9 نتیجه برای خزاعی
زهرا اسلامی راد، مهدی مسیبی، محمودرضا خزاعی،
دوره 2، شماره 8 - ( پائیز 1378 )
چکیده
در بررسی حاضر که به منظور توصیف وضعیت آلودگی به انگل های روده ای در بین دانش آموختگان ابتدایی شهر اراک انجام شد، جمعا 394 دانش آموز مقطع ابتدایی از 30 مدرسه منتخب در سطح شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. انتخاب کلاس و دانش آموز به روش طبقه ای و آزمایش مدفوع با دو روش مستقیم و غیر مستقیم بود. نتایج حاصل از سه بار آزمایش مدفوع آنها نشان داد که 63/5% آنها آلوده به انگل (اعم از بیماریزا و غیر بیماریزا) بود و در بین انگل های بیماری زا آلودگی به ژیاردیا 27/7% و های منولیپس نانا با 6/3% بیشترین شیوع را دارد. میزان آلودگی به سایر انگل های روده ای نیز به قرار زیر بود :
آسکاریس 1/5%، اکسیور 1/5% ( با روش غیر اختصاصی)، آنتامباهیستولیتکا 2/5% ، آنامباکلی 29/2% ، انتامباهارتمنی 2/2% ف یدآموبا 3/5% ، بلاستوسیستیس 2/2% ، کیلوماستیکس 2%
در این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان آلودگی و عوامل دموگرافیک مانند سن، جنس، شغل ، تحصیلات والدین و منطقه جغرافیایی محل سکونت مشاهده نگردید.
محمد حسن دوامی، محمودرضا خزاعی، زهرا اسلامی راد، مریم مستوفی، معصومه مدرسی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده
مقدمه: علیرغم پیشرفت های صورت گرفته در علم پزشکی، بیماری های انگلی کماکان از مشکلات مهم کشورهای در حال توسعه می باشند و نیاز به شناخت ابعاد مختلف اپیدمیولوژیک آنها و ارتباطشان با عوامل محیطی از ضروریات هر جامعه می باشد. از آنجا که در هر اجتماعی کودکان بیش از سایرین در معرض خطر می باشند لذا در تحقیقات پایه همیشه این گروه در اولویت قرار می گیرد.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی–تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق کودکان 13-1 ساله ساکن شهرک ولیعصر اراک بوده و نمونه برداری به روش تصادفی ساده انجام شده است. نمونه های تهیه شده از 385 کودک (جمعا 1155 نمونه) به روش رسوبی فرمالین–اتر آزمایش گردیدند. اطلاعات به دست آمده به کمک آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج حاصل از آزمایشات صورت گرفته نشان دهنده آلودگی 163 کودک (42/3%) به انگل های روده ای بوده است. از این میزان 17/4% آلوده به انگل های بیماری زا بوده اند. بیش ترین شیوع مربوط به ژیاردیا با 16/6% نشان داده شده است. آلودگی دختران بیش از پسران بود. آنالیزهای آماری ارتباط مستقیمی بین آلودگی و سن را نشان داد. به این صورت که با افزایش سن، الودگی نیز بیش تر می گردد. حداکثر آلودگی در کودکانی که پدرشان فوت شده و یا والدین بی سواد داشتند، مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آلودگی قابل توجه کودکان 13-1 سال ساکن شهرک ولیعصر اراک به انگل های روده ای می باشد. بنابراین جهت آلودگی های انگلی در آن شهرک و یا کل جامعه استفاده از سبزیجات و میوه جات کاملا شسته شده، بهسازی محیط و دفع بهداشتی فضولات و فاضلاب ها، استفاده از آب سالم و بهداشتی، یافتن بیماران و درمان تمامی آن ها با داورهای موثر به خصوص در مناطق با فقر بهداشتی و فرهنگی توصیه می گردد.
حیدر فراهانی، محمد رفیعی، محمدرضا خزاعی،
دوره 5، شماره 3 - ( پائیز 1381 )
چکیده
مقدمه: آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز (G.6P.D.) اولین آنزیم در راه پنتوز فسفات می باشد که نقش به سزایی در تولید NADPH ایفا می کند NADPH تولید شده اهمیت قابل ملاحظه ای در اکسیداسیون و احیاء گلبول های قرمز دارد، و از تجمع H2O2 جلوگیری می نماید. در صورت کمبود نهایتاً NADPH کافی تولید نخواهد شد و اختلال در عملکرد گلبول های قرمز صورت خواهد پذیرفت. این مطالعه با هدف تعیین شیوع کمبود .G.6P.D صورت پذیرفته است.
روش کار: این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گردید. خون بند ناف در ظرف EDTA مورد استفاده قرار گرفت و به روش فلئورسنت لکه ای فعالیت آنزیم اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از روش آماری مجذور کای و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اختلاف با P>0/05 در داده ها معنی دار تلقی شد.
نتایج: از 2160 نمونه مورد آزمایش 1103 نفر مذکر (51/1%) و 1057 نفر مونث (48/9%) بودند. میزان شیوع کمبود آنزیم در پسرها 3/5 و در دخترها 0/8 درصد و در کل 2.2 درصد موالید زنده را شامل گردید. همچنین براساس آزمون مجذور کای، Rh مثبت شانس ابتلا را به میزان 1/6 نسبت به Rh منفی افزایش می دهد. در این تحقیق رابطه معنی داری بین گروه های خوبی و میزان شیوع کمبود .G.6P.D به دست نیامده است.
نتیجه گیری: در این مطالعه شیوع کمبود G.6P.D. در پسران بیش از دختران بوده و رابطه بین Rh مثبت و میزان شیوع کمبود آنزیم معنی دار می باشد. میزان شیوع کمبود .G.6P.D در شهرستان اراک2/2 درصد به دست آمده که کم تر از شیوع آن در نواحی شمالی کشور (8/7%) و جهانی (14/9-10%) می باشد لذا با عنایت به هزینه کم و روش آسان انجام آزمایش، در بدو تولد با تشخیص زودرس این نقیصه می توان از مشکلات اقتصادی و اجتماعی وارد به خانواده ها و کشور جلوگیری نمود و موجب ارتقای سطح کیفی مراقبت های اولیه بهداشتی گردید.
دكتر قاسم مسیبی، آقاي علی قضاوی، آقاي محمود رضا خزاعی، آقاي محمد علی پایانی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: پراکسیداسیون مولکولهای بیولوژیک از جمله لیپیدها با واسطه رادیکالهای آزاد در پاتوژنز بیماری مولتیپل اسکلروزیس و آنسفالومیلیت خودایمن تجربی) (EAE، مدل حیوانی مولتیپل اسکلروزیس، مؤثر است. ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان ممکن است با کاهش عوامل اکسیدان از جمله نیتریک اکساید در مهار بیماری مؤثر باشد. در این مطالعه اثر ویتامین E بر روی روند بیماری EAE و میزان نیتریک اکساید و اسید اوریک مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی موشهای نر نژاد C57BL/6 در دو گروه درمانی (هر گروه 8 سر) با شرایط سنی و وزنی مشابه قرار گرفتند. 1) موشهای مبتلا به EAE تحت درمان با ویتامینE ، که 10 میلی گرم بر حسب وزن ویتامین E هر دو روز یک بار به صورت داخل صفاقی از سه روز قبل تا 19 روز پس از ایجاد بیماری دریافت کردند 2) موشهای مبتلا به EAE درمان نشده که تنها حلال ویتامین را با همان جدول زمانی دریافت نمودند. همچنین 5 سر موش نر نژاد C57BL/6 با شرایط سنی و وزنی مشابه به عنوان گروه سالم در نظر گرفته شد. شدت بیماری، میزان اسید اوریک و نیتریک اکساید در گروهها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که شدت علائم کلینیکی در موشهای تحت درمان با ویتامینE (8/0±4) در مقایسه با گروه درمان نشده(44/0±3/5) به طور معنیداری کمتر می باشد(01/0p<). همچنین بین روز شروع حمله بیماری در گروه تحت درمان با ویتامینE و درمان نشده (به ترتیب روز 1±13و روز1±11پس از القا بیماری) اختلاف وجود داشت که البته معنیدار نبود. غلظت اسید اوریک در موشهای تحت درمان با ویتامینE در مقایسه با گروه درمان نشده به طور معنیداری کمتر بود (001/0p<). تفاوتی در میزان نیتریک اکساید در بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: ویتامینE تأثیری بر میزان نیتریک اکساید ندارد اما موجب کاهش سطح اسید اوریک می گردد. به نظر میرسد که ویتامینE از طریق افزایش مصرف اسید اوریک میتواند سبب تأخیر شدت شروع بیماری و کاهش شدت بیماری شود.
محمود رضا خزاعی، علیرضا فرهادپور،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه:جنس دمودکس از راسته پروستیگماتا ، خانواده دمودیسیده است که گونه های متعددی ازهیره های غیر شایع دارد و بعضی از آنها باعث بروز گال شدیدی در حیوانات می شوند . دوگونه ازآن در انسان بیماریزا می باشد: دمودکس فولیکولاروم Demodex folliculorum)) که به هیره فولیکول مومعروف بوده ودمودکس بریویس (Demodex brevis) این بیماری در خانم ها بیشتر از آقایان دیده می شود. مورد: بیمار خانمی است بیست ساله ساکن یکی از روستاهای شهر اراک که به دنبال خارش شدید وهیپرکراتوزیس (شوره فراوان) ناحیه گونه ها به پزشک متخصص پوست ومو مراجعه نموده وضمن معرفی به آزمایشگاه وتهیه لام از نمونه برداشت شده از گونه های بیمار ، به تعداد فراوان ، دمودکس در آزمون میکروسکوپی نمونه مشاهده شد. نتیجه گیری : نتیجه این آزمایش حاکی از آن است که در بیماران مراجعه کننده به کلینیک های پوست با پوسته ریزی و خارش خصوصا در ناحیه سر وصورت ، عارضه ممکن است به علت عفونت دمودکسی باشد .لذا پیشنهاد می گردد در این گونه بیماران، دمودیکوزیس نیز در تشخیص افتراقی مد نظر باشد.
انتظار محرابی نسب، مظفر خزاعی، صابر خزاعی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: مطالعات بالینی وابستگی بین صرع و هیپوگنادیسم را پیشنهاد میکنند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی اثرات صرع ناشی از کیندلینگ با پنتیلن تترازول بر هورمونها و برخی پارامترهای تولید مثلی در موش صحرایی نر میباشد. روش کار: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی موشهای صحرایی نر بالغ از نژاد ان- ماری در دو گروه کنترل و کیندلینگ قرار گرفتند. جهت ایجاد کیندلینگ، پنتیلن با مقدار40 میلیگرم بر کیلوگرم با فواصل 48 ساعته به روش تزریق داخل صفاقی تجویز شد. در مجموع هر حیوان 13 مقدار دریافت کرد. در پایان حیوانات توزین و با اتر بیهوش شده و خونگیری از قلب انجام و سطح سرمی تستوسترون، پرولاکتین، هورمون محرک فولیکولی و هورمون لوتئینی اندازهگیری شد. جهت بررسی تحرک و مورفولوژی اسپرمها نمونه بافتی از اپیدیدیم جدا و در محیط کشت DMEM/F12 خرد و به مدت 15 دقیقه در انکوباتور قرار داده و برررسی شد. بیضهها نیز جدا و وزن آنها بین دو گروه مقایسه گردید. همچنین وزن دو گروه حیوانات با هم مقایسه شد. نتایج: کیندلینگ با پنتیلن تترازول باعث کاهش معنیدار سطح سرمی تستوسترون و هورمون لوتئینی و افزایش پرولاکتین شد؛ اما سطح سرمی هورمون محرک فولیکولی در بین دو گروه تفاوتی نداشت. در گروه کیندلینگ حرکات اسپرم کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل داشت. وزن بیضهها بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت اما میزان وزن گیری حیوانات گروه کیندلینگ کمتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: صرع ناشی از کیندلینگ با پنتیلین تترازول با تغییر سطح سرمی هورمونهای جنسی و کاهش تحرک اسپرم میتواند بر فرایند تولید مثل اثر منفی بگذارد.
مریم یادگاری، مظفر خزاعی، یزدان حمزوی، علی رضا طلوعی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه غازیاقی خواص متنوعی داشته و در غرب کشور مصرف غذایی و داروئی دارد. در مطالعات قبلی ما خواص درمانی و حفاظتی آن در مقابل زخم معده ثابت شد. هدف تحقیق حاضر شناسایی اثرات جانبی این گیاه بر باروری موش ماده صحرایی است.
مواد و روشها:در این مطالعه تجربی ، موشهای صحرایی ماده نزائیده از نژاد NMRI (190-160 گرم) در سه بخش به شکل دو زیر گروه آزمایش که عصاره گیاه (150 میلی گرم بر کیلوگرم) و کنترل که آب مقطر (2 میلیلیتر بر کیلوگرم) را به روش داخل صفاقی دریافت کردند. تعداد حیوانات در تمام گروههای نهایی مساوی بود (8n=). در آزمایش اول، موشهای ماده، تک دوز عصاره و یا آب مقطر را دریافت کردند ، در آزمایش دوم: موشهای ماده حامله در دوره قبل از لانه گزینی (روزهای 5-1 بارداری) و در آزمایش سوم در مرحله لانه گزینی (روزهای 7-5 بارداری)، عصاره و یا آب مقطر گرفتند. در هر سه آزمایش مکانهای لانه گزینی و نوزادان شمارش شدند. برای مقایسه بین گروهها از آزمون تی استفاده شد و 05/0p< معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در هر سه گروه آزمایش، بین تعداد نوزادان و تعداد مکانهای لانه گزینی در گروه مورد با کنترل خود اختلاف آماری معنیدار وجود داشت. این تفاوت در آزمایش اول و سوم، بارزتر بود.
نتیجهگیری: عصاره غازیاقی دارای اثرات ضد باروری بارز در موش صحرایی است.
مهدی مسیبی، فرشته زمانی علویجه، محمود رضا خزاعی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش تعیین تاثیر آموزش بهداشت در چارچوب مدل اعتقاد بهداشتی بر اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت ژیاردیا لامبلیا در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک بود.
مواد و روشها: در طی یک مطالعه نیمه تجربی شاهد دار تصادفی از 12 مدرسه ابتدایی، تعداد 1200 دانش آموز به طور تصادفی در دو گروه 600 نفره آزمون (تحت آموزش) و کنترل (بدون آموزش) قرار گرفتند. حجم نمونه برای انجام آزمایشات انگل شناسی 300 نفر بود که به روش تصادفی و به طور مساوی از دو گروه آزمون و کنترل انتخاب شدند. آموزش سلامت بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بود و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری مرتبط با سبک زندگی دانش آموزان بررسی شد.
یافته ها: کوتاه نگهداشتن ناخن در گروه آزمون، پس از آموزش افزایش و در گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافته بود. تعداد کودکانی که برای آب خوردن لیوان به همراه داشتند، در گروه آزمون به مقدار کمی افزایش و در گروه کنترل به طور معنیداری کاهش پیدا کرده بود. تعداد کودکانی که از صابون پس از دستشویی درمدرسه استفاده میکردند در هر دو گروه آزمون و کنترل به طور معنیداری افزایش داشت. ارتباط کوتاه نکردن ناخن و آلودگی به ژیاردیا؛ هم چنین کاهش نسبت آلودگی به ژیاردیا در گروه آزمون و افزایش آن در گروه کنترل پس از آموزش معنیدار بود.
نتیجه گیری: رفتارهای پیشگیری کننده به طور معنیداری افزایش یافته و بر کاهش آلودگی به ژیاردیا در دانش آموزان موثر بود. استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی در پیشگیری از آلودگیهای انگلی همراه آموزش والدین پیشنهاد میشود.
محمدرضا پالیزوان، محمد رفیعی، محمود رضا خزاعی ،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات انجام گرفته در ایران و جهان حاکی از مصرف بالای دارو است. در این سالها علی رغم تلاش وزارت بهداشت در کنترل میزان مصرف دارو، متاسفانه سیر رو به افزایش این روند ادامه داشته است، لذا به نظر میرسد که علاوه بر علل بررسی شده توسط تحقیقات قبلی علل دیگری نیز در افزایش مصرف دارو در ایران دخالت دارند. یکی از عواملی که به نظر میرسد در میزان مصرف دارو در ایران دخالت داشته باشد ولی تا کنون نادیده گرفته شده است، مصرف زیاد دارو توسط کادر پزشکی است، لذا هدف از این مطالعه ارزیابی میزان مصرف دارو در کادر پزشکی و مقایسه آن با همترازان آنها در کادر غیر پزشکی است. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، میزان مصرف ماهیانه دارو در هشت گروه، دانشجویان سال اول پزشکی، دانشجویان انترن پزشکی، پزشکان عمومی، پزشکان متخصص، دانشجویان سال اول رشتههای غیرپزشکی، دانشجویان در شرف فارغ التحصیلی رشتههای غیرپزشکی و نیز اساتید دانشگاههای غیرپزشکی توسط پرسش نامههایی مورد ارزیابی قرار گرفت و با یکدیگر مقایسه گردید. یافتهها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میزان مصرف دارو در هر دو گروه با افزایش سطح تحصیلات کاهش مییابد. همچنین مقایسه میزان مصرف دارو در گروه پزشکی و غیر پزشکی نشان داد که دانشجویان سالهای اول و دوم، در میزان مصرف اغلب داروها، تفاوت معنیداری با هم ندارند، با این حال پزشکان عمومی و متخصص، نسبت به همترازان خود در رشتههای غیر پزشکی داروی بیشتری مصرف میکنند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که مصرف زیاد دارو در پزشکان از جمله نکاتی است که در زمینه مصرف بیش از اندازه دارو در کشور باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.