جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای ذوالفقاری

وحیده فرجادی، حمید ابطحی، محمدرضا ذوالفقاری، صفیه صوفیان، لیلا حسن زاده،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هلیکوباکتر پیلوری باسیلی گرم منفی است که موجب بیماری های معده و دئودنوم در انسان میشود. از مهمترین ژنهای مرتبط با بیماری زایی این باکتری ژن CagA میباشد که موجب کلونیزاسیون بیشتر آن در سلولهای اپی تلیال معده و ایجاد التهاب و زخم های گوارشی میگردد. در این تحقیق سعی گردید تا تولید پروتئین نوترکیب حاوی ناحیه دارای بالاترین خاصیت آنتی ژنیک CagA در باکتری E. coli انجام گیرد.

مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، قطعه حاوی ناحیه آنتی ژنیک ژن CagA به طول 1245 جفت باز براساس برنامه های بیوانفورماتیکی بدست آمد، با روش PCR تکثیر، با آنزیمهای محدود کننده BamHI و XhoI برش و در پلاسمید pET32a کلون و در E. coli BL21 (DE3) pLysS با القا توسط IPTGبیان شد. از کیت Ni-NTA جهت تخلیص پروتئین بیان شده استفاده شد و آنتی ژنیسیته آن به روش لکه گذاری وسترن بررسی گردید.

یافته ها: نتایج حاکی از کلونینگ و بیان موفقیت آمیز ژن هدف بود. با استفاده از کیت Ni-NTAو دیالیز تخلیص پروتئین CagA نوترکیب با غلظت 5/1 میلی گرم بر میلی لیتر انجام شد. در وسترن بلاتینگ پروتئین تولید شده با سرم های آلوده انسان و موش واکنش نشان داد.

نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پروتئین نوترکیب CagA (65 کیلو دالتون) آنتی ژنیسیته خود را حفظ می کند. بنابراین میتواند برای تشخیص سرولوژیک بیماری های هلیکوباکتر پیلوری و تولید واکسن مورد استفاده قرار گیرد.


حدیثه شکوهی، محمدرضا ذوالفقاری، بهرخ فرهمند، منصوره طباطبائیان، نجمه طاهری، فاطمه فتوحی،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس‌های آنفلوانزا یکی از مهم‌ترین عوامل بروز عفونت‌های تنفسی می‌باشند که باعث بیماری و مرگ و میر بسیار در طی اپیدمی‌های سالیانه می‌گردند. پروتئین M2 در سطح ذره ویروس آنفلوانزا، ورود ویروس به سلول‌های میزبان را تسهیل می‌کند. بخش خارج سلولی این پروتئین که واجد 24 اسید امینه است، در اکثر نژاد‌های آنفلوانزای نوع A انسانی حفاظت شده می‌باشد. در این مطالعه، ایمنی‌زایی توالی سه تایی M2e به همراه ادجوانت‌های مختلف در مدل موشی ارزیابی گردید.

مواد و روشها: پروتئین نوترکیب (3M2e) پس از بیان در اشرشیاکلی تخلیص شد. موش‌های بالب سی شش هفته‌ای با پروتئین تخلیص شده به تنهایی و یا همراه با ادجوانت Alum-CpG در سه دوزبه صورت زیرجلدی واکسینه شدند. موش‌های شاهد، بافر فسفات دریافت کردند. دو هفته بعد از آخرین ایمن سازی، آنتی بادی اختصاصی M2 در سرم موش‌ها به وسیله تست الایزا بررسی گردید و در نهایت حیوانات با یک دوز کشنده LD90 ویروس PR8 چالش شدند.

یافتهها: نتایج نشان داد که تزریق3M2e  به تنهایی می‌تواند باعث تولید آنتی بادی اختصاصی شود. ولی همراهی آلوم و CPG میزان بیشتری آنتی‌بادی اختصاصی را در موش‌ها القا کرد، به طوری که اختلاف معنی‌داری با گروه 3M2e داشت(05/p<0). آنتی‌بادی‌های فوق بیشتر شامل زیرنوع IgG2a بودند که معمولاً به عنوان شاخصی از فعالیت سلول‌های Th1 در نظر گرفته می‌شود. هم‌چنین این گروه از موش‌ها در چالش با ویروس وحشی بهتر محافظت شده بودند (میزان بقای 60 درصد).

نتیجهگیری: به کارگیری کمپلکس ادجوانت Alum-CpG نقش مهمی در برانگیختن ایمنی ذاتی واکتسابی دارد. در این پژوهش نشان دادیم که با افزایش دانسیته M2e و استفاده از کمپلکس ادجوانت می‌توان پاسخ‌های ایمنی کارآمدی را القا کرد و موش‌ها را در مقابل چالش کشنده با ویروس تا حدی محافظت نمود.

 


مینا ذوالفقاری، بهزاد خوانساری نژاد، علی گنجی، زینب حمزه لو، حمید ابطحی،
دوره 19، شماره 11 - ( بهمن ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های اوره آ پلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم از باکتری‌هایی هستند که از راه جنسی منتقل می‌گردند. این باکتری‌ها عامل ایجاد کننده بیماری التهاب لگن، اورتریت غیرگنوکوکی و غیره می‌باشند. هدف از این تحقیق، تعیین فراوانی گونه‌های اوره آپلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم در خانم‌های دارای عفونت واژینال و شریک‌های جنسی متعدد مراجعه کننده به مرکز ارتقای بهداشت و درمان زنان در اراک می‌باشد.

مواد و روشها: نمونه سوآب اندوسرویکال از110 خانم دارای عفونت‌های واژینال(واژینیت و سرویسیت) مراجعه کننده به مرکز و ارتقای بهداشت و درمان زنان در شهر اراک تهیه گردید. نمونه‌ها در محیط ترانسپورت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از استخراج DNA، طبق دستورالعمل روش سنجش Real Time PCR بررسی شدند.

یافتهها: باکتری‌های اوره آپلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم به ترتیب در 96(27/87 درصد) و 4(63/3 درصد) نفر از بیماران وجود داشت که از این میان، 4 مورد آلودگی مشترک با هر دو باکتری را داشتند. میزان جداسازی این باکتری در زنان جوان 30 تا 39 سال بیش از سایرین بود.

نتیجهگیری: نتایج نشان می‌دهد که میزان کلونیزاسیون گونه‌های اوره آپلاسما در زنان بالغ 40 تا 80 درصد می‌باشد و میزان کلونیزه شدن این باکتری در گروه مورد مطالعه 27/87 درصد است. این نتایج می‌تواند نشان دهنده‌ی این مسئله باشد که با افزایش تعداد شریک‌های جنسی و افزایش فعالیت جنسی میزان کلونیزاسیون گونه‌های اوره آپلاسما در خانم‌ها افزایش می‌یابد. با توجه به تاثیر بالقوه مایکوپلاسماها در عوارض ناشی از عفونت بارداری مادران و مرگ و میر، ضرورت تشخیص و درمان به موقع بیش از پیش مورد نیاز است.


اعظم زرنشان، محمدرضا ذوالفقاری، مهدیا غلام نژاد، مهدی یوسفی،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اینترلوکین 4 نقش کلیدی در پاتوژنز آسم دارد و افزایش سطح سرمی آن با شدت آسم و چاقی ارتباط دارد. اینترلوکین 4 باعث ترشح IgE توسط سلول­ های B می‌گردد. مطالعات قبلی حاکی از اثر ضد التهابی تمرینات ورزشی بر
 ریه­های مبتلا به آسم می‌باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر12 هفته تمرینات هوازی منظم بر سطح سرمی اینترلوکین 4 و
IgE در زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق است.
مواد و روش ­ها: 21 زن مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق انتخاب شدند و به دو گروه تجربی(12 نفر) و کنترل(9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرینی هوازی، سه روز در هفته و هر جلسه 60 دقیقه شرکت کردند. نمونه­های خونی ناشتا قبل و دو روز بعد از 12 هفته دوره تمرینی جمع آوری شد، داده­ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه22 تحلیل شدند.
 یافته­ ها: بعد از 12 هفته تمرینات، کاهش معنا­داری در اینترلوکین 4 سرم(015/0=p، 68/2-=t)، شاخص توده بدنی(014/0=p، 72/2-=t) و وزن (001/0=p، 99/3-=t) گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. ارتباط
معنا­داری بین تغییرات چاقی و تغییرات مارکرهای التهابی وجود نداشت(05/0<
p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که برنامه تمرینی هوازی مستقل از تغییرات چاقی منجر به کاهش سطح سرمی اینترلوکین 4 زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق می گردد.
 

میرزاحسین نوروزی کمره، محمدرضا ذوالفقاری، فیروز قادری پاکدل، جواد طلوعی آذر،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: فعالیت آنزیم تلومراز در اثر پیری کاهش می­یابد که منجر به کوتاهی طول تلومر و مرگ سلولی می­شود. شواهد نشان می­دهد که فعالیت بدنی و هم­چنین مصرف چای سبز تأثیرات مثبتی بر جلوگیری از پیری سلولی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی همراه با مکمل دهی عصاره چای سبز بر محتوی آنزیم تلومراز بافت قلب رت­های مسن بود.
مواد وروش ­ها: در این مطالعه، 32 سر رت مسن نر به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی کنترل، ورزش، چای سبز و
 ورزش+ چای سبز تقسیم شدند. گروه­های ورزشی 12 هفته و 5 روز در هفته فعالیت هوازی با شدت متوسط انجام دادند، در همین مدت گروه­های دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازه­گیری محتوی تلومراز از روش ساندویچ الایزا استفاده شد.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که محتوی آنزیم تلومراز در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (001/0p=)، گروه چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (016/0p=) و در گروه ورزش+چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری مشاهده شد (001/0p=).
نتیجه­ گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می­توان گفت که 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز می­تواند محتوی آنزیم تلومراز را افزایش دهد و از کوتاه شدن طول تلومر و پیری سلولی جلوگیری کند.
 

علیرضا ذوالفقاری، هادی بهرامی، کامران گنجی،
دوره 20، شماره 12 - ( اسفندماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه میزان اثربخشی دو مداخله پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری بر اختلال اضطراب فرگیر بود.
مواد و روش­ ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویانی تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 96- 95 به دفتر مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد تویسرکان مراجعه کرده بودند. این دانشجویان در مصاحبه تشخیصی توسط روانشناس ملاک ­های DSM5 را برای اختلال اضطراب فراگیر برآورده کردند و در معاینه بالینی نیز اختلالشان توسط روان پزشک تایید شد. در آزمون اضطراب بک نیز اضطرابشان متوسط و بالاتر بود. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه بیست نفره قرار داده شدند. بعد از اجرای مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری برای هر گروه، داده­ ها توسط آزمون تی و کوواریانس تحلیل شدند.
یافته­ ها: یافته ها نشان داد که میانگین مداخله پذیرش و تعهد 3/12 (01/16 = t  و 001/0 = p) و میانگین مداخله شناختی- رفتاری 25/11 (60/10 = t و 001/0 = p) بر روی اختلال اضطراب فراگیر بودند. هم­چنین، تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله پذیرش و تعهد نسبت به مداخله شناختی رفتاری اثربخش­تر بود و f در سطح 03/0معنی­دار است. بنابراین هر سه فرضیه ما تایید شدند.
نتیجه­ گیری: پژوهش نشان داد که هر دو نوع مداخله در درمان اختلال اضطراب فراگیر اثربخش هستند، گرچه مداخله پذیرش و تعهد اثربخش تر از مداخله شناختی- رفتاری بود.

 

- آیلار صباغی، محسن زرگر، امیر قائمی، فرحناز معتمدی سده، محمد رضا ذوالفقاری،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف نسل جدیدی از واکسن‌های غیرفعال کامل آنفلوانزا مورد نیاز است تا منجر به ایجاد حفاظت متقاطع قوی‌تر در برابر ساب‌تایپ‌های مختلف ویروس آنفلوانزا شود. هدف از این تحقیق، به‌کارگیری فرایند غیرفعال‌سازی ویروس آنفلوانزا از طریق تابش گاما به عنوان کاندیدی برای ساخت واکسن‌های آنفلوانزای غیرفعال کامل است.
مواد و روش ها تکثیر سویه ویروس آنفلوانزای انسانی [(A/PR/8/34 [A/Puerto Rico/8/34 (H1N1) بر روی رده سلولی اپیتلیوم کلیه سگ‌سانان صورت گرفت و پس از اولترافیلتراسیون، تیتر عفونت‌زایی ویروس به روش (Tissue Culture Infectious Dose 50% (TCID50% با استفاده از فرمول کربر محاسبه شد. متعاقباً غیرفعال‌سازی ویروس از طریق تابش گاما و با استفاده از دستگاه گاما سل- 220 صورت گرفت. فاکتور D10 value و دز بهینه غیرفعال‌سازی نیز بر مبنای منحنی دز/پایندگی و تیتر اولیه ویروس محاسبه شد. همچنین ویژگی‌های آنتی‌ژنیک ویروس‌های پرتوتابی‌شده در مقایسه با شاهد و غیرفعال‌سازی کامل نمونه‌های پرتوتابی‌شده با دز بهینه به ترتیب به واسطه تست هماگلوتیناسیون و آزمون بی‌ضرری ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.IAU.TMU.REC.1397.309در کمیته پژوهشی دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران به ثبت رسیده است.
یافته ها با توجه به تیتر ویروس تغلیظ‌شده (TCID50: 105.75 /ml) و رسم نمودار دز/پایندگی، فاکتور D10 value و دز بهینه غیرفعال‌سازی ویروس به ترتیب 4/878 و 28/048 کیلوگری محاسبه شد. از طرفی بر مبنای نتایج حاصل از آزمون بی‌ضرری و تست هماگلوتیناسیون، دز بهینه برای غیرفعال‌سازی کامل ویروس با حفظ ویژگی‌های آنتی‌ژنیک، 28 کیلوگری تعیین شد.
نتیجه گیری تابش گاما به واسطه حفظ ساختارهای آنتی‌ژنیک، کاندیدی مناسب برای توسعه واکسن محسوب می‌شود.

سهیلا ذوالفقاری، امید مرادی، حمزه احمدیان، نرگس شمس علیزاده،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه کیفیت رضایت جنسی زوجین، در بروز دل‌زدگی زناشویی نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین آموزش رضایت جنسی می‌تواند در کاهش این معضل زناشویی مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدل رضایت جنسی بر کاهش دل‌زدگی زوجین مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره بود. 
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل همه زوجین مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال تحصیلی 98-1397 است. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه دل‌زدگی زناشویی (CBM)استفاده شد. پس از انتخاب افراد نمونه و تشکیل دو گروه 30 نفری آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی، هر دو گروه در پیش‌آزمون شرکت کردند. طی 8 جلسه 90 دقیقه‌ای به گروه آزمایش، مدل رضایت جنسی آموزش داده شد. داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم‌افزارSPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش دارای کد کمیته اخلاق IR.MUK.REC.1397.5037 از پژوهش دانشگاه علوم پزشکی کردستان است.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین آزمودنی‌های گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ متغیر دل‌زدگی زناشویی (581/F=35) و ابعاد آن شامل خستگی جسمی (074/F=25)، از پا افتادن عاطفی (031/F=39) و از پا افتادن روانی (020/F=35) تفاوت معناداری (0/001≥P) وجود داشت و میزان تأثیر برنامه آموزشی به ترتیب برابر 0/42، 0/31، 0/41 و 0/39 بود.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافته‌های این پژوهش نشان داد که آموزش مدل رضایت جنسی بر کاهش دل‌زدگی زوجین مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره مؤثر بود و می‌توان از این آموزش برای بهبود روابط زناشویی زوجین استفاده کرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb