جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای رضوانفر

محمدرضا رضوانفر،
دوره 3، شماره 3 - ( پائیز 1379 )
چکیده

افت وضعیتی فشار خون(Orthostatic Hypotension)  یکی از عوارض دیابت به علت درگیری سیستم عصبی خودکار (اتونوم) است که به عنوان ناتوان کننده ترین عارضه ی درگیری این سیستم شناخته می شود. این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مورد شاهدی بود که به منظور تعیین ارتباط هریک از عوامل طول مدت ابتلاء و نوع دیابت با فراوانی این عارضه در بیماران مبتلا به دیابت بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1376 انجام شده است. از مجموع 300 بیمار دیابتی که تحت بررسی قرار گرفتند 100 نفر افت وضعیتی فشار خون داشتند که به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و 200 نفر افت وضعیتی فشار خون نداشتند که به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. از مجموع بیماران گروه مورد، 14 نفر مبتلا به دیابت قندی نوع وابسته به انسولین یا (Insulin  Dependent  Diabetes  Mellitus) IDDM و 86 نفر مبتلا به دیابت قندی غیر وابسته به انسولین یا (Noninsulin  dependent  Diabetes  Mellitus) NIDDM بودند و از مجموع بیماران گروه شاهد، 22 نفر IDDM و 178 نفر NIDDM  داشتند. میانگین طول مدت دیابت در گروه مورد 44-8 سال و در گروه شاهد 65-7 سال بود که با استفاده از تست t مشخص شد که این اختلاف معنی دار نیست و لذا بین طول مدت ابتلاء به دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون ارتباطی وجود ندارد.(P=0/05)  همچنین با بررسی ارتباط نوع دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون با استفاده از تست (مجذور کادو) مشخص شد که ارتباط معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد وجود ندارد.(P=0/05)  و در مجموع نتیجه گیری شد که برخلاف بعضی عوارض دیابت که با افزایش طول مدت ابتلاء فراوانی آنها افزایش می یابد یا بعضا در یک نوع بیشتر از دیگری است، افت وضعیتی فشار خون ارتباطی با طول مدت ابتلاء به دیابت و نوع دیابت ندارد.

محمدرضا رضوانفر، آزاده غفاری،
دوره 4، شماره 4 - ( زمستان 1380 )
چکیده

مقدمه: کتواسیدوز دیابتی(DKA)  از عوارض حاد بیماران مبتلا به دیابت وابسته به انسولیم می باشد که عدم درمانه به موقع آن توام با  مورتالیتی بالائی خواهد بود.
روش کار: این مطالعه به منظور بررسی در علائم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و فاکتورهای مساعد کنندهDKA  بیماران دیابتی بستری در بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انجام شد. این مطالعه که از نوع توصیفی و به شکل مقطعی می باشد با روش نمونه گیری پواسن بستری به مدت 2 سال روی 30 بیمار مبتلا به DKA بستری شده در بیمارستان ولیعصر انجام گرفته است .
نتایج: از مجموع بیماران 20% را پسران و 80% را دختران تشکیل می دادند. غالب بیماران (83/3%)  از قبل انسولین دریافت می کردند، در حالیکه در 16/6% بیماران، اولین شناسائی آنها به صورتDKA  بوده است. شایع ترین عامل بروزDKA  در این مطالعه قطع انسولین بوده (50%) و اکثر مواردDKA  در دو روز اول قطع انسولین اتفاق افتاده بود. (60%) شایع ترین علامت بالینی در بیماران DKAَ  ضعف و بی حالی بود که در 100% بیماران وجود داشت و در درجه بعدی علائم گوارشی و ریوی (تنفس اسیدوتیک) بودند که در 96/6% بیماران مشاهده شد. کاهش سطح هوشیاری نیز در 60% بیماران موقع مراجعه وجود داشت. در 20% بیماران هیپرکالمی و تنها در 3/3% بیماران هیپوکالمی وجود داشت. در هیچ یک از بیماران هیپرناترمی وجود نداشت و هیپوناترمی فقط در یک بیمار وجود داشت.
نتیجه گیری: تلاش در جهت آموزش بیماران و آگاهی دادن در مورد علائم اولیه و شایعDKA  نقش مهمی در کاهش مورتالیتی این بیماری خواهد داشت.

بهمن صالحی، محمد رضا رضوانفر، فائره شیریان،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: افسردگی یکی از اختلالات شایع خلقی است که علاوه بر نوروترانسمیترها و رویدادهای مختلف زندگی، استرسورهای مختلف درونی چون کلسترول، تری گلیسرید، قند و سایر فاکتورهای خونی نیز در ایجاد آن نقش دارند. با توجه به مطرح بودن هایپرگلیسمی به عنوان یکی از عوامل محتمل در ایجاد این ارتباط و با توجه به تناقض در مطالعات انجام گرفته در این زمینه، ما در این مطالعه بر آن شدیم تا به تعیین ارتباط بین سطوح متفاوت بیوشیمیایی HbA1C (هموگلوبین A1C) و افسردگی اساسی بپردازیم. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی - تحلیلی است که در آن 134 نفر به صورت تصادفی ساده از میان افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر(عج) اراک انتخاب شدند. این بیماران براساس نتیجه HbA1C بدو ورود به مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که HbA1C کمتر از 7 درصد داشتند (نفر 55 = A) و گروهی که HbA1C بیشتر و مساوی 7 درصد داشتند (نفر 79 = B). سپس میزان افسردگی این افراد ارزیابی شده و این نتایج با استفاده آزمون‌های کای دو و من- ویتنی‌ یو مورد مطالعه آماری قرار ‌گرفتند. نتایج: نتایج نشان دادند که 40 درصد از افراد افسرده، HbA1C زیر7 درصد و 60 درصد آنها HbA1C بیشتر و مساوی 7 درصد داشتند و بین HbA1C و افسردگی ارتباط معنی‌دار به دست نیامد. این در حالی است که بین طول مدت ابتلاء به دیابت، مصرف انسولین و ابتلاء هم‌زمان به هایپرتانسیون با افسردگی اساسی ارتباط معنی‌داری وجود داشت. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه به نظر می‌رسد که عدم کنترل دیابت و در نتیجه افزایش قند خون، به عنوان عامل زمینه‌ای در ایجاد افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 شرکت کننده در مطالعه حاضر مطرح نمی‌باشد.
علی اکبر ملکی راد، محمد عبداللهی، محمد فضیلتی، نجمه ایگانی، محمودرضا باغی نیا، اعظم طاهری، محمد امین رضوانفر،
دوره 17، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در تهیه رنگهای شیمیایی در صنایع از حلالهای آلی و فلزات سنگین استفاده میشود به طوری که تماس شغلی افراد با رنگ باعث ایجاد اختلالات خونی، فیزیولوژیکی، استرس اکسیداتیو و همچنین آسیب دیدگی DNA میشود. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر محافظتی سلوویت به عنوان یک مکمل آنتی اکسیدان بر روی استرس اکسیداتیو در کارگران کارخانه رنگ انجام گرفت.

مواد و روشها: در این پژوهش کارآزمایی بالینی 25 نفر از کارگران کارخانه رنگسازی با سابقه کار حداقل 5 سال وارد مطالعه شدند. پارامترهای استرس اکسیداتیو شامل ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم و پراکسیداسیون لیپیدی و پارامترهای خونی در نمونه خون قبل و بعد از مصرف 14 روز(روزی یک قرص) سلوویت ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیلی(t زوج) و همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافتهها: در این مطالعه پس از مصرف سلوویت میزان لیپوپروتئین با دانسیته بالا افزایش معنیدار و در فعالیت آنزیم آسپارتات ترانسفراز کاهش معنیداری مشاهده گردید. همچنین پس از دریافت سلوویت میزان آنتی اکسیدانهای تام سرم افزایش و پراکسیداسیون لیپیدی تغییرات معنیدار نداشتند.

نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش به علت خاصیت آنتی اکسیدانی، سلوویت باعث بهبود بعضی از فاکتورهای خونی کارگران شده است ولیکن اثرات مثبت قابل انتظار دیده نشدند. البته با توجه به محدودیتهای مطالعه، نتیجهگیری بهتر نیازمند مطالعات با دوره زمان طولانیتر و تعداد نمونه بیشتر میباشد. کد کارآزمایی بالینی این مطالعه  بود.


زهرا حسنوند، فریده جلالی مشایخی، عبدالرحیم صادقی، محمدرضا رضوانفر، محمدتقی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بارداری به عنوان عدم تحمل گلوکز تعریف می‌شود و برای اولین بارطی بارداری تشخیص داده می‌شود. برخی مطالعات نقش کمرین را در روند ایجاد دیابت بارداری نشان می‌دهند. در این مطالعه، برای اولین بار همراهی چند شکلی rs17173608 ژن کمرین با احتمال ابتلا به دیابت بارداری در جامعه زنان شهر اراک بررسی گردید.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه موردی- شاهدی، 120 زن با دیابت بارداری و 150 زن باردار با تست تحمل گلوکز طبیعی انتخاب شدند. دیابت بارداری با تست تحمل خوراکی گلوکز و بر اساس معیار جدید کارگروه مطالعات بارداری انجمن بین المللی دیابت مورد تایید قرار گرفت. نمونه DNA از خون تام حاوی ضد انعقاد استخراج گردید. چند شکلی ژن کمرین با استفاده ازروش T-ARMS PCR تعیین شد.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های GT ،TT و GG در rs17173608 به ترتیب در گروه دیابت بارداری 7/81، 5/17 و 8/0 درصد و در گروه کنترل 3/73، 3/25 و 3/1 درصد به دست آمد. فراوانی ژنوتیپ‌ها بین گروه دیابت بارداری وکنترل اختلاف معنی‌داری را نشان نداد. هم‌چنین، فراوانی آللی درگروه دیابت بارداری (6/9 درصد G، 4/90 درصد T) تفاوت معنی‌داری با گروه کنترل (14 درصد G، 96 درصد T ) نداشت. هم‌چنین ارتباطی بین فراوانی ژنوتیپ‌ها و سطح قند خون ناشتا، قند یک ساعته وقند دوساعته و نمایه توده بدنی مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد چند شکلی rs17173608 در ژن کمرین با احتمال بروز دیابت بارداری در جمعیت مورد مطالعه همراهی ندارد.


فهیمه فراهانی دستجانی1، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، محمدرضا رضوانفر، مهدی رنجبران،
دوره 19، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری دیابت به عنوان شایع‌ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسم محسوب می‌شود که بررسی تبعیت دارویی در این ﺑﻴﻤﺎران جهت تبیین مداخلات آموزشی در راستای ارتقای سلامت این بیماران الزامی می‌باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تبعیت از رژیم دارویی بیماران دیابتی در شهر اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی سال 1393صورت گرفت.

مواد و روشها: در این پژوهش تحلیلی، 366 نفر از بیماران دیابتی شهر اراک در سال 1393 انتخاب شدند و اطلاعات از طریق پرسش‌نامه محقق ساخته عملکرد بیماران در زمینه تبعیت از رژیم دارویی و عوامل موثر بر آن بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی جمع‌آوری گردید و جهت تعیین قدرت پیش‌گویی کنندگی سازه‌های مدل از رگرسیون خطی استفاده شد.

یافتهها: میانگین نمره آگاهی و عملکرد تبعیت از رژیم دارویی به ترتیب برابر با 34/31 و 34/84 مشاهده شد. در این مطالعه سازه‌های حساسیت درک شده، موانع درک شده و راهنمای عمل داخلی به عنوان قوی‌ترین پیش گویی کننده‌های رفتار تبعیت از رژیم دارویی در بیماران بودند و 36/0 واریانس رفتار را پیش‌بینی نمودند. بین عملکرد و سازه‌های حساسیت و شدت و منافع درک شده و خودکارآمدی و راهنمای عمل داخلی و خارجی در زمینه تبعیت از رژیم دارویی دیابتی هم‌بستگی مستقیمی وجود داشت که بیشترین هم‌بستگی به سازه‌ی حساسیت درک شده مربوط بود(42/0=r، 001/0>p).

نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله، طراحی مداخلات آموزشی با تأکید بر ایجاد حساسیت درک شده در بیماران دیابتی جهت تبعیت دارویی و تاکید بر مشوق‌های داخلی به عنوان عوامل انگیزاننده و مشوق بیماران جهت حصول به نتایج بهتر در زمینه تبعیت از رژیم دارویی باید در محوریت مداخلات آموزشی باشد.


ناصر سعیدی، محمدرضا رضوانفر، مهدی حدیدی، فروه عسگری زاده ماهانی، مجتبی احمدلو،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم رنین- آنژیوتانسین نقش مهمی در ایجاد بیماری‌های کلیوی و پیشرفت آن دارد و مهار سیستم رنین- آنژیوتانسین به وسیله داروهای مهار کننده و بلوک گیرنده‌های آنژیوتانسین، درمان استاندارد جهت جلوگیری از پیشرفت بیماری کلیوی و پروتئینوری می‌باشد.گزارشات حاکی است که آنالوگ‌های ویتامین D با سرکوب کردن ترشح رنین باعث بهبود پروتئینوری می‌گردند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر آنالوگ ویتامین D (کلسیتریول) بر کاهش پروتئینوری در بیماران مبتلا به بیماری نفروپاتی دیابتی می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 132 بیمار مبتلا به نفروپاتی – دیابتی که کمبود ویتامین D نداشتند انتخاب و به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با ترکیب 25 میلی‌گرم لوزارتان دوبار در روز و روزانه یک کپسول 25/0 میلی‌گرمی کلسیتریول و گروه دوم تحت درمان با 25 میلی‌گرم لوزارتان دوبار در روز به تنهایی به مدت 3 ماه قرار گرفتند. آزمایشات FBS,CRP,ESR,BUN,Cr lipid profile, Ca, P, و HbA1c از تمام بیماران در ابتداد و انتهای مطالعه گرفته شد و هم‌چنین میزان پروتئین 24 ساعته ادرار اندازه‌گیری شد و نتایج با هم مقایسه و به صورت آماری بیان گردید.

یافتهها: میزان پروتئین 24 ساعته ادرار در گروه لوزارتان و کلسیتریول نسبت به گروه لوزارتان بهبود پیدا کرده بود که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود(0/0003=p) هم‌چنین میزان عملکرد کلیه (BUN,Cr) در گروه لوزارتان و کلسیتریول نسبت به گروه لوزارتان به تنهایی بهبود معنی‌داری داشت(0/05>p).

نتیجه‌گیری: درمان با کلسیتریول همراه با مهار کننده گیرنده آنژیوتانسین در بهبود عملکرد کار کلیه و بهبود پروتئینوری نسبت به گیرندههای مهار کننده آنژیوتانسین به تنهایی موثرتر بود.


سید محسن مدنی، زهرا سالمی، محمد رضا رضوانفر، پگاه محقق،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده

مقدمه: فتوئین-آ یک پروتئین ترشحی از کبد است که از طریق مقاومت به انسولین و ایجاد التهاب در ایجاد اختلالات میکروواسکولار بیماری دیابت نقش دارد. هدف این پژوهش بررسی میزان فتوئین-آ در بیماران دیابتی فاقد ابتلا و مبتلا به اختلالات میکروواسکولار می‌باشد.
روش کار: تعداد 90 نفر در 4 گروه کنترل دیابتی, نفروپاتی, رتینوپاتی و رتینوپاتی-نفروپاتی در این پژوهش شرکت داشتند. داده‌ها با استفاده آزمون‌های آماری کروسکال والیس و همبستگی پیرسون تحلیل شد. اندازه گیری پارامترهای VEGF، اینترلوکین 6، انسولین، اینترلوکین 8 و فتوئین-آ به روش الایزا انجام شد. غلظت پروتئین واکنشگر C (CRP) به روش نفلومتریک اندازه گیری شد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه پس از تأیید پروتکل در کمیته اخلاق در پژوهش و دریافت کد اخلاقی به شماره IR.ARAKMU.REC.1400.250 و با توجه به بیانیه هلسینکی انجام شد.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده نشان داد, همبستگی بین میزان فتوئین-آ و VEGF در گروه کنترل غیر معنی دار (0.234=P)، درگروه نفروپاتی معنی دار (01/0 >P)، درگروه رتینوپاتی معنی دار (01/0 >P) و در گروه رتینوپاتی-نفروپاتی معنی دار (0.032=P) بود. همچنین همبستگی بین فتوئین-آ, اینترلوکین 6 در گروه نفروپاتی غیر معنی دار (0.285=P)، در گروه رتینوپاتی غیر معنی دار (75/0 >P)، در گروه رتینوپاتی غیر معنی دار (0.059 >P) و درگروه رتینوپاتی-نفروپاتی غیرمعنی دار (0.113=P) بود. همبستگی بین فتوئین-آ اینترلوکین 8 درگروه کنترل غیرمعنی دار (0.592=P)، در گروه نفروپاتی غیرمعنی دار (0.592=P)، در گروه رتینوپاتی غیر معنی دار (0.314=P) و در گروه رتینوپاتی-نفروپاتی غیرمعنی دار (0.362=P) بود. همبستگی بین فتوئین-آ و مدل هموستاتیک مقاومت به انسولین در تمامی گروه‌ها معنی دار بود (01/0 >P). میزان فتوئین-آ و VEGF در سه گروه نفروپاتی، رتینوپاتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است. میزان اینترلوکین 6، اینترلوکین 8 و مدل هموستاتیک مقاومت به انسولین در گروه‌های نفروپاتی، رتینوپاتی و رتینوپاتی-نفروپاتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است.
نتیجه گیری: به دلیل ارتباط مستقیم فتوئین-آ با مقاومت به انسولین و تولید VEGF، کنترل آن می‌تواند در جلوگیری از ایجاد و کنترل میزان پیشرفت اختلالات میکروواسکولار به ویژه در مراحل اولیه بیماری دیابت تأثیر داشته باشد. اگرچه نتایج به دست آمده نشان داد که میزان فتوئین-آ ارتباط معنی داری با عوامل التهابی مانند اینترلوکین 6 و اینترلوکین 8 به ویژه در گروه رتینوپاتی-نفروپاتی ندارد، اما افزایش معنی دار اینترلوکین 6، اینترلوکین 8 و CRP در بیماران دارای اختلالات میکروواسکولار نسبت به گروه کنترل دیابتی نشان دهنده‌ی اهمیت التهاب در ایجاد و پیشرفت اختلالات میکروواسکولار و اهمیت کنترل آن در بیماران دیابتی است.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb