جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای شرفی

سپیده مهین روستا، حیدر شرفی، سید موید علویان، بیتا بهنوا، علی پوریاسین،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آنالوگ‎های نوکلئوزیدی/ نوکلئوتیدی از جمله لامیوودین و آدفویر داروهای موثر برای درمان بیماران هپاتیت B به شمار می‌روند ولی استفاده طولانی مدت این دسته از داروها منجر به پیدایش واریته‎های مقاوم به درمان می‎شود. از آنجائی که اثر آنالوگ‎های نوکلئوزیدی/ نوکلئوتیدی بر پیدایش واریته‎های حاوی جهش‎های گریز HBsAg به خوبی مشخص نشده است، هدف از این مطالعه بررسی جهش‌های گریز HBsAg در بیماران هپاتیت B مزمن تحت درمان با آنالوگ‎های نوکلئوزیدی/نوکلئوتیدی بوده است. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی، 50 بیمار مبتلا به هپاتیتB مزمن که تحت درمان با آنالوگ‎های نوکلئوزیدی/ نوکلئوتیدی (لامیوودین و/یا آدفویر) بوده‎اند و 50 بیمار مبتلا به هپاتیتB مزمن که هیچ داروی ضد ویروسی دریافت نکرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند.DNA ویروس هپاتیت B از پلاسمای بیماران استخراج و قسمتی از ژن S ویروس هپاتیت B توسط روش Nested-PCR تکثیر گردید. محصول PCR توسط روش توالی یابی مستقیم از نظر وجود جهش‎های گریز HBsAgمورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها: در کل 100 بیمار مورد مطالعه، جهش‌های گریز HBsAg دیده شده عبارتند از : sQ101H، sG119R، sP120S، sP127S، sA128V، sG130N، sG130R، sT131I، sM133I و sY134N. در گروه بیماران تحت درمان با آنالوگ‎های نوکلئوزیدی/نوکلئوتیدی 16 درصد بیماران واجد ویروس حاوی جهش‎های گریز HBsAg بودند در حالی که در بیمارانی که تحت درمان دارویی قرار نگرفته بودند 6 درصد بیماران واجد ویروس حاوی جهش‎های گریز HBsAg بودند (98/2OR=، 2/0p=). نتیجه‎گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه به نظر می‎رسد بین مصرف آنالوگ‎های نوکلئوزیدی/ نوکلئوتیدی و پیدایش جهش‎های گریز HBsAg رابطه‎ای وجود ندارد.
ناز آفرین جو کار ، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، سمیه کاشرفی فرد، علی عسکرزاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی پروتئین شوک گرمایی 70 ، آنزیم های کبدی و کراتین فسفو کیناز پس از فصل تمرینات و مسابقات آزاد جهانی در ورزشکاران حرفه‌ای می باشد.

مواد و روش‌ها: 10 دختر ورزشکار حرفه‌ای اسکیت انتخاب شدند. آزمون ورزشی برونگرا در سه نوبت (24 ساعت قبل از شروع تمرینات، بعد از شش ماه برنامه تمرینی (قبل از مسابقات جهانی) و 24 ساعت بعد از مسابقات جهانی) توسط ورزشکاران انجام شد. برنامه تمرینی تخصصی اسکیت ، 26 هفته و هر هفته در 5 جلسه اجرا می‌شد ونمونه خونی به منظور اندازه گیری در قبل و بعد از هر آزمون ورزشی برونگرا گرفته ‌شد.

یافته‌ها: در مرحله قبل از تمرین، غلظت پروتئین شوک گرمایی 70 در واکنش به آزمون ورزشی برونگرا تغییر معنی‌داری نشان نداد (898/0p=). اما در مرحله پس از تمرین، به طور معنی‌داری پس از آزمون برونگرا افزایش یافت (031/0p=). همچنین، در اندازه گیری-های پس از آزمون برونگرا، غلظت آنزیم‌های کبدی و کراتین فسفو کیناز در مرحله دوم و سوم نسبت به مرحله اول به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<).

نتیجه گیری: یافته‌های پژوهش نشان داد بالا رفتن سطح آمادگی بدنی ورزشکاران در طول فصل تمرینات و مسابقات باعث افزایش سطح محافظت از بدن (تولید HSP70) می‌گردد و این موضوع به سطح توانایی بدن فرد جهت تولید این پروتئین بستگی دارد. همچنین می-توان گفت احتمالا سطح آمادگی بدنی افراد، عاملی مهم در میزان سطوح ALT، AST وALP پس از اجرای آزمون ورزشی برونگرا است.


فاطمه شرفی بچگان، رضا صفری، مریم نجات دهکردی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تاموکسیفن از گروه داروهای تعدیل‌کننده‌ی‌ انتخابی گیرنده استروژن و از داروهای مؤثر در پیشگیری و درمان برخی از سرطان‌‌ها (مانند سرطان سینه) است. در این پژوهش، برهم‌کنش داروی تاموکسیفن با (دی‌ان‌ای) به صورت تجربی بررسی شد. همچنین، ساختار الکترونی سامانه مولکولی تاموکسیفن (در ابعاد اتمی) به صورت نظری با استفاده از نظریه اتم در مولکول (AIM) بررسی شد. 
مواد و روش ها: ابتدا در بخش تجربی پژوهش، برهم‌کنش تاموکسیفن با دی‌ان‌ای با استفاده از تکنیک طیف‌سنجی (UV-vis) و روش هیدرودینامیکی ویسکومتری بررسی شد. سپس، در بخش نظری این پژوهش، با استفاده از روش‌های شیمی محاسباتی برخی از خواص سامانه مولکولی تاموکسیفن، مانند چگالی حالات الکترونی (DOS)، انرژی اوربیتال‌های مرزی (HOMO/LUMO) و انرژی پتانسیل الکترواستاتیک (ESP) و نقشه راه توزیع چگالی الکترونی و لاپلاسی آن مطالعه شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مقاله یک متاآنالیز با نمونه حیوانی است.
یافته ها: نتایج به‌دست‌آمده تکنیک طیف‌سنجی UV-vis و روش ویسکومتری نشان‌دهنده وجود اثرهایپرکرومیسم و هایپوکرومیسم است. به علاوه، نتایج آزمایشات به غلظت داروی تاموکسیفن وابسته بود و در نوع پیوند شدن آن با دی‌ان‌ای تأثیر داشت. همچنین، تحلیل مطالعات محاسباتی روی داروی تاموکسیفن بیانگر این موضوع است که سازوکارهای توزیع بار و انرژی محلی در سامانه مولکولی تاموکسیفن نقش بسزایی در چگونگی پیوند این دارو با دی‌ان‌ای دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج تجربی حاصل از طیف‌سنجی UV-vis و ویسکومتری و همچنین با توجه به خواص الکترونی ارتعاشی سامانه مولکولی تاموکسیفن مشخص شد که داروی تاموکسیفن با بیشتر جایگاه‌های دی‌ان‌ای دارای برهم‌کنش قابل ملاحظه است. 
نوشین دلیلی، فاطمه پوررضاقلی، مریم السادات موسوی، مروارید علی نژاد، صدرا اشرفی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده

مقدمه: با گذشت سالها از اولین مورد موفقیت آمیز پیوند کلیه هنوز در مورد بهترین رژیم سرکوب ایمنی در این بیماران سؤالات بسیاری وجود دارد. مطالعات مختلف نشان داده‌اند که استفاده طولانی مدت از داروهای دسته مهارکننده کلسی نورین می‌تواند با نفروتوکسیسیته مزمن همراه باشد و منجر به آسیب غیر قابل برگشت به عضو پیوندی گردد. بنابراین هدف، استفاده از داروهای سرکوبگر ایمنی و کاهش دوز مهارکننده‌های کلسی نورین تا حد ممکن است که از طرفی ریسک پس زدن پیوند را هم اضافه نکند. این مطالعه با هدف مقایسه فانکشن کلیوی و میزان عفونتهای ویروسی و وقوع رجکشن پس از پیوند کلیه در بیماران روی دو رژیم درمانی متفاوت شامل اورولیموس بعلاوه دوز پایین مهارکننده کلسی نورین در برابر پروتکل استاندارد مهار کننده کلسی نورین همراه با مایکوفنولیک اسید در ۶۰ بیمار پیوندی طراحی و اجرا گردید.
روش کار: این کارازمایی بالینی در بیمارستان لبافی نژاد تهران بین سالهای ۱۳۹۸-۱۳۹۹ روی ۶۰ نفر از بیماران پیوند کلیه با سن ۱۸ تا ۶۵ سال و به مدت ۱۲ ماه انجام گرفت. بیماران بصورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه اول سیکلوسپورین با دوز ۳.۵ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بعلاوه اورولیموس ۰.۷۵ میلی دو بار در روز همراه با کورتیکواستروئید دریافت کردند و گروه دوم سیکلوسپورین ۶ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بعلاوه مایکوفنولیک اسید یک گرم دو بار در روز همراه با کورتیکواستروئید دریافت نمودند. همه بیماران اینداکشن با تیموگلوبولین دریافت کرده بودند. جهت آنالیز آماری داده‌ها از نرم افزار SPSS 20.0 استفاده شد. نتایج داده‌های کمی به صورت میانگین ± انحراف از معیار (SD ± mean) و با استفاده از آزمونهای T student نمایش داده شدند. داده‌های کیفی با فراوانی و درصد و به وسیله تست کای دو exact بیان شد. P-value کمتر از 05/0 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شده است. فانکشن کلیوی و میزان عفونت‌های ویروسی و میزان رجکشن ۶ و ۱۲ ماه پس از پیوند در این دو گروه مقایسه شد.
یافته‌ها: مطالعه دارای کد اخلاق بوده و تمام اطلاعات بیماران بصورت محرمانه حفظ می‌شود بعلاوه تمام شرکت کنندگان فرم رضایت اگاهانه را امضا نموده‌اند.
نتیجه گیری: از لحاظ وضعیت عملکرد کلیه بر اساس GFR به استثناِی ماه اول (0.02 P=) تفاوت معنی داری بین دو گروه در هیچیک از دوره‌های زمانی وجود نداشت (P>0.05). همچنین بین دو گروه مطالعه از نظر مدت زمان بستری پس از پیوند وبستری مجدد در طول مطالعه تفاوت معنی دار اماری وجود نداشت (P>0.05). در خصوص وقوع رجکشن بعد از پیوند نیز بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در حالیکه میزان عفونت سیتومگالوویروس و BK در عرض یکسال اول بعد از پیوند در گروهی که اورولیموس دریافت کردند پایین‌تر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که رژیم اورولیموس و دوز پایین مهارکننده کلسی نورین را می‌توان بصورت de novo در بیماران پیوندی به کار برد بدون اینکه خطر رجکشن در انها افزایش یابد و در عین حال ممکن است بتواند از میزان بروز عفونت‌های ویروسی پس از پیوند بکاهد.
 
داود شمسی، محسن محمدیان ساروی، خلیل علی محمدزاده، آزاده اشرفی،
دوره 28، شماره 2 - ( ذر حال تکمیل 1404 )
چکیده

حکمرانی خوب به‌عنوان یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت نظام‌های سلامت، نقشی کلیدی در ارتقای کارایی، اثربخشی و عدالت در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ایفا می‌کند. این مفهوم با تأکید بر اصولی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و قانون‌مندی، به‌عنوان چارچوبی برای بهبود سیاست‌گذاری و مدیریت در نظام سلامت مورد توجه قرار گرفته است. 
هدف: این پژوهش به منظور طراحی و ارائه مدل حکمرانی خوب در نظام سلامت با بهره‌گیری از رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و روش حداقل مربعات جزئی انجام شده است. 
روش‌شناسی: روش تحقیق شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش مدیران، صاحب‌نظران حوزه بهداشت و درمان، خبرگان وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، و صاحب‌نظران دانشگاهی را شامل می‌شد. نمونه‌گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد و ۱۷ نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) برای برازش مدل استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل کلیه کارشناسان و مدیران حوزه بهداشت و درمان ایران بود که بر اساس فرمول کوکران حداقل حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین گردید. 
یافته‌ها: نتایج تحلیل مضمون داده‌های کیفی و برازش مدل پژوهش نشان داد که مدل نهایی حکمرانی خوب در نظام سلامت از هفت بعد اصلی تشکیل شده است: اثربخشی، کارایی، عدالت، شفافیت و پاسخگویی، مشارکت، قانون‌مندی و رهبری. هر یک از این ابعاد به مؤلفه‌های خاصی تفکیک شدند که اهمیت هر کدام در تقویت حکمرانی خوب مورد تأیید قرار گرفت. 
نتیجه‌گیری:  این مقاله با ارائه مدلی جامع از حکمرانی خوب در نظام سلامت، چارچوبی برای بهبود سیاست‌گذاری، مدیریت و عملکرد در این حوزه پیشنهاد می‌کند. مدل ارائه‌شده می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و بهبود ساختارهای مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد. 
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb