جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ضیایی

زینب حیدری، سعیده ضیایی، صدیقه مقسمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه به منظور تعیین اثر شاخص توده بدنی و تاریخچه باروری (سن، سن منارک، تعداد زایمان، تعداد سال‎های باروری، تعداد سال‎های یائسگی و سطح سرمی استرادیول، تستوسترون و گلوبولین متصل به هورمون های جنسی) بر سنجش تراکم استخوان مهره‎های کمری و گردن استخوان فمور در زنان یائسه سالم انجام شد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی 190 زن یائسه 64-40 ساله که بیماری زمینه‎ای، بیماری موثر برکیفیت زندگی و استخوان نداشتند و داروهای موثر بر متابولیسم استخوان مصرف نمی‎کردند به صورت تصادفی انتخاب شدند. سنجش تراکم استخوان و تعیین T score، Z score و دانسیته مغز استخوان توسط جذب سنجی رادیوگرافیک با انرژی دوگانه در دو ناحیه ستون فقرات و گردن استخوان فمور انجام شد. ضریب همبستگی بین سنجش تراکم استخوان و فاکتورهای مورد بررسی محاسبه شد. یافته‎ها: شاخص توده بدنی ارتباط مثبت معنی‎داری با T score و دانسیته مغز استخوان ستون فقرات همچنین T score ،Z score و دانسیته مغز استخوان گردن فمور دارد در حالی که سن، تعداد سال‎های یائسگی و سطح سرمی تستوسترون ارتباط منفی با T score و دانسیته مغز استخوان ستون فقرات دارند. سطح سرمی تستوسترون با کاهش Z score مهره کمری نیز ارتباط منفی داشت. تعداد سال‎های یائسگی با کاهش T score و دانسیته مغز استخوان گردن فمور همراه بود. ارتباط مثبت معنی‎دار میان تعداد سال‎های باروری، T score و دانسیته مغز استخوان مهره‎های کمری مشاهده شد. نتیجه گیری: از دست دادن استخوان در زنان یائسه با بالا رفتن سن، تعداد سال‎های یائسگی و سطح سرمی تستوسترون تشدید می‎شود در حالی که شاخص توده بدنی اثر محافظتی دارد.
منصوره معیا، سعیده ضیایی، سقراط فقیه زاده،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: همراه با یائسگی تغییراتی در شکل و ساختار بدن زنان یائسه به وجود می‌آید. این مطالعه جهت مقایسه اثرات هورمون درمانی و تیبولون در شکل و ساختار بدن زنان یائسه انجام شده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی تصادفی انجام شد که در آن 120 زن یائسه به سه گروه مساوی تقسیم شدند. به 40 نفر، 5/2 میلی‌گرم قرص تیبولون به علاوه روزانه یک قرص کلسیم– ویتامین D (500 میلی‌گرم کلسیم و 200 واحد ویتامین D)، به 40 نفر دیگر 625/0 میلی‌گرم قرص استروژن کنژوگه با 5/2 میلی‌گرم قرص مدروکسی پروژسترون به طور مداوم به همراه یک قرص کلسیم– ویتامین D روزانه و گروه کنترل تنها یک قرص کلسیم– ویتامین D روزانه داده شد. بعد از نه ماه شکل و ساختار بدن با اندازه‌گیری نسبت دور کمر به باسن، توده چربی، توده غیر چربی، وزن و شاخص توده بدنی (BMI) ارزیابی شد. جهت ارزیابی توده چربی و توده غیر چربی از اندازه‌گیری چین‌های پوستی استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: در گروه تیبولون، وزن، BMI و توده غیر چربی افزایش معنی‌دار نسبت به قبل از درمان داشتند(05/0>p). در گروه HT نیز، وزن و BMI افزایش معنی‌دار نسبت به قبل از درمان داشتند(05/0>p). هم‌چنین در گروه کنترل وزن، BMI و توده چربی افزایش معنی‌دار نداشت. در مقایسه سه گروه، گروه تیبولون با افزایش معنی‌دار توده غیر چربی (01/0>p) همراه بود. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می‌توان تیبولون را انتخاب مناسبی جهت تغییرات یائسگی در مقایسه با HT در زنان یائسه در نظر گرفت.
سعیده ضیایی، سارا ضیاغم، معصومه سیاحی،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یائسگی بحرانی ترین دوره تغییرات نامطلوب آنتروپومتریک و پارامترهای متابولیک بوده که با خطر بیماریهای قلبی _عروقی همراه می باشد. سندرم متابولیک نقش کلیدی در ایجاد بیماری قلبی- عروقی دارشته و بعنوان یک مشکل عمده در بسیاری از کشورها درآمده است. با توجه به شیوع بالای سندرم متابولیک بخصوص در زنان بعد از یائسگی، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سن یائسگی و سندرم متابولیک در زنان یائسه، انجام شد.

مواد و روش ها: این مطالعه بصورت مقطعی برروی 140 زن یائسه سالم غیر چاق که BMIکمتر ازKg/m2 30 داشتند، درسال 1388 درشهر اهواز انجام شد و داده ها از طریق مصاحبه که حاوی اطلاعات دموگرافیک، سن یائسگی، اندکس توده بدن( (BMIو اندازه گیری مقادیرHDL-C ، FBS ,TG سرم بعد از 12 ساعت ناشتا و اندازه گیری فشار خون و دور کمر بدست آمدند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار spss 15 آنالیز شدند. .و از تعریف سندرم متابولیک که توسط پنل سوم درمان بزرگسال (&Iota&Iota&IotaAdult Treatment Panel) ارائه شده، استفاده شد.

یافته ها: بین سن یائسگی و گلوکز ناشتای خون(04/0P=) که یکی از اجزای سندرم متابولیک است ارتباط معنادار منفی مشاهده شد، ولی سن یائسگی با سایر اجزای سندرم متابولیک که شامل تری گلیسرید(28/0P=)، فشار خون سیستول (80/0P=)، فشارخون دیاستول(48/0P=)، دورکمر (08/0P=) و HDL-C (65/0P=) ارتباط معناداری نداشت.

نتیجه گیری: افزایش سن یائسگی(یائسگی دیر رس) اثر حفاظتی در برابر قند خون ناشتا دارد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb