جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای زارع

عبدالحسین دلیمی اصل، اکرم فرهادی مفتخر، فرشته زارع سور کالی، محمود شریفیان،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

مقدمه: توکسوپلاسموز نوعی بیماری انگلی است که توسط تک یاخته توکسوپلاسما گوندیی ایجاد می شود. مهاجرت توکسو پلاسما به خون و سایر بافت های بدن مانند کبد و تکثیر انگل در این سلول ها، ممکن است باعث بروز تغییرات فیزیولوژیک سلولی و بیوشیمیایی در بدن از جمله کبد شود. در نتیجه شاخص هایی از قبیل اوره، بیلی روبین، پروتئین تام و آلبومین ممکن است تغییر نمایند. در این تحقیق تغییرات ایجاد شده در برخی از شاخص های کبدی طی آلودگی تجربی رت به توکسو پلاسما گوندیی مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش کار: تعداد 80 سر رت و 90 سر موش سوری عاری از آلودگی انتخاب شدند. رت ها به دو گروه 60 سر رت مورد و 20 سر رت شاهد تقسیم شدند. گروه مورد با تزریق 50000 عدد تاکی زونیت از طریق داخل صفائی آلوده شدند و هر سه روز یک بار تا مدت 10 روز از یک گروه سه تایی مورد به همراه یک رت از گروه شاهد نمونه برداری و میزان سطوح مقادیر پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و اوره با روش های استاندارد بررسی شد. علاوه بر این کبد رت های آلوده از لحاظ آلودگی به توکسوپلاسما با روش تلقیح داخل صفاقی موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: طبق نتایج به دست آمده، انگل از روز ششم آلودگی در بافت کبد ظاهر و تا روز بیست و هفت قابل مشاهده بود که پس از این مدت انگل از کبد محو گردید. اوره از روز ششم بعد از آلودگی شروع به افزایش کرد که این افزایش تا روز شصتم ادامه داشت. بیلی روبین تام از روز ششم تا بیست و هفتم و پروتئین تام و آلبومین سرم از روز ششم تا دوازدهم دچار افزایش و از آن به بعد یعنی تا روز شصتم تا مقدار طبیعی دچار کاهش شدند.
نتیجه گیری: به طور کلی آلودگی رت به توکسوپلاسموزیس می تواند سبب ایجاد تغییرات موقت در برخی شاخص های بیوشیمیایی کبد شود. این تغییرات عمدتا به علت عبور انگل از بافت کبد است. متعاقب استقرار انگل در مغز و یا عضلات و تشکیل کیست نسجی این تغییرات روند طبیعی به خود می گیرند.

ابوالقاسم زارع زاده، مسعود سماورزاده تهرانی، وحید نوریان، بهشته پدیدار،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: گیر افتادگی تاندون عضلات فلکسور انگشتان که با علائمی مثل گیر کردن انگشت مبتلا در حین حرکت و عدم توانائی در ادامه حرکت همراه می باشد، به عنوان بیماری انگشت ماشه‌ای و شست ماشه‌ای شناخته می‌شود. در این مطالعه سعی می‌گردد به بررسی اثر درمانی تزریق موضعی کورتیکو استروئیدها در بهبود علائم بیماری انگشت ماشه‌ای پرداخته شود. روش‌کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی است که در آن نمونه‌گیری به صورت غیر تصادفی صورت گرفته است. نمونه‌ها شامل 50 بیمار دچار انگشت ماشه‌ای مراجعه کننده به کلینیک دست بیمارستان الزهرا بوده‌‌اند. متغیرهای تندرنس موضعی، مرحله حالت ماشه‌ای، درد در هنگام فلکسیون ایزومتریک و کشش غیر فعال تاندون ( براساس VAS)، قبل از انجام تزریق موضعی کورتیکوستروئید و سپس سه هفته، سه ماه و شش ماه بعد از انجام تزریق، بررسی شدند. اطلاعات از طریق فرم ویژه‌ای جمع‌آوری و با آزمون‌های آماری تحلیل واریانس و مربع کای تجزیه و تحلیل شد. نتایج: اختلاف بین فراوانی نسبی وجود تندرنس در محل پولی A1 در 4 معاینه انجام شده معنی‌دار می‌باشد و پس از تزریق کاهش چشم‌گیری یافته است(0001/0 p<). اختلاف بین میانگین درد در هنگام فلکسیون ایزومتریک و کشش غیر فعال تاندون نیز در چهار معاینه انجام شده با یکدیگر معنی‌دار است(0001/0 p<). ‌هم‌چنین اختلاف بین توزیع فراوانی مراحل مختلف حالت ماشه ای در چهار معاینه انجام شده نیز معنی‌دار می‌باشد(0001/0 p<). رضایت کلی از درمان 90 درصد می‌باشد. نتیجه‌گیری: از مجموع50 بیمار مورد مطالعه موفقیت در تزریق موضعی در 90 درصد از موارد دیده می شود که این امر حاصل صرفاً‌ یک بار تزریق است. درصد بالای موفقیت درمان و عوارض جانبی کم تزریق موضعی، آن را به عنوان روش مناسب درمان بیماری انگشت ماشه‌ای معرفی می‌کند.
افسانه طلایی، مسعود امینی، مریم زارع، منصور سیاوش،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

متغیرها در سه گروه تحمل قند طبیعی، دیابت و اختلال تحمل قند به ترتیب برای DHEA-S 127، 113، 129 میکروگرم در دسی لیتر، انسولین 7/7 ، 10/1 ، 3/8 میکرو یونیت در میلی لیتر ، IR HOMA- 6/1 ، 5/3 ، 8/1 و برای قند ناشتا مقدمه: دهیدرو اپی آندروسترون (DHEA) و نوع سولفاته آن (DHEA-S) یکی از هورمون‌های آدرنال و فراوان‌ترین هورمون استروئیدی بدن است و برخلاف سایر هورمون‌های آدرنال، با افزایش سن کاهش می‌یابد، لذا به چشمه جوانی شهرت پیدا کرده است. اخیراً DHEA به علت اثرات متعدد، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در مورد اثر آن بر حساسیت انسولین اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه ارتباط DHEA با حساسیت انسولین بررسی می‌گردد. روش‌کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی نمونه‌ها از بستگان مونث درجه یک بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد اصفهان، انتخاب شده و برای آنان آزمایش تحمل قند خوراکی انجام ‌شد و برحسب نتایج آزمایش تحمل قند خوراکی در سه گروه دیابت، اختلال تحمل قند و تحمل قند طبیعی قرار گرفتند که هر گروه شامل ٣٠ نفر بود. در این سه گروه آزمایش‌های قند، چربی، CBC ، انسولین و سطح DHEA-S خون انجام شد و میزان حساسیت انسولین نیز با فرمول HOMA-IR مشخص شده و ارتباط میزان حساسیت انسولین با DHEA در سه گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تی زوج صورت گرفت. نتایج: میانگین 86 ، 135 ، 89 میلی گرم در دسی لیتر بود. مقایسه میانگین متغیر‌ها نشان داد که اختلاف DHEA-S درسه گروه معنی‌دار نیست. بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنی‌دار وجود دارد(04/0p<). بین DHEA-S و HOMA-IR ارتباط معنی‌دار وجود ندارد. بین DHEA-S و قند خون ناشتا ارتباط معنی‌دار وجود ندارد. درگروه با تحمل قند طبیعی نیز، DHEA-S با HOMA-IR و انسولین رابطه معنی‌دار ندارد. نتیجه‌گیری: به طور کلی DHEA با حساسیت انسولین و HOMA-IR ارتباط معنی‌دار ندارد ولی این ارتباط در سه گروه متفاوت است و در گروه با تحمل قند طبیعی، DHEA با HOMA-IR به طور نسبی ارتباط معنی دار دارد. از طرفی بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنی‌دار دیده می‌شود.
پروین زارعیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: تاکنون نقش دقیق هورمون‌های جنسی در درک درد و همین طور اثر استرس بر سیستم تولید مثلی مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ضد دردی استرس محدود کننده و اثر آن بر غلظت هورمون‌های جنسی در رات‌های نر و ماده می‌باشد. روش کار: در این تحقیق تجربی از 47 رات نر و ماده در محدوده وزنی 230- 170 گرم استفاده گردید. برای القا استرس حاد محدود کننده و استرس مزمن، حیوان به ترتیب یک ساعت و دو هفته ( روزی یک ساعت ) در دستگاه مقیدکننده قرار داده می شد. سپس آزمون تیل فلیک انجام می‌گردید. از روش رادیوایمنواسی برای تعیین غلظت هورمون‌های جنسی استفاده شد. برای آنالیز داده‌ها تست های کروسکال والیس و من - ویتنی بکار برده شد. نتایج: در رات های نر و ماده استرس حاد محدود کننده موجب افزایش معنی‌دار زمان تاخیر در آزمون تیل فلیک گردید. استرس مزمن در رات‌های نر تاثیر معنی‌داری بر زمان تاخیر در این آزمون نداشت ولی در رات های ماده موجب افزایش این زمان گردید. استرس حاد و مزمن محدود کننده در رات‌های نر موجب کاهش غلظت تستوسترون پلاسما شد. در رات‌های ماده فقط استرس حاد محدود کننده منجربه کاهش معنی‌دار غلظت استرادیول پلاسما گردید. استرس محدود کننده اثر معنی‌داری بر غلظت تستوسترون در رات‌های ماده و غلظت استرادیول در رات‌های نر نداشت. نتیجه گیری: استرس محدود کننده به صورت حاد موجب کاهش درد و کاهش غلظت هورمون‌های جنسی در رات‌های نر و ماده می‌گردد ولی استفاده از آن به صورت مزمن موجب یک جواب وابسته به جنس می‌شود.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی می‌تواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافته‌ها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنی‌داری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
علی زارعی، سعید چنگیزی آشتیانی، فاطمه راسخ، علی اصغر محمدی، ایوب جباری،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش چربی خون یک فاکتور خطر مهم برای بیماری‎های قلبی عروقی می‎باشد. در تحقیق حاضر اثر عصاره گیاه عروسک پشت پرده (کاکنج) بر روی میزان کلسترول، لیپوپروتئین‎های با چگالی کم، لیپوپروتئین‎های با چگالی بالا و تری گلسیریدها مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 50 سر رت نژاد ویستار در 5 گروه ده تایی انتخاب شدند، گروه کنترل با رژیم غذایی عادی، گروه شاهد تحت رژیم غذای چرب که روزانه 2/0 میلی‎لیتر حلال عصاره (نرمال سالین) به صورت داخل صفاقی به مدت 21 روز دریافت می‎کردند و به طور مشابه گروه‎های تجربی دریافت کننده عصاره با دوز حداکثر (4/0 گرم/کیلوگرم)، دوز متوسط (2/0 گرم/کیلوگرم) و دوز حداقل (1/0 گرم/کیلوگرم) و تحت تیمار با غذای چرب تقسیم‎بندی شدند. بعد از پایان دوره، خون‎گیری انجام و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها: بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی پایین کاهش معنی‎دار (05/0p<) یافته است در حالی که در غلظت پلاسمایی لیپوپروتئین با چگالی بالا و تری گلیسیرید تغییرات معنی‎دار مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‎دهد که تغییرات فوق الذکر، بیشتر مربوط به لیکوپن موجود در گیاه باشد،که یک آنتی اکسیدان بسیار قوی و مانع ایجاد کلسترول بد خون شده و احتمالاً مواد دفعی را از طریق آزاد ساختن کلسترول افزایش و لذا میزان کلسترول خون را کاهش می‎دهد و به علاوه سنتز کلسترول را مهار می‎کند.
سعید چنگیزی آشتیانی، علی زارعی، مهرداد شریعتی، ایوب جباری، حسن قاسمی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: کاکنج گیاهی علفی، پایا با ساقه ریزومی خزنده و متعلق به خانواده سولانامه می‌باشد. این مطالعه تأثیر عصاره گیاه کاکنج Physalis Alkekengi بر روی غلضت برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی پلاسما را بررسی می‌کند. مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه تجربی، 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 5±190گرم به 5 گروه 10 تایی شامل: گروه کنترل، گروه شاهد تزریقی با دریافت روزانه 2 میلی لیتر حلال دارو، گروه‌های تجربی دریافت کننده دارو با دوز حداکثر (4/0)، متوسط (2/0) و حداقل (1/0) گرم به ازای هرکیلو‌گرم تقسیم شدند. تجویز دارو به صورت داخل صفاقی و به مدت 14روز به طول انجامید و بعد از پایان این دوره به منظور انجام تست‌های آزمایشگاهی، خون‌گیری انجام و نتایج به دست آمده از آزمایشات با استفاده از روش‌های آماری آنووا و توکی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت پلاسمایی پروتئین و آلبومین افزایش معنی‌داری را نشان دادند(05/0> P) در حالی که در غلظت پلاسمایی کراتینین، بیلی روبین، نیتروژن اوره خون تغییرات معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: از آنجایی که گیاهان این خانواده حاوی مقادیر قابل توجهی گلوکوکورتیکوئیدها می‌باشند، احتمال می‌رود که وجود این ترکیبات بتواند سطح پروتئین‌های کبد و پلاسما را افزایش دهد. به علاوه وجود ترکیباتی مانند فیزالین و ویتامین ث همراه با افزایش آلبومین احتمالأ باعث افزایش فشار خون و در نهایت افزایش فیلتراسیون گلومرولی و خواص مدری شده و لذا عدم افزایش معنی‌دار غلظت پلاسمایی مواد حاصل از متابولیسم در پلاسما منطقی به نظر می‌رسد.
سيد مصطفی حسینی، مجتبی سعادتی، محمد باقر یخچالی، بهار نیری فسایی، حورا احمدی دانش، مرتضی میرزایی، کمال باقری، مختار زارع،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: واکسن‌های زنده تخفیف حدت یافته شیگلا پاسخ‌های امیدبخشی در ایجاد ایمنی حفاظتی در آزمایشات بالینی بر روی انسان را نشان داده‌اند. هدف از این تحقیق طراحی و ساخت پلاسمید pDS132::∆icsA به عنوان یک ناقل انتحاری برای حذف هدفمند بخشی از ژن icsA در شیگلا می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، گونه و سرووار شیگلای جدا شده از نمونه‌های کودکان مبتلا به اسهال، در بیمارستان‌های فیروزآبادی و میلاد تهران، با استفاده از آزمایش سرم شناسی و واکنش زنجیره‌ای پلیمراز مورد تایید قرار گرفت. آغازگرهای شناسایی ژن icsA طراحی و سپس در حامل pGEM-5zf همسان سازی و تعیین توالی گردید. بر اساس نقشه برش آنزیمی ژن icsA، 1751 جفت باز از ژن icsA با استفاده از آنزیم محدودکننده HincП حذف و ژن جهش یافته ∆icsA به طور موفقیت آمیزی ایجاد گردید. حامل pGEM∆icsA با استفاده از آنزیم‌های SphI و SalI هضم گردید و سپس در حامل انتحاری (pSD132) همسانه سازی شد. صحت فرآیند با آزمایش‌های فنوتیپی و ژنوتیپی تایید گردید. یافته‌ها: سویه شیگلا دیسانتری تیپ1 با آزمایش سرولوژیکی و PCR تایید گردید. توالی ژن icsA سویه بومی با سویه‌های ثبت شده در بانک ژنی یکسان بود. حامل انتحاری pDS132::∆icsA با در بر داشتن 1484 جفت باز، مشتق شده از ژن icsA می تواند به عنوان یک ناقل انتحاری اختصاصی در ایجاد تداخل در ژن icsA به کار رود. نتیجه‌گیری: استفاده از سیستم‌های انتحاری ایجاد جهش هدف مند را تسهیل و در مقایسه با سایر تکنیک‌های اولیه مانند پاساژ متوالی روش اختصاصی و موثرتری می‌باشد.
امیر الماسی حشیانی، سهیلا زارعی فر، سید حمید حسینی، عزیزاله دهقان،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: شایع‌ترین نوع سرطان در بین کودکان، لوسمی می‌باشد که عود این بیماری منجر به کاهش میزان بقا بیمار می‌شود. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل خطر تاثیر گذار در عود بیمارن مبتلا به لوسمی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهید فقیهی شیراز، بین سال‌های 1383 تا 1388 می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه همگروهی گذشته نگر، واحد آماری مطالعه شامل 280 بیمار مبتلا به سرطان‌های نوع لوسمی لنفوئیدی حاد و لوسمی میلوئیدی حاد بود. برای تعین عوامل موثر در عود بیماری از آزمون‌های کای اسکوئر، آزمون دقیق فیشر و رگرسیون لوجستیک استفاده شده است. آنالیز داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد و p کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد. یافته‌ها: با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک مشخص گردید که متغیر سن ارتباط معنی داری (35/-=OR، 95 درصد حدود اطمینان برای OR: 82/0-15/0) با وضعیت عود بیمار دارد به گونه‌ای که شانس عود در گروه سنی 5 تا 10 سال 35/0 برابر گروه سنی زیر 5 سال می‌باشد(01/0=p). نتیجه گیری: با توجه به این که شانس رخداد عود در گروه سنی زیر 5 سال در مقایسه با گروه سنی 5 تا 10 سال بیشتر می‌باشد بنابر این این گروه سنی به منظور کاهش عوارض بیماری و افزایش میزان بقا بیمار، نیاز به توجه و پی‌گیری بیشتری دارند.
علی زارعی، مهرداد شریعتی، شهناز شکرفروش، سعید چنگیزی آشتیانی، فاطمه راسخ،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به عوارض جانبی و آثار زیان‌بخش داروهای شیمیایی، مسئله بازگشت به استفاده از داروهای گیاهی و طبیعی امروزه مورد توجه جدی واقع شده است. گیاه کاکنج با نام علمی Physalis Alkekengi و متعلق به خانواده سولاناسه، یکی از این گیاهان داروئی است که مانند اکثر داروهای طب سنتی و علیرغم دارا بودن قابلیت‌های داروئی فراوان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه، مروری گذرا بر روی اثرات عصاره گیاه کاکنج بر میزان غلظت هورمون‎های تیروئیدی، چربی خون، برخی از عوامل بیوشیمیایی پلاسما، عملکرد کبد، سیستم ایمنی و هورمون‎های جنسی می‎باشد. از طرف دیگر به دلیل استفاده زیاد عصاره گیاه کاکنج در طب سنتی جهت درمان امراض مختلف، تعیین نکات مثبت و عوارض جانبی این عصاره نیز از لحاظ فیزیولوژیکی و فارماکولوژیکی دارای اهمیت می‎باشد. عصاره این گیاه بواسطه وجود مواد موثره ای نظیر آلکالوئیدها، لیکوپن، گلوکوکورتیکوئیدها، مواد الکلی و مقدار زیادی ویتامین C و نیز توانایی آنتی اکسیدانی زیاد می تواند به هنگام مصرف نقش قابل توجهی در تغییرات ایجاد شده در هومئوستازی بدن ایجاد نماید. در این مقاله سعی شده است با استفاده از کلید واژه‎های مناسب و جست و جوی وسیع الکترونیکی و دستی به منابع معتبر، به نقش و تاثیر گذاری عصاره گیاه کاکنج در بافت‎های مختلف بدن پرداخته شود. نتایج نشان می‎دهد که عصاره این گیاه باعث تغییرات قابل توجهی در ابعاد مختلف در ارگان‎های مختلف بدن می‎گردد که زوایای مختلف آن تاکنون بخوبی مشخص نشده است. لذا تمرکز بیشتر و گسترده تر بر تحقیقات در این حوزه توصیه می‎گردد.
علیرضا قربانی بیرگانی، پروین عابدی، کوروش زارع، سعید اسدپور،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن شایع پوست می‌باشد که معمولا به صورت لکه‌های سفید رنگ و نقره‌ای روی پوست ظاهر می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر داروی بربرین بر روی بیماران پسوریازیس می‌باشد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 60 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اهواز از مرداد تا دی 1390 انجام گردید. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند. یک گروه بربرین و گروه دیگر دارونما را به مدت 6 ماه روزانه دو بار در محل ضایعات استفاده کردند. میزان شدت ضایعات بیماران در 7 نوبت از طریق مقیاس Psoriasis Area Scoring Index ارزیابی گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از SPSS و روش‌های آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر و مجذور کای استفاده شد. یافته‌ها: پس از 6 ماه درمان، میزان شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کرم بربرین در مقایسه با گروه دارونما کاهش چشم‌گیری نشان داد. به طوری که میانگین نمره PASI گروه بربرین از 99/3 به 11/2 و در گروه دارونما از 98/3 به 71/3 کاهش یافت. اختلاف میانگین نمره PASI قبل از دریافت تا ماه سوم در بربرین و دارونما معنی‌دار نبود ولی در طول ماه‌های چهارم تا ششم معنی‌دار بود(013/0=p). نتیجه‌گیری: کرم بربرین در کاهش ضایعات پوستی بیماران پسوریازیس موثرتر از دارونما بود. بنابراین توصیه می‌شود که از داروهای با پایه گیاهی مثل بربرین در کنار داروهای اصلی بیماران بیشتر استفاده گردد.
کاظم بیابانی، احمد زارع، حمید کهرام، مهدی خدایی مطلق،
دوره 15، شماره 10 - ( ماهنامه اسفند 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تنش گرمایی سبب کاهش عملکرد تولید مثلی در حیوانات مزرعه‎ای می‎شود. هدف از این مطالعه تعیین اثر تنش گرمایی و غلظت‎های مختلف ملاتونین بر بلوغ هسته‎ای اووسیت‎های نابالغ گوسفند می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، جمع‎آوری تخمدان و استحصال اووسیت به روش استاندارد بود، کشت اووسیت‎ها به چهار روش که در روش اول TCM199 به علاوه 10 درصد FBS، FSH5 پیکوگرم بر میلی‎لیتر، LH 01/0 واحد بین المللی بر میلی‎لیتر، 100 واحد بین المللی بر میلی‎لیتر پنی سیلین و 100واحد بین المللی بر میلی‎لیتر استرپتومایسین استفاده شد. روش دوم مشابه روش اول به اضافه تنش گرمایی با دمای40 درجه سانتیگراد و روش های سوم و چهارم نیز مشابه روش دوم به اضافه 1 و 10 میکرومولار ملاتونین انجام شد. یافته‎ها: تنش گرمایی، بلوغ هسته‎ای را به طور معنی‎داری(025/0p<) نسبت به گروه کنترل کاهش می‎دهد (60/60 در مقابل 89/84). 1 و 10 میکرومولار ملاتونین توانست هنگام تنش گرمایی میزان اووسیت‎هایی که به متافاز-2 می‎رسند را افزایش دهد( به ترتیب 60/60 در مقابل 92/76 و 82/78)، اما با افزایش غلظت ملاتونین از 1 به 10 میکرومولار، میزان بلوغ اووسیت‎ها تغییر نیافت. نتیجه‎گیری: به طور کلی این مطالعه نشان داد که ملاتونین هنگام تنش گرمایی بلوغ آزمایشگاهی اووسیت‎های نابالغ گوسفند را بهبود می‎بخشد.
مجید معتمد زاده، علی درمحمدی، حسین امجد سردرودی، اسماعیل زارعی، رضا درمحمدی، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بلندکردن بار پراسترس‌ترین فعالیت حمل دستی بار محسوب می‌شود و می‌تواند سبب ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار در کارگران گردد. اهداف این مطالعه تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی، ارزیابی وظایف بلندکردن بار با روش معادله بلند کردن بار NIOSH، طراحی ارگونومیکی و ارزیابی اثربخشی آن می باشد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه تحلیلی مداخله‌ای بر روی 30 کارگر یکی از صنایع چینی آلات بهداشتی همدان انجام گرفت. ارزیابی وظایف بلندکردن بار به روش معادله بلند کردن بار NIOSH و تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی به وسیله پرسشنامه نوردیک انجام گرفت. سپس مراحل ساخت و تعیین اثربخشی طراحی ارگونومیکی به اجرا در آمد.

یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی ناراحتی‌های اسکلتی عضلانی مربوط به اندام کمر می باشد. نتایج شاخص بلند کردن بار (LI)، ریسک بلندکردن بار را در قبل از مداخله بالا (بیشتر از 3) نشان داد و این مقدار پس از اجرای مداخله ارگونومیکی(طراحی چرخ حمل بار) به میزان ریسک متوسط (بین 1 تا 3) کاهش یافت. ارتباط معناداری بین میانگین مقدار ریسک در قبل و بعد از مداخله مشاهده شد ( 001/0p< ).

نتیجه گیری: چرخ حمل بار طراحی شده با قابلیت جابجایی دینامیکی عمودی در طبقات، در ایمن سازی وظایف بلند کردن بار نقش قابل توجهی داشت و در آینده نزدیک احتمال کاهش شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و آسیب های کمری را به همراه خواهد داشت.


عباس زارع میرک آبادی، عبدالحمید انگجی، عادله هوشمندی،
دوره 17، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از اثرات حاد مارگزیدگی آسیب به اندام‎های حیاتی از جمله کلیه است. این تحقیق اثرات زهرمار کبرا گونه ناجا ناجا اکسیانا را روی عملکرد کلیه مورد مطالعه قرار داده است.

مواد و روش‎ها: در این تحقیق که به صورت تجربی انجام شده است، شش سر خرگوش نر نژاد Dutch، با وزن 3/0±5/1 کیلوگرم انتخاب شدند. قبل از تزریق زهر خون‎گیری از نمونه‎ها انجام شد. زهر مورد نظر به میزان 140 میکروگرم در هر کیلوگرم به صورت درون ماهیچه‎ای تزریق شد. با گذشت 1، 3 و 24 ساعت بعد از تزریق زهر، دوباره خون‎گیری انجام شد. سرم تمام نمونه‎ها طی دو ساعت جدا شد و مقدار عوامل اوره، کراتینین، آلبومین و گلوکز توسط کیت‎های تشخیص کمی اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده‎ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. اطلاعات توسط روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون‎هایF و توکی مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‎ها: با گذشت 1، 3 و 24 ساعت از تزریق زهر هیچ گونه افزایش معنی داری در پارامترهای کراتینین، اوره و آلبومین مشاهده نشد. مقدار عامل گلوکز با گذشت یک ساعت از تزریق زهر 71 درصد افزایش یافت. این افزایش از لحاظ آماری معنی دار(05/0>p) بود. با این حال بعد از 24 ساعت به حالت طبیعی برگشت.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‎دهدکه به نظر زهر مار کبرای ایرانی بر خلاف زهر افعی بر پارامترهای کلیوی اندازه گیری شده تاثیر معنی داری ندارد.


ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، شهرام ارسنگ، مهدی غلامزاده باییس، عباس جاوید، سام حاتمی، زهرا فرجی، بهاره زارع،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اقدامات فراوانی در جهت پیش‌گیری، کنترل و درمان سل صورت گرفته است با این وجود جزء بیماری‌های عفونی مهم در کشور می‌باشد. بیش از 80 درصد موارد سل مربوط به سل ریوی است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریوی است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع تحلیلی مقطعی بوده و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج، پژوهش بر روی 448 کلیشه رادیوگرافیک بیماران که در بازده زمانی ده ساله به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان قم مراجعه و تشخیص سل ریوی داده شده بود صورت گرفت. لب‌های درگیر در سمت راست و چپ به ثبت رسیدند. ضایعات درگیر به کدورت آلوولار، پنمونیک، انتشار برونکوژنیک، تخریب و بولا، ضایعات گون، کاویته و برونشکتازی تقسیم‌بندی گردید. داده‌ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 توسط شاخص‌های آمار مرکزی و توزیع فروانی و نیز رگرسیون لجستیک برای بررسی ارتباط کاویتی و اسکور با متغییرهای مستقل در سطح معنی‌داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: از 448 بیمار ثبت شده، سن متوسط بیماران گزارش شده 22±24/48 سال، 3/33 درصد مرد، 44 درصد ایرانی و 3/91 درصد شهری بودند. بیشترین یافته‌های رادیولوژیک به ترتیب در لب فوقانی ریه راست و سپس در لب فوقانی ریه چپ بود و شیوع نوع ضایعات به ترتیب آلوولار پراکنده، انتشار برونکوژنیک و کدورت پنمونیک مشاهده گردید. بین وجود کاویته با ملیت ارتباط معنی‌داری مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: بر اساس محل و شیوع یافته‌های رادیوگرافیک، این مطالعه می‌تواند به تشخیص زودرس و درمان مناسب بیماران مشکوک کمک نماید.


فاطمه اسکندری، شهره زارع کاریزی، محمد تقی اکبری،
دوره 18، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: در پاتوژنز سقط‏های مکرر جنین عوامل متعدد ژنتیکی و محیطی دخیل می‏باشند. تغییر فاکتورهای انعقادی خون طی دوران بارداری نقش مهمی در رخداد سقط مکرر جنین دارد. اخیرا ترومبوفیلی ارثی به عنوان عاملی برای سقط مکرر جنین شناخته شده ‏است. بنابر این در این مطالعه ارتباط میان چندشکلی فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) با سقط مکرر جنین در بیماران ایرانی بررسی شد.

مواد و روش ‏ها: در مجموع 203 زن در این مطالعه شرکت داشتند؛ 105 نفر با حداقل 2 سقط با علت ناشناخته به عنوان مورد و 98 نفر با حداقل 2 تولد موفق به عنوان شاهد مطالعه شدند. DNA ژنومی هر فرد از لوکوسیت‏های موجود در خون محیطی استخراج شد. وجود یا عدم جهش در ژن‏های فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) با روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم‏های محدودالاثر Mnl1 و HindIII بررسی شد. در نهایت، اطلاعات با استفاده از آزمون آماری مربع کای ارزیابی شد.

یافته‏ ها: نتایج به دست آمده نشان داد شیوع چند شکلی‏‏های فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) در دو گروه شاهد و مورد از لحاظ آماری تفاوت معنی‏داری ندارد.

نتیجه‏ گیری: با توجه به نتایج این بررسی، چندشکلی‏‏های مذکور نقشی در اتیولوژی سقط مکرر جنین در جمعیت مورد مطالعه ندارند.


محمدرضا هاشم زاده، مجتبی سعادتی، محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، رضا افلاطونیان، مختار زارع،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: شیگلا عامل شیگلوز انسان است و لیپوپلی ساکارید آن به کمک TLR4 شناسایی می‏شود. TLR4 از خانواده گیرنده‏های شبه TOLL بوده و بسیاری از مسیرهای ایمنی با تحریک این گیرنده‏ها راه اندازی می‏شوند. تحقیقات بسیاری افزایش بیان TLR4 در سلول‏های بنیادی مزانشیمی تحت تاثیر لیپوپلی ساکارید را نشان می‏دهد. هدف مهم این مطالعه شناسایی لیپوپلی ساکارید مناسب سویه‏های شیگلا از طریق تحریک سیستم ایمنی برای مطالعات واکسن می‏باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه تجربی، سلول بنیادی مزانشیمی انسانی مشتق از مغز استخوان از طریق سه رقت 1/0، 01/0 و 001/0 عصاره سویه‏های شیگلا (فلکسنری، دیسانتری و سونئی) که حاوی لیپوپلی ساکارید می‏باشد تیمار شد. سپس بیان TLR4 در سطح RNA با تکنیک‏های RT-PCR و Q-PCR ارزیابی گردید. سلول‏های تیمار شده با فسفات بافر سالین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.

یافته‏ها: بیان TLR4 در همه گروه‏های تیمار به جز گروه‏های تیمار با غلظت نسبی 001/0 سونئی و دیسانتری و هم چنین گروه کنترل مشاهده شد. تغییرات بیان TLR4 در همه گروه‏های تیمار وابسته به دوز بود. بیشترین بیان مربوط به تیمار با عصاره شیگلا فلکسنری و کم ترین آن مربوط به شیگلا سونئی بود. استفاده از لیپوپلی ساکارید خالص باکتری اشرشیاکلی به عنوان کنترل مثبت نشان داد که لیپوپلی ساکارید موجود در عصاره شیگلا مسئول افزایش بیان TLR4 می‏باشد.

نتیجه‏گیری: با توجه به افزایش بیان TLR4 از طریق عصاره شیگلا، این عصاره برای افزایش بازدهی واکسن توصیه می‏شود.


زهرا هادی چگینی، شهربانو عریان، عباس زارع میرک آبادی، اعظم بختیاریان، سمیه اکبری، گیتی غمامی، خدیجه نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گزارش‏های بی‏شماری در مورد استفاده از سموم مارها جهت تخفیف درد همراه با سرطان، اختلال در سیستم ایمنی و عفونت‏های ویروسی وجود دارد. در این تحقیق اثر ضددردی سم مار کبرای ایرانی (ناجا ناجا اکسیانا) در مقایسه با مورفین و لیدوکائین در موش سوری آزمایشگاهی ماده مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‏ها: در این پژوهش تجربی از 48 سر موش سوری ماده نژاد NMRI با وزن 18 تا 20 گرم استفاده شد. فعالیت ضد دردی سم مار به وسیله آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تست حیوانات به 6 گروه (هر گروه شامل 8 موش) شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز 5 میلی‏گرم بر کیلوگرم و لیدوکائین با دوز 20 میلی‏گرم بر کیلوگرم) و گروه‏های تجربی دریافت کننده سم با دوزهای 1، 3 و 5/4 میکروگرم به ازای هر موش تقسیم شدند. در همه گروه‏ها، تست فرمالین برای 60 دقیقه بعد از تزریق سم و داروها در موش ثبت شد. داده‏ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا، موجب کاهش معنی‏دار درد هم در فاز حاد و هم در فاز مزمن می‏شود. هم‏چنین مشخص شد که این سم، اثر ضد دردی بهتری نسبت به مورفین و لیدوکائین دارد.

نتیجه‏گیری: این مطالعه نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا اثر ضد دردی خود را از طریق سیستم عصبی مرکزی و مکانیسم‏های محیطی اعمال می‏کند، هرچند جزئیات مکانیسم عمل آن ناشناخته است و مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز می‏باشد.


مونا امین بیدختی، رضا میرفخرایی، شهره زارع کاریزی، فاطمه کرم الدین، میرداود عمرانی، ناصر سلسبیلی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط مکرر (RPL)، به وقوع دو یا تعداد بیشتر سقط پشت سر هم قبل از هفته‏ی بیستم بارداری اطلاق می‌شود. برخی از دلایل عمده‏ی RPL نقایص آناتومیک رحمی، عفونت‏ها، فاکتورهای ژنتیکی، ایمنی و محیطی می‌باشند. با این وجود، در بسیاری از موارد، علت RPL نامشخص است که به آن ایدیوپاتیک گفته می‌شود. اخیرا، مطالعات نشان دهنده‏ی نقش میکرو RNA‏ها در اندومتریوز، پره‏اکلامپسی، ناباروری و سقط مکرر می‌باشند. به همین جهت، هدف از این مطالعه بررسی همراهی چندشکلی miR-196a2C>T (rs11614913) با خطر بروز سقط مکرر در خانم‏های ایرانی می‌باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه‏ مورد- شاهدی، 183 خانم ایرانی شامل 83 بیمار با سابقه حداقل دو سقط پشت سر هم با علت نامشخص و 100 فرد کنترل سالم با حداقل سابقه یک تولد زنده و بدون هیچ گونه سابقه سقط مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که دلیل سقط مکرر آن‌ها عوامل آناتومیک، هورمونی، کروموزومی، عفونت، بیماری‌های خودایمنی یا اختلالات انعقادی بود، از گروه مورد مطالعه کنار گذاشته شدند. تعیین ژنوتیپ با روش Tetra ARMS PCRانجام گرفت.

یافته‏ها: تفاوت معنی‏داری در توزیع ژنوتیپی miR-196a2 rs11614913 در خانم‏های دارای سقط مکرر در مقایسه با افراد سالم، با مقدار p برابر با 04/0 و نسبت شانس 96/2 مشاهده شد(03/7-03/1 CI: 95 درصد).

نتیجه‏گیری: نتایج تحقیق حاضر بیان‌گر شواهدی مبنی بر همراهی واریانت ژنتیکی miR-196a2 و سقط مکرر می‌باشد. مطالعات بیشتر برای ارزیابی اهمیت واریانت ژنتیکی مطالعه شده در جمعیت‏‏های متفاوت و بررسی اثر تنظیمی این واریانت بر ژن‏های هدف مورد نیاز می‌باشد.


فهیمه زارع ابراهیم آباد، عبدالحسین شاهوردی، میترا حیدری نصر آبادی، علیرضا علیزاده،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر روغن ماهی و بدون ویتامین E در موش‌های مادر برکیفیت سلول‌های بیضه نتاج پیش از بلوغ بود.

مواد و روشها: 60 سر موش ماده بالغ نژادNMRI  به گروه‌های:کنترل(رژیم غذایی استاندارد حاوی 50 میلی‌گرم واحد بین‌المللی ویتامین E بر کیلوگرم خوراک قبل و بعد از زایمان)، 1)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی(01/0 میلی‌لیتر در روز برای هر موش) قبل از زایمان، 2)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی بعد از زایمان، 3)مصرف جیره حاوی 5/2 برابر استاندارد ویتامین E(125 میلی‌‌گرم واحد بین‌المللی بر کیلوگرم جیره)قبل از زایمان، 4)مصرف جیره حاوی ویتامین E قبل و بعد از زایمان، 5)مصرف جیره حاوی ویتامین E بعد از زایمان، 6)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل از زایمان، 7)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E بعد از زایمان، 8)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل و بعد از زایمان تقسیم شدند. پس از شیرگیری، نمونه‌های بیضه جمع‌آوری وآنالیزهای بافت شناسی انجام شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار آماریSAS  و آزمون دانکن بررسی گردید.

یافتهها: سلول‌های جنسی، طول، عرض و وزن بیضه در فرزندانی که مادران آن‌ها در دوران بارداری روغن ماهی به تنهایی مصرف کرده بودند، کمتر بود(05/0p<). این شاخص‌ها در گروه مصرف کننده ویتامین E به تنهایی بعد از زایمان بهبود یافته بود(05/0p<). مصرف توام روغن ماهی و ویتامین E پس از زایمان، اثرات چشم‌گیری بر تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی(47 در مقابل 43)، اسپرماتوسیت(43 در مقابل 34)، اسپرماتید(63 در مقابل 44)، سرتولی(2 در مقابل 9/0)و لیدیگ(3 در مقابل 7/1)در مقایسه با گروه کنترل داشت(05/0p<).

نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثرات مثبت روغن ماهی با ویتامین E و ویتامین E به تنهایی بود. بنابراین، آنتی اکسیدان باید به همراه اسیدهای چرب امگا-3 در تغذیه مادری مصرف شود.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb