جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای سپهوند

تورج سپهوند،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی و اضطراب اجتماعی اختلالات شایعی در کودکان هستند که با آسیب‌شناسی شناختی والدین مرتبط میباشند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه افسردگی و اضطراب اجتماعی کودکان دبستانی مادران با سطح انعطاف‌پذیری شناختی بالا و پایین انجام شده است.
مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه با طرح علی- مقایسه‌ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان پایه چهارم تا ششم مقطع ابتدایی شهر اراک (و مادران آنها) در سال 96-1395 بودند. به منظور انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری در دسترس استفاده شد. بدین‌ترتیب، بر مبنای نمرات مادران در پرسشنامه انعطاف‌پذیری شناختی، دو گروه از مادران با انعطاف‌پذیری شناختی سطح بالا و پایین انتخاب و نمرات کودکان آنها که به پرسشنامه‌های افسردگی کودکان و اضطراب اجتماعی کودکان و نوجوانان پاسخ داده بودند، با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره مورد مقایسه قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.298 در دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافته‌ها: نتایج حاصل تفاوت معناداری در ترکیب خطی متغیرهای وابسته در دو گروه مورد بررسی نشان داد (892/0 =لامبدا ویلکز، 474/14 =97،2F، 000/0 =p). آزمون‌های تکمتغیره تحلیل واریانس نیز نشان داد که کودکان دارای مادران با انعطاف‌پذیری شناختی پایین دارای افسردگی و اضطراب اجتماعی بیشتری نسبت به کودکان دارای مادران با انعطا‌فپذیری شناختی بالا هستند.
نتیجه‌گیری: بهطور کلی، انعطاف‌پذیری شناختی مادران احتمالا به واسطه توانایی کنترل‌پذیر دانستن موقعیت‌های دشوار، درک تبیین‌های جایگزین برای رفتارهای انسان و ایجاد راه‌حل‌های جایگزین برای موقعیت‌های دشوار پاسخ‌دهی به کودکان با افسردگی و اضطراب اجتماعی آنها مرتبط است. بنابراین، مادران نیازمند آموزش و اصلاح بیشتری در توانایی انعطاف‌پذیری شناختی خود جهت بهبود بیشتر در افسردگی و اضطراب اجتماعی کودکان هستند.

فاطمه السادات هاشمی، مجتبی حبیبی، سارا سپهوند، علی مقدم زاده، فهیمه لواسانی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل بهزیستی معنوی در ‌پیش‌گیری از سوءمصرف مواد در نوجوان بوده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش مطالعه کیفی و با استفاده از مرور سیستماتیک اطلاعات موجود در پایگاههای داخلی و خارجی در زمینه مطالعات مربوط به بهزیستی معنوی و نقش آنها در ‌پیش‌گیری از سوءمصرف مواد در گروه سنی نوجوانان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل منابع آرشیوی مطالعات غیرمداخلهای بود که بین سالهای 1986 تا 2016 در پایگاههای Oxford Journal، Science Direct، Wiley Online Library، Taylor&Francis، ProQuest، Springer، Iranmedex،Irandoc ،SID  وMagiran  و با کلید واژههای بهزیستی معنوی، معنویت، ‌پیش‌گیری از سوء مصرف مواد و نوجوانان انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق 1129/8797 در پردیس فارابی دانشگاه تهران به تصویب رسیده است.
یافتهها: پس از بررسی و ارزیابی کیفیت پژوهش‌های صورت گرفته، درنهایت از بین 73 مقاله و پایان نامه شامل 8 مقاله فارسی، 65 مقاله انگلیسی حاوی 11 پایان نامه و 54 مقاله، متغیرهای در ارتباط با مفاهیم موردنظر استخراج و بر اساس نظریه فیشر (1998) در زمینه ابعاد بهزیستی معنوی، مدل مفهومی ارائه گردید. بر این اساس، مقوله فرعی بهزیستی معنوی در برگیرنده سه تم (مضمون) ارتباط با دیگران، ارتباط با خود و ارتباط با خداوند در نظر گرفته شد که هر یک از آنها دو مضمون فرعی سلامت روانی (درونفردی و بین فردی) و بهزیستی روانی (درونفردی و بین فردی) را نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از پژوهشهای انجام شده حاکی از این بود که بهزیستی معنوی بر روی عوامل متعدد سلامت و بهزیستی روانی نوجوانان تاثیر میگذارد و از این طریق نقش مهمی را در ‌پیش‌گیری از سوءمصرف مواد در آنها ایفا میکند.

تورج سپهوند، جلیل مرادی،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده

زمینه و هدف بین افسردگی و اضطراب در کودکان ارتباط و هم‌پوشانی زیادی وجود دارد و این متغیرها با وضعیت برتری جانبی نیز مرتبط‌اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در کودکان چپ‌برتر و راست‌برتر دارای علائم افسردگی انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش یک مطالعه دارای طرح علّی‌مقایسه‌ای بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش‌آموزان مقطع ابتدایی (پایه چهارم تا ششم) استان مرکزی بود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری دردسترس استفاده شد. ابتدا پرسش‌نامه‌های افسردگی، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در مورد این کودکان اجرا شد. سپس دو گروه چپ‌برتر (۳۱ نفر) و راست‌برتر (۳۵ نفر) از کودکانی که نمرات آن‌ها در پرسش‌نامه افسردگی ۱۹ و بالاتر بود، انتخاب شدند و از لحاظ اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی مورد مقایسه قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه بخشی از یک پژوهش انجام‌شده در دانشگاه اراک است که با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.۱۳۹۷.۲۹۸ در دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره، تفاوت معناداری را در ترکیب خطی متغیرهای وابسته دو گروه نشان داد (۰/۰۰۱=P). آزمون‌های تک‌متغیری تحلیل واریانس نیز نشان داد کودکان چپ‌برتر افسرده، اضطراب فراگیر بیشتری را نسبت به کودکان راست‌برتر افسرده دارند، اما در متغیر اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری بین آن‌ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری با توجه به آسیب‌پذیری بیشتر کودکان افسرده چپ‌برتر در برابر اختلالات اضطرابی، این کودکان به میزان بیشتری نیازمند شیوه‌های خاص پیشگیری و درمان افسردگی و به‌ویژه اختلال اضطراب فراگیر هستند.

علی خزایی، محمدعلی سپهوندی، فضل اله میردریکوند،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: پیامد اصلی نارسایی قلبی، اختلال در توانایی عملکردی بیماران، ایجاد محدودیت در وظایف شغلی، خانوادگی- اجتماعی و نقص در متغیرهای شناختی، هیجانی و در نهایت افت کیفیت زندگی است. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و امید به زندگی بیماران قلبی- عروقی مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان خرم‌آباد انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از طرح نیمه‌ تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه آزمایش و شاهد انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت شهرستان خرم‌آباد در سال 1401 بود. از میان جامعه آماری تعداد 40 نفر به روش نمونه‌گیری درسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش
(20 نفر) و شاهد (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه‌ای تحت آموزش تنظیم هیجان به مدت 8 هفته قرار گرفتند. هر دو گروه پرسشنامه‌های
کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF) و پرسشنامه امید به زندگی Schneider و همکاران (1991) را در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی Bonferroni استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و امید به زندگی بیماران قلبی- عروقی مؤثر است (0/01 > P) و این تأثیر در مرحله پیگیری سه ماهه نیز پایدار مانده است (0/01 > P).
نتیجه‌گیری: آموزش تنظیم هیجان، موجب بهبود کیفیت زندگی و امید به زندگی آزمودنی‌های پژوهش گردید. از این‌رو پیشنهاد می‌شود از آموزش تنظیم هیجان جهت بهبود کیفیت زندگی و امید به زندگی بیماران قلبی- عروقی در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها استفاده شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb