زمینه و هدف: هندلینگ مادری، نقش مهمی را در زندگی روزمره کودکان فلج مغزی و مادرانشان ایفا میکند، به نحوی که بیشترین میزان هندلینگ کودک فلج مغزی توسط مادر و در منزل انجام میشود. بنابر این، هدف از این مطالعه، تبیین فرآیند هندلینگ مادری کودکان فلج مغزی در منزل بود.
مواد و روشها: این تحقیق کیفی به شیوه نظریه بسترزاد در شهر تهران انجام گرفت. روش نمونهگیری در ابتدا هدفمند بود و در ادامه از نمونهگیری نظری استفاده شد. انتخاب مشارکت کنندگان تا اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان 26 نفر و شامل 15 مراقب، 3 کودک مبتلا به فلج مغزی، 5 کاردرمانگر، یک فیزیوتراپیست و 3 مدیر توانبخشی بودند. منبع اصلی جمعآوری دادهها، مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاری بودند. دادهها بر اساس رویکرد کوربین و اشتروس (2008) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: شش طبقه/درونمایه اصلی شامل مراقبت مادرانه، مواجهه با هَماکارهای نامعمول، سردرگمی در ایفای نقش، تکاپو برای ویژهیاری، راهبری پویای هندلینگ و استمرار مراقبت از دادهها استخراج شد. طبقهی مواجهه با هماکارهای نامعمول درونمایه اصلی پژوهش بود که همهی طبقات دیگر به آن مربوط بودند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند ارائهگر دید وسیعی به درمانگران، مدیران و سیاستگذاران توانبخشی در زمینهی درک نیازها، رفع چالشها و دغدغههای مادران و کودکان فلج مغزی جهت برنامهریزی جامع در خصوص فرایند هندلینگ کودک فلج مغزی در منزل باشد و به توانمندی آنها در جهت رسیدن به مدیریت صحیح و اثر بخش هندلینگ کمک کند.