9 نتیجه برای دارابی
محمد رضا دارابی، محمد حسین نصراصفهانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: امروزه از الکتروفیوژن جنینهای دو سلولی و ایجاد تتراپلوئیدی به عنوان یکی از مهمترین مراحل در بیوتکنولوژی حیوانی نام میبرند، زیرا از جنینهای تتراپلوئید به عنوان بستری جهت رشد و تکوین سلولهای ترانس ژنیک استفاده میگردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر سرعت فیوژن ایجاد شده به وسیله تحریک الکتریکی بر میزان تکوین جنینهای تتراپلوئید انجام شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی پس از بلوغ تودههای تخمک کومولوس و 35-33 ساعت پس از تلقیح، تعدادی از جنینهای دو سلولی به عنوان گروه کنترل جدا گردید (UCG). مابقی جنینهای دو سلولی به روش الکتروفیوژن تحت تاثیر ولتاژ ۰/۷۵ کیلوولت بر سانتیمتر و زمان ۸۰ میلیونیم ثانیه قرار گرفتند و به محیط SOF1 منتقل شدند. سپس در زمانهای 30 و 60 دقیقه بعد از الکتروفیوژن، جنینهای فیوز شده (FG) از فیوز نشده (ECG) ، در دو گروه FG30 و FG60 جدا شدند. میزان تکوین جنینها در گروه های FG30 و FG60 و UCG و ECG با هم مقایسه شد و رابطه سرعت فیوژن و میزان تسهیم و تکوین مورد مطالعه قرار گرفت.
نتایج: سرعت تسهیم تا مرحله 8 سلولی در جنینهای گروه FG60 به طور معنیداری بیشتر از FG30 بود (P<0/05)، در حالیکه میزان بلاستوسیست در دو گروه تفاوت معنیداری با هم نداشت. میزان تسهیم و تکوین به ترتیب در گروه UCG به طور معنیداری بیش از گروههای ECG و FG60 و FG30 بود. گسترش کروموزومی جنینهای الکتروفیوز شده نیز نشان داد که ۷۶ درصد آنها تتراپلوئید واقعی بودند.
نتیجه گیری: در صورت نیاز به تعداد بیشتری جنینهای 8 سلولی و کمتر، احتمالاً جنینهای الکتروفیوز شده در گروه FG60 قادرند نسبت به FG30 ، تعداد بیشتری جنین تولید نمایند. توانایی تسهیمی و تکوینی جنینها با تاثیر پالسهای الکتریکی کاهش می یابد.
طوبی کاظمی، حسین پناهی شهری، مریم حسینی فراش، مهدی دارابی، محسن کاشانیان، حسین اکبری،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: هیپرلیپیدمی یکی از عوامل خطر اصلی شناخته شده بیماری عروق کرونر است. با توجه به اهمیت هیپرلیپیدمی و لزوم درمان طولانی مدت آن، استفاده از دارویی که بتواند ضمن استفاده طولانی مدت عوارض کمتری داشته باشد، اهمیت پیدا میکند. این مطالعه به منظور مقایسه اثر پرل شوید با پلاسبو در درمان هیپرلیپیدمی صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور بود که بر روی 65 بیمار مبتلا به هیپرلیپیدمی صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد به مدت یک ماه رژیم غذایی توأم با پرل شوید و گروه شاهد یک ماه رژیم غذایی توأم با پلاسبو دریافت کردند. سطح چربیهای سرم قبل و بعد از مطالعه اندازهگیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تی تجزیه و تحلیل گردید. 0/05>P معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: در این مطالعه اختلاف میانگین کلسترول، تری گلیسرید، HDL و LDL قبل و بعد از مداخله در گروه مورد از نظر آماری معنادار بود. اما در گروه شاهد فقط سطح HDL قبل و بعد از درمان تفاوت آماری معناداری داشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که شوید میتواند به عنوان یکی از داروهای مفید و مؤثر در درمان هیپرلیپیدمی مورد استفاده قرار گیرد.
افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، مینا دارابی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: انتخاب نوع بیهوشی از نظر سلامت مادر و نوزاد بسیار مهم است. در مورد تأثیر بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی بر آپگار نوزادان در مطالعات مختلف اختلاف نظر وجود دارد. این پژوهش به منظور تعیین اثر بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی بر آپگار نوزادان متولد شده به روش سزارین انتخابی صورت گرفته است. روش کار: این تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی انجام گرفت و 168 خانم حامله ترم کاندید عمل سزارین انتخابی به صورت تخصیصی در دو گروه بیحسی نخاعی و بیهوشی عمومی قرار گرفتند و نمره آپگار دقیقه اول، پنجم و بیستم نوزادان ثبت گردید. همچنین سن مادر، علت سزارین، جنس نوزاد و مدت زمان سزارین یادداشت شد. اطلاعات توسط آزمون های آماری تی و کای دو تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: متــوسط آپگــار دقیقه اول و پنجم و بیستم در بیهوشی عمومی 68/0±66/8 و 41/0±8/9 و 15/0±97/9 و در بیحسی نخاعی 38/0±9 و 32/0±88/9 و 10 گزارش شد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین آپگار دقیقه اول در دو گروه وجود داشت (001/0 p<) و در زمانهای دیگر تفاوت معنیداری بین آپگار دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: آپگار دقیقه اول نوزادان به دنیا آمده از مادرانی که تحت بی حسی نخاعی قرار گرفتند بیشتر از نوزادانی بوده است که مادران آنها بیهوشی عمومی دریافت کرده بودند اما آپگار دقیقه پنجم در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
محمدرضا دارابی، عبدالحسین شیروی، آذین دخت نژادی، محمد رفیعی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: توقف در مرحله دو سلولی از جمله علل وجود ناباروری در گروهی از زوج ها است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اتانول بر میزان رشد و تکوین جنینهای دو سلولی متوقف شده موش است. روش کار: در این مطالعه تجربی موش های ماده پس از تحریک تخمک گذاری با موش نر هم قفس شدند. موش های پلاک مثبت 48 ساعت پس از تزریق گونادوتروپین جفتی انسانی کشته و جنین های دوسلولی آنها در محیط M16 جمع آوری و به سه گروه شاهد 1، شاهد 2 و آزمایش تقسیم شدند. گروه های شاهد 2 و آزمایش به منظور القاء توقف به مدت 24 ساعت در معرض دمای c°4 قرار گرفتند. گروه شاهد 2 بعد از خروج از دمای فوق به انکوباتور منتقل شد، گروه آزمایش به مدت 5 دقیقه در معرض اتانول1/0 درصد قرار گرفت و گروه شاهد 1 بدون قرار گرفتن در معرض دمای c°4 انکوبه شدند. نتایج: قرار گرفتن جنین ها در معرض دمای C°4 درجه سانتیگراد به طور معنی داری باعث کاهش میزان تکوین و ایجاد تأخیر و توقف آن شد(001/0p=). میانگین تسهیم بین گروه ها دارای اختلاف آماری معنیداری نبوده ولی اختلاف میانگین درصد جنین های دژنره شده بین گروه ها با یکدیگر متفاوت بود(045/0p=). میانگین درصد مورولا بین گروه ها اختلاف آماری معنیدار نشان داد(005/0p=). همچنین آنالیز نتایج بعد از ارزیابی 120 ساعته بیانگر این بود که میانگین درصد بلاستوسیست و بلاستوسیست شکوفا شده بین گروه ها دارای اختلاف آماری معنیداری است. به ترتیب(014/0p=) و (001/0p=). نتیجه گیری: با تأثیر الکل اتیلیک 1/0 درصد بر جنین های متوقف شده در مرحله دو سلولی احتمالا می توان میانگین درصد مورولا و میزان تکوین تا مرحله بلاستوسیست و بلاستوسیت شکوفا شده را نسبت به گروه شاهد در حد معنیداری افزایش داد در حالی که میزان تسهیم نسبت به گروه شاهد اختلاف معنیداری نشان نداد.
سيد مجتبی موسویان، امیر سیاهپوش، عفت عباسی، حیدر دارابی فر،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه برهان در درمان اسهال ساده و اسهال خونی مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق اثر بخشی عصاره هیدروالکلی این گیاه بر باسیل های گرم منفی روده ای و باسیل های گرم مثبت هوازی تعیین گردید. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی میوه، گل و برگ گیاه برهان با روش خیساندن در حلال الکل مورد عصارهگیری تام قرار گرفتند. سپس با حلال اتیل استات، ترکیبات پلی فنلی آن جدا گردید. پس از تغلیظ عصارههای مختلف با روشهای دیسک دیفیوژن و نیز رقت در لوله، حداقل غلظت مهار کنندگی ماده ضد میکروبی و حداقل غلظت کشندگی ماده ضد میکروبی آنها بر باکتریهای اشریشیاکلی، شیگلا دیسانتریه، پروتئوس میرابیلیس، سالمونلا تیفی و باسیلوسهای آنتراسیس و سرئوس مورد سنجش قرار گرفتند. سپس تاثیر هر کدام از عصارهها با هم و نیز با چند آنتی بیوتیک مختلف، با روش آنالیز واریانس مقایسه گردیدند. یافته ها: عصارههای مختلف گیاه مذکور فقط بر شیگلا دیسانتریه، باسیلوس آنتراسیس و سرئوس نتایج مؤثر و نزدیک به هم داشتهاند. با این حال تأثیر عصارۀ تام میوه بهتر از عصاره گل، برگ و فلاونوئیدی میوه بود. نتایج حداقل غلظت مهار کنندگی ماده ضد میکروبی و حداقل غلظت کشندگی ماده ضد میکروبی برروی سه باکتری نامبرده، به ترتیب 125/0 و 25/0 گرم در میلیلیتر بود در حالی که اثرات ترکیبات پلی فنلی میوه این گیاه با عصاره هیدروالکلی آن شبیه بود. نتیجه گیری: با شناسایی ترکیبات مختلف گیاه برهان و با دستیابی به فرمولاسیون جدیدی از این ترکیبات، امکان استفاده از آن برای درمان بیماریهای التهابی، آسم و افزایش سطح ایمنی بیماران فراهم خواهد شد.
حسن اصیلیان، رضا غلام نیا، عباس رضایی، احمد جعفری جنیدی، علی خوانین، المیرا دارابی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: به واسطه نگرانیهای ناشی از اثرات ناخوشایند ترکیبات PCB بر محیط و پایداری آنها تولید، استفاده و واردات آن در برخی کشورها ممنوع شده است. اخیراً این ترکیبات به عنوان ماده شیمیایی اولویتدار برای حذف تدریجی تا سال 2025 در نظر گرفته شده است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر حلالها روی تجزیه روغنهای آسکارل با استفاده از فرایند فوتولیز به منظور کاهش مخاطرات آن است. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی راکتور فوتوشیمیایی مبتنی بر فرایند فوتولیز با روش UV/H2O2 با بشر 500 میلی لیتری با لامپ کم فشار اشعه UV-C با طول موج 254 نانومتر بود. لامپ در داخل بشر به شکل غوطه ور قرار گرفت. pH نمونهها و دما به طور مداوم پایش میشد. آزمایشها سه بار تکرار گردید. روغنهای آسکارل با استفاده از دستگاه GC/ECD مورد تجزیه قرار گرفت. یافتهها: میانگین حذف برای مجموع PCB ها به واسطه استفاده از لامپ برای حلال اتانل و ایزواکتان به ترتیب 88 و 77 درصد بود. میانگین حذف برحسب نسبت حلال مورد استفاده به روغن آسکارل به میزان 1 به 1، 2 به 1 و 1 به 3 ، برای حلال اتانل به ترتیب 55 ، 85 و 88 درصد و برای حلال ایزواکتان به ترتیب 40 ، 77 و 78 درصد بود. نتیجه گیری: فوتولیز ترکیبات PCB در حضور حلال اتانل و ایزواکتان همراه با اکسید کنندههای قوی نظیر H2O2 تجزیه یا کاهش میزان این ترکیبات در روغن ترانسفومر با انرژی کمتر و عدم ایجاد محصولات فرعی سمی را نشان داد. تفاوت معنیداری در به کارگیری حلال اتانل و ایزواکتان در تجزیه روغن آسکارل وجود داشت.
سعید بابائی، رضا طالبی، محمدرضا دارابی، محمود رضا نخعی، محمد بیات، پروین دخت بیات، مریم باعزم،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافتها می گردد. در این مطالعه با توجه به خواص ویژه این دارو و علیرغم مشخص نبودن مکانیسم دقیق اثر آن به بررسی اثر پنتوکسیفیلین بر شاخص های بیو مکانیک پوست در فاز حاد ترمیم زخم پوستی موش صحرایی پرداخته شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 14سر موش نر بالغ نژاد ویستار به دو گروه تجربی،7 سر، دریافت کننده پنتوکسیفیلین به میزان 100میلی گرم بر کیلو گرم در روز و کنترل،7 سر، دریافت کننده آب مقطر به صورت داخل صفاقی، تقسیم شد. برش پوستی به طول 20 میلیمتر با الگوی یکسان در ناحیه پشت رتها ایجاد شد، پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخص های بیومکانیکی(نیروی کار انجام شدهW up to Fmax-Nm و استرس حد اکثر Rm-N/mm2 ) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزار SPSS و تست های (K-S, Levens, Student sample T-Test) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: بر طبق یافته های آزمایش بیومکانیک تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص های بیومکانیکی پوست پس از گذشت 15 روز از تجویز دارو شد. اختلاف بین شاخص های بیومکانیکی پوست بین زیر گروههای تجربی و کنترل معنی دار بود(p<0.05).
نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخص های بیو مکانیکی و تسریع التیام زخم پوستی گروه های تجربی شده است.
مریم باعزم، محمد رضا دارابی، سعید بابایی، رضا طالبی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوارض شیمی درمانی مختل کردن عملکرد گنادها و متعاقبا ناباروری می باشد. مطالعه حاضر تاثیراستفاده از یک هورمون آزاد کننده گنادوتروپین را در جلوگیری از عواض ایجاد شده توسط بوسولفان در موش های نابالغ را مورد بررسی قرار داد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد و شاهد لپرولید (8/3میلی گرم به ازای هر یک کیلوگرم وزن ) قبل یا بعد از دریافت بوسولفان(40 میلی گرم به ازای هر یک کیلوگرم وزن) به موش های نر نابالغ تزریق شد. حیوانات یک یا دو دوز لپرولید را بعد از دریافت بوسولفان دریافت کردند، بین هر تزریق 4 هفته فاصله وجود داشت. 6 هفته بعد از آخرین تزریق پارامترهای اسپرم شامل: تعداد اسپرم ها و تحرک آنها بر اساس شاخص های سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: در زمان بررسی، وزن بیضه ها در حیوانات دریافت کننده لپرولید افزایش یافت. در موش هایی که قبل از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند درصد اسپرم ها با حرکت پیشرونده رو به جلو و اسپرم های ثابت به ترتیب افزایش و کاهش بافت(05/0&gep) اما بر حرکت غیر پیشرونده آنها تاثیری نداشت. در تحرک اسپرم در حیواناتی که بعد از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند تغییری مشاهده نشد. تعداد اسپرم ها در موش هایی که قبل از دریافت بوسولفان لپرولید دریافت کرده بودند هم افزایش یافت ولی این افزایش تعداد به صورت معنی دار نبود(05/0&lep).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد استفاده از لپرولید قبل از شروع درمان باعث بهبود حرکت اسپرم ها در موش های نابالغ می گردد.
سعید بابائی، محمد رضا دارابی، محمد بیات، محمود رضا نخعی، پرویندخت بیات، مریم با عزم، مینا قدمیان، سهیلا بناصادق،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت تا سال 2030 به 439 میلیون نفر افزایش مییابند که 15 درصد این بیماران از بیماری زخم مزمن پا رنج میبرند. تحقیقات روز افزون بیانگر اثرات مثبت پنتوکسیفیلین بر روند بهبود زخمهای پوستی است. پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب تعدیل و یا مهار عملکرد فاکتورهای التهابی، کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافتها میگردد. در این مطالعه اثر پنتوکسیفیلین بر شاخصهای بیو مکانیک پوست در فاز حاد زخم پوستی موش صحرایی دیابتی مورد توجه قرار گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه اخیر از نوع تجربی- مداخلهای بوده و طی آن چهارده سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به گروه تجربی (7 سر) دریافت کننده پنتوکسیفیلین داخل صفاقی و کنترل (7 سر) دریافت کننده آب مقطر تقسیم شد. بیماری دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین در موشهای هر دو گروه ایجاد شد، سپس برش پوستی به طول 20 میلیمتر با الگوی یکسان در ناحیه پشت موشها ایجاد شد. پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخصهای بیومکانیک (نیروی کار انجام شده و استرس حد اکثر) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزارSPSS نسخه 19 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخصهای بیومکانیک پوست پس از گذشت 15 روز از زمان ایجاد زخم پوستی شد و اختلاف بین شاخصها در گروههای تجربی و کنترل معنی دار بود(05/0p<).
نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب تسریع التیام زخم پوستی و بهبود استحکام کششی پوست در موشهای دیابتی گروه تجربی شده است.