24 نتیجه برای راضی
وحید شیبانی، محمد رضا افرینش خاکی، زهرا حاجی زاده، ماندانا جعفری، راضیه عرب نژاد، علی شمسی زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: در مطالعه حاضر، با استفاده از مدل درد حاد و مزمن اثر تزریق داخل بطنی رتینوئیک اسید در موشهای صحرایی بر آستانه درد مورد ارزیابی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه از آزمون tail - flick و آزمون فرمالین جهت تعیین آستانه درد استفاده شد. در هر آزمون آستانه درد حاد و مزمن (یک و دو هفته) 252 سرموش صحرایی نر بالغ با وزن(25±275)ﮔرم مورد ارزیابی قرار گرفت. در مدل حاد، 30 دقیقه قبل از تست رفتاری دارو به صورت تک دوز و در مدل مزمن، دارو بمدت یک یا دو هفته تزریق میشد. حیوانات در هر مدل، به صورت تصادفی در 6 گروه هفت تایی تقسیمبندی شدند. در چهار گروه اول دوزهای 6 ،3 ، 1، 5/0 میکروگرم داخل بطنی رتینوئیک اسید، در گروه پنجم حلال رتینوئیک اسید (DMSO + آب مقطر) و در گروه ششم محلول ACSF به صورت داخل بطنی تزریق شد. نتایج: نتایج نشان داد که تزریق حاد داخل بطنی رتینوئیک اسید آستانه درد را به روش tail - flick تغییر نمیدهد اما تجویز مزمن رتینوئیک اسید در مقادیر 6 ،3 ، 1، 5/0 میکروگرم داخل بطنی به مدت یک و دو هفته به طور معنیداری آستانه درد را در مقایسه با گروه DMSO کاهش میدهد(05/0>p). همچنین تزریق دوز 3 میکروگرم داخل بطنی رتینوئیک اسید به مدت دو هفته آستانه درد را در فاز اول آزمون فرمالین کاهش میدهد. نتیجه گیری: چنین نتیجهگیری شد که تزریق داخل بطنی رتینوئیک اسید به مدت طولانی به طور معنیداری سبب افزایش واکنشهای درد در موشهای صحرایی میشود.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی میتواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافتهها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
محمود کمانی، حمید ابطحی، قاسم مسیبی، راضیه نظری، مسعوده کریمی،
دوره 14، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در عفونتهای چرکی پوستی، غلظت چرک در ارتباط با دزاکسی ریبو نوکلئوپروتئین هاست.استفاده از استرپتودورناز که یک دزاکسی ریبونوکلئاز است به همراه استرپتوکیناز به حل شدن ترشحات کمک میکند، در نتیجه ترمیم زخم در اثر خارج شدن چرک از بافت نکروز شده صورت میگیرد. هدف از این مطالعه تولید استرپتودورناز نوترکیب از سوش استرپتوکوک گروه A که از نظر تولید استرپتودورناز پر بازده است، توسط وکتور بیانی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه بنیادی- کاربردی، DNA ژنومی ژن استرپتودورناز با روش فنل- کلروفرم استخراج گردید، سپس با کمک پرایمرهای اختصاصی ویژه ژن استرپتودورناز، ژن مورد نظر با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیر شد. ژن استرپتودورناز به دست آمده در ناقل پلاسمیدی SD1T4pGEX جهت بیان کلون شد و پلاسمید SD1T4pGEX وارد باکتری اشریشیاکلی سویه بی ال 21 گردید. تولید پروتئین با القا توسط ایزوپروپیل تیوگالاکتوپیرانوزید و بهینه سازی شرایط صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت گلوتاتیون سفاروز 4 ب خالص گردید. یافتهها: ترادف نوکلئوتیدی محصول ژن واکنش زنجیره ای پلی مراز با ژن استرپتودورناز استرپتوکوک گروه A کاملاً یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتودورناز با القاء پلاسمید SD1T4pGEX توسط تیوگالاکتو پیرانوزید انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت گلوتاتیون سفاروز 4 ب انجام شد. سرم موش واجد آنتی استرپتودورناز در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد. نتیجهگیری: تولیداسترپتودورناز نوترکیب با استفاده از ناقلین پلاسمیدی نظیر pGEX در میزبان اشریشیاکلی نیز امکان پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ میکند. با توجه به نیاز داخلی کشور و همچنین بازدهی کم تولید و بیماریزا بودن استرپتوکوکها تولید این محصول به صورت نوترکیب امکان پذیر است.
حسین اسماعیلی، حسن اختیارزاده، حمید ابراهیم زاده، راضیه پرتوی، بهمن مرحمتی خامنه، مونا حامدی، لیلا خاجی،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز به ویژه بروسلا ملی تنسیس یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام میباشد که سالانه در سراسر جهان بیش از 500 هزار مورد انسانی، گزارش می شود. اولین گزارش آن در ایران مربوط به سال 1311 از انسان بوده و برنامه ملی ریشه کنی آن در سال 1346 به تصویب رسیده است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت مبارزه با بروسلوز گوسفند و بز در ایران میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به روش مقطعی میباشد که اطلاعات مربوط به دوره 45 ساله مبارزه با بیماری، از سازمان دامپزشکی کشور اخذ گردید. مبارزه با بروسلوز گوسفند و بز بر پایه واکسیناسیون بره و بزغالهها همراه با تست و کشتار دامهای آلوده استوار میباشد.
یافتهها: بیوتایپ 1 بروسلا ملی تنسیس در گوسفند، بز و انسان به عنوان بیوتایپ غالب و بومی کشور بوده است. بیماری در بز، گوسفند، گاو، اسب، شتر و انسان گزارش شده است. همچنین میزان شیوع بروسلوز در جمعیت گوسفند و بز روستایی 1/2 درصد برآورد گردید.
نتیجه گیری: موفقیت برنامه مبارزه با بروسلوز به افزایش آگاهی عمومی دامداران از طریق آموزش و همکاری بیشتر سیستم بهداشت و دامپزشکی نیازمند است که در کنار آن، کنترل جابجایی حیوانات از طریق مرزها اهمیت فراوان دارد.
راضیه مقدم، گیتی ازگلی، بهناز مولایی، مجید حاجی فرجی، حمید سوری، کیاندخت قناتی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوماهنامه فروردین و اردیبهشت 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات وازوموتور یکی از رنج آورترین علایم دوران یائسگی است و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر امگا 3 بر اختلالات وازوموتور در خانم های یائسه انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده دو سو کور بود که بر روی 83 زن یائسه 45 تا 60 ساله، که شرایط ورود به مطالعه را داشتند انجام شد. افراد به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه امگا 3 و دارونما قرار گرفتند. سپس به هر دو گروه به مدت 8 هفته روزی یک عدد کپسول روغن ماهی حاوی 300 میلی گرم امگا 3 یا دارونما تجویز گردید. جهت گرد آوری دادهها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک فرم های ثبت روزانه و پرسشنامه بسامد غذایی استفاده گردید. نتایج با آزمون های آماری تی، کای دو، من ویتنی و فریدمن مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از 8 هفته مداخله، اختلاف معنیداری بین دوگروه از نظر تعداد گرگرفتگی (003/0=p) و تعداد تعریق شبانه (001/0=p) وجود داشت. در مقایسه بین دو گروه از نظر شدت گرگرفتگی اختلاف معنیدار دیده نشد(2/0=p) اما کاهش شدت تعریق شبانه بین دو گروه معنیدار بود(003/0 p=).
نتیجه گیری: امگا 3 بر کاهش تعداد گرگرفتگی و تعداد و شدت تعریق شبانه موثر است اما بر شدت گرگرفتگی تأثیر ندارد.
راضیه خالصی، جعفر سلیمیان، شهرام نظریان، زهرا احصائی ، علی اصغر رحیمی، نفیسه امینی، سید محمد مؤذنی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوماهنامه فروردین و اردیبهشت 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: باکتری اشریشیا کلی انتروتوکسیژنیک مهمترین عامل باکتریایی ایجاد کننده اسهال است. عوامل حدت زای اختصاصی مانند انتروتوکسینها و عوامل کلونیزاسیون، این باکتری را از سایر گروههای ای. کلی متمایز میکند. در این مطالعه توکسین حساس به حرارت تخلیص شده و از آن میتوان جهت سنجش آنتی توکسین در روش الایزای مبتنی بر گیرنده گانگلیوزیدی GM1 و شناسایی باکتری مولد توکسین استفاده کرد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تجربی است. جهت تولید و تخلیص توکسین، ابتدا سویه باکتری مولد توکسین حساس به حرارت کشت داده شد. پروتئینهای محلول در مایع رویی با سولفات آمونیوم ترسیب و توکسین با استفاده از روشهای بیوشیمیایی تخلیص شد و پروتئین تخلیص شده علیه تریس 02/0 مولار در 8=pH دیالیز و نمونه بر روی ژل الکتروفورز بررسی گردید. از روش الایزای مبتنی بر گیرنده گانگلیوزیدی GM1 جهت شناسایی و سنجش میزان توکسین تخلیص شده استفاده شد و اثر خنثی کنندگی آنتی بادی ضد زیر واحدB روی توکسین حساس به حرارت نیز به این روش مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: وجود باندهای 28 و 12 کیلودالتونی نشانگر تخلیص توکسین بود. این مطالعه نشان داد که آنتی بادی ضد زیر واحدB نوترکیب، توانایی شناسایی توکسین تخلیص شده و مهار اتصال آن به گیرنده GM1 را داراست. آنتی بادی ضد زیر واحدB نوترکیب میتواند تا 80 درصد از اتصال توکسین به گیرنده GM1 جلوگیری نماید.
