جستجو در مقالات منتشر شده


23 نتیجه برای زمانی

مهرانگیز زمانی، فاطمه سلطان بیگی،
دوره 4، شماره 3 - ( پايیز 1380 )
چکیده

مقدمه: دیسمنوره اولیه میزان شیوع تا 90% دارد و شایع ترین مشکل ژنیکولوژی محسوب می شود و یکی از علل شایع کاهش کیفیت زندگی زنان است. اساس درمان را داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی تشکیل می دهد و در خط دوم درمان قرص های خوراکی جلوگیری از بارداری قرار می گیرد. کارازمائی های بالینی چونTENS  (تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست) طب سوزنی، اسیدهای چرب امگا3، (روغن ماهی)، نیتروگلیسیرین تراپوستی، تیامین و منیزیم همگی دیسمنوره را کاهش می دهد، ولی در مطالعات انجام شده تعداد نمونه ها اندک و مدت پیگیری کوتاه بوده است.
در مطالعه ای که توسط GOKHALE در کشور هند در سال 1996 انجام گرفت، تاثیر درمانی ویتامین B1 در درمان دیسمنوره ثابت گردید و پایایی جواب به درمان دو ماه بعد از قطع قرص گزارش گردید. برآن شدیم که طی مطالعه ای تاثیر درمانی ویتامینB1  را در درمان دیسمنوره اولیه ارزیابی نموده و پایایی جواب را به مدت سه ماه بعد از اتمام درمان بسنجیم.
روش کار: در این مطالعه که با مجوز رسمی از سازمان تحقیقات ملی کشور انجام گردید، در مدت زمان دو سال از مهر 78 تا مهر 80 طی مطالعه دوسوکور از افراد مبتلا به دیسمنوره اولیه در دبیرستان های دخترانه و پیش دانشگاهی همدان، یک گروه 124 نفره دریافت پلاسبو و یک گروه 118 نفره دریافت ویتامینB1  وارد مطالعه شدند و گروه شاهد مدت سه ماه روزانه یک عدد پلاسبو و گروه مورد یک عدد ویتامین B1 100mg  دریافت داشتند و بعد از سه ماه از اتمام درمان بر اساس معیارهای Cox  menstrual  scale ,visual  analgesic  scale  ارزیابی شده اند.
نتایج: شیوع دیسمنوره اولیه در جمعیت مورد مطالعه 57/9% بود. به طور کلی سن شروع قاعدگی 13/3 سال بود. در جمعیت مورد مطالعه 85/5% درصد قاعدگی نامنظم داشته اند و میانگین سن دیسمنوره 14/08 سال بوده است. شروع فراوانی علائم (سندرم قبل از قاعدگی) و علائم همراه با دیسمنوره نیز در جمعیت مورد مطالعه بررسی شد. توزیع فراوانی مصرفNSAID  در جمعیت مورد مطالعه 63/7% بوده است. از بین دو گروه تحت درمان تسکین درد بعد از سه ماه در گروه شاهد 21% و در گروه مورد 86/4% بود که با Chi=103/59 ,value=0/000  ارزشمند بوده است و بعد از 6 ماه از شروع درمان و 3 ماه بعد از اتمام درمان با پیگیری نمونه ها میزان جواب درمانی تغییر نکرده است. آنالیز نتایج توسط SPSS  انجام شد.
نتیجه گیری: بر اساس مطالعه در دست، پیشنهاد می گردد با توجه به بدون عوارض بودن این درمان، تحمل آسان دارو و نیز اثر درمانی خوب آن به عنوان یکی از درمان های رایج دیسمنوره مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به این که پایایی درمان دیسمنوره اولیه با ویتامین B1 در این مطالعه سه ماه بوده است و بعد از سه ماه نیاز به تجدید درمان وجود دارد، استفاده از دوره های متناوب درمان با ویتامین B1 پیشنهاد می گردد.
 

دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزال‌های کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخله‌ای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک می‌باشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگ‌ترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاه‌های سریال روش تحقیق، کنفرانس‌های پژوهشی، مشاوره‌های حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرح‌های تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان می‌دهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرح‌ها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد می‌باشد. ارائه مقاله در کنگره‌ها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد می‌باشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگره‌های داخلی و 8 و 8 مورد در کنگره‌های خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر می‌رسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاه‌های مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
سلیمان زند، اشرف زمانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: کمردرد یک مشکل شایع بالینی دوران بارداری می باشد. محققان ورزش را بعنوان یک روش پروفیلاکسی در کاهش کمردرد مادران باردار مطرح می کنند . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر انجام ورزش مناسب و وضعیت بدنی صحیح در هنگام فعالیت های روزانه دوران بارداری از طریق آموزش و انجام آن توسط خانم های باردار طراحی شده است . روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که 138نفر از خانم های بارداری در آن شرکت کردند . پژوهش در چهار مرحله: 1- اخذ شرح حال 2- تعلیم 3- اجراء (افرادمورد پژوهش در طی 30 هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه 10 نوع حرکت ورزشی سبک وهوازی را زیر نظر یک فیزیوتراپ انجام می دادند) 4- ارزیابی نهایی، اجراء شد . نتایج با استفاده از آزمونهای آمارهای و از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: با توجه به نتایج حاصله ، 2/18 درصد از زنان گروه تجربی و 6/36 درصد از زنان باردار گروه کنترل مبتلا به کمردرد در دوران بارداری شدند . آزمون کای اسکویر ، تفاوت معنی دار آماری را بین دو گروه از نظر ابتلا به کمر درد در دوران بارداری نشان داد(05/0p< ، 5/36= χ²). هم چنین نسبت احتمال در گروه شاهد نسبت به مورد 2 به دست آمد(91/1- 04/4 CI%95 = و05/0p< ) . نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان می دهد که ورزش در دوران بارداری موجب حذف کمر درد نمی شود ولی می تواند بروز کمر درد را در این دوران کاهش داده یا به تاخیر اندازد .
مهدی مسیبی، فرشته زمانی علویجه، محمود رضا خزاعی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش تعیین تاثیر آموزش بهداشت در چارچوب مدل اعتقاد بهداشتی بر اتخاذ رفتارهای پیش‌گیری کننده از عفونت ژیاردیا لامبلیا در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک بود. مواد و روش‌ها: در طی یک مطالعه نیمه تجربی شاهد دار تصادفی از 12 مدرسه ابتدایی، تعداد 1200 دانش آموز به طور تصادفی در دو گروه 600 نفره آزمون (تحت آموزش) و کنترل (بدون آموزش) قرار گرفتند. حجم نمونه برای انجام آزمایشات انگل شناسی 300 نفر بود که به روش تصادفی و به طور مساوی از دو گروه آزمون و کنترل انتخاب شدند. آموزش سلامت بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بود و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری مرتبط با سبک زندگی دانش آموزان بررسی شد. یافته ها: کوتاه نگهداشتن ناخن در گروه آزمون، پس از آموزش افزایش و در گروه کنترل به طور معنی‌داری کاهش یافته بود. تعداد کودکانی که برای آب خوردن لیوان به همراه داشتند، در گروه آزمون به مقدار کمی افزایش و در گروه کنترل به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرده بود. تعداد کودکانی که از صابون پس از دستشویی درمدرسه استفاده می‌کردند در هر دو گروه آزمون و کنترل به طور معنی‌داری افزایش داشت. ارتباط کوتاه نکردن ناخن و آلودگی به ژیاردیا؛ هم چنین کاهش نسبت آلودگی به ژیاردیا در گروه آزمون و افزایش آن در گروه کنترل پس از آموزش معنی‌دار بود. نتیجه گیری: رفتارهای پیش‌گیری کننده به طور معنی‌داری افزایش یافته و بر کاهش آلودگی به ژیاردیا در دانش آموزان موثر بود. استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی در پیش‌گیری از آلودگی‌های انگلی همراه آموزش والدین پیشنهاد می‌شود.
داود حکمت پو، محسن شمسی، مجید زمانی ،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه جمعیت سالمندان در سراسر دنیا رو به افزایش است و بیماری‎ها و مشکلات حاصل از این مرحله تکاملی می‎تواند به شدت بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیرگذار باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر برنامه آموزش شیوه زندگی سالم بر کیفیت زندگی سالمندان شهر اراک می‎باشد.

مواد و روش‎ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است که بر روی 60 نفر از سالمندان شهر اراک انجام پذیرفته است. نمونه‎ها در کلاس‎های آموزشی تغذیه، تحرک، مهارت‎های زندگی و بهداشت خواب به مدت یک ماه شرکت نموده و به مدت سه ماه بعد از مداخله پی‎گیری شدند. ابزار جمع‎آوری اطلاعات شامل پرسش‎نامه استاندارد (فرم کوتاه) کیفیت زندگی (36-SF) در افراد سالمند بوده است.

یافته‎ها: میانگین کل نمره کیفیت زندگی 42/7±06/61 بود. بیشترین میانگین کیفیت زندگی در بعد سلامت اجتماعی 15±5/74 و کمترین در بعد سلامت جسمی 17±46 بود. از لحاظ شاخص کیفیت زندگی در قبل از مداخله آموزشی 3/13 درصد در سطح ضعیف،30 درصد متوسط، 7/41 درصد در سطح خوب و 15 درصد در سطح عالی قرار داشتند که بعد از مداخله آموزشی اکثریت نمونه‎ها در سطح خوب (3/38 درصد) و عالی(45 درصد) قرار داشتند که اختلاف معنی‎داری در قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشت(001/0>p).

نتیجه‎گیری: با آموزش سالمندان در مورد شیوه زندگی سالم، می‎توان از بسیاری از مشکلات آنان پیش‎گیری و در جهت ارتقای کیفیت زندگی آنان گام برداشت. لذا لزوم برگزاری کلاس‎های مختلف آموزشی جهت این گروه جمعیتی که مورد غفلت قرار می‎گیرند بسیار ضروری به نظر می‎رسد.


بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیله‎ای برای پایش یکی از شاخص‎های اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستان‎های تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسه‎ی آن با دو نمودار دیگر میله‎ای و کاترپیلار از این نظر می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستور‎العمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.

یافته‎ها: بر اساس نمودار قیفی شهرستان‎های آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستان‎های اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستان‎ها بود.

نتیجه‎گیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستان‎ها نشان دهد، از این رو می‎تواند در پایش برنامه‎های سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .


فرزاد زمانی، پارسا یوسفی، محمد رفیعی، ندا صالح جعفری،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپرتروفی آدنوئید از مشکلات شایع دوران کودکی می‌باشد که علایم انسدادی ایجاد می‌شود آدنوئیدکتومی اندیکاسیون دارد در مواردی که بیمار کاندید عمل جراحی نمی‌باشد درمانهای غیرجراحی اندیکاسیون دارد. کورتیکواستروئیدهای داخل بینی ممکن است باعث کاهش علایم انسدادی در این بیماران شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر قطره بتامتازون داخل بینی برروی علایم انسدادی بیماران مبتلا به هیپرتروفی آدنوئید می‌باشد.

مواد و روش ها: 77 کودک بین سنین 12-1 ساله که دارای علایم کلینیکی هیپرتروفی آدنوتید و با گرافی لترال گردن اثبات شده بوده و کاندید عمل جراحی نبودند انتخاب و به دو گروه مساوی تقسیم شدند در گروه اول تحت درمان با قطره بتامتازون داخل بینی 3 بار در روز به مدت 3 هفته و در گره دوم تحت درمان با کلرو سدیم با مدت مشابه قرار گرفتند علایم انسدادی شامل خرخر شبانه، تنفس دهانی رینوه چرکی و آبکی و علایم سینوزیت همچنین معاینه گوش قبل از درمان، در پایان ماه اول و 3 ماه پس از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند و اطلاعات متوسط نرم افزار SPSS ver 19‌ تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: قطره بتامتازون داخل بینی باعث بهبود علایم انسدادی مخصوصاً خرخر شبانه شد که این بهبودی از نظر آماری معنی دار بوده اما برروی علایم دیگر و همچنین عوارض عفونی شامل رینوره چرکی تاثیر معنی داری نداشت.

نتیجه گیری: قطره بتامتازون بینی می‌تواند به عنوان یک درمان جایگزین در بیماران مبتلا به هیپرتروفی آدنوتید بکار رود.


پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری، حسن طاهر احمدی، لیلا فرج زاده، اعظم زمانیان،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: متخصصین اطفال با تب و افزایش دمای بدن و اضطراب ناشی از آن در والدین مواجه هستند و راهکارهای متعددی را در مواجهه با تب به کار می‌گیرند. موضوعی که در سال‌های اخیر در درمان تب مورد توجه قرار گرفته است استفاده از دوزهای آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن می‌باشد. علیرغم این که این روش به طور شایع استفاده می‌شود ولی مطالعات کافی در زمینه کارایی آن وجود ندارد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور تصادفی بود. تعداد 240 کودک در رده سنی 6 ماه تا 12 سال مبتلا به گاستروانتریت در این پژوهش شرکت کردند. کودکان در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول استامینوفن دریافت نموده، گروه دوم ایبوپروفن و گروه سوم استامینوفن و ایبوپروفن را به صورت یکی در میان (آلترناتیو) دریافت نمود.

یافته‌ها: 112 از تعداد 240 کودک، نفر(66/46 درصد) دختر و 128 نفر (33/53 درصد) پسر بودند. میانگین زمان کاهش تب در گروه اول 07/2، گروه دوم 82/1 و در گروه سوم 87/1 روز بود. میانگین دوز مورد استفاده داروها در گروه اول 9 دوز، گروه دوم 17/8 دوز و در گروه سوم 13/7 دوز بود. گروه اول کمترین تأثیر را نسبت به دو گروه دیگر داشت.

نتیجه‌گیری: رژیم‌ درمانی آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن در کاهش تب در کودکان رده سنی 6 ماه تا 12 سال مؤثرتر از تک درمانی هر دو آنها می‌باشد.


نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تکانش‌گری هسته اصلی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی می‌باشد، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفه‌‌‌‌‌های تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی بر رفتارهای تکانشی و خشم‌های انفجاری بود.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران زن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 32 بیمار بود که تشخیص رفتارهای تکانشی و خشم‌های انفجاری را به تشخیص روان‌پزشک مرکز دریافت نمودند که این افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. این بیماران با استفاده از مصاحبه تشخیصی ساختار یافته براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، مقیاس تکانش‌گری بارات، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرارگرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه (2-30/2ساعته) تحت رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند و به گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از اجرای رفتاردرمانی دیالکتیکی با تکیه بر مولفه‌‌‌‌‌های تحمل پریشانی و نظم بخشی هیجانی در متغیرهای رفتارهای تکانشی و خشم‌های انفجاری تفاوت معنی‌داری وجود دارد(01/0p<).

نتیجه‌گیری: مولفه‌های تحمل ‌پریشانی و نظم‌بخشی ‌هیجانی در رفتاردرمانی ‌دیالکتیکی در کاهش خشم‌های انفجاری و رفتارهای‌ تکانشی موثر است.


فرزاد زمانی، حبیب سهیلی، حمیدرضا جمیلیان، ندا صالح جعفری، محمد رفیعی، امین تمیزی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رینیت آلرژیک از جمله شایع‌ترین بیماری‌ها است که تقریبا در 20 درصد مردم بروز می‌کند. علائم اصلی بیماری شامل عطسه، آبریزش بینی، انسداد بینی و خارش بینی یا حلق می‌باشند. به نظر می‌رسد ضد افسردگی‌های سه حلقه‌ای که دارای خاصیت بلوک گیرنده‌های هیستامینی می‌باشند، می‌توانند به عنوان درمانی موثر در درمان این بیماری مطرح شوند.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 84 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی وراد مطالعه شده و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول بیماران 2 هفته سیترزین و در گروه دوم 2 هفته دوکسپین دریافت کردند. بعد از اتمام درمان بیماران از نظر میزان آبریزش بینی، خارش بینی، عطسه واحتقان بینی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافتهها: در این مطالعه مشخص شد که امتیاز بالینی بیماران دو گروه بعد از دریافت 2 هفته درمان تفاوت معنی‌داری با یکدیگر ندارد(P=0.261). تنها علامتی متاثر از نوع درمان در بین دو گروه اختلاف معنی‌داری داشت میزان عطسه بعد از دو هفته بود(P=0.005).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد تفاوت زیادی بین استفاده از سیتیریزین و دوکسپین در درمان علائم ناشی از رینیت آلرژیک فصلی وجود ندارد. توصیه می‌شود در مطالعات آینده از داروهای ضد افسردگی با خاصیت قوی‌تر بلوک کنندگی گیرنده‌های هیستامینی و بر روی جمعیت با حجم نمونه بیشتر انجام شوند.

واژگان کلیدی: درمان، رینیت آلرژیک، دوکسپین، سیتیریزین


نرگس زمانی، مجتبی حبیبی، محمد درویشی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی در رأس فهرست بیماری‌های روانی قرار دارد که حدود 25 درصد مراجعین به مراکز بهداشتی در جهان را به خود اختصاص می‌دهند و تاکنون شیوه‌های مختلفی برای درمان آن ارایه شده است. لذا، هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با گروه‌ درمانی شناختی رفتاری در کاهش افسردگی مادران کودکان معلول بود.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر، پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران بیماران مراجعه کننده به مراکز جسمی حرکتی، کار درمانی، فیزیوتراپی بود که علائم افسردگی را داشتند. با روش نمونه‌گیری در دسترس در هر گروه تعداد 8 بیمار انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری شامل مصاحبه بالینی ساخت دار برای اختلال‌های محور یک بر اساس DSM-IV و فرم بازبینی شده پرسش‌نامه افسردگی بک بود. گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیک و رفتاردرمانی-شناختی طی 2ماه (8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله‌ای را دریافت نکردند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین میانگین‌های نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری وجود دارد(001/0>p). هم‌چنین بین میانگین‌های نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی تفاوت معنی‌داری وجود دارد(001/0>p).

نتیجه‌گیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افراد افسرده و افرادی که در حالت بحران به سر می‌برند، رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی با توجه به ماهیت آن، بسیار کارا و نوید بخش به نظر می‌رسد.


جمال فلاحتی، فرزاد زمانی برسری، محمد تایید، رحمت اله جدیدی،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد مجرای اشکی به عنوان یک مشکل شایع باعث علائم زجرآور فیزیکی و اجتماعی شامل اشک ریزش فراوان، حملات داکریوسیستیت حاد و مزمن، درد وخارش چشم و قرمزی چشم می‏شود. با این حال، روش‏های درمانی موجود اتفاق نظر نیست. این مطالعه به بررسی و مقایسه اثر و عوارض داکریوسیستورینوستومی و ترجیحات بیماران در دو روش جراحی مرسوم برای رفع انسداد مجرای اشکی می‏پردازد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 220 بیمار مبتلا به انسداد مجرای اشکی به صورت تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شده و تحت جراحی داکریوسیستورینوستومی اکسترنال و اندوسکوپیک قرارگرفتند. در نهایت بیماران از نظر میزان اکیموز واشک ریزش بعد از عمل و زمان جراحی و میزان خونریزی حین عمل مقایسه شدند. داده‏های بیماران با استفاده از آزمون مجذور کای و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

یافته‏ها: مقایسه نتایج دو گروه از نظر اکیموز بعد از عمل، مدت زمان عمل جراحی و خونریزی بعد از جراحی نشان دهنده اختلاف معنی‏داری بود(p=0.000). ولی میزان اشک ریزش بعد از عمل جراحی بین دو گروه اختلاف معنی‏داری را نشان نداد(p=0.418).

نتیجه‏گیری: با توجه به یافته‏های این مطالعه، استفاده از روش داکریوسیستورینوستومی اندوسکوپیک نسبت به روش سنتی اکسترنال برتری محسوسی دارد. لذا با توجه به میل بیشتر بیماران به انجام این روش، جراحان باید تجربه بیشتری در انجام این عمل جراحی کسب نمایند.


نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش خشم‌های انفجاری بود.

مواد و روشها: این طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه32بیمار مبتلا به خشم‌های انفجاری مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر اراک بودند که به صورت تصادفی به گرو‌ه‌های آزمایش (رفتار درمانی دیالکتیکی) و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در16 جلسه 2 تا 5/2 ساعته به صورت گروهی تحت آموزش مهارت‌های رفتار‌درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها، بیماران قبل و بعد از مداخله پرسش‌نامه تکانش‌گری آیزنک را کامل کردند و با توجه به این که پیش‌ فرض‌های لازم برای انجام تحلیل کوارریانس چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره برآورده نشد از تحلیل واریانس تک‌ متغیره استفاده شد.

یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی خشم‌های انفجاری را به طور معنی‌داری کاهش می‌دهد.

نتیجهگیری: با توجه به یافته‌های پژوهش، می‌توان بیان کرد که رفتار درمانی دیالکتیکی موجب کاهش خشم‌های انفجاری در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی می‌تواند جزء برنامه‌های مداخلاتی در سطوح گروه‌های هدف مراکز روان درمانی قرار گیرد هم‌چنین، این روش از طریق کاهش خشم‌های انفجاری به بهره‌وری زندگی درمان‌جویان کمک می نماید.


سونیا زمانی، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، نسیم عباسی،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی عارضه‌ای ناشی از دیابت است که باعث کوری در بزرگ‌سالان می‌شود. با افزایش قند خارج سلولی، ‌استرس‌های اکسیداتیو افزایش می‌یابد که در نتیجه گونه‌های واکنش‌پذیر اکسیژن تولید می‌شود. گلوتاتیون پراکسیداز1 که از طریق ژن GPX-1 کد می‌شود، آنزیم کلیدی حفاظت رگ‌ها در برابر ‌استرس‌های اکسیداتیو می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن GPX-1 در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی است.

مواد و روشها: در این تحقیق مورد- شاهدی، 160 نمونه خون از 80 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 80 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین ژنوتیپ ژن GPX-1 از تکنیک PCR- RFLP به کمک آنزیم ApaI استفاده گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار مدکالک نسخه‌ی 12.1 انجام شد.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های Leu/Leu، Leu/Pro، Pro/Pro ژن GPX-1 در بیماران به ترتیب 10، 5/62 و 5/27 درصد بود، در حالی که در گروه کنترل به ترتیب 10، 70 و 20 درصد محاسبه شد. به عبارت دیگر، فراوان ترین ژنوتیپ در گروه بیمار و کنترل هتروزیگوت Ile/Pro بود. بر پایه نتایج به دست آمده از این مطالعه، تفاوت معنی‌داری در توزیع ژنوتیپی GPX-1 بین افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و کنترل دیده نشد(52/0p=).

نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن Gpx-1 با بیماری رتینوپاتی مرتبط نیست. با این وجود، جهت تعیین نقش دقیق ژن Gpx-1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیع‌تری با تعداد نمونه‌های بیشتر در جمعیت رشت نیاز است.


سید نعمت ا... سیفی، احسان ا... غزنوی راد، اشرف زمانی، محمد یوسف علیخانی، محمد رفیعی، سلیمان زند، حمید ابطحی،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده

زمینه وهدف: لیستریا مونوسیتوژنز یکی از عوامل مهم سقط جنین و عفونت پس از زایمان در نوزادان می‌باشد. به علت اهمیت این باکتری در سلامت زنان حامله و نیز نوزادان تازه متولد شده، هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان فراوانی این باکتری در زنان باردار و مقایسه آن در زنان باردار با سابقه سقط و بدون سابقه سقط جنین است.

مواد و روشها: در این مطالعه، 540 نمونه از زنان باردار از بیمارستان طالقانی اراک تهیه گردید. پس از کشت نمونه‌ها در محیط غنی کننده، لیستریا مونوسیتوژنز بر روی محیط اختصاصی جدا سازی گردید.

یافته‌ها: از نمونه‌های بالینی، تعداد 14 مورد دارای لیستریا مونوسیتوژنز بودند. از این تعداد 8 مورد دارای سابقه سقط و 6 مورد فاقد سابقه سقط جنین بودند. بیشترین موارد کشت مثبت مربوط به دوره سنی 25 تا 34 سال شامل 7 مورد و کمترین موارد مربوط به دوره سنی 35 تا 44 سال شامل 3 مورد بود و 4 مورد در دوره سنی 17 تا 24 سال قرار داشتند.

نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که لیستریا مونوسیتوژنز می‌تواند سبب آلودگی در زنان باردار شود. با روشهای فنوتیپی و استفاده از محیطهای اختصاصی می‌توان باکتری لیستریا مونوسایتوژنز را از افراد باردار به ظاهر سالم جدا کرد.


ندا صالح جعفری، فرزاد زمانی برسری، حمیدرضا جمیلیان، بهمن صادقی سده، حمیدرضا ظفری،
دوره 19، شماره 7 - ( مهر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تونسیلکتومی درمان اصلی هیپرتروفی لوزه‌های علامت‌دار و شایع‌ترین عارضه تونسیلکتومی درد بعد از عمل می‌باشد. هدف و ضرورت انجام مطالعه حاضر مقایسه اثر شیاف دیکلوفناک سدیم و شیاف استامینوفن به تنهایی و تجویز ترکیب هم‌زمان آنها در کنترل و کاهش درد و بهبودی بلع و رضایت بعد از عمل جراحی تونسیلکتومی در کودکان می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 180 کودک 7 تا 14 ساله کاندید جراحی تونسیکلتومی وارد مطالعه گردیدند. بیماران به صورت غیراحتمالی، آسان و تصادفی به سه گروه 60 نفری تقسیم شدند. بلافاصله پس از عمل برای بیماران شیاف استامینوفن، دیکلوفناک و یا ترکیب هر دو استفاده شد. سپس بیماران از نظر درد در ساعات اول، هفتم، سیزدهم و نوزدهم پس از عمل با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‌ها: بین میانگین درد در تمام ساعات در بین گروه‌ها اختلاف معنی‌داری وجود داشت(p<0/05). از نظر بروز عوارضی هم‌چون تهوع، استفراغ و تب نیز اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها وجود داشت(p<0/05). اما گروه‌ها از نظر خون‌ریزی بعد از عمل اختلاف معنی‌داری نداشتند(p>0/05).

نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که دیکلوفناک رکتال در مقایسه با استامینوفن رکتال و نیز درمان ترکیبی هر دو، داروی موثر‌تری برای کاهش درد بعد از عمل تونسیلکتومی می‌باشد که باعث می‌شود نیاز به مخدر مصرفی این بیماران پس از عمل کاهش یابد.


نسترن زمانی، آزاده اسکندری،
دوره 20، شماره 11 - ( بهمن ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اضطراب و افسردگی از حالت­های روان­شناختی و فیزیولوژیکی هستند که با تغییرات بدنی، هیجانی و رفتاری شناسایی می شوند. با توجه به مطالعات انجام شده، شواهدی مبنی بر تأثیر دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) در تنظیم شرایط احساسی، حرکتی و عملکردهای شناختی در انسان و حیوانات وجود دارد. در این مطالعه، اثر DHA با مقدار 5/2 میلی­گرم بر کیلوگرم بر رفتارهای اضطرابی و افسردگی در موش سوری نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی به 6 گروه 7 تایی تقسیم شدند. حیوانات مورد مطالعه به گروه های کنترل، حلال، (تزریق داخل صفاقی روغن کنجد به مدت 14 روز) و تحت درمان با DHA، (تزریق داخل صفاقی DHA با مقدار 5/2 میلی­گرم بر کیلوگرم به مدت 1، 3، 5 و 14 روز) تقسیم شدند و سپس با استفاده از دستگاه ماز بعلاوه­ای شکل مرتفع و آزمون شنای اجباری از نظر رفتارهای اضطرابی و افسردگی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که دوکوزاهگزانوئیک اسید در روزهای 1، 3 و 5 اثر معنی­داری بر رفتار اضطرابی نداشت (05/0˃ p)، اما تیمار 14 روز دوکوزاهگزانوئیک اسید منجر به کاهش زمان بی­حرکتی در آزمون شنای اجباری گردید (05/0˂ p).
نتیجه­گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می­توان گفت دوکوزاهگزانوئیک اسید در دوز 5/2 میلی­گرم بر کیلوگرم تأثیری بر رفتارهای اضطرابی جوندگان ندارد، ولی منجر به کاهش رفتارهای افسردگی می گردد.
 

آرمان زمانی، ابوالقاسم بابایی، نیر سادات مصطفوی،
دوره 22، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص سرطان خون کار بسیار دشواری است، به همین دلیل نیاز به استفاده از تکنیک‌‌های پردازش تصویر می‌باشد. هدف اصلی این تحقیق، ارائه سیستمی بر پایه مدل‌‌های هوشمند بود که بتواند دقت سیستم تشخیصی را در زمینه سرطان خون نوع لوسمی حاد ارتقا بخشد.
مواد و روشها: تصاویر تهیه شده در این پژوهش از پایگاه داده University Degli Studi Dimilan  استخراج و در فضای نرمافزار MATlab 2014a پردازش شد. در این تحقیق از روش Fuzzy-Cmeans در بخش قطعه بندی و از تکنیک‌‌های مبتنی بر شبکه‌‌های عصبی و ماشین بردار پشتیبان در بخش شبکه‌‌های دستهبندیکننده استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافتهها: با استفاده از انتقال تصویر اولیه به چهار فضای RGB، HSV،Lab  و Enhanced RGB  داده‌‌های مربوط به ویژگی‌‌‌ها استخراج شد. داده‌‌های بهدست آمده از مرحله قبل وارد شبکهSVM  شد و سپس شبکه داده‌‌های نرمال را از دادههای غیرنرمال جداسازی کرد. نتایج حاصل از مقایسه خروجی روش پیشنهادی با روش‌‌های آموزشی مختلف، بیشترین میانگین دقت برابر با مقدار 7/95 درصد را نشان داد.
نتیجهگیری: شبکه پیشنهادی به طور مناسب از مزایای هریک از شبکه‌‌‌ها بهطور جداگانه، بهرهبرداری نمود و موجب گردید که نقاط ضعف هریک از الگوریتم‌‌‌ها توسط دیگری برطرف گردد. این ترکیب شبکه‌‌‌ها سبب ارتقای دقت خروجی تا 98 درصد شد و از طرف دیگر زمان محاسبات انجام شده را به شدت کاهش داد.

فرزاد زمانی برسری،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف هیپرتروفی شاخک تحتانی بینی از شایع‌ترین علل انسداد بینی بعد از انحراف بینی است. بزرگی غیرطبیعی شاخک، یا ناشی از وضعیت استخوانی شاخک یا ناشی از تورم مخاط شاخک است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی روش ساب‌موکوزال رزکسیون با روش الکتروکوتر در درمان هیپرتروفی شاخک تحتانی انجام گرفت.
مواد و روش ها ۱۴۰ بیمار دچار هیپرتروفی شاخک تحتانی با احساس گرفتگی بینی و رینوره و کاندید عمل جراحی به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول پس از القای بیهوشی اقدام به ساب‌موکوزال رزکسیون شاخک تحتانی شد.گروه دوم پس از القای بیهوشی کوتریزاسیون مونوپولار با آنژیوکت نیدل۲۰ در سه ناحیه قدامی، میانی و خلفی شاخک تحتانی انجام ‌شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش را کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک (کد: ۳-۱۳۳-۹۱) تأیید کرده است.
یافته ها در گروه الکتروکوتر شش ماه بعد، بهبودی رضایت‌بخش‌تری از نظر گرفتگی بینی مشاهده شد (۰/۰۱۷=P). یک ماه بعد از عمل بهبودی رضایت‌بخش از سردرد در گروه (SMR) اس‌ام‌آر (۰/۰۳۴=P)، درد و سوزش کمتری در محل جراحی و عطسه، سرفه و خارش در گروه الکتروکوتر مشاهده شد (۰/۰۱۳=P). 
نتیجه گیری روش الکتروکوتر با توجه به خون‌ریزی و زمان عمل جراحیِ کمتر و در دسترس بودن تجهیزات اولیه و بهبودی نسبی در کاهش رینوره، می‌تواند به عنوان روشی مرجح‌ نسبت به SMR مطرح باشد. در صورتی که بیمار دچار هیپرتروفی ایزوله زیرمخاطی و مخاطی شاخک تحتانی باشد، این روش توصیه می‌شود. 

نسترن زمانی، احمد علی معاضدی،
دوره 22، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر شایع‌ترین علت دمانس در میان افراد مسن است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات هم‌افزایی ممانتین و ویتامین D بر بهبود اختلالات یادگیری و حافظه فضایی در موش‌های صحرایی نر بالغ مدل بیماری آلزایمر انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۹ گروه هفت‌تایی تقسیم شدند؛ کنترل، تخریب NBM (تخریب الکتریکی دو‌طرفه NBM)، شاهد تخریب (ورود الکترود به NBM بدون القای جریان الکتریکی)، تخریب NBM + حلال ممانتین و ویتامین D (سالین، روغن کنجد، سالین+روغن کنجد)، تخریب NBM + ویتامین D، تخریبNBM + ممانتین و تخریب NBM + ویتامین D + ممانتین. یک هفته بعد، موش‌های صحرایی به مدت پنج روز با دستگاه ماز Y شکل آموزش دیدند. ۲۵روز بعد از آموزش آزمون فراخوانی حافظه برای ارزیابی حافظه بلند مدت انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاقEE/ ۹۷, ۲۴, ۳۰۶۱۲۴۳/ scu.ac.ir توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به تصویب رسیده است.
یافته ها: تخریب دوطرفه NBM منجر به کاهش یادگیری فضایی در مقایسه با گروه‌های کنترل و شاهد تخریب شد. در گروه‌های حلال ممانتین و ویتامین D در مقایسه با گروه تخریب NBM هیچ تغییری در یادگیری فضایی مشاهده نشد. یادگیری و حافظه فضایی در گروه تخریب NBM + ویتامین D + ممانتین (۰۰۱/۰˂P) در مقایسه با گروه‌های تخریب NBM + ویتامین D (۰۱/۰˂P) و تخریب NBM + ممانتین (۰۵/۰˂P) به طور معنی‌داری بهبود یافت. علاوه بر این بین نتایج روز پنجم آموزش و آزمون فراخوانی حافظه روز سی‌ام تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که تجویز توأم ویتامین D و ممانتین در مقایسه با ممانتین یا ویتامین D به‌تنهایی در بهبود اختلال یادگیری و حافظه فضایی در موش‌های صحرایی مدل بیماری آلزایمر مؤثرتر بوده است.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb