36 نتیجه برای خانی
زاهد صفی خانی، محمد فکور،
دوره 2، شماره 7 - ( تابستان 1378 )
چکیده
ستون مهره ای انسان از نظر آناتومیکی دارای دو انحنای سینه ای و خاجی با تحدب خلفی و دو انحنای گردنی و کمری با تحدب قدامی است اما انحنای جانبی ندارد. هرگونه انحنای به طرفین را اسکولیز می نامند، موجود بودن اسکولیز با مشکلات پزشکی مانند نارحتی های قلبی ریوی – درد کمر – عدم تقارن و همراه است پروژه حاضر بصورت غربالگری در مدارس راهنمایی مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز در بین پسران 11 تا 15 انجام شده است. 1033 نمونه به طور اتفاقی مشخص و با اهداف تعیین میزان درصد اسکولیز، اندازه گیری طول قد، طول دست ها و پاها و طول بازو و سپس ارتباط پارامترهای ذکر شده با اسکولیز بررسی و انجام گردید. میزان اسکولیز در جمعیت مورد مطالعه 1/36 درصد بود. در 1/2 درصد کل افراد مورد مطالعه بین طول پای چپ و طول پای راست اختلافی بین 5 تا 30 میلیمتر وجود داشت و در 1/8 درصد کل افراد مورد مطالعه بین طول دست ها اختلافی بین 5 تا 12 میلیمتر مشاهده شد. اختلاف طول قد و بازو در افراد مبتلا به اسکولیوز نسبت به افراد سالم بیشتر بوده و تفاوت معنی دار بود، تست آماری نشان داد بین اختلاف طول پاها و اسکولیوز و نیز اختلاف طول دست ها با اسکولیز رابطه معنی دار است.
حمیدرضا نیک بین، جمال فلاحتی، احسان ستوده، محمدرضا ملک خانی،
دوره 3، شماره 3 - ( پائیز 1379 )
چکیده
در این مطالعه ما به بررسی تاثیر داروی میتومایسین بر روی عود ناخنک در 80 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک جهت عمل جراحی پرداختیم. این مطالعه از نوع تجربی، (Experimental) و تحلیلی می باشد که به صورت Case-Study انجام شده است. شکل آن به صورت Clinical بوده و از نظر زمانی به صورت آینده نگر می باشد. (Prospective ) بیمارانی که به علت ناخنک در بیمارستان تحت جراحی قرار گرفتند به مدت 6 ماه عود بیماری مورد بررسی قرار دادیم. روش نمونه گیری آسان بود و حجم کل نمونه 80 بیمار بود که به دو گروه مورد و شاهد به گروه بیمار داروی میتومایسین تجویز شد، در حالی که به گروه شاهد تجویز نشد و دو گروه از لحاظ جنس، محل سکونت و سن بسیار متناسب مشاهده شد، انتخاب شدند. پس از پایان مطالعه با توجه به کاهش عود (P<0/0001) مشاهده شد که نقش میتومایسین در کاهش عود بسیار زیاد است به طوری که در گروه مورد با میتومایسین میزان عود 5% بود حال آن که در گروه شاهد 87% بود.
علیرضا سوسن آبادی، محمدجواد باقری، انسیه مهدی خانی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
مقدمه: تهوع و استفراغ از تظاهرات شایع بسیاری از اختلالات عضوی و عملکردی است که به طور مکرر بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی ایجاد می شود. این حالت علاوه بر اینکه برای بیماران ناخوشایند است، ممکن است عوارضی برای بیمار ایجاد کند. در این مطالعه استفاده از دروپریدول که یک داروی ضد تهوع و استفراغ از دسته بوتیروفنون ها می باشد با متوکلوپرامید جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی شکمی و بیهوشی عمومی مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی به صورت کارآزمایی بالینی است که به منظور مقایسه اثر کلینیکی متوکلوپرامید وریدی و دروپریدول جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی در اتاق عمل بیمارستان ولی عصر (عج) اراک انجام شده است. در مجموع 300 نفر از بیماران در سه گروه، مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه بیمارانی که تحت اعمال جراحی شکم قرار گرفته بودند، به طور تصادفی یکی از سه داروی متوکلوپرامید (0/1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم)، دروپیدول (40 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن) و دارونما را به صورت داخل وریدی 30 دقیقه قبل از پایان بیهوشی دریافت می کردند. بروز تهوع و استفراغ در عرض 6 ساعت پس از پایان عمل جراحی در گروه های مورد مطالعه بررسی و مقایسه شدند. نتایج این مطالعه پس از تجزیه و تحلیل داده ها و مطالعات آماری و به دست آوردن خطر نسبی و مقایسه گروه های مورد مطالعه بررسی شد .
نتایج: بیمارانی که متوکلوپرامید یا دروپریدول در خلال بیهوشی عمومی برای اعمال جراحی شکمی دریافت کرده بودند نسبت به گروه شاهد تهوع و استفراغ کم تری داشتند. همچنین اختلاف معنی داری از لحاظ میزان بروز تهوع و استفراغ در دو گروه بیمارانی که متوکلوپرامید و دروپریدول دریافت کرده اند، وجود دارد(P=0/02) .
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داروی دروپریدول در پیشگیری از تهوع و استفراغ پس از اعمال جراحی شکمی در مقایسه به متوکلوپرامید نقش موثرتری دارد . |
هادی حسن خانی، عیسی محمدی، فرهاد معظمی، منیژه مختاری، محمدمهدی نقی زاده،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: هیپوترمی بعد از عمل جراحی با افزایش فشار خون شریانی، ضربان قلب و غلظت کاتکولامین پلاسما همراه است. این عامل به طور فیزیولوژیک استرس زا بوده و خطرات زیادی را برای بیمار به دنبال دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر میزان دمای سرم تزریقی بر اوضاع همودینامیک بیمار طی عمل جراحی، لرز بعد از عمل و زمان ریکاوری حین اعمال جراحی ارتوپدی بود.
روش کار: این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود. در این بررسی ضربان قلب، فشار خون شریانی، دمای پوستی و ازوفاژیال طی اعمال جراحی ارتوپدی در 60 بیمار داوطلب که به طور تصادفی به دو گروه براساس دمای سرم تزریقی تقسیم شده بودند، اندازه گیری شد. در یک گروه سرم با استفاده از یک گرم کننده سرم حین تزریق گرم شد و به بیمار تزریق می گردید (گروه نورموترم). در گروه دیگر، سرم در دمای محیط تزریق می شد (گروه هیپوترم). بعد از عمل هم زمان ریکاوری وشدت لرز بیماران ثبت گردید.
نتایج: میانگین دمای ازوفاژیال و پوستی حین عمل، میانگین فشار خون شریانی بعد از عمل در گروه هیپوترم در مقایسه با گروه نورموترم به ترتیب کاهش و افزایش معناداری را نشان داد. میزان بروز لرز و زمان ریکاوری به طور معناداری در گروه نورموترم پائین تر بودند.
نتیجه گیری: گرم نمودن سرم تزریقی طی عمل جراحی جهت کاهش میزان تغییرات فشار خون شریانی، دمای بدن، میزان بروز لرز و زمان ریکاوری ضروری است.
سلیمان زند، هادی حسنخانی، پروین سلطانی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: نارسایی مزمن کلیه یک مشکل بهداشتی مهم است و هر ساله بر تعداد مبتلایان به این بیماری افزوده میشود. در صورت بروز نارسایی غیر قابل برگشت کلیه، بیماران باید به صورت دائمی همودیالیز شوند. با توجه به این که دیالیز ناکافی سبب افزایش مرگ و میر میشود تعیین کفایت همودیالیز و ارتقای آن در این بیماران از اهمیت بسیاری بر خوردار است. بنابر این مطالعه حاضر با هدف تعیین کفایت دیالیز در بیماران بخش دیالیز بیمارستان ولی عصر اراک در سال 1383 طراحی شده است. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه مقطعی- تحلیلی میباشد که بر روی 103 بیمار بستری تحت دیالیز بیمارستان ولی عصر اراک انجام گرفته است. در این پژوهش اطلاعات بر اساس اندازهگیری وزن، فشار خون (قبل و بعد از دیالیز)، مدت دیالیز و انجام آزمایشهای BUN و Crخون قبل از وصل کردن بیمار به دستگاه و در فاصله 5 دقیقه پس از خاموش کردن پمپ، از مسیر شریان و بلافاصله قبل از شروع دیالیز نوبت بعد، جمعآوری شد و با استفاده از آزمونهای آماری تی و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میزان متوسط KT/V 14/0± 58/0، میانگین سرعت کاتابولیک پروتئین (nPCR)11/0±36/0گرم بر کیلوگرم در روز و میزان متوسط غلظت متوسط زمانی اوره (TAC) 14± 3/43 میلی گرم بر دسی لیتر بود که تفاوت معنیدار آماری با میزان استاندارد داشت (05/0>p) KT/V.زنان18 /0± 49/0و مردان 10/0±47/0 بود و بین KT/V بیماران با توجه به جنسیت آنها اختلاف معنیدار دیده شد (03/0p<). همچنین بین تحصیلات و KT/V, TAC و تعداد دفعات دیالیز در هفته رابطه خطی مثبت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به بی کفایتی همودیالیز در تقریباً 80 درصد بیماران و پایین بودن شاخصهای کفایت همودیالیز از میزان استاندارد، پیشنهاد میشود ضمن ارزیابی کفایت دیالیز بیماران به صورت دورهای، مطالعهای دیگر نیز جهت بررسی علت عدم کفایت همودیالیز در این مرکز انجام شود .
محمدرضا ساروخانی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: هیپرپاراتیروئیدی ثانویه و درگیری استخوانی یکی از معظلات بیماریهای کلیوی مزمن است. این مطالعه به منظور شناسایی تغییرات بیوشیمیایی در بیماری استخوانی ناشی از درگیری کلیوی در بیماران همودیالیزی استان قزوین انجام شده است. روشها کار: در یک مطالعه توصیفی از بیماران دچار نارسائی مزمن کلیوی منجر به همودیالیز، نمونه خون ناشتا از شانت شریانی- وریدی قبل از شروع دیالیز اخذ و بر روی آنها آزمونهای کلسیم، فسفر و آلکالن فسفاتاز با روشهای کلریمتری و PTH با روش IRMA صورت گرفت. جهت ارائه نتایج از آمار توصیفی استفاده شد. یافتهها: 4 درصد از بیماران فاقد هرگونه تغییر بیوشیمیایی در آزمونهای مذکور بودند ولی 96 درصد آنان در یک یا چند و یا تمام آزمونها دارای اختلال بودند. شایعترین اختلال مربوط به افزایش میزان فسفر و کمترین اختلال مربوط به افزایش سطح آلکالن فسفاتاز بود. 51 درصد بیماران دارای افزایش سطح PTH (هیپرپاراتیروئید) بوده و سطح سایر پارامترها نیز در آنان افزایش داشت. در میانگین سن، طول مدت همودیالیز و تعداد دفعات همودیالیز و هم چنین نسبت جنسی بیماران هیپرپاراتیروئید با کل نمونه های مورد بررسی تفاوتی مشاهده نشد. نتیجهگیری: نتایج مطالعات بیوشیمایی و هورمونی نمایانگر ارجحیت فرم خفیف تا متوسط هیپرپاراتیروئیدی ثانویه و بیماری استخوانی ناشی از آن در جامعه مورد مطالعه میباشد که اقدامات درمانی ویژهای را میطلبد.
منصور بیرامی، عباس بخشی پور، فاطمه هداوندخانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند افراد غیر بالینی که دست برتری مخلوط دارند نمرات بالاتری در آزمونهای اسکیزوتایپی میگیرند؛ اما بررسی این رابطه در جوامع آسیایی نتایج متناقضی به دست داده است. هدف از این مطالعه تعیین رابطه دست برتری مخلوط و اسکیزوتایپی در یک جامعه غیر بالینی ایرانی است. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی 150 دانش آموز عادی، 94 دختر(7/62 درصد) و 56 پسر (3/37 درصد) با میانگین سنی 67/0±54/15 سال از دو دبیرستان عادی شرکت کردند. آزمودنیها به پرسشنامه صفات اسکیزوتایپی و سؤالات دست برتری پاسخ دادند. رابطه علی بین دست برتری مخلوط و اسیکزوتایپی با استفاده از رگرسیون خطی ساده تعیین گردید. یافتهها: در این مطالعه هم راستا با سایر مطالعاتی که در آسیا انجام شده بود، رابطه معنیداری بین دست برتری مخلوط با اسکیزوتایپی و عاملهای اسکیزوتایپی مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به این که افراد آسیایی به دلیل فشار فرهنگی نگرشی کمتر پذیرا نسبت به چپ دستی دارند، به منظور آشکار شدن رابطه واقعی بین اسکیزوتایپی و دست برتری مخلوط استفاده از ابزاری که ارزشهای فرهنگی را لحاظ میکند ضروری است.
آذر مرادخانی، حمید ابطحی، ایرج پاکزاد، مسعوده کریمی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هیالورونیداز A از جمله پروتئینهای ترشحی استرپتوکوک پیوژن بوده که دارای قدرت آنتی ژنیک میباشد. امروزه با ردیابی آنتی بادیهای ضد این پروتئین روند عفونت ناشی از این باکتری پیگیری میشود. در این تحقیق سعی گردیده تا تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A در باکتری اشریشیا کلی انجام گیرد.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی با طراحی پرایمر اختصاصی و استفاده از روش PCR، ژن هیالورونیداز A از استرپتوکوک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن فوق در ناقل پلاسمیدی pET32a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET32a -hylA وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القاء توسط IPTG صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت Ni-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش برادفورد اندازه گیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد.
یافته ها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط روش PCR با ژن هیالورونیداز A استرپتوکوک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A با القاء پلاسمید pET32a -hylA توسطIPTG انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA صورت گرفت. میزان پروتئین خالص شده برابر 500 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد. سرم موش واجد آنتی هیالورونیداز A در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد.
نتیجه گیری: تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A در میزبان اشریشیا کلی نیز امکان پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ میکند.
مهری جمیلیان، محمد رفیعی، حمیدرضا جمیلیان، اعظم اسمخانی،
دوره 14، شماره 6 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش اساسی فرزندآوری در خانواده ایرانی، شیوع زیاد ناباروری و ابعاد فرهنگی اجتماعی آن، این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت عمومی زنان نابارور و مقایسه آن با زنان بارور انجام شده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد شاهدی بوده که بر روی 147 زن نابارور و 147 زن بارور به عنوان گروه شاهد که از لحاظ متغیرهای تأثیرگذار همسان شده بودند، انجام گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) بود که توسط هر دو گروه تکمیل شد. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون لجستیک، آزمون تی و کای دو با کمک نرم افزار10 STATA مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین نمره سلامت عمومی در زنان بارور 72/924/19 و در زنان نابارور 71/1006/28 بود که میانگین نمره در زنان نابارور از زنان بارور به صورت معنیداری بیشتر بود(001/0 p<)، همچنین میانگین نمرات حیطههای علائم جسمانی، اضطراب، کنش اجتماعی و افسردگی در زنان نابارور به صورت معنیداری از زنان بارور بیشتر بود(001/0 p<). اختلاف آماری معنیداری بین میانگین سن و طول مدت ازدواج در دو گروه وجود نداشته است و توزیع سطوح تحصیلات، شغل و درآمد نیز دو گروه یکسان بوده است.
نتیجه گیری: میانگین نمره سلامت عمومی و مقیاسهای شکایات جسمانی، اضطراب، اختلال در کنش اجتماعی و افسردگی در زنان نابارور به صورت معنیداری بیشتر از این شاخص در زنان بارور بود که بیانگر ابتلای آنها به سطوحی از امراض سلامت عمومی بوده است.
افسانه کرمی، احمدرضا مبین، منیژه جزپناهی، معصومه ساروخانی،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز در کشور ما یک بیماری اندمیک میباشد و درمان آن به عنوان یک مشکل بهداشتی مطرح است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر تجویز استروئید بر روی علائم بیماری افراد مبتلا به بروسلوز حاد، تحت حاد و مزمن طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 48 بیمار مبتلا به بروسلوز به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 30 نفر تحت درمان با رژیم استاندارد به علاوه دگزامتازون (4 میلیگرم 3 بار در روز به مدت 5 روز) و گروه دوم شامل 18 نفر تنها تحت درمان با رژیم استاندارد قرار گرفتند. نتایج تجویز کورتیکواستروئید با تکیه برعواملی نظیر وضعیت بالینی بیماران، طول مدت بستری، طول دوره بیماری، شدت درد و استفاده از مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای مجذور کای، فیشر، تی مستقل و من- ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: اختلاف آماری معنیداری بین میانگین طول مدت بستری در بیمارستان، طول دوره بیماری و استفاده از مسکن خوراکی و تزریقی بیماران دو گروه مشاهده نشد(05/0>p). همچنین، تفاوت آماری معنیداری بین میانگین کاهش شدت درد در بیماران گروه 1 و 2 مشاهده نشد(05/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای مطالعه به نظر نمیرسد که کورتیکواستروئید موجب تغییر معنیدار دوره بالینی بیماری بروسلوز شود. با وجود این، توصیه میشود در کارآزمائیهای کنترل شده با حجم نمونه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
بهزاد بیژنی، ملیحه چرخچیان، مینا آصف زاده، سعید آصف زاده، حلیمه محرمخانی، منوچهر مهرام،
دوره 15، شماره 1 - ( دوماهنامه فروردین و اردیبهشت 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مشکلات افراد مبتلا به نارسائی مزمن کلیه، پاسخ ضعیف تر به واکسنها از جمله واکسن هپاتیت B است. از راههای پیشنهاد شده برای بهبود کارائی واکسن در این گروه تزریق واکسن به روش داخل جلدی برخلاف روش معمول عضلانی است. این مطالعه با هدف مقایسه این دو روش در مرکز دیالیز بوعلی سینا قزوین صورت گرفته است.
مواد و روشها: این کارآزمائی بالینی در 29 نفر از بیماران مبتلا به نارسائی مزمن کلیه با سابقه عدم پاسخ به واکسیناسیون صورت گرفته است. افراد به طور تصادفی به دو گروه شامل تزریق 40 میکروگرم واکسن Euvax B به روش داخل جلدی (15 نفر) و گروه دیگر 160 میکروگرم از همین واکسن به روش عضلانی (14 نفر) تقسیم شدند. سطح آنتی بادی در 2 گروه در پایان 1، 6 و 12 ماه پس از کامل شدن واکسیناسیون اندازهگیری شد. سطح آنتی بادی بیش از 10 واحد در لیتر محافظت کننده در نظر گرفته شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افرار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافتهها: پس ازگذشت یک و شش ماه از تکمیل دوره واکسیناسیون تفاوت معنیدار آماری بین دو گروه از نظر کارائی واکسن مشاهده نشد. ولی پس از 12 ماه، در حالی که 3/93 درصد از گروه مورد تزریق داخل جلدی دارای آنتی بادی در سطح محافظت کننده بودند، این میزان در گروه دوم تنها 50 درصد بود(05/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به هزینههای بالای تأمین واکسن، در بیمارانی که تحت همودیالیز مزمن هستند ممکن است تزریق داخل جلدی انتخاب قابل قبولی باشد
سمیه کیایی، حمید ابطحی، محمد علیخانی، قاسم مسیبی،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ویبریوکلرا یک باکتری پاتوژن گرم منفی است که عامل بیماری اسهال است. یکی از مهمترین عوامل بیماریزای باکتری، پیلی هم تنظیم شونده با توکسین است. این پیلی به عنوان اولین عامل در کلونیزاسیون و تداوم باکتریها در روده کوچک مورد نیاز است. مواد وروشها: در این تحقیق با استفاده از روش PCR، ژن پیلی هم تنظیم شونده با توکسین ویبریوکلرا تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژنهای فوق در پلاسمید 1T4pGEX جهت بیان کلون شد. سپس ساختار پلاسمیدی نوترکیب وارد باکتری اشریشیاکلی شد. تولید پروتئینها توسط IPTG القاء و بهینه سازی شرایط محیط کشت صورت گرفت. پروتئینهای نوترکیب با استفاده از کیت گلوتاتیون S سفاروز خالص و آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام گرفت. میزان پروتئینها با استفاده از روش برادفورد اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج تحقیق حاضر بیان موفقیت آمیز پروتئینهای نوترکیب در سلول اشرشیاکلی را ثابت کرد. پروتئین نوترکیب به وسیله کروماتوگرافی تمایلی تخلیص شد. الگوی واکنش این پروتئینها با آنتیبادیهای ضد آنها، نشان داد که این پروتئینها خاصیت آنتیژنیک دارند. نتیجهگیری: از آنجا که در این مطالعه نشان داده شد، این پروتئینها دارای خاصیت آنتی ژنیسیته هستند، ممکن است به عنوان یک آنتی ژن مناسب برای واکسیناسیون باکتری ویبریوکلرا استفاده شود.
صیاد خانی زاده، مهرداد روانشاد، سید رضا محبی، حامد ناقوسی، سید داوود موسوی نسب، سید محمد ابراهیم طاهایی، محمد رضا زالی،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B یک بیماری چند عاملی است که با عوارض کلینیکی وخیمی همراه است. زمینه ژنتیکی میزبان خصوصاً عوامل ایمنی-ژنتیکی در پاتوژنز عفونت سرنوشت ساز میباشند. اینترفرون گاما و گیرنده آن نقش مهمی در پاسخ ایمنی به ویروس و دوره کلینیکی عفونت دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم نوکلئوتیدی تک (-611G/A) در پروموتر ژن گیرنده شماره یک اینترفرون گاما و عفونت مزمن ویروس هپاتیت B است. مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، DNA ژنومیک از نمونههای خون محیطی مربوط به 150 نفر بیمار مزمن عفونت یافته با ویروس هپاتیت B و 150 نفر از افراد شاهد بر طبق روش فنل کلروفرم استخراج شده و DNA آنها توسط روش پی سی آر- آر اف ال پی آنالیز گردید. مقدار p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافته ها: بعد از مراحل ژنوتیپی و همچنین آنالیزهای آماری، تفاوت معنیداری بین گروه کنترل و بیمار مشاهده شد، به طوری که ژنوتیپ GG در گروه کنترل در مقایسه با گروه بیمار بیشتر بود. نتیجه گیری: زمینه ایمنی- ژنتیک میزبان میتواند نقش مهمی در پاسخ ایمنی میزبان بر علیه بیماریهای عفونی ایفا کند، تغییرات در ژن گیرنده شماره یک اینترفرون گاما با چندین بیماری در ارتباط بوده است، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که حضور آلل GG در این جمعیت با کاهش خطر حساسیت به سمت عفونت مزمن همراه است.
مریم عزیزپور مغوان، داود حسینی، حسین بصیری، ندا اکبری ، میترا نظام آبادی، صابر اسکندری، محسن ساریخانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز بیماری ناتوان کنندهای است که هزینه گزافی را بر اقتصاد و اجتماع تحمیل میکند. بنابراین استفاده از بهترین، دقیقترین و به صرفهترین روش برای تشخیص این بیماری ضروری میباشد. عامل شایع بروسلوز در ایران بروسلا بوده و پروتئین BP26این باکتری خاصیت آنتی ژنیسیته خوبی دارد. بنابراین هدف از این تحقیق تولید پروتئین BP26 نوترکیب از باکتری بروسلا جهت استفاده در کیت تشخیص بروسلوز میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه ﺑﻨﯿﺎدی - ﮐﺎرﺑﺮدی، از باکتری کشت شده، تخلیص DNA ژنومیک به روش پروتئیناز K و فنل/کلرفرم انجام شد. سپس با توجه به اطلاعات توالی ژن bp26 Brucella melitensis موجود در بانک اطلاعات ژن، برای ژن مذکور پرایمر طراحی شده و واکنش زنجیرهای پلیمراز راهاندازی، بهینهسازی و انجام شد. در ادامه محصول واکنش ابتدا در وکتور PTZ57R/T الحاق گردید و پس از آن در وکتور pET-28a کلون گردید. وکتور نوترکیب به میزبان E. coli BL21(DE3) منتقل گردید و پروتئین نوترکیب و با ستون کروماتوگرافی Ni-NTA علیه His tag تخلیص گردید.
یافتهها: اندازه ژن تکثیر شده با اندازه بخشی از ژن bp26 Brucella melitensis موجود در بانک اطلاعات ژن مطابقت داشت. ژن bp26 بدون القاء با IPTG به میزان کم بیان شده و با افزودن آن به غلظت 1 میلیمولار به محیط کشت در ساعت سوم، حداکثر بیان مشاهده شد.
نتیجهگیری: تولید پروتئین نوترکیب BP26 از باکتری ملیتنسیس بومی استان مرکزی با استفاده از ناقل پلاسمیدی pET-28a امکانپذیر گردید. با توجه به اهمیت این پروتئین و به منظور بررسیهای بیشتر در آینده در خصوص تهیه کیت تشخیص بروسلوز، امکان تولید آن در کشور فراهم شد.
حسین سهرابی، محمدرضا ساروخانی، اکرم ازعانی،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ولووواژینیت کاندیدایی عارضه متداولی در خانم ها محسوب می شود . اهداف این مطالعه شامل شناسایی عوامل ولووواژنیت کاندیدایی با روش ملکولی PCR ابداعی (با استخراج DNA ازخود نمونه ها) و مقایسه آن با روشهای کشت بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه تجربی- تحلیلی از150 خانم در سنین باروری با استفاده از اسپیکولوم گذاری از ترشحات واژینال دونمونه گرفته شد. یکی از این نمونه ها جهت استخراج مستقیم DNA از آنها وPCR و دیگری جهت آزمونهای فنوتیپی (کشت) استفاده شد. آزمونهای فنوتیپی با استفاده از کشت روی محیط کورن میل آگار ، تشکیل جرم تیوب و تولید کلامیدوسپور وبویژه رنگ کلونی روی محیط کروم آگار انجام شدند. PCR با استفاده از DNA مستخرجه از نمونه ها و در نهایت تعیین آمپلیکون مربوط به حضور کاندیداها بعمل آمد.
یافته ها: از تعداد 150 نمونه ، 87 نمونه با روش کشت و 128 نمونه با روش ملکولی PCR) معرفی شده) مثبت بود. ازبین 87 نمونه مثبت جدا شده در کشت ، 73 مورد کاندیدا آلبیکانس و 12 موردکاندیدا گلابراتا و 2 موردکاندیدا تروپیکالیس بدست آمد. لیکن از میان 128 نمونه مثبت تشخیص داده شده در PCR ، 108 مورد کاندیدا آلبیکانس و18 مورد کاندیدا گلابراتا و 2 مورد کاندیدا تروپیکالیس بدست آمد. انطباق روش کشت با روش ملکولی برابر 68درصد بود.
نتیجه گیری: روش مولکولی بکارگرفته شده توانایی شناسایی راحت و صحیح عوامل کاندیدایی در ولووواژینیت را داشته و از آن می توان در تشخیص کاندیداها در نمونه ها استفاده کرد.
آمیتیس رمضانی، علی اسلامی فر، محمد بنی فضل، حسین کیوانی، عفت رازقی، فرخ لقا احمدی، منوچهر امینی، لطیف گچکار، آناهیتا باوند، آرزو آقاخانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت نهفته ویروس هپاتیت C (HCV) با حضور HCV-RNA در بیوپسی کبد یا Peripheral blood mononuclear cells (PBMCs)بیماران، بدون وجود انتی بادی ضد HCV(anti-HCV) یا HCV-RNA در سرم توصیف می گردد. هر چند که عفونت نهفته HCV نسبت به عفونت مزمن کلاسیک HCV خفیف تر است با این حال می تواند در نحوه برخورد و درمان بیماران همودیالیزی حائز اهمیت باشد. عفونت نهفته HCV در دو گروه از بیماران مشاهده می شود: بیماران دارای انزیم های کبدی طبیعی و افراد دارای سطوح افزایش یافته انزیم های کبدی. هدف از این مطالعه تعیین حضور عفونت نهفته HCV در بیماران همودیالیزی دارای سطوح افزایش یافته انزیم های کبدی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به 3 مرکز دیالیز شهر تهران انجام گرفت.از بین بیماران anti-HCV منفی مراجعه کننده به این مراکز 30 بیمار که دارای افزایش انزیم های کبدی(ALT و AST) بودند از نظر حضور HCV-RNA در پلاسمابا روش RT-nested PCR بررسی شدند و در افراد HCV-RNA منفی، وجود HCV-RNA در PBMC بررسی گردید.
یافته ها: 30 بیمار همودیالیزی با میانگین سنی 1/14± 4/54 سال و میانگین مدت زمان دیالیز 4/64± 2/81 ماه در مطالعه وارد شدند. همه بیماران از نظر HCV-RNA پلاسما و عفونت نهفته HCV با روش RT-nested PCR منفی بودند.
نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که در بیماران همودیالیزی دارای افزایش آنزیمهای کبدی نیز میزان عفونت نهفته HCV ناچیز می باشد.
زهرا ناصری، محمد یوسف علیخانی، سید حمید هاشمی، محمد رضا عربستانی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوزیس به عنوان یکی از بیمایهای شایع زئونوز محسوب میشود و استان همدان یکی از مناطق اندمیک این بیماری است. هدف از این مطالعه جداسازی بروسلا از بیماران بروسلوزیس و تعیین گونههای این باکتری به منظور بررسی شیوع این سویهها بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقطعی- توصیفی بود و از50 بیمارمشکوک به بروسلوز و دارای علایم بالینی نمونهگیری از خون انجام شد. هر نمونه در محیط کشت خون BACTEC به مدت 14 روزتحت بررسی قرار گرفت. سپس، نمونهها روی محیط بروسلا آگار کشت داده شد و برای تشخیص باکتریهای رشد کرده، از آزمونهای بیوشیمیایی استفاده گردید. در مرحله بعد آزمون PCR جهت تائید و تعیین گونههای بروسلا انجام شد.
یافتهها: از 50 نمونه خون گرفته شده از بیماران مشکوک به بروسلوز، 7 نمونه خون از نظر آلودگی با بروسلا با روش کشت مثبت و با روشPCR تائید گردید. توسط PCR مستقیم روی نمونههای خون (22 درصد) 11 مورد مثبت شدند که تمام موارد کشت مثبت توسط PCR نیز شناسائی شدند. پس از انجام آزمونهای بیوشیمیایی و PCR ، بروسلا ملی تنسیس به عنوان گونه باکتریهای جدا شده، شناخته شد.
نتیجهگیری: در این مطالعه تکنیک PCR برای تشخیص گونههای بروسلا در مقایسه با روشهای معمول باکتری شناسی مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه نشان میدهد که شیوع بروسلوز با عامل غالبیت بروسلا ملی تنسیس در استان همدان مشهود بوده و تلاش برای ریشه کن سازی این باکتری در این منطقه بایستی انجام گیرد.
مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلیپپتید سطح سلولهای اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش میدهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیتپذیری اسپرم موثر است، میتواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روشهای SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلولهای اسپرم انجام شد.
یافتهها: بررسی دادههای ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del میباشند. فراوانی جهش به طور معنیداری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپها کمتر است(005/0< p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی میباشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا میباشند قدرت باروری کمتری دارند
محمد رضا عربستانی، مجتبی رجب پور، رسول یوسفی مشعوف، محمد یوسف علیخانی، سید مسعود موسوی،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پسودوموناس آئروژینوزا یکی از شایعترین پاتوژنهای بیمارستانی با میزان مرگ و میر بالاست. پورین OprD به عنوان یکی از اصلیترین مکانیسمهای مقاومت در برابر آنتیبیوتیکهای خانواده کارباپنم محسوب میشود. هدف از این مطالعه تعیین میزان بیان ژن کدکننده این پورین از طریق qRT-PCR است.
مواد و روشها: در این مطالعه با بررسی 100 سویه پسودوموناس آئروژینوزا، 31 نمونه انتخاب و تست حساسیت آنتیبیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن برای آنتیبیوتیکهای آمینوگلیکوزید، کینولونها، کارباپنمها و تعیین حداقل غلظت مهار کنندگی برای آنتیبیوتیک ایمی پنم انجام گرفت. سپس استخراج RNA و تبدیل آن به cDNA انجام و در مرحله آخر بیان ژنهای مورد نظر توسط qRT-PCR صورت پذیرفت.
یافتهها: از بین 8 آنتیبیوتیک انتخاب شده، بیشترین مقاومت نسبت به لووفلوکساسین 19 (2/61 درصد) و همچنین کمترین مقاومت نسبت به ایمی پنم 3 (6/9 درصد) مشاهده گردید. نتایج حداقل غلظت مهار کنندگی آنتیبیوتیک ایمی پنم، 12 مورد (7/38 درصد) مقاوم، 13 مورد (93/41 درصد) اینترمدیت و 6 مورد (35/19 درصد) حساس گزارش گردید. ژن OprD در تمام سویهها وجود داشت ولی میزان بیان در سویهها مختلف، به صورت متفاوت مشاهده شد. سویههای دارای بیان بالای ژن OprD حساسیت بالایی نسبت به کارباپنمها به ویژه ایمی پنم نشان دادند.
نتیجهگیری: شناسایی مکانیسمهای مقاومت در باکتریها بسیار پیچیده و گسترده است و مکانیسمهای مختلفی برای یک سری آنتیبیوتیکهای مشابه عمل میکنند. OprD عامل اصلی اتصال کارباپنمها بوده و با افزایش بیان این پورین حساسیت باکتریها به این آنتیبیوتیکها افزایش مییابد.
فریبا فیضی، شیرین مرادخانی، محمد متینی، فاطمه پرندین، ارسطو روشن، محمد فلاح،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیداتیدوز از بیماریهای زئونوزخطرناک است که علاوه بر صدمات جدی بر سلامت انسان، باعث خسارات اقتصادی زیادی در صنعت دامپروی میشود. به دلیل ماهیت چرخه انگلی و ساختمان کیست در انسان، کنترل آن در جامعه دشوار بوده و درمان آن با چالشهای عمده مواجه است. یکی از این مشکلات از بین بردن پروتواسکولکسها برای درمان یا جلوگیری از ایجاد کیستهای ثانویه است. مواد شیمیایی مختلفی در این زمینه استفاده شده که اکثر آنها عوارض جانبی برای بیمار دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات اسکولکس کشی برخی عصارههای گیاهی در شرایط آزمایشگاهی بوده است.
مواد و روشها: کیستهای هیداتیک کبدی از کشتارگاه جمعآوری گردیدند، مایع کیست حاوی پروتواسکولکس زنده تحت شرایط استریل آسپیره گشت و تا زمان استفاده در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. سه غلظت 25، 50 و 100 میلیگرم در میلیلیتر از هر یک از عصارهها تهیه شد و پروتواسکولکسها در آن در داخل انکوباتور 37 درجه قرار گرفتند و درصد پروتواسکولکسهای زنده با رنگ آمیزی حیاتی ائوزین در زمانهای 5، 10، 25، 40 و 60 دقیقه تعیین گردید.
یافتهها: عصاره متانولی زنجبیل با غلظت 100 میلیگرم بر میلیلیتر موجب از بین رفتن تمامی پروتواسکولکسها در دقیقه 40 شد، درحالی که عصاره درمنه در هیچ کدام از غلظتهای مورد بررسی، تاثیر چندانی بر پروتواسکولکسها نداشت.
نتیجهگیری: بررسی مدلهای حیوانی و آزمایشات تکمیلی نشان داد که عصاره متانولی زنجبیل به دلیل فعالیت زیاد اسکولکسیدال خود میتواند به عنوان پروتواسکولکس کش موثر مورد استفاده قرار گیرد.