جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای صدیقی

اکرم رنجبر، پروین پاسالار، علیرضا صدیقی، محمد عبدالهی، جمیله دانش نیا،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

مقدمه: در حیات هوازی تولید رادیکال‌های آزاد و گونه‌های فعال اکسیژن امری اجتناب‌ناپذیر است. هر گونه عدم تعادل بین تولید رادیکال‌های آزاد و سیستم دفاع آنتی ‌اکسیدانی بدن را استرس اکسیداتیو گویند. پاراکوات مهم‌ترین علف‌کش بی‌پیریدیلی است که به طور گسترده‌ای در سراسر جهان استفاده می‌شود و یکی از مکانیسم‌های سمیت آن احتمالا ایجاد استرس اکسیداتیو است. هدف ما از این مطالعه، ارزیابی استرس اکسیداتیو در نمونه‌های خون کارگرانی بود که در کارخانجات تولید آفت‌کش در بخش تولید پاراکوات مشغول به کار بردند.
روش کار: طی یک مطالعه تحلیلی میزان پراکسیداسیون لیپیدی با روش تیوباربیتوریک اسید، قدرت آنتی‌اکسیدان‌های تام سرم با روش ارزیابی توانایی پلاسما در احیای یون‌های فریک به فرو و همچنین میزان گروه‌های تیول در خون افراد در تماس با پاراکوات و گروه کنترل اندازه‌گیری شد.
نتایج: استرس اکسیداتیو در افراد مورد مطالعه به صورت افزایش معنی‌دار میزان پراکسیداسیون لیپیدی (P<0/001), کاهش معنی‌دار قدرت آنتی‌اکسیدان‌های تام سرم (P<0/001) و کاهش معنی‌دار گروه‌های تیول (P<0/001) در مقایسه با گروه کنترل آشکار شد. 
نتیجه‌گیری: تماس مزمن کارگران در کارخانجات تولید آفت‌کش پاراکوات منجر به ایجاد استرس اکسیداتیو می‌شود؛ بنابراین شاید در آینده بتوان با مصرف آنتی‌اکسیدان‌های غذایی و آنتی‌اکسیدانی مکمل تا حدی از استرس اکسیداتیو جلوگیری نمود.

قدرت اله روشنایی، اعظم کمیجانی، عبدالعظیم صدیقی پاشاکی، جواد فردمال،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: برای برآورد بقا می‎توان از مدل‎های مختلف ناپارامتری، نیمه‎پارامتری و پارامتری استفاده کرد که بسته به ماهیت داده‎ها ممکن است برخی از روش‎ها مناسب‎تر باشد. استفاده از مدل مناسب باعث برآورد دقیق‎تر بقا و تعیین عوامل موثر بر آن خواهد شد که هدف این مطالعه براورد بقا در بیماران سرطان کولورکتال و تعیین عوامل موثر بر آن است.

مواد و روش‎ ها: در این مطالعه پرونده‎ی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال از سال 1384-1390 در مرکز دارالایتام همدان تحت درمان بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اثر عوامل مختلف دموگرافیکی و بالینی بر بقای بیماران ارزیابی شد. پیگیری تمام بیماران از طریق مراجعات دوره‌ای و تماس تلفنی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Rو SPSS16 انجام شد.

یافته ها: میانه بقای بیماران مورد بررسی برابر 4/3±40 ماه بدست آمد. ارزیابی ویژگی‌های کلینکی و پاتولوژیک در حالت یک متغیره نشان داد که در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال، تاثیر متغیرهای مرحله بیماری، درجه تمایزیافتگی تومور، مورفولوژی سرطان، متاستاز و عود بیماری بر بقا معنادار بوده‌اند ولی در حالت چندمتغیره تنها نوع مورفولوژی سرطان و متاستاز به سایر ارگان‌ها رابطه‌ی معناداری را با بقای افراد بیمار داشت.

نتیجه‎گیری: استفاده از مدل‎های آماری مناسب در جهت شناسایی عوامل خطر موثر بر بقای بیماران سرطان کولورکتال می‎تواند باعث جلوگیری از پیشرفت این بیماری و افزایش بقای آن‎ها شود.


علیرضا صدیقی،
دوره 22، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

جراحی خارج‌کردن دندان‌های مولر سوم یکی از رایج‌ترین اعمال جراحی در حوزه جراحی‌های دهانی است. آمفیزم زیرجلدی یک عارضه بالینی نامعمول ناشی از تزریق پرفشار هوا به بافت پیوندی شل زیر لایه پوستی است، که عمدتاً در نتیجه استفاده از یک هندپیس سرعت بالا که دندان را در طی جراحی تکه‌تکه می‌کند ایجاد می‌شود. آمفیزم زیرجلدی عمدتاً در دهه سوم و پنجم زندگی و در سایت جراحی خارج‌سازی دندان عقل مندیبل مشاهده می‌شود. آمفیزم می‌تواند به فضاهای عمیقی همچون اینفراتمپورال، تریگومندیبولار، مستریک، جانبی یا پشت حلقی یا مدیاستینوم گسترش یابد. در این مقاله آمفیزم زیرجلدی ایجاد‌شده در طی خارج‌سازی مولر سوم با استفاده از یک هندپیس Air-driven در یک خانم ۲۸‌ساله ارائه و بررسی شده است. همچنین نحوه مدیریت بیمار شرح داده‌شده و مسائل مرتبط با تشخیص و پیشگیری از عوارض جراحی مورد بحث قرار گرفته‌اند. تریسموس با حداکثر بازشدن دهان در حدود ۳۰ میلی‌متر ایجاد شد و هیچ نشانه‌ای از دیسفاژی و تنگی نفس گزارش نشد. بیمار با دستور دارویی چهار میلیون واحد پنسیلین (چهار ساعت یک‌بار)، مترونیدازول ۵۰۰ mg (هر هشت ساعت یک بار که در ۱۰۰ cc محلول نرمال سالین حل شده و به صورت وریدی آهسته تزریق می‌شد) و شست‌وشوی دهان (هر هشت ساعت با کلرهگزیدین ۰/۲ درصد) بستری شد. بیمار مورد نظر به مدت ۳۶ ساعت تحت درمان با رژیم آنتی‌بیوتیک بستری شد و سپس تا روز پنجم و تا زمان رفع کامل تورم و باز شدن حداکثری دهان تا ۵۰ میلی‌متر و فقدان کرپیتاسیون پیگیری شد. هیچ‌گونه عارضه دیگر موضعی، سیستمیک و عفونی رخ نداد.

سامان افراسیابی، مهدی گودرزوند، امیر سعید صدیقی، یزدان شفی خانی، بهروز قنبری،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: یادگیری کلمات متوالی در پژوهش‌های حافظه علوم اعصاب شناختی، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و بر اهمیت یادآوری کلمات در ابتدای (تقدم) و انتهای (تأخر) یک سری تأکید دارد. این مطالعه به بررسی میزان تقدم و تأخر در یادگیری کلمات متوالی در بیماران مبتلا به سندرم غفلت با آسیب لوب آهیانه‌ای راست می‌پردازد.
روش کار: این مطالعه‌ی مورد- شاهدی، شامل 18 بیمار با تومور لوب آهیانه‌ای بود که به دو گروه 9 نفره تقسیم شدند. بیماران با سندرم غفلت و بدون سندرم غفلت بودند. بیماران ارجاعی به بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهدای تجریش تهران با ضایعات لوب آهیانه‌ای راست، مورد ارزیابی عصبی و روان‌شناختی قرار گرفتند. تست‌های حذف، تصنیف خطوط، رونوشت و 5 نقطه برای تشخیص سندرم غفلت استفاده شد. بیمارانی که تشخیص سندرم غفلت داده شدند در گروه سندرم قرار گرفتند و سایرین، گروه شاهد را تشکیل دادند. هر دو گروه تحت آزمون‌های حافظه فوری و حافظه کوتاه‌مدت برای یادگیری کلمات متوالی قرار گرفتند و نتایج تقدم و تأخر بررسی شد.
یافته‌ها: ز 18 بیمار، 61 درصد مرد و 39 درصد زن بودند. بررسی آزمون‌های حافظه فوری و کوتاه‌مدت برای یادگیری کلمات متوالی، تفاوت معنی‌داری را در اثر تقدم و تأخر بین دو گروه نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران با آسیب لوب آهیانه‌ای راست و سندرم غفلت، تفاوت معنی‌داری در گرایش به تقدم یا تأخر حافظه لغوی در یادگیری کلمات متوالی نسبت به گروه شاهد ندارند. بنابراین، حافظه فوری و کوتاه‌مدت در این بیماران کاهش معنی‌داری نداشتند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb