5 نتیجه برای رفیعیان
هدایت الله شیرزاد، قربانعلی شهابی، بهنام زمان زاد، محمود رفیعیان،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
مقدمه: سرخجه یک بیماری واگیر دار و معمول دوران کودکی و بزرگسالی است که ابتلا به آن در دوره بارداری می تواند منجر به ناهنجاری های جنینی گردد. لذا اطلاع از ایمنی افراد به خصوص دختران قبل از سنین بارداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت ایمنی 150 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به بیماری سرخجه قبل و بعد از اجرای اولین برنامه واکسیناسیون کشوری در بهمن ماه 1382 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک بررسی نیمه تجربی است که طی آن میزان IgG ضد سرخجه، 4 هفته قبل و 8 هفته بعد از واکسیناسیون در 150 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در نمونه های مورد بررسی قبل از واکسیناسیون 86 درصد دارای تیتر آنتی بادی محافظت کننده علیه بیماری سرخچه و 14 درصد فاقد آن بودند. پس از واکسیناسیون و در مرحله دوم خونگیری 96/9 درصد تیتر آنتی بادی محافظت کننده کامل ضد سرخچه را کسب نموده و ۳/1 درصد فاقد تیتر محافظت کننده کامل بر علیه این بیماری بودند. همچنین اثر بخشی واکسیناسیون 80/95 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، واکسیناسیون ضد سرخجه به عنوان یک برنامه مصون سازی کشوری توانست مصونیت مناسبی را در گروه تحت بررسی ایجاد نماید.
ناهید جیواد، محمود رفیعیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: امروزه داروهای زیادی در پیشگیری از حملات میگرن مورد استفاده قرار می گیرند که در مورد تاثیر مثبت آنها در کاهش حملات اتفاق نظر وجود ندارد و ارجحیت یکی بر دیگری نیز مورد تردید است. این تحقیق به منظور مقایسه تأثیر دو داروی نیمودیپین و پروپرانولول در پیشگیری از حملات میگرن بر روی بیماران مراجعه کننده به کلینیک تخصصی اعصاب در شهرکرد صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور بود که بر روی 102 بیمار انجام شد. بیماران مورد مطالعه بطور تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول جهت درمان پروفیلاکتیک میگرن داروی نیمودیپین و در گروه دوم از داروی پروپرانولول استفاده شد. درمان به مدت 6 ماه پیگیری شد. هر بیمار موظف بود روزانه پرسشنامه مربوطه را پر کند. این پرسشنامه شامل اثر دارو بر شدت سر درد، مدت سردرد و تعداد دفعات سر درد در یک ماه بود. در نهایت تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی انجام پذیرفت.
نتایج: شدت و طول مدت حملات در گروه مصرف کننده پروپرانولول در مقایسه با گروه مصرف کننده نیمودیپین کمتر بود(0/01>P)، ولی از نظر تعداد حملات تفاوت معنی داری در بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد مصرف پروپرانولول در مقایسه با نیمودیپین در پیشگیری از حملات سردرد میگرنی مؤثرتر باشد. بنابر این مصرف این دارو در پیشگیری از حملات میگرن توصیه می شود.
مهرداد شهرانی، فاطمه نبوی زاده، محمود رفیعیان، هدایت شیرزاد، مرتضی هاشم زاده، حسین یوسفی، رضا خدیوی، اسد اله امینی، بهمن خلیلی، قربانعلی رحیمیان،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: گیاه سیر از دسته گیاهانی است که به طور وسیعی در جوامع دنیا و به خصوص جامعه ایرانی به عنوان یک گیاه معطر در طبخ غذاها و تهیه ترشیجات مورد استفاده قرار میگیرد و شمار زیادی از مردم بر این باورند که این گیاه برای ناراحتیهای گوارشی مفید است. لذا در این مطالعه اثر عصاره این گیاه بر میزان ترشح اسید و پپسین معده در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه به صورت تجربی بر روی دو گروه 12 تایی موش صحرایی (گروه کنترل و گروه سیر) صورت گرفت. حیوانات پس از بیهوشی توسط تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم بر کیلوگرم تیوپنتال سدیم؛ تراکئوستومی، لاپاراتومی و گاسترودئودنوستومی شدند. عصاره گیاه سیر با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم ازطریق مجرای گاسترودئودنوستوم به درون معده حیوانات گروه سیر وارد شد. به منظور تحریک ترشح اسید و پپسین معده از ماده پنتاگاسترین استفاده شد. این ماده با دوز 25 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به حیوان تزریق شد. ترشحات معده به روش شستشو به بیرون به دست آمد. اسید آن به روش تیتریمتری و پپسین به روش آنسون بررسی شد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: عصاره متانولی گیاه سیر سبب افزایش معنیداری در میزان ترشح اسید و پپسین معده در موشهای گروه سیر نسبت به گروه کنترل گردید(001/0p<). پنتاگاسترین در گروه کنترل سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده شد (001/0< p). نتیجه گیری: استفاده از سیر در رژیم غذایی سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده در مصرف کنند گان این گیاه میگردد.
محمود بهمنی، مصطفی قربانی، حسن ممتاز، احسان بهمنی، محمود رفیعیان،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گونه های کاندیدا از مهم ترین عوامل عفونت های قارچی در انسان و حیوان می باشند. با افزایش روز افزون مقاومت دارویی، تلاش برای تهیه داروهای ضد قارچی یا ضد میکروبی ضرورت دارد. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی عصاره اتانولی گیاه گل میمونی بیابانی در مقایسه با آمفوتریسین B بر روی مخمر کاندیدا آلبیکانس در شرایط آزمایشگاه صورت پذیرفت. مواد و روشها: در یک مطالعه آزمایشگاهی تجربی، اثرات ضد کاندیدایی عصاره اتانولی گیاه گل میمونی بیابانی و آنتی بیوتیک آمفوتریسین B با استفاده از روش رقتسازی در محیط مایع (رقت سازی در لوله) تعیین گردید. آنالیز دادهها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمونهای تی زوجی و تی مستقل بررسی گردید. یافتهها: حداقل غلظت مهاری (MIC)عصاره گل میمونی بیابانی بر کاندیدا آلبیکانس برابر56/1 در 600 ODدر تکرار اول بود که برابر با 59 درصد می باشد. MIC عصاره اتانولی گل میمونی برای600 ODبرابر 68/1 معادل با 58 درصد در تکرار دوم به دست آمد و برای آمفوتریسین B برابر با 59 درصد بود و بین حداقل غلظت ممانعت از رشد سریهای مختلف گل میمونی و آمفوتریسین اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره اتانولی گل میمونی بیابانی نیز اثرات ضدقارچی نزدیک و مشابه به آمفوتریسین B دارد.
هدایت اله شیرزاد، محمود رفیعیان،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس به تدریج سیستم ایمنی را تضعیف و بدن را مستعد ابتلا به انواع بیماری ها می کند و ممکن است ترمیم زخم را نیز به تعویق اندازد. در این مطالعه تأثیر استرس های سرما و بی حرکتی بر بهبود زخم در موش های بالب سی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مداخله ای، تعداد 30 سر موش بالب سی ماده بهطور تصادفی در 3 گروه ده تایی به شرح زیر قرار گرفتند. گروه اول روزانه با استرس سرما و گروه دوم با استرس بیحرکتی مواجه شدند و گروه سوم (گروه کنترل) بدون مداخله نگه داشته شدند. بهبودی زخم ها در هر گروه هر دو روز یک بار بررسی و با یکدیگر مقایسه شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین اندازه زخم در گروه موش های تحت استرس در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود (05/0 (p<. کلیه زخم ها در موش های گروه کنترل در روز یازدهم بهبود یافتند ولی در موش های تحت استرس بی حرکتی و سرما تا روز پانزدهم ادامه داشتند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان دهنده تاثیر منفی استرس بر بهبود زخم بوده، لذا توصیه می شود که در کنار توجهات پزشکی سعی شود به فضای روانی بیماران دچار زخم های شدید توجه بیشتری مبذول گردد