6 نتیجه برای خیاط زاده
جینا خیاط زاده، حسین رفیعی، مجید فرهودی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: اختلالات غضروفی و حرکتی از شایعترین مشکلات جامعه انسانی میباشد. حضور ویتامینهای مختلف از قبیل A و C سرعت ترمیم را افزایش میدهد. در این تحقیق از گیاه یونجه با نام علمی مدیکاگوساتیوا که سرشار از ویتامینهای K و E، C ، A میباشد، استفاده گردید و روند ترمیم غضروف لاله گوش خرگوش مورد ارزیابی قرار گرفت. روش کار: در طی یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی برای انجام آزمایشها 6 خرگوش نر نژاد نیوزیلندی به وزن تقریبی 5/2 تا 3 کیلوگرم انتخاب شدند. پس از حذف موهای گوش خرگوش با کرم موبر و بی حسی آن توسط اسپری لیدوکایین 10 درصد، 4 سوراخ به قطر 4 میلیمتر در موقعیت مدیال هر یک از گوشها ایجاد گردید(جمعاً 48 موضع). سوراخهای گوشهای تست هر روز توسط عصاره یونجه و سوراخهای گوشهای کنترل توسط سرم فیزیولوژی تیمار شدند. مساحت سوراخها و فاصله دو لبه غضروف در روزهای مختلف اندازهگیری شدند. همچنین نمونهبرداری بافتی برای مشاهدات میکروسکوپی با رنگ توکسیلین- ائوزین (روزهای 50-0) انجام شد. نتایج: ترمیم و بازسازی و سرعت بسته شدن در سوراخهای تیمار نسبت به سوراخهای کنترل سریع تر بود (004/0p<). همچنین، ضخامت غضروف و تعداد کندروسیت و نیز تراکم فیبروبلاستها در بافت همبند تازه تشکیل شده در نمونههای تست نسبت به کنترل زیادتر بود. نتیجه گیری: احتمالا ًعصاره یونجه به علت مقادیر بالای ویتامینهای A و C باعث تسریع روند ترمیم و بازسازی در غضروف گوش خرگوش گردیده است و لذا امکان استفادههای فارماکولوژیک را مطرح مینماید.
مریم طهرانی پور، جینا خیاط زاده، زهرا قربانی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: دیابت مادری در ارتباط با افزایش خطر چندین عارضه در نوزادان مثل افزایش اختلالات و ناهنجاریهای مادرزادی می باشد. در مطالعه اخیر اثرات هیپرگلیسمی مادر را بر حجم مغز و بطنهای جانبی نوزادان موش ویستار آزمایش کردیم. روش کار: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی در روز هفتم بارداری هیپرگلیسمی به وسیله تزریق استرپتوزوتوسین القا و به حیوانات گروه کنترل حجم برابری از بافر سیترات داده شد. بعد از زایمان در روز اول تولد از هر مادر یک نوزاد به طور تصادفی انتخاب گردیدند ( 6 نوزاد در هر گروه کنترل و دیابتی). سپس مغزهایشان تشریح، در فرمالین 10 درصد ثابت و در ضخامت 7 میکرون قطعه بندی شد. رنگ آمیزی به روش هماتوکسیلین-ائوزین انجام گردید و با آزمایش تکنیکهای استریولوژی و طرح نمونهبرداری تصادفی اصولی، حجم مغز و بطن های جانبی تخمین زده شد. نتایج: در مقایسه با گروه کنترل آنالیز آماری اختلاف معنیداری را در حجم مغز و بطنهای جانبی نشان داد(05/0>p). نتیجهگیری: دیابت مادری با اثر روی نفوذپذیری سد خونیمغزی در نوزادان رت باعث تولید مقدار زیادی مایع مغزی نخاعی میشود. این اثرات میتواند بی نظمی های مغزی مثل هیدروسفالی را ایجاد کند.
مریم طهرانی پور، جینا خیاط زاده، ریحانه جواهری فرد،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: به دنبال کاهش تعداد نورونها ناشی از ضایعات عصبی محیطی، سلولهای نوروگلیا نیز به علت نرسیدن فاکتورهای حیاتی کاهش مییابند اهدف از این تحقیق تعیین اثرات حفاظتی عصاره تام زردچوبه بر دژنراسیون سلولهای نوروگلیای شاخ قدامی نخاع پس از کمپرسیون عصب سیاتیک در رت میباشد. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی رتهای نر نژاد ویستار در 5 گروه 6 تایی کنترل، کمپرسیون، تیمار 1 ، 2 و 3 قرار گرفتند. در گروههای کمپرسیون و تیمار برای ایجاد ضایعه، عصب سیاتیک پای راست از ناحیه بالای ران به وسیله قیچی قفلدار تحت کمپرسیون قرار گرفت. در گروههای تیمار تزریق عصاره با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم در گروه 1( 3 بار در طول دوره)، گروه 2 (6 بار) و گروه 3 ( 9 بار) انجام شد. پس از 28 روز رتها بیهوش و متد پرفیوژن انجام و از قطعات کمری نخاع نمونهبرداری شد و بعد از طی مراحل بافتی برشهای سریال 7 میکرونی با آبی تلوئیدن رنگ آمیزی و شمارش سلولهای گلیال به روش استریولوژی انجام گردید. یافتهها: کاهش معنیدار تعداد سلولهای نوروگلیا در گروه کمپرسیون (208±6913) در مقایسه با کنترل(791±10184) مشاهده شد. همچنین با مقایسه گروه کمپرسیون با گروههای تیمار 1 (293±7077)، تیمار2(252±9372) و تیمار 3 (252±8715) اختلاف معنیداری بین دانسیته نورگلیای گروههای 2 و 3 با گروه کمپرسیون به دست آمد(05/0>p). نتیجهگیری: عصاره زردچوبه به علت اثرات آنتی اکسیدانی، دانسیته سلولهای نوروگلیال را پس از کمپرسیون عصب سیاتیک افزایش داده است. احتمالاً خاصیت آنتی اکسیدانی این عصاره مسیرهای آپوپتوزی فعال شده در اثر ضایعه محیطی عصب را غیر فعال میسازد.
نیره عطایی، جینا خیاط زاده، حسن رخشنده، سعیده ظفر بالا نژاد،
دوره 14، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: رگ زایی، از مهمترین وقایع زیستی است که با تولید رگهای جدید، در بسیاری از مراحل رشد و نمو جنینی و پاتولوژیک رخ میدهد. لذا مهار داروئی رگزایی میتواند در درمان برخی بیماریها از جمله خونریزی و سرطانها موثر باشد. هندوانه ابوجهل یک گیاه دارویی با اثرات سیتوتوکسیک است که در این تحقیق اثرات ضد رگزایی آن مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در طی یک مطالعه تجربی ابتدا عصاره الکلی میوه هندوانه ابوجهل تهیه شد. سپس تعداد 30 عدد تخم مرغ نطفه دار نژاد های لین به طور تصادفی در 3 گروه شاهد، شاهد آزمایشگاهی و تیمار توزیع شدند. در روز هفتم انکوباسیون گروه شاهد آزمایشگاهی با نرمال سالین و گروه تیمار با عصاره گیاه هندوانه ابوجهل تیمار شدند. در روز دهم انکوباسیون از عروق تمام نمونهها به کمک فوتواسترئومیکروسکوپ تحقیقاتی عکسبرداری شد. تعداد و طول انشعابات عروقی در اطراف ناحیه تیمار اندارهگیری و دادهها به کمک نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی (05/0p<) تحلیل شدند. یافتهها: طبق آنالیز دادهها میانگین تعداد (87/5)40/31 و طول (33/7)60/46 سانتیمتر انشعابات عروقی در نمونههای شاهد نسبت به تعداد (16/5)27 و طول (05/5)40/42 سانتیمتر انشعابات در گروه شاهد آزمایشگاهی اختلاف معنیداری نداشت. در حالی که مقایسه میانگین تعداد (05/2)70/6 و طول (34/3)79/14 سانتیمتر انشعابات عروقی در نمونههای تیمار با شاهد کاهش معنیدار نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: به نظر میرسد عصاره الکلی هندوانه ابوجهل مطابق با روش این مطالعه اثر مهاری بر رگزایی پرده کوریوآلانتوئیک جنین جوجه داشته و تعداد و طول انشعابات عروقی را در محل تیمار کاهش میدهد.
محبوبه فردوسی مکان، جینا خیاط زاده، مریم طهرانی پور، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ضایعات اعصاب محیطی به صورت رتروگراد به جسم سلولی نورونهای آلفا رسیده و سبب دژنراسیون مرکزی در نخاع میشود. این که گیاهان به علت داشتن مواد آنتی اکسیدانی در بقا و تقسیم نورونها موثرند ما را به استفاده از عصاره آنها رهنمون ساخت. لذا پژوهش حاضر جهت تعیین اثرات نوروپروتکتیوی عصاره هیدروالکلی سیاه دانه بر دژنراسیون آلفا موتونورونهای نخاع پس از کمپرسیون عصب سیاتیک در رت انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 24 سر رت نر نژاد ویستار به وزن 250 تا 300 گرم به 4 گروه 6 تایی شامل کنترل، کمپرسیون، A (کمپرسیون به اضافه عصاره هیدروالکلی با دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم) و B(کمپرسیون به اضافه عصاره هیدروالکلی با دوز 75 میلیگرم بر کیلوگرم) تقسیم شدند. در گروههای کمپرسیون و تیمار، عصب سیاتیک پای راست تحت کمپرسیون (30 ثانیه) قرار گرفت. در گروههای تیمار، تزریق عصاره به صورت داخل صفاقی در دو نوبت، پس از کمپرسیون انجام شد. پس از ٢٨ روز با روش پرفیوژن از قطعات کمری L2-L4 نخاع نمونه برداری گردید و پس از مراحل پاساژ بافتی و تهیه برشهای 7 میکرونی سریال، رنگآمیزی با آبی تولوئیدین صورت گرفت. سپس دانسیته نورونهای حرکتی شاخ قدامی نخاع با روش دایسکتور محاسبه شد.
یافتهها: دانسیته نورونی تفاوت معنیداری را در گروه کنترل و کمپرسیون نشان داد(05/0p<)، همچنین دانسیته نورونی در گروههای تیمار A و B در مقایسه با گروه کمپرسیون افزایش معنیداری نشان داد(05/0p<).
نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی سیاه دانه، اثرات نوروپروتکتیوی دارد و افزایش دانسیته نورونی با میزان عصاره دریافتی ارتباط دارد.
محمدرضا پورمحمد، جینا خیاط زاده، بیبی فاطمه مظلوم، مریم طهرانی پور، ناصر مهدوی شهری،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: درماتوگلیفیک، علمی است که به مطالعه صحیح و اصولی خطوط پوستی موجود در کف دست، پا میپردازد. آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی مزمن با پاتوژنز خودایمنی است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی خصوصیات کمی و کیفی درماتوگلیفیک در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید در مقایسه با گروه شاهد بود.
روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 50 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید و 50 نفر در گروه شاهد ساکن در شهر مشهد انجام گرفت. اثر انگشت شست دست توسط اسکنر ثبت شد. نحوه توزیع فراوانی الگوهای اثر انگشت شامل کیسهای، کمانی و پیچی همراه با شمارش خطوط اثر انگشت در هر دو گروه بررسی گردید. در نهایت، دادههای به دست آمده با استفاده از آزمونهای ANOVA و X2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: طبق نتایج بدست آمده، حداکثر فراوانی الگوهای درماتوگلیفیک در هر دو دست مربوط به نوع کیسهای اولنار بود. پس از آن به ترتیب در گروه بیمار الگوهای پیچی ساده و پیچی غیر ساده و در گروه سالم الگوهای پیچی غیر ساده و پیچی ساده بیشترین فراوانی را داشتند. بین متوسط خط شماری در دست راست افراد سالم با دست راست افراد بیمار و دست چپ افراد سالم با دست چپ افراد بیمار تفاوت معنیداری در سطح خطای 0/05 درصد مشاهده شد.
نتیجهگیری: بنظر میرسد این تفاوت بتواند بهعنوان یک نشانگر تشخیصی بیولوژیک، برای غربالگری افراد مستعد به آرتریت روماتوئید استفاده شود. این اطلاعات میتواند در پیشآگهی تشخیصهای روانپزشکی، پزشکی، برنامههای درمانی، مسائل مربوط به انسانشناسی و علوم اجتماعی نیز کاربرد داشته باشد.