جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای دره

فاطمه دره،
دوره 2، شماره 6 - ( بهار 1378 )
چکیده

نوزادانی که قبل از طی شدن 37 هفته از اولین روز آخرین پریود بدنیا می آیند نارس نامیده می شوندکه این پدیده با افزایش از کار افتادگی و مرگ و میر همراه است. عوامل خطر ساز مختلفی در توبد نوزاد نارس دخیل هستند و در برخی موارد نیز علت خاصی یافت نمی شود. این مطالعه نوعی مطالعه توصیفی تحلیلی است که بر روی 3456 نوزاد که در بیمارستان های طالقانی و قدس شهر اراک از تاریخ بهمن ماه 76 تا تیر ماه 77 متولد شده اند صورت گرفته است. شیوع نارسی نوزادان در جمعیت مورد مطالعه 8/21% بود. یک سری عوامل خطر ساز در تولد نوزاد نارس مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زید بدست آمد:
از بین عوامل مادری ، جدا شدن زودرس جفت 2/9 برابر احتمال تولد نوزاد نارس را افزایش داده است.
از بین بیماریهای دوران بارداری ، پراکلامپسی احتمال تولد نوزاد نارس را 2/5 برابر افزایش داده است.
از بین عوامل جنینیف بارداری چند قلویی 2/9 برابر ، پلی هیدرآمنیوس 82/1 برابر و ناهنجاریهای قابل رویت 6/8 برابر احتمال تولد نوزاد نارس را افزایش داده است.
بین عوامی چون ابتلای مادر به نارسایی احتقانی قلب ، هیدروپس فتالیس و خونریزی زیر کوریون با نارس بودن رابطه آماری معنی دار دیده شد.
شایع ترین عامل خطرساز در تولد نوزاد نارس، دوقلویی (19/7%) و پس از آن جدا شدن زودرس جفت (10/56%) بود. 62/06% از کل نوزادان نارس طی دوره بستری در بیمارستان فوت شدند که میانگین زمان بارداری مادران 28/4% هفته و میانگین وزن آنها هنگام تولد آنها در 1318/1 گرم بود.

فاطمه دره، رویا کلیشادی، منیژه کهبازی، کتایون ربیعی، سعید حیدری، عبدالمهدی بقایی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده

مقدمه: از عوامل خطرزای بیماری های عروق کرونر به فعالیت جسمی خصوصا در کودکان و نوجوانان کم تر توجه شده است. مطالعات مختلفی میزان فعالیت جسمی آنان را از حد استاندارد برای حفظ سلامتی پایین تر نشان داده است. در این مطالعه الگوی فعالیت جسمی کودکان و نوجوانان نواحی مرکزی ایران بررسی می گردد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی که قسمتی از مرحله اول طرح قلب سالم اصفهان می باشد و در سال 1381 صورت گرفته، آگاهی نگرش و عملکرد 4000 کودک و نوجوان شهری و روستایی مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان استان های اصفهان (شهرستان اصفهان و نجف آباد) و مرکزی (شهرستان اراک) و والدین این دانش آموزان و 500 نفر از مربیان و مسئولین مدارس، در مورد فعالیت فیزیکی و مدت زمان تماشای تلویزیون از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه گیری به شکل خوشه ای تصادفی و به نسبت جمعیت شهری و روستایی ساکن در دو استان انتخاب شده است. داده ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و P<0/05 معنی دار تلقی شد.
نتایج: حدود 40 درصد دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان در دو استان کم تر از دو ساعت در هفته در مدرسه ورزش منظم انجام می دادند. میزان انجام ورزش صبحگاهی منظم و ساعات ورزش مدرسه در دختران بیش از پسران (P<0/00001) ولی ورزش منظم خارج از مدرسه و عضویت در تیم ورزشی در پسرها بیش تر بوده است (P<0/001). بیش از 77 درصد والدین نسبت به اهمیت ورزش دوران کودکی در سلامت فرزندانشان آگاهی نداشتند. میانگین مدت زمان تماشای تلویزیون در کودکان سنین مختلف 4 ساعت در روز بوده است.
نتیجه گیری: میزان فعالیت جسمی دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان نواحی مرکزی ایران کم تر از میزان مطلوب می باشد و مدت زمان تماشای تلویزیون بیش از مقادیر توصیه شده می باشد.

بهمن صالحی، حمیدرضا روح افزا، رویا کلیشادی، فاطمه دره،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده

مقدمه: استرس عبارت است از شرایطی که موجب تنش، دگرگونی بدنی و روانی، ناخشنودی و ناراحتی فرد می شود. نوجوانان آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند که بسته به سن و نوع رویداد استرس آمیزی که در طول زندگی برای آنها اتفاق می افتد این آسیب پذیری تشدید می یابد. لذا بر آن شدیم این مطالعه را در رابطه با انواع و شدت استرس در نواحی مرکزی ایران به دست بیاوریم.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی می باشد که در تابستان سال 81 بر روی 2000 دانش آموز 18-12 ساله مدارس منتخب مناطق شهری و روستایی اصفهان، اراک و نجف آباد به عنوان بخشی از برنامه ارزش یابی سالانه قلب سالم انجام گردیده است. نمونه گیری به شیوه خوشه ای-تصادفی بوده است و پس از جمع اوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه GHQ12 ، در آنالیز داده ها از شاخص های میانگین، انحراف معیار و تست مجذور کای استفاده گردید.
نتایج: از مجموع افراد مورد مطالعه 930 نفر (51/2%) پسر و 887 نفر (48/8%) دختر با میانگین سنی 1/90
±15/97 و 2/20± 15/52 سال بودند. درصد دختران با نمره GHQ  بالا در کل از پسران بیش تر (38/8% در مقابل 32/7%) می باشد که این افزایش در شهرستان اراک بالاتر از بقیه بوده است. بیش ترین مورد استرس زا نگرانی راجع به آینده شغلی بوده و از نظر موثرترین مورد استرس زا نیز نگرانی راجع به آینده شغلی و سپس فوت والدین بالاترین رویداد استرس زای زندگی قلمداد گردیده است.
نتیجه گیری: دامنه استرس در دختران نواحی مرکزی ایران بیش تر از پسران بوده و این افزایش با رده سنی نسبت مستقیم دارد. ضمنا استرس آمیزترین رویداد زندگی نگرانی در مورد آینده شغلی و همچنین تاثیرگذارترین واقعه استرس آمیز در این نواحی نگرانی در مورد آینده شغلی و سپس فوت والدین می باشد.
 

فاطمه دره، محبوبه سجادی،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده

مقدمه: کم خونی فقر اهن در کودکان از مشکلات مهم بهداشتی کشورهای در حال توسعه است که با مشکلات تکاملی و شناختی همراه می باشد. برای کاهش فقر اهن مکمل آهن روزانه پیشنهاد می گردد ولی از پذیرش خوبی برخوردار نیست. مطالعه حاضر جهت تعیین علل پذیرش نامناسب مکمل آهن صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی 400 فرم جمع آوری اطلاعات و پرسشنامه مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد طی مصاحبه حضوری از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک که کودک 24-6 ماهه داشتند، تکمیل گردید. نمونه گیری به روش آسان بود و نتایج توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: 10% کودکان قطره آهن را مصرف نمی کردند، 32/2% مرتب و 56/8% نامرتب مصرف می کردند. میانگین (با 95% فاصله اطمینان) آگاهی و نگرش مادران به ترتیب 32/2 (33/7-32/7) از 70 امتیاز و 25/2 (25/6-24/8) از 40 امتیاز بود. 68/8% مادران در سن مناسب قطره را شروع و 72/3% به میزان مناسب قطره می دادند. فقط 3/3% مادران همه نکات در مورد نحوه تجویز صحیح قطره را رعایت می کردند. سه اولویت شایع مادران از علل مصرف نامنظم قطره آهن به ترتیب عدم پذیرش کودک (40/3%)، استفراغ به دنبال مصرف قطره (16/3%) و فراموش کردن دارو (18/5%) بوده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه طعم ناخوشایند قطره آهن و عوارض آن و مطلوب نبودن آگاهی و نگرش مادران در خصوص مصرف مکمل آهن از علل مهم مصرف نامنظم آن می باشند.

دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزال‌های کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخله‌ای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک می‌باشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگ‌ترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاه‌های سریال روش تحقیق، کنفرانس‌های پژوهشی، مشاوره‌های حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرح‌های تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان می‌دهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرح‌ها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد می‌باشد. ارائه مقاله در کنگره‌ها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد می‌باشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگره‌های داخلی و 8 و 8 مورد در کنگره‌های خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر می‌رسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاه‌های مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
دكتر پارسا یوسفی، دكتر علی سیروس، دكتر فاطمه دره، خانم سیده مهیا رشیدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک به عنوان یک اختلال شایع، در دوران کودکی شناخته شده است و عامل مهم و شایع در تشکیل سنگ کلیه می‌باشد. عفونت ادراری مکرر به عنوان تظاهر بالینی هیپرکلسیوری است. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی مصرف هیدروکلروتیازید در کنترل عفونت ادراری مکرر دختران مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک طراحی گردید. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی یک سوکور می‌باشد که بر روی 100 دختر 1 تا 12 ساله مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک که با حداقل 2 عفونت ادراری در سال به بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه نموده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه درمانی (هر گروه50 نفر) تقسیم شدند. به گروه اول آموزش‌های لازم از نظر مصرف مایعات فراوان، دفع ادرار هر 2 ساعت، مصرف کم نمک، شستشوی منطقه تناسلی از جلو به عقب، پوشیدن شلوار نخی گشاد و دفع کامل ادرار داده شد. گروه دوم علاوه بر آموزش‌های لازم، تحت درمان با داروی هیدروکلروتیازید به میزان یک میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز به صورت دوز واحد صبحگاهی قرار گرفتند. سپس عود عفونت ادراری در دو گروه با استفاده از آزمون تی دانش آموزی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: کلیه بیمارانی که تحت درمان با هیدروکلروتیازید قرار گرفتند، نرموکلسیوریک شدند. در هر گروه شیوع عدم عود عفونت ادراری 34 درصد (17 نفر) بود که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وجود تأثیر درمان هیپرکلسیوری در پیش‌گیری از عفونت را رد نمود. لذا مسأله ارتباط این دو و تصمیم‌گیری‌های درمانی مربوطه نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر، با هدف حذف فاکتورهای مخدوش کننده دارد.
پارسا یوسفی، فاطمه دره، علی سیروس،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: هیدرونفروز شیرخوارگی و کودکی ناهنجاری ادراری شایع و اغلب مادرزادی است. از آنجایی که مطالعه چندانی در اطفال از نظر علل هیدرونفروز صورت نگرفته بر آن شدیم که علل هیدرونفروز را در کودکان زیر 12 سال بررسی کنیم. روش کار: در این مطالعه توصیفی که طی مدت 9 ماه از آذر 83 در بیمارستان امیرکبیر اراک انجام گرفت، برای همه کودکان زیر 12 سال که به علت نارسایی رشد یا عفونت ادراری مراجعه ‌کردند سونوگرافی درخواست شد و در صورت وجود هیدرونفروز در سونوگرافی، VCUG انجام گرفت. در افراد با VCUG طبیعی در صورت ادامه هیدرونفروز در سونوگرافی، IVP یا اسکن DTPA درخواست شد. نتایج: 65 بیمار (39 دختر و 26 پسر) که 4/75 درصد آنها با عفونت ادراری، 5/18درصد آنها با نارسایی رشد و 1/6درصد با نارسایی رشد و عفونت ادراری مراجعه کرده بودند، در سونوگرافی هیدرونفروز داشتند. بیشترین علت هیدرونفروز، ریفلاکس وزیکویورترال (40درصد) و سپس انسداد محل اتصال حالب به لگنچه (5/23درصد) بود. هیدرونفروز در 65 درصد موارد درجه I ولی در موارد ریفلاکس اغلب درجه III (27درصد) و IV (19درصد) بود. 70 درصد دخترها و 30 درصد پسرها ریفلاکس داشتند و متوسط سن زمان تشخیص 3-2 سال بود. نتیجه‌گیری: ریفلاکس وزیکویورترال و UPJO علل شایع هیدرونفروز در کودکان مورد بررسی بود و باید در ارزیابی کودکان با هیدرونفروز مورد توجه قرار بگیرد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، شادی پیراسته،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: دردهای شکمی مزمن و راجعه یکی از شایع‌ترین علل مراجعه کودکان به درمانگاه‌های تخصصی اطفال می‌باشد که سبب اضطراب والدین و کودک می‌شود. عامل این دردها در 20 درصد موارد هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک می‌باشد. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است لذا بر آن شدیم اثر دارو برکاهش دردهای شکمی مزمن را در کودکان دختر مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک بررسی کنیم. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سو کور 100 نفر کودک دختر 12- 5 ساله مبتلا به دردهای مزمن و راجعه شکمی که دچار هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک بودند به روش تصادفی به دو گروه کنترل و مورد مداخله تقسیم شدند. در هر دو گروه آموزش‌های لازم جهت مصرف مایعات فراوان و کاهش نمک غذایی به والدین و اطفال داده شد. در گروه مورد مداخله علاوه بر این آموزش‌ها هیدروکلروتیازید نیز با دوز واحد روزانه 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم تجویز شد. گروه کنترل به مدت 3 ماه پس از شروع رژیم غذایی و گروه مورد مداخله تا 3 ماه پس از رفع هیپرکلسیوری از لحاظ تعداد حمله های درد شکمی و علائم همراه به طور ماهانه بررسی شدند. سپس نتایج با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج مقایسه آماری نشان داد که بین میانگین تعداد دفعات درد در ماه اول 38/0، ماه دوم 4/0 و ماه سوم 26/0 در گروه مورد مداخله نسبت به میانگین درد در ماه اول 60/1 ، در ماه دوم 94/1 و ماه سوم 84/1 در گروه کنترل کاهش معنی‌داری وجود داشت(001/0p<). نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که مصرف هیدروکلروتیازید به عنوان یک داروی کم خطر و ارزان با دوز واحد روزانه می‌تواند در کاهش دردهای شکمی مزمن و راجعه کودکان مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک مؤثر باشد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، معصومه احمدی احتشامی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: کودکان مبتلا به ریفلاکس وزیکواورترال در صورت شکست درمان پروفیلاکسی یا عدم بهبود خود به خود ریفلاکس، کاندید جراحی خواهند شد. تأخیر در انجام عمل جراحی امکان بروز اسکارهای جدید کلیوی را افزایش می‌دهد. کشف یک فاکتور کمکی در پیش‌بینی شانس بهبود ریفلاکس با درمان طبی، کودکان بسیاری را از عوارض درمان‌های نامناسب رهایی می‌بخشد. با توجه به این که اختلالات استخوان ساکروم در عملکرد سیستم ادراری - دفعی تأثیر مستقیم دارد، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط شاخص استخوان ساکروم و ریفلاکس طراحی گردید. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد - شاهدی است. گروه مورد 76 کودک با سن کمتر از 9 سال بودند که از خرداد ماه 1385 تا آبان ماه 1385 با شکایت عفونت ادراری به درمانگاه بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه کردند و براساس نتایج VCUG ، کودکان با ریفلاکس درجه III و IV و V وارد مطالعه شدند. گروه شاهد شامل 76 کودک با سابقه عفونت مجاری ادراری و VCUG نرمال بودند. شاخص استخوان ساکروم در دو گروه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تی دانش آموزی، کای دو و من ویتنی یو مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج : گروه مورد شامل 24 پسر و 52 دختر با میانگین سنی 7/2 سال و گروه شاهد 23 پسر و 53 دختر با میانگین سنی 3 سال بودند . درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد 40 درصد و در گروه شاهد 7/23 درصد بود که بین درصد غیر طبیعی بودن این شاخص در دو گروه ارتباط معنی‌داری وجود داشت(001/0= p). بین میانگین شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد با مقدار 80 درصد و گروه شاهد با مقدار 84 درصد تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. چگونگی توزیع این شاخص در دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری: درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در کودکان با ریفلاکس، بیش از کودکان بدون ریفلاکس بوده است.
فاطمه دره، منیژه کهبازی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: علیرغم این که اکثر کودکان مبتلا به تب و تشنج پیش آگهی خوبی دارند، والدین همواره از عود تب و تشنج نگران می باشند. با توجه به اختلاف نظرهای محققین، لازمه انتخاب نوع درمان و پیش‌گیری، دانستن دقیق اثرات و عواقب کوتاه مدت و دراز مدت داروها می‌باشد. در این مطالعه اثر دیازپام متناوب و فنوبار بنتال مداوم در پیش‌گیری از عود تب و تشنج مقایسه گردیده است. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 100 بیمار مبتلا به تب و تشنج تحت درمان با دیازپام متناوب به میزان 1 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه سه بار در روز در مدت تب با 100 بیمار تحت درمان فنوباربیتال روزانه به میزان 5-3 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه دو بار در روز از نظر میزان عود تب و تشنج و عوارض دارویی با هم مقایسه گردیدند. این اطلاعات توسط آزمون‌های کای دو و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: بیماران به مدت میانگین 19 ماه پی‌گیری شدند که در این مدت در هر دو گروه 14 درصد بیماران دچار عود تشنج شدند. در گروه فنوباربیتال 74 درصد و در گروه دیازپام 26 درصد عوارض دارویی دیده شد(0001/0=p). میانگین حملات تب در سال در گروه فنوبار بنتال 4/1±2/3 و در گروه دیازپام 1/1±0/3 بود(48/0=p) که اختلاف معنی‌داری نداشت. نتیجه‌گیری: دیازپام خوراکی هنگام تب مانند فنوباربیتال در پیش‌گیری از عود تب وتشنج موثر است و نسبت به فنوباربیتال عوارض کمتری دارد.
فاطمه دره، طلعت محمدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریابی کم کاری مادرزادی تیروئید از سال 1385در اراک شروع شده است. هدف از این مطالعه بررسی میزان فراخوان و بروز بیماری در این شهر می‌باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی با توجه به دستورالعمل کشوری غربال‌گری، از تمامی نوزادان متولد شده از مرداد 1385، در روزهای 5-3 تولد نمونه خون پاشنه روی کاغذ فیلتر مخصوص جمع ‌آوری و مقادیر TSH به روش الایزا اندازه‌گیری شد. < TSH5 میلی واحد در لیتر فراخوان شدند و آزمون‌های عملکرد تیروئید (TSH , T4 ,T3RUP) بر سرم خون وریدی انجام و به روش الایزا سنجیده شد. نوزادان با TSH>10 میلی واحد در لیتر و >T45/6 میکروگرم در دسی لیتر بیمار در نظر گرفته شدند. اطلاعات مربوط به نوزادان متولد شده تا پایان سال 87 در فرم‌های مخصوص ثبت گردید. یافته‌ها: از 25685 نوزاد غربال‌گری شده 608 مورد فراخوان شدند. میزان فراخوان 36/2 درصد برآورد گردید. TSH در 78/3 درصد <5 ، در 55/83 درصد 9/9-5 ، در 56/7 درصد 9/19-10 و در 09/5 درصد 20≤ میلی واحد در لیتر بود. 86 نوزاد هایپوتیروئید بودند (1/300 تولدهای زنده). میزان بیماری در نوزادان فراخوان شده 2/14 درصد بود. نمونه گیری در 26/80 درصد نوزادان فراخوان شده در 5-3 روزگی، 5/18 درصد در 21-6 روزگی و در 1/1 درصد در بیشتر از 22 روزگی انجام شد. نتیجه گیری: بروز کم کاری مادرزادی تیروئید در اراک به طور قابل توجهی از مقادیر کشوری و جهانی بالاتر می‌باشد. میزان فراخوان از میزان جهانی بالاتر و از میزان کشوری پایین‌تر است. هم‌چنین نسبت بیماری به نوزادان فراخوان شده پایین می‌باشد.
پارسا یوسفی چایجان، فاطمه دره، زهرا مقدسی، مریم مشایخی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

  مقدمه: عفونت ادراری در کودکان شایع ترین بیماری دستگاه ادراری- تناسلی و دومین عفونت شایع بعداز سرماخوردگی ویرال می باشد. انجام کشت ادراری به عنوان تشخیص پیگیری این بیماران نقش مهمی رادارد و نحوه نمونه گیری تاثیرزیادی برروند درمانی دارد.هدف از پژوهش حاضر،بررسی تاثیر شستشوی ناحیه ژنیتال بر نتایج کشت ادراری در دختران 12-3 ساله مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک می باشد.

  روش کار: این مطالعه به صورت مورد - شاهدی می باشد. 620 کودک دختر12-3ساله مراجعه کننده به درمانگاه اطفال وکلینیک تخصصی امیرکبیردرسال 1385که با شک به UTI درخواست آزمایش ادراری برای آنها شده بود، بررسی شدند.جمعیت مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که سابقه مصرف آنتی بیوتیک درطی7 روزگذشته ، سابقه سوندگذاری وآنومالی ژنیتال و التهاب و دیس شارژ ژنیتال را نداشتند.بیماران بطورتصادفی ساده به دوگروه شستشووبدون شستشو وارد شدند. پس از جمع آوری اطلاعات،داده های موجود مورد آنالیز آماری نرم افزاری SPSS وآزمون T قرار گرفت وتاثیرشستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری تعیین شد.

  نتایج: از310بیماردرگروه باشستشو 11نفر UTI (7/3%) و3نفرآلودگی (1%) و296نفر(3/95%) نرمال گزارش شدند واز 310بیماردرگروه بدون شستشو14نفر UTI (7/4%) و6 نفرآلودگی (2%) و 290 نفر نرمال (3/93%)گزارش شدند.میزان آلودگی درگروه باشستشو1% ودرگروه بدون شستشو2% بود. براساس491/0 Pvalue= درهردوگروه ازنظرآماری تفاوت معناداری بین دوگروه یافت نشدوتوزیع نتایج آزمایش دردوگروه درسطح05/0 α= ازلحاظ آماری یکسان بود.

  نتیجه گیری : ارتباط معناداری بین شستشوی ناحیه ژنیتال وکاهش میزان آلودگی کشت ادراری یافت نشد ، پس شستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری چندان موثرنمی باشد .


غلامعلی فتاحی بیات، فاطمه دره، افسانه اخوندزاده،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده

مقدمه: سوراخ شدگی حاد معده عارضه نسبتاً نادری در دوره نوزادی می‌باشد که عوامل خطر ساز آن هنوز به درستی شناسایی نشده است. این مقاله گزارش یک مورد سوراخ شدگی حاد معده در نوزاد پره ترم و توجه به عوامل خطرساز آن می‌باشد. مورد: بیمار نوزاد دختر 26 هفته در نوبت چهارم تغذیه به طریق گاواژ بیمار به طور ناگهانی دچار خونریزی گوارشی می‌شود و تحت جراحی شکم قرار می‌گیرد که سوراخ شدگی معده در ناحیه دیواره قدامی گزارش می‌شود عوامل خطرساز در این بیمار می‌تواند ترکیبی از نارس بودن، وزن پایین هنگام تولد، تهویه با فشار مثبت مداوم از طریق بینی (N-CPAP) و گذاشتن مکرر لوله تغذیه‌ای باشد. نتیجه‌گیری: از این گزارش نتیجه می‌شود در پیش‌گیری از این عارضه شناخت عوامل خطرساز و تلاش در جهت کاهش یا حذف آنها حائز اهمیت می‌باشد.
عزیز اقبالی ، افسانه آخوندزاده، محمد رفیعی، فاطمه دره ،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوپنی عارضه شایع و ناتوانکننده درمان بیماریهای نئوپلاستیکی چون لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم اطفال میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان تاثیر آلندرونیت در پیشگیری از استئوپنی کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین میباشد.

مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی 30 کودک مبتلا به لوسی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین به صورت هدفمند انتخاب شدند. پروتکل شیمی درمانی همه بیماران در دوره اینداکشن یکسان بود. سپس بیماران به صورت تصادفی به دوگروه همسان مورد و شاهد تقسیم شدند. همه بیماران 400 واحد در روز ویتامین D و40 -30 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزکلسیم دریافت کرده و بیماران گروه مورد علاوه برآن هر هفته یک کپسول آلندرونیت(35 میلیگرم در هفته برای6ماه)دریافت نمودند. تراکم استخوان مهرههای کمری(L1- 4) و کل بدن قبل و بعد از مداخله همه بیماران بررسی شد.

یافتهها: میانگین تراکم استخوان مهرههای کمری و کل بدن و اسکورZ  آنها در ابتدا و انتهای مطالعه بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت(05/0<p). انجام مداخله سبب بهبود متغیرهای تراکم استخوان در هر دو گروه گردید. که در گروه مورد بیشتر بود ولی این میزان از نظر آماری معنیدار نبود(05/0<p).

نتیجهگیری: تجویز هفتگی 35 میلیگرم آلندرونیت به مدت 6 ماه تغییر معنیداری در معیارهای تراکم استخوان کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین ایجاد نمینماید.


فاطمه دره، پارسا یوسفی، جواد جواهری، بابک عشرتی، زهرا امیری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

 زمینه وهدف: تشخیص و درمان زودرس در پیشگیری از عقب ماندگی ذهنی در کم کاری تیروئید ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی برنامه غربالگری کم کاری تیروئید نوزادی در استان مرکزی است.

مواد وروش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی از اطلاعات ثبت شده در مرکز بهداشت استان استفاده شده است. از سال 85 تا سال 91 ، 127112 نوزاد با اندازه‌گیری TSH سرم از پاشنه پا غربالگری شدند. نوزادان با TSHمساوی یابیشتر از 5میلی واحد درلیتر برای ارزیابی بیشتر فراخوان شدند و نوزادانی که کم کاری تیروئید در آنها ثابت شد تحت درمان قرار گرفتند.

یافته ها: از 127112 نوزاد که تحت غربالگری قرار گرفتند، 414 نوزاد مبتلا به کم کاری تیروئید (هم گذرا و هم دائمی) بودند. بروز بیماری 1 در307 در استان بود. میزان فراخوان 8/4درصد بود. در 4/94 درصد بیماران درمان قبل از 40 روزگی شروع شده بود. از سال دوم برنامه درصد پوشش 100 درصد بوده است.

نتیجه گیری: میزان بروز بیماری و فراخوان در استان بالاتر از سایر مطالعات در کشور و سایر کشورهاست. میانگین سن شروع درمان و درصد پوشش در استان مطلوب می‌باشد.


فاطمه دره، آناهیتا نامداری،
دوره 19، شماره 9 - ( آذر95 1395 )
چکیده

مقدمه: برونشیولیت شایعترین عفونت تنفسی تحتانی اطفال و از علل بستری ایشان است. با توجه به شیوع بالای بیماری و عدم قطعیت اثر بخشی درمان های موجود، مطالعه حاضر با هدف بررسی تک دوز دگزامتازون تزریقی و اپی نفرین استنشاقی در بیماران مبتلا به برونشیولیت حاد تحت درمان با سالبوتامول استنشاقی طراحی شده است.

مواد و روش ها: دراین کارآزمایی بالینی دوسوکور90 شیرخوار 2-24 ماهه مبتلا به برونشیولیت حاد بررسی شدند. همه بیماران سالبوتامول استنشاقی(mg/kg15/0) دریافت نموده وبه صورت تصادفی به سه گروه (30=n) دگزامتازون تزریقی(mg/kg6/0)، اپی نفرین استنشاقی( mg/kg15/0) و شاهد(آب مقطر) تقسیم شدند. تعداد ضربان قلب و تنفس، میزان اشباع اکسیژن خون شریانی و نمره دیسترس تنفسی در ابتدای مراجعه، 30، 60 و 120 دقیقه بعد، ساعت 24 پس از دریافت دارو در سه گروه ثبت و مقایسه شد.

نتایج: میانگین تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس در دقیقه و نمره دیسترس تنفسی در طول زمان در همه گروه ها بهبود معنی داری داشت(05/0>p). میانگین میزان اشباع اکسیژن خون نیز در سه گروه روند صعودی و بهبود معنی داری داشت(05/0>p). میانگین تعداد ضربان قلب اطفال گروه اپی نفرین در همه زمان های مورد بررسی از گروه پلاسبو بالاتر بود(001/0:p). نمره دیسترس تنفسی بیماران گروه اپی نفرین در کل زمان های مورد بررسی به صورت معنی داری از گروه دگزامتازون (002/0=p و 69/2-58/0CI:) و گروه پلاسبو (014/0=p و 80/2-27/0CI:) بیشتر بود.

نتیجه گیری: به نظر می رسد تجویز اپی نفرین استنشاقی و دگزامتازون تزریقی ارجحیتی برپلاسبو دردرمان برونشیولیت حاد اطفال نداشته و تجویز آن توصیه نمی شود. 

کلمات کلیدی: برونشیولیت حاد، دگزامتازون، اپی نفرین استنشاقی، اطفال



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb