جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای دریانوش

ناز آفرین جو کار ، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، سمیه کاشرفی فرد، علی عسکرزاده،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ماهنامه شهریور ۱۳۹۲ )
چکیده

 زمینه و هدف: هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی پروتئین شوک گرمایی ۷۰ ، آنزیم های کبدی و کراتین فسفو کیناز پس از فصل تمرینات و مسابقات آزاد جهانی در ورزشکاران حرفه‌ای می باشد.

مواد و روش‌ها: ۱۰ دختر ورزشکار حرفه‌ای اسکیت انتخاب شدند. آزمون ورزشی برونگرا در سه نوبت (۲۴ ساعت قبل از شروع تمرینات، بعد از شش ماه برنامه تمرینی (قبل از مسابقات جهانی) و ۲۴ ساعت بعد از مسابقات جهانی) توسط ورزشکاران انجام شد. برنامه تمرینی تخصصی اسکیت ، ۲۶ هفته و هر هفته در ۵ جلسه اجرا می‌شد ونمونه خونی به منظور اندازه گیری در قبل و بعد از هر آزمون ورزشی برونگرا گرفته ‌شد.

یافته‌ها: در مرحله قبل از تمرین، غلظت پروتئین شوک گرمایی ۷۰ در واکنش به آزمون ورزشی برونگرا تغییر معنی‌داری نشان نداد (۸۹۸/۰p=). اما در مرحله پس از تمرین، به طور معنی‌داری پس از آزمون برونگرا افزایش یافت (۰۳۱/۰p=). همچنین، در اندازه گیری-های پس از آزمون برونگرا، غلظت آنزیم‌های کبدی و کراتین فسفو کیناز در مرحله دوم و سوم نسبت به مرحله اول به طور معنی داری بیشتر بود (۰۵/۰p<).

نتیجه گیری: یافته‌های پژوهش نشان داد بالا رفتن سطح آمادگی بدنی ورزشکاران در طول فصل تمرینات و مسابقات باعث افزایش سطح محافظت از بدن (تولید HSP۷۰) می‌گردد و این موضوع به سطح توانایی بدن فرد جهت تولید این پروتئین بستگی دارد. همچنین می-توان گفت احتمالا سطح آمادگی بدنی افراد، عاملی مهم در میزان سطوح ALT، AST وALP پس از اجرای آزمون ورزشی برونگرا است.


زینب امینی لاری، فرهاد دریانوش، مریم کوشکی جهرمی، محمد محمدی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( تیر ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: هورمون‌های مشتق از آدیپوکین‌ها شامل لپتین، آدیپونکتین، رزیستین، آپلین، امنتین می‌باشند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ۱۲ هفته تمرینات هوازی بر سطوح آپلین، امنتین و گلوکز سرم در زنان مسن چاق مبتلا به دیابت نوع ۲ بود.

مواد و روش‌ها: در مطالعه حاضر، ۳۰ زن مسن چاق انتخاب و بر اساس درصد چربی و شاخص توده بدنی به دو گروه کنترل (۱۵ نفر، میانگین سنی ۸۸/۵±۳۰/۵۳ و شاخص توده بدنی ۲/۲±۷/۲۸) و گروه آزمایش (۱۵ نفر، میانگین سنی ۱۲/۷±۶۰/۵۲ و شاخص توده بدنی ۶/۳±۰۳/۳۰) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی از نوع فزاینده بود که ۳ جلسه در هفته و به مدت ۱۲ هفته اجرا گردید. نمونه‌های خونی قبل از تمرینات و ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه جمع‌آوری شد. ارزیابی داده‌ها با آزمون یومن ویتنی و مقایسه پیش آزمون و پس آزمون هرگروه با آزمون ویلکاکسون در سطح معنی‌داری ۰۵/۰p&le انجام شد.

یافته‌ها: تغییرات معنی‌داری در سطوح پلاسمایی گلوکز و آپلین مشاهده شد(به ترتیب ۰۰۱/۰p= و ۰۰۶/۰=p) اما تفاوت معنی‌داری بین امنتین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فعالیت ورزشی به دلیل ایجاد انقباضات عضلانی مداوم، موجب تسهیل روند ورود گلوکز به سلول می‌شود و باعث کاهش سطح گلوکز پلاسمایی می‌شود. هم‌چنین پاسخ هر آدیپوکین، به طور مجزا به شدت و مدت فعالیت ورزشی بستگی دارد.


فرهاد دریانوش، مریم مهبودی، مریم مرتضوی، الهام متشرعی،
دوره ۱۷، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: ابستاتین و لپتین، دو هورمون مهم در هموستاز انرژی بدن هستند که در سال‌های اخیر کشف شده‌اند. هدف از این مطالعه تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر سطوح پلاسمایی هورمون‌های لپتین، ابستاتین، انسولین و رشد در موش‌های چاق نر نژاد اسپراگودولی بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی ۵۰ سر موش نر با دامنه وزنی۲۰±۳۲۰ انتخاب شد. موش‌ها به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی، هشت هفته تمرین هوازی شدید بود که در هر هفته، ۵ جلسه فعالیت اجرا ‌شد. شدت تمرینات با سرعت ۵ متر بر دقیقه و به مدت ۱۵ دقیقه با شیب صفر درجه آغاز و به صورت پیشرونده در هفته آخر با سرعت ۲۵ متر بر دقیقه، مدت ۷۵ دقیقه و شیب ۱۵ درجه به اتمام ‌رسید. ۲۴ ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی گرفته شد و سطوح هورمون‌های ابستاتین، لپتین، انسولین و هورمون رشد اندازه‌گیری شد. جهت ارزیابی نتایج از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته‌ها: در سطوح ابستاتین(۰۲/۰p=)، لپتین (۰۲/۰p=) و انسولین(۰۳/۰p=) پلاسما کاهش معنی‌داری مشاهده شد، اما میزان هورمون رشد در گروه کنترل با گروه تمرینی شدید، تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد(۰۷/۰p=).

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد به دنبال فعالیت‌های ورزشی که منجر به کاهش وزن شود، می‌توان انتظار کاهش هورمون‌های ضدگرسنگی (ابستاتین و لپتین) را داشت.


محسن ثالثی، محمد مهرتاش، فرهاد دریانوش، نادر تنیده،
دوره ۲۱، شماره ۵ - ( دوماهنامه مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: تجمع بیش‌ از حد چربی یکی از مهمترین مکانیسم‌های ابتلا به دیابت نوع ۲ و ایجاد مقاومت به انسولین است. بر همین اساس، در این مطالعه تأثیر محدودیت کالری بر پروتئین‌های پوشش‌دهنده بافت چربی که از لیپولیز بافت چربی جلوگیری می‌کنند را مورد بررسی قرار میدهیم.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه، از ۳۰ سر رت نر بالغ نژاد اسپراگوداولی (وزن ۲۰±۲۰۰) استفاده شد. ابتدا رت‌ها به دو گروه (غذایی استاندارد و رژیم غذایی پرکالری) تقسیم شدند. سپس گروه رژیم غذایی پرکالری پس از ۸ هفته به‌صورت تصادفی در دو زیرگروه کنترل و محدودیت کالری قرار گرفتند. در نهایت، مقدار بیان ژن پری‌لیپین ۱ و ۵ به روش Pcr و مقاومت به انسولین نیز با استفاده از شاخص هما مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: وزن و مقاومت به انسولین گروه غذای پرچرب افزایش معنی‌داری نسبت به گروه محدودیت کالری و غذای استاندارد داشت (۰۰۵/۰p≤). مقاومت به انسولین بین گروه محدودیت کالری و غذای استاندارد اختلاف معنیداری نداشت (۳۹۴/۰=p). بیان ژن پری‌لیپین ۱ در بافت چربی گروه پرکالری به‌صورت معنی‌داری ‌بیش‌تر از گروه محدودیت کالری بود (۰۰۵/۰p≤). بیان ژن پری‌لیپین ۱ در بافت عضلانی در گروه غذای پرچرب نسبت به گروه محدودیت کالری و غذای استاندارد افزایش معنی‌داری داشت (۰۰۵/۰p≤). گروه محدودیت کالری از بیان ژن پری‌لیپین ۵ ‌بیش‌تری نسبت به گروه غذای پرچرب و گروه غذای استاندارد برخوردار بود (۰۰۵/۰ p≤).
نتیجه‌گیری: محدودیت کالری احتمالاً از طریق تأثیر بر پروتئین‌های پوشش‌دهنده بافت چربی و درنتیجه کاهش تجمع چربی می‌تواند از ایجاد مقاومت به انسولین جلوگیری کند.

وحید حدیدی، فرهاد دریانوش، جواد نعمتی، نادر تنیده،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره بیتحرکی اندام تحتانی بر بیان ژنهای PGC-۱α، NRF۱، Mfn۲، PINK۱ و Drp۱به عنوان تنظیمگرهای اصلی کیفیت و عملکرد میتوکندریایی در عضله نعلی رتهای تمرین کرده استقامتی بود.
مواد و روشها: به همین منظور ۱۵ سر رت نر اسپراگ داولی به سه گروه (کنترل، ورزش+ بیتحرکی و گروه بیتحرکی) تقسیم شدند. رتهای گروه ورزش+ بیتحرکی طی ۱۲ هفته و هر هفته ۵ جلسه بر روی تردمیل دویدند. اندام تحتانی حیوانات برای ۷ روز با روش قالبگیری بیتحرک شد. عضلهی نعلی استخراج و میزان بیان ژنهای موردنظر به روش RT-PCR اندازهگیری گردید. جهت تعیین تفاوتها از روش آنوای یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ۰۵/۰α استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.SUMS.REC,۱۳۹۶.S۴۴۴ به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیتحرکی در هر دو گروه بیتحرکی و ورزش + بیتحرکی نسبت به گروه کنترل موجب کاهش بیان ژن­های PGC-۱α (۰۰۱/۰p= و ۰۴۵/۰p=NRF۱ (۰۰۱/۰p= و ۰۰۶/۰p=Mfn۲ (۰۰۱/۰p= و ۰۰۱/۰p=) و افزایش PINK۱ (۰۰۱/۰p= و ۰۰۱/۰p=) میشود، اما بیان ژن Drp۱ تغییر معناداری نداشت (۰۶۹/۰p= و ۲۲۳/۰p=). هم‌چنین بررسیها مشخص کرد که در گروه ورزش + بیتحرکی، کاهش بیان PGC-۱α (۰۱۳/۰p=NRF۱ (۰۰۱/۰p=) و Mfn۲ (۰۰۱/۰p=) کمتر از گروه بیتحرکی بود. هم‌چنین افزایش بیان PINK۱ نیز کمتر از گروه بیتحرکی بود (۰۰۱/۰p=).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد تمرین استقامتی اثر محافظتی بر کیفیت میتوکندریایی در دوره بیتحرکی دارد، اما نمیتواند از بروز نقص میتوکندریایی جلوگیری کند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb