جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای شریعت زاده

ملک سلیمانی مهرنجانی، محمدعلی شریعت زاده،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده

مقدمه: رشد جبرانی کلیه معمولا از رشد نفرون ها و بافت بینابینی باقی مانده کلیه پس از برداشتن تمام یا قسمتی از کلیه به علت بیماری یا هر علت دیگر به وجود می آید و این حالت نتیجه پاسخ نفرون های باقی مانده، به کار اضافی است که ایجاد می شود. درچنین شرایطی با افزایش وزن کلیه باقی مانده مواجه می شویم که بر اثر هیپرپلازی و هیپرتروفی حاصل می شود. با این که هورمون رشد برای درمان بیماران اورمیک به کار می رود. ولی عقیده بر این است که این هورمون باعث افزایش هیپرتروفی و پیشرفت رشد جبرانی کلیه به سوی اسکار و در نهایت از کار افتادگی کلیه می گردد .
روش کار: هدف این تحقیق، مطالعه اثر هورمون رشد بر روی تغییرات فراساختمان توبول ها و بافت بینابینی کلیه بود. برای این منظور 48 رت از دو نژاد نرمال لویس و دوراف لویس انتخاب گردیدند. سپس هر نژاد به چهار گروه کنترل، هورمون رشد نوترکیب، نفرکتومی پیشرفته با هورمون رشد نوترکیب تقسیم شدند. رت های هر دو نژاد تحت عمل نفرکتومی پیشرفته قرار گرفتند و آنگاه به مدت یک ماه روزانه دو نوبت به آنها هورمون رشد انسانی نو ترکیب تزریق شد.
نتایج: نتایج به دست آمده از مطالعه میکروسکوپ الکترونی بافت کلیه نشان داد که در گروه رت های هورمون رشد نوترکیب، غشای پایه توبول ها دارای تراکم موضعی، در گروه نفرکتومی پیشرفته غشای پایه ضخیم و چند لایه ای و در گروه نفرکتومی پیشرفته و هورمون رشد، غشای پایه بسیار ضخیم شده بود. همچنین به طور مشترک در رت های دو گروه نفرکتومی پیشرفته و نفرکتومی همراه با هورمون رشد، موارد زیر در نواحی سیتوزولی و فضای بین سلولی توبول ها مشاهده گردید: ریزش حاشیه مسواکی راس سلول ها، میتوکندری و لیزوزوم فراوان، میتوکندری آسیب دیده، تراکم سیتوپلاستیک میکروفیلامنت ها، افزایش فضای بین سلولی در توبول ها و سلول های تغییر یافته فیبروبلاست و میوفیبروبلاست که به وسیله پروتیین های انباشته شده در بافت خارجی سلولی در بر گرفته شده بودند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مقایسه فراساختمان توبول ها و بافت بینابینی باقیمانده در هر دو نژاد رت، مشابه بود ولی تراکم مواد تجمع یافته (پروتیین ها) در بافت خارج سلولی و تراکم غشای پایه در گروه رت های نفرکتومی به اضافه هورمون رشد، کمی بیش تر از گروه نفرکتومی بود؛ لذا به نظر می رسد که هورمون رشد با افزایش سنتز پروتئین های غشای پایه و بافت خارج سلولی می تواند در تغییرات مورفولوژیک بافت بینابینی و توبول های کلیه موثر باشد. 

محمدعلی شریعت زاده، قاسم مسیبی، ناصر مهدوی شهری، احسان اله غزنوی راد، علی فانی، عبدالرحمان دزفولیان، علی چهریی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده

مقدمه: دیابت وابسته به انسولین (IDDM) یا دیابت نوع یک، یک بیماری خود ایمنی مختص به عضو است که در آن سلول های سازنده انسولین تخریب می شوند. علت این بیماری مشخص نیست. عوامل محیطی و ژنتیکی در مستعد کردن فرد به دیابت نقش دارند. بین بروز برخی از آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی (HLA) و دیابت ارتباط وجود دارد. گزارشاتی نیز مطرح است که بین بروز IDDM و ویژگی های خطوط پوستی دست (درماتوگلیفیک) به نوعی ارتباط وجود دارد. به هر حال این فرضیه مطرح است که بین آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی و خصوصیات درماتوگلیفیک در این بیماران ارتباط وجود داشته باشد و با استفاده از این دو خصوصیت بتوان خطر ابتلا به دیابت را مشخص نمود.
روش کار: در این مطالعه فراوانی برخی از آنتی ژن های
 HLA (با روش میکرولنفوسیتوتوکسی) و ویژگی های خطوط دستی 30 بیمار مبتلا به IDDM و 30 فرد شاهد که از نظر جنس و خصوصیت جغرافیایی (نژاد) با گروه بیمار مشابه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که درصد فروانی آلل های
 A2، DR3 و HLA-DQ2 در گروه بیماران در مقایسه با افراد کنترل بیش تر است. همچنین بررسی های خطوط پوستی در دو گروه نشان داد خط شماری ab در زنان و مردان دیابتی نسبت به گروه کنترل کاهش نشان می دهد. براساس منحنی مشخصه عملی گیرنده نقطه مثبت شدن خطوط ab برای دست راست، 34/7 و برای دست چپ، 32/25 به دست آمد.
نتیجه گیری: هرچند در این مطالعه ارتباط معنی داری بین دو روش مشاهده نشد اما با توجه به این که ژن های کد کننده آنتی ژن های
 HLA و ژن های تعیین کننده ویژگی های خطوط دستی مجزا می باشند، تعیین آنتی ژن های HLA و درماتوگلیفیک ابزار مناسبی جهت تعیین خطر نسبی ابتلا به دیابت خواهد بود. درهر صورت این اولین مطالعه ای است که در خصوص ارتباط این دو دسته ژن در تعیین استعداد ابتلا به بیماری انجام می شود. پیشنهاد می شود مطالعات بیش تری درخصوص روشن شدن ارتباط این دو ویژگی (HLA و درماتوگلیفیک) در مستعد کردن فرد به بیماری های خود ایمن صورت گیرد. 
 

محمدعلی شریعت زاده، ملک سلیمانی، عبدالرحمان دزفولیان، میترا نوری، اسماعیل رودی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت در روند خود به نفروپاتی ختم می شود که از علائم آن افزایش وزن و حجم کلیه و اجزاء آن می باشد. با توجه به ترکیبات مفید پیاز در رابطه با خواص آنتی اکسیدانی و کاهش استرس اکسیداتیو و کاهش دهندگی قند خون هدف مطالعه حاضر بررسی عصاره آبی-الکلی پیاز خوراکی جهت پیشگیری از نفروپاتی و تاثیر آن بر روی ساختمان کلیه به روش استریولوژی است.
روش کار: در این مطالعه تجربی چهار گروه رت بالغ از نژاد ویستار (تعداد=8) به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه کنترل؛ گروه کنترل + گروه دیابتی محض، گروه دیابتی + عصاره القاء دیابت از طریق تزریق داخل صفاقی استرپتوزوسین (60 میلی گرم بر کیلوگرم) انجام شد. سپس گروه کنترل + عصاره و گروه دیابتی + عصاره هر روز به مدت 4 هفته با عصاره آبی-الکلی پیاز خوراکی (50 میلی گرم در هر موش) تیمار شدند. سپس همه گروه ها پس از این مدت در آزمایشگاه بیهوش و تشریح شدند و کلیه های چپ رت ها خارج و در محلول بوئن فیکس شدند و بعد از آن فرایند پاساژ بافتی و رنگ آمیزی H&E  انجام شد و با استفاده از تکنیک های استریولوژی محاسبات کمی با روش کاوالیه برای حجم کورتکس، مدولا و گلومرول ها و حجم کلیه صورت گرفت. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزارSPSS  از طریق آزمون آماری آنوا یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. P کمتر از 0/05 معنی دار تلقی شد.
نتایج: وزن اولیه و ثانویه رت ها در دو گروه دیابتی محض و دیابتی + عصاره تفاوت نداشت اما در دو گروه کنترل و کنترل + عصاره متفاوت بود (0/05P<). وزن کلیه در گروه دیابتی + عصاره در مقایسه با گروه دیابتی محض دارای تفاوت معنی دار بود (0/001P<). حجم مدولا، کورتکس و کل کلیه در گروه دیابتی محض در مقایسه با گروه دیابتی + عصاره تفاوت نکرد. در صورتی که حجم کل گلومرول ها در دو گروه دیابتی محض و دیابتی + وعصاره تفاوت معنی داری را نشان داد (0/001P<).
نتیجه گیری: القاء دیابت تجربی توسط STZ  در یک دوره کوتاه مدت نشان داد که عصاره پیاز خوراکی از هیپرتروفی گلومرول و افزایش وزن کلیه در رت های دیابتی جلوگیری می کند، در صورتی که بر روی حجم کل کلیه اثر ندارد. لذا پیشنهاد می گردد اثرات عصاره پیاز بر ساختار کلیه در یک دوره طولانی مدت مورد بررسی قرار گیرد.

ناصر مهدوی شهری، علی رمضانی، محمد علی شریعت زاده، علی مقیمی، ملک سلیمانی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: یکی از شدیدترین اختلالات خلقی که در DSM-IV-TR شرح داده شده است اختلال دوقطبی نوع1 می‌باشد. این اختلال باتغییر در عملکرد CNS به وجود آمده و به نظر می‌رسد که با تغییر در ترشح نوروترانسمیترهای مغز، شخص دوره‌های مانی و افسردگی را تجربه کند. علل متعددی از جمله احتمالاً عوامل محیطی و ژنتیک در بروز اختلال دوقطبی نوع 1 موثرند. خطوط پوستی در سه ماهه اول و دوم تکامل جنین تحت اثر هر دو عامل محیط و وراثت شکل می‌گیرد و پس از آن تغییر نمی‌کند. همین دوره، دوره بحرانی رشدCNS نیز می‌باشد. احتمالاً الگوهای خطوط پوستی ممکن است با بیماری‌های ژنتیک در ارتباط باشند که در این بررسی مورد توجه قرار گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه‌ای مورد - شاهدی می‌باشد. هدف از این تحقیق مطالعه الگوهای کمی وکیفی درماتوگلیفیک (خطوط پوستی) در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع 1 ومقایسه آن با افراد سالم بود. براین اساس پرینت انگشتان وکف دست 30 بیمار مبتلا به اختلال دو قطبی نوع 1 که در بیمارستان روانی ابن سینای مشهد بستری بودند و84 نفر سالم به عنوان شاهد گرفته شد (هر دو گروه از نژاد فارس انتخاب شدند). نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون‌های آماری تی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که مجموع خط شماری a-b (TABRC) در زنان و مردان با اختلال دو قطبی نوع 1 نسبت به گروه شاهد کاهش نشان می‌دهد، ولی این کاهش معنی دار نیست. اما از نظر نوع اثر انگشت بیماران، در مجموع اشکال Loop وWhorls نا همگن ونسبت به گروه شاهد معنی دار بودند(001/0p= و 003/0p= ). نتیجه‌گیری: در مجموع به نظر می‌رسد که درماتوگلیفیک می‌تواند یک روش جالب برای مطالعات ژنتیکی و احتمالاً روش مناسبی در تعیین پیش آگهی اختلال دوقطبی نوع1 و شاید بسیاری از بیماری‌های روانی دیگر باشد.
ملک سلیمانی مهرنجانی، سید محمد شریعت زاده، پریسا مالکی، منیره محمودی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: سدیم آرسنیت یک آلاینده زیست محیطی است که به دلیل کاربرد آن در صنایع شیمیایی مقدار آن در شهرهای صنعتی بیش از سایر مناطق است. این ترکیب از طریق مواد غذایی، هوا، آب آشامیدنی و خاک وارد بدن می‌شود و دارای اثر هیستوپاتولوژیک بر روی اندام‌های مختلف بدن از جمله کلیه می‌باشد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه کمّی اثر هیستوپاتولوژیک سدیم ارسنیت بر ساختمان کلیه رت می‌باشد. روش کار: برای انجام این پژوهش که از نوع تجربی می‌باشد، 12 سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±200 گرم انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تیمار با سدیم آرسنیت به طریق دهانی 8 میلی گرم در کیلوگرم در روز و گروه کنترل (فقط با آب )تقسیم شدند. دو ماه بعد از تیمار، ابتدا رت‌ها وزن و سپس با اتر بیهوش و پس از تشریح، کلیه چپ آنها بیرون آورده شد. سپس تمیز و وزن گردید و در محلول فرمالین10 درصد فیکس شد. پس از تهیه برش‌های 1 میلی متری، مراحل پاساژ بافتی انجام شد و آنگاه برش‌های 5 میکرومتری تهیه وبا روش هماتوکسیلین – ائورین (H&E) رنگ آمیزی صورت گرفت. برش‌های آماده شده با روش استریولوژی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. داده‌های به دست آمده با آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت میانگین‌ها در سطح 05/0p< معنی‌دار در نظر گرفته شد. نتایج: حجم کل کلیه و حجم کورتکس (001/0p<) و مدولا (003/0p<) در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌دار نشان داد. حجم توبول (001/0p<) وحجم بافت بینابینی (003/0p<) نیز در گروه تیمار کاهش معنی‌دار داشت. حجم گلومرولوس در گروه تیمار کاهش معنی‌دار نشان داد(001/0p<). حجم کپسول بومن نیز در گروه تیمار کاهش معنی‌دار نشان داد(03/0p<)، در حالی که تفاوت معنی‌داری در حجم جدار کپسول بومن، فضای مویرگی و تافت گلومرول مشاهده نشد. در این مطالعه وزن کلیه در گروه تیمار نیز نسبت به گروه کنترل دارای کاهش معنی‌دار بود (002/0p<) و وزن رت نیز در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معنی‌دار بود (01/0p<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آشامیدن آب آلوده به سدیم ارسنیت موجب تغییرات هیستوپاتولوژیک در کلیه و وزن رت می‌شود. برای تعیین میزان اثر این تغییرات هیستوپاتولوژیک بر عمل کلیه باید مطالعات بیشتری صورت پذیرد.
فتح الله محقق، احمد همتا، سید محمد علی شریعت زاده،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: براساس آخرین بررسی‌های آماری و اپیدمیولوژیک در ایران بعد از بیماری‌های قلبی و عروقی و حوادث، سرطان‌ها سومین عامل مرگ و میر به حساب می‌آیند. در چنین شرایطی برنامه‌ریزی کنترل سرطان‌ها یک ضرورت بهداشتی کشور می‌باشد. در این رابطه فعالیت ثبت سرطان‌ها به عنوان جزء اساسی برنامه کنترل سرطان مطرح است زیرا اطلاعات حاصل از آن در حوزه‌های گوناگون از جمله بررسی‌های اتیولوژیک، برنامه‌ریزی‌های بهداشتی برای پیش‌گیری در سطوح اولیه و ثانویه و درمان‌های مراقبتی بیماران، کاربرد فراگیری دارد. روش کار: در این پژوهش توصیفی با توجه به گزارش کشوری ثبت موارد سرطان‌ها در سال‌های گذشته، آمار مختلف سرطان‌ها در سال‌های 1385-1380 در استان مرکزی از مرکز بهداشت استان مرکزی تهیه و مورد بررسی قرار داده شد. در این رابطه اطلاعات دموگرافیک، شیوع و بروز سرطان‌ها، سرطان‌های شایع در گروه‌های جنسی مختلف و زمینه‌های مطالعات اپیدمیولوژیک تعیین گردید . نتایج: در این پژوهش مشخص گردید که ده سرطان شایع در بین زنان ساکن در استان مرکزی به ترتیب عبارتند از: 1- پستان 2- پوست 3- معده 4- کولورکتال 5- ریه 6- رحم 7- مثانه 8- لمفوما 9- تیروئید 10- مری. هم‌چنین ده سرطان شایع بین مردان ساکن استان مرکزی عبارت بودند از: 1- پوست 2- مثانه 3- معده 4- ریه 5- پروستات 6- کولورکتال 7- مری 8- لمفوما 9- بیضه 10- کیسه صفرا. نتیجه گیری: در این پژوهش علاوه بر تعیین ده سرطان شایع در استان مرکزی براساس جنسیت، شایع‌ترین سرطان‌ها در زنان و مردان ساکن استان مرکزی با ده سرطان شایع درکشور مقایسه شد که بیان کننده آن بود که در برخی از سال‌ها فراوانی شماری از سرطان‌ها در استان با آمار کشوری تطبیق نمی‌کند و این مسئله با توجه به عوامل مختلف محیطی و اپیدمیولوژیکی تقریبا توجیه پذیر می‌باشد.
سید محمد علی شریعت زاده، ناصر مهدوی، ملک سلیمانی مهرنجانی، حمیدرضا مؤمنی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: یکی از بهترین مثال‌های ترمیم اپی مورفیک واقعی در پستانداران، جایگزینی مجدد انواع بافت‌های پایه در سوراخ‌های ایجاد شده در لاله‌ی گوش خرگوش است که از طریق تمایز بافت بلاستما ایجاد می‌گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی سرعت و درصد ترمیم سوراخ‌های ایجاد شده با اشکال هندسی متفاوت در لاله گوش خرگوش می‌باشد. روش کار: در این تحقیق با استفاده از انبرهای مخصوصی که به همین منظور ساخته شده بودند سوراخ‌هائی با اشکال هندسی متفاوت (دایره، مربع و مثلث) با مساحت یکسان (50 میلی متر مربع) در نواحی متفاوت لاله گوش (نزدیک سر، میانی و دور از سر) خرگوش ایجاد گردید. بعد از ایجاد سوراخ، به فاصله هر سه روز و به مدت 36 تا 40 روز زخم‌ها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و با اندازه‌گیری سطوح ترمیم شده وترمیم نشده، درصد ترمیم زخم محاسبه گردید. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که سرعت و درصد ترمیم در سوراخ‌های به شکل دایره نسبت به سوراخ‌های به شکل مربع و مثلث به طور معنی‌داری بیشتر بود. علاوه بر آن سورا‌خ‌های ایجاد شده در بخش‌های نزدیک به سر در لاله گوش، سرعت ترمیمی بیشتری را نسبت به سوراخ‌های حاشیه‌ای نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، ترمیم زخم‌های لاله گوش خرگوش با شکل هندسی سوراخ ایجاد شده بستگی دارد، به طوری که سرعت و درصد ترمیم در اشکال دایره‌ای شکل بیشتر در حالی که در اشکال زاویه دار کمتر می‌باشد.
ابراهیم نبئی، فرشته معتمدی، سید محمد علی شریعت زاده، معصومه نبئی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: خواب با حرکات سریع چشم‌ها (مرحله رم) در پردازش حافظه نقش دارد. دوره زمانی متعاقب یادگیری که در آن مقدار خواب رم بالاتر از سطوح نرمال بوده و اعمال محرومیت از آن باعث اختلال در حافظه می شود را پنجره‌های خواب متناقض می‌گویند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط خواب رم و حافظه از طریق ثبت امواج مغزی و اعمال محرومیت در موش صحرایی نژاد ان- ماری می‌باشد. روش کار: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی موش‌های صحرایی نر نژاد ان- ماری تحت آموزش فعال دو طرفه یک جلسه 100 تریالی قرار گرفتند. یک هفته بعد حافظه مورد آزمایش قرار گرفت. در بخش الکتروفیزیولوژی فاکتورهای مختلف خواب و بیداری در سطوح پایه و 4-1 ساعت پس از آموزش ثبت شدند. در بخش رفتاری حیواناتی که به مرز 70درصد یادگیری رسیدند در دو دوره 4-1 و 8-5 ساعت پس از یادگیری توسط تکنیک سکوی آب از خواب رم محروم شدند. نتایج: میزان خواب رم در گروهی که به70 درصد یادگیری رسیدند در 4-1 ساعت متعاقب یادگیری نسبت به سطوح پایه (01/0p<) و گروهی که به مرز 70درصد یادگیری نرسیدند بیشتر است (05/0 p<). سایر فاکتورها بین دو گروه و قبل و بعد از آموزش تفاوت معنی‌داری نشان ندادند. در بخش رفتاری تنها حیوانات محروم در 4-1 ساعت پس از یادگیری نسبت به گروه شاهد اختلال در حافظه را نشان دادند (05/0 p<). نتیجه گیری: خواب متناقض افزایش یافته در 4-1 ساعت پس از یادگیری تحت شرایط فوق در تثبیت حافظه موثر است و این دوره را می توان به عنوان پنجره خواب متناقض مطرح نمود.
سید محمد علی شریعت زاده، احمد همتا، ملک سلیمانی، زهرا رسولی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: سرطان پوست یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین سرطان‌های رایج در جهان است. این بیماری رتبه اول در بین مردان و رتبه دوم در بین زنان را به خود اختصاص داده است. این مطالعه با هدف تعیین تغییرات کروموزومی ایجاد شده در بروز سرطان پوست القایی در موش های صحرایی صورت گرفت. روش کار:در این پژوهش بنیادی، 20 موش صحرایی نژاد اسپراگودالی به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش با استفاده از تزریق زیر جلدی 5/2 میلی گرم ماده کاسینوژنیک 7و12 دی متیل بنزآلفاآنتراسن ایجاد سرطان پوست شد. تومورهای ایجاد شده در گروه‌های مورد آزمایش به محیط کشت منتقل و کروموزوم‌های متافازی تهیه گردید. سپس رنگ آمیزی باندینگ انجام گرفت و ژن‌های مستقر در آنها شناسائی گردید. هم‌چنین از روش مقایسه ژنومیک جهت تعمیم نقش احتمالی آنها به انسان استفاده شد. روش‌های هسیتوپاتولوژی و ایمنوهیستوشیمی برای شناسائی و تعیین مراحل توموری به کار گرفته شد. نتایج: بیشترین و مشترک ترین تغییرات کروموزومی در بین مجموعه‌های کروموزومی مطالعه شده به ثبت رسید چنانچه افزایش عددی در کروموزوم‌های شماره 1، 15و 17 و کاهش عددی در کروموزوم‌های شماره 1، 7، 10 و 15 مشاهده شد. علاوه بر این، تغییرات ساختاری از جمله حذف در کروموزوم‌های شماره 1، 4،8 ، 9 ، 10، 15 و 17 و اضافه شدگی در کروموزوم‌ 15 مشاهده گردید. نتیجه گیری: پیش‌بینی می‌گردد ژن‌های CST6، PRKCDBP، PTCH1، DKK3،BRMS1، CDKN1C، CD81، DMP1، CDKN2B ، EEF1A1 ، HRAS، CASP2 و KLF4 در بروز سرطان پوست دخالت دارند.
علی اکبر ملکی راد، علی فانی، محمد عبداللهی، شهربانو عریان، وهاب باباپور، سید محمد علی شریعت زاده، مرتضی داودی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

مقدمه:سرب یک گزنوبیوتیک محیطی است که در همه جا وجود دارد و می تواند باعث اختلالات زیاد فیزیولوزیکی ،بیوشیمیایی و رفتاری در انسان و حیوانات گردد. متاسفانه مواجهه با سرب اجتناب ناپذیر است، زیرا استفاده از این فلز در زندگی روزمره انسان از محل کار تا خانه وجود دارد ودر محیط تجمع می یابد.هدف از این مطالعه مقایسه پارامترهای خونی و ادراری در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی با گروه شاهد می باشد. روش کار:یک مطالعه مقطعی-تحلیلی با تعدادکل134 نفر طراحی شد.از همه نمونه های تحت مطالعه قبل از ورود به مطالعه رضایت کتبی گرفته شد.گروه مورد شامل 67 کارگر مرد بامحدوده سنی 65-22 سال بودند که در معدن سرب و روی امارت واقع در جنوب غربی اراک حداقل به مدت 2 سال و یک شیفت کاری مشغول به کار بودند.گروه کنترل شامل67 کشاورز از روستای نزدیک معدن بودند که از نظر سن و جنس با گروه فوق همسان سازی شدند وهیچ سابقه مواجهه شغلی با سرب و روی و دیگر فلزات نداشتند. اطلاعات سابقه کار،وضعیت اقتصادی اجتماعی(درآمد،میزان تحصیلات) و اطلاعات سبک زندگی(مصرف سیگار،الکل،دارو و ویتامین یا مکمل آنتی اکسیدانی و رژیم غذایی) توسط پرسشسنامه از آنها گرفته شد و با تک تک کارگران توسط یک مصاحبه گر آموزش دیده مصاحبه شد.پارامترهای خونی و ادراری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی(تی تست) آنالیز شد. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان گروههای تام تیول در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود غلظت آنتی اکسیدان های تام پلاسما جهت غلبه بر استرس اکسیداتیو بالا رفته بود.مقدار پارامترهای ادراری و خونی در در دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد. نتیجه گیری :مواجهه با سرب و روی در معدن غلطت پلاسمایی سرب و روی را افزایش داده ومیزان گروههای تام تیول در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود غلظت آنتی اکسیدان های تام پلاسما جهت غلبه بر استرس اکسیداتیو بالا رفته است و پارامترهای خونی و ادراری در کارگران با گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت.
سید محمد علی شریعت زاده، احمد همتا، علی اکبر ملکی راد، مهدی شریعت زاده،
دوره 13، شماره 5 - ( ويژه نامه قرآن و طب 1389 )
چکیده

خواب یکی از نیازهای اساسی انسان است و هر گونه اختلال در جریان طبیعی آن علاوه بر ایجاد مشکلات روانی می‌تواند کارآیی فرد را نیز کاهش دهد. در آیات قرآنی توضیحات و اشاراتی درباره خواب و ویژگی‌های آن بیان شده، در سوره نبأ (و جعلنا نومکم سباتاً) از خواب به عنوان سبات تعبیر گردیده و سبات از سستی و رخوت که یک حالت بیماری است گرفته شده است، اما کیفیت حدوث خواب را می‌توان از آیه 11 سوره کهف استنباط نمود که می‌فرماید: از ویژگی‌های خواب آن است که فرد نمی‌تواند زمانی را که در خواب گذرانده حدس بزند. در آیات دیگری هم خواب را به مرگ موقت تشبیه کرده است. موادی نظیر کورتیزول و آندروفین و آنکفالین که سبب شادی شده و اثر مستقیم بر روی قسمت‌های مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند منجر به راحتی عضلانی در طول روز می‌شوند. میزان ترشح این مواد در داخل بدن در ساعات صبحگاهی به شدت افزایش می‌یابد. لذا در صورت بیداری انسان در این ساعات لذت و شعف سرمست کننده‌ای نصیب او می‌شود که بی شک بر زندگی او تا آخر روز تأثیرگذار است. براساس نتایج حاصل از سوی آژانس بین المللی تحقیقات سرطان در سازمان جهانی بهداشت، زنانی که در شیفت شب کار کرده‌اند بیشتر در معرض ابتلا به سرطان سینه بوده‌اند و همچنین در مردانی که شب‌ها کار می‌کنند ابتلا به سرطان پروستات افزایش می‌یابد. خواب در شب از نعمات الهی است که خداوند به آدمی هدیه کرده است و خداوند در آیه 23 سوره روم، خواب در شب را به عنوان یکی از آیات قابل تفکر برای انسان دانسته و از انسان خواسته است تا در این باره به تحقیقات و پژوهش‌های علمی رو آورد تا بداند خواب شب تا چه اندازه برای کمال آدمی و دستیابی به موفقیت موثر است.
موسی احمدیان، سید محمد علی شریعت زاده، احمد همتا،
دوره 13، شماره 5 - ( ويژه نامه قرآن و طب 1389 )
چکیده

الگوهای درماتوگلیفیک (خطوط پوستی) در سه ماهه اول و دوم جنین شکل می‌گیرند و ثابت می‌مانند. خطوط پوستی دست در پایان ماه چهارم جنین، همزمان با تکامل مغز و بقیه مشتقات اکتودرمی تشکیل می‌شود. دانش بشری در قرن نوزدهم به راز پوست انگشت پی برده متوجه شد که سرانگشتان از خطوط بارز و به صورت مارپیچ در بشره اپیدرم پوست تشکیل می‌شود که شکل‌گیری آن حتی در دو قلو‌‌های حقیقی هم متفاوت است. تا کنون تحقیقات زیادی درباره مقایسه افراد، نژادهای انسانی و خطوط پوستی دست انجام شده و ارتباط آنها از نظر خصوصیات کمی و کیفی با بیماری‌هایی چون اسکیزوفرنی، اختلالات عصبی، سندرم داون، دیابت نوع 1، آلزایمر، مولیتیپل اسکلروزیس، ناهنجاری‌های نخاعی مادرزادی و بیماری پسوریازیس روشن گردیده است. براین اساس از انگشت نگاری برای کشف هویت فردی، تحقیقات جنایی و بررسی بیماری‌هایی که زمینه ژنتیکی دارند نیز استفاده می‌شود و می‌توان از آن به عنوان کلیدی برای اتیولوژی بیماری‌ها بهره گرفت. اثر انگشتان از ویژگی‌های منحصر به فرد انسان است. قرآن کریم در پاسخ منکرین قیامت و امکان زنده شدن پس از مرگ و خاک شدن استخوان می‌فرماید خداوند متعال نه تنها قادر به خلق دوباره استخوان و جسم انسان است بلکه قادر است خطوط انگشتان (بنان) او را نیز به همان شکل اول بازسازی کند.
سید مهدی شریعت زاده، حمیدرضا مومنی، شهربانو عریان، ندا باغی نیا،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مورفین یکی از مشتقات آلکالوئیدهای موجود در تریاک می‌باشد. گزارش های متناقضی دال بر اثرات مورفین بر روی گلوکز خون وجود دارد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش گیرنده‌های اپیوئیدی دخیل در تغییرات گلوکز خون موش‌های بالب سی تیمار شده با مورفین می‎باشد. مواد و روش ها: این تحقیق تجربی بر روی 8 گروه موش نر نژاد بالب سی (6=n) انجام گرفت که به گروه اول مورفین، گروه دوم نالوکسان به همراه مورفین، گروه سوم نالتریندول به همراه مورفین، گروه چهارم نوربینالتورفیمین به همراه مورفین، گروه پنجم CTOP (D-phe-cys- Tyr- D- Trp- orn- Thr- pen- Thr- NH2) به همراه مورفین، گروه ششم سالین، گروه هفتم سالین به همراه سالین و گروه هشتم سالین به همراه مورفین تزریق شد. نمونه های خونی از سینوس چشمی در زمان‌های صفر، 1، 2 و 3 ساعت پس از تزریق گرفته شد. میزان گلوکز خون به روش آنزیمی سنجیده شد و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج: تزریق مورفین سبب کاهش معنی دار گلوکز خون نسبت به گروه کنترل پس از تزریق شد و این کاهش گلوکز خون توسط نالوکسان به طور معنی دار در مقایسه با گروه مورفین جبران گردید. کاربرد نالتریندول توانست کاهش گلوکز خون ایجاد شده توسط مورفین را نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار مهار نماید در حالی که CTOP و نوربینالتورفیمین قادر به انجام این امر نبودند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نالتریندول توانست کاهش گلوکز خون ایجاد شده توسط مورفین را جبران نماید، این احتمال وجود دارد که کاهش گلوکز خون ناشی از مورفین از طریق گیرنده‌های اپیوئیدی دلتا انجام شده باشد.
سید محمد علی شریعت زاده، ملک سلیمانی مهرنجانی، احمد همتا، مریم قندی زاده،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سدیم آرسنیت بر روی سیستم تولید مثلی اثرات سوء داشته و ویتامین E آنتی آکسیدانی قوی و فاکتور مهم تولید مثلی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر ویتامینE برساختمان و تعداد فولیکول‌های تخمدان در طی تکامل آن در رت‌های تیمار شده با سدیم آرسنیت بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، رت‌های باردار نژاد ویستار به 4 گروه 6 تایی کنترل، ویتامینE ، سدیم آرسنیت و سدیم آرسنیت+ویتامین Eتقسیم شدند. تیمار مادران با گاواژ از روز هفتم حاملگی تا پایان دوره شیرخوارگی انجام سپس تا 120 روزگی بر روی نوزادان ادامه یافت. در پایان، تخمدان چپ خارج‏، فیکس و تعداد انواع فولیکول‌های تخمدان، فولیکول‌های آترزی، ضخامت منطقه شفاف، حجم اووسیت و هسته آن در انواع فولیکول‌ها در برش بافتی تخمین زده شد. در پایان داده‌ها با نرم افزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: سدیم آرسنیت باعث کاهش(05/0p<) تعداد کل فولیکول‌های، بدوی، ثانویه، آنترال و گراآف و افزایش (05/0p<) فولیکول‌های آترزی و کاهش (05/0p<) ضخامت منطقه شفاف در فولیکول‌های ثانویه و آنترال و هم‌چنین کاهش (05/0p<) میانگین حجم اووسیت در انواع فولیکول‌های بدوی و اولیه و میانگین حجم هسته اووسیت در انواع فولیکول‌های اولیه، ثانویه، آنترال و گراآف در گروه سدیم آرسنیت نسبت به سایر گروه‌ها شد. ویتامین E در گروه سدیم آرسنیت+ویتامین E موجب افزایش (05/0p<) تعداد انواع فولیکول‌ها و ضخامت منطقه شفاف و هم‌چنین کاهش تعداد فولیکول‌های اترتیک و افزایش حجم اووسیت و هسته آن در حد گروه کنترل شد. نتیجه گیری: می‌توان ویتامین E را به عنوان یک مکمل در جبران اثرات سوء ناشی از سدیم آرسنیت استفاده کرد.
سارا صادق مقدم عباسپور، ناصر مهدوی شهری ، سیدمحمد علی شریعت زاده ،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از روش‌های مهندسی بافت برای ایجاد ساختارهای بافتی جایگزین، جدا کردن سلول‌ها از فرد بیمار، گسترش دادن جمعیت سلولی روی یک داربست و در نهایت پیوند زدن بافت حاصل به فرد بیمار می‌باشد. یکی از منابع سلولی، بافت بلاستما است. در این مطالعه سعی شد از بافت لثه انسان در تهیه داربست استفاده شود و اینترکشن‌های بین این داربست سه بعدی با بافت بلاستما بررسی شود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا لثه انسان تهیه شد و سپس با روش Snap freezing و استفاده از دترژنت سدیم دودسیل سولفات (SDS) Sodium Dodecyl Sulfateو Triton X-100 بافت حاصل سلول‌زدایی گردید. بررسی‌های بافت‌شناسی با رنگ آمیزی‌های مربوطه انجام شد. سپس داربست‌های تهیه شده درون حلقه‌های بلاستمایی 2 روزه خرگوش قرار داده شد و در محیط کشت به مدت 25 روز نگهداری شدند. نمونه‌برداری از بافت بلاستما و داربست همراه آن هر 5 روز یک بار صورت گرفت. یافته‌ها: نتایج، حذف سلول‌ها از داربست آماده شده را تایید نمود. علاوه بر این نتایج بافتی در روز پنجم و دهم، نفوذ سلول‌های بلاستمایی به داخل داربست را نشان داد. در روز پانزدهم علاوه بر نفوذ، تقسیم و تمایز احتمالی سلول‌های بلاستمایی مشاهده گردید. هم‌چنین اپیدرم زایی نیز قابل مشاهده بود. در روز بیستم و بیست و پنجم، روند نفوذ، تقسیم و تمایز سلول‌ها هم‌چنان ادامه داشت. نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادند که امکان تهیه یک داربست طبیعی از لثه انسان به این روش وجود دارد. این داربست می‌تواند دارای اثر القایی بر رفتارهای سلولی از قبیل مهاجرت، چسبندگی، تقسیم و احتمالاً تمایز باشد. هر چند مطالعات بیشتری برای اثبات هویت سلول‌ها و سایر ویژگی‌های این داربست و هم‌چنین امکان استفاده از آن در روش‌های مهندسی بافت لثه‌ای مورد نیاز است.
مجید رمضانی، سید محمدعلی شریعت زاده، علی اکبر ملکی راد، احمد اکبری، مهدی شریعت زاده،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از مهم‎ترین مشکلات بهداشتی جهان محسوب می‌شود سلول‎های بتا مستعد تخریب توسط رادیکال‎های آزاد هستند. با توجه به مکانیسم‎های حجامت، تاثیر آن بر فاکتورهای بیوشیمیایی و استرس اکسیداتیو هم‎زمان با دارو درمانی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی از 30 نفر از افراد دیابتی در دو طیف ابتدایی و انتهایی بیماری مراجعه کننده به مرکز دیابت، 5 میلی لیتر نمونه خون وریدی گرفته شد. این افراد علاوه بر دریافت درمان دارویی متفورمین و گلی بن کلامید پس از یک ماه مورد حجامت قرار گرفته و بعد از یک ماه مورد بررسی قرار گرفتند و نمونه‎های خون وریدی قبل و بعد از درمان از نظر شاخص‎های دیابت و استرس اکسیداتیو مقایسه شدند. جهت ارزیابی پراکسیداسیون لیپیدی از تیوباربیتوریک اسید، برای اندازه‌گیری آنتی‌اکسیدان‌های تام سرم از روش FRAP و فاکتورهای بیوشیمیایی خونی با کیت‎های پارس آزمون اندازه‎گیری شدند. یافته‎ها: میزان هموگلوبینA1C ، قند خون ناشتا، قند خون 2 ساعت پس از ناشتا، تری گلیسیرید، کلسترول، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و هم‎چنین لیپوپروتئین با دانسیته بالا نیز افزایش معنی‎داری را نشان داد و اسپارتات ترانسفراز در افراد دیابتیک پس از حجامت کاهش معنی دار را نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: حجامت باعث بهبود فاکتورهای خونی در افراد دیابتیکی می‎شود و پیشنهاد می‎گردد که به عنوان درمان مکمل در افراد دیابتی نوع 2 مورد استفاده قرار گیرد.
محمودرضا باغی نیا، سیدمهدی شریعت زاده، ندا باغی نیا،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ریزمغذی های بحث برانگیز در زمینه سرطان پروستات کلسیم است، دریافت بیش از حد معمول (بالاتر از میزان رژیم نرمال) کلسیم از باعث افزایش خطر بروز سرطان پروستات خواهد شد و در این میان اندازه گیری مقدار کلسیم خون کمک شایانی در بررسی ارتباط مذکور خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین PSA و کلسیم در مردان مبتلا به سرطان پروستات و هایپرپلازی خوش خیم پروستات انجام گردید.

مواد و روش ها: در این مطالعه ، از میان مردان جامعه اراک به مدت 1سال از مناطق مختلف شهر 400 نفر که در آنها نمونه برداری پروستات انجام شده بود انتخاب و پس از این که معیارهای ورود به مطالعه در آنها مورد تایید قرار گرفت، سطح PSA و کلسیم خون آنها اندازه گیری شد. افراد مورد مطالعه شامل دو گروه دارای سرطان پروستات و دارای هایپرپلازی پروستات بودند. به منظور تعیین اختلاف میانگین بین گروهها T-test و جهت تعیین PSA از کیت های PSA Assay و Tandem- و جهت اندازه گیری کلسیم خون از کیت پارس آزمون استفاده شد.

یافته ها: در هر دو گروه مورد مطالعه بین سن وکلسیم و PSA رابطه معنی داری یافت گردید , بطوریکه بین سن وکلسیم رابطه معنی دار منفی وبین سن و PSA رابطه معنی دار مثبت در هر دو گروه وجود داشت.میانگین PSA در گروه دارای سرطان و در گروه دارای هیپرپلازی پروستات به ترتیب 4/14±5/4و 1/9±8/3 و میانگین کلسیم در دو گروه مذکور به ترتیب01/1 ±7/8 و8/0± 4/8بود.بین میانگین سطح PSA و کلسیم در دو گروه مورد مطالعه ارتباط منفی معنی داری وجود داشت(05/0=&alpha).

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان PSAو کلسیم فقط در مبتلایان به سرطان پروستات وجود دارد که با توجه به این مطلب با کنترل میزان کلسیم خون از طرق مختلف میتوان از آن به عنوان عاملی جهت غربالگری و کنترل سرطان پروستات استفاده نمود.


سیدمحمدعلی شریعت زاده، افسانه حاجیان کرهرودی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیس‌فنول‌آ خاصیت استروژنی دارد و باعث تولید گونه‌های اکسیژن فعال می‌گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن سیاه‌دانه بر پارامترهای اسپرم در برابر سمیت القا شده با بیس فنول آ بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی موش‌های نر بالغ با میانگین وزنی 3±32 گرم به طور تصادفی به 4 گروه شش تایی تفسیم شدند که شامل کنترل، گروه بیس فنول آ (200 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه)، گروه روغن سیاه دانه (5 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه) و گروه بیس فنول آ+ روغن سیاه دانه بود و به مدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. بعد از اتمام دوره تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت گردید و ناحیه دمی اپیدیدیم چپ نیز قطعه‌قطعه شد. اسپرم‌ها به منظور بررسی پارامترهای اسپرمی از جمله تحرک، قابلیت حیات و ناهنجاری‌های‌اسپرم مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت کروماتین اسپرم، بررسی گردید. داده‌ها با روش آماری آنووا تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: وزن بدن و بیضه در ‌4 گروه تغییر معنی‌داری نداشت(05/0p<). کاهش معنی‌‌داری در تحرک، قابلیت حیات و شکل طبیعی اسپرم(001/0p<) در ‌گروه بیس فنول آ در مقایسه با کنترل دیده شد. در گروه چهارم، روغن سیاه دانه توانست به طور معنی‌داری پارامترهای ذکر ‌شده را نسبت به گروه بیس فنول آ افزایش دهد(05/0p<). بیس فنول آ تاثیری روی قطر هسته اسپرماتوگونی و تمامیت DNA اسپرم و جایگزینی پروتامین به جای هیستون نداشت.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که روغن سیاه دانه توانست سمیت القا شده توسط بیس فنول آ بر روی پارمترهای اسپرم را تا حدودی بهبود ببخشد.


نسرین کاظمی پور، سیدمهدی شریعت زاده، سعید نظیفی،
دوره 19، شماره 9 - ( آذر95 1395 )
چکیده

مقدمه: نانوذرات نقره  قادر به ایجاد سمیت در موجودات زنده هستند. نانو نقره می تواند در کبد به عنوان مرکز سم زدایی بدن اثراتی را القا نماید و با توجه به اثرات گسترده اش می تواند بر روی فاکتورهای کبدی، هماتولوژی و استرس اکسیداتیو موثر باشد. زنجبیل با توجه به ترکیبات آنتی اکسیدانی که دارد می توانند اثرات سمیت نانو نقره را در مناطق مختلف بدن تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر حفاظتی عصاره ی هیدروالکلی زنجبیل بر سیتوتوکسیتی نانو ذرات نقره بر روی فعالیت آنزیمها، فاکتورهای  هماتولوژی، شاخص های استرس اکسیداتیو خون و آپوپتوز کبد در موش Balb-c می باشد.

مواد و روش ها: در این پژوهش 4 گروه 12 تایی موش بالب سی نژاد سوری به مدت 35 روز تحت تیمار قرارگرفتند. گروه اول (کنترل) آب مقطر، گروه دوم نانونقره، گروه سوم عصاره زنجبیل و گروه چهارم نانونقره و زنجبیل را بصورت همزمان دریافت کردند. برای اندازه گیری فاکتورهای هماتولوژی، آنزیمهای کبدی و استرس اکسیداتیو خونکیری از قلب انجام گرفت و بافت کبد جهت بررسی میزان آپاپتوزیس  خارج شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA one way) با هم مقایسه شدند .

یافته ها: آنزیمهای AST ، ALT ،  ALP، GGTو  LDH به عنوان فاکتورهای کبدی در گروههای مورد مطالعه دارای اختلاف معنی داری بودند.

فاکتورهای هماتولوژی شامل شاخص‌های WBC ، RBC ، Hb ، HCT ، MCV ، MCH ، Plt ، Lymphocyte  و Monocyte  دارای اختلاف میانگین معنی داری در گروه‌های مختلف آزمایش بودند.

از میان فاکتورهای استرس اکسیداتیو تنها شاخص  GPX درخون دارای اختلاف معنی دار در بین گروههای مورد مطالعه بود و بقیه پارامترهای استرس اکسیداتیو در خون اختلاف معنی داری نداشتند.

تغییرات میزان آپوپتوزیس درتمامی گروههای مورد مطالعه اختلاف معنی داری را نشان داد.

نتیجه گیری : بر اساس مطالعه ی حاضر، نانوذرات نقره  با اثرات سوئی که بر مناطق مختلف بدن می گذارند می توانند تغییراتی را در فاکتورها و آنزیمهای گوناگون اعمال نمایند. زنجیل تا حدودی توانسته این اثرات را جبران و تعدیل نماید که احتمالا این اثر بخشی زنجبیل را بتوان به مواد موثره موجود در آن نسبت داد.

کلمات کلیدی: نانوذرات نقره ، عصاره ی زنجبیل، فاکتورهای هماتولوژی، آنزیمهای کبدی، استرس اکسیداتیو، آپوپتوزیس


علی اصغر غفاری زاده، غلامحسن واعظی، سید محمد علی شریعت زاده، علی اکبر ملکی راد،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تحرک پایین، آسیب DNA و استرس اکسیداتیو بالا در اسپرم مردان آستنوتراتوزواسپرمی موجب بازده ضعیف درمان‌های کمک باروری (ART) در این بیماران می‌گردد. هدف از این مطالعه تعیین اثر ویتامین E، به عنوان یک آنتی‌اکسیدان قوی، بر تحرک، حیات و آسیب DNA اسپرم در زمان‌های مختلف انکوباسیون (پس از 2، 4 و 6 ساعت) به منظور بهبود خصوصیات اسپرم افراد آستنوتراتوزواسپرمی جهت ART بود.

مواد و روش‌ها: نمونه منی 50 بیمار آستنوتراتوزواسپرمی جمع‌آوری و سپس ارزیابی شد. هر نمونه به دو گروه کنترل و تیمار ویتامین E (2mM) تقسیم‌بندی و سپس در دمای 37 درجه سانتی‌گراد و CO2  با غلظت 6% به مدت 2، 4 و 6 ساعت نگهداری شد. پس از انکوباسیون، پارامترهای تحرک، حیات و فراگمنتاسیون DNA اسپرم در هر گروه ارزیابی گردید. داده‌ها از طریق روش آماری اندازه‌گیری تکراری ANOVA (Repeated measure) و آزمون T-test آنالیز و تفاوت میانگین‌‌ها در سطح P<0.05 معنی‌دار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: کاهش معنی‌داری در میزان قابلیت تحرک و حیات اسپرم و نیز افزایش معنی‌داری در میزان آسیب DNA اسپرم (پس از 6 ساعت انکوباسیون) در گروه کنترل نسبت به پیش از انکوباسیون مشاهده شد (P<0.05). میزان تحرک و حیات در گروه ویتامین E در مقایسه با گروه کنترل غیر تیماری به طور معنی‌داری افزایش داشت (P<0.05). آسیب DNA اسپرم نیز پس از 6 ساعت تیمار با ویتامین کاهش معنی‌داری (p<0.05) نشان داد.

نتیجه‌گیری: تیمار in vitro نمونه‌های سمن بیماران آستنوتراتوزواسپرمی با ویتامین E موجب حفاظت اسپرماتوزوآ در برابر اثرات مخرب ROS از طریق حفظ شرایط آنتی اکسیدانی می‌گردد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb