالاتر که در سال 1391 بستری شدند صورت گرفت. نامناسب بودن تجویز یک دارو بر اساس معیارBeers سال 2012 تعیین گردید.
یافتهها: سن متوسط بیماران 3/8 ± 75 بود و برای 58 نفر(3/22 درصد) حداقل یک داروی نامناسب تجویز شده بود. شایعترین داروهای تجویز شده نابه جا بنزودیازپینها، پتدین و داروهای ضد افسردگی سه حلقهای بوده است.
نتیجه گیری: برای بهبود کیفیت تجویز دارو در افراد مسن نیاز به طراحی یک دستورالعمل در کشور داریم.
رضا طالبی، عباس علیمرادیان، مهدی صادق،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو و تحریکات شدید عصبی اثرات معناداری برروی پاتوژنز بیماری پارکینسون دارند و مواد با خاصیت آنتی اکسیدانتی می توانند به صورت بالقوه مانع از این اثرات شوند. در این تحقیق اثرات حفاظتی بالقوه ملاتونین به عنوان آنتی اکسیدانت و ممانتین به عنوان گیرنده غیررقابتی گلوتامات در یک مدل پارکینسون القا شده با 1- متیل-4-فنیل، 1 و 2و 3و 6- تتراهیدروپیریدین (MPTP) بررسی شده است.
مواد و روش ها: موش های سوری نر به 8 گروه 7 تایی تقسیم شدند که عبارت بودند از: سالین، اتانول، ملاتونین، ممانتین، MPTP ، ملاتونین+ MPTP ، ممانتین+ MPTP ، ملاتونین+ ممانتین+ MPTP . کلیه این مواد 14 روز پیش از آزمون رفتاری پیمایش با اشعه، یک با در روز به صورت داخل صفاقی تزریق شدند. نورونهای دوپامینرژیک بخش متراکم جسم سیاه به کمک تکنیک ایمنوهیستوشیمی مشخص و شمارش گردیدند.
یافته ها: ملاتونین، اختلالات حرکتی ناشی از MPTP همچون تعداد خطا، گام، مدت زمان حرکت حین آزمون رفتاری و نیز شمارش نورونی اجسام سیاه را به طور چشمگیر بهبود بخشید. ممانتین بر روی بیشتر این اصلاحات ناشی از ملاتونین اثر هم افزایی داشت. با وجود این، میزان بهبود و برگشت علائم ناشی از این عوامل به میزان گروههای سالین و اتانول نبود.
نتیجه گیری: ملاتونین به خصوص به همراه ممانتین توانست از برخی اختلالات ناشی از MPTP جلوگیری کند. البته این اثرات محافظتی چندان کافی نبود که علت این امر احتمالا دوز یا مدت زمان تجویز است.
فریبا بنی طالبی دهکردی، سمیه رئیسی، اصغر بیاتی، ،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس(MS) یک اختلال التهابی مزمن است که به وسیله دمیلیناسیون سیستم عصبی مرکزی(CNS) و آسیب آکسونی توصیف میشود. در حالی که دلیل MS هنوز ناشناخته است، این موضوع به صورت گسترده پذیرفته شده است که توجه به هدفهای دارویی جدید مورد نیاز است. رترومرها کمپلکس پروتئینی هستند که نقش مهمی در نقل و انتقالات اندوزومی دارند و اختلال در عملکرد رترومری با تعداد زیادی از اختلالات نورولوژیکی همراه میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه، مقایسه بیان ژن SNX2 به عنوان بخشی از کمپلکس رترومری در بیماران MS با افراد سالم بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 50 نمونه مالتیپل اسکلروزیس(MS) و 50 کنترل سالم وارد شدند. بعد از تایید بیماری، 3 سیسی خون محیطی از تمام افراد مورد مطالعه گرفته شد. RNA تام استخراج شد و DNA مکمل (cDNA) سنتز شد. بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی real-time RT PCR (qRT-PCR) به دست آمد و به وسیله روش
ارزیابی شد.
یافتهها: بیان ژن SNX2 در بیماران MS در مقایسه با افراد کنترل سالم پایینتر بود و از نظر آماری تفاوت معنیداری را نشان داد(05/0p<).
نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که بیان SNX2 در بیماری مالتیپل اسکلروزیس پایینتر است. با توجه به نقش عملکردی که SNX2 به عنوان یک پروتئین درگیر در فرآیند ترافیک سلولی دارد، ممکن است بر روی عملکرد رسپتورهای سطح سلولی یا هدفگیری داروها تأثیر داشته باشد. بنابراین مطالعات تکمیلی برای مشخص شدن مکانیسم دقیق عملکرد ژن در نقل و انتقالات سلولی باید انجام شود.
حمید علی زاده، علی رضا صفرزاده، الهه طالبی گرکانی،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تغییر فنوتیپ بافت چربی بر اثر تمرین تئوری جدیدی است که به تازگی مطرح گردیده است، با این وجود شناسایی سازوکار سلولی – مولکولی آن در حال بررسی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هورمون شبه متئورین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها: 20 پسر نوجوان دارای اضافه وزن با میانگین سن 1±5/18 سال، وزن 5/4±1/81 کیلوگرم و شاخص تودهی بدن 7/0±7/27 کیلوگرم بر مترمربع در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (10نفر) و تمرین مقاومتی (10نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی، شش هفته تمرین مقاومتی را سه روز در هفته انجام دادند. شاخصهای پیکرسنجی، سطوح ناشتای هورمون شبه متئورین، انسولین و گلوکز سرمی در ابتدا و پایان مطالعه اندازهگیری شد.
یافتهها: غلظت سرمی هورمون شبه متئورین در گروه کنترل کاهش معنیدار (008/0= p) و در گروه تمرین افزایش غیرمعنیداری را نشان داد (311/0p=). همچنین، تغییرات سطوح هورمون شبه متئورین بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (004/0= p). تغییرات مقاومت انسولینی در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش برای گروه کنترل از لحاظ آماری معنیدار(032/0p=) و برای گروه تمرین غیرمعنیدار (632/0= p) بود. به علاوه، ارتباط بین تغییرات غلظت سرمی هورمون شبه متئورین با تغییرات شاخص مقاومت به انسولین غیرمعنیدار بود (273/0= p).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرینِ مقاومتی ایستگاهی نمیتواند سطح سرمی هورمون شبه متئورین را افزایش و شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی را در پسران نوجوان دارای اضافه وزن بهبود بخشد.
مجید طالبی، داریوش مینایی تهرانی، محمد فضیلتی، آرش مینایی تهرانی،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: لیپاز ها دسته مهمی از آنزیمها هستند که در پزشکی و صنعت اهمیت زیادی دارند. این آنزیم در دستگاه گوارش انسان سبب شکسته شدن تری گلیسیرید می شود. باکتریها نیز دارای لیپاز بوده که سبب شکسته شدن تری گلیسیرید در محیط رشد آنها شده و از اسید چرب آن به عنوان منبع کربن استفاده می کنند. دی سیکلومین یک داروی ضد اسپاسم عضلانی است که به عنوان مسکن برای دردهای دستگاه گوارش استفاده می شود. با توجه به اینکه تا کنون دارو های اندکی برای مهار لیپاز شناسایی شده اند، در این مطالعه برای اولین بار داروی دی سیکلومین به عنوان مهار کننده آنزیم لیپاز معرفی شد.
مواد و روش ها: لیپاز از باکتری سودوموناس آئروجینوزا استخراج شد و تأثیر داروی دی سیکلومین بروی آن آزمایش شد. باکتری در محیط دارای روغن زیتون به عنوان تنها منبع کربن کشت شد و از سوپ کشت به عنوان منبع آنزیم استفاده شد. برای اندازه گیری فعالیت آنزیم از سوبسترای پارانیتروفنیل پالمیتات استفاده شد و مقدار محصول حاصل از تجزیه آن توسط اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. از منحنی لینویور-برک برای بررسی نوع اتصال استفاده شد.
یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که دی سیکلومین می تواند به خوبی آنزیم لیپاز را مهار نماید. رسم منحنی مهار آنزیم مشخص کرد که آنزیم به صورت رقابتی توسط دارو مهار می شود. محاسبه مقدار IC50 و Ki نشان داد که دارو با تمایل بالا به آنزیم متصل می شود. مطالعه فعالیت آنزیم در pHها و دماهای مختلف نشان داد که بیشترین فعالیت آنزیم چه در حضور و چه در غیاب دارو در مقدار pHبرابر با 8 و دمای 60 درجه سانتیگراد میباشد.
نتیجه گیری: داروی دی سیکلومین برای نخستین بار به عنوان مهار کننده آنزیم لیپاز معرفی شد و فاکتورهای کینیتیکی دارو مورد مطالعه قرار گرفت.
حسین همتی، جلال ابوطالبی، مهیا فرزین، غزاله همتی، الهه رفعیی،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کاتترگذاری ورید ژوگلار داخلی اقدامی معمول جهت دسترسی به ورید مرکزی به منظور پایش همودینامیک، تجویز بلندمدت مایعات، آنتیبیوتیکها، تغذیه تزریقی و انجام همودیالیز در بیماران تحت مراقبتهای ویژه است. ما در این تحقیق به بررسی اطلاعات جمعیتشناختی و بالینی بیماران تحت عمل با سونوگرافی در کانولاسیون ورید ژگولار داخلی نیازمند کاتتر ورید مرکزی مراجعهکننده به بیمارستان رازی رشت در سال 1396 پرداختهایم. هدف از این مطالعه، بررسی اطلاعات جمعیتشناختی و بالینی بیماران تحت عمل با سونوگرافی در کانولاسیون ورید ژگولار داخلی نیازمندکاتتر ورید مرکزی بود.
مواد و روش ها: پس از تصویب طرح در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان این مطالعه در بخش جراحی عمومی بیمارستان رازی در سال 1396 روی صد بیماران نیازمند تعبیه کاتتر ورید مرکزی انجام شد. مشخصات جمعیتشناختی (سن، جنس، نمایه توده بدنی، محل تعبیه کاتتر، نوع گردن، فاصله دو ناحیه تعیینشده) در فرم مخصوص ساختهشده توسط محقق، وارد شد و پس از اتمام طرح، مورد بررسی و آنالیز آماری قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان است (IR.GUMS.REC.1396.20).
یافته ها: میانگین سنی بیماران موردمطالعه در کل 16/09±58/72 سال بود. فاصله دو ناحیه لندمارک آناتومیک و سونوگرافی در مردان در مقایسه با زنان بیشتر بود، اما اختلاف معنیدار آماری وجود نداشت (P>0/05). ولی مابین دیگر متغیرهای مورد مطالعه هیچ تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت (P>0/05).
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که در کاتتریزاسیون ورید ژوگولار داخلی با هدایت سونوگرافی زمان دسترسی کمتر و میزان عوارض کمتر بود.
علی کولیوند، پریسا راستگردانی، عماد محمدطالبی،
دوره 24، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ورود شیرابه حاصل از کمپوست لجنهای نفتی به محیط که ترکیباتی مقاوم به تجزیه هستند، سبب بروز مشکلات زیستمحیطی متعددی میشود. بنابراین لازم است که با استفاده از فرایندهای کارآمد تصفیه شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارایی فرایند فنتون اصلاحشده برای تصفیه شیرابه حاصل از کمپوست لجنهای نفتی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، نمونههای شیرابه جمعآوری و سپس محلول فنتون اصلاحشده با اضافه کردن ترکیب Fe2(SO4)3 به H2O2 تهیه شد. سپس اثر پارامترهای زمان (15، 30، 60، 90 و 120 دقیقه)، غلظت فنتون اصلاحشده (20، 50، 100 و 200 میلیگرم در لیتر)، pH( 3، 5 و 9) و سه غلظت اولیه COD (500، 1000 و 1500 میلیگرم در لیتر) بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کدهای 2645 و 2765 در دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتیدرمانی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها: میزان کاهش COD و TPH در حالت زمان اپتیمم 60 دقیقه، COD اولیه 500 میلیگرم بر لیتر، pH برابر 3 و غلظت فنتون 200 میلیگرم بر لیتر بهترتیب برابر با 91/04و 77/42 درصد بود. نتایج حاصل از آزمایشها نشان داد که با راندمان حذف COD و TPH با افزایش زمان ماند و غلظت فنتون اصلاحشده نسبت مستقیم و با کاهش غلظت اولیه COD و pH نسبت معکوس دارد.
نتیجه گیری: استفاده از فنتون اصلاحشده روشی کارآمد برای تصفیه شیرابه حاصل از کمپوست لجنهای نفتی است.
خانم مهناز قهرمانی تیل، خانم رضوانه سادات فاطمی، دکتر رحمان شکری، دکتر مهدی بنی طالبی دهکردی، دکتر مهدی پریان،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده
مقدمه: عفونت سالمونلا (سالمونلوزیس) یکی از شایع ترین عفونت ها بوده که بر دیواره روده اثر می گذارد. برای شناسایی این باکتری از روش های مختلفی از قبیل PCR، Multiplex PCR، الایزا و آگلوتیناسیون استفاده می شود. با اینحال معمولاً روش های تشخیصی سریع، مقرون به صرفه و آسان مانند تست آگلوتیناسیون توصیه می گردد. در ایران آنتی سرمی که به عنوان کنترل مثبت در کیت های تشخیصی ویدال بکار می رود به صورت پلی والان بوده و بر علیه هر دو آنتی ژن O و H واکنش می دهد. هدف از این تحقیق تولید آنتی سرم اختصاصی (Mono specific) بر علیه آنتی ژن های O و H برای استفاده در کیت های مختلف از قبیل آگلوتیناسیون و غیره می باشد.
روش کار: سوسپانسیون باکتری غیرفعال شدۀ dH و DO (استاندارد 3 مک فارلند)، به صورت داخل وریدی به خرگوش سفید نیوزلندی تزریق گردید. یک هفته بعد از آخرین تزریق، خونگیری و جمع آوری سرم انجام پذیرفت. تست جذب، انکوباسیون با آنتی ژن H و O در 37 درجۀ سانتی گراد به مدت دو ساعت انجام شد و پس از سانتریفوژ، مایع رویی که حاوی آنتی سرم اختصاصی (Mono specific) بر علیه آنتی ژن های O و H بود جمع آوری گردید. همچنین جهت استفاده از این آنتی سرم های Mono specific، در تست های اختصاصی مانند الایزا، ایمونوفلئورسانس و غیره، تخلیص آنتی بادی با استفاده از روش های مختلف از قبیل رسوب با آمونیم سولفات، تانژنشیال فلوفیلتریشن و کروماتوگرافی انجام شد. مطالعه حاضر با کد اخلاق IR.PII.REC.1399.006 در شورای پژوهشی انستیتو پاستور ایران تصویب شده است.
یافتهها: یافته های حاصل از تست آگلوتیناسیون قبل و بعد از جذب، نشان دهنده واکنش متقاطع قبل از جذب و عدم واکنش متقاطع با آنتی ژن H و O بترتیب با آنتی سرم های مونواسپسیفیک بر علیه O و H بعد از جذب می باشد. نتایج حاصل نشانگر این است که آنتی سرم خالص سازی شده هم از لحاظ کمیت (غلظت بالا) و کیفیت (خلوص بالا) از درجۀ مناسبی برخوردار می باشد.
نتیجه گیری: تشخیص سریع بیماری به وسیله آزمایش های مختلف مانند تستهای سرمی که دارای حساسیت، اختصاصیت و سرعت عمل بالا و هزینه کمتری هستند، توصیه میشود. بنابراین با استفاده از آنتی سرم های اختصاصی تولید شده در این تحقیق، برای غربالگری اولیۀ عفونت های سالمونلا، می توان از آنها در تست های مبتنی بر آگلوتیناسیون که سریع، مقرون به صرفه و آسان می باشند استفاده نمود. همچنین با توجه به درجه خلوص بالای به دست آمده، این آنتی سرم ها در تستهای مختلف، از قبیل الایزا و ایمونوفلئورسانس کاربرد دارند.