نتیجه گیری: تخلیص توکسین حساس به حرارت و راه اندازی روش الایزای مبتنی بر گیرنده گانگلیوزیدی GM1 که میتواند در شناسایی دقیق و بررسی اپیدمیولوژیک جدایههای کلینیکی مورد استفاده واقع شود.
محمد شایسته پور، محمد کاظم شاه کرمی، عباس شفیعی، محمد تقویان، راضیه کمالی جمیل، فاطمه اثنی عشری، اشرف محمدی، رضا شهبازی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به حساسیت ویروس سرخک به دما و نور، حفظ پایداری ﺁن در واکسن زنده بسیار با اهمیت است. هدف این تحقیق، بررسی پایداری واکسن سرخک تولید شده با سویه AIK-Cمیباشد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 3 ویال واکسن لیوفیلیز به مدت 1 هفته در دمای 37 درجه سانتیگراد نگهداری و میزان پایداری ﺁن به روش ﺁزمون تسریع شده بررسی گردید. همچنین واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری و در زمانهای 0 ،4، 8 ،12و 16 ساعت پس از محلول کردن، میزان باقیمانده ویروس عفونی به روش میکروتیتراسیون با محاسبه CCID50 ارزیابی شد. بر اساس ﺁنالیز رگرسیون خطی، نیمه عمر واکسن محلول شده سرخک، محاسبه گردید. یافتهها: وقتی واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری شد کاهش تیتر واکسن به ترتیب 05/0، 1/0 و 2/0 Log10 CCID50 در ساعت بود. همچنین نیمه عمر این واکسن در دماهای مذکور، به ترتیب 31/5، 61/2 و 36/1 ساعت بود. نتیجهگیری: میزان کاهش تیتر واکسن سرخک تهیه شده با سویه AIK-C پس از نگهداری در دمای 37 درجه سانتیگراد به مدت یک هفته log33/0 بود در حالی که برای واکسنهای تجاری Mevilin-L، Attenuvax، Edmonston- Zagreb وRimevax، به ترتیب 7/0، 7/0، 1 و 78/0 گزارش شده است. واکسن لیوفیلیز و محلول شده حاوی سویهAIK-C در مقایسه با سویههای ادمونستون ب، شوارتز، بکن کام و لنینگراد پایدارتر است در حالی که در حالت محلول شده و در دمای 37 درجه سانتیگراد میزان پایداری مشابه سویه موراتن دارد.
عادله حسینی زاده، حمید ابطحی، مانا شجاع پور، مجید اکبری، راضیه نظری، معصومه صوفیان،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: انتروکوکوس در ایران همانند سراسر جهان به عنوان یک پاتوژن مهم مطرح شده است. با افزایش استفاده از آنتیبیوتیک ونکومایسین، انتروکوک مقاوم به ونکومایسین، یک عامل مهم عفونتهای بیمارستانی شده است. ونکومایسین قادر است همراه با یک آمینوگلیکوزید درمان موثری را برای عفونتهای انتروکوکی فراهم کند. در عین حال مقاومت انتروکوک به آنتیبیوتیک ونکومایسین در حال افزایش است. در این مطالعه به بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و فراوانی انتروکوکهای مقاوم به ونکومایسین پرداخته شده است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پس از جداسازی و تشخیص 150سویه انتروکوک از نمونههای بالینی، الگوی مقاومت این سویهها نسبت به آنتیبیوتیکهای اریترومایسین، تیکوپلانین، ونکومایسین، سیپروفلوکساسین، تتراسایکلین، جنتامیسین، کوتریموکسازول و لینوزولید مورد بررسی قرار گرفت. همچنین آزمون MIC در مورد نمونههای مقاوم به ونکومایسین با آنتیبیوتیکهای ونکومایسین و تیکوپلانین به روش broth Micro dilution انجام شد. یافتهها: آزمون تعیین حساسیت باکتریها نشان داد که 6/14 درصد از نمونهها به ونکومایسین و 3/5 درصد نیز به تیکوپلانین مقاوم بودند. به ترتیب 64، 40، 6/38، 6/6، 0 و 7/38 درصد از نمونهها به اریترومایسین، کوتریموکسازول، سیپروفلوکساسین، تتراسایکلین، لینوزولید و جنتامیسین مقاوم بودند. 14 نمونه دارای مقاومت بالا به ونکومایسین بودند وهمگی این 14 نمونه،MIC بزرگتر مساوی 256 میکروگرم بر میلیلیتر داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، مقاومت به ونکومایسین در سویههای انتروکوک در اراک نیز مانند تمامی نقاط دنیا وجود دارد. درصد انتروکوکهای مقاوم به ونکومایسن در اراک بالا است و انتخاب درمان مناسب جهت عفونتهای ایجاد شده توسط انتروکوک ضروری میباشد.
بهنام رفیعی، نادر مصوری، علی اصغر فرازی، راضیه نظری، روح اله کشاورز، کیوان تدین،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سل معضلی قدیمی است که هم اکنون به عنوان چالشی جدید مطرح شده و با توجه به همسایگی ایران با دو کشور افغانستان و پاکستان که در زمره 22 کشور دارای بیشترین شیوع سل در دنیا هستند ضرورت توجه بیش از پیش ما را به این بیماری متذکر میکند. بنابر این به منظور آگاهی از اپیدمیولوژی مولکولی سل و بررسی میزان تنوع ژنتیکی سویههای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در استان مرکزی، مطالعه حاضر انجام پذیرفت. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی تعداد 57 نمونه خلط از بیماران سل ریوی اسمیرمثبت مراجعه کننده به مرکز بهداشت و درمان استان مرکزی، برروی محیطهای اختصاصی کشت داده شدند. سپس DNA ژنومیک جدایهها طبق پروتکل استاندارد سازمان بهداشت جهانی استخراج گردید و با استفاده از روش PCR تعلق این جدایهها به کمپلکس مایکوباکتریوم توبرکلوزیس تأیید گردید، سپس DNA ژنومیک توسط آنزیمهای PvuII و AluI مورد هضم آنزیمی قرار گرفت و محصول هضم، الکتروفورز شده و قطعات DNA از طریق ساترن بلاتینگ به غشاءنایلونی با شارژ مثبت منتقل گردیدند و سپس هیبریداسیون با پروب PGRS انجام پذیرفت. در خاتمه قطعات هیبرید شده با استفاده از واکنش آنزیمی شناسایی و مورد آنالیز قرار گرفتند. یافتهها: در طی تایپینگ این جدایهها به روش RFLP، با استفاده از دو آنزیم PvuII و AluI و پروب PGRS، گستره وسیعی از تنوع ژنتیکی نمایان گردید به طوری که به ترتیب 50 و 45 تیپ ژنتیکی شناسایی شد. نتیجهگیری: با توجه به تنوع بالای PGRS در سویههای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس میتوان نتیجهگیری کرد که در جمعیت مورد بررسی اکثر افراد با منشا متفاوت به بیماری سل مبتلا شدهاند، بنابراین فعال شدن مجدد عفونت نقش بیشتری را در گسترش بیماری سل در استان مرکزی داشته است.
ندا مخبریان، فروزنده محجوبی، راضیه پوراحمد، مجتبی علیوندی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دلیل اصلی عدم مو فقیت شیمی درمانی ، مقاومت دارویی چند گانه می باشد. مهمترین علت مقاومت دارویی ،پمپهای وابسته به ATP مانند MDR1 هستند که باعث خروج دارو از سلول ها می شوند.ژن MDR1 بسیار پلی مورفیک می باشد و به نظر می رسد این پلی مورفیسم ها بر روی بیان ژن و در نتیجه پاسخ به درمان موثر است.هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم C1236Tژن MDR1 و ارتباط آن با پاسخ به درمان درکودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی پلی مورفیسم C1236T ژن MDR1 در 44 کودک مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و 40 فرد سالم توسط تکنیک ARMS-PCR مورد بررسی قرار گرفت .همچنین ارتباط این پلی مورفیسم با پاسخ به درمان نیز مورد بررسی قرار گرفت.از نرم افزار SPSS و تست مربع کای برای آنالیز داده ها استفاده گردید و 05/0 P< معنی دار محسوب شد.
یافته ها: گروه کنترل و بیماران از نظر فراوانی آلل ها و ژنوتیپ تفاوت معنی داری با هم نداشتند (876/0=P ).همچنین بین کسانی که به درمان پاسخ داده بودند و آنهایی که به درمان پاسخ نداده بودند از نظر فراوانی ژنوتیپ تفاوت معنی داری دیده نشد (304/0= P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که بین پلی مورفیسم C1236T با پاسخ به درمان ارتباط ندارد و نقش این پلی مورفیسم در بیان ژن MDR1 در لوسمی لنفوبلاستیک حاد کودکان و پاسخ به درمان مورد سوال می باشد.
راضیه رجبی، اکرم شریفی، محسن شمسی، امیر الماسی حشیانی، سمیه دژم،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تدوین برنامههای آموزشی درباره پیشگیری از بیماریهایی مانند سرطان از ضرورتهای بهداشتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش در شهر اراک صورت گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود که در آن 88 نفر از مادران شهر اراک شرکت داشتهاند (نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد هر کدام 44 نفر تقسیم شدند). معیارهای ورود شامل عدم ابتلا به سرطان، داشتن ملیت ایرانی، سن بالای ۱۸ سال و سکونت در شهر اراک بود. در پژوهش حاضر روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش بود. مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 3 جلسه آموزشی 45 دقیقهای انجام گردید. سپس 2 ماه پس از مداخله آموزشی در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات دوباره گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب برابر 6/9± 3/38 و 1/11±3/36 سال بود که با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند(381/0=p). میانگین نمره آگاهی و عملکرد در گروه مورد در قبل از آموزش به ترتیب برابر با 06/13±8/72 و 2/6±81/30 بود که در بعد از مداخله به ترتیب برابر 2/12±05/88 و 9/8±3/65 بود که در هر دو مورد با یکدیگر اختلاف معنیدای داشتند(05/0>p). همچنین در قبل از مداخله آموزشی میزانهای حساسیت، شدت و منافع درک شده مادران در زمینه انجام رفتارهای پیشگیری کننده در حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنیداری ایجاد شد(05/0> p).
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد بهداشتی را در افزایش رفتارهای پیشگیری از ابتلا به سرطانهای دستگاه گوارش در مادران شهر اراک را نشان میدهد. .
سعید راضی، حمید صالحی نیا، مهری فتحعلی لوی دیزجی،
دوره 18، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایعترین علل مرگ و میر در جهان میباشد و میزان بروز و شیوع آن در حال افزایش است. باتوجه به این که بررسی جامعی بر روی سرطانهای شایع در زنان ایرانی صورت نگرفته، این مطالعه با هدف تعیین روند بروز 10 سرطان شایع در بین زنان ایرانی از سال 1382 تا 1388 انجام گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و با استفاده از تحلیل دادههای موجود صورت گرفته و از دادههای منتشر شده سیستم ثبت کشوری موارد سرطان استفاده گردیده است. در این مطالعه کلیه موارد ثبت شده کشوری سرطان در زنان طی سالهای 82 تا 88 در کل کشور مورد بررسی قرار گرفت. میزان موارد سنی گزارش شده بروز سرطان با روش استاندارد سازی مستقیم و با استفاده از جمعیت استاندارد جهان محاسبه شده است. آزمون روند خطی کوکران-آرمیتاژ نیز جهت بررسی تغییرات روند میزان بروز و با استفاده از نرم افزار Winpepi انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که نسبت کل سرطانها در زنان در مقایسه با کل جمعیت در حال افزایش است. سرطانهای پستان، پوست، کولورکتال، معده، مری، تیروئید، لوکومیا، تخمدان، مغز و رحم به ترتیب شایعترین سرطانها در بین زنان ایرانی بودهاند. در طول سالهای مورد بررسی روند افزایشی این سرطانها به طور قابل توجهی نمایان است.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، میزان بروز انواع سرطانها در زنان دارای سیر صعودی است. به کارگیری برنامههای غربالگری در کاهش روند این بیماریها میتواند مفید باشد.
راضیه اسماعیلی روزبهانی، رضا مهدوی نژاد،
دوره 18، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دیسمنوره اولیه بدون حضور عارضه پاتولوژیک لگنی، از شایعترین شکایات در طب زنان است. فعالیت بدنی به عنوان یک عامل کاهش علائم دیسمنوره ذکرشده است. کینزیوتیپینگ یکی از روشهای درمانی جدید است که درد، تورم و اسپاسم عضلانی را کاهش میدهد. از این رو، این پژوهش سعی دارد تأثیر استفاده از دو روش درمانی حرکات کششی و نواربندی را بر قاعدگی دردناک دختران دبیرستان بررسی و مقایسه نماید.
مواد و روشها: تحقیق حاضر، کاربردی و از نوع تحقیقات نیمه تجربی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل میباشد. 30 نفر از دانشآموزان دبیرستان با میانگین سنی 99/0±8/16 سال، به صورت دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه اول تمرینات کششی را انجام دادند. گروه دوم با استفاده از کینزیوتیپ نواربندی شدند و گروه کنترل هیچگونه مداخله تمرینی نداشتند. پرسشنامه اضطراب قاعدگی MDQ برای جمعآوری اطلاعات، مقیاس آنالوگ بصری (VAS) برای اندازه گیری میزان درد و آزمون شوبر برای اندازهگیری دامنه حرکتی استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس در اندازههای تکراری با سطح معنیداری 05/0<p صورت گرفت.
یافتهها: بهبود معنیداری در شدت درد ناحیه کمر و شکم و میزان دامنه حرکتی کمر دیده شد. از طرف دیگر، پس از مداخله، مقایسه دادهها اختلاف معنیداری را در شدت درد بین گروهها نشان داد، اما اختلاف معنیداری از نظر افزایش دامنه حرکتی کمر در گروه نوار بندی دیده نشد.
نتیجهگیری: نوار کینزیوتیپ نسبت به تمرینات کششی، اثرات بهتری را در کاهش درد ایجاد میکند. تمرینات کششی نیز تاثیرات بهتری در افزایش دامنه حرکتی کمر دارد.
راضیه خیرجو، محمد حسن حیدری، محمد بیات، معصومه رجبی بذل، رسول گنجی، عباس پیریایی،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: التیام زخم فرآیند پیچیدهای است که در بیماران دیابتی به خاطر عوامل مختلفی مختل شده است. تاکنون، تاثیر مثبت ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمی در فرآیند ترمیم زخم گزارش شده است. ما در این مطالعه تاثیر ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان را بر بیان فاکتورهای موثر در ترمیم زخم بررسی کردیم. مواد و روش ها: 27 سر موش صحرایی به 5 گروه سالم بدون زخم، کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی پلاسبو و دیابتی تجربی تقسیم شدند و برای القاء دیابت، از آلوکسان استفاده شد. در ناحیه پشت موشها یک زخم ایجاد گردید. سپس از سلولهای بنیادی مزانشیمی، محیط کشت بهینه تهیه شد. موشهای گروه دیابتی تجربی 200 میکرولیتر محیط کشت بهینه را به صورت تزریق داخل وریدی دریافت نمودند. چهار و هفت روز پس از ایجاد زخم، از زخمها نمونه برداری شد و بیان فاکتورهای KGF و TGF-&beta1 به وسیلهی تکنیک RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه دیابتی تجربی بیان ژن KGF در روزهای چهارم و هفتم، نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش غیر معنیدار یافته بود. در حالی که بیان ژن TGF-&beta1 در گروه دیابتی تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی در روز چهارم افزایش معنیدار (P<0/05) و در روز هفتم افزایش غیر معنیدار یافته بود.
نتیجه گیری: به نظر میرسد استفاده از محیط کشت بهینه مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان، تاثیر مثبتی بر بیان فاکتورهای تروفیک و التهابی درگیر در ترمیم زخم پوستی دیابتی داشته باشد.
راضیه رضایی، محمد فتحی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت استقامتی موجب تجدید ساختار قلب میشود، یکی از عواملی که بیان بسیاری از ژنهای قلب را تنظیم میکند، miR-133 است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر بیان miR-133 قلب در موشهای صحرایی نژاد ویستار بود.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، 14 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به مدت 4 هفته در شرایط کنترل شده، نگهداری شدند. بعد از آشناسازی بهطور تصادفی به دو گروه شاهد (7 سر) و تجربی (7 سر) تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه تمرینی 14 هفتهای، هفتهای 6 جلسه (که بهتدریج به 60 دقیقه و 30 متر بر دقیقه رسید) را روی نوار گردان اجرا نمودند. 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه، بیهوش و تشریح شدند. سپس قلب آنها خارج شده و بعد از هموژن بافت بطن چپ و استخراج RNA و سنتز cDNA با استفاده از روش Real-Time PCR، میزان بیان miR-133 بطن چپ اندازهگیری شد. با استفاده از آزمون آماری تی، میزان بیان miR-133 در سطح 05/0 ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش تجربی با کد اخلاق 52/1396345 در معاونت پژوهشی دانشگاه لرستان تایید شد.
یافتهها: پس از 14 هفته تمرین استقامتی، میزان بیان miR-133 قلب در گروه تمرینی بهطور معنیداری (007/0=p) نسبت به گروه شاهد افزایش یافت که با افزایش معنیدار نسبت توده حجم بطن چپ به وزن بدن همراه بود (012/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به تغییرات ساختاری قلب، میتوان گفت که احتمالاً بخشی از سازگاری قلب به تمرین استقامتی ناشی از افزایش بیان miR-133باشد.
مهدیه موندنی زاده، نیلوفر مرادی، راضیه امینی، بهزاد خوانساری نژاد، قاسم مسیبی،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف لوسمی لنفوسیتی مزمن شایعترین لوسمی در بزرگسالان است که حدود 25 تا 30 درصد از کل لوسمیها را شامل میشود. از علل مهم اتیولوژیک این لوسمی میتوان به اختلال در مسیر پیامرسانی NF-kB اشاره کرد. دو پروتئین APRIL و BAFF با تأثیر در مسیر پیامرسانی NF-kB در بیماریزایی این لوسمی ایفای نقش میکنند. بنابراین در مطالعه پیش رو با توجه به اثر تنظیمی miRNAها در بسیاری از فرایندهای سلولی، به پیشگویی miRNAهای شاخص هدف گیرنده ترانسکریپتهای مربوط به APRIL و BAFF با استفاده از نرمافزارهای بیوانفورماتیکی مختلف و اختصاصی پرداخته شد.
مواد و روش ها بعد از دریافت توالی پروتئینهای APRIL و BAFF از سایت NCBI، با کمک پایگاههای بیوانفورماتیکی miRanda، TargetScan، miRWalk، DIANA و miRDB با الگوریتمهای متفاوت به بررسی و پیشگویی miRNAهای هدف گیرنده ژنهای مذکور پرداخته شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک تصویب شده است.
یافته ها درنهایت بر اساس امتیازدهی توسط نرمافزارهای بیوانفورماتیک مذکور و بالاتربودن امتیاز و هدفگیری مناسبتر، has-miR-145-5p و has-miR-185-5p به عنوان miRNAهای هدف گیرنده ژن APRIL و همچنین has-miR-424 و has-miR-497 به عنوان miRNAهای هدف گیرنده ژن BAFF معرفی و برای فاز مطالعات عملی آینده انتخاب شدند.
نتیجه گیری با توجه به نقش مهم ژنهای APRIL و BAFF در روند طبیعی مرگ سلولی و تکامل سلولهای B به نظر میرسد میتوان از این mi-RNAهای پیشگوییشده با کمک پایگاههای بیوانفورماتیک با الگوریتم متفاوت به عنوان بیومارکرهای مولکولی تشخیصی در جهت شناسایی بیماران مبتلا به لوسمی لنفوسیتی مزمن سود جست.
سعید حاجی هاشمی، راضیه رجبی، عاطفه غیاث آبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف آنتیبیوتیک جنتامایسین دارای عوارض جانبی سمّیت کلیوی است. هدف این مطالعه بررسی اثرات پسدرمانی خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش بر روی سمیت کلیوی جنتامایسین بود.
مواد و روش ها در این مطالعه ۳۲ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به صورت تصادفی، به چهار گروه تقسیم شدند؛ گروه کنترل، گروه جنتامایسین (۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ آبمقطر برای دو روز؛ گروه عصاره اتانولی مرزنجوش، نرمال سالین به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلیگرم بر کیلوگرم) برای دو روز؛ گروه جنتامایسین و پسدرمان با عصاره اتانولی مرزنجوش، جنتامایسین (۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) برای هشت روز وگاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلیگرم بر کیلوگرم) برای دو روز. مقادیر اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولالیته در نمونههای پلاسما و ادرار اندازهگیری شد. کلیه راست برای اندازهگیری MDA و FRAP استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق ۸-۱۰۶-۹۰ توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC. ۱۳۹۴.۲۸۴ به ثبت رسید.
یافته ها تجویز پسدرمان عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت معنیداری سبب کاهش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و MDA شد ولی کلیرنس کراتینین، اسمولالیته ادرار و FRAP را به صورت معنیداری افزایش داد.
نتیجه گیری تجویز خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت پسدرمان با کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکالهای آزاد در کلیههای آسیبدیده و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی جنتامایسین سبب بهبود سمّیت کلیوی ناشی از جنتامایسین شد.
فرنگیس غنی پور، راضیه نظری، سید سهیل آقایی، پروانه جعفری،
دوره 24، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اسینتوباکتربومانی عامل ایجاد انواع عفونتهای بیمارستانی و دارای مقاومت آنتیبیوتیکی بالایی است. پروبیوتیکها دارای توانایی تولید متابولیتها با خاصیت ضدمیکروبی هستند. این پژوهش با هدف بررسی قابلیت ضدمیکروبی پروبیوتیکها علیه عوامل بیماریزای بیمارستانی و توان آنها در مهار بیان ژن پروتئین غشای خارجی A مؤثر در تشکیل بیوفیلم در اسینتوباکتر بومانی انجام شد.
مواد و روش ها: خاصیت ضدمیکروبی پروبیوتیکها علیه عوامل بیماریزای بیمارستانی از نظر فنوتیپی ارزیابی شد. با تکنیک واکنش زنجیرهای پلیمراز ژن پروتئین غشای خارجی A مؤثر در تشکیل بیوفیلم در اسینتوباکتربومانی شناسایی شد. پس از تیمار با سوپرناتانت باسیلوس لیکنی فورمیس با بیشترین خواص ضدمیکروبی در بین پروبیوتیکهای بررسی شده، بیان ژن پروتئین غشای خارجی A قبل و بعد از تیمار با تکنیک Real Time PCR مورد بررسی قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.QOM.REC.1398.004 به تصویب کمیته اخلاق دانشکده علومپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم رسید.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد در بین پروبیوتیکهای مورد بررسی، سوپرناتانت باسیلوس لیکنی فورمیس خاصیت ضدمیکروبی بر علیه جدایه بیمارستانی اسینتوباکتربومانی 52 A، اسینتوباکتربومانی 19606ATCC، کلبسیلا پنومونیه 70063 ATCC و سودوموناس آئروژینوزا PAO1 داشت. سوپرناتانت باسیلوس لیکنی فورمیس باعث مهار قابل توجه بیوفیلم و کاهش بیان ژن پروتئین غشای خارجی A مؤثر در تشکیل بیوفیلم در اسینتوباکتربومانی گردید.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد باسیلوس لیکنی فورمیس توانایی تولید مواد با خاصیت ضدمیکروبی و ضد بیوفیلمی را داراست و در آینده میتواند یک گزینه مناسب در کنترل عوامل ایجادکننده عفونتهای بیمارستانی در نظر گرفته شود.
خانم راضیه پیغمبردوست، خانم ثریا سهیلی،
دوره 25، شماره 4 - ( مهر و آبان 1401 )
چکیده
مقدمه: نوزادان کم وزن، گروه در معرض خطرات زیادی نسبت به نوزادان طبیعی هستند و برای کسب روند رشد طبیعی نیازمند مراقبت هستند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مراقبت پیگیرپس از زایمان، در منزل بر رشد و تکامل نوزادان کم وزن انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر نوع کارآزمایی بالینی یک سویه کور بود که برای 90 نوزاد کم وزن انجام گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل برگه ثبت اطلاعات دموگرافیک و فرم ثبت شاخصهای رشد و پرسشنامه تکامل نوزاد کم وزن بود. تجزیه وتحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه 20 و با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی انجام شد. سطح معناداری 05/0>P میباشد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق به شماره 4217/4/5 از دانشگاه علوم پزشکی تبریز است.
یافتهها: میانگین وزن نوزادان گروه مداخله 12/223±08/2313 و گروه کنترل 61/247 ± 84/2308 گرم بود. بعد از مداخله میانگین وزن و دور سر نوزادان در دو گروه اختلاف معنیداری نداشتند؛ اما میانگین قد و دور سینه در دو گروه مداخله و کنترل در ماه دوم و سوم اختلاف معنادار آماری داشت (05/0>P). همچنین میانگین امتیاز کل تکامل (0001/0P<) نوزادان کم وزن در ماه سوم بر اساس فرم (ASQ Ages Stages Questionnaires) در دو گروه تفاوت معنا دار داشت، به طوری که میانگین امتیاز حیطه حل مسئله، حیطه شخصی و اجتماعی و میانگین امتیاز تکامل نوزادان در ماه سوم در گروه مداخله بیشتر از کنترل بود.
نتیجه گیری: مراقبت پیگیر بس از زایمان باعث رشد شاخصهای تکامل نوزادان کم وزن میشود.
اقای علی بازگیر، دکتر محمد فتحی، دکتر رحیم میرنصوری، خانم رضوان افشار، دکتر راضیه رضایی،
دوره 26، شماره 4 - ( مهر و آبان 1402 )
چکیده
مقدمه: بیخوابی و اختلالات خواب با کاهش سلامت جسمانی و روانی و کیفیت زندگی در ارتباط است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر محرومیت از خواب بر میزان قند خون، کورتیزول و انسولین افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیرورزشکار بود.
روشکار: در این مطالعه نیمه تجریی 14 مرد سالم در دو گروه ورزشکار (7 نفر) و غیر ورزشکار (7 نفر) شرکت داشتند. برای آزمودنیهای هر دو گروه یک شب بیخوابی (8ساعت) اعمال شد. با توجه به اهداف پژوهش از همه آزمودنیها طی دو مرحله نمونهگیری خونی گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون t وابسته در مقایسه درونگروهی و t مستقل برای مقایسه بینگروهی در سطح معناداری 5 درصد بررسی شدند. در انجام پژوهش، اصول بیانیه هلسینکی، راهنمای عموم اخلاق در پژوهشهای دارای آزمودنی انسانی و مقررات حاکم بر آن رعایت شده و کد اخلاق به شناسه (LU.ECRA . 2022. 21) توسط کمیته اخلاق دانشگاه لرستان صادر شد.
یافتهها: اعمال بیخوابی منجر به تفاوت معنیداری بین قندخون و میزان انسولین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در مواجه با یک نشد(p≤0.05). همچنین بیخوابی موجب تفاوت معنیداری در میزان کورتیزول بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار نشد(p≤0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تغییرات میزان قندخون، کورتیزول و انسولین با طول مدت بیخوابی رابطه دارد و در بیخوابیهای کوتاهمدت و مقطعی تحت تأثیر قرار نمیگیرند.