جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای صفا

منصور صفایی، محمد مهاجرامیری، وحید گوهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه: دو روش درمانی برش وریدی سرپایی (AP) و خارج کردن (ST) در درمان واریس وریدی مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه شاخص هایی که به نظر می رسد در این دو روش با یکدیگر متفاوت باشند ارزیابی گردیدند.
روش کار: طی یک مطالعه مقطعی تحلیلی، 43 بیمار که جهت عمل ورید واریسی مراجعه کرده و با بهره گیری از یکی از روش هایST  و یا AP جراحی شده بودند، بررسی گردیدند. شاخص های سن، جنسیت، نوع عمل، عوارض بعد از عمل، مدت بستری و طول مدت زمان عمل در تمامی بیماران ثبت گردید.
نتایج: تعداد 19 و 24 بیمار به ترتیب تحت اعمال جراحی AP وST  قرار گرفتند. از نظر جنسیت تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد . میانگین طول بستری و مدت عمل در گروهST  به طور معناداری طولانی تر از گروه PA بود. از نظر هماتوم، پاراستزی و شدت درد، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده گردید.
نتیجه گیری: مدت زمان عمل، هماتوم، پاراستـزی و شـدت درد در دو روش AP نسبت به ST کم تر می باشد و از این رو می توان از روش AP در درمان واریس های وریدی بیش تر کمک گرفت.

مه زاد ارمی، محمود صفاری، سید علی پوربخش، سید جمال هاشمی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی مواد غذایی با قارچ‌ها و تولید مایکوتوکسین‌هایی نظیر آفلاتوکسین منجر به ورود این سموم به بدن انسان می‌شود. آلودگی تدریحی با دوزهای ضعیف این مواد می‌تواند به عنوان فاکتورهای خطرناک عمده در ابتلا به سرطان کبد نقش داشته باشد. لذا این تحقیق به منظور ارزیابی تشخیص آلودگی تخم مرغ‌های مصرفی در انسان جهت تشخیص سم آفلاتوکسین به کار گرفته شد. مواد و روش‌ها:دراین مطالعه مقطعی، 144 تخم مرغ مشکوک و 211 تخم مرغ سالم جمع‌آوری و سه نمونه قارچ آسپرژیلوس نیجر، پنی سیلیوم اکسپانسوم و فوزاریوم ورتیسیلوئیدس به عنوان کنترل منفی و 14 نمونه آسپرژیلوس فلاووس به عنوان کنترل مثبت انتخاب و با تکنیک کروماتوگرافی نازک لایه و واکنش زنجیره‌ای پلیمراز مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: در تخم مرغ‌های سالم هیچ یک از ردیف‌های ژن‌های مربوط به پرایمرهای مورد استفاده در واکنش زنجیره‌ای پلیمراز وجود نداشت. در تخم مرغ‌های مشکوک، در 4 نمونه nor-1 ، در 2 نمونه aflR، در 2 نمونه omt-A قابل ردیابی بود. 3 نمونه از 14 سویه اخذ شده آسپرژیلوس فلاووس، با روش کروماتوگرافی نازک لایه و هر 4 پرایمر مثبت بود. یکی از سویه‌های اخذ شده فقط با هر 4 پرایمر در واکنش زنجیره‌ای پلیمراز مثبت بود ولی در روش کروماتوگرافی نازک لایه منفی بود. نتیجه‌گیری: نتایج فوق نشان می‌دهد که علی رغم این که روش واکنش زنجیرهای پلیمراز یک روش حساس، سریع و اختصاصی می‌باشد و وجود قارچ را قبل از ظهور کلنی در نمونه می‌تواند ردیابی کند، لذا برای اثبات توکسین زایی نیاز به آزمایشات مکمل دیگر دارد.
حسین هنری، ایمان املشی، محمد ابراهیم مینایی، صادق صفایی،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: شیگلوزیس یک مسئله جهانی مهم برای سلامتی بشر محسوب شده و تا به امروز واکسن موثری علیه شیگلا یافت نشده است. یکی از مهمترین فاکتورهای بیماری‌زای اصلی در شیگلا دیسانتری تیپ 1، انتروتوکسین شیگلا یا STx می‌باشد. STxB دارای نقش ایمنی زایی، ادجوانتی و حاملی بوده و می‌توان با ممزوج کردن آنتی ژنهای کاندیدای واکسن با این ادجوانت به تولید واکسن مناسب پرداخت. پروتئین IpaD نقش مهم و کلیدی در تهاجم، بیماریزایی و ایجاد عفونت توسط شیگلا دارد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، توالی ژنی ipaD و stxB از بانک ژنی استخراج و به صورت صناعی تهیه گردید و با انتقال این ژن به درون باکتری E. coli BL21 DE3، بهوسیله  PCRو برش آنزیمی تایید و میزان بیان پروتئین مذکور مورد ارزیابی و با استفاده از تکنیک وسترن بلات، بیان آن مورد تایید قرار گرفت. بعد از تخلیص پروتئین نوترکیب با ستون کروماتوگرافی، چهار نوبت متوالی به خوکچه هندی تزریق شد و ایمنیزایی آن با استفاده از باکتری شیگلا فلکسنری 2a و سم فعال O157:H7 E.coli مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج چالش نشان داد که خوکچههای هندی ایمن شده توانستند 28 برابر LD50 شیگا توکسین E. coli O157:H7 را تحمل نمایند. در ضمن، چالش خوکچهها توسط القای باکتری شیگلا فلکسنری در چشم نیز انجام شد که نتیجه آن حاکی از ابتلای خوکچههای شاهد به آب مروارید(کاتاراکت) و سالم ماندن خوکچههای ایمن شده بود.

نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر آن است که پروتئین حاصل از امتزاج ژنهای ipaD و stxB، میتواند کاندیدای مناسبی جهت تولید واکسن نوترکیب علیه انواع شیگلا باشد.


بهناز توسلی، صابر ابراهیمی، ریما منافی، فاطمه کیانی، مجید صفا، احمد کاظمی،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی لنفوبلاستیک حاد شایع‌ترین بدخیمی در کودکان محسوب شده و مهم‌‌ترین روش درمانی آن شیمی درمانی می‌باشد. راهبردهای جدید سرطان درمانی به منظور کاهش اثرات جانبی داروهای شیمی درمانی به کارگیری ترکیباتی را پیشنهاد می‌کند که مسیرهای پیام دهی را در سلول‌های بدخیم هدف قرار دهند. ایندول‌تری کربینول به عنوان یک ترکیب گیاهی با هدف قرار دادن مسیرهای پیام دهی سلولی خاصیت ضد سرطانی خود را در انواع مختلفی از بدخیمی‌ها اعمال می‌کند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ایندول تری کربینول بر رده سلولی لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی سلول‌های NALM-6 با غلظت‌های مختلف ایندول تری کربینول در فواصل زمانی معین تیمار شدند. تأثیر ایندول تری کربینول بر سیکل سلولی، با رنگ آمیزی محتوای DNA با پروپیدیوم ایداید و به کمک فلوسایتومتری مطالعه و تغییرات در بیان پروتئین‌های p21، p53 و c-Myc در سلول‌های تیمار شده با ایندول تری کربینول نیز با کمک تکنیک وسترن بلات بررسی شد. اختلاف بین گروه‌ها با آزمون تی زوجی مورد مطالعه قرار گرفت.

یافته‌ها: داده‌های سیکل سلولی افزایش معنی‌دار (05/0p<) جمعیت سلول‌های ناحیه G1 را در اثر مجاورت با ایندول تری کربینول در مقایسه با سلول‌های کنترل نشان داد. هم‌چنین نتایج وسترن بلات نشان دهنده اثر ایندول تری کربینول در افزایش معنی‌دار (05/0p<) بیان پروتئین‌های p21 و p53 و کاهش بیان پروتئین c-Myc بود.

نتیجه‌گیری: ایندول تری کربینول می‌تواند با کاهش بیان پروتئین c-Myc و افزایش بیان پروتئین‌های p21 و p53باعث ایجاد توقف در مرحله G1 چرخه سلولی در سلول‌های لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B شود.


بهناز توسلی، ریما منافی، فاطمه کیانی، مجید صفا، احمد کاظمی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دوکسوروبیسین از خانواده آنتراسایکلین‌ها به طور گسترده برای درمان بدخیمی‌های خونی استفاده می‌شود. یکی از اثرات جانبی این داروها، فعال شدن مسیر پیام دهی فاکتور هسته‌ای کاپا-B (NF-B) می‌باشد. NF-B با افزایش بیان ژن‌های بقاء سلولی باعث کاهش پاسخ مورد انتظار می‌شود. در این مطالعه اثر ایندول تری کربینول به عنوان مهار کننده NF-B بر تنظیم این فاکتور هسته‌ای و بیان ژن‌های هدف آن XIAP و Survivin در سلول‌های لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B (BCP- ALL) بررسی شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی سلول‌های NALM-6 با غلظت‌های مختلف ایندول تری کربینول تیمار و سپس با دوکسوروبیسین 125 نانو مولار مجاور شدند. میزان آپوپتوز با رنگ آمیزی پروپیدیوم یدید و انکسین-V به کمک تکنیک فلوسیتومتری تعیین شد. تغییرات در پروتئین‌های p65 ،XIAP و Survivin در سلول‌های مجاور شده با ایندول تری کربینول و دوکسوروبیسین به کمک وسترن بلات مطالعه و بررسی داده‌ها با آزمون تی زوجی انجام شد.

یافته‌ها: ایندول تری کربینول باعث افزایش معنی‌دار(05/0p<) آپوپتوز در سلول‌های NALM-6 تحت تیمار با دوکسوروبیسین و ایندول تری کربینول در مقایسه با سلول‌هایی که تنها با دوکسوروبیسین مجاور شده بودند، می‌شود. هم‌چنین اثر مهاری ایندول تری کربینول بر تجمع هسته‌ای p65 و جلوگیری از افزایش بیان XIAP و Survivin القاء شده با دوکسوروبیسین به صورت معنی‌دار(05/0p<) مشهود می‌باشد.

نتیجه‌گیری: ایندول تری کربینول به عنوان یک ترکیب طبیعی می‌تواند باعث افزایش اثربخشی داروهای خانواده آنتراسیکلین از طریق مهار مسیر NF-B شود. این درمان ترکیبی می‌تواند در بهبود BCP- ALL با مسیر فعال NF-B مفید واقع شود.


صدیقه صفائیان تیتکانلو، تکتم مالکی شاه محمود، زهرا قیومی انارکی، فاطمه حارث آبادی، مجید حدادی اول، محدثه سلطانی، محسن رجعتی حقی،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت‌های آگاهی واج‌شناختی به عنوان جزئی از مهارت‌های پردازش واجی می‌توانند پیش‌بینی‌کننده میزان موفقیت در اکتساب مهارت‌های نوشتاری و خواندن باشند. آگاهی واج‌شناختی یکی از حوزه‌های دارای مشکل در کودکان درون‌دادی شدید و عمیق است که کمتر در این کودکان مورد پژوهش قرار گرفته است؛ بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی این مهارت‌ها در کودکان کاشت حلزون ‌شده و مقایسه با همتایان طبیعی آن‌ها بود.
مواد و روش ها: جمعیت مورد مطالعه این تحقیق شامل 25 کودک کاشت حلزون شده و 25 کودک طبیعی در محدوده سنی چهار تا شش سال و تک‌زبانه (فارسی‌زبان) بود. کودکان کاشت حلزون شده به روش نمونه‌گیری در دسترس از مرکز توان‌بخشی نغمه مشهد و کودکان طبیعی نیز از مهد کودک‌های شهر مشهد انتخاب شدند. پس از انتخاب آزمودنی‌ها، آزمون آگاهی واج‌شناختی روی هر کودک اجرا شد. سپس میانگین نمرات مربوط به هریک از خرده‌آزمون‌ها در دو گروه طبیعی و کاشت حلزون شده محاسبه شد و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 21 و آزمون آماری من‌ویتنی مورد مقایسه قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.MUMS.REC.1396.263 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد به ثبت رسیده است.
یافته ها: میانگین امتیازات کودکان کاشت حلزون شده در تمام خرده‌آزمون‌های آگاهی واج‌شناختی از کودکان طبیعی به طور معنی‌داری پایین‌تر بود (P<0/05).
نتیجه گیری: کودکان گروه کاشت حلزون شده، عملکرد ضعیف‌تری در مهارت‌های آگاهی واج‌شناختی نسبت به کودکان طبیعی داشتند. به نظر می‌رسد ضعف کودکان کاشت حلزون در مهارت‌های آگاهی واجی با محرومیت شنیداری قبل از کاشت حلزون در ارتباط باشد که تسریع در انجام عمل در سنین پایین و اجرای یک برنامه توان‌بخشی کارآمد را می‌طلبد.

رضا هاشمی، مریم پیمانی، کامران قائدی، هانا صفار،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده

زمینه و هدف PBK یک پروتئین کیناز فعال‌شده با میتوژن (MAPKK) بین MEK1/2 و MEK7 است و می‌تواند P38 ،JNK و ERK را در بسیاری از عملکردهای سلولی فسفوریله کند. خانواده عوامل رونویسی E2F نیز به گروهی از کلاس تنظیم‌کننده‌های سلولی متعلق هستند که هم به‌صورت انکوژن و هم به شکل سرکوب‌کننده تومور عمل می‌کنند. هدف از این مطالعه بررسی بیان PBK و E2F7 در مراحل اولیه سرطان روده بزرگ یا کلورکتال در مقایسه با مراحل بالاتر بر اساس مطالعات آزمایشگاهی و اطلاعات پایگاه اطلس ژنوم سرطان است.
مواد و روش ها تعداد 32 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال با تأییدیه پزشک متخصص پاتوبیولوژیست طبق معاینه و معیار گزارش‌شده از استیج‌های مختلف، جمع‌آوری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA برای بررسی بیان ژن‌های موردنظر، از تکنیک RT-qPCR در گروه‌های مطالعه استفاده شد. همچنین از آنالیز ROC curve درجهت تعیین توانایی هرکدام از ژن‌های انتخاب‌شده برای تفکیک دو جمعیت Stage I+II وStage III+IV  استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد شهرکرد با کد IR.IAU.SHK.REC.1399.022 به تصویب رسیده است.
یافته ها در این پژوهش نشان داده شد PBK و E2F7 در نمونه‌هایStage I+II در مقایسه با Stage III+IV سرطان کلورکتال افزایش بیان معنا‌دار پیدا می‌کنند. این داده‌ها با اطلاعات آزمایشگاهی و اطلاعات استخراج‌شده از اطلس ژنوم سرطان تأیید شد. همچنین بر اساس AUCی به‌دست‌آمده از نمودار ROC مشخص شد این دو ژن، به‌طور معنا‌داری در دو جمعیت Stage I+II و Stage III+IV و در سرطان کلورکتال تفکیک‌شدنی هستند.
نتیجه گیری با‌توجه‌به نتایج حاصل از این مطالعه می‌توان گفت دو ژن PBK و E2F7 مارکرهای خوبی در تشخیص بیماری در مراحل اولیه سرطان کلورکتال هستند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb