جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای رستگار

عبدالعزیز رستگار لاری، احمدرضا شمشیری، فرامرز مسجدیان، علیرضا سالک مقدم،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1380 )
چکیده

اگرچه رژیم های آنتی بیوتیکی موثر و تایید شده به طور رایج برای درمان عفونت های ادراری غیر پیچیده وجود دارد ولی یافتن رژیم های درمانی جدیدی که با تاثیر مشابه بتوانند طول درمان را کوتاه، عوارض جانبی کم تر و هزینه را پایین بیاورند، مفید خواهد بود. مطالعه حاضر برای ارزیابی حساسیت باکتری های گرم منفی جدا شده از بیماران بستری مبتلا به عفونت مجاری ادراری نسبت به افلوکساسین در مقایسه با سفتریاکسون و سایر آنتی بیوتیک های متداول تدوین شده است. 408 نمونه باسیل گرم منفی از بیماران بستری و سرپایی مبتلا به عفونت ادراری در مدت پاییز و زمستان 1378 از بیمارستان رسول اکرم (ص) تهران جدا گردید و حساسیت آنها نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف سنجیده شد. حداقل غلظت مهاری(MIC)  افلوکساسین و سفتریاکسون بر اساس توصیه های کمیته ملی معیارهای آزمایشگاهی بالینی(NCCLS)  بررسی گردید. ارگانیسم های جدا شده به ترتیب شیوع عبارت بودند از ایشریشیاکلی (68/3%)، سویه های پسودوموناس (15/4%)، سویه های انتروباکتر (6/7%)، سویه های پروتئوس (6/25%) و کلبسیلا (3/4%)، در مجموع درصد مقاومت سوش ها نسبت به آمپی سیلین، تریمتوپریم/ سولفامتوکسازول، نالیدیکسیک اسید، نیتروفورانتوئین، جنتامایسین، افلوکساسین و سفتریاکسون به ترتیب 86/8، 51/4، 24/8، 6/2، 13/27 و 14 درصد به دست آمد. انتروباکتریاسه نسبت به افلوکساسین حساس تر بودند. (99%) ولی انواع پسودوموناس ها حساسیت ضعیفی داشتند (60% حساس). همچنین بیش ترین مورد مقاومت نسبت به سفتریاکسون نیز مربوط به سویه های پسودوموناس بود. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که افلوکساسین و سفتریاکسون به طور معنی داری(P<0/05)  از سایر آنتی بیوتیک های مورد استفاده از نظر آزمایشگاهی موثرتر می باشند ولی این دو نسبت به یکدیگر از نظر اثر آزمایشگاهی بر گرم منفی های ایجاد کننده عفونت ادراری اختلاف معنی داری ندارند. با توجه به مزایای افلوکساسین بر سفتریاکسون در خصوص امکان مصرف خوراکی و جذب مناسب و طیف اثر وسیع، مطالعات گسترده بالینی با افلوکساسین برای بیماران دچار عفونت ادراری بستری توصیه می شود.

رستگار حسینی، ارسلان دمیرچی، پروین بابایی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: تاثیر تمرین ‌ های ورزشی بر وزن بدن و چربی احشایی در مطالعات متعدد بررسی شده، اما اثر تمرین هوازی همراه با دوزهای مختلف ویتامین D تزریقی بر وزن بدن، چربی احشایی و دریافت غذا نامعلوم است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین هوازی و دوزهای مختلف ویتامین D تزریقی بر وزن بدن، چربی احشایی و دریافت غذا در موش ‌ های ماده نژاد ویستار می ‌ باشد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 72 موش صحرایی ماده نژاد ویستار به 9 گروه 8 تایی شامل یک گروه تمرین هوازی (3 روز در هفته به مدت 8 هفته)؛ سه گروه تمرین هوازی و مکمل دهی ویتامین D ( با دوز بالا، متوسط و پایین)، سه گروه مکمل دهی ویتامین D (با دوز بالا، متوسط و پایین) و دو گروه شاهد تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل واریانس با اندازه ‌ گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ‌ ها استفاده گردید.

  یافته ها: نتایج نشان داد که وزن بدن و چربی احشایی در گروه تمرین هوازی با مکمل دهی ویتامین D با دوز بالا نسبت به سایر گروه ‌ ها پایین ‌ تر است. هم‌چنین میانگین دریافت غذای گروه تمرین هوازی با مکمل دهی ویتامین D با دوز پایین، گروه مکمل دهی ویتامین D با دوز پایین و گروه کنترل نسبت به سایر گروه ‌ ها به طور معنی ‌ داری بالاتر بود.

