زمینه و هدف: التهاب نقش مهمی در پاتوژنز آترواسکلروز ایفا میکند و تعدیل شیوه زندگی یک استراتژی مفید برای پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی است. از این رو، در تحقیق حاضر، اثرات ترکیبی تمرین پیلاتس و مکمل دانه کرفس بر پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-۱ و پروتئین واکنشگر C در زنان غیرفعال بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، ۲۸ زن داوطلب با میانگین سنی ۵/۵ ±۳۱ سال، پس از انتخاب به صورت نمونهگیری در دسترس، به طور تصادفی و مساوی به گروههای کنترل، تمرین، مکمل و تمرین+ مکمل تقسیم شدند. تمرین پیلاتس شامل انجام حرکات ورزشی با شدت ۵۰ تا ۸۰ درصد حداکثر ضربان قلب، ۳ جلسه در هفته و به مدت ۸ هفته بود. گروههای مکمل و مکمل+ تمرین، کپسول حاوی ۳/۱ گرم دانه کرفس را ۳ بار در روز پس از صرف غذا میل نمودند. نمونههای خونی ناشتا قبل و ۴۸ ساعت پس از آخرین مداخلهها جمعآوری شدند. سطوح پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-۱ و پروتئین واکنشگر C به روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: ۸ هفته تمرین پیلاتس، مکمل سازی و مداخله ترکیبی با کاهش معنیدار سطوح پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-۱ و پروتئین واکنشگر C همراه بود(۰۵/۰>p). به علاوه، مداخلههای ترکیبی و تمرین پیلاتس با افزایش بیشتری در درصد تغییرات این شاخصها در مقایسه با گروه مکمل همراه بود(۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، بخشی از اثرات حمایتی مداخلههای غیردارویی تمرین پیلاتس و مکمل سازی با دانه کرفس ممکن است به علت سرکوب فرآیندهای التهاب باشد.