12 نتیجه برای روشن
دکتر سرور آرمان، خانم فریبا فهامی، خانم روشنک حسن زهرائی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: غریزه جنسی که منشأ بسیاری از تحولات در زندگی انسان میباشد میتواند در اثر عوامل متعددی دچار اختلال شود که یکی از این عوامل، پدیده یائسگی و افزایش سن است. این مطالعه با هدف مقایسه اختلالات عملکرد جنسی زنان قبل و بعد از یائسگی طراحی گردید.
روش کار: این مطالعه از نوع تحلیلی - مقطعی میباشد که در آن اطلاعات مربوط به فعالیتهای جنسی قبل و بعد از یائسگی 174 زن همسردار یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان در سال 82 که دارای مشخصات ورود به پژوهش بودند جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. روش جمع آوری دادهها پرسشنامه اختلالات جنسی خود ساخته بود که روایی و پایائی آن با روش اعتبار محتوا و ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. نتایج حاصله با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (مک نمار) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج این پژوهش نشان دادکه فراوانی نسبی اختلالات جنسی در دوران باروری 38 درصد و در دوران یائسگی 72/4 درصد میباشد. همچنین ارتباط آماری معنی داری بین اختلالات جنسی قبل و بعد از یائسگی وجود داشت (0/001>P). توزیع فراوانی اختلالات جنسی در دوره باروری این زنان بر اساس شدت اختلال عبارت بود از اختلال در فاز تمایل (49/2 درصد)، دیسپارونی (34/3 درصد)، اختلال در فاز برانگیختگی (26/8 درصد)،اختلال در فاز ارگاسم (23/8 درصد) و واژینیسموس (16/4 درصد). همچنین توزیع فراوانی این اختلالات در دوره یائسگی آنان به ترتیب عبارت بود از اختلال در فاز برانگیختگی (75/3 درصد)، اختلال در فاز تمایل (62/2 درصد)، اختلال در فاز ارگاسم (56/3 درصد)، دیسپارونی (34/9 درصد) و واژینیسموس (15/8 درصد).
نتیجهگیری: همان طور که نتایج پژوهش نشان داد درصد قابل توجهی از زنان در سنین باروری و یائسگی اختلالات جنسی را تجربه میکنند و پدیده یائسگی میتواند عاملی در جهت ایجاد، تداوم و یا مضاعف شدن اختلالات جنسی باشد. لذا بر نقش متخصصین مربوط به این امور در زمینه مشاوره و آموزش تأکید میشود.
مهدی طاهری سروتین، امیر فرهنگ زند پارسا، پریوش کردبچه، جمال هاشمی، محمود محمودی، روشنک داعی، مهین صف آرا، آیت احمدی، مهدی اصولی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گونههای کاندیدا از مخمرهای رایج و شایع مخاط دهان 50-30 درصد افراد میباشند و در صورت وجود فاکتورهای مستعد کننده قادر به ایجاد بیماری هستند. این مطالعه به منظور تحقیق درباره تأثیر سیگار بر میزان و نوع کلونیزاسیون کاندیدایی حفره دهانی صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی فلور کاندیدایی دهان 34 مرد سیگاری را با 66 فرد غیرسیگاری مقایسه نمودیم. همه نمونهها از حفره دهانی افراد به وسیله سواپ جمعآوری شده و به وسیله آزمایش میکروسکوپی مستقیم و کشت بر روی محیط های کروم آگار و کورن میل آگار مورد بررسی قرار گرفتند. تشخیص نهایی کلونیهای جدا شده روی این محیطها با روش جذب قندها و استفاده ازRapID Yeast Plus System صورت گرفت. یافتهها: از 34 فرد سیگاری 27 نفر (4/79 درصد) دارای کلونیزاسیون کاندیدایی در حفره دهانی خود بودند در حالی که از 66 فرد غیر سیگاری 30 نفر (5/45 درصد) این کلونیزاسیون را داشتند. اختلاف معنیداری بین دو گروه مشاهده شد(05/0>p). علاوه بر آن در شدت کلونیزاسیون و نوع گونه کاندیدایی جدا شده از حفره دهانی افراد سیگاری و غیر سیگاری نیز اختلاف معنیداری ملاحظه گردید. نتیجه گیری: سیگار میتواند فاکتور زمینهای مهم در ابتلا به کاندیدیازیس دهانی باشد.
قدرت اله روشنایی، اعظم کمیجانی، عبدالعظیم صدیقی پاشاکی، جواد فردمال،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: برای برآورد بقا میتوان از مدلهای مختلف ناپارامتری، نیمهپارامتری و پارامتری استفاده کرد که بسته به ماهیت دادهها ممکن است برخی از روشها مناسبتر باشد. استفاده از مدل مناسب باعث برآورد دقیقتر بقا و تعیین عوامل موثر بر آن خواهد شد که هدف این مطالعه براورد بقا در بیماران سرطان کولورکتال و تعیین عوامل موثر بر آن است.
مواد و روش ها: در این مطالعه پروندهی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال از سال 1384-1390 در مرکز دارالایتام همدان تحت درمان بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اثر عوامل مختلف دموگرافیکی و بالینی بر بقای بیماران ارزیابی شد. پیگیری تمام بیماران از طریق مراجعات دورهای و تماس تلفنی انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Rو SPSS16 انجام شد.
یافته ها: میانه بقای بیماران مورد بررسی برابر 4/3±40 ماه بدست آمد. ارزیابی ویژگیهای کلینکی و پاتولوژیک در حالت یک متغیره نشان داد که در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال، تاثیر متغیرهای مرحله بیماری، درجه تمایزیافتگی تومور، مورفولوژی سرطان، متاستاز و عود بیماری بر بقا معنادار بودهاند ولی در حالت چندمتغیره تنها نوع مورفولوژی سرطان و متاستاز به سایر ارگانها رابطهی معناداری را با بقای افراد بیمار داشت.
نتیجهگیری: استفاده از مدلهای آماری مناسب در جهت شناسایی عوامل خطر موثر بر بقای بیماران سرطان کولورکتال میتواند باعث جلوگیری از پیشرفت این بیماری و افزایش بقای آنها شود.
پوران کریمی، روشنک بیات ماکو، پروین دهقان، محمدرضا سلیمی موحد،
دوره 17، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده
زمینه: سلنیوم عنصر منحصر به فردی است که دربهبود بیماریهای التهابی اثرمثبت دارد مسیر التهابی MAPK )پروتئین کینارهای فعال شونده با میتوژن( اعمال سلولی شامل پرولیفراسیون ،تمایز، مهاجرت،و آپوپتوز را تنظیم میکند .. هدف از این مطالعه پیدا کردن مکانیسم اثر سلنیوم بروقایع التهابی در پلاکتها یی است که در معرض استرس اکسیداتیو یا عوامل ترومبوتیک قرار میگیرند .
مواد وروش ها: این مطالعه یک مطالعه پایه ای –تجربی می باشد که روی پلاکتهای انسانی بدست آمده از 30 نفر فرد سالم (سن 12±35) انجام شده است در این پلاکتها تغییرات سطح فسفوریلاسیون سه پروتئین مهم مسیرMAPK یعنی p38 ، c-JNK) (c-jun kinase و ERK1/2 (Extracellular signal-regulated kinases1/2) . و میزان بیان P- سلکتین پلاکتی در حضورو عدم حضور سلنیوم باروش الایزای ساندویچی مورد اندازه گیری قرار گرفت. مهار دارویی برای مقایسه اثر سلنیوم با مهار کننده های کلاسیک کینازهای مربوط به فسفریلاسیون p38، ERK1/2 و JNK اعمال شد. نسبت درصد فسفریله به توتال برای نرمالیزه کردن نتایج فسفریلاسیون پروتئینها محاسبه ودر ارائه نتایج مورد استفاده واقع شد.
یافته ها: سلنیوم بیان P- سلکتین و سطح فسفریلاسیون p38، JNKوERK1/2 پلاکتی را بطور معنی دار در پلاکتهای تحریک شده با ox-LDL کاهش داد(05/0> p ). سلنیوم نتوانست سطح P- سلکتین پلاکتی را علی رغم کاهش درسطح فسفریلاسیون p38، JNK وERK1/2 در پلاکتهای فعال شده با ترومبین بطور معنی دارکاهش دهد.
نتیجه گیری: یافته های ما نشان دادند که سلنیوم میتواند التهاب را از طریق کاهش سرکوب مسیر پیام رسانی وابسته به p38 اعمال کند. این نتایج باعث توسعه دیدگاه سلنیوم درمانی درتخفیف التهاب ناشی از استرس اکسیداتیو در بیماریهای قلبی عروقی میشود.
فریبا فیضی، شیرین مرادخانی، محمد متینی، فاطمه پرندین، ارسطو روشن، محمد فلاح،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیداتیدوز از بیماریهای زئونوزخطرناک است که علاوه بر صدمات جدی بر سلامت انسان، باعث خسارات اقتصادی زیادی در صنعت دامپروی میشود. به دلیل ماهیت چرخه انگلی و ساختمان کیست در انسان، کنترل آن در جامعه دشوار بوده و درمان آن با چالشهای عمده مواجه است. یکی از این مشکلات از بین بردن پروتواسکولکسها برای درمان یا جلوگیری از ایجاد کیستهای ثانویه است. مواد شیمیایی مختلفی در این زمینه استفاده شده که اکثر آنها عوارض جانبی برای بیمار دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات اسکولکس کشی برخی عصارههای گیاهی در شرایط آزمایشگاهی بوده است.
مواد و روشها: کیستهای هیداتیک کبدی از کشتارگاه جمعآوری گردیدند، مایع کیست حاوی پروتواسکولکس زنده تحت شرایط استریل آسپیره گشت و تا زمان استفاده در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. سه غلظت 25، 50 و 100 میلیگرم در میلیلیتر از هر یک از عصارهها تهیه شد و پروتواسکولکسها در آن در داخل انکوباتور 37 درجه قرار گرفتند و درصد پروتواسکولکسهای زنده با رنگ آمیزی حیاتی ائوزین در زمانهای 5، 10، 25، 40 و 60 دقیقه تعیین گردید.
یافتهها: عصاره متانولی زنجبیل با غلظت 100 میلیگرم بر میلیلیتر موجب از بین رفتن تمامی پروتواسکولکسها در دقیقه 40 شد، درحالی که عصاره درمنه در هیچ کدام از غلظتهای مورد بررسی، تاثیر چندانی بر پروتواسکولکسها نداشت.
نتیجهگیری: بررسی مدلهای حیوانی و آزمایشات تکمیلی نشان داد که عصاره متانولی زنجبیل به دلیل فعالیت زیاد اسکولکسیدال خود میتواند به عنوان پروتواسکولکس کش موثر مورد استفاده قرار گیرد.
یوسف پناهی، احسان صبوری، علی رسولی، گودرز صادقی هشجین، شیوا روشن میلانی، لیلا درفش پور،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظتهای مختلف مورفین و نالوکسان بر فعالیتهای صرعی ایجاد شده در برشهای زنده مغزی تهیه شده از نوزاد موشهای سوری وابسته به مورفین و کنترل بود.
مواد و روشها: 40 سر نوزاد موش سوری به طور تصادفی انتخاب شدند. برای ایجاد وابستگی، 2، 4، 8، 16 و 32 میلیگرم بر کیلوگرم مورفین یک بار در روز (1/0 سیسی) به مدت 5 روز متوالی از روز چهاردهم تا هجدهم پس از تولد به صورت زیر جلدی تزریق شد. در روز نوزدهم و بیستم بعد از تولد، برشهای مغزی از موشها تهیه شد و فعالیتهای شبه صرعی از طریق پرفوزیون مایع مغزی نخاعی با منیزیم کم ایجاد شد و اثر غلظتهای 10، 100 و 1000 میکرومولار مورفین و 10 میکرومولار نالوکسان بر روی فعالیتها بررسی شد. تغییر در تعداد، زمان شروع و دامنه فعالیتها به عنوان شاخص تعیین کننده کمیت اثر در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مورفین 100 میکرومولار باعث افزایش و مورفین 10 و 1000 میکرومولار و نالوکسان 10 میکرومولار باعث کاهش فعالیتها در هر دو گروه شد و نالوکسان فعالیت تشنجزایی مورفین را کاهش داد، ولی اثر ضد تشنجی مورفین را نتوانست احیا کند.
نتیجهگیری: مورفین به صورت وابسته به غلظت دارای اثرات 2 فازی در فعالیت شبه صرعی دوره شیرخواری است، به طوری که دوز کم و زیاد آن فعالیتهای صرعی را مهار میکند، ولی دوز متوسط آن باعث تقویت فعالیتهای صرعی میشود، نالوکسان دارای اثرات ضد تشنجی است.
روشنک حاجی محمد علی، مسعود پارسانیا، غلامرضا امین،
دوره 21، شماره 3 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک (HSV-1) قادر به ایجاد تبخالهای دهانی، آنسفالیت و کراتوکونژنکتیویت است. امروزه، به دلیل افزایش جهانی شیوع
عفونتهای ناشی از HSV-1 و ایجاد مقاومت دارویی، یافتن ترکیبات ضد ویروسی جدید از مواد طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، اثر ضد ویروسی عصارههای هگزانی و متانولی گیاه مامیران علیه HSV-1 مقاوم به آسیکلوویر در کشت سلولی بررسی شد.
مواد و روش ها: میزان سمیت عصارههای هگزانی و متانولی گیاه مامیران برای سلول HeLa با دو روش تریپان بلو و MTT مشخص شد. اثرات ضد ویروسی عصارهها بر روی ویروس به صورت مستقیم بررسی شد. اثر ضد ویروسی این عصارهها در غلظتهای مختلف و همچنین در ساعات مختلف بررسی شد. در هر مرحله تیتر ویروس با روش 50 درصد دوز عفونی کننده کشت سلول (TCID50) تعیین گردید.
یافته ها: غلظت 200 میکروگرم در میلیلیتر عصاره متانولی و 600 میکروگرم در میلیلیتر عصاره هگزانی به عنوان حداقل غلظت سیتوتوکسیک موثر انتخاب شدند. این غلظت از عصارهها اثر خارج سلولی بر ویروس نداشتند. غلظت 200 میکروگرم در میلیلیتر عصاره متانولی بیشترین اثر مهاری را در زمانهای 1 و 2 ساعت پس از جذب ویروس نشان داد، به طوری که مقدار ویروس راlog10 TCID50 4 نسبت به کنترل کاهش داد. عصاره هگزانی فاقد اثر ضد ویروسی بود.
نتیجه گیری: عصاره متانولی گیاه مامیران در مقایسه با عصاره هگزانی اثر ضد ویروسی معنیداری بر روی HSV-1 مقاوم به آسیکلوویر نشان داد. برای شناسایی ترکیبات فعال این گیاه و استفاده از آنها در داروهای ضدویروسی پژوهش های بیشتری لازم است.
فرزانه روشناس، محبوبه اشرافی، سعید نظیفی، محمود امین لاری، سارا طالبان زاده،
دوره 21، شماره 5 - ( دوماهنامه مهر و آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاهان دارویی به واسطه داشتن خواص آنتی اکسیدانی ممکن است با کاهش استرس اکسیداتیو باعث بهبود عملکرد ارگانهای مختلف متاثر از هیپرگلیسمی گردند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات تجویز عصاره آبی زعفران به موشهای دیابتی با تکیه بر اندازهگیری پارامترهای استرس اکسیداتیو و آنزیمهای بیوشیمیایی مهم بافت کبد بود.
مواد و روشها: 72 ساعت بعد از تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (STZ) (۶0 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)، حیوانات با قند خون ناشتای بیش از 250 میلیگرم بر دسیلیتر به عنوان موشهای دیابتی در نظر گرفته شدند و گروههای آزمایشگاهی شامل: ۱) کنترل، 2) کنترل دارو، 3) دیابتی و 4) دیابتی دارو بودند. تیمار از روز هفتم بعد از تجویز STZ با تزریق درون صفاقی عصاره آبی زعفران (200 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)˓ 5 دوز و هفتهای یک بار در گروههای ۲ و ۴ آغاز شد. در انتهای دوره آزمایش، بعد از خونگیری و برداشت بافتها، اندازهگیری فاکتورهای بیوشیمیایی انجام گرفت.
یافتهها: نتایج بیانگر اختلال در فعالیت آنزیمهای مهم کبدی در گروه دیابتی است و عصاره آبی زعفران باعث تنظیم و طبیعی شدن میزان فعالیت آنها گردید. علاوه بر این، عصاره آبی زعفران با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی باعث کمکردن استرس اکسیداتیو القایی با دیابت و بنابراین کاهش میزان MDA در گروه 4 نسبت به گروه 3 گردید.
نتیجهگیری: عصاره آبی زعفران علاوه بر موثربودن در کنترل قند خون با داشتن توانایی آنتی اکسیدانی باعث حفاظت بافت کبد موشهای دیابتی از آسیب به واسطه هیپرگلیسمی نیز میشود.
نسیم کریمی، ملیحه صفری، قدرت الله روشنایی، جلال پورالعجل،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم نقص ایمنی اکتسابی از آلودگی بدن با ویروس نقص ایمنی انسانی ایجاد میشود. عوامل متعددی بر بقای افراد مبتلا به AIDS موثر هستند که اغلب با استفاده از مدلهای رگرسیونی کاکس مورد بررسی قرار گرفتهاند. پیشفرض استفاده از مدل کاکس، متناسب بودن مخاطرات است که در صورت تخطی، این مدل از کارایی لازم برخوردار نیست. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل موثر بر بقای مبتلایان به AIDS با استفاده از مدل کاکس توسعهیافته میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کوهورت گذشتهنگر اطلاعات 1050 بیمار مبتلا به AIDS مراجعهکننده به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری امام خمینی و زمزم تهران طی سالهای 2004 تا 2014 بررسی شد و اثر عوامل بالینی و دموگرافیکی بر بقای بیماران با استفاده از مدلهای کاکس تعمیمیافته مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: 79 درصد از بیماران را مردان تشکیل میدادند. میانگین سن مبتلایان 21/84±10/34 سال و میانگین زمان تشخیص بیماری HIV تا ابتلا به ایدز 53/64±15/23 ماه بود. 76 درصد از افراد سانسور شدند. متغیرهای سن بیمار در زمان تشخیص، راههای انتقال بیماری، استفاده از ART و تعداد CD4 و زمان تشخیص بیماری تا ابتلا به ایدز در تحلیل تکمتغیره و چندمتغیره معنیدار شدند (05/0>p).
نتیجهگیری: عوامل بالینی متعددی بر بقای بیماران مبتلا به ایدز تأثیرگذار است. مهمترین این عوامل، استفاده از داروی ART و تشخیص زودهنگام بیماری است که شانس زنده ماندن مبتلایان را بهطور چشمگیری افزایش میدهد. بنابراین به نظر میرسد ارائه خدمات غربالگری و درمانی برای افراد پرخطر کاملاً ضرورت دارد.
رسول نجفی، فاطمه امیری، قدرت ا... روشنایی، محمد عباسی،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده
مقدمه: سرطان کولون یکی از شایعترینسرطانهای دستگاه گوارش است. این سرطان در بین سرطانها سومین امار مرگ را دارد؛ هدف این مطالعه براورد بقا و تعیین عوامل مؤثربر بقایبیماران سرطان کولون است.
مواد و روشها:در این تحقیق از اطلاعات 193 بیمار مبتلا به سرطان کولونمراجعهکننده به کلینیک امام خمینی همدان طی سالهای1382 تا 1396 در قالب یک مطالعه کوهورت گذشتهنگر استفاده شد. پیگیری تمام بیماران از طریق مراجعه دورهای و تماس تلفنی تا سال 96 انجام شد. برای براورد بقای بیماران از روشکاپلان مایر استفاده شد،همچنین اثر عوامل پیشآگهی دهنده بر بقا توسط مدل رگرسیون کاکس بهدست آمد. نرمافزارمورداستفاده برای تجزیه و تحلیل دادههاSTATA نسخه 11 و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها:میانگین سنی بیماران در زمان تشخیص 9/12±09/57 سال بود. احتمال بقای 1، 3 و 5 ساله کل بیماران به ترتیب 82/0، 61/0 و 48/0 بود. همچنین متغیر مرحله سرطان در مدل کاکس تعیینکنندهمدت زمان بقای بیماران بود.
نتیجهگیری:بر اساس مدل کاکس تنها مرحله سرطان بر زمان بقای بیماران مبتلا بهسرطان کولون این مطالعه تأثیرگذار بود.لذا تشخیص بهموقع بیماری باعث پیشگیری از پیشرفت بیماری همچنین افزایش مدت زمان بقای افراد بیمار، بهویژه در سنین بالا میگردد.
فاطمه امیری، قدرت روشنایی، میثم الفتی فر، رسول نجفی، جلال پورالعجل،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم نقص ایمنی انسان که ناشی از ویروس HIV است، یک بیماری مزمن و بالقوه تهدیدکننده زندگی به شمار میآید. عوامل متعددی در ابتلا و پیشرفت آن اثرگذار هستند، بنابراین مطالعه حاضر سعی میکند عوامل مؤثر بر پیشآگهی و پیشرفت بیماری HIV را با استفاده از مدلهای چندحالتی شناسایی کند.
مواد و روش ها: مطالعه گذشتهنگر حاضر متشکل از ۲۱۸۵ بیمار مبتلا به HIV مراجعهکننده به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری شهر تهران از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲ است. ما حالات چندگانه ایدز، سل و سل/ ایدز را در سیر طبیعی بیماری (از زمان شروع بیماری HIV تا رخداد مرگ) در نظر گرفتیم، سپس با بهکارگیری مدلهای چندحالتی اثر متغیرهای جمعیتشناختی و بالینی را بر زمان بقا و سپس احتمالات گذار HIV بررسی کردیم.
ملاحظات اخلاقی: کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی همدان این مطالعه را با کد IR.UMSHA.REC.1396.117 به ثبت رسانده است.
یافته ها: مرگ ناشی از HIV در افراد با سابقه زندان ۴۰/۲ برابر افراد بدون سابقه زندان بود. این خطر در افراد 25 تا 44 سال و بیشتر از ۴۴ سال نیز به ترتیب ۱/۷۰ و ۱/۸۰ برابر افراد کمتر از ۲۵ سال بود. رابطه معکوسی هم بین سطوح CD4 و مرگ در بین شرکتکنندگان در مطالعه ما مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان ضدرتروویروسی، تعداد سلولهای CD4، سن و سابقه زندان از مهمترین عوامل در پیشرفت بیماری و مرگ بیماران HIV بود، بنابراین جلوگیری از گسترش بیشتر بیماری به جامعه و کنترل بیماری در مبتلایان نیازمند مداخلات آموزشی و درمانی هدفمند است که در آن هم افراد جامعه با راههای انتقال و پیشگیری از بیماری آشنا شوند و هم بیماران برای مراجعه زودهنگام به مراکز درمانی رغبت پیدا کنند.
میرسعید عطارچی، فاطمه نجاتی فر، حمید محمدی کجیدی، زهرا عطرکار روشن، نیلوفر فرجی، مریم جوشن، فاطمه راحت طلب، روح اله امینی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف افزایش قابلتوجه استفاده از سموم دفع آفات، نگرانی در مورد اثرات احتمالی سوء آن بر سلامت انسان و محیط زیست را افزایش داده است. مواجهه مزمن با برخی آفتکش مانند حشرهکش ها عوارض جدی بر ارگآنهای مختلف بدن حتی پیش از بروز علائم بالینی دارد. در این مطالعه به ارزیابی یافتههای بیوشیمیایی در کارگران کارخانه تولید حشرهکش در گیلان پرداخته شد.
مواد و روش ها مطالعه بهصورت مقطعی بر روی 99 کارگر در مواجهه با حشرهکش و 107 فرد بدون مواجهه در یک کارخانه تولید حشرهکش در گیلان با روش نمونهگیری دردسترس و طی سال 2020 انجام شد. اطلاعات کارگران شامل شاخصهای پارامترهای بیوشیمیایی و علائم بالینی مانند علائم مسمومیت مزمن با حشرهکش با تمرکز بر سیستم تنفسی (سرفه، تنگی نفس و....)، سیستم نورلوژیک (خستگی، ترمور، کرامپ، ضعف عضلانی و....)، سیستم سایکولوژیک (اختلال خواب، اضطراب و....) و سیستم پوستی (قرمزی، خارش و....) از پرونده سلامت شغلی کارکنان جمع آوری شد. درنهایت به مقایسه یافتههای بیوشیمیایی و علائم بالینی در دو گروه مواجهه و غیرمواجهه در نسخه 16 نرمافزار SPSS پرداخته شد.
ملاحظات اخلاقی این طرح با کد اخلاقی IR.GUMS.REC. 1399.632 مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان قرار گرفت.
یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد فراوانی علائمی مانند سردرد، خارش پوستی، سرفه و اختلال خواب در گروه مواجهه بیشتر بود (0/05>P). براساس یافتههای بیوشیمیایی، مقادیر اوره و کراتینین خون، مقدار آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون در گروه مواجهه بهطور معناداری از گروه غیرمواجهه بیشتر بود 0/05>P. ترومبوسیتوز در 9/09 درصد از کارگران در گروه مواجهه مشاهده شد و در کارگران با سابقه کار بیش از 11 سال رایجتر بود.
نتیجه گیری مواجهه مزمن با حشرهکشها ممکن است باعث ایجاد ترومبوز و تغییراتی در شاخصهای بیوشیمیایی مانند افزایش اوره و کراتینین خون و آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون شود و ممکن است با علائم بالینی مانند سردرد و خارش و سرفه و اختلال خواب همراه باشد. پیشنهاد میشود انواع بیولوژیک مانیتورینگ در کارگران در مواجهه با حشرهکش در دوره کوتاهتری صورت گیرد.