11 نتیجه برای سیف
میترا مهدوی مزده، محبوبه همت آبادی، فرخ لقا احمدی، سپیده سیفی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: برخی واکنشهایی که بیماران در طی همودیالیز تجربه میکنند مربوط به جریان یافتن خون در خارج از بدن میباشد. تعداد و شدت این واکنشها، زیست سازگاری صافیها را مشخص میکند. فعالیت کمپلمان با نوع مامبران به کار رفته در دیالیز ارتباط دارد. فعال شدن کمپلمان به دنبال استفاده از غشاهای سنتتیک کمتر از سایر انواع است. این نکته که آیا فعالیت سیستم کمپلمان، مسئول علائم حین دیالیز (مانند افت فشارخون، تهوع، خارش و ...) میباشد، هنوز مورد اختلاف است. به منظور مقایسه عوارض حاد بالینی حین همودیالیز برحسب نوع غشای مصرفی (پلی سولفان از انواع سنتتیک و هموفان از انواع سلولوسنتتیک) مطالعهای بر روی بیماران دیالیزی بیمارستان امام خمینی تهران در سال 1383 انجام شد. روش کار: در یک کارآزمایی بالینی، اطلاعات 100 بیمار ( شامل عوارض حاد بالینی حین همودیالیز) که سه جلسه با مامبران پلی سولفان و سه جلسه با مامبران هموفان دیالیز شدند، مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونهگیری به صورت غیراحتمالی از جمعیت در دسترس انجام شد و بیماران واجد شرایط (براساس نوع مامبران موجود در بخش) وارد مطالعه شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون مربع کای تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: از 100 بیماری که وارد طرح شدند، 39 درصد زن بودند. متوسط سن بیماران56/17± 85/48 سال بود. شایعترین عوارض بالینی، افت فشار خون و کرامپهای عضلانی (هر یک 5/21درصد) بودند. اگر چه افت فشارخون در گروه پلیسولفان در 18درصد و در گروه هموفان در 25درصد موارد رخ داد اما تفاوت آنها معنیدار نبود. سایر عوارض شامل کرامپهای عضلانی، تهوع، استفراغ، تنگی نفس، خارش، سردرد و تب و لرز نیز در دو گروه تفاوت قبل ملاحظهای نداشتند. تشنج در هیچ یک از بیماران دیده نشد. نتیجه گیری: براساس یافتههای این مطالعه به نظر میرسد، در ایجاد عوارض بالینی حین همودیالیز نوع مامبران مصرفی اعم از پلی سولفان یا هموفان تأثیری ندارد و در اکثریت بیماران بدون ارجحیت خاصی میتوان هر یک از آنها را در هر مقطع زمانی براساس نوع مامبران در دسترس استفاده کرد. به عبارتی زیست سازگاری صافیها در این زمینه حداقل از نظر بالینی تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.
محمدرضا بیاتیانی، فاطمه سیف، محمدجواد طهماسبی بیرگانی، منصور انصاری، امیر سهرابی، فخری السادات حسینی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: پرتودرمانی یکی از راههای درمان سرطان است. دوز تجویز شده برای هر جلسه رادیوتراپی بر اساس حساسیت رادیوبیولوژیکی بافت سرطانی و بافتهای سالم در نظر گرفته میشود. از جمله عوامل تاثیر گذار بر حساسیت بافتها، عوامل ویروسی هستند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تابش اشعه یونیزان کبالت 60 بر حساسیت پرتوی سلولهای سرطانی آغشته به مولد بیماری سرخک انجام گردید. روش کار: در این تحقیق به صورت کیفی و تجربی، حساسیت پرتوی سلولهای هلا مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام تحقیق سلولها را در دو گروه شاهد و آزمایش در چاهکهای شش تایی کشت داده و بازده کشت آنها محاسبه گردید. سپس مقدار 100 میکرولیتر ویروس سرخک را به روش ترقیق سازی موازی به نسبتهای مختلف در محیط کشت گروه آزمایش تلقیح نموده و پس از رشد و پاساژ سلولی، محیطهای کشت شاهد و آزمایش در معرض تابش 2 گری اشعه گامای کبالت 60 قرار داده شدند. نتایج: مرگ سلولی پس از دریافت اشعه در غلظتهای کم آغشتگی به ویروس سرخک، 5 تا 7 درصد، در غلظتهای متوسط 15 تا 20 درصد و در غلظتهای بالا 50 تا 65 درصد افزایش نشان داد. نتیجه گیری: وجود بیماری ویروسی در بافتهای درگیر با سرطان، حساسیت پرتوی سلولهای سرطانی را افزایش میدهد. این یافته نشان میدهد که در تجویز دوز اشعه در جلسات رادیوتراپی باید به محیط دریافت کننده اشعه از لحاظ درگیر بودن با بیماریهای غیر سرطانی نیز توجه شود.
بهمن صالحی، خاطره سیف، حمید رضا جمیلیان، فریبا قبله،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: زنان شاغل همانند مردان به همراه کسب درآمد و خود ارزشی از مشکلات بدنی و روانی کار بی نصیب نماندهاند و تحت تاثیر این مشکلات دچار بیماریهای جسمی و روانی شده و سلامت روان آنها به خطر افتاده است. در کشور ما بیشترین میزان زنان شاغل در وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت و درمان هستند. از این رو بر آن شدیم تا سلامت روانی زنان شاغل در این دو حیطه را مورد بررسی قرار دهیم. روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی و زمینه یابی به مقایسه سطح سلامت روانی زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی و کادر اداری آموزش و پرورش شهر اراک با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی در سال 1387 پرداخته است. آزمودنیها 131 نفر بودند. همچنین عوامل موثر برسلامت روانی براساس سن، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان، سابقه بیماری روانی و جسمی، تأهل، سکونت، رضایت شغلی و سابقه کار مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان سلامت روانی در زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی و کادر اداری آموزش و پرورش اراک با هم تفاوت نشان داد(041/0=p). همچنین درآمد، سن، سابقه بیماری روانی و رضایت از شغل، رابطه مستقیمی با سلامت روانی آنان دارند. نتیجه گیری: سطح سلامت روانی زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی با زنان شاغل در کادر اداری آموزش و پرورش تفاوت معنیداری دارد و میزان درآمد، سن، سابقه کار، سابقه بیماری روانی و رضایت شغل مهمترین عوامل ایجاد اختلال روانی بودند.
محمدجواد طهماسبی بیرگانی، فاطمه سیف، محمدرضا بیاتیانی، منصور ذبیح زاده، سید محمد حسینی،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق پارامترهای دزیمتریک جیوه برای معرفی آن به عنوان مادهای مناسب جهت تعدیل اشعه در پرتودرمانی بررسی و با سروبند به عنوان رایج ترین ماده مورد استفاده در اکثر مراکز پرتودرمانی، مقایسه شده است. همچنین چندین طراحی برای سیستم شیلدینگ جیوه معرفی و بررسی شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، برای بررسی جیوه به عنوان تعدیل کننده اشعه، فاکتور عبور برای ضخامتهای مختلف جیوه و سروبند در دو انرژی MV6 وMV18 شتابدهنده درمانی اندازه گیری شد. برای اندازه گیری از دزیمتری نسبی بوسیله اتاقکهای یونیزاسیون استفاده گردید. همچنین سیستم تعدیل کننده با استفاده از جیوه برای پرتودرمانی با سطح مقطع های مختلف طراحی شد.
یافته ها: نتایج حاصل از دزیمتری نشان می دهد، مقادیر عبور اشعه برای هر دو انرژی برای تمام ضخامت های جیوه و سروبند، با افزایش ابعاد میدان به علت زیاد شدن پراکندگی، افزایش می یابد و روند تغییرات فاکتور عبور جیوه با سروبند مشابه است. همچنین استفاده از طراحی نوع دوم با سطح مقطع شش ضلعی توافق خوبی با کانتور بیمار ایجاد می کند.
نتیجه گیری: بررسی پارامترهای دزیمتری جیوه به صورت تجربی نشان داد که جیوه به علت دارا بودن ویژگیهای فیزیکی و دزیمتری مناسب مانند مایع بودن در دمای معمولی، قدرت جذب، ضریب تضعیف بالا و ... می تواند به عنوان مادهای مناسب برای تعدیل اشعه (در یک سیستم بسته جهت جلوگیری از انتشار بخارات جیوه در محیط) در پرتودرمانی پیشنهاد داده شود.
سید نعمت ا... سیفی، احسان ا... غزنوی راد، اشرف زمانی، محمد یوسف علیخانی، محمد رفیعی، سلیمان زند، حمید ابطحی،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه وهدف: لیستریا مونوسیتوژنز یکی از عوامل مهم سقط جنین و عفونت پس از زایمان در نوزادان میباشد. به علت اهمیت این باکتری در سلامت زنان حامله و نیز نوزادان تازه متولد شده، هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان فراوانی این باکتری در زنان باردار و مقایسه آن در زنان باردار با سابقه سقط و بدون سابقه سقط جنین است.
مواد و روشها: در این مطالعه، 540 نمونه از زنان باردار از بیمارستان طالقانی اراک تهیه گردید. پس از کشت نمونهها در محیط غنی کننده، لیستریا مونوسیتوژنز بر روی محیط اختصاصی جدا سازی گردید.
یافتهها: از نمونههای بالینی، تعداد 14 مورد دارای لیستریا مونوسیتوژنز بودند. از این تعداد 8 مورد دارای سابقه سقط و 6 مورد فاقد سابقه سقط جنین بودند. بیشترین موارد کشت مثبت مربوط به دوره سنی 25 تا 34 سال شامل 7 مورد و کمترین موارد مربوط به دوره سنی 35 تا 44 سال شامل 3 مورد بود و 4 مورد در دوره سنی 17 تا 24 سال قرار داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که لیستریا مونوسیتوژنز میتواند سبب آلودگی در زنان باردار شود. با روشهای فنوتیپی و استفاده از محیطهای اختصاصی میتوان باکتری لیستریا مونوسایتوژنز را از افراد باردار به ظاهر سالم جدا کرد.
علی حیدریان پور، زهرا رضوی، معصومه سیف،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر تمرین هوازی و آگونیست GnRH بر سطوح اپلین و شاخص مقاومت به انسولین دختران دارای بلوغ زودرس مرکزی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه، 25 دختر (34/0±44/7 سال) دارای بلوغ زودرس وارد پژوهش شدند. آنها به طور تصادفی در سه گروه آزمایش(10 نفر در گروه دارو، 8 نفر در گروه دارو+ورزش، 7 نفر در گروه ورزش) و یک گروه کنترل (10 نفر سالم) قرار گرفتند. در گروه آزمایش، فعالیت هوازی به مدت 12 هفته و سه روز در هفته صورت گرفت که هر دو هفته 5 درصد به شدت فعالیت و 5 دقیقه به مدت زمان فعالیت اضافه شد. همچنین، از آگونیست GnRH به عنوان دارو استفاده شد. شاخص تودهی بدنی، میزان اپلین و شاخص مقاومت به انسولین قبل و بعد ورزش بررسی شد.
یافتهها: شاخص مقاومت به انسولین و سطوح اپلین در گروههای آزمایش(گروه تمرین و گروه تمرین همراه با مصرف دارو) کاهش معنیداری یافت(05/0=p)، در حالی که این شاخصها در گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت(05/0>p). میزان شاخص توده بدنی در گروههای یاد شده تحت تأثیر تمرینات ورزشی به طور معنیداری کاهش یافت (00/0=p)، اما گروه مصرف دارو افزایشی را نشان داد(06/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان بیان کرد که تمرینات ورزشی هوازی و استفاده از آگونیست GnRH میتواند منجر به کاهش شاخص تودهی بدنی و اپلین و بهبود شاخص مقاومت به انسولین در این افراد شود.
فرهاد عظیمی، معرفت سیاه کوهیان، فرناز سیفی اسک شهر، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 12 - ( اسفندماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: H2Sنقش مهمی در پاتوژنز بیماری آلزایمر ایفا میکند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی ویژه بعد از القای بیماری آلزایمر با تزریق Aβ1-42 بر سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رتهای نر نژاد ویستار بود.
مواد وروش ها: 20 سر رت نر نژاد ویستار (با سن 8 هفتگی با میانگین وزنی 20±195)، به طور تصادفی در 4 گروه سالم کنترل، آلزایمری کنترل، آلزایمری تمرین وگروه شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق Aβ1-42 به درون هیپوکمپ مغز رتها استفاده شد. گروه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون واریانس
یکطرفه و برای تعیین اندازه اثر از آزمون مجذور اتا و مجذور امگا استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه، سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رتهای آلزایمری را در مقایسه با رتهای آلزایمری کنترل، به طور معنیداری افزایش میدهد ( به ترتیب 53 =ES ، 007/0 = p، 22/92 =ES،
001/0 = p). همچنین، نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه سطوحCBS هیپوکمپ رت های گروه آلزایمری را نسبت به رتهای گروه سالم کنترل، به طورمعنی داری افزایش می دهد (07/44 =ES، 014/0 = p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، چنین به نظر میرسد که تمرین هوازی ویژه میتواند به واسطه تنظیم مثبت سولفید هیدروژن از طریق آنزیمهای CBS و SAM، به عنوان یک روش درمانی غیردارویی سودمند در بهبود بیماران آلزایمری مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه سیف، محمدرضا بیاتیانی،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده
رشد غیرطبیعی و مهارنشده سلولها میتواند منجر به سرطان شود. در کشورهای پیشرفته، سرطان دومین عامل مرگ و میر و در کشور ما سومین عامل مرگ و میر (بعد از بیماریهای قلبی، عروقی و سوانح وتصادفات) است. طبق آمار منتشر شده توسط «موسسه ارزشیابی و سلامت» (در سال 2015) در بررسی 32 سرطان در 195 کشور بین سالهای 2005 تا 2015 ابتلا به سرطان 33 درصد افزایش یافته است (1).
پرتودرمانی یکی از رایجترین روشهای درمان سرطان است که میتواند به تنهایی یا همراه با سایر روشهای درمانی مانند جراحی، شیمیدرمانی یا هورموندرمانی مورد استفاده قرار گیرد. تقریباً 52 درصد از بیماران مبتلا به سرطان در طول دوره درمان خود تحت پرتودرمانی قرار میگیرند که سهم آن در درمان 50 درصد است (2). در پرتودرمانی از تابش پرتوهای گاما یا ایکس و یا ذرات شتابدار برای از بین بردن سلولهای تومورال استفاده میشود (3). در گذشته، پرتودرمانی به صورت دوبعدی با استفاده از میدانهای مستطیلی و بر اساس تصویربرداری معمولی انجام میشد که امروزه با «رادیوتراپی سهبعدی تطبیقی» جایگزین شده است. در درمان سهبعدی بر اساس سیتیاسکن و دیگر روشهای تصویربرداری، حجمهای درمانی مانند: «حجم تومور اصلی» (GTV)، «حجم هدف با درنظر گرفتن گسترش میکروسکوپی تومور و شرایط بالینی» (CTV)، «حجم هدف با در نظر گرفتن حرکات داخلی بدن» (ITV)، «حجم هدف بر اساس شرایط ست آپ» (PTV) و همچنین ارگانهای حساس مربوطه با دقت بالا برای طراحی درمان استفاده میشود (4).
در سالهای اخیر با پیشرفت علوم کامپیوتری در طراحی درمان و نیز تجهیزات شتابدهندهها در نحوه واگذاری دوز به بیمار، درمان به سمت «پرتودرمانی با شدت تعدیل شده» (IMRT) رفته است. در IMRT هر میدان تابشی از تعدادی زیرمیدان تابش تشکیل میشود و اشعهای با شدت متفاوت ایجاد میگردد. این درمان به ویژه برای نواحی دارای انحنا و هنگامی که ارگانهای در معرض خطر در مجاورت تومور قرار دارند کاربرد دارد. انجام IMRT میتواند به صورت استاتیک، داینامیک، IMRT با پرتوهای مخروطی چرخشی، IMRT با پرتوهای بادبزنی چرخشی یا توموتراپی باشد (5). هنگام استفاده از مارژین برای کانتور حجمهای مختلف درمانی لازم است به این نکته توجه شود که کوچک لحاظکردن مارژین ممکن است سبب ازدست دادن ناحیه تومورال شود و ازطرفی زیاد لحاظکردن مارژین میتواند سبب آسیب به بافتهای سالم شود. استفاده از «پرتودرمانی با هدایت تصویربرداری» (IGRT) سبب کاهش اینگونه خطاها و افزایش دقت در درمان میشود. امروزه، در کشورهای پیشرفته، برای از بین بردن تومورهای غیرقابل جراحی مانند برخی از تومورهای مغزی از «پرتودرمانی استریوتاکتیک» (SRT) استفاده میشود. در این روش درمانی، دوز تجویز شده معمولاً تا پنج جلسه به تومور واگذار میگردد. نکته مهم در این روش درمانی استفاده از وسایل بیحرکتسازی بیمار است که معمولا فریمهای مربوطه بهکار برده میشوند (6). در این راستا میتوان از «سایبرنایف» نام برد که درواقع یک سیستم استریوتاکتیک است که در آن منبع تولید اشعه ایکس بر روی یک ربات نصب شده و امکان دستیابی به زوایای مختلف را میدهد. درمان در این روش بر پایه تصویربرداری سه بعدی استوار است که با کمک تصاویر میتوان تومور را به طور دقیق شناسایی نمود. از سایبرنایف میتوان برای درمان تومورهای کوچک با دقت بالا استفاده کرد (7).
علاوه بر درمان بهوسیله تابش پرتوهای ایکس میتوان از تابش یونها مانند پروتون جهت از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده نمود. یکی از ویژگیهای مهم درمان با پروتون نحوه واگذاری دوز جذبی این ذرات در بافت است. منحنی درصد دوز جذبی این پرتو در بافت بسته به انرژی مورد استفاده، دارای یک قله ماکزیمم در عمق مشخص به نام پیک براگ است که میتواند بیشترین دوز اشعه را در محل تومور واگذار نماید (8).
در سالهای اخیر، پیشرفتهای زیادی در زمینه رادیوتراپی در ایران انجام شده است، اما هنوز برخی از تجهیزات مربوط به درمانهای پیشرفته وجود ندارد. از طرفی، با توجه به آمار قابلتوجه سرطان در کشور لازم است در ابتدا اطلاعات درستی درمورد میزان ابتلا به سرطان وجود داشته باشد. بایستی توجه داشت که استفاده از سیستمهای ثبت فقط مبتنی بر اطلاعات آزمایشگاهی (پاتولوژی) باعث کمشماری در آمار سرطان میشود که در ایران ثبت آمار بدین روش است. این در حالی است که سیستم ثبت سرطان کشورهای توسعه یافته علاوه بر جمعآوری اطلاعات آزمایشگاهی به جمعآوری اطلاعات بالینی و مرگ و میر بیماران نیز میپردازد. عامل دیگری که سبب ایجاد خطا در آمار ثبت سرطان میشود پوشش جمعیتی ثبت سرطان است؛ برای مثال، میزان پوشش جمعیتی در ایالات متحده 99 درصد، استرالیا و نیوزلند 86 درصد و اتحادیه اروپا 57 درصد است؛ در حالی که میزان پوشش در کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی تنها 21 درصد و در کشورهای آفریقایی و کشورهای آسیایی به ترتیب 11 و 8 درصد است (1). بنابراین به نظر میرسد که در کشور ما ابتدا باید ثبت درستی از سرطان صورت گیرد و سپس بر اساس نیازسنجی مربوط به مناطق مختلف، در خصوص تاسیس و تجهیز مراکز پرتودرمانی اقدام گردد.
فتح الله محقق، مهران محسنی، نسرین رباط میلی، محمدرضا بیاتیانی، فاطمه سیف، نیرسادات مصطفوی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پرتودرمانی، نابودی سلولهای سرطانی است و در تمام بیماران مبتلا به سرطان پستان باعث کاهش عود مجدد در آینده، تسکین درد در تومورهای موضعی و علائم متاستازها میشود. روشهای درمانی مختلفی مانند فیلدهای الکترونی یا فوتونی یا ترکیبی از هر دو نوع فیلد وجود دارد.
مواد و روشها: در این مطالعه برای درمان غدد لنفاوی ناحیهای سوپراکلاویکل از دو روش درمانی 1) درمان فوتون و 2) ترکیب فوتون–الکترون در پرتودرمانی استفاده شد. 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان (راست) همراه با درگیری غدد لنفاوی ناحیهای انتخاب شدند. با استفاده از نرمافزار ایزوگری اطلاعات طراحی درمان بیماران با دو روش مذکور بهدست آمد.
یافتهها: ماکزیمم و میانگین دوز رسیده به سوپراکلاویکل در روش اول 64/1±08/52 و 51/59±0/42 گری و برای روش دوم 64/1±24/54 و 43/0±67/43 گری گزارش شد. V90 (درصدی از حجم سوپراکلاوکل که 90 درصد دوز تجویزی را دریافت کرده است) در روش اول 94/1±74/59 درصد و در روش دوم 94/0±26/70 درصد محاسبه و مقدار p، 004/0 گزارش شد. ماکزیمم دوز رسیده به نخاع در دو روش اول 9/1±66/14 و 92/22±0/10 و برای تیروئید به ترتیب 1/3±62/42 و 02/5±67/37 گری بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج ماکزیمم دوز رسیده به نخاع و تیروئید در روش جدید با سطح معنیداری کاهش داشت. ماکزیمم و میانگین دوز رسیده به سوپراکلاویکل در درمان جدید افزایش داشت. پوشش دهی حجم تومور در روش جدید بهینهتر گزارش شد.
انسیه سیف امیرحسینی، علی گنجی، قاسم مسیبی، علی قضاوی،
دوره 23، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: رازیانه با خواص فیتواستروژنی، آنتی اکسیدانی و ضددیابتی در طب سنتی ایران برای درمان سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) به کار میرود. التهاب مزمن خفیف یک مکانیسم پیشنهادی جدید در پاتوژنز PCOS است که نقش سیستم ایمنی در این بیماری را مطرح میکند. با توجه به نقش کلیدی سلولهای Treg در حفظ هموستاز ایمنی، اختلال در عملکرد این سلولها به همراه افزایش تولید ترکیبات التهابزا همچون نیتریک اکساید میتواند به بروز التهاب پایدار منجر شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی تعداد ۱۸ سر موش BALB/c به ۳ گروه تقسیم شدند. PCOS با تزریق زیرجلدی mg/kg/day ۶۰ DHEA در ml ۰/۱ روغن کنجد به مدت ۲۱ روز القا شد. گروه کنترل منفی به مدت ۲۱ روز حلال (ml ۰/۱ روغن کنجد) دریافت کردند و گروه PCOS، تحت درمان با تزریق داخل صفاقی mg/kg/day ۰۰۵ عصاره هیدروالکلی رازیانه به مدت ۲۱ روز قرار گرفتند. سلولهای Treg با فلوسایتومتری و غلظت نیتریک اکساید با روش گریس و قدرت آنتی اکسیدانی توتال با متد FRAP سنجیده شد.
ملاحظات اخلاقی: تمامی آزمایشهای این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و طبق تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک با شناسه مصوبه IR.ARAKMU.REC.۱۳۹۷.۳۱۲ انجام گرفت.
یافته ها: سیکل جنسی در گروههای درمانشده با رازیانه طبیعی شد. این گیاه به طور معنیداری باعث کاهش کیستهای تخمدانی شد. غلظت نیتریک اکساید به طور معنیداری کاهش پیدا کرد، ولی FRAP تغییر معنیداری نداشت. سلول های Treg نیز افزایش معنیدار داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نقش سیستم ایمنی در بروز التهاب، تعدیل پاسخ این سیستم همزمان با تعدیل پاسخ های سیستم اندوکرین میتواند افق جدیدی در طراحی مداخلات درمانی نوین برای بیماری PCOS بازنماید.
سیف اله آقاجانی، سحر خوش سرور، سارا تقی زاده هیر،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از رایجترین سرطانها در زنان است که مشکلات جسمانی و روانی فراوانی را به همراه دارد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطافپذیری شناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی و به صورت پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل کلیهی مبتلایان به سرطان سینه پس از جراحی ماستکتومی است که در بخش شیمیدرمانی بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال 1399 تحت درمان بودند. با روش نمونهگیری در دسترس، تعداد سی زن مبتلا به سرطان سینه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش ضمن دریافت درمان دارویی، تحت درمان پردازش مجدد هولوگرافیک به صورت گروهی در نُه جلسه یک ساعته (هفتهای دو جلسه)، به مدت پنج هفته قرار گرفت، اما گروه کنترل صرفاً درمان دارویی را دریافت کرد. هر دو گروه در شرایط پیشآزمون پسآزمون با پرسشنامه انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه رشد پس از سانحه (تدسکی و کالون، 1996) ارزیابی شدند. درنهایت، دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) در نرمافزار SPSS نسخه23 تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.ARUMS.REC.1399.393 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اردبیل رسیده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطافپذیری شناختی (42/319=P<0/01 ، F) و رشد پس از سانحه (18/300=P<0/01 ، F) در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است و باعث افزایش انعطافپذیری شناختی و رشد پس از سانحه در بیماران شده است.
نتیجه گیری: توجه به عوامل روانشناختی و شیوه پردازش اطلاعات در بیماران سرطانی، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بنابراین به مشاوران و رواندرمانگران پیشنهاد میشود که از درمان پردازش مجدد هولوگرافیک به عنوان درمان مکمل و بدون عارضه جانبی در کنار درمانهای پزشکی جهت کاستن از معضلات روانی و اجتماعی که توسط بیماری ایجاد میشود، استفاده کنند.