14 نتیجه برای شکری
قاسم مسیبی، فاضل شکری،
دوره 1، شماره 2 - ( بهار 1376 )
چکیده
با استفاده از روش حساسELISA) )Enzyme-linked Immonosorbent Assayygzj غلظت ایزوتیپ های IgARF,IgMRF و توتال IgM و IgA در سرم و مایع مفصل 45 بیمار مبتلا به RA سنجیده شد.در سرم بیش از 93 درصد این بیماران فاکتور روماتوئید وجود داشت . نتایج نشان می دهد که تفاوتی بین میزان IgMRF و IgARFدر سرم و مایع مفصل وجود ندارد . با محاسبه نسبت درصد غلظت Rf به توتال ایمونوگلوبین مشخص گردید که نسبت درصد غلظت RF در سرم بیشتر از مایع مفصل است . این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود . ممکن است جایگاه اصلی تولید RF در مفاصل بیماران مبتلا به RA باشد.
قاسم مسیبی، کامران مشفقی، محمد موذنی، فاضل شکری،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: به دنبال ورود آنتی ژن به بدن، بر علیه آن آنتی بادی از کلاس های مختلف ساخته می شود. شناسایی و سنجش کلاس های مختلف آنتی بادی بر علیه یک آنتی ژن از ارزش خاصی برخوردار است. هدف از این تحقیق طراحی یک روش الیزا بر مبنای مهار فعالیت آنزیم کونژوگه شده با استفاده از مهار کننده های غیر رقابتی است. بر این اساس از فاکتور روماتوئید به عنوان یک مدل به منظور سنجش سایر کلاس های آنتی بادی بر ضد آنتی ژن استفاده شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی از سرم ده بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید که با تست لاتکس مثبت بودند به منظور سنجش فاکتور روماتوئید از کلاس IgM و IgA با روش الیزای توام و الیزای متداول استفاده گردید. در روش الیزای توام پس از اضافه نمودن کونژوگه اختصاصی ضد یک کلاس و سوبسترای مربوطه و ثبت نتایج، به جای توقف واکنش با اسید، از سیانید سدیم به عنوان مهار کننده غیر رقابتی استفاده شد و سپس بر روی همین مجموعه، گونژوگه ضد کلاس دیگری اضافه گردید و مجددا با سنجش جذب نوری، نتایج حاصله با الیزای متداول مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که هر چند میانگین جذب نوری و غلظت فاکتورهای روماتوئیدی از کلاس IgM وIgA در روش الیزای توام در مقایسه با روش الیزای متداول کم تر است ولی این اختلاف معنی دار نمی باشد و تفاوتی بین دو روش جهت سنجش این دو کلاس آنتی بادی وجود ندارد. همچنین همبستگی معنی داری بین دو روش در سنجش این دو ایزوتیپ وجود دارد (0/001=P، 0/9=r).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که علت کاهش جذب نوری در روش جدید ناشی از پدیده ممانعت فضایی است که توسط کونژوگه اول ایجاد می شود. با توجه به عدم اختلاف معنی دار بین دو روش و از طرفی با توجه به این مسئله که در روش مطرح شده نیاز به پوشاندن مجدد پلیت با آنتی ژن و اضافه نمودن سرم نمی باشد، بنابراین در روش توام هم در وقت و هم در مصرف آنتی ژن و پلیت صرفه جویی خواهد شد و این روش به عنوان جایگزینی برای روش الیزای متداول پیشنهاد می شود.
دكتر محسن نقوی، آقاي علیاکبر رضائی آشتیانی، دكتر ربابه شیخالاسلام، خانم نغمه تشکری، دكتر سپیده حجفروش، دكتر فریدون عزیزی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
.
مقدمه: استان مرکزی یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی، دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجرا درآمده است. این بررسی به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 در دانشآموزان 7 تا 10 ساله استان مرکزی انجام شد.
روش کار: طی یک بررسی توصیفی ـ مقطعی از طریق نمونهگیری تصادفی 1200 دانشآموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی بررسی و بیماری طبق تقسیمبندی سازمان جهانی بهداشت درجهبندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونهها اخذ گردید و اندازهگیری ید ادرار به روش هضم انجام شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای آماری تی، مجذور کا و پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: شیوع کلی گواتر در دانشآموزان استان، 4/4 درصد و در دختران و پسران نیز هر یک 4/4 درصد بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 7/16 میکروگرم در دسی لیتر بود. در 2/81 درصد موارد ید ادرار بیشتر از 10 و در 3/9 درصد موارد کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر بود. هیچ موردی از ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسیلیتر وجود نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانشآموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی نشان میدهد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 میزان گواتر در دانشآموزان کاهش معنیداری داشته و ید ادرار دانشآموزان استان مرکزی همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت میباشد. لذا استان مرکزی در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب میشود.
بهنام قلعه نویی، علی فانی، شیما منزوی، معصومه شکری نور عینی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: زخم پپتیک به وجود زخم در معده یا دوازدهه گفته میشود. شیوع آن 10- 5 درصد و در مردان شایعتر از زنان است. از عوامل مؤثر در ابتلا، عفونت با هلیکوباکترپیلوری، مصرف زیاد NSAID، دخانیات و الکل میباشد. فاکتور مستعد کننده دیگر، افراد با گروه خونی O میباشند. از آنجائی که تقریبا تمامی پژوهشهای انجام شده در رابطه با تاثیر گروههای خونی درابتلا به زخم پپتیک در خارج از کشور انجام شده؛ این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سیستم گروه خونی ABO و Rh با زخم پپتیک انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مورد – شاهدی بود. حجم نمونه 325 نفر از افرادی بودند که به واسطه علائم سوء هاضمه جهت انجام آندوسکوپی به کلینیکهای گوارشی و بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی مراجعه کرده بودند. گروه مورد 110 نفر از بیمارانی بودند که نتیجه آندوسکوپی آنها وجود زخم گوارشی را نشان داده بود.گروه شاهد 215 نفر از افرادی بودند که نتیجه آندوسکوپی آنها هیچگونه زخمی را نشان نداده بود. جهت تعیین گروههای خونی ABO و Rh پس از تهیه 5 سی سی خون وریدی از بیماران، از هر دو روش اسلایدی و لولهای استفاده گردید. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بود. پس از جمعآوری اطلاعات از محاسبه نسبت شانس، خطر نسبی و آزمون آماری کای دو جهت تجزیه و تحلیل استفاده گردید. نتایج: براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، سن بیماران مورد مطالعه بین 75-18 سال قرارداشت. زنان به دلیل مراجعه بیشتر 6/68 درصد از بیماران را تشکیل میدادند. بین سن و جنس با ابتلا به زخم پپتیک ارتباط معنیدار بود. 5/25 درصد از بیماران مجرد و 5/72 درصد متأهل بودند. از میان کل مراجعه کنندگان 9/32 درصد گروه خونی A، 5/18 درصد گروه خونی B، 1/11 درصد گروه خونی AB ، 5/37 درصد گروه خونی O و 88 درصد دارای Rh مثبت و 12 درصد دارای Rh منفی بودند که هیچگونه ارتباط آماری معنیداری بین گروههای خونی ABO و Rh با زخم پپتیک وجود نداشت. نتیجه گیری: اگرچه در برخی مطالعات بین گروه های خونی و زخم پپتیک به اثبات رسیده است اما مطالعه ما نشان دهنده چنین ارتباطی نبود. این امر ممکن است به دلیل شیوع بالای عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران مبتلا به زخم پپتیک باشد که نیازمند مطالعات گسترده تر می باشد. سایر عوامل موثر نیز می تواند سبک و شیوه زندگی و نوع رژیم غذایی باشد.
حسین شکری، داود حکمت پو، حمیدرضا ابراهیمی فخار، اکرم نیازی، محسن آزادی، محسن تقی زاده،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده
مقدمه: بیماران مبتلابه سکته قلبی با تنش زاهای متـعددی روبرو هستند که میتواند سبب افزایش اضطراب بیمار شده و برسیر بالینی بیماری تاثیر منفی بگذارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر گیاه مشگک بر اضطراب پس از سکته قلبی انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که برروی90 بیمارمبتلا به سکته حاد قلبی، انجام گرفته است. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری آسان انتخاب و به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه مداخله وشاهدقرار گرفته اند. پس از 24 ساعت در گروه مداخله دوبار در روز 100 میلی گرم از کپسول نرم حاوی اسانس مشکک و در گروه کنترل نیز دارونما داده شده است. میزان اضطراب بیماران 24 و 96 ساعت پس از بروز سکته قلبی باآزمون اضطراب اشپیلبرگ مورد سنجش قرار گرفت. کلیه داده ها با استفاده از آزمون کای دو و آزمون تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی در گروه مداخله68/60 و در گروه شاهد 46/61می باشد.از نظر جنسی در گروه مداخله51%مذکر و 49% مونث و در گروه شاهد71%مذکر و 29% مونث می باشند.
میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله در گروه مداخله 91/46 و در گروه شاهد 24/46 بود و اختلاف معنی داری بین میانگین نمره اضطراب در بین دو گروه مشاهده نشد. این در حالی است که میانگین نمره اضطراب بعد از مداخله در گروه مداخله35/33 و در گروه شاهد 48/36بود که اختلاف معنی داری بین میانگین نمره اضطراب در بین دو گروه دیده شد(012/0=p ).
نتیجه گیری: مصرف خوراکی داروی مشگک برمیزان اضطراب بیماران مبتلا به سکته قلبی مؤثربود. لذا میتوان تجویز این دارو را به عنوان یک داروی مؤثر درکنترل اضطراب پس از سکته قلبی، پیشنهادنمود .
مژگان میرغفوروند، عزیز همایونی راد، سکینه محمد علیزاده چرندابی، کلثوم شکری قزلجه،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یبوست یک اختلال عملکردی معدی-رودهای است و مصرف پروبیوتیکها به عنوان یک راهکار نوین در پیشگیری و درمان یبوست مطرح شده است. هدف از این مطالعه، مرور شواهد بالینی موجود در مورد اثرات پروبیوتیکها در پیشگیری و درمان یبوست است.
مواد و روشها: جهت مرور شواهد قابل دسترس درباره کارآیی پروبیوتیکها در پیشگیری و درمان یبوست، پایگاههای اطلاعاتی Pubmed, Medlinplus و Cochran با کلید واژههای یبوست، پروبیوتیک و ماست از سال 1980 تا 2013 جستجو شدند و از بین 49 مقاله مرتبط با یبوست، 16 مقاله با طراحی کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی و 3 مقاله با طراحی کارآزمایی تصادفی قبل و بعد از آزمون که اثرات پروبیوتیکها بر یبوست را مورد بررسی قرار داده بودند، وارد مطالعه گردیدند.
یافتهها: پروبیوتیکها، اسیدلاکتیک و اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه را تولید میکنند که pH کولون را کاهش داده و باعث افزایش انقباضات عضلات و حرکات دودی روده میشود. بعضی از گونههای پروبیوتیک میتوانند ترشح موکوسی را افزایش دهند و نمکهای صفراوی متصل را به نمکهای صفراوی آزاد تبدیل کنند و باعث میشوند که نمکهای صفراوی آزاد آب زیادی به کولون کشیده، مدفوع را نرم کرده و به دفع آن کمک کنند.
نتیجهگیری: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مصرف روزانه پروبیوتیکهایی مانند لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به میزان105 تا 1011 واحد تشکیل دهنده کلونی بر گرم به مدت حداقل 1 تا 2 هفته میتواند به کاهش یبوست کمک کند.
مهدی جعفرزاده، مجتبی صلوتی، رسول شکری،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کاندیدا گلابراتا چهارمین عامل رایج عفونت خونی در آمریکا است و به دلیل مقاومت آن به آمفوتریسین B باید به دنبال روش های درمانی جدید باشیم. هدف از این مطالعه، بررسی خاصیت ضد قارچی نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها باهم و با آمفوتریسین B به منظور تولید دارویی مؤثر میباشد.
مواد و روش ها: حداقل غلظت مهارکننده رشد (MIC) و حداقل غلظت کشنده قارچ (MFC) برای نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها با هم و با آمفوتریسین B به روش ماکرودیلوشن انجام گرفت. با تزریق درون صفاقی، اثر ضد قارچی نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها با هم و با آمفوتریسین B در مدل موشی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها : MIC و MFC نانو ذرات نقره 31 و50/62 ppm، نانو ذرات مس 31 و 50/62 ppm و ترکیب آن ها 50/15 و 31 ppm بودند. مقادیر MIC و MFC ترکیب نانو ذرات نقره با آمفوتریسین B، 8 و 50/15 ppm و ترکیب نانو ذرات مس و آمفوتریسین B، 50/15 و 31 ppm بودند. مطالعه مدل موشی نیز اثر نانو ذرات نقره، مس و ترکیب آنها با هم و با آمفوتریسین B برعلیه کاندیدا گلابراتا را تایید کرد. ترکیب نانوذرات نقره و مس دارای بیشترین اثر و ترکیب نانو ذرات نقره ومس با آمفوتریسین B دارای کمترین اثر در مدل حیوانی بودند .
نتیجه گیری: ترکیب نانوذرات نقره و مس دارای اثر بهتری نسبت به سایر گروه ها هستند.
سعید محمدی مولود، علی حیدریان پور، الناز شکری،
دوره 21، شماره 2 - ( ارديبهشت ماه 1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات ورزشی زیر بیشینه بر غلظت سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و عملکرد توجه پسران دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی (ADHD) انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی بودند که در بررسیهای اولیه دارای علائم نقص توجه و بیش فعالی تشیخص داده شده و جهت بررسی بیشتر و درمان در سال تحصیلی 96-95 به هسته مشاوره و روانشناسی آموزش پرورش منطقه سردرود ارجاع داده شده بودند. از جامعه مذکور، 30 پسر 7 تا 12 ساله به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. برای تشخیص نقص توجه از پرسشنامه کانرز نسخه والدین و مصاحبه بالینی، جهت سنجش میزان توجه از آزمون عملکرد توجه پیوسته(CPT) و برای اندازهگیری سطوح سرمی BDNF از کیت شرکت استوبیوفارم استفاده شد. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 12 هفته و در قالب 36 جلسه تمرینی 25 تا 75 دقیقهای به تمرینات هوازی با شدت 45 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. دادهها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ سطوح سرمی BDNF و عملکرد توجه پیوسته تفاوت معنادار وجود دارد (001/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاضر میتوان گفت تمرینات زیربیشینه باعث افزایش BDNF و در نتیجه بهبود توجه در دانشآموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی میگردد.
خانم مهناز قهرمانی تیل، خانم رضوانه سادات فاطمی، دکتر رحمان شکری، دکتر مهدی بنی طالبی دهکردی، دکتر مهدی پریان،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده
مقدمه: عفونت سالمونلا (سالمونلوزیس) یکی از شایع ترین عفونت ها بوده که بر دیواره روده اثر می گذارد. برای شناسایی این باکتری از روش های مختلفی از قبیل PCR، Multiplex PCR، الایزا و آگلوتیناسیون استفاده می شود. با اینحال معمولاً روش های تشخیصی سریع، مقرون به صرفه و آسان مانند تست آگلوتیناسیون توصیه می گردد. در ایران آنتی سرمی که به عنوان کنترل مثبت در کیت های تشخیصی ویدال بکار می رود به صورت پلی والان بوده و بر علیه هر دو آنتی ژن O و H واکنش می دهد. هدف از این تحقیق تولید آنتی سرم اختصاصی (Mono specific) بر علیه آنتی ژن های O و H برای استفاده در کیت های مختلف از قبیل آگلوتیناسیون و غیره می باشد.
روش کار: سوسپانسیون باکتری غیرفعال شدۀ dH و DO (استاندارد 3 مک فارلند)، به صورت داخل وریدی به خرگوش سفید نیوزلندی تزریق گردید. یک هفته بعد از آخرین تزریق، خونگیری و جمع آوری سرم انجام پذیرفت. تست جذب، انکوباسیون با آنتی ژن H و O در 37 درجۀ سانتی گراد به مدت دو ساعت انجام شد و پس از سانتریفوژ، مایع رویی که حاوی آنتی سرم اختصاصی (Mono specific) بر علیه آنتی ژن های O و H بود جمع آوری گردید. همچنین جهت استفاده از این آنتی سرم های Mono specific، در تست های اختصاصی مانند الایزا، ایمونوفلئورسانس و غیره، تخلیص آنتی بادی با استفاده از روش های مختلف از قبیل رسوب با آمونیم سولفات، تانژنشیال فلوفیلتریشن و کروماتوگرافی انجام شد. مطالعه حاضر با کد اخلاق IR.PII.REC.1399.006 در شورای پژوهشی انستیتو پاستور ایران تصویب شده است.
یافتهها: یافته های حاصل از تست آگلوتیناسیون قبل و بعد از جذب، نشان دهنده واکنش متقاطع قبل از جذب و عدم واکنش متقاطع با آنتی ژن H و O بترتیب با آنتی سرم های مونواسپسیفیک بر علیه O و H بعد از جذب می باشد. نتایج حاصل نشانگر این است که آنتی سرم خالص سازی شده هم از لحاظ کمیت (غلظت بالا) و کیفیت (خلوص بالا) از درجۀ مناسبی برخوردار می باشد.
نتیجه گیری: تشخیص سریع بیماری به وسیله آزمایش های مختلف مانند تستهای سرمی که دارای حساسیت، اختصاصیت و سرعت عمل بالا و هزینه کمتری هستند، توصیه میشود. بنابراین با استفاده از آنتی سرم های اختصاصی تولید شده در این تحقیق، برای غربالگری اولیۀ عفونت های سالمونلا، می توان از آنها در تست های مبتنی بر آگلوتیناسیون که سریع، مقرون به صرفه و آسان می باشند استفاده نمود. همچنین با توجه به درجه خلوص بالای به دست آمده، این آنتی سرم ها در تستهای مختلف، از قبیل الایزا و ایمونوفلئورسانس کاربرد دارند.
فرناز قربانی، مصطفی قندی، نوید یوسفی، مریم شکری مژدهی،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده
مقدمه: دندانپزشکان در معرض خطر زیادی برای ابتلا به بیماری COVID19 و گسترش آن به همکاران، خانوادهها و بیماران هستند. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی اضطراب مرتبط با همه گیری COVID 19 در میان دانشجویان و دستیاران تخصصی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین میباشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 142 نفر از دانشجویان دندانپزشکی که تمایل به ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری دادهها در مطالعه حاضر شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) بود. پس از جمع آوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکت کننده از صفر تا 54 اندازه گیری شد. این نمرات خام برای مقایسه پذیری با سایر مطالعات به نمرات استاندارد T تبدیل شد و با توجه به دامنه مطالعات استاندارد T، شرکت کنندگان در یکی از سه گروه عدم اضطراب یا اضطراب خفیف (39 T≤)، متوسط (40 ≤T≤60) و شدید (61 T≥) قرار گرفتند و سپس دادهها با نرم افزار اماری SPSS23 آنالیز شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.QUMS.REC.1399.224 در دانشگاه علوم پزشکی قزوین ثبت شده است.
یافتهها: براساس نتایج بدست آمده، میزان اضطراب در گروههای سنی بالاتر، در بین مردان نسبت به زنان و در بین افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود. همچنین میزان اضطراب ناشی از همه گیری کرونا در بین مقطع عمومی بیشتر از دستیاران تخصصی مشاهده شد. با اینحال تفاوت مشاهده شده از نظر آماری معنی دار نبود (0.05 > P).
نتیجهگیری: براساس مطالعه حاضر میتوان بیان کرد که میزان اضطراب در دانشجویان دندانپزشکی نسبت به بیماری کووید-19 خفیف میباشد. با این وجود، انجام اقداماتی جهت حفظ سلامت روان دانشجویان باید از ضروریات برنامه ریزی های مدیران و اساتید دانشکده دندانپزشکی باشد.
شیوا کاوسی نژاد، محدثه شکری پور، بهاره عسگرتوران، زهرا چراغی،
دوره 26، شماره 4 - ( مهر و آبان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف مقایسه ریزنشت فیشور سیلانت ادهزیو (AFS)، رزین کامپوزیت قابل سیلان (FC) و گلاس آینومر تقویت شده با رزین (RMGI) در دندانهای دائمی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی و آزمایشگاهی بر روی 45 دندان خلفی کشیده شده دارای فیشور دست نخورده انجام شد. دندان ها به طور تصادفی به 3 گروه (هر گروه 15 عدد) تقسیم شدند. در گروه 1 فیشورهای اکلوزال توسط فیشور سیلانت ادهزیو Beautisealant بدون اچ و باندینگ، در گروه2 توسط کامپوزیت قابل سیلان Beautifil پس از اچینگ با اسید فسفریک 37 درصد و در گروه 3 توسط گلاس آینومر تقویت شده با رزینFuji II LC سیل شدند. دندان ها تحت 500 پروسه سیکل حرارتی (5-55 درجه سانتیگراد) قرار گرفتند و انتهای آنها توسط موم سیل شد. سپس به مدت 24 ساعت در متیلن بلو 2 درصد غوطه ور شدند. سپس، دندان ها به صورت باکولینگوالی برش داده شدند وتوسط استریومیکروسکوپ، عمق نفوذ رنگ به عنوان شاخص ریزنشت بررسی شد. دادهها با استفاده از آزمونهای ANOVA، Chi-square و Scheffe مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (0.05=alpha).
ملاحضات اخلاقی: این مطالعه مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی همدان (IR.UMSHA.REC.1399.728) قرار گرفت.
یافتهها: میزان ریزنشت RMGI بهطور معناداری بیشتر از AFS و FC بود (P<0.05)، در حالی که میزان ریزنشت FC و AFS با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (P=0.330).
نتیجه گیری: AFS توانایی سیل قابل مقایسه ای را با FC نشان داد و به دلیل مراحل کاربرد کمتر می تواند به عنوان جایگزینی برای FC استفاده شود.
دکتر زهرا میرکی، دکتر معصومه رستمزاده، آقا آراس فیضی ، دکتر آزاد شکری، دکتر محمدعزیز رسولی،
دوره 26، شماره 5 - ( آذر و دی 1402 )
چکیده
مقدمه: سطح آگاهی و تواناییهای دندانپزشک، از عوامل تعیینکننده در انتخاب و کاربرد صحیح سمانهای دندانپزشکی است. هدف این مطالعه، بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی و متخصص درباره سمانهای دندانپزشکی بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از نوع مقطعی بوده که بر روی 150 نفر از دندانپزشکان متخصص و عمومی در مراکز دولتی و خصوصی استان کردستان (1399) که درمانهای پروتز ثابت را انجام میدادند، از طریق سرشماری و نمونهگیری در دسترس، انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای T-test و ANOVA در نرمافزار SPSS-22 استفاده گردید. سطح معنیداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه پس از تأیید پروتکل در کمیته اخلاق در پژوهش و دریافت کد اخلاق به شماره IR.MUK.REC.1398.302 و با توجه به بیانیه هلسینکی، انجام شد.
یافتهها: نمره میانگین کلی آگاهی دندانپزشکان، 5/6 بدست آمد که نزدیک و بالاتر از متوسط نمرات بود و با مقطع تحصیلی و محل اشتغال، رابطه معناداری داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی نگرش، 4/3 محاسبه گردید که تقریباً مساوی با متوسط نمرات بود. بین مقطع تحصیلی و جنسیت با نمره نگرش، ارتباط معناداری وجود داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی عملکرد دندانپزشکان، 5 حساب شد که بالاتر از متوسط نمرات بود و نمره عملکرد با جنسیت، محل اشتغال و مقطع تحصیلی، رابطه معناداری داشت (05/0>P).
نتیجه گیری: میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان در حد متوسط بود و در مجموع، نمرات متخصصین بالاتر از دندانپزشکان عمومی بود. خانمها، نمره نگرش و عملکرد بالاتری داشتند. افراد شاغل در بخش خصوصی، نمره آگاهی بالاتری داشتند. برای افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی نیاز به برگزاری دورههای آموزشی وجود دارد.
مهناز شکری، نبی الله اکبرنتاج شوب، جمال صادقی، ارسلان خانمحمدی اطاقسرا،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: عوامل متعددی در شکلدهی به رفتارها و رشد انگیزه در دانشآموزان مؤثر است. در این بین نقش عامل شناختی مانند سرمایههای روانشناختی پررنگتر از بقیه میباشد و شناخت عوامل اثرگذار بر آنها ضروری است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخله ذهنآگاهی و بازیدرمانی شناختی- رفتاری بر سرمایههای روانشناختی دختران نوجوان شهرستان آمل بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه اول پایه هفتم مدارس دولتی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی و با روش قرعهکشی در دو گروه آزمایش و کنترل (30 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش اول مداخله مداخله ذهنآگاهی (8 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت
60 دقیقه و گروه آزمایش دوم مداخله بازیدرمانی شناختی-رفتاری (10 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت 30 دقیقه دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاد در این پژوهش شامل سرمایههای روانشناختی (Lutans و همکاران، 2007)، بود .دادههای پژوهش با روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مداخله ذهنآگاهی و بازی درمانی شناختی- رفتاری بر سرمایههای روانشناختی، دانشآموزان دختر متوسطه اول شهرستان آمل اثر داشت (01/0 > P). همچنین آموزش ذهنآگاهی بر سرمایههای روانشناختی اثربخشتر از بازیدرمانی شناختی- رفتاری بود (0/01 > P).
نتیجه گیری: اگرچه هر دو روش آموزش ذهنآگاهی و بازیدرمانی موجب بهبود سرمایههای روانشناختی دانشآموزان شد، اما رویکرد و روش استفاده شده در هر کدام متفاوت است. آموزش ذهنآگاهی بیشتر بر تمرکز بر آگاهی و حضور ذهن در لحظه حال تمرکز دارد، در حالی که بازیدرمانی بیشتر بر تقویت مهارتها و تواناییهای روانشناختی از طریق فعالیتها و بازیهای تعاملی تمرکز دارد که این موارد بهتر میتواند سرمایههای روانشناختی را افزایش دهد.
فاطمه تحسینی، علی حیدریان پور، الناز شکری،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: اضافه وزن با افزایش ترشح کورتیزول و به همراه آن افزایش اضطراب و افسردگی همراه است. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر شش هفته تمرین همزمان استقامتی-تداومی (MICT) و استقامتی- تناوبی (HIIT) با تمرین HIIT به تنهایی بر ترکیب بدن، سطوح پلاسمایی کورتیزول و سطح اضطراب و افسردگی در دانش آموزان پسر دارای اضافهوزن بود.
روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی، 27 نفر از دانشآموزان دارای اضافهوزن، انتخاب شدند و بهصورت تصادفی به 3 گروه 9 نفری، تمرین همزمان MICT+HIIT و تمرین HIIT و گروه شاهد تقسیم شدند. تمرین MICT (15 دقیقه در روز با شدت 65 - 60 درصد ضربان قلب بیشینه و با اضافهبار 5 دقیقهای در هر دو هفته) تمرین HIIT (3 دقیقه دویدن با شدت 75-70 درصد ضربان قلب بیشینه، 3 دقیقه استراحت فعال با شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه،3 تکرار در دو هفته اول، 4 تکرار در دو هفته دوم و 5 تکرار در دو هفته آخر) بود.
یافتهها: هر دو نوع پروتکل تمرینی منجر به کاهش وزن، شاخص توده بدنی، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی پایین، کورتیزول، اضطراب و افسردگی و افزایش لیپوپروتئین با چگالی بالا شد (0/05 > P) و تفاوتی بین دو نوع تمرین وجود نداشت؛ تنها اکسیژن مصرفی اوج و تری گلیسیرید در گروه MICT+HIIT با تغییرات بهتری همراه بود.
نتیجهگیری: برای نوجوانان پسر دارای اضافه وزن با هدف کاهش وزن و بهبود سلامت روان، انجام تمرینات HIIT به تنهایی کفایت میکند و افزودن تمرینات MICT از نظر بالینی فواید بیشتری برای آنان به همراه نخواهد داشت.