  نتیجه گیری: به نظر می ‌ رسد تمرین هوازی همراه با مکمل ‌ دهی ویتامین D با دوز بالا، نسبت به استفاده از هریک از این استراتژی ‌ ها به تنهایی، روش مطلوب ‌ تری در راستای کاهش وزن و چربی احشایی موش ‌ های ماده نژاد ویستار می ‌ باشد.


شهرام نظری، سجاد اشکانی، هادی یوسف زاده، فاضل آقایی، غریب مجیدی، عزیز کامران، پیمان آذغانی، ایوب رستگار، زهره نظری، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دندریمرها ماکرومولکول‌های دارای ساختار سه بعدی، منظم و پرشاخه‌اند. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی دندریمر پلی‌آمیدوآمین G5- در حذف باکتری‌های اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسی‌توکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل دهنده کلونی بر میلی‌لیتر تهیه شد. سپس غلظت‌های مختلفی (025/0، 25/0، 5/2 و 25 میکروگرم بر میلی‌لیتر) از دندریمر در دمای آزمایشگاه (25- 23 درجه سانتی‌گراد) به نمونه آب اضافه شد. به منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتری‌ها، نمونه‌برداری در زمان‌های مختلف (صفر، 10، 20، 30، 50 و 60 دقیقه) صورت گرفت و نمونه‌ها بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شدند. نمونه‌ها به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتی‌گراد گرماگذاری شدند و پس از آن تعداد کلنی‌ها شمارش شدند.

یافتهها: خاصیت ضد باکتریایی دندریمر در محیط آبی با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، رابطه مستقیم دارد. در غلظت 25 میکرو گرم بر میلی‌لیتر و در زمان 60 دقیقه تمامی باکتری‌ها به جز استافیلو کوکوس اورئوس و در زمان 30 دقیقه باکتری‌های اشرشیاکلی و کلبسیلا اوکسی‌توکا، به صورت 100 درصد حذف شدند. هم‌چنین در غلظت 5/2 میکرو گرم بر میلی‌لیتر و در زمان 60 دقیقه باکتری‌های اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسی‌توکا و پروتئوس میرابیلیس به طور 100 درصد حذف شدند. تمامی غلظت‌های دندریمر در زمان‌های مختلف باعث کاهش تمامی باکتری‌ها شدند.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دندریمر پلی‌آمیدوآمین G5- قادر به حذف اشرشیاکلی، کلبسیلا اوکسی‌توکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی می‌باشد.


بهمن حسنوند، رحمان سوری، صادق عباسیان، مهسا رستگار مقدم منصوری،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: در پاسخ به فعالیت ورزشی، تغییرات سایتوکاینهای التهابی و ضد التهابی متفاوتی در درون فضای بافتی و هم‌چنین گردش خون عمومی ایجاد می‎شود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر سه هفته تمرین متناوب شدید بر لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی بالغ سالم بود.  

مواد و روش‏ ها: 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار در دو گروه تمرین و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین، 15 وهله‎ی 4 دقیقه‎ای تمرینات را به مدت 60 دقیقه با 85 تا 90 درصد VO2max و چهار جلسه در هفته(به مدت سه هفته) اجرا ‏کرد. سپس، نمونه‌گیری خونی جهت ارزیابی کیت‎های الایزا و بافت‏برداری از هیپوکمپ موشهای صحرایی انجام شد و با استفاده از روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. هم‌چنین، از آزمون‎های تی وابسته و مستقل برای تعیین تفاوت‎های درون گروهی و بین گروهی استفاده شد.

یافته‏ ها: نتایج بیان‌گر کاهش معنادار مقادیر بیان ژنی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی در گروه تمرینی بود (به ترتیب 0001/0=p و 0001/0=p). هم‌چنین، کاهش معناداری در مقادیر سرمی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتای موشهای صحرایی در گروه تمرینی مشاهده شد(به ترتیب 017/0=p و 003/0=p).

نتیجه گیری: به نظر می‏ رسد علت کاهش معنادار لیپوکالین-2 متعاقب تمرین کوتاه مدت شدید، تغییرات کاهشی و معنادار اینترلوکین-1 بتا باشد. همچنین، استفاده از پروتکل تمرینی روی تردمیل(با شدت و مدت یاد شده) در موش‎های صحرایی قادر است مقادیر سرمی و هیپوکمپیِ لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا را به طور معناداری کاهش دهد. 


حسنا رستگارپویانی، سید مسعود حسینی، سید رضا محبی، پدرام عظیم زاده، شبنم کاظمیان، مهسا سعیدی نیاسر، افسانه شریفیان، محمدرضا زالی،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: پاروویروس 4 (PARV4) اولین بار در سال 2005 در یک معتاد تزریقی مبتلا به هپاتیتB  مشاهده شد. تاکنون بیش‌ترین احتمال انتقال این بیماری از راه خون و در میان معتادان تزریقی مشاهده شده است. فراوانی عفونت با این ویروس در جمعیت سالم بسیار پایین است. در مطالعه حاضر، فراوانی عفونتPARV4  در میان بیماران دچار عفونت مزمن HCV در مقایسه با افراد سالم و فاکتورهای خطر مرتبط در میان این گروه‌ها بررسی شد.

مواد و روشها: در مجموع، تعداد 206 نفر شامل 103 بیمار دچار عفونت مزمن HCV و 103 فرد سالم به عنوان گروه کنترل با روش nested-PCR و هم‌چنین real time-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.

یافتهها: سطح آنزیم AST در میان افراد بیمار با میانگین 40.45+34.84  و در میان افراد کنترل با میانگین 18.58+5.9 و این میزان برای آنزیم ALT در میان افراد بیمار با میانگین 40.45+35.75 و در میان افراد کنترل با میانگین 21.50+11.35 گزارش شد. در نهایت، پس از بررسی تمامی نمونه‌های بیمار و کنترل، مشاهده شد که هیچ کدام از این افراد به ویروسPARV4 آلوده نیستند.

نتیجهگیری: تحقیق حاضر، اولین مطالعه‌ای است که فراوانی عفونت با ویروس PARV4 را در گروه مبتلا به ویروس هپاتیت C در ایران مورد بررسی قرار می‌دهد و نتایج آن نشان می‌دهد که این ویروس اهمیت بالایی در جمعیت‌های ایرانی، حتی در افراد دچار عفونت‌های منتقل شونده از راه خون همانند HCV ندارد و مطالعات بیش‌تری در مناطق دیگر ایران و در گروه‌های مختلف مورد نیاز می‌باشد.


خانم هما رستگاری، دکتر داود حکمت پو، دکتر رامیز کامرانی، دکتر مولود فرمهینی فراهانی،
دوره 26، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1402 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات شایع بیماران مبتلا به کووید-19، بروز مشکلات تنفسی است که ممکن است تا مدت زیادی با فرد همراه باشد. همچنین بر پایه شواهد بالینی و پژوهشی درجات متفاوتی از اضطراب و استرس در بهبود یافتگان این بیماری مشاهده شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تنفس دیافراگمی بر تنگی نفس و اضطراب موقعیتی بیماران مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که در سال 1401-1400 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه 78 نفر از بیماران مبتلا به کووید-19 بستری در بیمارستان امیرالمؤمنین شهر اراک بودند که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تخصیص تصادفی به دو گروه 39 نفره تقسیم شدند. در این مطالعه از پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر، مقیاس بورگ، مقیاس تنگی نفس MRC و سنجش میزان اشباع اکسیژن خون استفاده شد. گروه آزمون در روز ترخیص آموزش تنفس دیافراگمی را دریافت کردند و به مدت ده دقیقه تمرین را انجام دادند و همچنین بعد از ترخیص نیز به مدت یک هفته روزی دو مرتبه (هر بار ده دقیقه) در منزل تنفس دیافراگمی را انجام دادند. پرسشنامه‌ها قبل از مداخله، بلافاصله بعد و یک هفته بعد توسط بیماران تکمیل شد. داده‌ها با نرم افزار SPSS نسخه 23 در سطح (05/0P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد میانگین نمره اضطراب بیماران بلافاصله و یک هفته بعد از مداخله در گروه آزمون به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (001/0P<). میانگین اشباع اکسیژن در گروه آزمون بعد از مداخله به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0P<). همچنین بین میانگین نمرات تنگی نفس با استفاده از مقیاس MRC و بورگ پس از مداخله در دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (001/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد انجام تنفس دیافراگمی سبب کاهش اضطراب و تنگی نفس در بیماران مبتلا به کووید-19 پس از ترخیص شده است. بنابراین آموزش این روش ساده و مؤثر برای این بیماران حین ترخیص از بیمارستان توصیه می‌شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb